eitaa logo
مجله‌ افکار بانوان‌ حوزوی
706 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
199 ویدیو
17 فایل
*مجله #افکار_بانوان_حوزوی به دغدغه‌ی #انسان امروز می‌اندیشد. * این مجله وابسته به تولید محتوای "هیأت تحریریه بانو مجتهده امین" و "کانون فرهنگی مدادالفضلا" ست. @AFKAREHOWZAVI 🔻ارتباط با ادمین و سردبیر: نجمه‌صالحی @salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
"بسم الله النــــور " ✍ط. قادری بهانه خلقت خدواند باری تعالی تمام کائنات و دنیا را به خاطر حضرت فاطمه سلام الله علیها خلق کرد که اگر نور بی بی دو عالم نبود، قطعا هیچ چیزی خلق نمی شد. آنهنگام که نور حضرت فاطمه سلام الله علیها آسمان ها را روشن کرد، تمام اهل آسمان این نور را زیارت کردند و از خداوند سوال کردند این چه نوری است؟ خداوند عزو جل فرمود: این نوری است از نور من. در واقع کسی که نور حضرت زهرا سلام الله علیها را زیارت می‌کند، نور خداوند را زیارت می‌کند و این نور از عظمت جایگاه ایشان است. و آنهنگام که خدا این نور را در آسمان جای داد فرمود: در آخرت از پشت یکی از پیامبران بیرون می آورم و این نور را بر همه ی پیامبران برتری دادم. تمام انبیا قبل از حضور خاکیِ بانوی دو عالم به این جهان و نیز قبل از خلقت خاکیِ حضرت خاتم صلوات الله علیها به این دنیا، به فضیلت و برتری حضرت زهرا سلام الله علیها نسبت به تمام انبیا و پیامبران صلوات الله علیهم، اقرار کرده اند؛ ابتدا اقرار به فضایل نبی اکرم صلوات الله علیه و بعد ابراز محبت به حضرت زهرا سلام الله علیها. جایگاه بی بی دو عالم به گونه ای است که ائمه معصومین علیهم السلام ایشان را امام خود میدانند یعنی ایشان از مقام عصمت برخوردارند آنچنان که در شأن و منزلت آیه تطهیر هم وارد شده است. در کلام فرزند ایشان امام صادق علیه السلام آمده است که حضرت فاطمه سلام الله علیها تا ۷۵ روز بعد از شهادت پدر گرامی شان در عالم خاکی در شدت حزن و اندوه حضور داشتند و جبرائیل در این مدت بسیار به دیدار ایشان می آمدند و به ساحت مقدس بی بی دو عالم عرض تسلیت و تعزیت داشتند و ایشان را از تمام اتفاقات آینده و نیز سرنوشت ذریه شان باخبر می کردند! تمام علما و عرفا اقرار کرده اند که جایگاه فاطمه سلام الله علیها را هیچ کسی درک نخواهد کرد! امام خمینی فرمودند: او موجودی ملکوتی است که در عالم به صورت انسان ظاهر شده است بلکه موجود الهی جبروتی که در صورت یک زن ظاهر شده است که اگر مرد بود رسول الله بود... آری فاطمه، فاطمه است امام تمام انبیا و اولیا و اوصیا و امام ائمه معصومین علیهم السلام، بنابرین اینگونه مجلس بی بی دو عالم سلام الله علیها محل رفت و آمد تمام انبیا و اولیا از آدم تا خاتم و محل وجود نورانی ائمه معصومین علیهم السلام است چرا که آنها در عزای امام شان شرکت کرده اند. @AFKAREHOWZAVI
نه من دست از سر ملیحه برمی‌دارم و نه او مرا ول می‌کند. ملیحه مشتری پر و پا قرص جواد موگویی شده است و خط اول روایت‌ها را از نوشته‌های او می‌گیرد. چند باری مطلب از کانالش فوروارد کرد. او به چیزهایی که من می‌گویم سیاه‌نمایی، می‌گوید همه ابعاد ماجرا. ملیحه آدمی‌ نیست که بی‌جهت خط اولش را از کسی بخرد. حتما موگویی نویسنده‌ای است که چیزی برای گفتن دارد. ده سال پیش با ملیحه توی پله‌های خوابگاه نشسته بودیم. آن موقع غرق در افکار علی صفائی حائری بود. کتاب کار باید تشکیلاتی باشد، مجوعه بیانات آقا پیرامون اهمیت کار گروهی را توی دستم گذاشت و یک جمله از این عارف نو اندیش به من گفت:"گوسفند تنها طعمه گرگ‌ها می‌شود!" یعنی که تنها توی دانشگاه کاری نکن، بیا توی تشکیلات همه باهم کار کنیم. بعدها فهمیدم این ضرب‌المثل از خطبه ۱۲۷ نهج‌البلاغه گرفته شده. حضرت علی تک‌روی در کارهای مهم را مذمت کرده و تاکید بر همراهی با گروه صالح و شایسته دارند. من ده سال است سعی کرده‌ام تنها نباشم، هم برای اینکه طعمه نشوم و هم یدالله مع الجماعه! من هم نمی‌توانم ملیحه را رها کنم. از اینکه استعداد بزرگی مثل او تنها دنیا را رصد کند، بدم می‌آید. دوست دارم مثل ده سال پیش، او سردبیر باشد و من نویسنده. آن موقع‌ها نه خوب قلم می‌زدم و نه اهمیتش را می‌دانستم. حالا اهمیت را می‌دانم و تلاش می‌کنم لحظه را، بلکه آینده را روایت کنم. اما ایمان دارم کار باید تشکیلاتی باشد. تنهایی نمی‌شود این همه حماسه را روایت کرد. تنهایی مشخص نیست چقدر از راه را درست رفته‌ام. اصلا به قول آقا باید مثل حبه قند که در آب حل می‌شود، توی تشکیلات حل شد و پیدا نبود جز به مزه‌ای شیرین! و این آخرالزمان چقدر احتیاج دارد به آدم‌های ناپیدای شیرین برای ضربات آخر.. به هوای روزهای پر شور دانشجویی، یادداشتی در نقد ادبیات دفاع مقدس از آقای جوان آراسته برایش فرستادم. دلم می‌خواهد بعد از خواندن، به تکاپو بیافتد و فراخوان بدهد کسی از بچه‌ها هست تا برای جنگ آینده، تشکیلاتی بنویسیم؟ مریم حمیدیان @AFKAREHOWZAVI
هم فاطمة و ابوها و بعلها و بنوها ✍🏻فاطمه تقی زاده در حدیث شریف کساء می‌خوانیم‌: عن فاطمه الزهرا (علیها السلام)، قالت یک زن روایتگر بخش مهمی از زندگی پدر همسر و پسرانش می شود. اتفاقی که شیعه با استناد به حدیث کساء بر حقانیت امامت اهل بیت(ع) احتجاج می کند. فقط نقش بانو به روایتگری ختم نمی شود. فاطمه پناه پدر می شود در حالتی که پدر ضعفی در بدن پیدا کرده، فاطمه آرام بخش اوست، مادر پدر می شود. زمانی بعد پسران می آیند با قربان صدقه فاطمه محبتش را نثار پسران می کند، فاطمه مادر فرزندانش، میوه های دلش می شود. زمانی که علی همسرش وارد خانه می شود، فاطمه در نقش همسری آغوش محبت بر روی همسر می گشاید. نقش همسری فاطمه، او یک زن می شود برای شوهرش. حالا عبایی داریم که رسول خاتم اسوه عالم و سه تن از اولیاء جانشین او زیر عبایند و اما فاطمه، فاطمه که می آید جمعشان کامل می شود. جبرئیل از آسمان ها، نظاره گر آسمانی دیگر است. آسمانی که سقفتش زمین خانه فاطمه و علی است. جبرئیل جویای آن جمع که می شود خود خدا معرفشان می شود. ایشان اهل بیت نبوت و معدن رسالتند؛ اما شروع معارفه با فاطمه است... هم فاطِمَةُ و اَبوها و بَعلُها و بَنوها... چه شد؟! یک دختر، یک همسر، یک مادر، شد معرف آن ذوات مقدس؟! همانان که هر کدام به تنهایی ستون عالم امکانند که" امام صادق (ع) فرمود: لَو بَقِیَتِ الارض بِغَیرِ امام لَساخت* اگر زمین بدون امام می ماند، به یقین در هم فرو می ریخت" ولی فاطمه، یک زن، شده نشان تعریف همه شان. جمله را یکبار دیگر مرور کنیم... ضمیر معرفی همه به (ها) ختم می شود؛ نشان تانیث در زبان عرب. عجب جایگاه بلندی برای زن ترسیم کرده ای خدایا ... مگر نه اینکه خدا اهل بیت را خلق کرده که الگو باشند. بفرمایید، اولین الگو در تعریف خدا یک زن است، یعنی فاطمه؛ فاطمه الگوی زن طراز، آنگاه که در نقش دختر است برای پدر در نهایت کمال به ایفای نقش می پردازد؛ در زمان همسری برای علی سنگ تمام می گذارد و به گاه مادری... امروز ولی زن را به ثمن بخس در بازاهای طمع کاری و منافع خرید و فروش می کنند. دختری اش، همسری اش مادرانگی اش، همه را به سخره گرفته اند هرچه مادرتر، عقب مانده تر...، الگوی ابلیس برای زمین زدن راه حق، تمسخر کردن و کوچک انگاشتن است. جریان مادی، عناوین الهی که خدا به زن تفویض فرموده را لگدکوب تبلیعات شیطانی کرده و تنها وجه ارزشمندی او را جنسیت او برای بهره مندی های دنیایی می داند. فاطمه، او یک مادر است. نقشی که بسیار کمرنگ شده و مادران از اینکه مادرند احساس قدرت نمی کنند. فاطمه به زن شرافت بخشید؛ بهایی به قیمت ابدیت تا خود بهشت، آنقدر که بهشت فرش زیر پای مادران شد. فاطمه، اما، معلم بزرگ، به بانوان آموخت دختر پدرانتان باشید، همسر شوهران و مادر فرزندانتان، پس از آن، در اجتماع نقش بپذیرید. فاطمه مادر بود، زمانی که به پشت در به دفاع از همسر، برای استیفای حق خلافت و جانشیی غصب شده پدر، رفت و تا پای جان ایستاد ... اما همان بانوی شجاع که یک تنه برابری کرد در برابر همه عهد شکنان و ستمشان و همه را حریف بود، زمانی که علی فرمود: فاطمه نفرین مکن؛ بانوی مقاومت، سمعاً و طاعتا سکوت اختیار کرد؛ اینجا فاطمه در نقش یک مسمان مطیع امر امام به اطاعت از امامش، پر رنگ تر از قبل به میدان می آید. اما فاطمه عالم را عجیب تکان داد؛ امروز امور عالم هستی به مدد تدبیر او می گذرد؛ از جانش گذشت تا علی بماند تا امامت بماند تا مقاومت بماند. او رفت، ولی فرزندانش ماندند و امروز صدای عدالت خواهی و ظلم ستیزی شیعه است که در سرتاسر عالم‌ پیچیده است. فرزندان زهرا امروز عالم را تکان داده اند... محسن، نهال در بطن فاطمه شهید شد و هرگز به دنیا نیامد، اما امروز مقاومتی در عالم متولد شده است، که ظالمان عالم را به ورطه استیصال کشیده است. همان کاری که فاطمه پس از غصب خلافت با دشمان راه حق کرد. بانوی مقاومت، فاطمه زهرا (س)، او یک زن بود... یک زن چنین عالم را تکان داده است... * الکافی(ط_دارالحدیث)، ج۱، ص۴۳۷. @AFKAREHOWZAVI
مادرم زهرا ✍ ف. علی زاده علی آبادی فاطمیه که فرا میرسد هوای مادرم بیش از هر زمان دیگری به سرم میزند. نامش زهرا بود و دلداده ی زهرای مرضیه (سلام الله علیها). سالیان سال بود که با فرا رسیدن ایام سوگواری حضرت زهرا (س) خیمه عزا به پا می‌کرد و تمام همّ و سعیش بر این بود تا در این دهه به خوبی و با بهترین امکانات از مهمانان بی بی دوعالم پذیرایی کند. صدای مهربانش که هر روز به پدرم سفارش می‌کرد برای پذیرایی میهمانان حضرت (س) بهترین خوراکی‌ها را تهیه کند از خاطرم نمی رود. دور تا دور حیاط خانه را سیاه پوش و عزادار پاره تن رسول خدا صلی الله علیه و آله می‌کرد، تمام فضای خانه، از اتاق ها گرفته تا حیاط لبریز میشد از دلسوختگان زهرا اطهر (س). گرمی صدای پدرم، با چنان عشقی که می خواند همه ی ما را به حال و هوای آن روز کوچه های غمبار مدینه دعوت میکرد. طعم چای روضه ها و دود اسپند و کندر و گلاب را فراموش نمیکنم. فراموش نمیکنم فقرایی را که در آن روزها، مادرم دستهایشان را پر از غذای نذری می‌کرد که حتی بعد از گذشت 10 سال از پرکشیدنش به یادش هستند و برایش گریه می‌کنند و از سخاوتش می گویند. سخاوتی را که از مادرمان زهرای مرضیه (سلام الله علیها) به ارث برده بود . سال ها بعد، زمانی که مادرم زهرا در بستر بیماری افتاد بود؛ شب قبلِ از پرکشیدنش در عالم رویا، صدای ناله حضرت زهرا (سلام الله علیها) را شنیدم که در عزای کسی گریه می‌کند و من فردای آن روز فهمیدم که برای از دست رفتن مادرم که عمری محبّشان بود اشک می ریزند. مادرم نیز شب آخر خوابی می‌بیند و زمانی که بیدار می شود از پدرم طلب تربت امام حسین علیه السلام می‌کند تا با آب زمزم تناول کند. حاجتش برآورده شد و همچنان که زمان تولدش کامش با تربت اباعبدالله الحسین علیه السلام باز شد با همان تربت نیز بسته شد و چه حسن ختامی داشت و شب اول محرّم به محبوبش پیوست. مادرم زهرا را روز غسل دادند و روز کفن کردند و روز دفن کردند. چه تشییع و بدرقه باشکوهی، و سرانجام،ختم کلامش آرامش ابدی بود که با شنیدن روضه حضرت مادر بر بالای جنازه اش نصیبش شد. حضرت مادر سلام الله علیها اینگونه خواست تا نام مبارکش به همراه نام فرزندش سید شباب اهل الجنه بر روی مزار مادرم زهرا تا روز محشر حک شود و اینگونه نوشت: لطف حسین ما را تنها نمیگذارد گر خلق واگذارند او وانمیگذارد زهرا به دوستانش قول بهشت داده است بر روی گفته خود، او پا نمیگذارد __________ @AFKAREHOWZAVI
. «بَر دین محمد(ص)» «بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم الم‌(۱) غُلِبَتِ الرُّومُ(۲) فِی اَدْنَی الارْضِ وَ هُمْ مِنْ بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَیَغْلِبُون(۳)»... سوره مبارکه روم و آیه‌های نورانی آن نازل شد؛ «رومیان در نزدیک این سرزمین مغلوب گشتند، و هم آن‌ها از پس مغلوب شدنشان به زودی درطی چند سال غالب می‌شوند.»... قِصه از پیامبری؛ در شبه جزیره عربستان و دعوت به یکتاپرستی آغاز می‌شود.و درپی آن نامه‌ای به پادشاهان ایران و روم می‌نویسد و آن دو را به دین مبین اسلام فرا می‌خواند.گرچه خسروپرویز، شاه ایران نامه رسول خدا (ص) را پاره می‌کند ولی قیصر روم به نامه پیامبر احترام می‌گذارد. مسلمانان دوست داشتند رومیان، که به پیامبر و رسالت آن احترام قائل شدند پیروز شوند. ولی آنان شکست خوردند و مسلمانان از این حادثه ناراحت شدند. سپس خداوند با نزول آیات به مسلمانان بشارت داد که اگرچه رومیان شکست خوردند، ولی در آینده نزدیک پیروز خواهند شد و آن پیروزی سبب شادی مؤمنان خواهد گشت.سختی راه در ابتدا با تبلیغ دین و اثبات پیامبری و برانگیخته شدن از سوی خداوند است. داستان رسالت و ابلاغ دین اسلام برای مردمی بُت پرست و‌‌ جاهل، ماموریت آسانی نیست. آن هم برای پیامبری اُمّی که از جهل و انکار رسالت‌اش توسط مردم از شهر تولد خود مکه به یثرب مهاجرت کرده بود. آن دوران یهودیت و مسیحیت دو دین غالب در حکومت‌ها بودند. واژه‌ مسلمان اما، تازه و نو بود،و البته همان‌قدر خطرناک و غیرقابل تحمل برای دیگر ادیان، زیرا آنان نگران تاج و تخت، ثروت و سلطنت خود بودند. هراکلیوس امپراتور روم از پادشاهان آن زمان بود.شخصی که نامه دعوت به اسلام از طرف حضرت محمد (ص) را که توسط صحابه خوش سیرت و صورت یعنی؛ دحیه کلبی رادریافت کرد. 1400 سال و اندی از انتشار اسلام در سرزمین‌های زیادی می‌گذرد و تعداد مسلمانان در جهان بی‌شمار است. و دشمنان نیز روز به روز بر تعداد و تیزی شمشیر ظلم و ستم خود می افزایند. البته مسلمانان که جنگ‌های مختلفی را تجربه کردند به خوبی آگاه هستند، که با یک شکست مأیوس نشوند و در پیروزی و شکست‌ها محوریت توحید را بخاطر بسپارند. اسلام در این برهه از تاریخ درحال امتحان الهی است. ماشین نسل‌کشی در کشورهای همسایه بیش از یک‌سال است که متوقف نمی‌شود. تلاش وهدف اصلی دشمن سوزاندن ریشه اسلام و وحدت مسلمین است. دشمن گذشته و اکنون مشترکاتی را دنبال می‌کند؛ و آن توقف انتشار اسلام و کاهش جمعیت مسلمانان در جهان است زیرا، مصالح و منافع سرمایه دارن و خون آشام‌ها در خطر قرار می‌گیرد و آن‌ها به ناچار از خشم و تهی‌دستی، مرتکب به چنین جنایاتی علیه کل بشریت می‌شوند. پرچم فلسطین در مدائن مختلف و موقعیت های حساس اجتماعی،علمی و سیاسی برافراشته می‌شود.همانگونه که مبلغان به سختی و مشقت، با ترس از مرگ و گرسنگی دین اسلام را به جهان معرفی می‌کردند. حال دفاع از مظلومان و مخابره اتفاقات و تحولات با شهادت خبرنگاران و اهالی رسانه صورت می‌گیرد. و فعالیت‌ها جهت رسوایی دشمنان با مواجه سردمداران و احزاب سرکوب می‌شود.در هرحال جامعه‌ی ایمانی نباید تنها به درون خود بنگرد، بلکه باید نسبت به حوادث تلخ و شیرین سایر ملل نیز عکس العمل نشان دهد. بسیاری از افراد پیکار دفاع از حقوق زنان و کودکان مظلوم عالم، یعنی غزه و لبنان را جهانی کرده‌اند و چفیه پوشان خود را سپر انسانیت می‌کنند. و در آخر؛ پیروزی و نصرت جبهه حق وعده خداوند است؛ «و لا تهنوا و لا تحزنوا و انتم الاعلون إن کنتم مؤمنین» آل عمران، ۱۳۹. ✍🏻سیده ناهید موسوی @AFKAREHOWZAVI
من از فاطمه راضی ام! ✍ ط. قادری خانواده اصل و اساس تمام خوبی ها ومهمترین عنصر یک جامعه است، جایی که ارزش ها در بطن آن شکل میگیرد و راه سعادت با سرعت بیشتر پیموده می شود. حضرت مادر( جانم به فدایش) بگونه ای زندگی کرد که هرگز همسرش از او خشمگین نشد و هرگاه اورا میدید تمام غم و غصه هایش برطرف می شد. او نه تنها برای پدرش ام ابیها بود بلکه بهترین همسر برای حضرت علی علیه السلام نیز بود، به‌طوری‌که مولایم امیر المومنین علیه السلام( جانم به فدایش) فرمود: ".... فاطمه سلام الله علیها هرگز مرا خشمگین نکرد و هرگز از من نافرمانی نکرد" و آن‌هنگام که زهرای اطهر سلام الله علیها از دنیای خاکی پر کشید؛ همسرش علی بن ابی طالب علیه السلام در کنار قبر مطهر بانو، درحالی‌که اشک در چشمانش حلقه زده بود دستان مبارکش را به آسمان بلند کرد و چنین فرمود : "خداوندا من از فاطمه راضی ام " مادرم تو الگوی کامل این جمله ای که فرزندت فرمود: "بهترین شفیعِ زن در قبر رضایتِ شوهر اوست " @AFKAREHOWZAVI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"این صدای نفس آخر اسرائیل است" ✍صدیقه‌طهماسبی‌نژاد "باز هم جنگ جدیدی است که آغاز شده باز هم راه سوی کرببلا باز شده باز هم وعده حق روشنی‌اش چون روز است عاقبت جبهه مردان خدا پیروز است" "جودکی" علف‌های هرز وحشی دُورِ بوته‌های گل سرخ را گرفته بودند. اطراف بوته‌های گل را هَرَس کرد. پس ازمدتی شاخه های رُز قرمز جان گرفتند، زیبایی‌ آن‌هاچشم نوازی می‌کرد و بوی بهشت از گل‌های محمدی به مشام می‌رسید. همانگونه که علف‌های هرز وحشی را ازبین بردند، باید رژیم صهیونیستی وحشی‌ از صحنه روزگار محو شود تا کشورهای مسلمان جان تازه بگیرند. خبرنگار روزنامه‌ "هاآرتس" می‌نویسد: «ما درباره تعداد انگشت‌شماری از علف‌های هرز وحشی صحبت نمی‌کنیم. وحشیگری دیگر صرفا به شهرک‌نشین‌ها و پاسگاه‌های آنها محدود نمی‌شود، وحشیگری بلکه به طرز وحشتناکی در هر جهتی از جمله ارتش، کنست (پارلمان رژیم صهیونیستی) و کابینه گسترش یافته است.» وحشیگری رژیم‌غاصب صهیونیستی درسرتاسر ارکان این رژیم مشهود است. اصلی‌ترین کمک کننده به درندگی این گرگ وحشی آمریکا است که همه‌جوره از او حمایت می‌کند و تسلیحات این رژیم را تامین می‌کند.این حمایت هم به صورت آشکار انجام می‌گیرد و برکسی پوشیده نیست. آمریکا به جای این‌که قلاده سگ‌ هارش را که زنجیرپاره کرده، بکشد و از وحشیگری او جلوگیری‌کند، از ایران درخواست می‌کند به این حمله اسرائیل به سرزمین ایران پاسخی ندهد. این درخواست آمریکا با هیچ منطق و عقل سلیم و هیچ قانون‌بین المللی سازگاری ندارد. آمریکا نمی‌تواند نقش خودش را در جنایتکاری رژیم کودک کش ونسل کش، مخفی نماید.پاسخگویی و حق دفاع ایران اسلامی در برابر این جنایت‌ها و حمایت‌کنندگان از آن‌ها،پا برجاست. سقوط اسرائیل شمارش معکوسش را آغاز کرده است. به این مطلب خود صهیونیست‌ها اذعان دارند؛خبرنگار روزنامه هاآرتس به نقل از «یشایاهو لیبوویتز»، دانشمند صهیونیستی می‌نویسد:" آخرین مرحله وحشیگری اسرائیل است که به پایان صهیونیسم منجر خواهدشد." https://eitaa.com/loh_ghalam @AFKAREHOWZAVI
مسلمانم و با مسلمان برادر مبادا شود دیده ای از غمی تر چراغی اگر هست در خانه ما روا هست اما به لبنان روا تر @shaeranehowzavi
سفیر جمهوری اسلامی! اسلام‌ برای زن کرامت انسانی قائل است. زن را ارزشمند می‌داند. نگاه ابزاری به زن ندارد. برای حضور زن در فعالیت‌های های اجتماعی، سیاسی و حتی بین المللی محدودیتی در نظر نمی‌گیرد. اعزام سه نماینده از جمهوری اسلامی به امپراتوری شرق در‌ آن زمان کاری بس بزرگ بود. همراهی یک زن با گروه، دیدگاه جمهوری اسلامی را درباره زنان به نمایش می‌گذاشت. خانم مرضیه حدیدچی (دباغ) بانویی که سفیر امام خمینی(ره) در این سفر بود، نظر خودش را اینگونه بیان می‌دارد: " حضرت امام در نظر داشت زنی در کنار مردان به شوروی بفرستد و اعلام کند که در ایران اسلامی زنان نیز در امور مهم و حکومتی حاضر و پیشتاز هستند. امام می‌خواست در کنار آن پیام مکتوب، پیام شفاهی به دنیا بدهد که ما در عمل بیش از هر مکتب دیگر به جایگاه واقعی زن ارج می‌نهیم و برایش ارزش قائلیم. ارزش معنایی نه ارزش ابزاری". 📚خاطرات مرضیه حدیدچی(دباغ)، محسن کاظمی،ص۲۶۳. https://eitaa.com/loh_ghalam
🔆آیین اختتامیه چهارمین همایش ملی کتاب سال بانوان 🏆 معرفی و تقدیر از صاحبان اثر در حوزه علوم انسانی اسلامی سخنران ویژه: آیت الله اعرافی، مدیر حوزه های علمیه برادران و رییس شورای سیاستگذاری حوزه های علمیه خواهران 🗓زمان : سه شنبه ۶ آذرماه ساعت ۹ تا ۱۲ 🏢 مکان: جامعه الزهرا علیهاالسلام تالار بیداری اسلامی ✨برای شرکت کنندگان در همایش، گواهی حضور صادر می شود. 🌐 سایت همایش http://ketabebanovan.ir ┅═══••✾••═══┅ 🆔کانال معاونت پژوهش https://eitaa.com/jz2602
به‌نام‌او پادشاه فصل‌ها آمد در تمام کردن این کتاب بین اهل خانه رقابت بود. کتاب زمین نرسیده، کسی بود که بردارد و از علامت خودش شروع به خواندن کند. این صحنه شاید اولین باری بود که رخ می‌داد، باوجود این‌که اهل من کتا‌ب خوانند. ◽◽◽◽◽ هیچ وقت از خواندن کتاب خاطرات شهدا پشیمان نشدم. هیچ وقت نشد که بگویم، نه! اینجایش این طور است و بهمان. در کلام و ادبیات خانواده شهدا یک تحفه نابی است که مجذوبت می‌کند. یک‌جایی دلت گیر می‌کند به یک خاطره به یک واکنش عجیب، که تو را نهیب می‌زند و به خود می‌آورد. اگر نبود این نوشتن‌ها چطور حس مردی جوان با همه علایق را می‌توان فهمید که زن جوانش را می‌گذارد و می‌رود. رفتنی که شاید آمدنی نداشته‌باشد. اگر نبود این روایت‌ها، چطور می‌شد فهمید حال زن جوان را، یکی مثل فخری سادات را که با همه شور و علاقه پای در بند خانواده‌ می‌شود و یارش را می‌فرستد به وسط معرکه. اصلا من، من نوعی، چطور بفهمم که مقاومت هزینه دارد؟ گاهی این هزینه نبودن همسر است، بی‌پولی‌ست، بی‌کسی اما از همه بدتر است. فخری سادات اما بلد بود چطور عشق بورزد، حتی از پس سی چهل سالی که دیگر همسرش کنارش نیست. از کجا معلوم؟! بروید پاییز آمد را بخوانید. امتداد عشق را ببینید حتی با فراق. اصلا مگر قاعده عشق به وصال است؟ اگر آری چرا مجنون این‌قدر قرعه به نامش خورد و وقتی حرف عاشقیت است وسط میدان می‌آید؟ فخری عاشق بود، اصلا باید بگردی چیزی که لایق عشق است بیابی و فخری یافت. عشق هم بده بستان است، محبوب می‌دهی تا به محبوب واقعی برسی. 🖊فاطمه میری‌طایفه‌فرد "اللهم بارک لمولانا صاحب‌الزمان(عج)" @del_gooye
هیچ‌کس " کول نماز* " نبود، کاهلی در جنگ ممنوع! ✍صدیقه طهماسبی‌نژاد ☘" بچه‌ها یکی دو ساعت قبل از اذان صبح آهسته آهسته از چادرها بیرون می‌زدند. هوا سرد بود وعده‌ای پتو به خود می‌پیچیدند و خلوتی برای عبادت پیدا می‌کردند، بیشتر نماز شب خوان‌ها برای خودشان قبری کنده بودند و شبانه داخل آن می‌رفتند. اصلاً فراموش می‌کردم که من یکی از این جماعتم. فقط محو آنان می‌شدم. ته دل از این روحیه بالا به قدری خوشحال بودم که گاهی کنار یک قبر می‌نشستم و به نجوای آمیخته با اشک و انابه بسیجی‌ها گوش می‌دادم و بیشتر اوقات با حال خود می‌گریستم که چرا مثل این‌ها نیستم. نزدیک‌های اذان صبح هیچ چشمی نخوابیده بود با وجود خستگی ناشی از تمرین‌های روزانه هیچ‌کس "کول نماز" ‌نبود. " ( آب هرگز نمی‌میرد،حمید حسام،ص۳۴۶.) ☘صحنه‌هایی که از جبهه‌های دفاع مقدس توصیف می‌کنند،چقدر زیبا و تماشایی است. در این صحنه‌ها انسان‌هایی به تصویر کشیده می‌شوند که مصداق کلام رهبری هستند؛ انسان‌های معمولی که به میدان جنگ رفتند اما عارف الهی از میدان بیرون آمدند. سلوک عاشقانه این انسان‌ها در دل شب و در قبل از عملیات‌ها،سبب پیروزی آن‌ها می‌شد،زیرا آن‌ها دردل شب عاشاقانه‌ها با معبود و معشوق خود داشتند و در روز شیر بیشه نبرد بودند. ☘دلیران جبهه‌های جنگ با نفس خود مبارزه کردند.آثار این مبارزه در اعمال و رفتارشان هویدا بود و نشان از پیروزی آن‌ها در جهاد اکبر داشت. آن‌ها سنگ‌ریزه‌های "رمی جمراتشان" را پرتاب کرده‌بودند وتیرشان در وسط چشمان شیطان جا گرفته‌بود، از رزم جانانه و نفس‌گیر با شیطان به سلامت گذر کردند تا این‌که توانستند درجبهه‌های شلمچه،هویزه،دشت عباس و مجنون ... به دفاع از اسلام بپردازند.آن‌ها دلاورانه با دشمن درون و بیرون خود جنگیدند و پیروز شدند. ☘حالا هنگامه سربازی ما برای امام زمانمان است.نه تنها "کول‌نماز" نباشیم بلکه در راه مبارزه و در این جنگ ترکیبی که دشمن به‌ راه‌ انداخته کاهلی نکنیم.در جنگ ترکیبی به باورهای دینی و باورهای سیاسی حمله می‌‌شود. دشمن از رسانه و از نفوذ استفاده می‌کند و هدفش ناامیدکردن مردم است.اما وظیفه ما در این جنگ ایستادگی و استقامت در راه خدا است.همان طور که قرآن‌کریم می‌فرماید:" فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَنْ تَابَ مَعَكَ وَلَا تَطْغَوْا ۚ إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ؛ پس تو چنان که مأموری استقامت و پایداری کن و کسی که با همراهی تو به خدا رجوع کند نیز پایدار باشد، و (هیچ از حدود الهی) تجاوز نکنید که خدا به هر چه شما می‌کنید بصیر و داناست." *کول نماز: اصطلاح لری کاهل نماز، کسی که در امر فریضه نماز سستی می‌کند. https://eitaa.com/loh_ghalam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. 🔆آیین اختتامیه چهارمین همایش ملی کتاب سال بانوان 🗓زمان : سه شنبه ۶ آذرماه ساعت ۹ تا ۱۲ 🏢 مکان: جامعه الزهرا علیهاالسلام تالار بیداری اسلامی ✨برای شرکت کنندگان در همایش، گواهی حضور صادر می شود. 🌐 سایت همایش http://ketabebanovan.ir 🌐همایش‌ ملی کتاب‌سال‌بانوان https://eitaa.com/ketabbanvan02
هنوز زنده ایم... ساک کوچکی گذاشته بودم برای شال و روسری های مشکی. محرمی، شهادتی، مراسم ختمی باشد و بپوشم و برگردانم تا عزای بعدی. مشکی پوش نبودم، دوست و فامیل همه می دانستند. دلم می خواست باشم، مثل حضرت مادر، نمی توانستم. هنوز قد اراده ام آنقدر بلند نشده بود که پشت پا بزنم به دنیای کوچک پر از رنگ و لعابم. یک یاعلی کم داشتم که بیاید روی زبانم، نمی آمد، دعوتش نمی کردم. شاید هم او مرا نخواسته بود. لایقش نبودم. رنگ مشکی حرمت دارد. رنگ خانه ی خداست. خدایی نشده بودم هنوز. امروز ساک روسری مشکی هایم را گوشه ی اتاق دیدم، خالیِ خالی. از خبر طوفان ورزقان به اینور به کارم نیامده. داغ کمی نبود، مثل داغ سردار. اسماعیل هنیه که رفت گفتم این آخر کار نیست، مشکی هایمان را فقط صاحبمان بیاید رنگی رنگی کند. شیطان مگر بیکار می نشیند که حکومتش الکی الکی بیفتند دست صالحین؟ همه ی زورش شد هشتاد تن بمبی که ریخت روی ضاحیه و خیال کرد سیدمان را گرفته. بدبخت نمی داند سید حسن زنده تر شده، مثل حاج قاسم. سیاهپوش سید بودیم که یحیی سنوار بازی با مرگش را چنان فرو کرد توی چشم هایشان که خاک بر سر هزار تا بازیگر هالیوودی. فیلمنامه اش را خدا نوشته بود. چه فیلمی هم شد، فقط همان یک قلم مبلش برای خودش شخصیتی بود. عصای موسایش که از خود آسمان آمده بود برای بلعیدن جادوهایشان. مدت هاست چند لایه اضافه شده به پوستمان و هنوز زنده ایم. ساک روسری هایم را گذاشتم گوشه ی اتاق، خالیِ خالی. منتظرم آقا بیاید و شال سبز ظهورش را بکشد روی سرمان. سرمان بدجور درد می کند برای قیام. تنهایی نه! همه باشند، سردار، سید ابراهیم، اسماعیل هنیه، سید حسن، یحیی سنوار... طیبه روستا https://eitaa.com/r5roosta
برای لحظاتی رفتم پشت صحنه تا از خانم صالحی هم چند خطی بنویسم . دیدم آنجا همه دارند گریه می کنند. اولش فکر کردم شاید این خانم روسری سبز فشارش بالا و پایین شده یا قندش افتاده که حالش بد است ... نمی‌دانستم دارد گریه می‌کند. او نقاش پرتره شهید نصر الله بود که ظاهرا برایش خبری آورده بودند. از جمله فعالیتهای بانوان جامعه که گزارشش را در آن دیدار خصوصی خدمت حضرت آقا بردند فعالیتهای هنری بانوان و از جمله همین نقاشی بود. نقاشش وقتی فهمیده بود با اینکه خودش آنجا نبوده اما نقاشی اش به دیدار رسیده و مورد توجه آقا قرار گرفته اشکهایش جاری شده بود. به قول عزیزی "کار خوبه خدا بسازه.." و خدا برایش ساخته بود. 🖊سرکار خانم غلامرضاپور https://eitaa.com/ketabbanvan02
طراحی تصویر نورانی شهید سید حسن نصرالله در حاشیه همایش کتاب سال بانوان توسط طلبه جامعه‌الزهرا خانم مریم قاسمی ┄┅═══••✾••═══┅┄ @jz_news | کانال رسمی جامعه الزهرا
مجله‌ افکار بانوان‌ حوزوی
طراحی تصویر نورانی شهید سید حسن نصرالله در حاشیه همایش کتاب سال بانوان توسط طلبه جامعه‌الزهرا خانم
. مرغ آمین ✍مریم قاسمی روایت اول: دعوت شده بودم به مراسم ملی کتاب سال بانوان که تو حاشیه ی مراسم یک تابلو کار کنم.خودم پیشنهاد دادم پرتره سید حسن رو بیارم؟و وقتی گفتن خیلی هم خوب...دلم لرزید..هنوزم نمیتونم بگم شهیدنصرالله شب تا دیروقت روی تصویر کار کردم ومریم توی کله م بلند بلند حرف میزد:یادته یاسین گوش میدادی و اولین تابلوی سید حسن رو قبل شهادت کارکردی؟حالا باید یاسین بخونی و هدیه بفرستی... تو دلم روضه بود..روضه ی در و دیوار سوخته از مدینه تا لبنان... بعد یه روز شلوغ, نیمه شب خلوت من و سید حسن شهیدم..انواع واگویه ها رو داشت...باید تصویر خوبی بشی.. یهو دلم پرکشید به یه بام دیگه... روایت دوم : صبح امروز تابلوی نیمه کاره رو زدم زیر بغل و رفتم اختتامیه چهارمین دوره همایش کتاب سال بانوان...تازه بساط رنگ رو ولو کرده بودم و داشتم با دوستم خوش و بش میکردم که گفتم:میدونی فاطمه...دیشب یهو از ته قلبم رد شد که تو دیدار چند روز قبل حضرت آقا(رهبرجانم)کاش یه جور باخبر میشدم و یه تابلو شاید سید حسن رو برا آقا می‌کشیدم... ب زبون آوردن آرزوم یه نم کوچیک کنار چشمم درست کرد ک سعی کردم بدون جلب توجه از شر سیل بعدی پاکش کنم...فقط یه آه ...از ته دلم شعله کشید... فاطمه گفت دیدار خصوصی بوده و آدما محدود و....بقیه ش مهم نیس..من دوسداشتم آقا م منو ببینه اومدن گفتن پاشو بساط بوم و سه پایه رو بیار جلو اون دوربین گفتم چشم... دو دقیقه بعد گفتن نه بیا اونطرف گفتم چشم.. بعد از سه چهار بار ازدید من ناهماهنگی دیگه ناراحت شدم رفتم تو اتاق مسؤول‌های همایش به اعتراض که این چه طرز برخورد با هنرمنده و....جمع شدن آرومم کنن...یکی از تیم رسانه سعی کرد مهربون برام توضیح بده ک مثلا جای دوربین بد بوده و حرف و حرف و حرف که کارشما ارزشی ه و فلان و مثلا تو دیدار ک رفته بودیم چند روز پیش خدمت آقا هم کار ارزشی توجه آقا رو جلب کرد و.... گفتم دیدار آقا؟؟با فاطمه بهم نگاه کردیم...گفت بله گزارش منو خوندین از نمایشگاهی که برا آقا برپا کردیم و چند تا از آثار هنرمندان رو هم برده بودیم؟هاج و واج بودم و دلم می‌جوشید... گفتم آثار چی ..کی.. گفت اتفاقا یه اثر نقاشی بود ک توجه آقا رو جلب کرد..آقا عینک ش رو برداشت و محافظ ها کار روآوردن بالا آقاخوب ببینن... گفتم تو روخدااکارکی بود؟ گفت این عکس و نقاشی من بود! روایت سوم: عکس ندارم برا روایت سوم... یعنی دارم هااا اما میخوام لذت م رو غمم رو شادی مو بدون عکس بگم.. آقا می پرسن :این کار دخترای شماس؟ من اینجا جواب میدم: آقا جانم الهی فدات شم ..کار دختر خودتون ه اگر قبولم کنید! وقتی پارسال که مستند آژیر رو بازی کردم و صدا و لوکیشن و تابلوها همه کار من بود..بی مهرانه عوامل رفته بودن پیش آقا وحتی به من نگفته بودن دارن میرن شاید التماس دعا بگم.. و اونجاجریان بمبارون قم روتعریف کرده بودن(آقا گفته بودن فیلمش رو بسازید گفته بودن داریم می‌سازیم...)وقراربود آقامستند رو ببینن وقتی خبر رو به من دادن...فقط باریدم...آقا م می‌خوان کارم رو ببینن! البته ک کارگردان به همممه ی بی‌مهری ها و نامردی هاش درحقم این رو هم اضافه کرد و خبر نداد آقا دیدن یانه... وقتی این کار تصاویر سازی بالا رو با عنوان وابن ثاره...علم پدر بر دوش پسر..رو برا جشنواره کار کردم و با مهری حتی مسوول ش حاضر نشد جواب بده ک کار بدستشون رسیده یا نه...من میخواستم فقط ببینم دیده شدم یانه؟ حالا مریم...دیده شدی! دیگه چی میخوای؟؟؟ ای دنیا زرق و برق ت برا چیه؟ دیشب غصه میخوردی ک خونه ی محقر م چقدر عجیبه تو این دوره و زمونه... الان بهشته برام وقتی میتونم تصور کنم آقا خونه ی کوچیک و ساده و محقر رو میپسنده... میفهمید چی میگم؟ توروخدا بذارید تو کانال کوچیک م غم و شادی و بغض و خنده مو فریاد بزنم مرغ آمین من سیلاب راه انداخته تو دلم... و نمیتونم آروم باشم.. من به عنوان یه هنرمند خوشبختم. بعنوان یه شیعه به عنوان یه ایرانی من خیلی خوشبختم @AFKAREHOWZAVI
ابلیس و دخترک خیابان‌گرد 🖊مهتا صانعی خبر اصلی: دلواپسی نتانیاهو، برای زنان ایرانی با شعار کهنه «زن، زندگی و آزادی»، تصاویری از نتانیاهو که قاتل ۳۰ هزار زن و کودک فلسطینی است منتشر شده که در پیام تصویری خودش را دلواپس مرگِ رویای زن ایرانی می داند. تحلیل خبر: 🔹اینکه قصّاب زنجیری غزّه «بنیامین نتانیاهو» با آن سخن شرورانه‌ی تمرین شده، شعار «زن، زندگی، آزادی» سر می‌دهد برای ما که می‌دانیم آبشخور تمام فتنه‌های ستیزه‌جویانه با امنیت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ملت ایران در کجاست! مساله‌ی تازه و عجیبی نیست. اما برای عده‌ای که هنوز با دشمن مساله‌ی پنهان دارند نیاز به توضیح و تبیین دارد. 🔹«زن، زندگی، آزادی» لزوما یک شعار است که می‌توان گفت شعار تلویحی انقلاب اسلامی و حتی شعار خودِ اسلام هم بوده است. مگر نه اینکه یکی از مهم‌ترین اصول بعثت نبوی (ص) زندگی بخشیدن و آزادی زن از تعصب جاهلی و جلوگیری از زنده به گور کردن دختران نوزاد و نجات زنان آینده جامعه بود! 🔹اما همین شعار اگر از دهان آلوده‌ی دشمنان خدا و بندگان شیطان شنیده شود وضعیتی متفاوت برای ما دارد. 🔹نتانیاهو با این شعار توطئه‌آمیز، برای خود نقشی قائل شد که اگرچه از ما پنهان نبوده است و نیست اما می‌بایست با تمثلی آن را روشن کنیم. 🔹اگر شعار «زن، زندگی، آزادی» را به رابطه‌ای میان دختر و پسر نوجوانی در خیابان شبیه‌سازی کنیم، این رابطه‌ی ناهنجار باید از بطن خانواده‌‌ی عصیانگر برخاسته باشد. بر این باوریم اختلاط و تظاهرات عده‌ای از جوانان و نوجوانان کشور ما در شرایط آنچنان خشونت‌آمیز و روان‌پریشانه نمایشی از یک آشنایی خیابانی بود که دو هم‌دلِ کم سن و سال دل در گرو مهری فریب‌آمیز بسته باشند. 🔹آن‌ها خوهران و برادر بزرگتری هم داشتند که در نشست‌هایی کذایی چون نشست دانشگاه جرج تاون، یا نشست منشور هم‌بستگی اپوزیسیون و غیره به تشویق این ارتباط بی‌فرجام و نامشروع دست می‌زدند. 🔹سران ضد انقلاب اعم از سلطنت‌طلب، منافق و تجزیه طلب و نیز عده‌ای مشهور که قادر به هرگونه تاثیر منفی بر این نوجوانان و جوانان بودند، نقش خواهران و برادران بددل و بدخواه این سناریوی عریان را برعهده داشتند. 🔹اکنون آوازه‌ی این رابطه بلند شده و فرض می‌گیریم باید به گوش پدر خانواده برسد. پدر خانواده چه کسی است؟! بدون شک «یوناتان «یانی» نتانیاهو» 🔹آیا پدر خانواده با عملکرد دخترک فریب‌خورده‌اش مخالفت خواهد کرد؟ آیا نگران خواهد شد؟ یا برعکس این رابطه‌‌ی انحرافی را حمایت و تشویق می‌کند و به این آتش گستاخی دامن خواهد زد؟ 🔹مسلم است که چنین پدری نفع شخصی خود را در انهدام سرنوشت فرزند نافرمان و سرکش خود می‌بیند. 🔹به شعله‌های تیز آن خواهد دمید و هرکاری خواهد کرد که مبادا فروکش کند. بارها و بارها با هر ابزاری در ذغال سرد و خاکستر شده‌اش خواهد دمید. 🔹نتانیاهو پدر این رابطه‌ی سمی و زهرآلود است. اکنون هم که دستش به جایی بند نیست، پس بند ازلی را به آب داده و فریاد می‌زند که این دودمان متعلق به اوست و دیگر قصد پنهان کردنش را ندارد. 🔹چنین هیولایی که از کشتار آن همه کودک و مادر و زن و حتی زن باردار چینی به پیشانی خون‌آلودش نیفتاده اکنون نگران دخترکان و پسرکان بی‌نوای خود در ایران است. باید آن‌ها را به شورش علیه فرهنگ و اصول فرهنگیِ دیرینه‌شان تشویق کند و هم‌زمان با آن‌ها شعار فتنه‌گرانه و عریان «زن،زندگی، آزادی» سر بدهد. 🔹شاید بتواند خیابانی چنین بلند را که آراسته به نام نامیِ شهیدان راه خداست، ناامن کرده و عده‌ای قلیل را به غم‌بار بی‌هویتی مبتلا سازد و تا مرز لوچی و نابودی همراهی‌شان کند. 🔹این شعار از دهان چنین مستکبرِ انسان‌ستیزی جز موافقت یک پدر معلوم‌الحال با روابط عصیان‌گرانه، نیست. گویی از پیاده‌روی مقابل برایشان دست تکان بدهد و با وعده‌ی آینده امیدوارشان کند. https://jahanbanou.ir/?p=25594 @AFKAREHOWZAVI
. ستاره های درخشان ✍تقی زاده امروز توفیق شد و به چهارمین همایش کتاب سال بانوان رفتم. مدت زیادی نیست که با خانم دکتر نجمه صالحی آشنا شدم. ولی دورادور شاهد تلاش‌ها و دوندگی‌هایشان برای برگزاری هرچه تمام‌تر وعالی‌تر این همایش بودم. بانویی که در ادب و علم و وقار همانند نامش چون ستاره‌ می‌درخشد و مدام در حال انجام عمل صالحِ تعلیم و تعلم در خانه‌‌ای به نام بانوی دو عالم فاطمه زهرا سلام الله علیها ست. وارد سالن همایش شدم، نشستم، کمی نگذشته بود که مراسم با تلاوت کلام وحی، رسمیت یافت و پس از آن قیام حاضران به احترام سرود ملی کشور عزیزمان ایران اسلامی... نشستیم، داشتم به کاری که انجام شده فکر می‌کردم و از اینکه، این کاری است از بانوان برای بانوان... سالن به این وسعت پر شده بود از بانوانی مومن و محجبه و اهل علم. احساس غرور کردم از اینکه در چنین فضایی نفس می‌کشم. در دنیایی که ارزش زن‌ها به اندام خوش تراش و مدل مو و ادا و اطوارهای فلان است. و مراسمات کذا و کذا برگزار می‌کنند تا از دختر شایسته جهان و فلان هنرپیشه و فلان خواننده تعریف و تمجید و ... کنند. امروز در کشور من، ایران اسلامی با مذهب تشیع، همایشی با این عظمت، آن هم به دست خود زنان برگزار شد. زنانی مومن و فرهیخته با کمال وقار و شخصیت روی سن آمدند تا به خاطر آثار علمی که خلق کرده‌اند، مورد تقدیر قرار بگیرند، و وجه برتری و شایستگی‌‌شان به معلومات و دانایی ایشان بود نه جذابیتهای ظاهری. این از رویش های انقلاب اسلامی است. انقلابی که تحولی عظیم در نگرش به زن ایجاد کرده و زن را در آینه جمال و جلال الهی برای جهانیان به تصویر کشیده است. @AFKAREHOWZAVI
. «حسرت آنها، نعمت ما، حسرت ما، درد آنها» ✍زهرا نجاتی کاش میشد همه پشیمانهای دنیا از خبط و خطای اجتماع بی دینشان را در یک قاب ریخت و به همه نشان داد. کاش میشد پشیمانی خواننده هشتاد ساله را گذاشت کنار همین حرف خواننده امریکایی تا همه بهتر و ملموستر بفهمند اسلام چه زیبا در مورد ازدواج بهنگام و پرهیز از اختلاط با نامحرم، سخن گفته و برخلاف ادعای آتئیستها چقدر حکیمانه علم و دانش راحت تر زیستن را در قالب قوانین دینی، به انسانها آموخته نه فقط به خاطر آموزش عبودیت بلکه برای بهتر زیستن در دنیایی که خدا از همه به راز و رمزهایش آشناتر است. کاش میشد همه فیلم ها و مستندات راجع به آلودگیها و مضرات حرام ها از گوشت خوک و داشتن سگ در خانه گرفته تا مصرف الکل و ارتباط با نامحرم، را در قالب یک متن کوتاه یا یک تصویر ریخت و به همه نمایاندـ کاش حسرت دلهای حسرتزده و بی خانواده غربیهایی که چیزهایی داشتند که ما نداشتیم مثل آزادی مطلق درپوشش و چیزهایی نداشتند که ما داریم، مثل مفهوم زیبای ناموس، مثل حس شیرین غیرت، مثل کرامت و عزت نفس، مثل خانواده، فامیل، محبت مادرانه، همه را در قالب یک عکس و یک پست، قرار داد و تا دنیا دنیاست، به همه نشان داد. دیروز بیست و پنجم نوامبر بود، روزجهانی مبارزه با خشونت علیه زنان و بدون گمان به نفع رسانه‌هایی که برطبل دروغ زن، زندگی، آزادی، دمیدند، نیست که آماری از خشونت در کشورهایی که در آنها حجاب و پوشش وجود ندارد و مقایسه آنها با کشور اسلامی ما، منتشر کنند. بله واقعیت این است که طبق آمار سازمان بهداشت حهانی who, امریکا بالاترین، سپس افریقا، سپس اقیانوسیه، بعداروپا بالاترین امار را دارند و ایران در رتبه۱۴۲ اومین کشور در خشونت علیه زنان است. برای این آمار و مطالعه دقیقتر به کتاب دانسته، های صورتی و ایران مقتدر و صعودچهل ساله مراجعه کنید. کاش میشد این حرفها را، توصیه‌های اسلام به همسردوستی و محبت به همسر، مادر و دختر را در کنار دستوراتش به تقویت جایگاه و اقتدار همسر، بر همه دیوارها با طلا نوشت ـ کاش همه دنیا بفهمد که چقدر زن مسلمان، خوشبخت است که زیر سایه قوانین اسلام، از بیشترین بهره، احترام و عزت نفس و کرامت برخوردار است و کمترین آسیب به جسم و روانش میرسدـ کاش ما مسلمانها، این حرفها را بدانیم و جهانی کنیم. @AFKAREHOWZAVI
. مثل خورشید ✍راضیه کاظمی زاده چند روزی بود که در کانال‌های مختلف تیزر تبلیغی اختتامیه چهارمین همایش ملی کتاب سال بانوان به چشم می‌خورد، همایشی در سطح ملی آن هم تنها همایش ویژه بانوان مولف! منتظر بودم و برای رسیدن روز اختتامیه لحظه شماری می‌کردم اگرچه خودم اثری ماندگار نداشتم اما کسانی بودند که منتظر دیدن نام و آثارشان بودم. بالاخره روز اختتامیه فرا رسید، هوا ابری بود و خبری از خورشید در آسمان نبود. وارد سالن بیداری شدم، مانند همیشه او را دیدم که با لبخندی مهربانانه به سمتم آمد و خوش آمد گفت. به پاس قدردانی از زحماتش دستش را فشردم و از ته دل خداقوتی نثارش کردم. در دل خوشحال بودم از داشتن همچون اویی در کنار خودم. وارد سالن اصلی شدم، همایش با قرائت سوره‌ای از قرآن شروع شد. سرود ملی که با سلام به حضرات معصومین علیهم‌السلام زینت داده شده بود و با نام خاص پیشوای غایب‌مان حضرت حجت عجل الله فرجه میهمانان ایستادند، چه انتخاب هوشمندانه‌ای! برنامه‌های از پیش تعیین شده یکی پس از دیگری اجرا شد و خبرهای خوبی شنیده می‌شد، به لطف خدا، خانم‌های سرزمینم بار دیگر توانسته بودند با وجود تمام دل مشغولی‌هایشان، گاه با مسئولیت مهم همسری، مادری، در عرصه پژوهش نیز بدرخشند و نمونه بارز الگوی سوم و زن تراز باشند. برایشان خوشحال بودم و به جای آن‌ها، قند در دلم آب می‌شد‌. در میان این جمعیت انبوه، چشمانم دنبال آن چهره‌ی مهربان می‌گشت، و گوش‌هایم منتظر شنیدن نام او از طرف مجری بود اما... بعضی از انسان‌ها مانند خورشید در پشت ابر در روزهای بارانی‌اند، اگر چه دیده نمی‌شوند اما گرمای وجودشان حس طراوت و سرزندگی را به همه منتقل می‌کند، درست مانند استاد مهربانم. استاد عزیزم تلاش‌های بی وقفه‌ات به ثمر نشست امیدوارم همیشه شاهد موفقیتت باشم. "کسانی که به زندگی دیگران نور می ‌بخشند، روزی خورشید خواهند شد" @AFKAREHOWZAVI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا