eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.5هزار دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
1.8هزار ویدیو
26 فایل
راه ارتباط با آبادی شعر: @Hazrate_baran_786
مشاهده در ایتا
دانلود
چگونه‌ازتوبگویم‌به‌دیگری‌که‌ بفهمد برای اهل کلیسا اذان چه فایده دارد ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
در گیر تو بودم که نمازم به قضا رفت درمن غزلی درد کشیدوسر زا رفت  سجاده گشودم که بخوانم غزلم را سمتی که تویی عقربه ی قبله نما رفت در بین غزل نام تو را داد زدم داد آنگونه که تا آن سر این کوچه صدا رفت بیرون زدم از خانه یکی پشت سرم گفت این وقت شب این شاعر دیوانه کجا رفت؟ من بودم وزاهد به دوراهی که رسیدیم من سمت شما آمدم او سمت خدا رفت با شانه شبی راهی, زلفت شدم اما من گم شدم وشانه پی, کشف طلا رفت در محفل شعر آمدم و رفتم و گفتند ناخوانده چرا آمدوناخوانده چرا رفت؟ می‌خواست بکوشد به فراموشی ات این شعر سوزاندمش آنگونه که دودش به هوا رفت   
از دوست به یادگار دردی دارم کان درد به صدهزار درمان ندهم 💚
چنان از این زمانه ندارم از گل شادی نشانه... نشسته بذر غم در سینه‌ی من که خواهد زد از آن آهی جوانه...
اشک، عاشق را فقط ثابت قدم‌تر مى‌كند با چكيدن، جاىِ پاىِ شمع محكم مى‌شود...!
‌ وصله نمی شود دگر ، این دوهزار و یک ترک هی همه شب بند مزن ، چینی دل شکسته را
؛ این کیست که با اینهمه غم می‌خندد ؟! زخمی شده، باز دَم‌به‌دَم می‌خندد در مرگ چه رازی‌ست ؟ که این کهنه‌درخت با هر تبری که می‌زنم، می‌خندد ...
سلام! بی مقدمه دلم دوباره تنگ توست دلیل عاشقانه‌‌ها! کمیت شعر، لنگ توست
﷽💚 سلام بر سیدالساجدین💚﷽ سلام بر ذوالثفنات(صاحب پینه‌ها)و زینت عبادت کنندگان سیدالعابدین امام سجاد علیه‌السلام 🖤 💫صلی الله علیک یا مظلوم💫 آتش داغ پدر در سینه‌ات چون جا گرفت هر قیامی از میان سجده‌هایت پا گرفت حربه‌ی برنده بر شیطان نیایش‌های توست عشق هم تا آسمان، از سجده‌ات مأوا گرفت
این محنتی که می‌کشم از تنگی قفس کفران نعمتی است که در باغ کرده‌ام
در دیاری که در او نیست کسی یار کسی کاش یارب که نیفتد به کسی کار کسی
دادا هوا خیلی گرمس 🙂😄
آره دادا خرما پِزونِس
چشم فرو بسته اگر وا کنی در تو بود، هر چه تمنا کنی عافیت از غیر، نصیب تو نیست غیر تو ای خسته، طبیب تو نیست
بی‌تو فراق می‌زند زخمه بر استخوانِ من
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ما جرات نداریم این حرف رو بزنیم و قدرت اثباتش رو هم نداریم که [مانند امام] بگیم: "حفظ نظام از اوجب واجبات است"
یا گریه کن و تازه کن از اشک تنم را یا برگ و بر پیکر خشکیدهٔ من باش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میان سرسرایتان، پر از امید و رحمتم رسیده‌ام کنارتان، برای عرض حاجتم مرا مران از این حرم، که این دیار آشنا به لطف جاودانه‌ات، همیشه داده عزتم
من رفته‌ رفته همه‌چیز را کم می‌آورم؛ خورشید را از خودش زمین را از خودش و درمی‌یابم که اندوهم داراییِ‌ من نیست؛ بدهی اجباری من است...
شکایت می‌کنم هر روز و هر دم از این دنیای سر تا سر پر از غم نمیدانم کجا لبخند گم شد..! که چشم این زمانه پر شد از نم
بعد از نگاهت در دلم طوفان به پا شد ویرانه‌ام کردی ، درونم کودتا شد... بعد از نگاهت آسمان چشم‌هایم با قدرتی از جنس باران آشنا شد من تازه فهمیدم برای با تو بودن باید به دردِ تازه‌ای هم مبتلا شد از خود گذشتن کار هر پروانه‌ای نیست! تا در میان آتش عشقت فنا شد... ای کاش من در آتش عشقت بسوزم شاید که جانم پر گرفت و کیمیا شد
نگو که با غم و اندوه هم‌زبان هستی خبر گرفتم و گفتند: شادمان هستی اگر مسابقه باشد میان سنگ‌دلان به احتمال فراوان تو قهرمان هستی چقدر سخت که آسان‌ مرا رها کردی چقدر تلخ که شیرینِ دیگران هستی اگر تو را به صدایی شبیه باید کرد صدای خُردشدن‌های استخوان هستی در این زمانه که از راستی نشانی نیست اگر دروغ بگوییم مهربان هستی هزار بار تو را از دلم بُرون کردم نگاه کردم و دیدم که همچنان هستی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسته شده چشم‌های تو ماه آمد غــم بـا نـفـس تـازه‌ای از راه آمد خـوابیـدی و انـگار نـدیدی اصلا در هر نـفـسـم نـام تـــو با آه آمد