eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
2هزار ویدیو
53 فایل
راه ارتباطی: @Hazrate_baran_786
مشاهده در ایتا
دانلود
از آیۀ سبز عشق سرشارم کن بر خاک دلم ببار و گلزارم کن یک‌عمر اسیر خواب بودم ای دوست صبح است بیا بتاب و بیدارم کن @abadiyesher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بعضی وقتا خیلی راحت میشه آدما رو کنار گذاشت ؛ فقط کافیه یادت بیاد؛ که هیچ وقت فکر نمیکردی بشنوی رو شنیدی و که فکر نمیکردی ببینی و ! @abadiyesher
دل من کجا پذیرد عوض تو دیگری را؟ دگری به تو نماند، تو به دیگری نمانی! @abadiyesher
خدایا مواظبش باش💚 @abadiyesher
دل خوش نکنم به بوسه و عشقِ مجازی؛ سخت است به دوزخ روم از آش نخورده!! @abadiyesher
میدان ولیعصر و سرِ ضلعِ شمالی یک کافه‌ی دنج و شبی آرام و خیالی کوپ شکلاتی و تبِ عشق من و تو این سردی و گرمی به تناقض شده عالی موسیقی و نورِ کم و نُت‌های نگاهم این شاعرِ بی‌چاره شده حالی به حالی آن روز گذشت و تو گذشتی و نماندی افسوس که ناممکن و نایاب و محالی! رفتی و از این خاطره‌ها دست کشیدی من مانده‌ام و بی کسی و بی‌پَر و بالی هر روز به یادِ تو سرِ ضلع شمالی یک قهوه‌ی تلخ و غمِ بدحالیِ فالی حالا شده پاییز و همان کافه‌ی خلوت میدانِ ولیعصر و من و جایِ تو خالی... 🍁🍂 @abadiyesher
آنجا که به عشاق دهی درد محبت دردی هم از این عاشق دلخسته دوا کن 💔 @abadiyesher
از عشقِ من به هر سو در شهر گفتگویی‌ است من عاشقِ تو هستم! این گفتگو ندارد ... @abadiyesher
حلب ترکیه رقه فتنه شیریم که پاسدار مرز وطنیم باید به تبر گردنشان را بزنیم کفتار و شغال و گرگ همدست شدند باید کلک تک‌تک شان را بکنیم @abadiyesher
بس‌که دلتنگم اگر گریه کنم می‌گویند قطره‌ای قصد نشان دادن دریا دارد @abadiyesher
از دو عالم دردت ای دلدار بس باشد مرا کافر عشقم اگر غیر تو کس باشد مرا @abadiyesher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ارزشمندترین مکان هایی که میتوان در آن حضور داشت: در فکر کسی در قلب کسی❤️ در دعای کسی ‌‌‎‎‎‎‎ ‌‌‌‎‎‎‎‎ ‌@abadiyesher
خُدا از همون شاخه‌ای که... دستت بهش نمیرسه؛ برات نور می‌چینه صبر داشته باش...💫 @abadiyesher
آبادی شعر 🇵🇸
تو این لحظات استجابت دعا برای وضعیت سوریه دعا کنیم. 😔😔
پژمرده کردی میوه‌های سرخِ رویم را خشکاندی آخر ای خزان! باغ هلویم را دور تو هی می‌گشتم و آواز می‌خواندم با زخمۀ غم  سرد کردی های‌وهویم را پیچیده بودم در پتوی انزوا دل را تاآنکه دزدیدی شب غفلت پتویم را بااینکه لب را کم برایت باز می‌کردم می‌گفتی اما دوست داری گفتگویم را دریای عشقی ریختم در کوزۀ جانت پر کردی از نامهربانی‌ها سبویم را از زخم‌ها و وصله‌های قلب من بگذر بگذار بر جای خودش باقی رفویم را اسم تو را می‌شویم از دیوار احساسم امشب ببین ای ماه ظالم! شستشویم را @abadiyesher
سخنم مست و دلم مست و خیالات تو مست همه بر همدگر افتاده و در هم نگران @abadiyesher
ما را شکار کرد و بیفکند و برنداشت @abadiyesher
یاد تو کنم دلم تپیدن گیرد خونابه ز دیده‌ام چکیدن گیرد هرجا خبر دوست رسیدن گیرد بیچاره دلم ز خود رمیدن گیرد @abadiyesher
تقدیم به مدافعان حرم : شما مانند کوهی استوارید بنازم همتی مردانه دارید در این دنیا که سر تا سر سرابست شما معنای آب چشمه‌سارید. وجود سبزتان آکنده از مهر ولی در چشم دشمن همچو خارید شما آلاله های باغ عشقید زمستان هم اگر باشد ؛ بهارید شما ای رهروان منزل دوست برای کشور و دین افتخارید همیشه عاشق پرواز هستید برای پر گشودن بیقرارید شبیه محسن آن سردار بی‌سر همیشه غیرتی جانانه دارید اگر چه سر بریدن جانگدازست ولی با اینهمه باکی ندارید عدو بر زر اگر نازد هنر نیست شما نام‌آوران این دیارید نه داعش بهتر از شمر و یزید است شما هم کربلای روزگارید از این خوشتر نشاید بهرتان گفت: شما دخت علی(ع) را پاسدارید
آیینه‌های شعرِ تو در جای جای شهر صبحَت بخیر شاعرِ لبخندهای شهر! @abadiyesher
دل را ز غبار غم رها خواهم کرد از حسرت و کینه ها جدا خواهم کرد تا روز من از نشاط لبریز شود هر صبح به عشق اقتدا خواهم کرد @abadiyesher