4⃣پویش بانوان حامی رهبر
🔰جسارت به پدر بیجواب نمیماند
✍️صدیقه عالیپور، عضو تحریریه مجتهده امین
از زبان فرزند برای پدر به مجله هتاک فرانسوی، مونسی را نشانه گرفتید که نه تنها پدر ایران است، بلکه پدر تمام مقاومت و آزادگی است، کسی که کافی هست لب تر کند و فقط بگوید فرزندان من به میدان بیایید! همه میآیند! تصور کردهاید فقط ایرانیان میآیند؟
اشتباه کردهاید!
ایرانی میآید.
لبنانی میآید.
عراقی میآید.
یمنی میآید.
فلسطینی میآید.
واضحتر بگویم هم کیش و تبار خودتان در روسیه و... هم میآیند.
پس این پدر برای همه آزادمردان است!
حواستان به قلمتان باشد، هنوز جوهر بر کاغذ نزده، از لغزش میافتد چون قلم حق بسیار مانا و قلم باطل شکننده است.
برخود نبالید چون درپیچ زمانه مانده و ادعای آزادی اراده، افکار واندیشه دارید، درحالی که درخم یک کوچه آزادی ماندهاید!
#پویش_نوشتن
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
5⃣پویش بانوان حامی رهبر
🔰تاریخ تکرار می شود
✍️مینا سادات حسینی، عضو تحریریه مجتهده امین
یزید بایک دنیا غرور و مستی بر تخت مجلل خود درحالیکه به چوب دستی مخصوص خود تکیه زده است و اسیران اهل بیت (ع) را در حالیکه همه آنها به طناب به هم بسته شدهاند وارد مجلس میکنند، یک سر طناب بر گردن امام زین العابدین (ع)است و طرف دیگر آن به بازوی حضرت زینب(س) بسته شده است.سر مقدس سیدالشهداء(ع) در داخل طشت طلا در مقابل یزید قرار داده شده و او نسبت به سر مبارک اهانت میکند.
همه اسلام در مقابل همه کفر نمایان است، غرور وحشمت فرعونی برمجلس سایه افکنده است.
غرور مقام و مال آنچنان بر دل یزید مسلط شده که کُفر باطنی خود را آشکار میکند و زبان به توهین میگشاید.
این توهینها نقاب را از چهره او کنار زد و موجب رسوایی او گردید و ننگ و عار همیشگی رابرای اوبه ارمغان آورد که از صفحه تاریخ هرگز محو نمیشود!
تاریخ در حال تکرار است و نسل یزیدی همچنان ادامه دارد، باید از تاریخ عبرت گرفت و فریب یزدیان زمان را نخورد امروزه باور یزیدی در استعمار حکمفرماست و باید بااین باور مقابله کرد.باید حق و باطل را شناخت. باید مثل زینب کبری(س) دست به افشاگری زد و یزیدیان را دوباره رسوا ساخت؛ راه ما استمرار راه بانوان کربلاست!
#پویش_نوشتن
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
6⃣پویش بانوان حامی رهبر
🔰قَسَم به قَسَمهای قاسِم
✍️آمنه عسکری منفرد،عضو تحریریه مجتهده امین
🇮🇷بِسمِالله القاصِمِ الجَبارین و مُبیرِ الظّالِمین
نشریه فرانسوی هتاک شارلی ابدو، وابسته به صهیونیست و اتاقهای فکر رسانههای غربی و دولت فرانسه، که سابقهی جسارت به مقام نبوت و اسلام را در کارنامهی ننگین خود دارد، بار دیگر «با دهان گشوده شده با غضب و دندانهای بههم فشرده» بر علیهِ اسلام، انقلاب و قدرت مطلق منطقه، اقدام به توهین و جسارت به مرجعیت دینی و سیاسی دنیای اسلام کردهاست. این اقدامِ شنیع، نشان از افول و سقوط شدید اعتقادی و فکری و انحطاط اخلاقی غرب است. اکنون که دنیای غرب و کفر و استکبار، بار دیگر خود را در مقابل عظمت و اقتدار انقلاب و ایران اسلامی خوار و ذلیل یافته، به خیالِ خام خود با این اقدام موهن، بهدنبال منحرف کردن اذهان جهانیان از مشاهدهی نابسامانی و فتنه و زوالِ دنیای غرب است.
🇮🇷امروز با گذشت چهلواندی سال از پیروزی انقلاب، با وجود تمام شرارتها و فتنهافکنیهای برنامهریزیشده علیه انقلاب، آنها بار دیگر انقلاب اسلامی را «زنده و زاینده» یافته و نتوانستند خدشهای بر اعتقادات و آرمانهایِ انقلابی مردمِ بااراده، فهیم و بصیر ایران اسلامی وارد کنند، چراکه که این مهم، ریشه در «اقتدار و حقانیت» انقلاب اسلامی ایران، در برابر توطئههای استکبار جهانی دارد. امروز سردمداران کفر و استکبار بدانند؛ ملت شهیدپرور ایران اسلامی «یدِ واحدهی امت اسلام» هستند و برای دفاع از حرم انقلاب اسلامی و آرمانهای امامین انقلاب و ساحت مقدس مرجعیت اسلام و انقلاب تا پای جان ایستادهاند، چراکه خود را وارثان خون شهدا میدانند.
🇮🇷قَسَم به قَسَمهای حاج قاسِم؛ ما ملت ایران؛ زن و مرد، کوچک و بزرگ چون سردار خویش، «حکیم انقلاب» را از جان عزیزتر میداریم و یقین داریم شاهراه هدایت و عاقبتبهخیری در گرو ایجاد رابطهی قلبی و عملی با «سکاندار انقلاب» است و هر آن کس را که بخواهد به مقدسات اسلام، انقلاب و مرجعیت ما توهین و دستدرازی کند، به خاک ذلت خواهیمنشاند. بدانید که با توهین و جسارت، ملتها را بیدارتر از قبل میکنید و عزم و ارادهی آنها را در مقابله با استکبار جهانی و صهیونیسم مصممتر مینمایید.
#پویش_نوشتن
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
7⃣پویش بانوان حامی رهبر
🔰سرانجامِ غباری بر آفتاب فروزان
✍زینب نجیب، عضو تحریریه مجتهده امین
استهزاء، یکی از حربههای جبههی مخالف انبیاء الهی، مؤمنان، آیات قرآن، احکام عبادی، پیامبران و حتی خداوند است که با هدف جبران کمبود شخصیت، تقویت روحیهی دشمن یا تضعیف روحیهی دیگری انجام میشود. این روش جنگی در هر دوران چهرهای به خود گرفته است. چه آن زمان که با پرسشهای ناروا و از روی عناد، نوح، هود، پیامبر اسلام و دیگر پیامبران الهی را به تمسخر میگرفتند چه آن زمان که با خندیدن و حرکت دادن سر و نسبت دادن القاب ناروا، آنها را مورد استهزاء قرار میدادند یا آنجا که معجزات را تمسخر میکردند یا حتی بر سر پیامبر عظیمالشأن اسلام زباله میریختند. اگر چه این روشِ همیشگیِ برخورد دشمنان علیه حق بوده است؛ اما گاهی به فراخور اثرگذاری جبههی حق این روش بیشتر و وسیعتر صورت گرفته است و دقیقاً از همین روست که پیامبر اسلام میفرماید؛ هیچ کس به اندازه من مورد اهانت و تمسخر دشمنانش قرار نگرفت. آری، مؤمنین همیشه از سه جهت مورد آزمایش قرار میگیرند گاهی از جهت مال، گاهی جان و گاهی سخنان رنجآور یهود و نصارا و مشرکین.
امروز نیز اسلام و ایران قوی که خاستگاه انقلاب اسلامی است مورد لجاجت و حسادت و رفتار وقیحانهی دشمنان قرار گرفته است و هر روز سعی بر انتقال سخنان و پیامها و تصاویر زهرآگین خویشاند تا شاید بتوانند در دل مؤمنان و پیروان حق، خراشی ایجاد کنند. غافل از اینکه ایمان مؤمنان مانند کوه همیشه استوار است و این دلِ پر اضطراب و متزلزل آنها است که شاید دردش با این اعمال شنیع، التیام یابد.
حال سؤال اینجاست که وظیفه ما در این شرایط چگونه خواهد بود؟
از آنجا که شرایط همیشه به یک صورت نیست بهطور قطع واکنشها متفاوت خواهد بود. گاهی با کلام منطقی و زیبا، گاهی با رد اتهام و برخورد سِلمآمیز میتوان جریان استهزاء و اهانت را کنترل کرد اما گاهی با نگاهی گذرا به پیشینهی این جریان از سوی عدهای، با دشمنی عمیقی مواجه خواهیم شد که مسلماً واکنشی در خور میطلبد.
اقدام وقیحانهی یک نشریه فرانسوی علیه ساحت دین اسلام، مرجعیت شیعه و ولایت فقیه، صورت دیگری از دشمنی و کینهتوزی این کشور پر مدعا است که خود را مهد تمدن، تفکر، آزادی و فرهنگ میداند.
این عملیات رسانهای در برابر ملت ایران، از سوی کشوری همچون فرانسه ، که همپیالهی آمریکاست، چندان بعید نبود؛ چراکه این مهد به اصطلاح آزادی در انواع و اقسام جنگها علیه ایران یدِ طولایی دارد، چه آن زمان که با پشتیبانی فردی مانند صدام در جنگ نظامی، علیه ایران شرکت داشت؛ چه امروز که دستشان از این سرزمین کوتاه شده است و نقشههای هر روزهشان، نقش برآب شده و چارهای جز به کارگیری هنر سخیف خود برای استهزاء و تمسخر ندارند.
امروز محکوم کردن آنها و تحریم کردنشان در همنشینی با ایران اسلامی در محافل بینالمللی به روشهای خاص دیپلماتیک میتواند پاسخ مناسبی به این وقاحت باشد.
این را دشمنان باید بدانند
خورشید در این سرزمین همچنان تابناک و فروزان است...
ذرهای غبار از جلای انوار درخشان آن نخواهد کاست...
#پویش_نوشتن
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
8⃣پویش بانوان حامی رهبر
🔰وقتی شیطان هم از تو بیزار میشود
✍️زهرا سبحانی، عضو تحریریه مجتهده امین
یک عمر، فرانسه را سرباز شیطان میدانستیم!
دروغ چرا؟!
گاهی وقتها هم آن را، خودِ شیطان میخواندیم. اگر چه لقب "شیطان اکبر"، در هر صورت برازندهی آمریکا بوده و هست؛ اما بعضاً میدیدیم که از اکبرشیطان خودمان، هم گوی سبقت را ربوده!
مثلاً با خونهای آلوده، بدبختی ویروس ایدز را به چندین کشور جهان، از جمله ایران، پیشکش کرد. یا با فروش سلاح به صدام، مرام نداشتهاش را هرچند پوشالی، بی اعتبار کرد.
این اواخر هم شد ظلامٌ علی ظلام!
ازدواج با محارم را به رسمیت شناخت و در زنازادگی هم رتبهی دوم جهانی را کسب کرد!
حتی لودگیاش به اسم "آزادی" را هم به پای شیطان صفتیاش نوشتیم. گرچه هیچ وقت نتوانستیم دیاثتش را با تعصب به هولوکاست و یهودیت، جمع ببندیم. با این حال در تقسیمات مکتبی خود او را مرید شیطان، میپنداشتیم.
تا رسیدیم به تز روشنفکری این روزها و فهمیدیم که "خود غلط بود آنچه می پنداشتیم"!
چون با توهین به پدرمان، که نه، بلکه به خودش، ثابت کرد که شیطان هم از او بیزارست.
در حدیثی، از امام صادق علیه السلام آمده است:«هركس سخني بگويد بر ضد يك مؤمن و بخواهد با آبروي او بازي كند و هتك حرمت كند، خدا او را از تحت عبوديت و ولايت خود خارج مي كند و تحت ولايت و عبوديت شيطان مي كند؛ ولي شيطان هم او را نمي پذيرد.» *
برای فرانسهیِ مرید شیطان،
میتوان بدبختی بالاتر از این تصور کرد که مطرود طرد شدهای به اسم شیطان باشد؟
* روي علي مؤمن رواية يريد بها شينه وهدم مروته ليسقط من أعين الناس.أخرجه الله من ولايته إلي ولاية الشيطان فلا يقبله الشيطان.
الكافي - الشيخ الكليني، ج 2، ص 358
#پویش_نوشتن
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
9⃣پویش بانوان حامی رهبر
🔰دنیای وارونه
✍️زهرا محب حیدر، عضو تحریریه مجتهده امین
کلاس اولام مصداف بود با نبرد میان سرعت نور و سرعت پیشرفت ایران! "نان دادن بابا"جزء اولین جملههای یادگیریام بود.
نمیدانم من و همسن و سالهایم، چه اندازه، این تعریف از بابا را، باور داشتیم؟! اما مثل بقیهی چیزهایی که باید یاد میگرفتیم، به خاطر سپردیم و تکرار کردیم چون معتقد بودیم حکم کلیدِ یادگیری ما را دارد.
بعدها با سرک کشیدن به کتابهای غیر درسی، به چیزی فراتر از "نان دادن بابا" رسیدم؛ یعنی همان هویت!
اگرچه، شیپورچیهای فمنیست وقت و بی وقت سد راهم میشدند؛ اما استدلالهای پوچشان، نتوانست قانعام کند که سرکار بروم! چون در فراز و فرود چراهایم باز هم میرسیدم به پیوند مستقیم بابا و اصالت! یعنی همان راه درستی که هیچ اما و اگری روی آن نباشد!
وقتی کلاس چهارمی شدم، به لطف پدر، با این حدیث از پیامبر(ص) آشنا شدم که «یاعلی! من و تو دو پدر این امت هستیم....»
همین مرا بس بود تا به این باور برسم که روح هم مثل جسم، پدر می خواهد تا اصالت اندیشه، حفظ شود و راهنمای جسم باشد برای درستی.
همانی که هیچ اما و اگری در آن نیاید، درست در نزدیکی قداست اندیشه و اعتقاد.
گذشت و رسیدم به مسئله ی ولی فقیه که استمرار حرکت انبیاست! و اگر جامعه را خانواده در نظر میگرفتم ولی فقیه حکم پدر آن خانه را دارد؛ مگر بهتر از این میشد!
پدر جسم، پدر روح، پدر جامعه!
پدرانی که هر کدام قصهی مهری دارند به بلندیهای تاریخ! حالا اما کار روزگار را ببین که برای سگی مثل فرانسه که سالهاست زنازادگی شده صفت بارز او و شرافت را به اسم آزادی لگدمال کرده، باید از دریای پاک بابا بگوییم، هرچند که خوب میدانیم دریا با پوزهی سگ نجس نمیشود.
دعوای ما با این دنیای وارونه زمانی اوج میگیرد که تاریخ، تاکید دارد که خاری مثل معاویه هم برای از بین بردن اثر پدر، چهل سال، بر روی منابر به حضرت پدر توهین کرد تا نورش خاموش شود. غافل از اینکه وَاللهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کرِهَ الْکافِرُونَ
متخصص تاریخ و نسب شناسی نیستم ولی تحقیق نکرده هم می توان نسبت اشتراک این هتاک ها را با هتاکی مثل معاویه، آن هم بعد از گذشت قرنها یافت. و آن چیزی جز بغض زناکاران نسبت به امیرمومنان و اولادش علیهم السلام نیست.
#پویش_نوشتن
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
🍃عادت کردهایم
✍️زهرا نجاتی
عادت کردهایم خیلی وقتها کلاههای گشادی برسرمان برود؛اما این حجم از قیمت و پارچه، رسما تحقیر ملت است.
انگار کسی پشت پیشخوان یا مثلاً دوربین همین فیلم نشسته و دارد قاهقاه به سادگی عدهای میخندد که قرار است برای نیم متر پارچه با ظاهری شگرف، بیست و سه میلیون پول بدهند.
بخش دیگر تحقیرش، همین قضیه مسخره ارسال رایگان است.
یعنی کسی که آنقدر بی غم باشد که بیست و سه میلیون پول بیزبان بدهد و در ازایش، یک شلوار پاره تحویل بگیرد که دراوج گرانیها، شاید سیصد تومن پول پارچهاش باشد، برایش اهمیتی دارد که برای ارسال، چهل هزارتومان بدهد یا ندهد؟
میبینید این کاری است که رسانه و فرهنگ مد با ما میکند. همهی ما را بازی میدهد، استانداردسازی وشخصیت سازی میکند و مشتی آدم که ثروت دارند، بازی میخورند اما اگر گفتید برای بقیه چه اتفاقی میافتد؟
بله درست حدس زدید. بقیه دچار فقر کاذب یا احساس فقر میشوند. یعنی فارغ از کسانی که حقیقتا به فقر دچارند، عدهی زیادی هم در جامعه هستند که به حسب رفع نیازهای اولیه وحتی ثانویهشان فقیر نیستند، اما به حسب اینکه در رسانهها، تبلیغات و اجناسی میبینند که به آنها نیاز مبرم ندارند اما دلشان میخواهد که بتوانند خرید کنند، چرا؟
چون احساس میکنند که نمیتوانند بخرند، پس احساس فقر میکنند و این چنین میشود که بعضی ازما، دچار احساس فقرتمام نشدنی، شدهایم.
هرچه میخریم و میپوشیم و میبینیم و میخوریم، احساس بینیازی، نمیکنیم. چون دائم به ما اینطور القا میشود که اجناسی هم هستند که هنوز نداریمشان و لو اینکه خریدشان در نگاه اول احمقانه به نظر برسد.
اینجور وقتها از زاویهی دید آن سرمایهداری که این مدها را ایجاد میکند، همهی مصرف کنندگان، احمق و ساده به نظر میرسند. چیزی شبیه همان گوسفندهایی که در پروتوکل یهود آمده.
حالم بد است از تصور توهین به مردم مملکتم. کاش کمتر ساده باشیم! کاش بازی نخوریم! کاش سواد رسانه داشته باشیم! کاش گنج گمشدهی قناعت، به دامنمان برگردد! همین...
#سبک_زندگی
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
0⃣1⃣پویش بانوان حامی رهبر
🔰نگویید نگفتیم و ننوشتیم؟!
✍م.حیدریانمنش، عضو تحریریه مجتهده امین
چه بگویم وچه بنویسم؟
اصلا بنویسم یا ننویسم ؟
فکر میکنم وقتی تاریخ تکرار میشود
وقتی حافظ جانمان فکر این روزها را کرده و گفته:
ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست
عرض خود میبری و زحمت ما میداری
دیگر من چه بنویسم؟
اصلا برای کسانی که نمیخواهند ببینند و بشنوند و درک کنند.
لَهُمْ قُلُوبٌ لا يَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْيُنٌ لا يُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا يَسْمَعُونَ بِها
آنان دلهايى دارند كه با آن حقّ را درك نمىكنند و چشمانى دارند كه با آن نمىبينند و گوشهايى دارند كه با آن نمىشنوند.
چه بگویم؟
خوب که فکرش را میکنم، آنان همانهایی هستند که میخواستند
أَنْ يُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ
نور خدا را با دهانهايشان خاموش سازند.
حالا هم با هر چیز که بخواهد رنگ خدا را انتشار دهد میجنگند و میستیزند.
پس چه بنویسم؟
شاید اُولئِکَ کَالاَنعام را بد ندانند
شاید بِل هُم اَضَّل را هم درک نکنند
اما مژدهشان میدهم، صدای شکستن استخوانهایتان شنیده میشود
به گوش باشید و به هوش که
خدا اراده کرده که نور خود را در هستی بگستراند،آقای ما، رهبر حکیم و فرزانه ما تنها یک جلوه این نور است
مواظب باشید
تا دیر نشده
هنر را بفهمید
و آن را بیارایید به زینت فهم
و آن را جلا دهید به نور
تطهیرش کنید به نور
رودخانه پرخروش تر از آن کس که به جهت مخالفش شنا کنید.
تاریخ را خوب ببینید و از آن درس بگیرید، بدانید نقشه ها و زمزمه هایتان هر چند شیطانی و بزرگ محکوم به شکست است چون خدا می خواهد
وَنُريدُ أَن نَمُنَّ عَلَى الَّذينَ استُضعِفوا فِي الأَرضِ وَنَجعَلَهُم أَئِمَّةً وَنَجعَلَهُمُ الوارِثينَ
ما میخواهیم بر مستضعفان زمین منّت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم.
نگویید نگفتیم و ننوشتیم!
#پویش_نوشتن
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
1⃣1⃣پویش بانوان حامی رهبر
🔰دراز کردن پا از گلیم
✍️فاطمه وجگانی، عضو تحریریه مجتهده امین
هرچه پا را فراتر از گلیمتان دراز کنید تحریم هایتان بیشتر میشود. شعار آزادی بیان سر میدهید ولی در عملتان تناقض و پارادوکس دیده میشود. نه تنها آزادی بیان بلکه توهین و تحقیر شخصیت ها در کلام و افعالتان هست.
مشخص است هر کسی حقارت درونی دارد دیگران را تحقیر میکند و این در شما نمایان است.
بیش از پیش پرده از شخصیتتان برداشتید. به دنبال هویت ملیتان باشید این شیطنتها برایتان سودی ندارد.
قدرت ندارید که هیچ بدانید عزت هم ندارید. از همه جا رانده و مانده شدید. بهدنبال درشکه های منافع خود در اروپا باشید که شما را بهعنوان حداقل همکار قبول کنند. اینجا کسی ترهای برایتان خرد نمیکند.
انگشتانتان را مثل اختاپوست به همه جا گره کردهاید؛ اما اینجا قلابتان به صید ماهی نمیافتد بروید چارهای بسازید.
دوباره بوی ماه پیروزی انقلاب اسلامی ایرانیان به دماغتان خورده است. کاریکاتوری بسازید از آن شاه خائن پهلوی که دست نشاندهی شماها بود و شکمهای شما را از سفرههای ما پر می کرد. کور خواندهاید دیگر بزم و بساط هرزهخوری خبری نیست.
ما قوی شدهایم به بذل خون شهدایمان، وجود رهبر حکیم و فرزانهای که از او می هراسید، حتی قاب عکسش خواب از چشمانتان گرفته است.
بیماری شما بیخدایی است، خود را درمان کنید و پا از گلیمتان فراتر نبرید.
#پویش_نوشتن
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
2⃣1⃣پویش بانوان حامی رهبر
🔰زهی خیال باطل
✍️مریم زارعی، عضو تحریریه مجتهده امین
سقیفه برپا کردند، فدک را غصب نمودند، زهرا سلام الله علیها را به شهادت رساندند، اما نورش را نتوانستد کم کنند.
سالها آوردن نام او گناه بود و دشنام دادن به او حسنه؛ اما نامش را نتوانستند محو کنند. بارگاه ائمه علیهمالسلام را تخریب کردند و زمینها را شخم زدند؛ اما نتوانستند راهشان را گم و نابود کنند.
سالهای متمادی امامی را در خانهاش زندانی کردند تا فرزندش را از بین ببرند، اما نتوانستند و امام حی ما غایب از نظرها شد.
کتابخانهها را آتش زدند، کتابها را غارت کردند تا نور و نام و راه پیشوایان دین را از بین ببرند. گذشت و گذشت، باز هم تلاش کردند، کلاه پهلوی را مد کردند و حجاب را کشف کردند. امام خمینی(ره) را به پاریس تبعید کردند اما انقلاب شد!
بهشتی و رجایی و مفتح و باهنر را کشتند تا ریشهاش را بخشکانند؛ اما روح شهادت پرورش یافت.میخواستند هفت روزه به تهران برسند، اما هشت سال سرکوب شدند!
انواع و اقسام انحرافها و شایعات را پخش کردند؛ اما ملت ما بیدارتر شد. دانشمندان را ترور کردند، سیل نخبگان به راه افتاد.
سرادر قاسم سلیمانی را چون نمیتوانستند متوقف کنند، از میان برداشتند؛ اما مکتب قاسم سلیمانی تشکیل شد.
چند ماه اغتشاش به راه انداختند و با انواع حیلهها و هزینهها خواستند مردم را همراه سازند؛ اما پایههای اعتقادات آزادیخواهان واقعی قویتر شد.
به زعم خود میخواهند با یک توهین ریشههای درخت تنومد 1400سالهی ما را بخشکانند اما زهی خیال باطل!
الحمد لله الذی جعل أعدائنا من الحمقی
شکر خدایی را که دشمنان ما را از احمق ها قرار داد.
#پویش_نوشتن
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
فربهگی مناسک، ممدوح یا مذموم؟!
✍️زهرا ابراهیمی، نویسنده حوزوی نوشت:
در سالهای اخیر مناسک مذهبی در کشور ما رنگ و بوی بیشتری گرفته و تقویت مناسک مذهبی هم از لحاظ کمّی و هم از حیث کیفی به وضوح قابل مشاهده است.
برخی از افراد معتقدند فربهشدن مناسک زمینهساز ترویج آموزههای دین است و میتواند اعتقاد مردم را تثبیت نماید. ضمن اینکه به اقتدار و انسجام اجتماع هم کمک میکند.
اما عدهای معتقدند فربهشدن مناسک نوعی قشریگرایی و توجه به ظواهر است و فرد و اجتماع را از بطن و حقیقت امور، تهی خواهد ساخت. این گروه فربهشدن مناسک را مساوی با ابزاری شدن آنها میدانند.
مناسک را میتوان به دو دستهٔ اولیه و ثانویه تقسیم کرد. منظور از مناسک اولیه همان مناسک دینی همچون نماز و روزه است که تبعیت از آن الزامی و راهی برای سنجش میزان دینداری مردم است. مناسک اولیه فرم ثابتی داشته و حدود و ثغور آن نیز در شرع مشخص شده است.
منظور از مناسک ثانویه یا همان مناسک مذهبی مناسکی است که فرم ثابتی ندارند، دارای تعدد و تکثرند و در عین حال اجباری در انجام آن نیست. مناسک زیارت و عزاداری و بزرگداشت شهدا را میتوان از این دسته دانست.
در سالهای اخیر شاهد فربهشدن مناسک مذهبی بودهایم. علت فربهشدن این مناسک را میتوان عوامل اجتماعی، سیاسی و فرهنگی دانست.
یکی از مناسکی که در این چند سال اخیر به مناسک مذهبی اضافهشده جریان برگزاری مراسم برای شهید بزرگوار سردار قاسم سلیمانی است. برخی این مراسمات را مصداقی از فربهشدن مناسک دانسته و آن را امری صرفاً سیاسی تلقی کرده و قدیس سازی را نتیجهٔ آن میدانند برخی دیگر به لزوم و ضرورت این مناسک اعتقاد داشته و بر این باورند که این منسک هرساله باید با شور و هیجان بیشتر و بهتری از حیث کمی و کیفی برگزار گردد.
فربهشدن مناسک را نه میتوان بهخودیخود امری مذموم تلقی کرد و نه ممدوح بلکه متناسب با پیامدهای مثبت و یا منفی که در پی دارد میتوان آن را ارزش و یا ضد ارزش معرفی کرد.
از جمله پیامدهای مثبت این بزرگداشت، تقویت انسجام اجتماعی است بدین معنا که بهواسطه این مراسم همه مردم حول محوری به نام شهید گرد هم میآیند و این گردهمایی انسجام بیشتر را نتیجه میدهد.
علاوه بر این تجدید حیات اجتماعی و تزریق روح معنویت را میتوان از دیگر فواید مثبت آن دانست. انتقال معارف و آموزههای دین، بازتولید مفاهیم دینی همچون مبارزه با ظلم و تقویت شهادت گرایی و عدالتخواهی، بیداری فطرت و کاهش غفلت همچنین آمادگی احساسی مردم برای دریافت حقایق دینی نیز در سایهٔ همین مناسک و مصادیق آن نصیب مردم میشود.
متن کامل در خبرگزاری حوزه
https://hawzahnews.com/xc47c
#پویش_نوشتن
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
💠سخنی با رهبرم
✍️ دکتر زاهره سادات میرجعفری
متنی که قرار بود اگر فرصت سخنرانی یافتم در محضر رهبر بخوانم اما نشد!
انقلاب اسلامی ایران روح تازهای را در کالبد اجتماعی سیاسی نیمی از پیکره این اجتماع دمید تا فارغ از دیدگاههای متحجرانه پوسیده و مبتذل غربی به جایگاه واقعی خود که به بهانه آزادی از آن محروم شده بود بازگردد.
رهبرا فرمودید الگوی سوم زن مسلمان
الگوی نه شرقی نه غربی، شاهراهی برایمان باز شد و افق دیدی پرشور ترسیم. تلاش مضاعف کردیم، همسرداری و مادری و تلاش علمی در کنار هم ساده نبود اما ثابت کردیم ما میتوانیم. وقتی کودکانمان که از آب و گل درآمدند در کنار جهاد همسرداری و فرزندآوری در جهت تحقق الگوی سوم زن مسلمان به جهاد علمی و عملی، کنشگری پرداختیم. هرچند با سقفهای شیشهای متعددی مواجه شدیم که تلاش ما برایش اهمیتی نداشت و ساختارهای خانوادگی اجتماعی حکومتی که اصلا آمادگی پذیرش چنین الگوی را نداشتند.
رهبرا فرمودید تمدن نوین اسلامی
و باز افق دید بینالمللی وسیعتر را به رویمان گشودید. چشماندازی امید بخش جهت ایجاد نظم نوین جهانی در سایه ظهور مهدوی، آن هنگام که زن امروزی در افسون رقابتها و چشم و هم چشمیهای زیبایی و تناسب اندام روح و بدن خود را پیش از پیش خسته و بی رمق میکند تا مگر چشم هوس آلودی را سیر نماید. ما بهدنبال اثبات اندیشه زهرا گونه برآمدیم تا به جهانیان بگوییم تمدن آینده بشری در دستان مادرانی است که حاج قاسمها را در دامن خود می پرورانند که تا مدتها نام و یادش لرزه تن استعمارگران خواهد بود. همچنین در صحنه علم و عمل با انتشار کتب و مقالات بینالمللی به جهانیان ثابت کردیم که این میتوان در پرتو آموزههای اسلامی بزرگ اندیشید و مرزهای دانش را در هم نوردید و حضور بانوان محجبه در پایگاههای علمی دانشگاهی جهان خود به تنهایی دافع تمامی نقشههای سرکوبگرانه بود که تغییر نگرش افراد نسبت به ایران و اسلام برایمان کافی بود هرچند حمایتهای مادی و معنوی از این فعالیتها بسیار اندک بود.
رهبرا فرمودید جهاد تبیین در صحنه سیاسی اجتماعی و ظیفه حساس دیگری را احساس کردیم« لئن شکرتم لازیدنکم »
وای بر ما اگر روایتگری نکنیم و یادآوری نکنیم، نعمت انقلاب را برای فرزندان و نسلهای آتی، چه خواهد شد ؟
شروع کردیم از گفتن قصههای حماسی مادرانه گرفته تا روشن کردن ذهن نوجوان محصور در رسانه، زینب وار. گروههای تبیینی را در زمینه شناسایی دستاوردهای انقلاب برای زنان گسترش دادیم و روایتگری را هر چند کوچک و محدود. هرچند از نبود عزم ملی برای سرمایهگذاری در عرصه روایتگری بینالمللی دلمان گرفت.
رهبرا فرمودید روایتگری و الگو سازی، مادران و همسران شهدای امنیت را دیدیم که زینبگونه با تمام طعنهها و کنایهها باز هم پای این انقلاب ایستادند و از نامردی هم وطن فریب خورده خود هرچند دلگیر شدیم از بار دگر کشیده شدن چادر مادرمان بهدست غافلان این روزگار؛ اما بیش از پیش مصمم به تلاش برای تغییر نگرش نسل پاک فریب خورده تحت سلطه هژمونی رسانه شدیم
رهبرا فرمودید جهاد فرزند آوری
سعی کردیم با استعانت و توکل به ربوبیت و رازقیت الهی باوجود طعنه ها و تحقیرها، از خواهشهای مقطعی برای دستیابی به اهداف متعالی صرف نظر کرده و پرورش دهنده نسل مقاوم و صبوری برای آیندگان باشیم، هرچند حمایتهای مادی و معنوی بسیار ضعیف بود.
رهبرا فرمودید مقاومت اقتصادی و تولید ملی وما با تدبیر وظیفه سخت مدیریت اقتصادی خانه را به جان خریدیم. سعی کردیم با اصلاح الگوی مصرف از تولید ملی حمایت کنیم.
دلمان میسوزد برای فرهنگ و تمدن اصیل اسلامی، دلمان میسوزد برای کم رنگ شدن فرهنگ فاطمی در سرزمین شیعه منتظر پرور!
رهبرا! ما جان برکفانت دلمان میسوزد برای ذهن و قلب دختران این مرز و بوم محصور در ارزشهای لیبرالی حاکم
برای خواهرانی که معنای آزادی را آزادی حصار تن میدانند و ارزش خود را در اغوش رایگان پنداشتند.
دلمان میسوزد برای سردرگمی هویت زنان ایرانی در این هجوم جنگ شناختی گسترده،دلمان میسوزد برای ارزان فروخته شدن جنس زن در دنیای سرمایه داری، دلمان میسوزد برای فراموش شدن رسالتهای زینبگونه و نبودن گوش شنوایی برای مطالبات بهحق زنانه
برای فراهم نبودن فضای حکمرانی زنانه و ساختارهای نامتناسب جنسیتی
برای سقفهای شیشهای مردانه حتی در ساختارهای علمی و فقاهتی.
برای سیاستهای بالادستی اجرا نشده و معطل مانده. برای الگوی سوم تحقق اهداف نیافته. برای فضای مجازی رهاشده. برای عدم وفاق و ساماندهی گروههای انقلابی، برای ندیدن همتی برای گفتمانسازی و جریانسازی بانوان انقلابی و...
در آخر ما بانوان فعال انقلابی عهد میبندیم که تا پای جان گوش بهفرمان شماییم و نسل ما نویدآور نسل ظهور خواهد بود.
#پویش_نوشتن
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
مجله افکار بانوان حوزوی
🔰 در مجلهی🖐افکار 🖐🏻 بانوان🖐🏼 حوزوی🖐🏽 بانوان از نقاط مختلف کشور، دور هم جمع شدهاند تا از دنیای مادری، همسری، کنشگریهای اجتماعی و...قلم بزنند.
✔️✔️ ☆شما هم دعوتید☆ 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/666566766C3a95d83645
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
هدایت شده از نویسندگان حوزوی
🔰تحریف پوشش زنان ایرانی در سریالهای تاریخی
✍️ فاطمه میری طایفه فرد، کارشناس ارشد تاریخ اسلام
▪️متأسفانه در سریالهای تاریخی شاهد هستیم که یک نوع پوشش خاص را به تمام اقشار جامعه نسبت میدهند، چیزی که گاهی به خاطر ناهمگونی سیرت و صورتِ سریال، نوعی دلزدگی ایجاد میکند.
▪️آنچه مهم مینماید؛ احساس خطر کردن در برابر فرهنگ عفیفانه و تاریخی کشورمان است که با پوششی از رنگ و داستان در قالب سریال به خورد مخاطب داده میشود.
▪️به استناد تاریخی، پوشش زنان ایرانی در ادوار مختلف و با ادیان و گرایشهای متفاوت، همواره عفیفانه و در بستری از ستر و پوشش بوده است.
🔗 مطالعه یادداشت در سایت فکرت
#پویش_نوشتن
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
📌ستون بیفرهنگی
✍🏻 زهرا کبیری پور
در جایی میخواندم انگلیس ستون سیاسی، آلمان ستون اقتصادی و فرانسه ستون فرهنگی اروپا است.
اینکه هر سه ستون اکنون در مقابل نظام جمهوری اسلامی ایران صف کشیدهاند، مصداق عدو شود سبب خِیر اگر خدا خواهد است.
لازم نیست برای درک این مطلب به گذشتههای خیلی دور بروید. کافی است اتفاقات همین چند ماه اخیر را مرور کنید.
هرجا این ستونها آمدند و مقابل ملت ما صف کشیدند، اتفاقات به شکلِ زیبایی به نفع ما چرخید.
همین چند ماه پیش بود که حضرت آقا در تجمعات و گعدههای جَوزدگان و مُغرضان در توئیتر و اینستاگرام مورد اهانت قرار میگرفت، حالا شما ببنید اهانت یک نشریهی زرد و وقیح فرانسوی چه خروشی در دل ملت ایران ایجاد کرده است، همانطور که اهانت این نشریهی سخیف به چهرهی نورانی پیامبر اکرم اسلام جوشش و خروشِ بینظیری در دل امت مسلمان ایجاد کرده بود.
آنکه مرد مبارزه است، در میدان حاضر میشود نه اینکه از پنجرهی خانهاش با بد و بیراه گفتن مبارزه کند.
نامردی و بیفرهنگی در ذات کشور فرانسه است، حالا هر چقدر هم که آن را ستون فرهنگی بخوانند.
حضرت آقا پیر، مراد و بابایِ تمام مردم ایران است. اگر دلش را دارید بسمالله، این شما و این هم تمام ملت ایران.
#مقام_معظم_رهبری
#پویش_نوشتن
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
▪️تشییع یک عاشق
✍️زهرا حاج محمدی
صورتت را ندیدم، اصلا صورتی در کار نیست تا آن را تماشا کنم. از تمام استخوانهای بالا و پایین یک بدن، یک یا چند تکه را بیشتر با خودت نیاوردهای. نمیدانم در این تابوت جز دو سه استخوان و مقداری پارچهی پوسیدهی یادگار مانده از پیراهن و شلوار خاکستری پاسداریات چه چیز دیگری میتواند جا گرفته باشد. حتی مانند برادران دیگرت؛ پلاک هم به همراه نداری که اگر داشتی، گمنام نمیماندی و امروز پدر و مادری، همراه با خواهران و برادران، پیش پایت نشسته و سوگوارت بودند. آنها بودند تا تسلیتِ آمدهها را جواب داده و همدلی و همراهیشان را پاسخی درخور بدهند اما این یک پلاک هم از تو دریغ شده است.
پس تو چه همراه داری؟ اگر بگویم هیچ، به تو ظلم کردهام و اگر بگویم همه، به گمنامیات. ۱۵ ساله بودنت را هم آزمایشها ثابت کردهاند چون هیچ همراهی نبوده تا بر ۱۵ ساله بودنت گواهی دهد یا سندی که شهادت دهد زادهی کی و کجایی و اسم و رسمت چیست.
نگرانم که در تابوتی با این بزرگی حتی تکه استخوانی از جمجمهای هم در کار نباشد که اگر بود لابد شناختات شدنی میبود اما وقتی با یک عنوان ساده "شهید گمنام ۱۵ ساله" پس از بیش از ۳۰ سال که این ۳۰ هم باز عددی تخمینیست، از تو یاد میشود، یعنی دربارهات هیچ نمیدانیم جز آنکه شهید هستی.
از خودم میپرسم من امروز به تشییع "که" آمدهام؟ همو که مانند معشوقش قابل شناسایی حتی برای خواهر و دخترانش نبود. همو که مانند مولایش سر به بدن ندارد. همو که مانند دلدادهاش لباس بر تن ندارد، همو که به عشق امامش در عنفوان نوجوانی و در شرایطی که هنوز شرع؛ واجبات و محرماتش را بر وجودش سفت و سخت نکرده و جا دارد برای فرار کردن از زیر مسئولیتهای دینی چون نماز و روزه و پرهیز از نامحرم، پا در رکاب ذوالجناح نهاده و در میدان یکهتازی کرده تا آماج تیرها و مهمات بهروز دشمن آن روز ایران قرار گرفته است.
خدایا اینان کیانند؟! سرباز وظیفه بخوانیمشان که هنوز تا رسیدن به قامتِ یک مرد جنگاور که زمان اجباریاش فرارسیده باشد، سالیان دور فاصله است. حزباللهی بخوانیمشان که خیمهی ولایت هنوز فرصت مشق کردن به آنها را نیافته. عاشق بخوانیمشان که مرزهای عشقوزیِ یک نوجوان ۱۵ ساله از زمینِ بازی و سینما و اردوهای دورهمی بالاتر نمیرود. دیوانه بخوانیمشان که گوی سبقت را از پیران طریق و روندگانِ هالکِ واصل ربوده و قرعهی تهذیب نفس و مراتب سیر و سلوک را به نام خود به ثبت رساندهاند...
پس اینان کیانند؟! شاید یک مجاهد الیالله که "خمینی" را تنها در قاب تلویزیونهای سیاه و سفید آن روزها دیده، با صورتهایی همگی شبیه به هم ـ درست مانند تصاویر "فهمیده"ی ۱۳ ساله ـ و پیچیده شده در لباسهای گشاد و بلند خاکستری مزین به نام "پاسدار" که مسیر قاسم و عبدالله را دنبال کردند. برای اینان دستور و اجازهی فرماندهی میدان، معنای ولایت مطلقه میدهد. اینان گوش به فرمان هستند تا میان رفتن و ماندن یکی را انتخاب کنند اما شگفتا که همواره رفتن را برمیگزینند.
پ.ن: آئین تشیع و خاکسپاری این شهید گمنام روز دوشنبه 19 دی ماه از میدان بهارستان تهران، مدرسه عالی شهید مطهری به سمت سازمان برنامه و بودجه برگزار شد.
#پویش_نوشتن
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
🌱چای آلبالویی مادر
✍️زینب سیدمیرزایی، مدرس حوزه
هر صبح که زمین صورتش رادر آبشار اذان میشوید، بانوی خانه سرِچشمهی سپیده وضو میگیرد و نماز بندگی میگزارد.
بانوی خانه چای عاشقی دم می کند، سفره مهربانی میگشاید، سفرهاش بوی نان تازهی مادری میدهد.
وقتی بر ساحل لبخند خستهاش مینشینی، خستگی دنیا از یادت میرود این را از طعم چای آلبالویی رنگی که جلویت میگذارد، میفهمی. بانوی خانه فاصلهها را به هم " کوک" میزند و دلها را به هم میدوزد. او فرشته پیوند زمین و آسمان است. بانوی خانه به وقت نیایش از باغ آسمان برایت گل میچیند و تو عطر آن را تا پان عمر در زندگیات حس میکنی.
بانوی خانه، ایمان بار میگذارد و باچاشنی تربیت، مزهدارش میکند. صبر میکند، وقتیکه خوب جا افتاد، سفرهای به گستره عشق میگشاید. عطر دستپختش تا چند کشور آنطرفتر راهم فرا میگیرد. تا حدی که همه دنیا بر سفره بهشتیاش مینشینند.
بانوی خانه زنی شهید پرور است، دستپختی به طعم مقاومت و آزادگی و امنیت دارد درست مثل مادر شهید سردار سلیمانی، مادر سید روح الله عجمیان و آرمان و دیگر مادران و همسران شهدا.
بانوی خانه، کلید دار مقتدر بهشت است که به اذن و رضای او میتوانی گام در بهشت زهرای سعادت بگذاری. بانوی خانه عاشق است و عفیف، مهربان است و نجیب. بانوی خانه جادههای انتظار را برای آمدن عدالتگستر مهربان آماده می کند، او اهل دیار ولایت است و خانه زاد خانهی مادر هستی، فاطمه زهرا سلام الله علیها است.
#پویش_نوشتن
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆کار بسه یه کم بیا استراحت کنیم.
✍️مرضیه رمضانقاسم
موفقیت بدون سختی و شکست بیمعناست.
پس دلسرد نشویم، اجازه ندهیم افکار منفی فلجمان کند. یادت باشد که ما توانمندیم.
شیرینی موفقیت به اشک و عرقهایی است در رسیدن به آن میریزیم.
ما فقط وظیفه داریم همهی سعی و تلاشمان را بکاربگیریم اما اینکه برنده میشویم یا نه، با ما نیست بلکه مهم تلاش ماست.
ممکن است تلاشمان به موفقیت منجر نشود
اما هیچوقت منجر به حسرت نخواهد شد.
الهی همیشه مثل روز برفی باشیم تا همه با دیدنمان به وجد آیند.
امیدوارم برف شادی و خوشبختی بیخبر رو سرمون بباره.
سپید بخت بمونید الهی.
الحمدلله بالاخرهشهرِماهمبرفی شد❄️
آقای من بیخبر به دیدارم بیا یابنالحسن
#پویش_نوشتن
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
❗️زنگار فرهنگی را زدودنم آرزوست
✍🏻 فاطمه شکیب رخ، دانشجوی دکتری تاریخ تشیع
چند روز پیش که دفتر نشریهای مقالهی بنده را تنها به دلیل عدم نثر روان نپذیرفت، درصدد برآمدم که که با تغییر سبک نوشتارم برای کسب رضایت داوران قدم بردارم، استاد راهنمای مقالهام که نویسندهای عالم و سرشناس است برایم نوشت؛ دخترم اینکه نوشتار تو را به علت سبک نگارشات نپذیرفتهاند دلیلی برعیب قلم تو نیست، زیرا همانطور که هر ذهنی یک فکری دارد و هر دستی یک خطی، قلم تو نیز روش خود را پیدا کرده است، آن را همانطور که هست بپذیر و پرورش بده!
دنیای نوشتن چقدر شبیه دنیای کنونی است، تصورهایی که ما از باورهای خود داریم و در برابر آن دیگران را متهم به کم فهمی میکنیم؛ براساس همان باورهای خود محورانه، انگشت اتهام را به سوی دیگران میبریم، قضاوت میکنیم، نتیجه می گیریم و نتایج تصوراتمان را به افراد انتقال میدهیم. عادتمان شده که همه باید شبیه ما فکر و اقدام کنند و اگر کسی متفاوت از پندار ما بیاندیشد از دایرهی رفتار صحیح خارج می شود! جالب آنکه تمام این تصورات و رفتارها برآمده از فرهنگی است که در گذر زمان مورد انواع تجاوزهای فرهنگی قرار گرفته است و اکنون در بسیاری ازعرصه ها حتی در ساحت علم نیز خودنمایی می کند. حال آنکه فرهنگ در جوامع نقشی همچون مادر را به عهده دارد پس اگر مادر دارای فضائل اخلاقی و روحی نباشد فرزندان در محیطی ناشایست رشد می کنند و در صورت تعدد آنان نیز دردی از جامعه بر طرف نمیشود و بلکه مشکلی بر اجتماع افزوده میگردد.
یکی از تششعات فرهنگ والا، پذیرش منطقی گونههای رفتاری و عملی مختلف در جوامع انسانی است که از مهمترین عوامل ایجاد سازگاری و زندگی توام با امنیت در کشورهاست، همین منش و عادت فرهنگی در سرزمینهایی مانند اندونزی با وجود اقوام، مذاهب و نژادهای گوناگون سبب ایجاد آرامش نسبی و به عبارتی کمتر دردساز برای دولت ها و مردم شده است.
به یاد دارم که در یکی از سخنرانیهای رهبر انقلاب، یکی از دغدغههای اصلی ایشان مسئله فرهنگ بیان شد، موضوعی که به رغم اهمیت بسیار، همیشه مورد تغافل دولتها و نهادهای فرهنگی کشور است. حال آنکه ارتقای فرهنگی جامعه و رشد فکری مردم، نتایج بسیاری در عرصه های مختلف اجتماعی را به همراه دارد؛ در اقتصاد، آموزش، سیاست، خانواده و غیره، رشد فزاینده و راندمان کیفیت زندگی را بالا می برد. در همین موضوع خانواده چقدر فرهنگ پذیرش یکدیگر به ایفای نقش سالم خانواده کمک می کند؟ و یا در اجتماع چقدر احترام به تصمیمات و یا تفکرات دیگران سبب کم شدن تنش ها و رخدادهای اجتماعی می شود؟ آیا وقت آن نرسیده که فکری به حال فرهنگ حاکم و پر تنش مردم کشورمان کنیم؟ و یا برنامهای در جهت ارتقا و زودودن زنگارهای فرهنگی جامعه به عمل رسانیم؟ دهها همایش و فراخوان برای فلان موضوع غیر کاربردی علمی میدهیم و میلیاردها سرمایه ملی را وقف آن میکنیم اما آیا برای دغدغههای سکارندار انقلاب که همیشه با نگاه تیز بین خویش کاشف مسائل انسان پرور بوده، نیز همایشی سازنده و مثمر را برگزار کردهایم؟ آیا دغدغهی فرهنگ برساخته امروزی ما را نیز دچار نموده است؟
#جهاد_تبیین
#پویش_نوشتن
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
📌نوک پیکان دشمن
✍زینب نجیب
امروز نیز رهبر معظم انقلاب با توجه به شرایط جامعه، دیدبانی جبههی مقابل و تشخیص جهت شلیک دشمن، بار دیگر از اولویتها سخن راندند و پس از اشاره به تکرار این سفارش در برهههای مختلف به اهمیت آن پرداختند و تأکید کردند: « دشمن در رأس نقشههایش، تبلیغات است. به قول خودشان پروپاگاندا. علاج پروپاگاندا تبیین است؛ از زبانهای مختلف، از حنجرههای مختلف، با تعبیرات مختلف، با ابتکارات مختلف. وسوسهای را که روی آن جوان و نوجوان اثر میگذارد چه چیزی میتواند برطرف کند؟ باتوم که نمیتواند برطرف کند، آن وسوسه را تبیین میتواند برطرف کند».( 19 دی 1401، در دیدار با مردم قم). اینکه رأس نقشهی دشمن تبلیغات است یعنی دشمن در عرصههای دیگر فعال است اما زخم اصلی را با نوک پیکان تبلیغاتِ مسموم وارد میکند. یعنی در عرصههای گوناگون در حال ضربه زدن است اما این ضربهها کارساز نبوده یا نخواهد بود اما در تبلیغات به تصرفاتی دست یافته است. حال، رهبری، راه مبارزه با آن را تبیین میدانند که با روشهای گوناگون به فراخور مخاطب و زمان و مکان باید تحقق یابد. اینک حکم، حکم جهاد است و راه، راه روشن تبیین. یک نفر با تبیین تاریخ تحلیلی، دیگری با اصول اعتقادی و تفسیر آیات و روایات، فردی با گسترش سواد رسانهای، گروهی با رفع شبهه، افرادی با تبیین سبک زندگی شهدا و خانوادهی شهدا و ارائهی الگوی مناسب به جوانان و عدهای با تبیین مطالبات شایسته و بجا و...میتوانند افسران موفقی در این عرصه باشند و افسران دیگری را تربیت کنند. اما به طور قطع از همهی اینها مهمتر، بستر صدور تبلیغاتِ مسموم است که امروز عمدهی آن در اختیار دشمن و زمین بازی اوست و به نظر میرسد سیاستگذاری در این حوزه، مسیر توفّق در این جهاد را تحقق و بلکه تسریع میبخشد.
#پویش_نوشتن
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
🥀مظلوم
✍️سیده موسوی
بعضی از مردم جهان مظلوم هستند؛ تمام درد و مشقت را به جان میخرند تا تسلیم نابخردان و جاهلان این زمانه نشوند.
حتی زمانش بشود جان سپر می کنند، خون هم میدهند.
رسم این دنیا بر این است که ظالم، مظلوم را پلهای برای ترقی خود قرار میدهد. تا استوار کند این قدرت و اقتدار بظاهر را ، اما پوچی مطلق است.
آن هنگامیکه مظلوم، توکل کند و دست به دعا سمت آسمان ببرد و شکایت کند آنچه بر او ظلم شده را، این همان رمز انهدام قدرتهای طاغوتی آنها خواهد بود.
مظلوم شاید تفسیری دارد؛ که از تفسیرش دل را برنجاند. ولی هر مظلومی ضعیف نیست؛ گاهی مظلوم ایران است اما قوی است.
«پرسیدند: حدّ توکل چیست؟
حضرت رضا علیه السلام فرمود:
اینکه با وجود خدا از هیچ چیز نترسی...
#پویش_نوشتن
#شهدا
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
❗️تفاوت
✍️زهرا نجاتی
تفاوت بین خانهداری با خانهنشینی را اگر تا قبل از فضای مجازی نمیشد توضیح داد، حالا خیلی راحت میشود بیان کرد.
هرچند همان زمانها هم مادران ما خانهدار بودهاند اما خانه نشین نه. خیلیهایشان در مکتبها درس میخواندهاند.
خیلیها اهل کارهای هنری بودهاند، خیاطی میکرده و میآموختهاند.
هرچندبه اشتباه عدهای و به خاطر تعصبهای بیجا و جاافتادن مفهوم تعصب به جای دینداری، بعضی نگاهها این شد که زن باید در کنج خانه بماند وفقط دستمال بکشد وظرف
بشوید.
دردیداراخیر رهبر، پنبهی این موضوع به خوبی زده شد. ایشان با صراحت از وظایف زن در خانه و جمع وظایف خانه و اجتماع، صحبت کردند.
حرفهایی که به خوبی به اندازهی چندین کلاس رشتهی مطالعات زنان، مطلب و درس داشت.
براساس آنها، وظیفهی زن فقط خانه داری نیست، اجباری هم نیست به اینکه حتی غذا بپزد. وظیفهی زن همیشه در اسلام، تمکین ازشوهر، بوده.
باقی هم عشق است. عشقی که بین زن و شوهر، جاری است، علاقهای که به کارها دارد. به شیردادن به بچه یا باقی کارها.
اگر زنی خواست. و انجام داد، خداوند با نر مرحمت به او مینگرد، نخواست و انجام نداد، عیبی ندارد، مرد نمیتواند مجبورش کند یا هرکس دیگری.
اما میدانی مشکل کجاست؟
مشکل ازجایی به وجود آمد که عدهای فکر کردند، خانه نشینی یعنی واقعا خانه نشینی.
از سویی هم تمدن به کمک آمد. ماشین لباس شویی، ظرفشویی، جاروبرقی.
وقت زن خالی شد، اما هویت زنانه مثل گلدوزی و خیاطی و قلاب بافی هم از او گرفته شد.
حالا بعضی ها هستند که تصویرشان از خانه داری ساباندن گوشه و کنار خانه است.
راستش را بخواهید، اینها فقط تلاش دارند با غلط توجیه کردن، برای اسلام دشمن بتراشند،
بر طبل فمنیسم بکوبند و حقوق زن را جار بزنند اما در واقع نه اسلام را فهمیدهاند نه زن را و نه خانواده را.
خانهداری، یعنی نه کلفت خانه، که؛
بانوی خانه بودن،
ازهمه چیزخانه، خبرداشتن.
دلآرام مرد بودن،
روانشناس و مربیبچهها بودن،
کارخانهی تولید انسان به معنای واقعیش بودن،
البته که هرکار و دوخت و دوز هم، به ازای هر حرکت، نگاه لطف خدا در پی دارد،نگاهی که خیلی کمتر از آن، نصیب مردها میشود، آن هم با شرایط دشواری، مثلا شب قدری باشد، دنبال رزق حلال دویده باشد.
راستش را بخواهی، اصلا اسلام، زن را دید، پیش از اسلام زنی در کار نبود.
راستش را بخواهی اساسا اگر خدا میخواست زن را خانه نشین کند، حجاب را واجب نمیکرد، زن در خانه که حجاب لازم ندارد.
راستش را بخواهی، اسلام خیلی تاکیدی بر کارِخانه برای زن ندارد، علی که امیر مومنان بود، درخانه عدس پاک میکرد.
اساسا اسلام زن را همپایهی مرد دانسته، بلکه بالاتر. مرد نمیتواند به خوبی مربی انسان باشد، مرد در خالقیت انسان، به قدر زن نقش ندارد...
اما باید مراقب بود اسلام را،مرد را، فرزند را، زن را، خانه داری را، خوب فهمید...
بیایید نگذاریم تا با دروغهایشان، مفهوم زن و خانواده را تحقیر و تحریف کنند.
#سبک_زندگی
#دیدار_رهبری
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI