eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
2هزار ویدیو
58 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
دلم شعری سراسر دوستت دارم دلم دشتی پر از آویشن و گل پونه می خواهد دلم مهتاب می خواهد که جانم را بپوشاند دلم آوازهای سرخوش مستانه می خواهد دلم تغییر می خواهد...
آن‌ که یاری از کنارش رفته می‌داند که من پشتِ هر بیتی چه میزان خون زِ چشمم می‌رود!
💔 میگویند: کربلا قسمت نیست، دعوت است!! خدایا … من معنی قسمت و دعوت را نمیدانم! اما تو … معنی طاقت رامیدانی، مگر نه؟ دل من لک زده تا کنج حرم بنویسند مرغکی ناله کنان میل پریدن دارد😔💔 🤲🏻
سخن بی تو مگر جای شنیدن دارد نفس بی تو کجا نای دمیدن دارد علت کوری یعقوب نبی معلوم است شهر بی یار مگر ارزش دیدن دارد...؟
بادلم گفتم ، حـرم باشد براے اربعین... من چگونه تاڪنم با این دل وا مانده ام؟ .
باهمان تک بیت تو دیوان من پاشیده شد گاه میگویم غزل گاهی رباعی گاه آه ۱۳۳
محکم گره بزن دلِ ما را به زلفِ خویش ای دست گیرِ ، در گناه افتاده‌ها ، حسین ❤️
من و عشق و دل دیوانه بساطی داریم عقل هی فلسفه می بافد و ما می خندیدم
در وصل و هجر، سوختگان گریه می‌کنند از بهر شمع، خلوت و محفل برابرست...
مژده‌ی بی‌خبری داد به ما پیک شراب رنج آن‌بود که بر مردم هشیار گذشت
به فراقم از تو زخم است‌و به وصلم از تو مرهم، که چو دردم از تو آید ز تو نیز چاره باید ...
تو را آن قدر می خواهم که آدم ناز حوا را تو را آن قدر درگیرم که شاعر شعر زیبا را تو را آن قدر دلتنگم که دریا تشنهٔ ساحل مرا آن قدر بی تابی که ساحل موج دریا را به لبخند تو محتاجم به گرمی سلام تو تو را آن قدر می جویم  که خسته خواب و رؤیا را تو ای خورشید بی پایان رهایم کن از این یلدا که با تو می توانم دید صبح خوب فردا را تو را آن قدر لبریزم که شبنم از خیال گل مرا آن قدر سرشاری که جاده مرد تنها را تو شیرین منی و من همان فرهاد دیرینم تو را آن قدر می نوشم که وامق چشم عذرا را دو همزادیم و هم ریشه غزل آ لود و بی پروا تو را آن قدر می خواهم که آدم حوا را
آنچه در غیبتت ای دوست به من می‌گذرد نتوانم که حکایت کنم الّا به حضور...
‌ لطفے ڪن و در خلوت محزون من اے دوست آرام و قرارِ دل دیوانه ے من باش
‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎჻ᭂ࿐ رفت و غزلم چشم به راهش نگران شد دلشوره‌ی ما بود، دل آرام جهان شد!
یک نَفَـس بـا "تـو"دراین عالمِ طوفانزده را مـن بـه صـد سـاحلِ آرامشِ مطلق ندهم.!!
به هم شبیه ، به هم مبتلا ، به هم محتاج چنان دو نیمه سیبی که هر دو نیم به هم
دیوانه و دیوانه و دیوانه و مستم پلکی بزنی چشم تورا هم بپرستم مشتاق شرابی شده از دست تو نوشم هرچیز تو گویی همه هستم همه هستم هرکس که ببیند دل مارا چه بگوید دلداده تویی قلب تو افتاده به دستم چون خوب ترین جلوهٔ عشقی بخدا تو دلبرده و خوشبخت منم ناز به شستم
قلبم گرفت در تن این شهر پُر گنـاه حال و هوای جمع شهیدانم آرزوست! ...
شبیه نوح اگر هیچڪس به دين تــو نیست تـــو با خدای_خودت باش و ناخدای خودت ♥️ 🌱🌾🌱🌾🌱🌾🌱🌾
شب تار است و گرگان می‌زنن نیش دو زلفونت حمایل کن بوره پیش از آن کنج لبت بوسی به من ده بگو راه خدا دادم به درویش 🌱🌾🌱🌾🌱🌾🌱🌾
در عزایم تازه می‌فهمی چه داغی داشتم؛ در لباس تیره گرما بیشتر حس می‌شود... سلام شب همگی بخیر🌹🌹
این قلب ترک خورده ی من بند به مو بود:) من عاشق "او"بودم و او عاشق"او"بود:)
ناخوشیها از دل بی ذوق ماست ذوق اگر باشد همه دنیا خوش است 💕
تقدیر چنین خواست تو باشی دل و جانم این فاصله را شخص خدا هم نپسندید
بشر یعنی تو می‌آیی بشر یعنی خیال‌خام بشر یعنی تو را من چشم در راهم شبانگاهم!
حسرت رویت هلاکم کرد؛ از بهر خدا روی بنما و دل درمانده‌ای را شاد کن
بشر یعنی شروعت را به دست خود تمامش کن بشر یعنی همین امشب به‌روی خویش آتش کن
بشر یعنی حراج شب تمام نیزه‌ها در جیب