eitaa logo
مجله‌ افکار بانوان‌ حوزوی
727 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
270 ویدیو
21 فایل
*مجله #افکار_بانوان_حوزوی به دغدغه‌ی #انسان امروز می‌اندیشد. * این مجله وابسته به تولید محتوای "هیأت تحریریه بانو مجتهده امین" و "کانون فرهنگی مدادالفضلا" ست. @AFKAREHOWZAVI 🔻ارتباط با ادمین و سردبیر: نجمه‌صالحی @salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱در حاشیه‌ی دیدار حضرت آقا با بانوان مریم منصوری، عضو تحریریه مجتهده امین اگرچه تا کنون فرصت‌هایی برای دیدار حضوری حضرت‌ آقا فراهم می‌شد که به دلایلی، عمدتا توفیق دست نمی‌داد، اما به دلیل بداعت این جلسه، عمیقا مشتاق حضور در این جلسه بودم که به نظرم رسید نفس حضور، دارای لطایفی است که فهم متفاوتی با بازنمایی رسانه‌ای حاصل می‌کند و ذکر چند نکته در این باب را لازم می‌دانم. اول اینکه امیدوارم این جلسه، به جنسیت‌زده شدن دیگر دیدارها و حذف بانوان از سخن‌رانی در دیگر دیدارها منجر نگردد. دوم اینکه برایم جالب بود که حضرت آقا فرصت مبسوطی را برای شنیدن دغدغه‌های بانوان قرار دادند و به دوستان پشتیبان جلسه هم عرض کردم که خواهشا به طیفی فرصت داده شود که هیچ‌گاه امکان یا فرصت حضور ندارد. به خصوص زنان خانه‌دار. چرا که امکان حضور افراد نخبه در دیگر جلسات فراهم است و امکان شنیده شدن بخش بزرگ زنانی که درگیر متن زندگی و شرایط عادی هستند، فراهم نیست و شاید یکی از بزرگترین مشکلات ما، نداشتن رویکرد همین طیف و ندیدن آن‌ها در سیاستگزاری‌هاست. این مهم، دغدغه‌ی برخی از پشتیبانان جلسه هم بود، اما شاید لازم است بیش از این، این طیف از زنان، خود شروع به صورتبندی مسائل و رساندن آن به گوش مسئولین نمایند و سیاستگزاران نیز نباید از این مهم دریغ کنند. سوم مساله‌ی نحوه‌ی ورود حضرت آقا به مقوله‌ی جنسیت و زنان بود. علیرغم مباحث کاملا انضمامی و سیاستگزارانه‌ی بانوان سخنران، و حتی علیرغم بازنمایی رسانه‌ای از سخنان ایشان، بخش اعظم موضع حضرت آقا به تبیین کاملا علمی و نظری درباره‌ی مقوله‌ی جنسیت، خانواده، زن و زوجیت اختصاص یافت. تا جایی که در برخی مواقع، حس می‌کردم بر سر کلاسی حاضر هستم که مبانی نظری این مقولات تدریس می‌شود. و بحث، تا جایی پیش رفت که ایشان، مباحث کاملا فلسفی همچون دیالکتیک هگل و موضع تقابلی ما با آن را مطرح کردند. این مساله، نشان از خلائی است که ایشان در این زمینه احساس کرده‌اند و آن، پرداخت جدی علمی و نظری به مبانی نظری در حوزه‌ی زن و جنسیت است. متاسفانه، فضای انقلابی مرتبط با این حوزه، مملو از کنشگری‌های متکثری است که مبانی دقیق فلسفی و نظری ندارد و حتی در مقام سیاستگزاری‌های رسمی نیز این مساله کاملا مشهود است. این خلا، در سخنرانی‌های بانوان نیز کاملا مشهود بود. اما این که رهبر یک انقلاب به جای پرداختن به راهبردها، ملزم به بحث‌های نظری می‌شوند و به ما مبانی نظری تدریس کنند، جای بسی تاسف برای نهادهای علمی، دانشگاهی و حوزوی است. شاید یکی از دلایلی که حضرت آقا، اجازه‌ی صحبت برخی دیگر از بانوان حاضر برای سخنرانی را ندادند نیز به همین دلیل بود. گفتارها عمدتا، صورتبندی دقیقی نداشتند و حاکی از آشفتگی جدی نظری در این حوزه بودند. علیرغم اینکه ما در مسائل زنان، نیازمند کنشگری جدی و فارغ از جنسیت‌زدگی‌های منفی در عرصه‌های اجتماعی هستیم، اما به نظر می‌رسد، خلا نظری، ممکن است ما را دچار شیب تندی کند که ایشان درباره‌ی خانواده در غرب بیان کردند. پ.ن: برسد به دوستانی که مکررا در جلسات متعدد، خود را نظریه‌ورز این حوزه می‌دانند و نه تنها این چنددهه هنوز موضع نظری‌شان مشخص نیست، بلکه بارها در نظریه‌پردازی حضرت آقا در این زمینه در جلسات متعدد تشکیک کرده‌اند. @AFKAREHOWZAVI
📌"پویش مردوارگی زنان غربی در سایه‌ی تمدن مردسالار غربی" ✍زینب نجیب، عضو تحریریه مجتهده امین زن، یک انسان است. انسان فطرتاً به دنبال پیشرفت، عدالت و هویت اصلی خویش است. پیشرفت، عدالت و تحقق هویت در گرو تحققِ تمدنی، اصیل است. بنابراین زن نیز به عنوان یک انسان به دنبال تمدن‌سازی است. اگر تمدن را انسانی، تعریف و عملیاتی کنیم؛ هم زن و هم مرد سهم دارند و این دو با حقوق و تکالیفی متقابل می‌توانند در نقش‌های تکاملی یکدیگر، تمدن‌ساز باشند. جالب‌تر اینجاست که در نگاه اسلام علاوه بر سهم مساوی زن و مرد در این عرصه، زن نیز چه در مقام الگوی کافران اعم از زن و مرد و چه در جایگاه الگوی مومنان اعم از زن و مرد، معرفی شده است و این یعنی وجود ویژگی‌های برجسته یک زن برای الگو شدن حال این الگو شدن می‌تواند همچون زن نوح و لوط برخلاف تمدن‌سازی باشد یا همچون مریم و آسیه در جهت. به هر دو سو شاخص‌ها یک زن هستند. اما اگر تمدن را به سبک مردسالارانه تعریف کرد و به همان شیوه تحقق بخشید؛ زنان جامعه احساس خلا می‌کنند، چراکه آن‌ها نیز فطرتاً به دنبال تمدن‌سازی و ایفای نقش در این زمینه هستند. از این رو، پویش مردوارگی زنان به جریان می‌افتد و زنان سعی می‌کنند برای شبیه شدن به مردها به‌طور مستمر از حقوق و تکالیف خود فاصله گرفته و برای خود حقوق و تکالیفی مردانه تعریف کنند و بدین‌گونه خود را به اسارت مرد در می‌آورند زیرا آنها زنانی هستند با ظرفیت‌ها و ظرافت‌های زنانه اما در لباس مردانه که قطعاً قادر نخواهند بود همچون مردان زندگی کنند و محکوم به شکست خواهند شد. بدین‌ترتیب جامعه پر می‌شود از مردانی که هر روز طمعشان به سوءاستفاده از جنس زن افزون شده و زنانی که از زنانگی خود تهی شده، به اسارت رفته‌اند، بدان‌ها اهانت شده و در یک کلام از انسانیت خود فاصله گرفته‌اند. این است تمدن پوشالی غرب حال چند سوال مطرح است: ۱. آیا نباید از نگاه غربی به مسئله‌ی جنسیتی به‌شدت پرهیز کرد؟ ۲. آیا راه نجات زن غربی و جلوگیری از گسترش چنین نگاهی به جوامع اسلامی پافشاری بر ترویج شایسته‌ی حقوق و تکالیف زن با زبانی نو و شیوه‌ی نو نیست؟ ۳. آیا جریان فمینیسم که خود زاییده‌ی جریان تمدن‌ساز مردسالار است و به امید باطلِ احیای ماهیت زن، اصالت زن را لگدکوب کرده‌است لبه‌ی دوم تیغ دشمنی با زنان نیست؟ ۴. آیا تکرار اندیشه‌ی غرب درباره‌ی زن، آن هم با گسترش فیلم‌ها و نمایش‌ها و انیمیشن‌هایی با این مضامین در کشورهای اسلامی نشان از تزریق این تفکر باطل و در نتیجه استحاله‌ی ماهیت زن اسلامی و شرقی ندارد؟ @AFKAREHOWZAVI
▪️امِ بنین تمام پسرانِتان را با حسین روانه کرده بودید. پسرانی که از کوچکی‌شان آموخته بودند فدایی حسین باشند. از همان سال‌های کودکی در گوشِ آن‌ها زمزمه کرده بودید که هرگز نباید از حسین جلو بیافتند. این همه معرفت و ادب را از کجا آورده بودید، که این چنین خالصانه و ناب تمام آن را تقدیم آن‌ها کرده بودید بانو؟! و عباس در میان برادرانش از همه بیشتر این معرفت را به ارث برده بود. با آن زمزمه‌هایی که در گوش او خوانده بودید، مگر می‌توانست در روزِ عاشورا عَلَم به دست نگیرد؟! چه انتظاری داشتند دیگران که وقتی بچّه‌های حسین تشنه بودند، او سیرابشان نکند؟! نوای العطش، در حرم بپیچد و او تاب بیاورد و مشک به دست روانه فرات نشود؟! دشمن هم صدای جگر سوخته‌ی عباس را شنیده بود که مشک او را هدف گرفت. همه فهمیده بودند وقتی آبِ مشک قطره قطره بر زمین بریزد، عباس ذره ذره آب می‌شود. این را فهمیده بودند که اگر کارِ مشک تمام شود، کارِ عباس هم تمام می‌شود. کارِ حسین هم. و همه دیدند حسین هنگامی که از علقمه برگشت، دست به کمر بود. عباس را در علقمه جا گذاشته بود و تنهای تنها تنها بازگشته بود. ✍️ زهراکبیری‌پور **** سلام مادرِ ماهِ بنی‌هاشم؛ سلام مادر عباس؛ سلام مادر پسران؛ سلام بر آن دامنی که همچو عباسی را پرورش داد. منبع: عاملی، سید جعفر مرتضی، تحریف شناسی عاشورا «نقد حماسه حسینی شهید مطهری»، ترجمه: جواد محمد زمانی، چاپ اول، ۱۳۸۵، انتشارات آرام دل، ص۱٠۴ _ ۱٠۵. **** @AFKAREHOWZAVI
🌹خانه داری به معنای خانه نشینی نیست…🌹 ✍🏻 فاطمه شکیب رخ، عضو تحریریه مجتهده امین در چهل و دو‌مین عمر با برکت نظام جمهوری اسلامی ایران، در مجلسی متفاوت از جلسات پیشین، زنانی اندیشمند و فرهیخته، گرد پدر امت آمدند تا به واگویی ناگفته های زنانه بنشینند؛ برجستگی کلام رهبر معظم انقلاب در این جمع، بر محوریت مسئله حجاب، ایستادگی زنان در برابر نسخه پیچی غرب، ارزش و‌ جایگاه خانواده، هویت زنانه بر مدار مادری و نقش ارزشمند زن در خانواده مطرح شد. به راستی که این مجلس، گذشته از ساختار محتوای مسئله مندی که داشت، نشانگر جایگاه اجتماعی زن مومن در منظر اسلام می باشد. تاکید بر اصول و‌ گزاره هایی همچون «عدم وابستگی معنایی خانه داری به خانه نشینی»، دلالت بر خلاهای تبیینی جامعه علمی و فرهنگی ما در نهادینه سازی فرهنگ اسلامی را دارد؛ جا دارد که زنان و‌ مردان اندیشمند مومن، در صددِ حل چالش ترسیمی موجود در جامعه، با برگزاری محافل علمی و‌ هم‌اندیشی، قدمی استوار بر دارند. مسئله ای که به رغم اهمیت فوق العاده سالها ست که در ورای نقش مادری و همسری مستور مانده؛ اینکه چگونه یک بانوی متعهد و دین دار، در عین ایفای نقش زنانگی خویش، از حضور مثمر در عرصه های گوناگون اجتماعی عقب نماند و جای خود را به حضور روی گردانان از این نقش نسپارد، در صدرِ سوالاتی است که نیاز به واکاوی و ارائه راهکارهای نوین و متناسب با جامعه فعلی را دارد. از سوی دیگر این سوال به نظر می آید که آیا بانوانی که گزینه منزل نشینی را می پذیرند، خویشتن را مبرا از نیاز ارتباطات اجتماعی می پندارند؟ و یا برخلاف آنچه در سطح عموم بانوان دیده می شود بازار گردی، حضور غیر ضرور در سالن های آرایش و یا فضاهای مجازی، جای خالی فراغت هوشمندانه ی آنان را پر می سازد؟! بدون تردید جدا از آسیب هایی که متوجه حضور غیر هدفمند زنان در فضاهای نامبرده است، استمرار چنین فرهنگی، هویت و شخصیت زن آتی و جامعه پیش رو را دچار تزلزل خواهد نمود. از این رو، ترغیب و تشویق زنان در شاکله ی حضوری پاکیزه و علمی در اجتماع می تواند یکی از راهکارهای ارتقای فرهنگی جامعه باشد. اما آنچه مسلم است عدم سازگاری یا تناقص بسیاری از عرصه های اجتماعی و عدم تعبیه تدابیر لازم، چه از لحاظ قانونی و اجرایی برای حضور اجتماعی بانوان خانه دار است، در این مسئله عدم تبیین کافی در فرهنگ سازی برای وقوع فعالیت های زنانه، گفتمان مغفولی ست که در دیگر ساختارهای اجتماع، از جمله خانواده سایه افکنده! از این رو ایجاب می کند که با شناسایی دقیق چالش های موجود و موانع حضور اجتماعی بانوی خانه دار، همچون ازدواج، فرزند آوری متناسب با نیاز کشور، تربیت و رسیدگی به فرزندان و‌ امور منزل، همسر داری و غیره که هر کدام‌ در جایگاه خویش به مثابه شغلی پر زحمت بوده، راهکارهایی در جهت برطرف شدن این مسئله ارائه شود و متصدیان امر به اجرای آن همت گمارند. @AFKAREHOWZAVI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از 🍃 شاعران حوزوی 🍃
تقدیم به مادر علمدار کربلا حضرت ام البنین سلام‌الله‌علیها🌹 در خیال مادر عباس گشتم بیقرار در غم آلاله هایش کربلا اوج فگار گاهی از عباس وگاه ازعون وجعفر غرق غم گشته خونین قلب وجانش درغم آن شهسوار در گلویش غم نشسته از غم سلطان دین ندرکرده تاشود در مکتبش او جان نثار پشت غمهای پياپي شد خروشی بیکران در کنار زینب درد آشنا شد غمگسار خواب دیده دستهای ماه خود گشته قلم زخم ساقی وفا گشته زاعدا بی شمار مشتعل گشته تمام حس وحال این جهان شسته مادر در خیالش دیده خون وغبار گر توخواهی مادری با اشک وآه وحسرتی حک نما بر قلب وجان ،ام البنینی پر مرار دامن خیس خیالم می زند پر دربقیع تا که اشک وآه خود ریزد کنار آن مزار منتظر برگو کلام آخرت بی دغدغه تا خزان گردد همه غمها زیمن هربهار 💠 💠 @shaeranehowzavi
🖤مثل عود ✍️طیبه فرید، عضو تحریریه مجتهده امین پیرزن، عبا را روی سرش انداخت و بند پوشیه را بست! کفش‌هایش را پوشید و آرام آرام عرض حیاط خاکی را طی کرد تا رسید‌ به در چوبی، دل‌شوره داشت. عُبید دم در منتظرش بود. خبر زود در شهر پیچیده بود! انگار کسی آمده، مثل اینکه خبرهایی آورده ! دلش مثل سیر و سرکه می‌جوشید. در را باز کرد و پا به پای پسرک بااضطراب و تشویش کوچه‌ی تنگ را پشت سر گذاشت، حواسش به قیافه‌ی عابرها نبود، دستش را به دیوار می‌گرفت که نیفتد، سرانگشت‌هایش روی دیوارهای خشن ساییده می‌شد .توی دلش می‌گفت: «کاش خبرهای خوب آورده باشد. مُردم از دلتنگی! دلم برای قد و بالایشان تنگ شده . هیچ کسی مثل من این همه آقازاده، توی خانه‌اش نداشته! پسرهای نازنینم. قربان شکل و شمایل‌تان بروم. از وقتی رفتند غبار غم پاشیدند توی این شهر و خانه! » رسید به کانون همهمه! چشمش افتاد به گنبد. پایش را که گذاشت توی مسجد. جمعیت با دیدن هیبت رشید پیرزن و شمایل عبید با احترام راه را باز کردند. چشم‌های پیرزن به صورت آفتاب سوخته‌ی بشیر افتاد. چشم‌های خسته ی بشیر در نگاه پیرزن قفل شد، کسی از بین جمعیت گفت :او مادر عباس است! بیچاره بشیر! آرزو می‌کرد کاش پیش از اینها مرده بود و کارش به اینجا نمی‌رسید! چشم از پیرزن گرفت و رو به جمعیت کرد و با لحنی مضطرب گفت : مردم! یوسف را برادران ناخلفش سربریدند، حتی لباسی هم از او باقی نگذاشتند! به یعقوب بگویید دیگر چشم انتظار نماند. اشک در چشم‌های بشیر حلقه زد، با آستین رد اشک را روی صورتش پاک کرد و دوباره چشمش به چشم‌های پیرزن گره خورد! پیرزن با اضطراب پرسید: «از حسین خبری داری؟» بشیر گفت:«همه ی فرزندانت شهید شدند!» پیرزن این بار انگار اصلا چیزی نشنیده باشد دوباره پرسید:«از حسین ،از حسین خبری داری؟» بشیر گفت:«یوسف را سر بریدند...» نهر آب، پهنای کویر صورت پیرزن را پر کرده بود! عباس رسیده بود کنار نهر! تصویرش افتاده بود توی آب! پیرزن برگشت! الف قامت او دال و همه هستی او در کف گودال ناله‌ می‌کرد و مویه‌کنان می‌گفت: من دیگر حسین را نمی‌بینم! من دیگر چشم‌هایش را نمی‌بینم! خنده‌هایش را، صدایش را نمی‌شنوم! من دیگر حسین را نمی‌بینم! همه‌ی زندگی‌ام، پسرانم،عباسم فدای او! بوی دود اسپند و عود حسینیه را پر کرده بود، پرچم‌های یا حسین یا عباس به اهتزاز درآمده بود، با اشاره‌ی بشیر سینه‌زن‌ها کوچه باز کردند! بشیر با صورت آفتاب سوخته شروع کرد به خواندن: ای اهل حرم میر و علمدار نیامد علمدار نیامد، علمدار نیامد... . مادر عباس آمده بود! با دل سوخته، عین عود سیب که خاکستر شده باشد! @AFKAREHOWZAVI
🔖 خاکریزِ دوم، زنانِ جان‌فدا1⃣ ✍ کبری خالقی، نویسنده حوزوی [۱]. اساس اجتماعات بشری و تشکیل هر جامعه‌ای منوط به تشکیل خانواده‌‌هاست. قوام خانواده نیز منوط به وجود و حضور زن، می‌باشد؛ به این معنا که نسل بشر با زن ادامه پیدا می‌کند و در واقع بدون حضور زن خانواده مفهوم پیدا نمی‌کند در نتیجه، اجتماع بشری از بین خواهد رفت، و چنین است که نقش مهم و اثرگذار زن و خانواده در هر جامعه مشخص می‌شود. [۲]. پس از انقلاب اسلامی، زنان جامعه همراه با مردان در صحنه حضور پیدا کرده و نقش بی‌بدیل خود را در جامعه به ظهور رسانده و جایگاه رفیع زن در نظام اسلامی را به جهان عرضه کردند. زن مسلمان ایرانی، با پدیده‌ی معجزه‌گون انقلاب از زیر خروارها مفاهیم ضد بشریِ اسلام اموی سربلند کرد و بیدار شد، تا الگوی جدیدی را به زنان عالم ارائه نموده و از رنج و محنت و ظلم و ستم استکبار و ایادی استکبار خود را برهانند و به شأنی که خدای متعال بر اساس فطرت زنانه به آنان عطا کرده است؛ برسند. [۳]. بنابراین زنان ما به تإسی از زنان صدر اسلام که در آن جامعه جاهلی مانند آفتاب درخشیدند و هم‌چنان درخشنده‌ترین هستند، به برکت انقلاب، با معرفی الگویی جدید و با هویتی ملی، اسلامی و انقلابی تاریخ ساز شده و با روحیه‌ی ایثار و فداکاری صحنه‌های زیبایی در انقلاب و دفاع مقدس... ‌آفریدند و هم‌چنان ادامه می‌دهند؛ تا آنجا که نه تنها در تجهیز و تشجیع مردان نقش اَبَر زن را به عهده گرفته بلکه هفتنه هزار زن در این راه به شهادت رسیدند. [۴]. مردان و زنان، این ندای آسمانی از عمق جانِ با ایمان و والای امام‌خمینی(رحمةالله‌علیه) را به گوشِ جان شنیدند و به‌پاخاستند؛ تا نقشی شایسته در برپایی تمدن نوین اسلامی داشته و اثرگذار در سرنوشت تاریخ باشند. از طرفی مقام معظم رهبری درباره زنان عفیف و پاکدامن که در خانواده در نقش همسری عشق و آرامش را تقدیم کرده و همیشه در مقام مادر مایه‌ی حیات هستند؛ می‌فرمایند:«زن مسلمان ایرانی... ثابت کرد که می‌توان زن بود، عفیف بود، محجبه و شریف بود و درعین حال، در متن و مرکز بود. می‌توان سنگر خانواده را پاکیزه نگاه‌داشت و در عرصه‌ی سیاسی و اجتماعی نیز سنگرسازی‌های جدید کرد و فتوحات بزرگ به ارمغان آورد... »( پیام به مناسبت کنگره هفت هزار زن شهید ۱۵ اسفند ۱۳۹۱). [۵]. اینجاست که حدیث امام صادق(علیه‌السلام):«اکثر الخیر فی النساء»(من لایحضره الفقیه، جلد۳ صفحه ۳۵۸) معنا می‌شود، که اگر زن، بر محور فطرت و طبق منطق و معرفت الهی زندگی کند؛ می‌تواند نیکی‌های زیادی را که خداوند در او به ودیعه نهاده، در خود پرورش دهد و پشتیبان و حامی همسر و فرزندانش باشد و در اجتماع نیز حضور پیدا کرده و نقش‌آفرین باشد. از این منظر است که مقام معظم رهبری در مقوله‌ی زن می‌فرمایند:«در مسئله‌ی زن، موضع ما در قبال مدعیان ریاکار غربی موضع مطالبه است، موضع دفاع نیست... بیان نظر و عقیده‌ اسلامی است»(در دیدار با زنان فرهیخته ۱۴دی ۱۴۰۱). [۶]. اگر در صدر اسلام پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله)، حضرت علی، امام حسین، حضرت سجاد...(علیهم السلام) تاریخ و جبهه‌ی حق را به حرکت در آورده و پیش می‌رانند مدیون حضور باشکوه و پر از مهر و محبت و روحیه‌ی شجاعانه‌ی حضرت زهرا و حضرت زینب ( سلام‌الله‌علیهما) هستند، یا اگر حضرت عباس و برادرانش در آستان امام خون می‌دهند و آوازه‌ی وفاداری و ایثارشان در طول تاریخ به قلب و جان انسان‌ها می‌نشیند، به دلیل حضور مقتدرانه و سرشار از عاطفه حضرت ام‌البنین(سلام‌‌‌الله‌علیها) به عنوان مادر است. [۷]. مقام معظم رهبری در این درباره‌ می‌فرمایند:«بارها من گفته‌ام، خاکریزِ شهدا در مقابل دشمنان دین و حقیقت، خاکریز اوّل است؛ خاکریز دوم، خانواده‌های شهدایند. پشت سرِ آنها شما(مادران و همسران شهدا) هستید. این رنج های شما و این فراق ها و غصّه‌ها و محرومیت از دیدن و احساس کردن حضور عزیزانتان، پیش خدای متعال اجر دارد.»(در دیدار با ۲۰ آبان ۱۳۸۰) @AFKAREHOWZAVI
🔖 خاکریزِ دوم، زنانِ جان‌فدا2⃣ ✍ کبری خالقی، نویسنده حوزوی [۸]. بنابراین اگر شهدای انقلاب اسلامی توانستند مجاهدت کرده و نهال انقلاب را هم‌چون درخت تناوری به ثمر برسانند به همت زنان و مادران آنان است، اگر حاج قاسم عزیز ما، در خاکریز دشمنان حق و حقیقت جان‌فدا شد، علاوه بر اراده‌ی پولادینش، به‌خاطر پدر و مادری پاک و متدین و همراهی همسری جان‌فدا در سنگر خانواده توام با صبوری و روحیه‌ی مقاوم و لبریز از عشق و عاطفه است. [۹]. به قول ظریفی که می‌‌گفت:«حاج قاسم یک نفر نبود..دو نفر بود. او را باید به عنوان یک اَبَرمرد ستود و همسرش را به عنوان یک اَبَر_زن، عطر آن گلاب اگر جهانی شد، بخاطر این گل پرده نشین مخلص و صبور بود. تحمل رنج‌ها و تنهایی‌های این بانو، آن چنانْ جهادی را رقم زد. او هم مانند سردار شهیدمان، به گردن همه‌ی ما حق دارد.» درود به تمام زنان سرافراز جان‌فدا در خاکریز دوم که در سنگر خانواده، نه در کنج عزلت، که با شورانگیزیِ باورنکردنی مردان و فرزندانشان را برای رویارویی با شیطان بزرگ و استکبار جهانی و یاری جبهه‌ی حق آماده و خود نیز همراه آنان مجاهدت می‌کنند. پایان @AFKAREHOWZAVI
🔖برای ریحانه‌ی وجودت آمنه عسکری منفرد، عضو تحریریه مجتهده امین 🌹برای تو می‌نویسم! برای ریحانه‌ی وجودت! با استعانت از الفاظ ظریف و لطیف حکیم انقلاب در توصیف «المرأة ریحانه...» 🌹امروز یک‌بار دیگر به زن بودنت افتخار کن. از این‌که هوای خانه را انباشتی از حضورت، از این‌که اهالی خانه، تنفس می‌کنند در هوایت که تو چون گل و عطر خوش‌بویی و آن زمان که به لباسِ همسری مزین می‌شوی، مظهر عشق و آرامشی و چون تاج مادری بر سر می‌نهی، صاحب حق حیات می‌گردی، چون اشرف مخلوقات را در وجودت می‌پروری، پس با عشقی بی‌بدیل او را پرورش می‌دهی. 🌹وقتی مادر شوی ، بیش‌از همه می‌توانی هویت ملی را در وجود دلبندت نهادینه کنی و بذرهای ایمان و اخلاق را در وجودش بیفشانی و با مهر و رحمت مادرانه که ودیعه‌ی الهی است به جانش نیوش کنی. آنگاه در بزنگاه انتخاب حق و باطل، چون مادران معزز شهدا، فرزندت را به سمتِ قله‌ی رحمت رهنمون شوی تا اوج بگیرد و از دامان تو به معراج برسد.  🌹تو همانی که خانواده بدون حضور و احساس تکلیفِ تو، قابل اداره شدن نیست و من مطمئنم که برخی گره‌ها جز با سرانگشتِ ظریفِ زنانگی‌ات باز نمی‌شود، پس زنانه جهاد کن و نقش همسری و مادری –خانه‌داری– را مانع پیشرفت خود قرار نده و به این جمله، خوب بندیش: «اکثر الخیر فی النساء: بیشتر خوبی‌ها در زنان است.» (من لایحضره الفقیه، ج۳، ص۳۸۵) بیندیش و برای رسیدن به آن رتبه تلاش‌کن. تلاشی مؤثر و کارآمد، از جنس «جهادِ یک زن». @AFKAREHOWZAVI
1.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚪️در حسرت دیدار ✍️مرضیه رمضان‌قاسم، عضو تحریریه مجتهده امین آقا جان زبانم الکن است شما سلام مرا به امامم ابلاغ کنید. ای کاش پیغام یکی از اهالی دیار سلمان را که یاسین ندیده‌ عاشق شده‌است را به امامش می‌رساندید شاید شامل بدائی می‌شدم و مخاطبِ خطابِ مِنّا. اگر زنان مصری با دیدن یوسف عصرشان، دست‌‌ بریدند من دست از دل و جان می‌بُرم اگر یوسف زمان پرده از رخ‌برتابد. شاید عمرم به دنیا بوده است وگرنه در عصر غیبت نیز می‌تواند به سائل آواره‌اش که صاحب قلبی ضعیف و ظرفیتی قلیل است رخ‌نماید. امید که آرزوی دیدار یار جزء آمال نباشد. آقای من بر این طالبِ قلبِ سلیم، بچشان طعم دیدارت را هر چند می‌دانم دیدار خوبان ملائم طبع و سازگار با ذائقه‌‌ی حقیر نیست و موجب تعجیلِ اجل می‌گردد. @AFKAREHOWZAVI