eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
2هزار ویدیو
77 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
تو از مساحت پیراهنم بزرگ‌تری ببین نیامده سر رفته ای از آغوشم @abadiyesher
نکرده‌ام به جز این جمله هیچ نفرینی خدا همیشه تو را منتظر نِگه‌ دارد.. @abadiyesher
تصمیم داشتم که تو را یک غزل کنم وقتش رسیده است به قولم عمل کنم! این یک معادله ست که مجهولهاش را باید به انزوا بکشانم و حل کنم کندویمان عصاره ی نیش و کنایه هاست زنبور می شوم که لبت را عسل کنم راحت کنار می کشم از این بهانه ها تا شانه های خالی خود را بغل کنم بوسیدنت خلاف قوانین کشور است باید عمل به شیوه ی بین الملل کنم من روی خط زلزله ات ایستاده ام قصدم نبود فاصله ای را گسل کنم باید به فکرهای سیاهم جهت دهم اصلاً درست نیست تو را مبتذل کنم! @abadiyesher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گرم است به هم پشت رقیبان پِی قتلم ای عشق دل‌افروز دل من به تو گرم است @abadiyesher
آبادی شعر 🇵🇸
زیبایی بی حد و نهایت ببینیم😍
خورشید دمید و عشق سرمایه‌ی توست والصُّبحِ إذٰا تَنَفّسَ آیه‌ی توست موسیقی شور و روشنی در راه است پلکی بگشا که نور همسایه‌ی توست @abadiyesher
‏خوشبحالش که تو را صبح به صبح میبیند کاش من آینه‌ی کنج اتاقت بودم @abadiyesher
- سبز سازم خار اگر در زیر پا باشد مرا... '! @abadiyesher
آمدم دیدار تو با چشم پرباران دوباره در دلم برپا شده از دوری‌ات طوفان دوباره خواستم با آجر یادت دلی سالم بسازم حال می‌بینم دل بیچاره را ویران دوباره در صراط‌المستقیمت خواستم سرعت بگیرم حیف که در پیچ اول مانده‌ام حیران دوباره منزلی بالاتر از حق‌الیقینت قسمتم کن تا نبینم در دلم شک می‌دهد جولان دوباره طعم صحبت با تو در ظرف خیالم مانده باقی کاش در آغوش شیرینت شوم مهمان دوباره ریختی در استکان عمر من از چای شوقت پر شده از ذوق دیدارت دل قندان دوباره می‌سپارم قایقم را دست امواج خیالت می‌شود قلبم به یادت غرق اطمینان دوباره @abadiyesher