شیرِآب – #ضرب_المثل 2
🦋بسم الله الرحمن الرحیم
هست کلید درِ گنجِ حکیم🦋
🦁 #شیرِ_آب 🚰
چرا به لوله ای که آب از آن بیرون می آید، می گوییم “شیر”؟ در سال های نه چندان، دور در ایران؛تنها دوشهر بیرجند و تبریز آب لوله کشی داشتند که آن صنعت را از روسیه به امانت برده بودند.
و در کلان شهری مثل تهران مردم از آب چاه که تمیز و سالم نبوداستفاده می کردند.در شهر تهران تنها سه قنات وجود داشت که آن هم متعلق به سه سرمایه دار تهرانی بود.یکی از این قنات ها که به سرچشمه معروف بودمتعلق به سرمایه داری بود که بچه دار نمی شد.
او نذر کرد اگر بچه دار شود؛ برای تهرانیان آب لوله کشی فراهم کند. پس از مدتی بچه دار شد و برای ادای نذرش به اتریش رفت تا مهندسانی را از آنجا برای لوله کشی آب بیاورد. در هر کشوری حیوانی که نماد آن کشور است را بر سر خروجی آب می گذاشتند.
🐓 مثلا در فرانسه سر خروس استفاده می کردند.
مهندس اتریشی که به این منظور به ایران آمده بود فکر کرد که بر اهرم خروجی آب چه نمادی بگذارد!?
او دریافت که بر روی پرچم ایران آن زمان ‘شیر وخورشید’وجود دارد وشیر “نماد ایران” است.
🦁پس بر روی اهرم خروجی آب،سر شیری فلزی گذاشت و مردم هروقت برای برداشتن آب به آنجا می رفتند می گفتند: رفتیم از سر شیر آب آوردیم!
اگرچه ممکن است سر شیر پیش از این نیز ( به دلیل وجود برخی از حمام های قدیمی ایران که از سر شیر، بهره گیری می کردند) استفاده می شده است.
✍️گردآوری
#ایلیا_علیاری
@adabkhane
#شعر 4
بر روی پایت می گذارد کعبه سر هم
جبریل حتی می گذارد بال و پر هم
به خاک پایت احتیاجی نیست اصلاً
وقتی دوا می سازم از این خاک در هم
تو کعبه ای ! آن کعبه ای که در طوافت
بال و پر ما سوخته حتی جگر هم
با آبروی تو تهجّد آبرو یافت
فیض از مناجات تو می گیرد سحر هم
با این جمالی که تو را دادند ، باید …
بین خریداران تو باشد پدر هم
نام مرا هم بین این عشاق بنویس
بگذار تا جا خوش کند این یک نفر هم
ای جان به قربان تو و دورِ شلوغت
یوسف شدن بازار دارد ، دردسر هم
در کوچه جانِ ما نقابت را بیانداز !
این گونه چشمت می زنند این ها ، نظر هم
هستند یک یک شیرها دنبال دامت
چشمان آهوی خراسانِ پدر هم
فهم من از لطف جوادی تو این است :
که آن چه را گفتیم دادی ، بیشتر هم
ما را ببر تا کاظمین این بار با هم
ما را بخر در کاظمین این بار در هم
#علی_اکبر_لطیفیان
شهادت امام جواد (ع) بر همه مسلمانان تسلیت باد🖤
@adabkhane
#شاه_بیت ۶
(یاعلی مدد)
چو سبوی مِی پرستان که شود خمارِ دستت/
بکشم مدام ساقی به سر، انتظارِ دستت/
#محسن_قاسمی(قم- معاصر)
@adabkhane
#واکاوی_واژه 3
#واژگان_غیر_پارسی
🦋بسم الله الرحمن الرحیم
هست کلید درِ گنجِ حکیم🦋
✴ ريشه برخی از واژگان کوچه بازاری و غیر پارسی ✴
⛔️نمادهای بی فرهنگی ⛔️
✳زپرتی :زندانی ⛔️
زپرتی: واژه روسی Zeperti به معنی زندانی است. کاربرد آن از زمان قزاقهای روسی در ايران است. در آن دوران هرگاه سربازی به زندان میافتاد ديگران میگفتند يارو زپرتی شد و اين واژه کم کم اين معنی را به خود گرفت که کار و بار کسی خراب شده و اوضاعش ديگر به هم ريخته است.
❇شر و ور:هیاهو ⛔️
شر و ور: از واژه فرانسوی Charivari به معنی همهمه، هياهو و سرو صدا گرفته شده است.
✳اسكناس:برگه⛔️
اسکناس: از واژه روسی Assignatsia که خود از واژه فرانسوی Assignat به معنی برگه دارای ضمانت گرفته شده است.
❇فکستنی : بامزه، بیخود⛔️
فکستنی: از واژه روسی Fkussni به معنی بامزه گرفته شده است و به کنايه و واژگونه به معنی بيخود و مزخرف به کار برده شده است.
✳نخاله:آدم بی ادب ⛔️
نخاله: يادگار سربازخانههای قزاقهای روسی در ايران است که به زبان روسی به آدم بی ادب و گستاخ میگفتند Nakhal و مردم از آن برای اشاره به چيز اسقاط و آشغال و به درد نخور هم استفاده کردهاند…
⛔️این واژگان نشان از نفوذ بی فرهنگی و نوعی تهاجم فرهنگی است که صدسال پیش از این در ایران جولان می دادند. پس باید بدانیم که تکرار آن کلمات، رواج بی فرهنگی است⛔️
✍️گردآوری : دکتر حسین محمدی مبارز
@adabkhane
#شاه_بیت ۷
قدّ و بالای علی از چشم زهرا دیدنی ست
وای! وقتی می رسد دریا به دریا دیدنی ست
#قاسم_صرافان
@adabkhane
ادبخانه
#دستور_زبان ۳
#شبه_جمله( صوت)
شبه جمله، کلمه یا گروهی از کلمات است که مفهوم یک جمله کامل را دارد. مثلاً شبه جمله «چشم»، یعنی : انجام می دهم. یا «آخ»، یعنی دردم آمد.
شبه جمله ها اغلب برای بیان حالات عاطفی و احساسی به کار می روند.
نام دیگر شبه جمله، صوت است. به خاطر اینکه بیشتر شبه جمله ها همراه با صداست:
آه، وای، اَه، آخ و…
انواع و گونه های شبه جمله
1. شبه جمله احترام و قبول:
چشم، بله قربان، حتماً.
2. شبه جمله امر:
ساکت، آرام، ایست، آزاد، زود، بسم الله، یا الله.
3. شبه جمله امید و آرزو:
کاش، ای کاش، آمین، الهی، اِنْ شاءَ الله.
4. شبه جمله تأسف و درد:
آه، اوف، دریغ، فریاد، وای، واویلا، افسوس.
5. شبه جمله تشویق :
آفرین، ماشاءالله، بارک الله، مرحبا، به به، بَه.
6. شبه جمله تصدیق و پذیرفتن:
آری، بله، البته.
7. شبه جمله تعجب:
اوه، عجب، شگفت، بَه، وَه.
8. شبه جمله تکذیب و انکار :
نه، خیر، نه خیر، هرگز، حاشا، ابداً، استغفرالله.
9. شبه جمله تنبیه و هشدار:
هان، مبادا، زنهار، امان.
10. شبه جمله سپاس و تشکر :
شکر، سپاس، الحمدالله
11. شبه جمله نفرین و سرزنش:
نفرین، کوفت، زهر مار، مرگ. اَه، آه.
گردآوری: #ایلیا
🎞️برای مشاهده ویدیو به لینک زیر مراجعه بفرمایید👇
https://www.aparat.com/v/4KDu3
@adabkhane
#شاه_بیت ۸
ای دل به در کن از سرت کبر و ریا را
خواهی اگر بینی جمال کبریا را
#مرحوم_حسن_زاده_آملی (معاصر)
@adabkhane
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟩#شرح_بیت ۱
🟧شارح:دکتر محمدی مبارز
کلید رزق ترا، سین جستجو دارد/
چو آسیا پی تحصیل رزق گردان باش/
🟥صائب تبریزی👇
https://aparat.com/v/58136
#شاه_بیت ۹
عاشقی را چه نیاز است به توجیه و دلیل
که تو ای عشق همان پرسش بی زیرایی
#قیصر_امین_پور(معاصر)
@adabkhane
ادبخانه
آب خنک – #ضرب_المثل 3
🔑بسم الله الرحمن الرحیم
هست کلید درِ گنجِ حکیم 🔑
💧#آب_خنک💦
⛄️درزمان قديم که يخچال نبود، خنكترين آب قنات در تهران، قناتى بود كه بعدها زندان قصر در آن ساخته و بنا شد.
⛓⚖ بعد از آن، هركس به زندان میافتاد، میگفتند رفته آب خنك بخوره.
⚖و اين اصطلاح بعدها شامل همه زندانیهایی شد كه به زندان میافتادند!!
شرح کامل:
با ایجاد حکومت رضا شاه، سرتیپ درگاهی، رییس نظمیه تقاضای یک محل وسیع برای ایجاد زندان تهران را کرد. محلی که برای این کار در نظر گرفته شد، قصر قاجار (حدفاصل سه راه زندان، پل سیدخندان، خیابان شریعتی و خیابان پلیس کنونی) بود که دارای ساختمانهای قدیمی و وسیع و متروکه بود.
این مجموعه محل مناسبی برای ایجاد زندان تشخیص داده شد، بهخاطر همین مارکوف معمار مشهور روسی را به ایران آوردند تا طراحی زندان قصر را انجام دهد؛ زندان مارکوف دارای 192 اتاق و گنجایش 700 زندانی بود که 96 اتاق آن پنج نفری و بقیه انفرادی بودند. مریضخانهای هم مشتمل بر شش اتاق شش تخته و 16 اتاق یک تخته بههمراه باغ و حمام ساخته شده بود و بعد از ساخته شدن زندان، این محل در آذر ماه 1308 به دست رضا شاه افتتاح شد.
این زندان در دهه 30 از لحاظ خدمات و امکانات بسیار فقیر و ابتدایی بود. امکاناتی همچون آب شرب، حمام، امکانات درمانی قابل قبول، وسایل روشنایی و خنککننده و حرارتی آن بسیار نازل بوده است. بر اساس سندی که در این موزه دیده میشود، نقل است که زندانیان سیاسی که در داخل حفرهها و سلولهای قصر محبوس بودند،
از آب خنک قنات مبارکآباد و مخلصآباد که از این زندان عبور میکرد، مینوشیدند و ریشه ضربالمثل «آب خنک خوردن» نیز از آن روزگار به روزگار ما رسیده است؛ بنابراین به کسی که زندانی میشود، میگویند: «رفته آب خنک بخورد».
✍️گردآوری:
#ایلیا_علیاری
@adabkhane
#شاه_بیت ۱۰
خنده رسوا مینماید پسته بیمغز را
چون نداری مایه از لاف سخن خاموش باش
#صائب_تبریزی (یازدهم ه. ق)
@adabkhane
homayoun_shajarian_man_koja baran koja 128.mp3
9.84M
من، کجــا…؟ باران، کجــــا…؟●♪♫
🎶#آواز ۴
@adabkhane
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شعر 5
تو همانی که دلم لک زده لبخندش را
او که هرگز نتوان یافت همانندش را
منم آن شاعر دلخون که فقط خرج تو کرد
غزل و عاطفه و روح هنرمندش را
از رقیبان کمین کرده عقب میماند
هرکه تبلیغ کند خوبی ِ دلبندش را
مثل آن خواب بعید است ببیند دیگر
هرکه تعریف کند خواب خوشایندش را
مادرم بعد تو هی حال مرا میپرسد
مادرم تاب ندارد غم فرزندش را
عشق با اینکه مرا تجزیه کرده ست به تو
به تو اصرار نکرده ست فرآیندش را
قلب ِ من موقع اهدا به تو ایراد نداشت
مشکل از توست اگر پس زده پیوندش را
حفظ کن این غزلم را که به زودی شاید
بفرستند رفیقان به تو این بندش را :
«منم آن شیخ سیه روز که در آخر عمر
لای موهای تو گم کرد خداوندش را »
✍️#کاظم_بهمنی
@adabkhane
#واکاوی_واژه ۱۲
نام + پسوند اسب
🦋بسم الله الرحمن الرحیم
هست کلید در گنج حکیم🦋
واکاوی واژگان
نام+ پسوند اسب
🟨#گرشاسب:
(دارنده اسب لاغر)
گرشاسب از پهلوانان مقدم شاهنامه بوده و در زمان فریدون از او در کنار معدود پهلوانانی چون شاپور، سامنریمان و قارنرزمزن یاد میگردد.
⬛️ #تَهماسب/#طهماسب:
(دارنده اسب قوی)
یکی از معدود نامها در حماسه شاهنامه است که توسط یک سلسلهٔ اسلامی مستقر در ایران استفاده شدهاست. در شاهنامه، تهماسب پدرِ زو، شاه ماقبل آخر دودمان اساطیری پیشدادیان است.
🟪 #لُهراسب:
(دارنده اسب تندرو)
لهراسب در اساطیر ایران، از پادشاهان کیانی است و کیخسرو پیش از مرگ، او را به پادشاهی ایران برگزید.
🟦 #اَرجاسب:
(دارنده اسب با ارزش و پر بها)
اَرجاسب یکی از شاهان توران است. در شاهنامه پادشاه خیون تبار توران است.
🟩 #جاماسب:
(دارنده اسب درخشان)
جاماسب، از شخصیتهای شاهنامه، نام خردمندی ایرانی، وزیر و راهنمای لهراسب و گرشاسب
📚منابع:
۱.لغت شهنامه، عبدالقادر بغدادی، ترجمه دکتر منصور ثروت، چ1، تهران: علمی.
۲.لغت نامه دهخدا.
@adabkhane
#شاه_بیت ۱۱
دانی چرا کنند نهان گنج زیر خاک ؟
یعنی که خاک بر سر اسباب دنیوی
#محمد_نوعی(معاصر)
@adabkhane
ادبخانه
جنگِ زرگری#ضرب_المثل 5
بسم الله الرحمن الرحیم
هست کلید درِ گنجِ حکیم
👊#جنگِ_زرگری👊
💎در روزگاران قدیم، هر گاه مشتریِ توانگری وارد بعضی از دکانهای زرگری میشد و از کم و کیف و عیار و بهای جواهر پرسشی میکرد، زرگر، بی درنگ بهای جواهر مورد پرسش را چند برابر بهای واقعی آن اعلام میکرد و به شکلی (مانند علامت یا چشمک و فرستادن شاگردش)، زرگر مغازه همسایه را خبر میکرد تا وارد معرکه شود.
🔨💎🔪زرگر دوم به بهانهای خود را به مشتری می رساند و بیان می کرد که همان جواهر را در مغازهاش دارد و با بهای کمتری آن را میفروشد. بهای پیشنهادی زرگر همسایه، کمتر از بهای زرگر اولی به نظر میرسید. اما هنوز بسیار بالاتر از بهای اصلی جواهر بود.
💣
⚔در این حال زرگر اولی، جنگ و جدلی با زرگر دومی آغاز میکرد و به او دشنام میداد که: «داری مشتری مرا از چنگم در میآوری» و از این گونه ادعاها.
✨🌟زرگر دوم هم به او تهمت میزد که: «میخواهی چیزی را که این قدر میارزد به چند برابر بفروشی و سر مشتری بیچاره، کلاه بگذاری.»
🔥خلاصه چنان قشقرقی به راه میافتاد و جنگی در میگرفت که مشتری سادهلوح این صحنه را حقیقی تلقی میکرد و بیاعتنا به سر و صدای زرگر اول،به مغازه زرگردوم می رفت و جواهر موردنظر را بدون کمترین پرسش و چانهای از او میخرید. نتیجه آن بود که مشتری ضرر میکرد و آن دو زرگر نیز ، سود به دست آمده را میان خود تقسیم میکردند. این جنگ که یکی از حیلههای برخی زرگران برای فریفتن مشتری و فروختن زیورآلات به او بوده است، رفته رفته از بازار طلافروشان فراتر رفته و در ادبیات فارسی به صورت اصطلاح👊” جنگ زرگری “👊درآمده است.
🟥جنگ زرگری کنایه از مخالفت و جنگی ساختگی و ظاهری و جدال و نزاعی دروغین است که میان دو یا چند تن برای فریفتن شخص سوم یا دیگران درمیگیرد.
جنگ زرگری پایه و اساسی جز فریب و زیادهطلبی ندارد، در واقع دونفری که به نظر دشمن میآیند یک هدف مشترک دارند و جهت پیشبرد آن جنگ زرگری میکنند.
✍️گردآوری:#ایلیا_علیاری
@adabkhane
گروه فعلی.pdf
1.35M
🟧#دستور_زبان ۴
🟩#نکات_کنکوری_ادبیات
🟩#گنجینه_افعال
🟥گروه های فعلی:
🟨#ماضی (گذشته)
🟦#مضارع (حال)
🟪#مستقبل (آینده)
@adabkhane