eitaa logo
❤️اباالفضلی‌ام‌افتخارمه❤️
1.3هزار دنبال‌کننده
14.8هزار عکس
4.8هزار ویدیو
180 فایل
اَلسّلامُ عَلیک یاأبَاالْفَضْلِ الْعَبّاسَ یابْنَ أمِیرِالمُؤمِنِینَ 🌺اینستاگرام https://instagram.com/abalfazleeaam?igshid=je9syv0r6w83 ارتباط باادمین👇تبادل @yadeshbekheyrkarbala
مشاهده در ایتا
دانلود
دوبخش دارد هر چه می کشیم از بخش دوم است... ❤️ @abalfazleeaam ❤️
❖ ﷽ ❖ به چادرم می نگرم،به رنگ سیاهش▪️؛به تنها رنگی که دراین هیاهوها 👥رنگ خویش را نگاه داشته ✊🏻ورنگ عوض نکرده است تا همرنگ رنگارنگی این شهر بشود به چادری می نگرم که مدت هاست ❗️ قرن هاست ‼️ برای حفاظتش میلیون ها آدم شهید شدند😢 ولی قصه از انجا شروع شد☝️🏻 که پشت در خانه بر زمین افتاد ولی نگذاشت چادر از روی سرش بر زمین بیفتاد....😞 حال بماند که در این قرن در این زمانه در این جهان چه چادرهایی بر زمین افتاد و ...😶 این ها قصه نیست🚫 باقلمم چگونه بنویسم ؟🤔 چگونه سخن بگویم؟✏️ که فراموشتان نشود ....¡ از آن روزها چگونه سخن بگویم که از دروازهء گوش هایمان 👂🏻 خارج نشود ....🚶🏻 چگونه از غریبیه کسی بگویم که آشناییست غریب😔 چگونه از غریبی سخن بگویم ؟✏️ راستی این را گوشزد کنم که امام زمانمان فقط مخصوص ها نیست چگونه بگویم از غربتش؟ چگونه؟؟؟ این ها حرف نیست ؛قصه ونصیحت هم نیست این ها فقط است .👉🏻 حال به عشق ❣ مینویسم✍🏻 برشمایی که ارزش ها را قصه نمی دانید برشمایی که راه را همیشه زنده نگاه داشتید 👏🏻 برشمایی که لبخند لبخند را به لبخند هرز نمای😏 آدم های این شهر نمی فروشید✖️ ➖➖➖➖➖➖➖➖ @abalfazleeaam
زبان_نیش_دار ♦️مرحوم بزرگم يك قصه اي در كودكي برايم تعريف كرده است كه بسيار زيباست. قصه ي يك خرس و يك هيزم شكن است كه سال ها در كوه با هم بودند و با هم غذا مي خوردند.يك روز هيزم شكن براي ناهار پخت، خرس كه مي خواست آش را بخورد شروع كرد با ليس زدن و با سر و صداي زياد خوردن؛ ♦️هيزم شكن شد و گفت: درست غذا بخور، حالم رو بهم زدي با اين غذا خوردنت. خرس ديگه نخورد و كنار رفت و صبر كرد هيزم شكن غذايش را تمام كند. گفت: برو و را بياور و بزن توي سر من. هیزم شکن گفت آخه برای چی؟ ما با هم دوست هستیم. ♦️خرس گفت: همین که میگم یا می زنی یا از کوه پرت می کنمت پایین. هیزم شکن هم تبر را برداشت و توی سر خرس و خون آمد و بیهوش شد. هیزم شکن فرار کرد و تا دو سال سراغ خرس نرفت اما بعد از چند وقت نیاورد و رفت ببیند که خرس زنده است یا نه. ♦️دید که سالم است و مشغول کار خودش است، سلام و احوالپرسی کرد، گفت چه قدر که می بینم حالت خوبه، آخه خودت گفتی بزن من که نمی خواستم بزنم. خرس گفت: نگاه کن زخم خوب شده یا نه؟ هیزم شکن نگاه کرد و گفت: آره خدارو شکرخوبه و جایش هم نمانده. ♦️خرس گفت: ولی جای زبونی که زدی هنوز جایش مانده، زخم تبر شد ولی زخم زبون هنوز جاش مونده. ♦️ نیشدار روح را بیمار می کند. و تحقیر و نفرین، مقایسه و تحقیر نسبت به دیگران به خصوص اگر با زشتی همراه شود، در می مانند و ایجاد می کنند. 🌹 @abalfazleeaam
animation.gif
644.1K
‌ 🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹 "بنام " پابه پای غم من پیر شد و حـرف نـزد...!!! داغ دید از من و تبخیر شد و حـرف نـزد...!!! شب به شب منتظرم بود و دلش پر آشوب.!!! شب به شب آمدنم دیر شد و حرف نزد.!!! غصه میخورد که من حال خرابی دارم...!!! از همین غصه ی من سیر شد و حرف نزد!!! وای از آن لحظه که حرفم دل او را سوزاند!!! خیس شد چشمش و دلگیر شد و حرف نزد!!! صورت پر شده از چین و چروکش یعنی!!! مادرم خسته شد و پیر شد و حرف نزد •••!!! ❣درود بر تمامی مادران ،خصوصا مادرانی که فرزندشان هست و پرستاری جز ریگ های بیابان و مادری جز ندارند❣ 🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹☘🌹🍀🌹 🌹 @abalfazleeaam
❤️ تنهاست مولود عزیز خالق اکبر ❤️که از دیوار، مهمان شد نه مثل از دَر ❤️ تنهاست نوزادی که گوید: باز کن ❤️یَد از قنداق تا گویم هزاران ذکر بر داور 🌹 @abalfazleeaam 🌹
(ع) فرزند (ع)، یکی از شهدای کربلاست که به هنگام شهادت ۱۳ سال سن داشت در شب عاشورا وقتی حضرت قاسم از (ع) سوال نمود که او نیز از شهدا خواهد بود یا خیر؟ امام نظر او را در مورد مرگ پرسیدو قاسم جمله معروف احلی من العسل (شیرین‌تر از عسل) را برای توصیف مرگ در نظر خود بر زبان آورد.جناب قاسم(ع)در سال ۴۷ ه. ق در مدينه ديده به جهان گشود مادرش ام‌ ولدى به نام «نفيله» يا «رمله» ي «نجمه» بود.در دو سالگى پدر بزرگوارش را از دست داد؛ و تا هنگام شهادت در دامان پرمهر و عطوفت عموى گرامى خود، امام حسين پرورش يافت و در واقعه كربلا به اتفاق و ديگر برادران و خواهران خود حضور داشت.در محافل عزاداری و روضه خوانی سیدالشهداء، مشهور است که وی با یکی از دختران امام حسین(ع)به نام فاطمه(س) ازدواج کرده بود سید بن طاووس در لهوف حضور قاسم بن حسن در میدان جنگ و شهادت وی را چنین نقل کرده است: راوی می‌گوید در این هنگام جوانی خارج شد که صورتش چونان قرص ماه بود و به جنگ پرداخت ابن فضیل ازدی ضربه‌ای بر سر او زد که سرش را شکافت و جوان بر صورت افتاد فریاد زد یا عمّاه! حسین(ع) مانند باز شکاری خود را بدو رساند و مانند شیری خشمگین حمله برده ابن فضیل را با شمشیر زد او دستش را سپر کرد، دستش از آرنج قطع شد فریادی زد که همه لشکریان صدای او را شنیدند و لشکر کوفه برای نجات او حمله آورد، اما زیر دست و پای آنان به هلاکت رسید.راوی می‌گوید گرد و غبار که فرو نشست، حسین(ع) را دیدم که بالای سر آن جوان ایستاده است و او در حال جان کندن بود.حسین(ع) گفت لعنت خدا بر گروهی که تو را کشتندسپس فرمود به خدا قسم بر عمویت سخت است که او را صدا بزنی اما او اجابت نکند یا اگر اجابت کند، سودی نداشته باشد؛ به خدا قسم امروز روزی است که دشمنان عمویت فراوان و یارانش اندکند!سپس آن جوان را بر سینه گرفت و او را نزد دیگر کشته شدگان بنی هاشم قرار دارد. @abalfazleeaam
محفلی برای انس با ... حدودای ساعت نه تا ده شب با: 🔹 سخنرانی تنها مسیر استاد پناهیان ب مدت ده دقیقه 🔹 قرائت زیارت عاشورا 🔹روضه ی کوتاه | ما و جدایی ز تو ، هرگز! | نگاه کنید 👈 @nahnofatemion https://eitaa.com/joinchat/4172677140C9ea366cc85
میگفت‌من‌باخانم‌فاطمہ‌زهࢪا قࢪاࢪداࢪم‌ۅبایدبࢪۅم.😳 تخࢪیبچےبۅدۅاڪثࢪمین‌هاࢪا خنثےمیڪࢪددࢪاین‌میان‌زیاࢪت نامہ‌حضࢪت‌زهࢪاۅنمازشب‌ࢪا هࢪگزتࢪڪ‌نمیڪࢪد.🤲 نام‌مستعاࢪ"سیدعماد"ࢪاانتخاب ڪࢪدچۅن‌هم‌بہ‌سادات‌علاقہ داشت‌ۅهم‌بہ‌شہیدجهادمغنیہ. ۅهمیشہ‌یڪ‌شاݪ‌سبزدۅࢪ گࢪدنش‌بۅد.😇 بہ‌خاطࢪشہادت‌رفیقش😑 شھیدفانۅسےبسیاࢪناࢪاحت بودۅآخࢪهࢪپیامےمینوشت "دعاڪنیدمن‌هم‌فانۅسےشۅم" @abalfazleeaam
🖤ڪݪمینـــــے‌چیزێ‌ڪہ 🖤‌بہ‌من‌نمیگہ‌پســــــࢪت 🖤ڪݪمینےبگۅ‌تۅڪۅچہ 🖤چےاۅمده‌ســــــــــࢪت @abalfazleeaam
🎙دائم‌میگفت‌میخۅاهم‌با‌ اسࢪائیݪ‌مباࢪزه‌ڪنم.💣 ازمداحےحاج‌محمۅد‌خوشش‌ می‌آمدومداحے‌«اݪݪهم‌اݪࢪزقنا شهادت»بࢪایش‌جذاب‌بود.😇 ذࢪه‌ای‌ازحࢪف‌هاێ‌جهاددنیایـے نبۅدۅݪایق‌شهادت‌بود.😍 گفت:چقدࢪݪاغࢪشده‌ای‌تو مگࢪۅࢪزش‌نمیڪنے؟!☹️ مگࢪآقانفࢪمودند:🙃 «تحصیݪ،تهذیب،ۅࢪزش» ومن‌فهمیدم‌ڪہ‌سخنان‌ࢪهبࢪے بہ‌چہ‌میزان‌بࢪاےامثاݪ‌ جهادمغنیہ‌بااهمیت‌است!❤️ @abalfazleeaam
👆 . بیایم به عشق حضرت زهرا(سلام الله علیها) در ایام ولادتشون ، همین الان دست مادرمون رو ببوسیم و شکر گذار نعمت الهی باشیم.. . آیا شما تا به حال دست مادرتون رو بوسیدید؟ این تا جایی که می تونید نشر بدید..🌺 _حضرت_زهرا ▬▭▬❖𖧷🕊𖧷❖▬▭▬ @abalfazleeaam🇮🇷 ▬▭▬❖𖧷🕊𖧷❖▬▭▬
🤔 نمیدوم نامش رو چی باید گذاشت! @abalfazleeaam 🍃 میدونم کہ خیلی از این حرف‌ها با قوانین ما زمینی ها جور نیست.. میدونم ڪہ خیلی از ماها، نہ تاب دیدن میاریم و نہ تحمل باور..!! ☝🏻اما پیرزن دروغ نمیگفت. تجربہ ڪرده بود.. جمع این تجربہ با تحمل ما اینست ڪہ روی این زمین قوانینی خارج از فهم ما هم وجود دارد.👌🏻💯 👈🏻 *مهم اینہ ڪہ قانونگذار، دلش با ڪی باشہ*. 🔶 مثلا اگہ حسینی باشی، قانونگذار، ویروس را ذلیلت میکند، همان ویروس ڪہ دولتمردان ڪشوری را بہ ذلت ڪشانده! میلیون ها میان و میرن و آب از آب تکان نمیخوره. ☝🏻قرار نیست قانونگذار بہ سلیقه ما عمل کنہ..! 💠 *حڪایت اُمُ البنین هم از همین حکایت هاست*. 🌹چهار شاخ شمشاد، فدا ڪرد. و آرزو داشت ڪہ اے ڪاش بیشتر داشت تا تقدیم خاڪ راه مولایش کند. *ادب ڪرد و دَم نَـزَد*. *ادب کرد و نشان داد ارزش امام*، *حتی از همہ عالم بیشتر است*. ⁉️ چرا خدا او را مانا نکند؟ ⁉️چرا خدا او را محترم نکند؟ ⁉️چرا نباید مورد توجہ مردم شود؟ ⁉️چرا آبرویش آنقدر نشود که آب چایش شفا دهد؟ ما نمیفهمیم، اشکالی نداره، ☝🏻 *اما باور کنیم، همہ قوانین این دنیا در فهم ما نیست*! پیج ابوالفضلی ها رو دنبال کنید و به دوستانتون معرفی کنید @abalfazleeaam . https://www.instagram.com/p/CNfDQWkBmnQ/?igshid=14p7d1ra0xh2s
. ♥️طبیب جان پیغمبر که بود ام ابیهایش هنوز عقل بشر مات است در حل معمایش . ♥️خدا را خواستیم اول به حق فاطمه یعنی قدسی لولاک اینجا خورده معنایش . ♥️نبی معراج را حس کرده اما خوب می داند بلندش می کند گل بوسه بر دستان زهرایش . ♥️رسول الله دارد دیگری اما فقط میگفت بر زهرا فدایش جان بابایش . ♥️ملک قبل از نظر بر وجهه نورانی اش هرگز نمی دانست خداوند تعالایش . میلاد خیرالنساء، انسیة الحوراء، حضرت زهرا(س) مبارک😍 گل افشانی حرم امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام به مناسبت تولد حضرت زهرا سلام الله علیها . https://www.instagram.com/p/CZB3r0Jr5RG/?utm_medium=share_sheet
از هوایـےتنفس مےڪنیم ڪہ بوی خون شـــ🌷هدا مےدهد در زمینے راه مےرویم ڪہ از خون شــــهدا گلگون است و این 🌾شـــــ☝️هیدان بر همہ اعمال ما ناظرند یادت‌باشہ میشھ ‌روزی‌هزاربار بین‌همین‌مردم‌شهر! بین‌همین‌انبوه‌وسوسه‌های شیطانی‌شهیدشد:)) توی سوریه بعد از عملیاتی در حال برگشت بودیم که توی راه چون بیابان بود یه خار هایی داشت که به قول خودمون یه شاخه داشت و سرش یه خار گرد مانند بود ما میرفتیم با پوتین میزدیم زیر ایناو اینا پرت میشد تو هوا هی این کارو کردیم تا اینکه سید ابراهیم 💔 اومد و اروم تو گوشم با همون لهجه ی شیرینی که داشت گفت: ابوعلی جان اینا موجود زنده هستن همین کارارو میکنی که شهید نمیشی دیگه💔🌿 راوی : رفیق سید ابراهیم ؛ شهید مرتضی عطایی💔 1400/11/3 @shahid__mostafa_sadrzadeh1 @shahid__mostafa_sadrzadeh2 @nafiseataii.80 @shahid_rahman_medadian @shahid_morteza_ataeii https://www.instagram.com/p/CZER7MRBRK6/?utm_medium=share_sheet
⚜بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ⚜ (إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّماوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَن يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنسَانُ إِنَّهُ كَانَ ظَلُوماً جَهُولاً). ما بر آسمانها و زمین و کوههای عالم (و قوای عالی و دانی ممکنات) عرض امانت کردیم (و به آنها نور معرفت و طاعت و عشق و محبّت کامل حق یا بار تکلیف یا نماز و طهارت یا مقام خلافت و ولایت و امامت را ارائه دادیم) همه از تحمّل آن امتناع ورزیده و اندیشه کردند و انسان (ناتوان) آن را بپذیرفت، انسان هم (در مقام آزمایش و اداء امانت) بسیار ستمکار و نادان بود (که اکثر به راه جهل و عصیان شتافت). [الأحزاب: 72] 🌺🌺🌺 آسمان بار امانت نتوانست‌کشید قرعه کار به نام من دیوانه زدند 🌺🌺🌺 امام خامنه‌ای( دام ظله): (اهمیت هر انسانی به‌قدر آن مسئولیّتی است که بر دوش میگیرد و این انسان یا این مجموعه یا این سازمان به همان اندازه اهمیت پیدا میکند.) ۱۳۹۴/۰۲/۰۶ ترین مصاحبه شهید صدرزاده رمضان امسال 😍 1401/3/3 @shahid__mostafa_sadrzadeh1 @shahid__mostafa_sadrzadeh2 https://www.instagram.com/p/Cd8vllHor6I/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
وَیَتَرَبَّصُ بِکُمُ الدَّوَائِرَ عَلَیْهِمْ دَائِرَةُ السَّوْءِ اگر منتظر پیشامدهای بد برای شما هستند، پیشامد بد بر خود آنها باد 🙃♥️ توبه ۹۸ سال 92، به همراه تعدادی از اعضای رزمندگان ل شکر فاطم یون به سوریه ا عزام شد. هنگامی که تصاویر، اخبار و صحنه‌های دل‌خراش مردم مظلوم س وریه را از طریق رسانه‌ها دنبال می‌کرد، می‌گفت این وظیفه‌ی شرعی‌ هر مسلمانی است که به سوریه برود و همیشه این موضوع را در خانه مطرح کرد که باید در صف نیروهای مقاومت علیه دشمنان مبارزه کنم بلکه کمکی به مردم مظلوم سوریه و بی‌دفاع کرده باشم؛ شاید از این طریق بتوانم دینم را به اسلام ادا کنم.و با تغییر لحجه ی خود در لش گر فاطمیون به سوریه رفت @shahid__mostafa_sadrzadeh1 @shahid__mostafa_sadrzadeh1 https://www.instagram.com/p/CenzaqslD92/?igshid=MDJmNzVkMjY=
سلام علیکم دوستان یه کانال زدیم به یاد سرداران بی نشان بهبهان🌷🕊 برای شهدایی از جنس آسمان 🕊🌷 کانال سرداران بی نشان بهبهانی ⤵️⤵️⤵️ https://eitaa.com/joinchat/2782331172C961681c03d لینک کانال رو نشر دهید تا به امید خدا فعلیتمونو شروع کنیم 🤲🕊 به‌چیزۍوابسته‌ِباش؛ ڪه‌برات‌بِمونه‌ ارزش‌داشته‌باشه‌که‌وابستش‌بِشی نه‌این‌دُنیا‌که‌به‌هِیچے‌بَند‌نیست...! یه‌چیزمثل‌نگاه‌شهدا:)🌿' دوستان شما دعوت شده شهدا هستید 🌸🌷 🍃🍃🍃🍃
میگن کارت گیر باشه باید بری یه واسطه قوی بیاری تا کارت و راه بندازن اومدیم پیش مامان آقا مجید که واسطه بشه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب جمعه است … امام حسين (ع) رو صدا كن! امشب، حضرت مادر کربلاست... یا فاطمه زهرا، خانم جان، به حسین‌تون قسم! که خیلی دوستتون داریم! شما و اولاد شما نور چشم مایید دست مبارکتون رو از سر ما و زندگی ما برندارید... « نخواهم بی تو یکدم زندگانی...» https://eitaa.com/abalfazleeaam
⭐️.... جان ▪️کجا ... ▪️ شبیه علـ💔ـی ... ▪️ سر به چاه غم بردی😭 ▪️کجا ... ▪️شبیه علـ💔ـی ... روضه😭 خوان زهرایی ✨منتقم حضرت برگرد ... سلام تنها پادشاه زمین ✋ https://eitaa.com/abalfazleeaam
⭐️.... جان ▪️کجا ... ▪️ شبیه علـ💔ـی ... ▪️ سر به چاه غم بردی😭 ▪️کجا ... ▪️شبیه علـ💔ـی ... روضه😭 خوان زهرایی ✨منتقم حضرت برگرد ... سلام تنها پادشاه زمین ✋ https://eitaa.com/abalfazleeaam
هدایت شده از فرزندی مثل مصطفی
بسم رب الشهدا🌹 ارسال شده توسط مادر بزرگوار شهید مصطفی صدرزاده برای ❣ به مناسبت سالروز ولادت 🌹 خاطرات شهید مصطفی صدرزاده ساعت دو بامداد روزچهارشنبه 19شهریور 1365 مصادف با 5محرم الحرام در بیمارستان والفجر شهرستان چشم به جهان گشود.😊 زمانی که از پرستار سؤال کردم سالمه، گفت: بله بسیارسالم و سرحال. گفت :می خوای بدونی پسره یا دختر؟ گفتم :هرچی باشه خداروشکر 🌹 همین که سالمه ممنونشم، ان شاء الله عاقبت بخیر بشه.🌹❣ گفت: یه ، معلومه  که عاقبت بخیره. گفتم ان شاء الله....🌹  و پرستار گذاشتش در آغوش من، وقتی با دقت نگاهش کردم ، روی دستش یه بود.😔 با نگرانی پرسیدم ضربه خورده؟! گفت : نه این علامته، دست را مرتب بوسه می زدم. پرستار گفت اسمشو چی میذاری؟ گفتم: اسمی که برازنده اش باشه ، این سرباز امام زمانه (ع). 🌹 پرستار با حالت اعتراض گفت: دعا کن این جنگ زود تمام بشه، که دیگه نیاز به سرباز نباشه تا  این بچه ها برن جنگ.😔 گفتم: ان شاء الله به امید روزی که شاهد هیچ گونه ظلم  وبی عدالتی و جنگ و خونریزی در دنیا نباشیم؛🌹 و این زمانی محقق می شود که  ، عالم بشریت حضرت بقیه الله ظهور فرماید، ان شاء الله. اللهم عجل لولیک الفرج🌹 @meslemostafaa https://eitaa.com/joinchat/2871395004C08509d8ff1