eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
2.1هزار ویدیو
83 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
آنان که حدیث صبر او را گفتند از عشق و محبتش سخن‌ها گفتند با آمدن عقیله‌ی هاشمیان تبریک به حیدر و به زهرا گفتند @abadiyesher
تا کی غم لحظه های فردا بخوریم؟ هی حسرت و غصه های بیجا بخوریم صبح است بیا که دم غنیمت شمریم یک چایی تازه، دم بکن تا بخوریم @abadiyesher
Mohammad Nori - Jane Maryam (UpMusic).mp3
9.79M
جان مریم چشماتو باز کن...😍 آی نازنین مریم ارسالی دوست عزیز و عضو کانال😍❤️ @abadiyesher
هدایت شده از اشعار "عاصی"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شعر طنز😄 موضوع؛ زر نزن! 🙃🙂 فقط بیت پایانی!!!😂😁😂
صبح است بساط شادی ما جور است غم از دل ما هزار وادی دور است شب پر زد و آسمان به خورشید رسید ذکر همه یا منوّرُ یا نور است @abadiyesher
با اونایی‌که چن دیقه "در حال نوشتن" میشن و آخرشم یه اوکى میگن، مهربون باشین! اونا خیلى دلشون پُره و درست همون موقع هم حرفشونو تو دلشون نگه داشتن و نگفتن 🙂😁😢 @abadiyesher
گفت بعد از من به دنبال کسی دیگر بگرد کاش بعد از رفتنِ او پای گشتن داشتم! @abadiyesher
با گریه ظرفِ سوخته را آب می‌کشید... دستی به داغِ تابه‌ی بی‌تاب می‌کشید فریادهای همسرش از سر که می‌گذشت اسکاچ، داد بر سرِ بشقاب می‌کشید! خود را چُلاق‌ماهیِ محبوسِ خانه دید! فنجانِ چاق را که به قلّاب می‌کشید هرشب، پلنگِ جنگیِ دل‌سنگ و خُلق‌تنگ چنگی به سوی صورتِ مهتاب می‌کشید... هر صبح، بعدِ رفتنِ بختِ سیاهِ خود بر لکّه‌های خانه سفیداب می‌کشید کابینتی که آب‌چکان را گرفته بود خمیازه‌ی کِش‌آمده از خواب می‌کشید فکرِ کسل‌کننده‌ی خود را رها نمود تا داشت کارِ رود به مُرداب می‌کشید خود غرقِ سوز بود و غذا سوخت از قضا آرام... ظرفِ سوخته را آب می‌کشید...
عاشقم؛ عاشقِ آن قامت و آن تصویرم عشقِ شیرین تو شد در دلِ بی‌تقصیرم از خودم گم شده‌ام تا که تو پیدا گشتی چشم زیبای تو شد عامل هر تغییرم ((بی سبب نیست که در کنج دلم جا داری)) نه فقط در دلِ من ؛ یاد تو در تدبیرم غنچه ی ناز لبت کار مرا بگشاید گر چه آزاد شوم با تو ولی نخجیرم من که از دست غمت شهره به آفاق شدم گر نباشی بخدا بی تو ز دنیا سیرم غصه ها از دلِ من بار سفر می‌بندند در همان لحظه که دستان تو را می‌گیرم ای خوشا حبس شدن تا به سحر در بغلت گر چه دانم که ز شوقت سرِ شب می‌میرم @abadiyesher
به شوقت عاشقی دیگر، در آغوشِ خطر رفته چه احساساتِ نابی پای چشمانت هدر رفته به برگشتِ تو بدبینم چنان طفلِ یتیمی که دگر فهمیده معنای کسی را که سفر رفته بگو اشکی نخواهد ریخت، این شمع از جنون تو به آن پروانه‌ی مستی که سمتِ دردسر رفته تنم زخمی است از دستت، نگو باور نخواهم کرد که تیر این بار هم سهواً، ز دستانِ تو در رفته خدا را شکر تنها نیستم در ماتمم چون که کلاهی که سرم رفته، سرِ چندین نفر رفته @abadiyesher
29.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔥غافلگیری پرستاران کلینیک تهران توسط دختربچه‌ها ! 🟣تهیه شده در زامیر نماهنگ زیبای حضرت زینب سلام‌الله‌علیها 😍 @abadiyesher