eitaa logo
مجله‌ افکار بانوان‌ حوزوی
729 دنبال‌کننده
1هزار عکس
183 ویدیو
15 فایل
*مجله #افکار_بانوان_حوزوی به دغدغه‌ی #انسان امروز می‌اندیشد. * این مجله وابسته به تولید محتوای "هیأت تحریریه بانو مجتهده امین" و "کانون فرهنگی مدادالفضلا" ست. @AFKAREHOWZAVI 🔻ارتباط با ادمین و سردبیر: نجمه‌صالحی @salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
. من از کودکی عاشقت بوده ام ✍🏻مریم زارعی از همون وقتی که عکس گنبدت رو بعد پخش فیلم ولایت عشق نشون میداد و من از هر جای خونه که بودم، بدو بدو میومدم و کف دستمو میذاشتم رو گنبدت و حس میکردم کنارتم. از همون موقع که با زبون بچگونه میگفتم بابا النگو برام بخر امام رضا علیه السلام بهت پولت میده تا بریم پیشش و همینطور هم شد. از همون وقتی که عکس برادر و خواهرام رو میدیدم که کنار گنبدت هستن و فکر میکردم مستقیم اومدن اونجا کنار گنبد و عکس گرفتن. و متوجه نبودم که با فتوشاپ این عکس درست شده. از وقتی که تنها دلخوشیِ نزدیک شدن به عیدهای نوروز این بود که میایم مشهد و سال تحویل پیش شماییم. از وقتی که تو عالم نوجوونی خودم وقتی میومدم مشهد، باید چندین دور توی صحنات راه میرفتم.و به تک تک کاشی هات نگاه میکردم تا دل تنگیم رفع بشه. از وقتی که اون سالی که بابام زنگ زد بهم و کاری داشت و بهش گفتم:« بابا این کارا رو ول کن، امام رضا رو بچسب». و بابام با وجود اینکه قصد مشهد نداشت اما پول جور کرد و ما رو آورد مشهد پیشت. از همون وقتی که خداحافظی کردم و رفتم اما نزدیک به شهر تربت جام تو راه برگشت به شیراز، اتوبوس خراب شد و مجدد برگشتیم مشهد و مستقیم اومدم تو صحن انقلاب کنارت. از همون وقتی که دوستم رفت مشهد و دلم لرزید و یک دفعه طلبیدی و سه روزه اومدم و برگشتم. از همون وقتی که رفتم پیش خواهرت و گفتم دلم برا برادرت تنگ شده و چند روز بعد پیشت بودم. و تا همین الان که با تمام وجودم دلم برات تنگه، قسم میخورم به همون گوشه ی سمت چپ صحن انقلاب اسلامی که پاتوق همیشگی ام هست، خیلی دوستت دارم. جوری دلمو به خودت وصل کردی که هر وقت حالم خرابه، بهم میگن دلت برا امام رضا علیه السلام تنگ شده؟ میخوای بریم مشهد؟ شما گره خوردی به تک تک تار و پود ما ایرانی ها، میخوام بگم، خیلی دوستت دارم امام رضا علیه السلام. ممنونم که اجازه میدی دوستت داشته باشیم. ممنونم که حواست بهمون هست. ممنونم که همه جوره هوامون رو داری. هواخواه توام جانا و می‌دانم که می‌دانی که هم نادیده می‌بینی و هم ننوشته می‌خوانی @AFKAREHOWZAVI
. خورشید هشتم ✍نجمه صالحی به عالم آل محمد صلوات الله علیهم اجمعین معروف است زیرا با تدریس و تبیین روایات فقهی و اعتقادی، مذهب شیعه امامی را تحکیم کرد و به‌جهت استفاده از فضای باز اعتقادی و سیاسی، توانست نسبت به پدرش موسی کاظم علیه السلام شاگردان بیشتری را تربیت نماید. به دلیل ولایتعهدی اجباری موفق شد با ملیت‌ها و ادیان مختلف مناظره و ارتباط داشته باشد و به تبلیغ دین اسلام بپردازد. آن حضرت به دلیل فضای نظارتی حاکم و چه بسا آماده‌سازی پذیرش عصر غیبت و عدم دسترسی به امام، مراجعات دینی خود را به شاگردانش ارجاع می‌داد. جایگاه علمی علی بن موسی الرضا علیه السلام منحصر در تشیع نیست و اهل تسنن نیز ثامن الحجج علیه السلام را به‌عنوان دانشمندی اسلامی ستوده‌اند. دانشمندانی مانند ابن حجر عسقلانی و ابن نجار، دربارهٔ جایگاه علمی وی در آثار خود مطالبی را ذکر کرده‌اند. 🍃بوی توحيد مشروط بر بودن توست ای که آيات قرآن تو را می‌شناسند🍃 قیصر امین پور @AFKAREHOWZAVI
🔖الگوی مبارزات خستگی‌ناپذیر شیعه ✍آمنه عسکری منفرد به گواهی تاریخ، دوران امامت امام موسی کاظم (علیه السلام) دورانی سراسر اختناق و خفقان برای شیعه بود و به قول محمد بن سنان از یاران امام رضا (علیه السلام) «از شمشیرها خون می‌چکید» (الکافی، ج ۸، ص ۲۵۷)، با این وجود امام هفتم شیعیان در داخل زندان، همچون مشعلی فروزان، روشنگر راه هدایت بود و اجازه نمی‌داد حرکت فکر و جهاد اسلامی متوقف بماند. خطر وجود امام کاظم(علیه السلام) خطر یک رهبر بزرگ بود که دانشی وسیع و تقوا و عبودیتی بی‌نظیر داشت و با وجود عظمت ظاهری سلطنت هارونی، با قدرت و شجاعتی مثال‌زدنی، شیعیان را هدایت می‌کرد. امام رضا (علیه السلام) نیز همچون پدر بزرگوارشان، در دوران قدرت مقتدرترین خلفای عباسی به امامت رسید و در شرایط خفقان موجود بعد از شهادت امام هفتم، با مأمون خلیفه‌ی وقت عباسی، در پوشش تقیه، مبارزاتی خستگی‌ناپذیر و دائمی شروع کرد. مبارزاتی که به واسطه‌ی دو عامل نفوذ امامت در اندیشه‌ی شیعه، یعنی مظلومیت و قداست، بر تمام تدابیر شیطانی و خصمانه‌ی مأمون پیروز گشت. مأمون که بعد از کشتن برادرش امین، خلافت عباسی را غصب کرده و به دنبال کسب قدرت و خلافت بود، قدرت و نفوذ امام هشتم را نیز تاب نیاورد. بنابراین قصد کرد با دعوت امام به خراسان، ایشان را از میدان مبارزه‌ی انقلابی در خفا و استتار، به میدان سیاست بکشاند تا هم شیعیان را غاصب خلافت نشان دهد و هم زهد و پارسایی و بی‌اعتنایی ائمه به دنیا را در چشم همگان نقض کند و در نهایت سلحشوران علوی را تحت سیطره‌ی خود درآورد. او که می‌خواست از این راه، قدرت نفوذ علویان را در چشم همگان تضعیف کند، تلاش کرد بعد از دعوت مزورانه‌ی امام به مرو، با تفویض ظاهری ولایتعهدی به ایشان، سرمایه‌گذاری عظیم تشیع بر ولایت‌مداری علویان و شیعیان را دچار ضعف و خدشه کند. اما علی‌ابن موسی‌الرضا (علیه السلام) با تدبیری الهی بر کیاست مأمون فائق آمد و او را در میدان نبرد سیاسی‌ای که خود مآمون به وجود آورده بود، شکست داد. پس در ابتدای امر، از قبول پیشنهاد ولیعهدی به‌شدت استنکاف کرد و وقتی مأمون صریحاً ایشان را تهدید به قتل کرد، امام آن را در هر فرصتی به گوش شیعیان می‌رساند، تا همگان بدانند قبول این امر از جانب امام، با کراهت و تنها در جواب! تهدید به قتل صورت‌گرفته است. همچنین شرطی که امام با قبول ولایتعهدی، مبنی‌بر عدم دخالت خود در جنگ‌ و صلح، عزل‌ و نصب و تدبیر امور گذاشت، ضربه‌ی مهلکی بر ظاهر اعمال ریاکارانه‌ی مأمون زد تا چهره‌ی نفاق او را برملا کند.علاوه بر این حضور قوی و مستحکم امام رضا (علیه السلام) در جلسات مناظرات با علمای به نام دوران، همراه با استدلالات قوی و محکم ایشان در پاسخ به سوالات و شبهات در امور علمی و فقهی و مسائل مربوط به اثبات حق خلافت و امامت شیعیان،  که در حضور مأمون و مردم انجام می‌شد، مهر تاییدی بر حقانیت عصمت، علم و عدالت الهی امام و حق غصب شده‌ی امامت او توسط مأمون بود. بدین‌سان تمامی نقشه‌های مأمون درجهت تضعیف قدرت‌ شیعیان و نفوذ امامت بر جانها، نقش بر آب گشت و زندگی این امام همام را الگویی برای مبارزه‌ی همیشگی شیعیان بصیر با دشمنان همیشه بیدار ساخت، چرا که به فرموده‌ی رهبر انقلاب دشمن همیشه بیدار است و در شکلهای مختلف و در لباسها و نقابهای گوناگون و با آرایشهای رنگارنگ ظاهر می‌شود و مسلمانان باید چشم تیزی داشته باشند و دشمن را بشناسند و راه مبارزه‌ی با دشمن را یاد بگیرند. پیام زندگی پرماجرای علی‌ابن‌موسی‌الرضا (علیه السلام) مبارزه‌ی دائمی خستگی‌ناپذیر است.» ( برگرفته از بیانات رهبر انقلاب، ۳ آذر۶۳). @AFKAREHOWZAVI
. می‌دانم که می‌دانی ✍منصوره بهمن می‌خواهم برای تو بنویسم. می‌دانم که می‌دانی. تو که مهربان‌ترینی و ضامن آهویی، آیا در این جهان ضمانتم را خواهی کرد؟ ضمانتی که التیام دردهایم باشد؛ دردهایی که گفتنی نیست و ترمیم و بهبودشان نیازمند زمان است. اما تو مرهمی داری از جنس نور. اولین حضورم در آغوش تو، طفلی کوچک بودم که چیزی یادم نمی‌آید، اما در اینکه بیمه‌ی نگاهت بودم شکی نیست! برای من فقط همان دیدار کودکی بود و دیگر نه. گاهی دیدار میسر نمی‌شود؛ می‌خواهیم و نمی‌شود. اما بالاخره ضمانتم را کردی و آمدم به دیدنت، دیدنی که سراسر ذوق بود. مرا زمانی پذیرفتی که نیازمند مسکنی بودم برای زخم‌هایم؛ زخم‌هایی که با چشم دنیایی غیرقابل ترمیم بود، حتی با گذشتن زمان! تصور می‌کردم وارد حرمت شوم و یاد تمام حسرت‌هایم بیفتم، اما این‌چنین نشد. گویا در مکانی قرار گرفتم که من؛ منی که پی ضامن و ضمانت بودم؛ منی که مرهمی برای زخم‌هایم می‌خواستم؛ منی که نیازمند مسکنی بودم برای فراموشی و من و هزار واژه‌ی ناگفته. اما حالا همه‌ی آنها بهبود یافتند. اثری از درد نیست. زخم‌هایم چه شد؟! فقط این را در ذهن دارم که مرا در آغوش می‌کشیدی و می‌گفتی: «به یاد داری به دوستانت که به دیدنم می‌آمدند می‌گفتم فقط بگویید می‌دانم که می‌دانی.» آری، می‌دانم و تو خوب دانستی که من می‌دانم. این باور قلبی من بود که می‌دانم که می‌دانی. @AFKAREHOWZAVI
. «دلتنگی» ✍ راضیه کاظمی زاده از آخرین باری که به زیارتت آمده ام دو سالی می گذرد، شاید گفتن این دو سال به زبان راحت باشد اما تمام این دو سال را با غم ندیدن صحن و سرایت سپری کرده ام، هر بار که از گوشه و کنار شنیده ام کسی به کویت می آید هزاران هزار بار در خودم شکسته ام و به فکر فرو رفته ام که چه شده که دیگر لایق دیدار نیستم، اصلا کجای کارم اشتباه است که از نعمت نشستن در صحن و سرایت محروم شده ام، باید چه کنم که به چشمت بیایم؟! عزیزی می گفت: «امام رضا علیه السلام را به جان «جوادش» قسم بده حتما جوابت را میدهد»! منکه تمام این دوسال تو را به جان «جوادت» قسم داده ام پس چرا هنوز هم لایق نفس کشیدن در هوایت نشده ام؟! آقا جان اگر می دانستم قرار است این همه دوری ات را تحمل کنم حتما در آخرین دیدارم به اندازه ی این روزها هوایت را، صحن و سرایت را، صدای نقاره ها را، دعای عهدی که بعد از طلوع آفتاب از صحنت بلند میشود، کبوترانت را، دیدن غروب آفتاب در گنبد طلایی ات را، نوشیدن آب از سقاخانه ات را در وجودم و در تک تک لحظاتم ذخیره می کردم! چه میگویم من؟! ندیدنت دیوانه ام کرده؟! چگونه می شود این همه لحظات ناب را ذخیره کرد؟! بیچاره مادرم به من دلخوش کرده است، هربار که دلش هوایت را می کند، شماره ام را می گیرد و با دلی شکسته و صدایی محزون می گوید: «مادر، نمی‌خوای بری مشهد منم با خودت ببری؟!» گویا نمی داند که من مدتهاست که سلب توفیق شده ام! آقا جان اینبار تو را به جان مادرت قسم می دهم زیارتت را نصیبم کن،مرا لایق دیدارت کن ! این روزها عکس حرمت را در قاب گوشی ام گذاشته ام و هر لحظه به آن می نگرم و اشک از چشمانم روانه می شود! اینبار که دخترم بخاطر گریه های گاه و بیگاهم اعتراض کرد، محکم او را در آغوشم فشردم و با هق هق و صدایی لرزان گفتم: «دلتنگم می فهمی، دلتنگ؟!» چه زیبا گفته اند: «گاهی زندگی چاره اش فقط علی بن موسی الرضاست» و حال چاره ی زندگی من هم فقط علی بن موسی الرضاست... @AFKAREHOWZAVI
. 🔰نحوه‌ی ترور حضرت رضا(علیه‌السلام) 🔴 غلام مامون می‌گوید: روزی مامون به من دستور داد ناخن‌های خودت را کوتاه نکن. مدتی گذشت و ناخن‌های من بلند شده بود. روزی آمد و ماده‌ای شبیه تمر هندی به من داد و گفت با دست خوب آن را ورز بده. من چنین کردم. سپس بدون آنکه اجازه دهد دست‌هایم را بشویم مرا با خود به محضر علی‌بن‌موسی‌الرضا برد. ⚫️ گویا حضرت کسالتی داشت و برای رفع آن درحال حجامت بود. [بعید این نیست این کسالت در اثر سمی باشد که پیش‌تر به واسطه انگور زهرآگین به امام خورانده بودند اما جسم مبارک و توانمند حضرت تاب آورده و درحال بهبود بود.] 🔴 مامون از حضرت رضا پرسید: آیا امروز حال شما بهتر است؟ حضرت پاسخ داد: امید به بهبودی دارم. سپس مامون پرسید: پرستاران و خادمان شما امروز نیستند؟ حضرت پاسخ داد: هنوز کسی نیامده. مامون با تظاهر به اینکه از کم‌کاری خادمان خشمگین است به من دستور داد با دست‌های خودم برای حضرت رضا آب انار بگیرم. ⚫️ من با همان دست‌های آغشته به آن ماده سمی که بخشی از آن زیر ناخن‌ها جمع شده بود، مشغول دانه کردن انار و سپس آب گرفتن شدم. مامون آب انار را به حضرت رضا تعارف کرد. ابتدا امام از خوردن امتناع ورزید و فرمود: در حضور شما نه، امير كه بيرون رفت می‌خورم. مأمون گفت: نه به خدا سوگند نمی‌شود بايد در حضور من بخورى. اگر ناراحتی معده‌ی من نبود من هم با شما می‌خوردم. حضرت آب انار را خورد. 🔴 سپس در آن روز بارها بی‌هوش شد. خبر به مامون رسید و او در پیغامی به حضرت گفت: این بی‌هوشی در اثر حجامت است. به زودی کسالت برطرف خواهد شد. ولى شب حال امام وخیم‌تر شد تا اينكه بامدادان به شهادت رسید. 📚عیون اخبارالرضا، ج۲، ص۲۴۰ @Qasas_school @AFKAREHOWZAVI
. آقا جان دوستت دارم ✍ایمانی دوست داشتن خاندان مطهر شما و به طور خاص شما، برای ما ایرانیان تاریخچه دیرینه دارد! انگار هر نوزادی که در ایران به دنیا می‌آید اولین نفسش به نفس شما گره می‌خورد. هرچه در این دنیا بیشتر نفس می‌کشم بیشتر عاشقت می‌شوم و دلتنگی نیز فراتر عشق واقعی را با دیدن ضریح شما حس می‌کنم و عاشقی را در دوری از زیارت شما تجربه کردم آقا جان دوستت دارم، غریب الغربا شدی تا ما از غربت در بیاییم واقعاً اگر شما نبودی به چه دل خوش بودیم در تمام سختی‌ها و ناکامی‌های این دنیا به ناگاه ذهنمان به سوی مشهدرضای شماروانه می‌شود و با این دلخوشی که شما نزدیک ما هستی غم‌هایمان کمرنگ می‌شود آقا جون دوستت دارم و این دوستی شما مرا به قم کشانده جوار خواهر عزیزتان خانم جان حضرت معصومه سلام الله علیها و خوش به حال من که وقتی دلتنگ شما می‌شوم به زیارت او می‌روم! و ممنون به خاطر این همجواری که مطمئن هستم با رضایت شما بوده زیرا شنیدم هر رضایتی پشتش به رضایت شما گرم است و راضیم به رضای شما! ای تمام لذت زمینی و آسمانی من دوستت دارم و آرزوی من در این دنیا زیارت و دیدار دائمی شماست. @AFKAREHOWZAVI
. دعوت یهویی ✍صدر دل شکسته و ناامید از اینکه امسال اربعین کربلایی نشدم، دست توسل به امام خوبی‌ها، یعنی آقاجانم میشه بطلبی! و چه خوب شنید! "یسمعون کلامی!" امام رئوف دعوت‌مان کرد چه دعوتی! بهترین و نازنین‌تر دوستم تماس گرفت که اگه راهی مشهد هستی، جایی هست برای اسکان! سرازپا نمی‌شناختم! بار سفر بستیم، صبح جمعه کنارچایخانه حضرت بین خیل جمعیت آقاجانم! فیش صبحانه‌ای مفصل برایمان فرستاد که وصف‌ناشدنی است! آقاجان! امام رئوفم! ممنونم از کرامت و بزرگواری‌ات، هربار که به پابوسیت می آیم انقدر از محبت سیرابم که تادعوت بعدی طعم شیرین زیارتت همراهم هست! مشعوفم از این دعوت زیبا و به یادماندنی! ممنونم آقاجانم!محتاج نگاه خاصتان و دعای خیرتان هستم همیشه! @AFKAREHOWZAVI
نامه امام رضا.docx
30K
. نامه امام رضا: داستانی کوتاه با اشاره به محتوای نامه امام رضا علیه السلام به جناب عبدالعظیم حسنی و سفارش های ارزشمند ایشون به شیعیان ✍ فهیمه فرشتیان @AFKAREHOWZAVI
. «امام رضا (ع) و شیعیان» ✍🏻 فاطمه شکیب رخ در بازنمایی سیره رفتاری اهل بیت علیهم‌السلام در روایات، پرهیز از خرق عادت مگر در مواقع لزوم، جزو اصول رفتاری ایشان بوده است، از جمله مواقعی که خرق عادت انجام شده، نیاز تربیتی شیعیان به نظر می آید، مانند حضور یکی از اصحاب امام رضا عليه السّلام نزد ایشان برای تحویل مال بسيارى به حضرت که با عدم تغيير خاصی در چهره آن جناب مواجهه می شود و آن فرد در دل از این موضوع گله‌مند می گردد! در این هنگام، امام (ع) به غلامش فرمود كه طشت و آب بياورد و آب بر دستان حضرت بريزد. در حالى‌كه غلام بر دستان مبارك آن جناب آب مى‌ريخت، شخص صحابى با كمال تعجّب مشاهده مى‌كند كه از ميان انگشتان آن جناب طلا فرو مى‌ريزد! سپس حضرت فرمودند: كسى كه چنين وضعى دارد، اهميتى به آنچه برايش آوردى، نمى‌دهد(۱). نکته دریافتی این دیدار می تواند نگاه تربیتی امام(ع) به شیعیان خویش باشد، چراکه آن صحابی درحالی که با زحمت بسیار، اموالی را به دست امام شیعه رسانده است و احتمالا تصور داشته که کار مهمی در حق امام (ع)، انجام داده است؛ حضرت، با خرق عادت و اظهار بی نیازی، نسبت به چنين اموالی، در واقع آن فرد را به سوی باور صحیح، درباره مقام و شان امام هدایت می کند. ضمن آنکه این رفتار امام رضا (ع) موید آن است که اگرچه تکلیف پرداخت سهم امام و مانند آن، بر دوش مکلف امری واجب است؛ اما این عمل در واقع، عملی تربیتی است که هدف از آن بیان مسئولیت مومنان به یکدیگر است زیراکه امام این مبالغ را صرف نیازمندان جامعه می کند. (۱) كتاب الغيبة، شيخ طوسى، ص 227 و تاريخ سياسى غيبت امام دوازدهم عليه السّلام، ص 196. @AFKAREHOWZAVI
. 🔅 داغی که سرد نمی‌شود و رو به خاموشی نمی‌رود. ✍ ایرانپور ایام عزای اباعبدالله علیه السلام جایش را به شادی ایام ربیع می‌دهد. اما مگر می‌شود که نام حسین علیه‌السلام فراموش شود. لباس سیاه محرم و صفر با پیراهن سپید ماه میلاد رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم عوض می‌شود اما آنچه باقی می‌ماند حزن و اندوهی است که از شنیدن نام محزون حسین علیه‌السلام میهمان قلب‌هایمان است. اندوهی که نه ملال‌آور که پیش‌برنده است.‌ نام حسین علیه‌السلام است که قدم‌ها را به سمت و سوی هستی می‌کشاند. این خون حسین است که از پس چهارده قرن کار شکنی طواغیت و فراعنه زمان هنوز بر تارک بلندترین قله های عزت می‌درخشد. محب حسین علیه‌السلام همیشه در مسیر است نه با قدم که با سر. روضه حسین علیه‌السلام نه اشک و آه و ناله که درس است و سر مشق، که همیشه زمان، عاشوراست و همیشه زمین کربلا. حسینی ماندن هنر مردمان آخرالزمان است. افتخار مکتب نوکری اباعبدالله شهدایی است که با ایستادن در رکاب حسین علیه‌السلام، نامشان در امتداد خط سرخ محمد و آل محمد ثبت شده است. @AFKAREHOWZAVI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 🔅 اولـــــــین شکوفهٔ ربیـــــــ🌷ـــع ✍ایرانپور 🔹 دارالندوه یک‌پارچه حرص بود و طمع. سرانی که به زحمت و به کمک عصا روی پا ایستاده بودند همه چنگ بر دامن دنیا زده و منافع خود را در خطر می‌دیدند. هر کس پیشنهادی داد یکی نظرش بر حبس بود و دیگری چاره را در تبعید می‌دید شور و مشورت بالا گرفته و دست آخر به ریاست شیطان همه متفق‌القول به یک نتیجه رسیدند ترور و تمام. کسوت پیغمبری پیامبر خیلی بیشتر از محمد امین عرصه را بر دنیا طلبی و یکه تازی سران و قبایل زیاده خواه عرب تنگ کرده بود. باید از میان برداشته می‌شد. هاتف از غیب در گوش پیامبر پیغام فرستاد که توطئه در راه است. کوچه از هیاهوی روز فارغ شده و مهتاب بر دیوارهای خشت و گلی پنجه انداخته‌ بود.‌ سکوت لابه‌لای نسیم وزیدن گرفته بود و چهل مرد از چهل قبیله گوش به دیوار خانه پیغمبر چسبانده بودند. مردانی از بنى عبد شمس، نوفل، عبد الدار، جمح، سهم، اسد، مخزوم و دیگر خانواده‌هاى مکه بودند که کینه را فرو داده و غضب را بیرون می‌دادند. ساعت از نیمه شب گذشته و شهر یک‌دست خاموشی بود. بی صدا و در خفا شمشیرها را از نیام درآورده و از دیوار بالا کشیدند.‌ محمد برد مخصوصش را روی سر کشیده و در خواب بود. دل‌های آلوده به زهر قریشیان به تپش افتاده و هر کدام با اشتیاق بیشتری به سمت خوابگاه پیامبر هجوم آوردند.‌ برق شمشیرهای آکنده از بغض درخشیدن گرفته و همه فریاد پیروزی سر دادند و بر سر بالین پیامبر حمله کردند. برد را کناری زده و از شدت تعجب گامی به عقب برداشتند. از آنچه مقابل چشمانشان بود گره به ابرو انداخته و با غیض پرسیدند: محمد را چه کرده‌ای؟ علی بن ابی‌طالب از بستر پیامبر برخاست و فرمود: مگر او را به من سپرده بودید؟ علی به یاد دیدارش با پیامبر افتاد، پیامبر نگاهش در نگاه علی علیه‌السلام یکی کرد و فرمود: سران قبایل، قصد جان مرا کرده و شب هنگام به خانه من هجوم خواهند آورد آیا تو حاضری که در بستر من بخوابی؟ علی علیه‌السلام بی درنگ مرگ را برای خود و حیات را برای پیامبر برگزید و قبول کرد در بستر پیامبر بخوابد، تبسمی از جنس اخلاص بر لبان مبارکش نشست و پرسید: آیا با این کار جان شما در امان است؟ پیامبر تأیید فرموده و راه غار ثور در پیش گرفت. پایان واقعه همان است که می‌دانیم پیامبر در اولین شب از ربیع‌الاول راهی مدینه شد و هجرت فرمود و هر سال با شکفتن شکوفه ربیع، خاطره مباهات خداوند با علی بن ‌ ابی‌طالب بر هفت ملائکه آسمان گل می‌کند و به تمام تاریخ یادآور می‌شود که «وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ»[۱] و از میان مردم کسى است که جان خود را براى طلب خشنودى خدا مى‌فروشد، و خدا نسبت به [این‌] بندگان مهربان است».[۲] ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ پی نوشت: [۱]. سوره بقره، آیه ۲۰۷. [۲]. الدرالمنثور، ج۳، ص۱۸۰. @AFKAREHOWZAVI
. رایزن فرهنگی* - امنیتی جهانی ✍ نسا خلیلی فضای مجازی رها، به دفترِ رایزن فرهنگی - امنیتی غرب در ایران تبدیل شده است. کارکرد برخی از این رایزنان، تربیت دانش‌آموزان با باورهای غربی است. از آنجا که ساختار ذهنی کودک شکل نگرفته و نوجوان نیز در دوره تزلزل فکری است، زمینه مستعدی برای ترویج ارزش‌های همسو با آن‌هاست. اثری که دقیقا فضای مجازی با محاصرهٔ تربیتی بر باورها و ارزش‌های نسل جدید می‌گذارد. پس بی‌راهه نیست که فضای مجازی را بزرگترین رایزن فرهنگی - امنیتی غرب بنامیم. نهادهای مرتبط ایران و هر کشور دیگری نسبت به نمونه‌های سنتی این رایزنان حساس هستند و جلوی کار بر روی نسل جدید و آینده‌سازان را می‌گیرند. نمونهٔ آن برخورد قاطع با گوته* است. گوته بزرگ‌ترین سازمان حاکمیتی فرهنگی آلمان برای صدور فرهنگ و ارزش‌های آلمانی در کشورهای مختلف و به‌ویژه کشورهای هدف برلین در راستای تقویت سیاست خارجی فرهنگی برلین است. این موسسه در ایران تحت پوشش مدارس زبان‌آموزی فعالیت نرم خود را انجام می‌داد. تمرکز اصلی این موسسه‌ها تربیت معلمان است. مطابق با نظام آموزش‌و‌پرورش دولت آلمان، از آنها پشتیبانی آموزشی و فنی می‌شود تا ارزش‌های فرهنگی آلمان تدریس شود. در نتیجه با تربیت نسلی از معلمان مطابق با فرهنگ غربی، شبکه‌ای از تربیت هزاران دانش‌آموز شکل می‌گیرد که از دریچه فرهنگ و ارزش‌های آلمانی به دنیا می‌نگرند. پیش از این «بنیاد آمریکایی اورسیا» به دنبال پیاده‌کردن چنین طرحی با هدف «تغییر قوانین کشور» و جایگزینی «پایبندی به ایدئولوژی دینی» با «شهروندی دموکراتیک» بود. جالب آنکه از موفقیت ورود این مفاهیم توسط «بیش از ۷۰ معلم» در کلاس‌های درس ایران گزارش داده است‌. به رغم هوشیاری نهادها نسبت به چنین رایزن‌ها و موسسه‌هایی، برخی از نهادهای مرتبط با مجازی‌‌ و غیرواقعی‌ خواندنِ فضای سایبری، در خلسه عدم‌ واکنش فرورفته‌اند. غرق این تفسیر اشتباه شدند که حکمرانی بر فضای‌ مجازی به‌معنای قطع ارتباط با تمام دنیا است. می‌دانیم که تمام کشورها در جنگ تمدن‌ها، که لبهٔ فرهنگی آن بر نظامی غلبه دارد؛ به شدت مراقب استحالهٔ تمدن خود در مواجهه با تمدن رقیب هستند. اکثر کشورها بر ارزش‌های خود با تمام قوا پافشاری دارند؛ نمونهٔ اخیر و مشهود آن برخورد با تیک‌تاک در آمریکا یا بازداشت مدیر تلگرام در فرانسه است. اما متاسفانه، به‌رغم هشدارهای مکرر رهبر انقلاب شاهد رویکرد موثری در این حوزه نیستیم. در هشدار اخیر رهبر انقلاب فرمودند: «آنچه که مهم است این است که در فضای مجازی حکمرانی قانونمند وجود داشته باشد اینکه بنده گاهی گفتم فضای مجازی رهاست، ول است، این بخاطر این است. حکمرانی، براساس قانون، یک قانونی اگر ندارید قانون را بوجود بیاورید براساس آن قانون زمام کار را بدست بگیرید همه‌ی دنیا این کار را می‌کنند... طرف را میگیرند زندان می‌کنند، تهدید می‌کنند که بیست سال محکومیت به تو خواهیم داد این بخاطر آن است که حکمرانی آنها را نقض کرده، نقض حکمرانی قابل قبول نیست یک کشور در اختیار شماست که وظیفه در قبالش دارید، مأموریت در قبالش دارید.» (بیانات در نخستین دیدار اعضای هیئت دولت چهاردهم،۱۴۰۳/۶/۶) حکمرانی بر فضای مجازی، راه موثر برای جلوگیری از نقش‌آفرینی رایزن فرهنگی- امنیتی جهانی است. طبق فرمودهٔ معظم له، وظیفهٔ حکمرانان، جلوگیری از نقض حکمرانی‌شان در فضای مجازی و تهیه قانون جامع برای حفظ این حکمرانی و گرفتن زمام امور این فضای زیست جمعی است.مطالبهٔ به حقی که همچنان اقدامی شایسته دریافت نکرده است. ------ *رایزن فرهنگی: یک دیپلمات با مسئولیت ویژه است که باید برای ترویج فرهنگ میهن خود در دیگر کشورها تلاش کند. *موسسه گوته: این موسسه درباره دستاوردهای خود به وزارت خارجه آلمان گزارش می‌دهد و مرتبا با مقامات وزارت خارجه دیدار می‌کند. گوته در حال حاضر دارای ۱۵۷ موسسه در ۹۸ کشور جهان و ۱۲ موسسه منطقه‌ای است. این موسسه با بیش از ۳۵۰۰ نفر کارمند (۲۸۰۰ نفر در خارج از کشور و حدود ۷۰۰نفر در دفتر مرکزی) توانست در سال ۲۰۱۹ برلین را در قدرت نرم به جایگاه سوم جهان برساند. @AFKAREHOWZAVI
. هوشیار باشیم! ✍🏻مریم زارعی وقتی صحبت از قدرت رسانه ای می شود. شاید کمتر کسی قبول کند که رسانه توان این را داشته باشد که حقیقت را وارونه جلوه دهد.نشان دادن چهره ای جدید از محمد جواد ظریف با لباس خادمی چه مفهومی دارد؟ آن هم در زمانی که به علت قهر و آشتی های هدف دار، تصویری نا خوشایند در ذهن مردم ایجاد شده است؟ با دیدن این عکس چه چیزی در ذهن مردم نقش میبندد؟ ما مردم باید یاد بگیریم افراد را نسبت به جایگاهی که دارند بسنجیم. نقد کنیم. انتظارات داشته باشیم و... کسی که جایگاه و مسئولیت سیاسی و اجتماعی دارد. باید در همین جایگاه مورد بحث قرار بگیرد. اینکه اصلاحات با وجود رسانه ی قوی، فردی را که سابقه ی نسبتا خوبی در مسئولیت اجتماعی نداشته، در لباس خادمی نشان می دهد. یعنی هنوز ما مردم ، مسئولین را در جایگاه خودشان مورد نقد و بررسی قرار نمیدهیم. و اصلاحات به دنبال پاک سازی شخصیت محمد جواد هستند. در حقیقت مشکلات کشور با فریب و اکتفا به ظاهر حل نمیشود. به عمل کار برآید... نه به نماز خواندن و خادمی کردن و نهج البلاغه خواندن... @AFKAREHOWZAVI
«چهار هزار شهید در یک روز» ۱۷ شهریور سال ۱۳۵۷ بود که همان زن و مرد مجاهد همیشه در صحنه، بی خبر از اعلام حکومت نظامی رژیم پهلوی، چادر بر سر و چکمه به پا، برای آنچه که خیلی ها هنوز رویای محالش می پنداشتند؛ در میدان ژاله تهران، حاضر شدند! با حضور مخالفان، از هر گوشه میدان، صدای الله اکبر و‌ مرگ بر شاه شنیده می شد، این روش، شیوه اعتراض مبارزانی بود که از روزهای پیش آغاز شده بود. اما یکباره ورق برگشت و آتش گلوله بر مردمی بی دفاع زبانه کشید، بسیاری از آنهایی که در زیر این حمله بی رحمانه محاصره شدند، شهادت را در آغوش کشیدند و آنهایی که به دور از معرکه مانده بودند، برای نجات مجروحان شتافتند… در نهایت، درگیری ها تا بعدالظهر آن روز به طول انجامید و چهار هزار نفر به دست رژیمی ناخلف، کشته شدند! از همان ابتدای ثبت این جنایت عظیم در تاریخ منحوس پهلوی، وارثان آن در تلاش تطهیر این اقدام برآمدند چنانچه، دو روز پس از ۱۷ شهریور، اردشیر زاهدی، سفیر ایران، در واشنگتن با وارن کریستوفر، معاون وزارت خارجه آمریکا، دیدار و ادعا کرد که کمونیست‌های سازمان یافته، تظاهرات های ایران را ترتیب داده‌اند! این تطهیر جنایت، همچنان در برنامه استکبار حتی در زمان فعلی پابرجا است؛ به طوری که در این سال ها از تحریف رقم کشتار مردم بی دفاع نیز، کوتاه نیامدند و منابع وابسته به آن رژیم، آن را ۷۸ تن اعلام می کنند! ✍🏻 فاطمه شکیب رخ @Ghalamzaniii
Ejraye Goroohi - Jale Khun Shod.mp3
1.47M
🔰 ژاله خون شد! ✍🏻فاطمه شفیعی 🟡 نامه‌ی استعفاء را نوشت. چهار سالی می‌شد که گروه موسیقی شیدا کار خود را در رادیو شروع کرده بودند. گروهی که هرکدوم از نفراتش جزء ستاره‌های موسیقی ایرانی بودند، از جمله: ابتهاج، لطفی و شجریان! ⚫️ بعد از آن حادثه کارد به استخوان رسید و دیگر این جنایت را نتوانستند نادیده بگیرند. محمدرضا شجریان استعفا را نوشت و گذاشت رو میز رئیس و خداحافظ! 🟡 حادثه آنقدر هولناک بود که حتی استعفا دادن هم آن‌ها را راضی نکرد. تصمیم گرفتند یک کار موسیقی تولید کنند. لطفی(موسیقی‌دان) زیرزمین خانه‌ی خود را در اختیار گروه گذاشت. شعر را کسرایی سرود و کار را با گروه کُر ضبط کردند و شد اولین قطعه‌ی زیرزمینی گروه شیدا به نام: ⚫️ موسیقی درباره‌ی کشتار ۱۷ شهریور و اعتراض به تیرباران مردم در میدان ژاله تهران سال ۵۷ بود. کشتاری که به دستور مستقیم ارتش انجام شد. 🟡 بعد از آن گروه شیدا از شرکت در کنسرت مسکو هم انصراف داد. کنسرتی که قرار بود ۲۱ شهریور همان سال برگزار شود. دیگر حتی تهدیدهای ساواک هم اثری نداشت. ⚫️ شاید درباره‌ی جنایت ۱۷ شهریور سال ۱۳۵۷ همین گزارش خبرنگار روزنامه گاردین کافی باشد: منظره به میدانِ اعدام شباهت داشت. نظامیان، مردمی را که تظاهرات ضد رژیم می‌کردند به گلوله بستند. بالگردها کوهی از اجساد متلاشی شده به جا گذاشتند. آن روز فرمانده نظامی پایتخت، غلامعلی اویسی معروف به قصاب ایران دستور شلیک مستقیم داده بود. تعدادی از سربازها برای اینکه هموطن خود را تیرباران نکنند، یا فرار کردند و یا خودکشی.. @AFKAREHOWZAVI
🔸وقتی پارکینگ حرم محل کار خانم های آرایشگر شد. 👏 🔹«باورم نمی‌شد خانم ناشناس آن طرف خط دارد دعوتم می‌کند برای برداشتن کاشت ناخن بانوان زائر به حرم امام رضا(ع) بروم؛ آقا با این دعوت، ما آرایشگران خدامحور را سربلند کرد». این‌ها را خانم آرایشگر مشهدی می‌گوید که از یک سال قبل در گروه آرایشگران «صیانه» برداشتن رایگان کاشت ناخن خانم‌ها را شروع کرده و حالا بعد از ۲۰۰ مورد برداشت ناخن، در حرم رضوی پاداشش را گرفته است. 🔹بین تمام مشاغل برای خدمت به دستگاه اهل‌بیت(ع)، آرایشگری شاید دور از ذهن‌ترین حرفه به نظر بیاید؛ اما اهالیِ گروه آرایشگران خدامحور «صیانه» با اجرای طرح خودجوش «برداشتن رایگان » اثبات کردند آرایشگران هم می‌توانند سرباز لشکر (عج) باشند.
. هشت عدد نیست ✍کرم الدین من فکر می‌کنم در کشور ما هشت صاحب مخصوص به خود را دارد. این عدد به هیچ عنوان در محاسبات عادی جمع و تفریق های روزمره صدق نمی کند. هر مدلی که این را با اعداد دیگر ضرب کنی یا حتی به توان بی نهایت برسانی باز هم در محاسبات ما نمی‌گنجد و از معنا کردن آن ناتوانیم. عجیب است که شکل هشت هم به صورت چتر است. چتری بر سر بندگان دوستدار و حتی بدون اغراق بگویم بر سر دوست نداران این عدد. چتر رحمت! چگونه است که سرنوشت ایران با عدد هشت گره خورده است چه لیاقتی داشتند این مردم که همه وجود و داشته هایشان به طور غیبی از دست صاحب این عدد حاصل می شود. درست است کشور و ملت ما در سایه رحمت این چتر الهی قرار گرفتند.این چتر بلا ها را دفع کرده و واسطه نزول رحمت است. جایی شنیده بودم با این تاریخی که کشورمان گذرانده تا کنون هفده بار باید ویران می‌شده است و هر کشوری غیر ایران دیگر بود سال ها پیش نامش فراموش می‌شد.اینجاست که می‌بینیم دوباره این عدد یک عدد نیست. جالب است که هر که به طور ویژه خادمش شود همه جوره سرنوشتش با هشت گره میخورد که اصلاً با علم احتمالات در ریاضی مطابقت ندارد. نگاه کنیم به شهید جمهورمان شروع ریست جمهوری و پایان آن و زمان تولیت حرم رضوی و زمان ریاست قوه قضائیه به نوعی با عدد هشت گره خورده است. اگر در علم احتمالات محاسبه ای داشته باشیم این اتفاق غیر قابل پیشامد است ولی در علم الهی برای همه قابل پیشامد. «دوستان محاسبات را کنار بگذاریم دنیای واقعی ما توان محاسبه را ندارد. دیگر نگویید چون فلانی فلان کار را کرد من هم این کار را می کنم. مثل امام رؤوفمان باشیم. در دنیای الهی بدون محاسبات عددی ولی با محاسبات انفسی قدم بزنید.» @AFKAREHOWZAVI
حجاب نه دستور اسلام است نه تجویز ایران جالب است بدانید سال‌ها خیلی سال‌ها پیش از آن‌که نوری از اسلام بتابد یا سرزمینی به نام ایران باشد، حجاب وجود داشته... بله خیلی خیلی سال پیش مثلاً به قدمت زندگی پدرْ آدم و مادرْ حوا در بهشت(کار نداریم که این بهشت بهشت موعود بوده یا هر جای دیگری، فعلا اصل ماجرا را بچسبید) همان زمانی که جنابان آدم و حوا همان ترک اولی را مرتکب شده و همان خوردند که می‌دانیم و می‌دانید(حالا سیب یا گندم یا هر مأکول دیگری) و از بهشت رانده شدند از جمله عقوبات آن‌ها محروم شدن از نعمت پوشش بود. بله بعد از آن ترک اولی ایشان برهنه شده و مجبور به ستر عورت با دار و درخت شدند(خدا نشون نده)[۱] این آیات شریف که بیان شرح حالی است از آنچه که بر حضرات مادر و پدر اولیه گذشت نشان می‌دهد که حجاب و‌ میل به پوشیدگی و عفاف پاسخی است به یک نیاز درونی و البته که مرد و زن هم نمی‌شناسد اما خب بر اساس حکم عقل که می‌فرماید هر که بامش بیش برفش بیشتر پس هر که جذابیت و زیبایی‌‌اش بیش سترش بیشتر لذا زنان چون به لحاظ خلقت و ویژگی‌های ظاهری از جذابیت‌های بیشتری برخوردارند عقلا و طبیعتاً لازم است از پوشیدگی و عفت بیشتری نیز برخوردار باشند چنانکه پیامبر نور و رحمت محمد مصطفی فرمود: «شرم و حیاء نیک است ولی از زنان نیکوتر است.»[۲] و شایان ذکر است که برخورداری از این نعمت خداوندی راه رفتن بر لبه تیز خطرناکی است که چنانچه زنان بر آن بلغزند نه تنها خود که جامعه و خانواده‌های دیگران را نیز ناامن کرده و سلامت جامعه را به خطر می‌اندازند.( چیزی در حدود هفت جد و آباد و هفت نسل بعد از خود را خواهند سوزاند، بکش جلو خواهرم اون شال و بکش بالا اون جوراب). و جالب‌تر اینکه بدانید در اسلام بعضی دستورات و احکام تأسیسی و برخی امضایی است. اکنون به دور از هر گونه کلمات قلمبه‌سلمبه توضیح خواهیم داد که منظور چیست. فهم احکام تأسیسی را به خود شریفتان واگذار کرده اما در مورد احکام امضایی عرضه بداریم که برخی دستورات در اسلام چیز جدیدی نبوده و سابقه داشته و اسلام آن‌ها را امضا کرده و اقدام به اصلاح و تعیین حدود آن کرده است مانند احکام مناسک حج، حج سابقه ‌ای بسیار طولانی‌تر از ظهور اسلام دارد اما اسلام مناسک این واجب را اصلاح کرده وگرنه چیز جدیدی را واجب نکرده است. یا مثلاً در باب تعدد زوجات، اسلام نفرموده به جنابان آقایان که الا و لابد چهار زوجه اختیار کنید و به ازای هر کدام هم یارانه دریافت کنید بلکه مرزی و چارچوبی بر زیاده‌خواهی و تنوع طلبی جماعت ذکور زده و هفت بلانسبت افسار این گروه شریف را کشیده( از این بحث به سرعت عبور کرده که بس بلاخیز است و فتنه انگیز، همین قدر بدانید که از باب مثال بیان شد.) القصه رشته کلام از دستمان نرود که احکام حجاب را اسلام نیاورده چنانکه شاهد پوشیدگی و عفاف زنان قبل از اسلام در سایر ادیان و ملل نیز بوده و هستیم مانند اینکه در تمدن‌های کهن بشری، موضوع حجاب و پوشش برای زنان جایگاه ویژهای داشته است و در اکثر ادیان الهی، حجاب و پوشش برای زنان به عنوان یک وظیفه و الزام معرفی شده است. این موضوع در تمدن‌های باستانی مانند تمدن یونان و ایران نیز تأثیرگذار بوده است. ( می‌گید نه برید کتیبه‌های به جا مونده از دوره‌های تاریخی همین ایران خودمون رو نگاه کنید همه پوشیده و با حجابن) همه اینا حکایت از این داره که طبیعت انسانی به عنوان یک حقیقت ثابت و مشترک در میان انسان‌ها شناخته شده است. این فطرت انسانی باعث می‌شود که انسان‌ها در مسیری واحد در جهت سعادت و شقاوت حرکت کنند و این مفهوم در ادیان الهی نیز تأیید شده است. خصایصی مانند خانواده گرایی، حیا و غیرت به عنوان اموری فطری شناخته می‌شوند و ویژگی‌های مقابل آن‌ها به عنوان انحرافی در نظر گرفته می‌شوند. بنابراین حجاب و میل به پوسیدگی در همه انسان‌ها خاصه بانوان از فطرت و میل درونی سرچشمه گرفته و نسخه جدیدی نیست که از بیرون برای آن ها پیچیده شود.‌ پی‌نوشت: [۱]. تفسیر نمونه، ج۶، ص۱۱۷. [۲]. نهج الفصاحه صفحه 578، حدیث 2006. @AFKAREHOWZAVI
.«در ملک بی پدری تو صادق باش» طیبه فرید خدا قوت برادر! خداوکیلی پرچم هیچ‌کس هم نه، پرچم «مادر عباس» را باید بالا می‌بردی؟ کجا؟!توی دنیایی که مقاومت را به اسم عباس و برادرهایش می شناسند؟ درست توی چشم رسانه‌های بی‌غیرت، وسط مملکتی که صدای زنازادگی ۵۷درصدی‌اش گوش عالم را پر کرده؟ دستخوش أخوی! درست رفتی انگشت گذاشتی روی آبروی نداشته شان. وگرنه اسم «ام البنین»توی مسابقات توکیو نقض قانون و رفتار خارج از چارچوب نبود! غمت نباشدها! توی مملکتی که با به رسمیت شناختن "گی‌ها" و "لزها" سرتاپای قانون ازدواج را به لجن کشیده، توی پارا المپیکی که مسیح را با دهن کجی شست و کنار گذاشت! توی دنیایی که بچه کشی در غزه کار غیر متعارفی نیست و پیاده نظام اسرائیل توی پارا المپیکش برای خودشان ول می چرخد و کک هیچ داوری هم‌نمی‌گزد تو همین صادق بیت سیاح خودمان باش! برادر! دیدمت که داشتی با شتاب توی بساطت دنبال پرچم مشکی مادر عباس می‌گشتی. سرت را بالا بگیر قهرمان!سرت را بالا بگیر پهلوان! خانواده حسین علیه‌السلام داشتند نگاهت می کردند!پسرهای ام البنین، شاه مردان علی علیه‌السلام! پهلوان‌های درجه یک عالم که خدا از هر کدامشان یکی خلق کرده! نفس‌های که توی زمین بی خداها زدی که آخرش طلا بگیری و پرچم خانواده دارها را بالا ببری ذخیره طلایی زندگی‌ات‌. دعای مادر عباس بدرقه زندگی‌ات. @AFKAREHOWZAVI
رایزن فرهنگی* - امنیتی جهانی نسا خلیلی فضای مجازی رها، به دفترِ رایزن فرهنگی - امنیتی غرب در ایران تبدیل شده است. کارکرد برخی از این رایزنان، تربیت دانش‌آموزان با باورهای غربی است. از آنجا که ساختار ذهنی کودک شکل نگرفته و نوجوان نیز در دوره تزلزل فکری است، زمینه مستعدی برای ترویج ارزش‌های همسو با آن‌هاست. اثری که دقیقا فضای مجازی با محاصرهٔ تربیتی بر باورها و ارزش‌های نسل جدید می‌گذارد. پس بی‌راهه نیست که فضای مجازی را بزرگترین رایزن فرهنگی - امنیتی غرب بنامیم. نهادهای مرتبط ایران و هر کشور دیگری نسبت به نمونه‌های سنتی این رایزنان حساس هستند و جلوی کار بر روی نسل جدید و آینده‌سازان را می‌گیرند. نمونهٔ آن برخورد قاطع با گوته* است. گوته بزرگ‌ترین سازمان حاکمیتی فرهنگی آلمان برای صدور فرهنگ و ارزش‌های آلمانی در کشورهای مختلف و به‌ویژه کشورهای هدف برلین در راستای تقویت سیاست خارجی فرهنگی برلین است. این موسسه در ایران تحت پوشش مدارس زبان‌آموزی فعالیت نرم خود را انجام می‌داد. تمرکز اصلی این موسسه‌ها تربیت معلمان است. مطابق با نظام آموزش‌و‌پرورش دولت آلمان، از آنها پشتیبانی آموزشی و فنی می‌شود تا ارزش‌های فرهنگی آلمان تدریس شود. در نتیجه با تربیت نسلی از معلمان مطابق با فرهنگ غربی، شبکه‌ای از تربیت هزاران دانش‌آموز شکل می‌گیرد که از دریچه فرهنگ و ارزش‌های آلمانی به دنیا می‌نگرند. پیش از این «بنیاد آمریکایی اورسیا» به دنبال پیاده‌کردن چنین طرحی با هدف «تغییر قوانین کشور» و جایگزینی «پایبندی به ایدئولوژی دینی» با «شهروندی دموکراتیک» بود. جالب آنکه از موفقیت ورود این مفاهیم توسط «بیش از ۷۰ معلم» در کلاس‌های درس ایران گزارش داده است‌. به رغم هوشیاری نهادها نسبت به چنین رایزن‌ها و موسسه‌هایی، برخی از نهادهای مرتبط با مجازی‌‌ و غیرواقعی‌ خواندنِ فضای سایبری، در خلسه عدم‌ واکنش فرورفته‌اند. غرق این تفسیر اشتباه شدند که حکمرانی بر فضای‌ مجازی به‌معنای قطع ارتباط با تمام دنیا است. می‌دانیم که تمام کشورها در جنگ تمدن‌ها، که لبهٔ فرهنگی آن بر نظامی غلبه دارد؛ به شدت مراقب استحالهٔ تمدن خود در مواجهه با تمدن رقیب هستند. اکثر کشورها بر ارزش‌های خود با تمام قوا پافشاری دارند؛ نمونهٔ اخیر و مشهود آن برخورد با تیک‌تاک در آمریکا یا بازداشت مدیر تلگرام در فرانسه است. اما متاسفانه، به‌رغم هشدارهای مکرر رهبر انقلاب شاهد رویکرد موثری در این حوزه نیستیم. در هشدار اخیر رهبر انقلاب فرمودند: «آنچه که مهم است این است که در فضای مجازی حکمرانی قانونمند وجود داشته باشد اینکه بنده گاهی گفتم فضای مجازی رهاست، ول است، این بخاطر این است. حکمرانی، براساس قانون، یک قانونی اگر ندارید قانون را بوجود بیاورید براساس آن قانون زمام کار را بدست بگیرید همه‌ی دنیا این کار را می‌کنند... طرف را میگیرند زندان می‌کنند، تهدید می‌کنند که بیست سال محکومیت به تو خواهیم داد این بخاطر آن است که حکمرانی آنها را نقض کرده، نقض حکمرانی قابل قبول نیست یک کشور در اختیار شماست که وظیفه در قبالش دارید، مأموریت در قبالش دارید.» (بیانات در نخستین دیدار اعضای هیئت دولت چهاردهم،۱۴۰۳/۶/۶) حکمرانی بر فضای مجازی، راه موثر برای جلوگیری از نقش‌آفرینی رایزن فرهنگی- امنیتی جهانی است. طبق فرمودهٔ معظم له، وظیفهٔ حکمرانان، جلوگیری از نقض حکمرانی‌شان در فضای مجازی و تهیه قانون جامع برای حفظ این حکمرانی و گرفتن زمام امور این فضای زیست جمعی است.مطالبهٔ به حقی که همچنان اقدامی شایسته دریافت نکرده است. ------ *رایزن فرهنگی: یک دیپلمات با مسئولیت ویژه است که باید برای ترویج فرهنگ میهن خود در دیگر کشورها تلاش کند. *موسسه گوته: این موسسه درباره دستاوردهای خود به وزارت خارجه آلمان گزارش می‌دهد و مرتبا با مقامات وزارت خارجه دیدار می‌کند. گوته در حال حاضر دارای ۱۵۷ موسسه در ۹۸ کشور جهان و ۱۲ موسسه منطقه‌ای است. این موسسه با بیش از ۳۵۰۰ نفر کارمند (۲۸۰۰ نفر در خارج از کشور و حدود ۷۰۰نفر در دفتر مرکزی) توانست در سال ۲۰۱۹ برلین را در قدرت نرم به جایگاه سوم جهان برساند. ♻️@howzavian_tehran
به‌نام‌او . «همان پنج صلوات» ✍فاطمه میری‌طایفه‌فرد مادرم نمک غذایش را هم از اهل بیت می‌خواهد، همیشه هم به ما سفارش می‌کند جای دیگری خبری نیست، دنیا را بگردید باز می‌رسید به همین جا. مادر را همیشه متوسل دیدم، اما اگر کار به بن‌بست می‌رسید بیشتر متوسل ام‌البنین بود. هروقت صاحب‌خانه را پشت در می‌دید، پنج صلوات هم کافی بود تا مادرِ ماهِ بنی‌هاشم کارش را راه بیاندازد. موقع گرفتن تاکسی، موقع خوردن دارو، موقع عیادت مریض حتی ایام شادی و عروسی، دعایش ام‌البنین بود و همان پنج صلوات. ▫️▫️▫️▫️▫️ داشتم می‌خواندم با تلویزیون «که ای سروسامانم، شور بهارانم، جان و جهان من، کشورم ایرانم...» که مدال طلا را به زور و به جبر از ما گرفتند. ▫️▫️▫️▫️▫️ این‌که مدال طلا برق می‌زند شکی نیست؛ این‌که شکست رکورد المپیک به نام خودت و پرچم کشورت شیرین است هم شکی نیست، اما خیلی چیزها خیلی مرام‌ها رنگ طلا را می‌برد، آن هم مرامی که در عصر بلندشدن پرچم‌های رنگین‌کمانی، پرچم مادرِ ماه بنی‌هاشم را بالا می‌برد، حتی اگر طلا برود، حتی اگر ناداوری کنند، حتی اگر داغ بماند به دلت برای رکوردی که شکستی... ▫️▫️▫️▫️▫️ سرت را بالا بگیر مرد! که در عصر بی‌دینی و دنیّت فرزندان شیطان، تو سرفرازی و پرچم‌دار پهلوان اسطوره‌ای. این اتفاق که کام دل‌مان را تلخ کرد، در محاسبات پسر ام‌البنین محفوظ است. این پرچم چه بخواهند و چه نخواهند، بالاتر از تمام پرچم‌ها می‌ماند و می‌درخشد. طلای مرام و معرفت مبارکت باشد آقا ... @AFKAREHOWZAVI
. قدرت درونی و مسیر رشدنجمه صالحی در جهان امروز، بسیاری بر این باورند که شبکه‌سازی و ارتباط با دیگران کلید موفقیت و پیشرفت است. کتاب‌ها و مقالات بی‌شماری بر اهمیت این موضوع تأکید دارند و افراد را به گسترش شبکه‌های اجتماعی و حرفه‌ای خود تشویق می‌کنند. اما آیا این تنها راه رسیدن به رشد و جایگاه‌سازی است؟ آیا می‌توان به جای تکیه بر دیگران، به قدرت درونی خود اعتماد کرد؟ امروز عبارتی خواندم که می‌گفت:"هیچ جایگزینی برای شبکه‌سازی و ارتباط با دیگران که موجب رشد و پیشرفت شود، وجود ندارد." اما در پیچ‌وخم حوادث و در تراش‌خوردگی درد و نهایت استیصال دریافته‌ام که هیچ جایگزینی برای خوداندیشی، بازآفرینی جهان فکری و اقدام و عمل با تکیه بر خود، وجود ندارد. اگر قرار است دیگران یاری رسانند یا شبکه‌سازی مجالی برای رشد فراهم آورد، این در مراحل بعدی است. شاید دیگران نظر متفاوتی داشته باشند، اما ترجیح می‌دهم به جای تکیه بر کمک دیگران، پیش و بیش از هر کسی روی قدرت ذهن و عملگرایی خود، حساب باز کنم؛ زیرا معتقدم در ملال و رنج و ناکامی، جادویی نهفته است. ابعاد کشف‌نشدهٔ وجود را می‌توان در وقت درد شناخت. انسان در مواجهه با زندگی، نهایتاً تنهاست. ذهن همواره آبستن ایده‌ها و راه‌های تازه است، اگر بخواهیم و در مسیر بمانیم. از «بودن» تا «شدن» مسیری ناهموار است که نمی‌توان همواره با تکیه بر دیگران آن را هموار کرد. باید زمانی را به تفکر و بازنگری درونی اختصاص داد چون به ما کمک می‌کند تا ایده‌ها و راه‌حل‌های جدیدی برای مشکلات خود بیابیم و بر روی مهارت‌ها و توانایی‌های خود کار کنیم. یادگیری مهارت‌های جدید، تقویت مهارت‌های موجود و بهبود خودشناسی از جمله راهکارهاست. می‌توانیم به جای انتظار برای کمک دیگران، خودمان دست به کار شویم. اقدام و عمل به ما اعتماد به نفس و فرصت تجربه می‌دهد. ناکامی‌ها و شکست‌ها را به عنوان بخشی از مسیر رشد بپذیریم و از آن‌ها درس بگیریم. در مسیر خود ثابت‌قدم بمانیم و از تلاش دست نکشیم؛ چه بسا پایداری و استقامت کلید موفقیت باشد. در نهایت، هر فردی باید راه خود را برای رشد و پیشرفت پیدا کند. شبکه‌سازی و ارتباط با دیگران می‌تواند مفید باشد، اما نباید تنها راه حل باشد. قدرت درونی، خوداندیشی و عملگرایی نیز نقش مهمی در این مسیر دارند. در مواجهه با چالش‌ها و سختی‌ها، این قدرت درونی است که ما را به جلو می‌برد و به ما کمک می‌کند تا به بهترین نسخه از خود، تبدیل شویم. @AFKAREHOWZAVI