eitaa logo
آفتاب حسن
25 دنبال‌کننده
64 عکس
4 ویدیو
3 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
یا مَن إلیهِ یَلجَأ المُتَحَیِّرون... درباره ی بیماری فراگیر کرونا از جهات و زوایای مختلف تا کنون، مطالب و سخنان متنوّعی گفته و شنیده شده که در جای خود مفید و قابل استفاده اند. آنچه در این مجال بدان پرداخته میشود، نوع مواجهه مبلّغین دینی با این بلای همه گیر از حیث رسالت تبلیغی ست که در قالب نکاتی عرض میشود؛ _ این بیماری با توجّه به ابعاد آن از مصادیق بارز "بلا" ست و مایه ی آزمایش. شیوع و گستردگی عجیب و غریب این بیماری در همه جای این دنیای خاکی و درگیر کردن همگان ، تلفات انسانی نسبتاً زیاد، اختلال زندگی عادی، عوارض پیدا و پنهان اقتصادی،فرهنگی،روانی و ... همگی حکایت از بأس و شدّتی کم سابقه برای اهالی این دنیا دارد. " و لَنبلونّکم بشیءٍ مِنَ الخَوفِ وَ الجُوعِ و نَقصٍ مِنَ الأموالِ و الأنُفسِ والثّمرات و بَشِّر الصّابرین " (۱۵۵ بقره) _ این بلا و سختی علی رغم شدّت آن، مورد منحصر به فرد تاریخ این کره ی خاکی نبوده و نیست.آنچه که مهمّ است نوع مواجهه با این مصیبت همگانی ست. مواجهه ای که در فرهنگ دینی در موارد مشابه از جمله قحطی و خشکسالی و بیماری های مسری، تعریف شده است. در مورد این بیماری هم علاوه بر تقوای فردی و اجتماعی در رعایت نکات بهداشتی و عقلایی، اصول محکم اخلاقی "تذکّر" و در پی آن "التجاء" و "بازگشت" به سوی خداوند وجود دارد که ریشه در بنیان های قویم اعتقادی دارد. " و لقد أرسَلنا إلی أمَمٍ مِن قَبلک فأخَذناهم بالبأساء و الضّراء لَعلّهم یَتضرّعون" (۴۲ انعام) آنچه که مهمّ است فارغ از هرگونه تحلیل علمی و پزشکی و یا نظامی و حتّی الاهیاتی از این بیماری و موارد مشابه ، نوع مواجهه ی با آن است.اگر ندانیم که منشأ این بیماری طبیعی بوده و یا منشا غیرطبیعی داشته و در راستای جنگ هدفمند بیولوژیک طرّاحی شده؟ اگر ندانیم که این مصیبت،عقوبت کدام گناه و معصیت است؟ و یا اصلاً عقوبت هست یا نیست؟ ولی میدانیم که در مصیبتی که رعب و وحشت یکی از ارمغانهای آن است، باید پناهی جست که امن باشد و آرامش را هدیه کند. اتّفاقا نسخه ی دینی ، اعراض از آلهه ی دروغین و توجّه به حضرت ربّ العالمین است. " ألا بذکرِ الله تطمئنّ القلوب " (۲۸ رعد) _ وقتی طبق قاعده ی قرآنی، سرمنشأ فسق و گناه، "خودفراموشی" و "خدافراموشی" و در یک کلمه "غفلت" است (۱۹ حشر) در مقابل، لازمه ی تربیتِ رب، تذکار و تنبّه و هشدار است که جلوه های متنوّعی دارد . وقتی غفلت، عام و فراگیر شد ، تذکار و زینهار هم به تناسب باید شامل و فراگیر باشد. و چه بسا یک بیماری به وسعت کره ی زمین ، هشداری به ازای همان غفلت عمومی باشد. بسیار کج فهمی و کج سلیقگی ست که عدّه ای بخواهند با لهو و لعب غفلت زا به جنگ هشیاری بروند و روایت صحیح و واقعی را به محاق ببرند. _ بزرگترین رسالت عالمان دینی به عنوان ورثه ی انبیاء، انتقال صحیح و به هنگام معارف دینی و انذار و تبشیر بجاست. با توجّه به نکات پیش گفته در موارد فراگیری بلا و سختی و شدّت، رویکرد تذکّر و تحذیر در تبلیغ دینی باید غالب باشد. باید جهت هدایت به سمت تنها پناه حقیقی و التجاء به او باشد. " و لن تجد من دونه ملتحدا " (۲۷ کهف) تبیین فلسفه ی بلا و آزمایش های الهی و توصیه به "صبر" و "توکّل"، "دعا" و مسئلت، "افتقار" و "استغاثه"، "استغفار" و "توبه"، "اضطرار" و "توسّل" به مقرّبین و حضرات معصومین (علیهم السّلام) و در امتداد این معارف، امیددهی واقعی (نه خیال پردازی های کودکانه)و بسیاری دیگر از این دست معارف در این فضا به خوبی فهمیده میشوند هرچند که انحصار در این فضای خاص نداشته باشند. _ در همه احوال و به ویژه شرایط شدّت و سختی باید به خداوند پناه برد و با او ارتباط داشت. باید اسباب و بهانه های ارتباط را فراهم کرد و با هر بهانه بدنبال جلب رحمت الهی بود. از جمله ی این بهانه های کارساز توجّه به خلق الله و دستگیری و همدلی با آنهاست. "ارحم ترحم " "احسان" نسبت به دیگران، "ایثار" و از خود گذشتگی، "مواسات" و "مواخاه"، انصاف و رعایت حال مؤمنین ،"انفاق" ، گره گشایی و دستگیری از بندگان خدا و ... از جمله معارف اخلاقی بلندی هستند که در جلب رحمت الهی نقش به سزایی دارند. در شرایط کنونی و با توجّه به رسالت تبلیغیِ عالمان دینی،یکی از راهبردهای تبلیغی، فراگیر کردن فرهنگ دینی پناه بردن به خدا و پناه شدن برای بندگان خداست. تبلیغِ انس و خلوت با پروردگار و ترویج فرهنگ اخوّت و برادری در میان جامعه ی مؤمنین و امّت اسلامی از ضروریّات است که البتّه مع الاسف با توجّه به تعطیلی اجتماعات دینی باید از طرق مجازی و ... بدان اهتمام داشت. eitaa.com/aftabhosn
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرّحمن الرّحیم مجلس اوّل _ شهرالطّهور برای ماه مبارک رمضان در روایات و ادعیّه، عناوین متعدّد و زیبایی بیان شده که برای درک موقعیّت و عظمت این ماه و بهره برداری مطلوب از این ماه، راهنمای خوبی هستند. ماه خدا، ماه مبارک، ماه ضیافت، ماه رحمت، ماه توبه و ... یکی از عناوینی که امام سجّاد (علیه السّلام) در دعای ورود ماه مبارک(دعای ۴۴ صحیفه) برای این ماه بیان میکند، عنوان است. ماه پاکیزگی از آلودگی ها در این آغازین روزهای ماه مبارک توجّه به این عنوان بسیار لازم و بایسته و در بهره گیری ما از این ماه بسیار مهم است. نکند این ماه بزرگ بر ما بگذرد و ما بهره ای از پاکیزگی و طهارت نبریم. نکند حال ما در پایان ماه مبارک به تعبیر مرحوم استاد صفایی مثل بچّه ای باشد که به تنهایی حمّام برود و در حمام فقط مشغول بازیگوشی بشود و بعد از ساعتی بدون آنکه تمییز شود بیرون بیاید. تفاوت قبل و بعد حمام او این است که فقط چرک هایش خیس خورده و دچار غروری شده که بله ما هم حمام رفتیم! کسی که آلودگی ظاهری پیدا میکند با شست و شو خود را تطهیر و پاکیزه میکند و چرک ها و کثافت های ظاهری را از خود جدا میکند. ماه مبارک رمضان هم دقیقا میخواهد همین کار را با جان ما بکند. ویژگیِ این ماه اینست که به شرط توجّه و حضور و رعایت احکام و آداب، جان ما را از آلودگی ها پاک و پاکیزه میکند. سؤالی که مطرح میشود این است که آلودگی های جان چیست که در این ماه از بین میروند؟ خیلی از ماها شاید بلافاصله بگوییم؛ گناهان همان آلودگی های جانند. بی شک گناهان و عادت به آنها اقذار و چرک های جان هستند که مانع تابش انوار هدایت میشوند و انسان را از تعالی محروم میکنند. امّا در پسِ هر گناه و معصیتی یک آلودگیِ اصلی نهفته است که در حقیقت زمینه ی آن گناه به شمار میرود و آن عبارتست از در فرازی از مناجات شریف شعبانیّه میخوانیم؛ "فشکرتک بادخالی فی کرمک و لتطهیر قلبی من اوساخ الغفله عنک" یعنی خدایا ما از تو شاکریم که دلهایمان را از پاک کردی. در اینجا امامان معصوم (علیهم السّلام) غفلت را با وصف اوساخ و چرک به کار میبرند که تعبیر بسیار قابل تامّلی هست.جان انسان با چرکِ گناه و البتّه غفلت تیره و کدر میشود. ماه مبارک رمضان با ویژگی های منحصر به فردش همچون پرهیز از بعضی ازمشغولیت های رایج روزانه و خلوت و ذکر و تلاوت و دعا و همه و همه فرصتیست برای تطهیر جان از آلودگی ها و اقذارِ جان که در رأس همه ی آنها و بی توجّهی به خداوند عالمیان است. بلکه باید گفت بهترین فرصت است. فانتهزوا فُرَصَ الخیر «شست و شویی کن و آنگه به خرابات خرام» برای تابش انوار لیلة القدر باید صفحه ی دل را در نهر رمضان شست. به شرط توفیق از باب تذکّر برای خودم و خوانندگان در پست های بعدی در این باب عرائضی تقدیم میکنم... ۱٤٤۱ eitaa.com/aftabhosn
بسم الله الرّحمن الرّحیم مجلس دوم _ بزرگترین فساد از بزرگترین موانع تربیت و رسیدن به کمال شایسته ی انسانی، است. طبق روایتی از امیرالمومنین (علیه السّلام) ، غفلت بیشترین ضرر را به انسان میرساند. الغفله اضرّ الاعداء. در روایتی دیگر از امام صادق (علیه السّلام) از غفلت به یعنی تعبیر شده که بسیار قابل تأمّل است و مثل همه ی فرمایشات حضرات معصومین (علیهم السّلام) دقیق و فنّی ست. ما معمولاً گناهان و جلوه های بیرونی آن را فساد میدانیم که درست هم هست ولی فساد اصلی و بزرگترین فساد در دل گناه نهفته است که عبارتست از غفلت و بی توجّهی که منشأ گناه و فسق و فجور میشود. زمینه ی اصلیِ گناه و معصیت، غفلت و بی توجّهی و فراموشی ست؛ بی توجّهی نسبت به مقام و جایگاه انسانی خودفراموشی و خدافراموشی غفلت از عواقب اعمال و کردار زشت و ... خداوند متعال در آیه ی نوزدهم سوره ی حشر مطلبی را بیان میکند که شبیه یک قاعده و فرمول است. میفرماید؛ "و لاتکونوا کالّذینَ نَسُوا اللهَ فأنساهم أنفسهم اولئک هُمُ الفاسقون" همانند کسانی نباشید که خدا را فراموش کردند و خداوند هم آنان را دچار خودفراموشی کرد. آنان همان فاسقانند. اوّل سپس و در مرحله ی بعد فسق امثال بنده از آخر میبینیم و حال آنکه قرآن که کتاب هدایت است به ریشه ها میپردازد و لذا موشکافانه و دقیق زنهار میدهد. واضح است که غفلت به معنای جهل و ندانستن نیست. به حالت بی توجّهی و عدم هوشیاری، غفلت میگویند. حالتی مثل حواس پرتی و مشغولیّت های کاذب که باعث میشوند انسان راه را گم کند. اصل و مبدأ خود را فراموش کند و مقصد را نیز هم. حالتی شبیه مستی و خماری که انسان مشکلات و مسائل خود را برای مدّتی هرچند کوتاه فراموش میکند. غفلت در حقیقت حالتیست که انسان در آن حالت، دردهای خود را فراموش میکند. میشود گفت و این میشود آغاز گمراهی و فساد ... eitaa.com/aftabhosn
بسم الله الرّحمن الرّحیم مجلس سوم _ راهبرد شیطان حتماً اصطلاح را شنیدید. این تعبیر را برای دشمنی که مصمّم به نابودیِ کسی ست به کار میبریم. میدانید ریشه ی این اصطلاح و تعبیر چیست؟ ریشه ی این اصطلاح به ماجرای خلقت برمیگردد. مطابق آیات قرآن کریم، پس از آنکه ابلیس از فرمان خداوند متعال سرپیچی کرد و بر آدم سجده نکرد و مورد غضب الهی قرار گرفت، به عزّت خداوند قسم یاد کرد تا بنی آدم را گمراه کند. " فبعزبتک لأغوینّهم أجمعین " (ص ۸۲) و این شد ماجرای دشمن قسم خورده ی انسان. شیطان برای رسیدن به هدف خود که همانا گمراه کردن بشر است، برنامه هایی چیده که توجّه به آنها برای کسی که میخواهد مسیر کمال را طی کند، لازم و بایسته است. عاقل، هم دشمن را میشناسد و هم دشمنی هایش را. هم میداند دشمنش کیست و هم به ترفندهای او آگاهی دارد. قرآن کریم که است، اوّلا در موارد متعدّد شیطان را به عنوان دشمن معرّفی میکند_آنهم دشمن آشکار_ "إنّه لکم عدوٌّ مبین " (بقره ۱۶۸ و ۲۰۸ ، انعام ۱۴۲ ، یس ۶۰ ، زخرف ۶۲ ) و در مرحله ی بعد مکاید و حیله های شیطان را تبیین میکند؛ تسویل،املاء،تسویف،وسوسه،تزیین،تخویف،اختلاف افکنی و ... همه و همه شیوه های ضلالت و گمراهی ست که شیطان به کار میگیرد و هرکدام احتیاج به توضیح و تبیین مستقل دارد که در این مجال نمیگنجد. امّا در میان این همه یک مورد ریشه ای تر است و باید بیشتر ملاحظه شود که عبارتست از اغفال و ایجاد غفلت و فراموشی . در سوره ی مبارکه مجادله در وصف منافقین اینچنین میخوانیم؛ " إستحوذ علیهم الشّیطانُ فأنساهم ذکرَ الله اولئک حزبُ الشّیطانِ ألا إنَّ حِزبَ الشّیطانِ هُمُ الخاسرونَ " شیطان بر آنان چیره شد و خدا را از یادشان برده است. آنان حزب شیطانند. آگاه باش که حزب شیطان همان زیانکارانند. منافقان با کارهایی که میکنند، شیطان را بر خود مسلّط میکنند. حالا شیطان چه میکند؟ این همان نکته ی کلیدی و مورد نظر ماست؛ فأنساهُم ذکرَ الله_ خدا را از یادشان میبرد. به عبارت دیگر دچار غفلت و نسیان میکند. کسی هم که غافل شد، میشود اعوان و انصار ابلیس. دیدید در زمان انتخابات، کاندیداها با روش های مختلف مردم را به خود و حزب مورد نظرشون جذب میکنند. شیطان هم از راه غفلت زایی و نسیانِ یاد خدا، برای حزب خود، عضو و نیرو میگیرد. " ألا انّ حزبَ الشّیطانِ همُ الخاسرون " میشود گفت راهبرد اصلی دشمنِ قسم خورده ی بشریّت همین و ست و همین است که سعادت فرد و جامعه را به چالش میکشد. رمز و راز عقب ماندگی بسیاری از جوامع و کشورهای ضعیف همین است.آقایی و سروریِ استکبار و جهان خواران در گروِ غفلت ها و مشغولیّت های غیرواقعی جوامع عقب افتاده است. بی جهت نیست در بسیاری از کشورها که از حدّاقل امکانات برخوردارند، ابزار و آلات شهوت و هوس و غفلت در آخرین مدل و ورژن به وفور یافت میشود. کسی که میخواهد به کمال و تعالی برسد، نمیتواند از دشمن و دشمنی ها غافل شود. جمعیّت و جامعه ای هم که بخواهد به سعادت و تعالی متناسب خود برسد، باید آگاهانه و هوشیارانه دشمن و دشمنی ها را بشناسد و در جهت خلاف اراده و خواست دشمن حرکت کند. ۱۴۴۱ eitaa.com/aftabhosn
بسم الله الرّحمن الرّحیم مجلس چهارم _ غفلتکده هر چیزی و هر کسی که انسان را از توجّه به مبدأ و مقصد بازدارد، مصداق است. حالا این هر چیز ، میخواهد گناه و معصیت باشد که ذاتش غفلت است و یا مال ، امکاناتِ دنیایی ، پُست و مسئولیّت اجتماعی و یا اعتبار اجتماعی و یا حتّی ظاهرِ عبادت باشد. و هر کس هم ، میخواهد دشمن باشد یا دوست و رفیق و یا حتّی همسر و فرزند. هشدار و زنهار الهی را ببینیم؛ " یا ایّها الّذین امنوا لا تُلهِکُم اموالُکم و لا أولادُکم عن ذکرِالله ... " ( منافقون ۹ ) ای کسانی که ایمان آوردید، اموال و فرزندانتان، شما را از یاد خدا غافل نگردانند... اگر بخواهیم برای همه ی موارد پیش گفته یک عنوان جامع بیاوریم، طبق فرهنگ قرآنی باید از واژه ی استفاده کنیم. ویژگیِ دنیا، غفلت زایی ست. ذات و حقیقت دنیا با غفلت عجین است و این دو از هم جدایی ندارند. یکی از عناوینی که در قرآن کریم در موارد متعدّد برای دنیا به کار رفته، واژه ی است. " إعلموا أنّما الحیاةُ الدّنیا لَعِبٌ و لهوٌ و زینةٌ و تفاخرٌ بینَکم و تکاثر فی الأموالِ و الأولاد ... " ( حدید ۲۰) یعنی سرگرمی و مشغولیّتی که انسان را از هدف بازدارد. فرض کنیم به جهتِ غرضی عازم جایی باشیم ولی زیباییها و جذّابیّت های بین راه ما را به خود مشغول کند به طوریکه زمان و وقت را از دست بدهیم و در نهایت از مقصد بازبمانیم. این میشود لهو . دنیا و زیباییهای ظاهری آن دنیا و چرب و شیرین آن دنیا و سر و صداها و های و هوی آن دنیا و اعتبارات کاذب آن و .... همه و همه میشود لهو و غفلت. "استن این عالم ای جان غفلت است" گویا پایه ها و ستون های دنیا را با غفلت و بی توجّهی چیدند. دستمایه و ابزار شیطان برای گمراهی، دنیاست. این دشمنِ دیرین که در مجلس قبل عرض کردیم برای گمراهی انسان، قسم خورده بود، روی حسابی حساب باز کرده . تذکّر این نکته، دوباره لازم است که دنیا منحصر در گناهِ اصطلاحی نیست.هر کس و هر چیزی که انسان را از توجّه به خدا و از توجّه به معاد باز بدارد، دنیاست. حالا دنیای یکی میشود پول، دنیای دیگری میشود شهوت و دنیای آن سومی میشود پست و شغل و اعتبار ظاهری و ... تعدادی جوان به محضر حضرت آیت الله حسن زاده (حفظه الله) رسیدند و از محضر ایشان درخواست توصیه داشتند. ایشان فرمودند از ارتباط با نامحرم بپرهیزید چه زن باشد و چه مرد! با تعجّب سؤال کردند؛ مرد که نامحرم نمیشود! حکیم بزرگوار در تبیینِ توصیه ی خود فرمودند: "هر که با خدا ارتباط ندارد، نامحرم است." ۱۴۴۱ eitaa.com/aftabhosn
بسم الله الرّحمن الرّحیم مجلس پنجم _ یقظه در جلسات قبل درباره ی خطر مطالب مختصری را عرض کردیم. گفته شد؛ _ بیشترین ضرر را به انسان میزند. _ بزرگترین فساد است. _ راهبرد شیطان برای گمراهیِ انسان است. _دنیا هم است و به تعبیری است. نتیجه ی طبیعیِ غفلت، فلاکت ابدی و بدبختی واقعی ست که در فرهنگ قرآنی از آن به جهنّم یاد میشود. خداوند متعال در آیه ۱۷۹ سوره ی مبارکه ی اعراف که اوصاف و ویژگی های اهلِ جهنّم را بیان میکند، میفرماید: جهنّمی ها قلب دارند ولی درک ندارند، چشم دارند ولی نمیبینند و گوش دارند ولی نمیشنوند.به تعبیری از نعمت ها در راه سعادت بهره نمیبرند نتیجه اینکه شبیه چهارپایان میشوند و بلکه گمراهتر. در ذیل آیه، حرف نهایی را بیان میفرماید که " اولئک همُ الغافلون " یعنی اهل جهنّم واقعا غافلند. این غفلت است که مانع درک و دیدن و شنیدن میشود و در نهایت به عذاب جهنّم ختم میشود. حالا سؤال اساسی مطرح میشود که در مقابل این مانعِ سعادت چه باید کرد؟ " درد را گفتی، تو درمانش بگو " طبیب حاذق، هم خوب تشخیص میدهد و هم خوب تجویز میکند و نسخه میدهد. تا به اینجا ان شاءالله درد را شناختیم، حالا در مرحله ی درمان باید سراغ درمان آن برویم. به صورت منطقی و طبق فهم ساده ی عقل اگر مانعِ سعادت، بی توجّهی و فراموشی ست، در نقطه ی مقابل راه سعادت میشود؛ توجّه و هوشیاری. بستر و زمینه ی سعادت است. این ذکر و توجّه است که انسان را از خطر حذر میدهد و به عمل وامیدارد. نوع و سبک زندگی انسانِ متوجّه با دیگران متفاوت است.معاشرت و رفتار، سخن و گفتار، عمل و عکس العمل و ... برای شخص متوجّه و متذکّر از زمین تا آسمان با شخص بی توجّه و بی مبالات فرق میکند. اینکه در ادبیّات عرفانی، اوّلین مرحله ی سلوک را معرّفی میکنند به خاطر نقش تربیتیِ بسیار مهمّ آن است. طبیب عشق مسیحا دم است و مُشفق لیک/ چو درد در تو نبیند که را دوا بکند/ سرنوشت محتوم بی توجّهی، نکبت و فلاکت است و در مقابل سرنوشت قطعی تذکّر، سعادت است چه برای فرد و چه برای جامعه. جامعه ی غافل هم مثل فرد غافل، خودش سندِ بدبختی خود را امضا میکند. خداوند متعال، روح امام راحل ره ، بزرگ مذکّر معاصر را غریق رحمت کند. غفلت و خواب آلودگی ملّت در دوران تاریک پهلوی، پیامدهایی داشت که کمترین آن تاراج هویّت بود و بیداری و توجّه امّت در سایه ی انقلاب اسلامی، نتیجه ی دیگر دارد که عزّت و افتخار نمونه ای از آن است. ۱۴۴۱ eitaa.com/aftabhosn
بسم الله الرّحمن الرّحیم مجلس ششم _ ذکر " یا ایّها الّذین آمنوا اذکُروا اللهَ ذکراً کثیراً " ( احزاب ۴۱ ) به لحاظ جایگاه رفیع و نقش ممتاز در تربیت و سعادت انسان، خداوند متعال رسالت ویژه ی پیامبران را تذکّر و یادآوری برای نوع بشر قرارداد. اساساً شأن اوّلیِ انبیا و سفرای الهی همین است که انسانِ فررفته در مشغولیّت ها و روزمرّه گی ها را هشدار و بیدارباش دهند و زنگار از او بزدایند. کارویژه ی کتب آسمانیِ انبیاء عظام هم، تذکّر و بیداری ست. خطاب خداوند عالمیان به پیامبر خاتم (صلوات الله علیه و آله) در آیه ۲۱ سوره ی غاشیه بسیار قابل تامّل است؛ " فذکّر انّما انت مُذکّر " پس تذکّر ده که تو تنها تذکّردهنده ای. در مورد قرآن کریم هم این ویژگی (تذکّر) به دفعات آمده است؛ " و لَقَد یسّرنا القرآنَ للذّکر فَهَل من مُدّکر " (قمر) و یا این کریمه ی قرآنی که به تعبیری حرف نهایی را میزند؛ " ... إن هوَ الّا ذکرٌ و قرآنٌ مُبین " (یس ۶۹) قرآن چیزی جز ذکر نیست. فلسفه ی کتاب هدایت، ذکر است و این مسئله چنان پررنگ و غلیظ است که نام دیگرِ قرآن و حتّی سایر کتب پیشین، است. این معارف، ما را به یک حقیقت رهنمون میکنند که زمینه و پیش نیازِ تربیت، بیداری و هوشیاری ست. انسان خواب آلوده ی غفلت زده ی محصور در غفلتکده ی دنیا تا بیدار نشود و به خود نیاید، حرکت، رشد و تعالی درباره ی او معنا ندارد. رسالت مشترک همه ی انبیاء الهی من البدو الی الختم (صلوات اللّه علیهم اجمعین) بیداری و تنبّه است. این رسالت همان سروش عالم غیبی ست که حافظ از زبان او خطاب به انسان میگوید: که ای بلند نظر شاهباز سدره نشین/ نشیمن تو نه این کنج محنت آباد است/ ترا ز کنگره ی عرش میزنند صفیر/ ندانمت که در این دامگه چه افتاده است/ "ذکر" مصادیق متعدّد و متنوّعی دارد. با یک نگاه همه ی دستورات و تعالیم دین، در خود، پیام بیداری و ذکر دارند. البتّه مصداق اعظم آن "نماز" است که البتّه بسیار مهم است." ... و أقِمِ الصّلاةَ لِذکری " (طه ۱٤) همین ماه مبارک رمضان که در آن قرار داریم از ویژگی هایش این است که انسان با پرهیز از مشغولیّت های رایج روزانه، زمینه ی خلوت برایش فراهم میشود تا درنگی کند و به حال خود فکر کند. اینکه کیست؟ اینجا چه میکند؟ کجا باید برود؟ و بسیاری از سؤال های اساسی زندگی که در کش و قوسِ روزمرّه گی های غفلت زای دنیایی گم شده و مجال ظهور و بروز پیدا نمیکند. سفارش و تاکید شریعت به حضور در تشییع جنازه ها، مجالس وعظ، قبرستان ها و ... را باید با توجّه به نقش تربیتی "ذکر" و "تذکّر" در این موارد تحلیل و تعریف کرد. به عبارتی تمام نظام تشریع از ارسال رُسُل و انزال کتب و دستورات دینی بر پایه ی هوشیاری و تنبّه انسان تنظیم شده است. شاید انسانی به خود بیاید و بیدار شود و به حرکت افتد. ۱۴۴۱ eitaa.com/aftabhosn
بسم الله الرّحمن الرّحیم مجلس هفتم _ عوامل ذکر مصادیق ذکر بسیار متنوّع است که به بعضی اشاره شد؛ آیات نورانی قرآن کریم،کلام انبیاء و اولیاء،نماز،مجالس وعظ، محافل دعا و نیایش و بسیاری از تذکّرات و احکام و معارف دینی که برای توجّه و تنبّهِ سالک بسیار راهگشا هستند. در احوال مرحوم علّامه طباطبایی(ره) نقل شده که ایشان در پاسخ به درخواست توصیه و موعظه، کریمه ی قرآنی "ألم یعلم بأنّ اللهَ یَری" (علق ۱۴) را قرائت میکردند. آیا انسان نمیداند که خدا او را میبیند! یک پیام همگانی که توجّه و تذکّرِ آن کافیست تا کلّ زندگی فردی و اجتماعی را اصلاح کند. کاسب به هنگام معامله، پزشک در ارتباط با بیمار ، سیاستمدار در تعاملات سیاسی و اجتماعی، پدر یا مادر در معاشرت با خانواده و فرزندان، کارگر در حین کار، صاحب کار در مواجهه ی با کارگر و حتّی واعظ و گوینده ی معارف دینی و ... در صورت توجّه به این معرفت نورانی، کلام و گفتارشان و عمل و عکس العملشان متفاوت میشود. یکی از دوستان زمینه ی صفحه ی گوشی یا تبلت خودش را همین آیه ی شریفه قرار داده بود. بله، برای کسی که به هرعلّتی وارد فضای به اصطلاح مجازی میشود، توجّه به این حقیقت بسیار بایسته است. خداوند روح مطهّر امام راحلِ ما را با انبیاء محشور کند، جمله ی کوتاهی دارند که به تعبیر یکی از اساتید کالحدیث است. مانند حدیث است. این شاگرد برجسته ی حضرات معصومین (علیهم السّلام) میفرمایند؛ " عالم محضر خداست، در محضر خدا معصیت نکنید." نکته ی مهم و قابل توجّه دیگر این است که ذکر و عوامل بیداری و تنبّه، منحصر در موارد پیش گفته از انبیاء و بزرگان و روایات و ... نیست. اساساً در فرهنگ دینی، هرچیزی که زنگار غفلت و بی توجّهی را بزداید و به تعبیری انسان را متوجّه مبدأ و معاد و وظیفه اش بکند، میشود مایه و عامل ذکر. حالا این عامل شاید یک کتاب، یک داستان،یک بیت شعر و یا حتّی یک حادثه و اتّفاق باشد. پند حکیمانه جناب حافظ را در این تک مصرع ببینیم؛ بنشین بر لب جوی و گذر عمر ببین/ از جریان آب در یک نهر، وعظ و تذکّر میگیرد. در روایت شریف نبوی است که " اذا رأیتم الرّبیع فأکثِروا ذکرَ النُشور " وقتی بهار را و زیباییها و طراوت و سرسبزی آن را دیدید، نشور و قیامت را یاد کنید. با زنده شدن و سبزشدن چوب خشک به حیات مجدّد انسان بعد از مرگ منتقل شوید. اگر در مجلس قبل گفتیم: به نوعی تمام نظام تشریع (عبادات و احکام و ...) بر پایه ی ذکر و یادآوری تنظیم شده، در اینجا عرض میکنیم حتّی همه ی عالم تکوین هم برای انسان،ذکر است و پند.(فَهَل مِن مدّکِر) مهم گیرنده های ماست که آیا درست کار میکنند یا نه؟ و الّا فرستنده ها خوب کار میکنند. مهم زاویه ی دید و نگاه است. طبق نقل، حضرت امام موسی بن جعفر (علیهما السّلام) در پندی کوتاه خطاب به هارون که از ایشان تقاضای وعظ کوتاه داشتند،فرمودند: " ما مِن شیء تراه عینُک الّا و فیه موعظة " هرچیز که چشمانت آن را ببیند (کنایه از همه چیز) برای تو پند و اندرز دارند. به تعبیر مولای متّقیان، برای زیرک در هرچیزی پند است. ۱۴۴۱ eitaa.com/aftabhosn
بسم الله الرّحمن الرّحیم مجلس هشتم _ تذکّرات اخلاقی کرونا(۱) پیشتر به این نکته اشاره شد که هرچیزی که به انسانِ غافلِ محصورِ در مشغولیّت ها، تلنگری بزند و بیدارش کند، است و . این تلنگر میخواهد یک حادثه ی بزرگ باشد یا یک چیز کوچک، متعارف باشد یا نامتعارف. مهم آن تذکّر و پندِ در درون آن است و مهم تر توجّه به آن پند و اتّعاظ از آن است.اینجاست که نوع نگاه و زاویه ی دید مطرح میشود. با این مقدّمه، توجّهی پیدا کنیم به مسئله ی اوّلِ این روزهای کشور و بلکه جهان؛ بله، که انصافاً همه چیز رو تحت تاثیر قرار داده.بیماریی که سلامت جسم و جان و روانِ فرد و جامعه رو به چالش کشیده و روابط اجتماعی، کسب و کار و ... همه و همه را دگرگون کرده و علاوه ی بر اینها چه بسا عوارض و تبعاتی به دنبال داشته باشد که هنوز ما به آنها التفات و توجّه پیدا نکردیم تا چه رسد به فکر حلّ و رفع آنها باشیم. در باب این بیماری، مطالب زیادی گفته شد که در جای خود لازم و مفید هم هستند؛ منشأ و علّت پیدایش و شیوع آن، چگونگی مواجهه و مهار آن، آثار و عواقب متعدّد و بزرگ و کوچک آن و مطالب دیگر. امّا در این محفل میخواهیم از زاویه ی دیگری به این بیماری و ویروسِ عامل آن بنگریم و درباره ی بُعد کمترپرداخته شده ی آن گفت و گو کنیم. این بیماری علی رغم همه ی چالش ها و آسیب های مادّی و معنویِ آن برای ما تذکّرات و مواعظی هم دارد که اتّفاقا توجّه به آنها بسیار لازم هم هست. به عبارتی این بار میخواهیم پای مجلس وعظ این ویروس بنشینیم و در مواردی از پندها و تذکّرات اخلاقیِ آن تامّل کنیم. به نظرم اوّلین تذکّر جدّی این بیماری همانا نشان دادن عجز و ناتوانی بشر بود. بشرِ مدّعی و انسانِ مدرن امروزی علی رغم تمام پیشرفت های علمی و پزشکی، در برابر یک ویروس بسیار کوچک و به اصطلاح میلی مکرونی، واقعاً به عجز دراومد. هم در شناسایی ماهیّت و چگونگی، هم در تجویز و درمان و هم حتّی در اتّخاذ نوع مواجهه با آن. حتماً تغییرات بعضاً روزانه ی نسخه های متخصّصان را ملاحظه کردید. البتّه ما هم امیدواریم به امید خدا و با همّت متخصّصین، درمان این بیماری زودتر کشف شود ولی تا همینجا و در همین حدّ، این بیماری از این جهت برای عاقل، تدکّر خوبی ست. بدون تعارف برای خود ماها هم ولو به طور ناخودآگاه، در برابر مظاهر عجیب تکنولوژی و پیشرفت های علمی، یک احساس قدرت کاذب پیش می آید که حقّاً غفلت زاست و به دنبال خود مصائبی همچون و تکبّر به دنبال دارد. انسانی که در برابر یک ویروس کوچک عاجز است، چگونه است که دچار میشود و حتّی در برابر خداوند هم (نعوذ بالله) ادّعا دارد و ... همه ی این مظاهر تکنولوژی در برابر علم و قدرت و عظمت خداوند، هیچ است. وای به حال کسی و جامعه ای و تمدّنی که با اینها دچار نخوت و تکبّر شده و بخواهد در برابر خداوند، ادّعایی داشته باشد. " یا ایّها الانسان ما غرّک بربّک الکریم " (انفطار ۶) ماجرای نمرود و ادّعای متکبّرانه اش را بارها در منابرِ وعظ گفتیم و شنیدیم که با همه ی ادّعاها چگونه در برابر یک پشه ی کوچک بی مقدار به عجز درآمد و به هلاکت رسید. پشه ای را حکم فرمودم که خیز/ خاکش اندر دیده ی خودبین بریز/ چه بسا این ویروسِ بسیار بسیار کوچکتر از پشه، رسالتش شکستن توهّمات و تخیّلات متکبّرانه ی بشرِ امروز باشد. اگر در کلاس درس اخلاق این ویروس، متوجّه همین یک مطلب بشویم که چیزی نیستیم و بلکه تماماً عجز و فقر و ناتوانی هستیم، شاگرد خوبی بودیم. " وَ لاتَمشِ فِی الارضِ مَرَحاً إنّکَ لن تخرِقَ الأرضَ و لَن تَبلُغَ الجبالَ طولا " (اسراء ۳۷) ای انسان در روی زمین با حالت غرور و تکبّر راه نرو ... ۱۴۴۱ eitaa.com/aftabhosn
بسم الله الرّحمن الرّحیم مجلس نهم _ تذکّرات اخلاقی کرونا (۲) در فرهنگ دینی و قرآنی، یکی از اسباب و ریشه های مصائب و سختی ها در دنیا، شمرده شده است. " ظَهَرَ الفَسادُ فِی البَرّ والبحرِ بِما کَسَبَت أیدی النّاسِ لِیُذیقَهُم بَعضَ الّذی عَمِلوا لَعلّهُم یَرجِعون " ( روم ۴۱) "فساد"، نتیجه ی ما کَسَبَت أیدی النّاس است. نوع عمل و کنش های انسانها و جوامع انسانی در نحوه ی حیات تاثیرگذارند. "گناه"، عالم را دچار اختلال میکند و نظم طبیعی آن را بهم میزند. وقتی حالت طبیعی عالم دگرگون شود، سختی و صعوبت و مشکل و به تعبیر قرآنی "بأس"، ره آورد قهریِ آن است. تا این مرحله میشود "عقوبت" امّا آیات نورانی قرآن کریم به این بسنده نمیکنند. بله عقوبت هست ولی تنها عقوبت نیست. عقوبتی ست که در درون خود هشدار و تذکّر هم دارد تا انسانِ غافل به خود بیاید و تا فرصت هست از مسیر نادرست برگردد و طبق ادبیّات قرآن، کند. لذا ذیل همین آیه ای که اشاره شد، صحبت از برگشت است؛ " ... لَعلّهُم یَرجِعون " یا در آیات دیگر پس از تبیین بأس و شدّت، فلسفه ی آنها را "تضرّع" بیان میکند؛ " ... لَعَلّهُم یَتَضرّعون " (انعام ۴۲) و یا " ... لَعَلّهُم یَضَرّعون " (اعراف ۹۴) درست است که بأس و شدّت در بعضی مواقع نتیجه ی خطا و گناه است ولی همین میتواند برای بشر تذکّر هم باشد تا شاید با زاری و ناله برگردد. خداوند متعال پس از تبیین چراییِ مشکلات و مصائب در آیه ی ۴۳ سوره ی مبارکه ی انعام، جوامع گذشته را با یک سؤال توبیخ میکند؛ " فَلولا إذ جاءَهم بأسُنا تَضَرّعوا ... " پس چرا هنگامی که عذاب ما به آنان رسید تضرّع نکردند؟ که البتّه در نقل آن برای ما حکمت است. حالا با توجّه به این مقدّمه ی معرفتی عرض میکنیم چه بسا بیماری کرونا هم نتیجه ی غفلت ها،گناهان،کفران ها،ظلم ها و ... باشد. چه بسا این بیماری فراگیر که همه ی جغرافیای این کره ی خاکی رو درگیر کرده، زینهار و هشداری باشد به ازای یک غفلتِ عمومیِ متراکم. اگر از این زاویه به این بیماری نگاه کنیم، میشود . حقیقت این است که در طول تاریخ، بلا و مصیبت های بزرگ و فراگیر کم نبودند؛ خشکسالی ها و قحطی ها، سیل و زلزله ها، بیماری های واگیر و لاعلاج و ... که برای همه یک نسخه ی معنوی مشترک، طرح میشود؛ توجّه به خداوند و التجاء به او و استغفار به درگاه او . اینجا هم باید عرض کنیم در مواجهه ی با این بیماری در کنار رعایت های بهداشتی که ذیل مفهوم عام "تقوا" تعریف میشود، نباید از هشدار اصلی آن غافل شویم. مضمون ساده ی هشدار کرونا میتواند این باشد که ای انسان مغرورِ از خدا دورشده ، ملجأ و پناهی غیر خداوند نیست پس با تضرّع و انابه و توبه به سوی او برگرد. ماه مبارک رمضان و شب های قدر برای این منظور بهترین فرصت است. اینطور نباشد که هشداری به این بزرگی، جلوی دیدگان ما ظاهر شود و ما خدای ناکرده اینقدر مشغول حاشیه ها شویم که از اصل هشدار باز بمانیم که این خود همان قساوت قلبی ست که قرآن بیان میفرماید؛ " ... وَلکِن قَسَت قُلوبُهُم وَ زیّنَ لَهُمُ الشّیطانُ ما کانُوا یَعمَلون " (انعام ۴۳) ۱۴۴۱ eitaa.com/aftabhosn
بسم الله الرّحمن الرّحیم مجلس دهم _ تذکّرات اخلاقی کرونا (۳) در مجالس قبل پس از تبیین مختصر اهمیّت و جایگاه تذکّر و ذکر در تربیت انسانی، گفته شد هرکس یا هرچیزی که انسانِ خواب آلوده را تلنگری بزند و بیدار و هوشیار کند، مصداق ذکر است. به طور مثال ویروس کرونا از یک زاویه از مصادیق ذکر است که بعضی از تذکّرات آن بیان شد. و امّا تذکّر سوم این ویروس؛ این بیماری علی رغم همه ی سختی ها و تلخی ها یک چیز دیگر را به وضوح به ما نشان داد و به تعبیری به ما تذکّر داد و آن عبارتست از اینکه؛ ما عمدتاً در برابر فرهنگ و تمدّن غربی و مظاهرش احساس خودباختگی و انفعال داریم به طوریکه غرب و هرچه که نماد آن باشد را خوب میبینیم و در مقابل، فرهنگ خودی و مظاهر آن را نماد عقب ماندگی. اتّفاقی که در جریان بیماری کرونا رخ داد، این بود که این ویروس بسیار کوچک با کنار زدن نقاب زیبا و شیک غرب، چهره ی واقعی آن را به خوبی نشان داد و در حقیقت اصل تمدّن غربی را به چالش کشید. طی این مدّت تصاویری از کشورهای مدرن پخش شد و اخباری از آن حوالی شنیده شد که به شدّت با تصوّرات ذهنی بعضی از ما در تناقض بود. ناتوانی در مدیریّت این بیماری _ علی رغم همه ی ادّعاها _ ،تبعیض ها و بعضاً بی رحمی ها در مواجهه ی با بیماران به خصوص پیران و محرومان، خودکشی ها و ناامیدی ها،غارت فروشگاهها و هجوم به اسلحه فروشیها ، دزدی های دولتی و ... فهرست کوچکی از نمونه هایی هستند که چه بخواهیم و چه نخواهیم در دنیای به اصطلاح متمدّن غرب و جوامع متاثّر از آن رخ داد و ما به چشم خود دیدیم که بسیار جای تامّل است. صحبت از مچ گیری نیست. صحبت از محک خوردن یک تمدّنِ مدّعی در آزمون انسانیّت است. صحبت از افتادن پرده ی تزویر و دورویی ست.صحبت از دروغ بودن نسخه ی ادّعایی غرب برای سعادت جامعه ی بشری ست. حقیقتی که باورش برای دوستداران غرب و فرهنگ آن، بسیار سخت است. امّا در مقابل، در جوامع دینی چه جلوه های زیبایی متبلور شد؛ احسان، ایثار، انفاق، انصاف، برادری،همدردی و غم خواری و ... که همگی جلوه هایی از تربیت دینی هستند. این موارد و بسیاری دیگر از مظاهر زیبای فرهنگ دینی ما، متأسّفانه در بسیاری از مواقع مورد قرار میگیرند چرا که توجّهی به داشته هایمان نداریم و فقط حسرت ظاهر دیگران را میخوریم و مبهوت ظاهرِ دلفریب آنها هستیم. از این جهت این بیماری، یک تذکّر و تلنگر است. تلنگر است برای توجّه دادن ما به واقعیّت غرب و هم تلنگری ست برای تنبّه دادن ما به ذخایر معنوی و ذی قیمت خودمان. امیدواریم خداوند توفیق تنبّه و عطا بکند و ما را جزء غافلین قرار ندهد. ۱۴۴۱ sapp.ir/aftabhosn
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#آفتاب_حسن #منبر_کوتاه_مکتوب (۱٠ مجلس) با عنوان؛ #یادآوری #رمضان_المبارک_۱٤٤۱ eitaa.com/aftabhosn
5adcb62369c39c0a9ef39916_-7085202558419434148.mp3
5.38M
#آفتاب_حسن #منبر_صوتی عنوان؛ #یادآوری #رمضان_المبارک_۱٤٤۱ eitaa.com/aftabhosn
5adcb62369c39c0a9ef39916_3325801277142696712.mp3
7.53M
#آفتاب_حسن #منبر_صوتی عنوان؛ #تذکرات_کرونا #رمضان_المبارک_۱٤٤۱ eitaa.com/aftabhosn
هدایت شده از آفتاب حسن
تفسیر المنار،سخن لطیفی درباره آیه کریمه «أم لهم نصیب من المُلک فإذاً لا یؤتون الناس نقیراً» دارد که اگرچه نکات منفی نیز در آن وجود دارد ولی حق آن است که این بیان لطیف از هرکس که باشد،ضایع نگردد. این سخن را محمدعبده در حدود شصت و پنج سال قبل یعنی بیست و پنج سال پیش از آنکه صهیونیست ها فلسطین را غصب کنند در ذیل این آیه کریمه گفته است. او خطاب به عثمانیها که در آن زمان بر فلسطین تسلّط و سیطره داشتند میگوید: مواظب باشید مبادا نقشه های اسرائیل اثر کند و آنها در این سرزمین نفوذ کنند،زیرا اگر چنین شد، یک روز خوش برای مسلمانان نمیگذارند و همه را از خانه،کاشانه و سرزمینشان بیرون میکنند و بر اساس این آیه شریفه،به احدی رحم نمیکنند و حاضر نیستند که به اندازه نقیر و ذرّه کوچکی مال و ثروت و زمین در اختیار مسلمانان باشد... ... این سخن درستی است که آن مؤلّف بر اساس این آیه کریمه گفته و اکنون که شصت و پنج سال از آن حادثه میگذرد هنوز هم این غاصبان،در حال پیشروی و تصرّف بیشتر ممالک مسلمین هستند و در پوشش صلح و مذاکره،هر روز تجاوز بیشتری میکنند. 📚 کتاب قرآن در قرآن، آیت الله ،ص۱۵۳ eitaa.com/aftabhosn
توطئه ی فراموشی سال های متمادی است که سعی میشود مسأله ی قدس شود. ، درست تیری است به قلب این توطئه؛ حرکتی ست برای خنثی کردن این توطئه ی خباثت آمیزی که استکبار و صهیونیسم و طرفداران و همکارانشان دست به یکی کرده اند، تا به کلّی مسأله ی را به دست فراموشی بسپارند. خطبه های نماز جمعه ، ۱۳۷۷/۱۰/۱۸ eitaa.com/aftabhosn
eitaa.com/aftabhosn
یا مُعینَ من لا معینَ له در ایّام ولادت با سعادت حضرت معین الضّعفا امام رضا (علیه السّلام) ، یاری رسان ۲۰ خانواده ی نیازمند باشیم. خیریّه ی هسته ی شهید سیّد مرتضی حسنی شماره کارت ۰۰۳۹ ۶۰۲۹ ۷۲۱۰ ۵۰۴۱ بانک قرض الحسنه رسالت به نام سیّدمجید حسینی eitaa.com/aftabhosn
امام رضا (عليه السلام) : هر كس اندوه مؤمنى را برطرف کند ، خداوند در روز قيامت ، غم را از دل او مى زدايد . مَن فَرَّجَ مِن مُؤمِنٍ ، فَرَّجَ اللّه ُ عَن قَلبِهِ يَومَ القِيامَةِ ؛ . الكافى ، ج ۲ ، ص ۲٠٠ eitaa.com/aftabhosn
بسم الله الرّحمن الرّحیم اعمال روز روز دهم [ماه شریف ذی الحجّه] ، روز عید قربان است و بسیار روز شریفی ست و اعمال آن چند چیز است؛ _ اوّل، غسل ... _ دوم، نماز عید... _ سوم، خواندن دعاهایی که وارد شده .. _ چهارم، خواندن دعای ندبه ... _ پنجم، که سنّت موکّد است. _ ششم، خواندن تکبیرات... «مفاتیح الجنان مرحوم شیخ عبّاس قمی» نکته؛ اقامه ی سنّت قربانی که مورد تأکید اولیاء دین میباشد و فرهنگ سازی در مورد آن _مخصوصاً در شرایط عُسر و حرج_ میتواند با مشارکت همه ی مؤمنین (و نه فقط متموّلین) و با پرداخت بخشی از هزینه ی قربانی (اگرچه اندک) صورت پذیرد. خیریّه آفتاب حُسن آمادگی دارد با جلب مشارکت محبّین امیرالمؤمنین (علیه السّلام)، نسبت به امر قربانی و توزیع آن در میان نیازمندان به نیّت سلامتی امام زمان (عج) و دفع بلا از جامعه ی مؤمنین اقدام نماید. ✅ شماره کارت ۰۰۳۹ ۶۰۲۹ ۷۲۱۰ ۵۰۴۱ بانک قرض الحسنه رسالت به نام سیّدمجید حسینی eitaa.com/aftabhosn
#آفتاب_حسن اقامه ی سنّت قربانی که مورد تأکید اولیاء دین میباشد و فرهنگ سازی در مورد آن _مخصوصاً در شرایط عُسر و حرج_ میتواند با مشارکت همه ی مؤمنین (و نه فقط متموّلین) و با پرداخت بخشی از هزینه ی قربانی (اگرچه اندک) صورت پذیرد. eitaa.com/aftabhosn
بسم الله الرّحمن الرّحیم مجلس اوّل _ ایمان متعهّدانه در سوره ی مبارکه ی حجرات، گفت و گوی بین اعراب بادیه نشین و پیامبر گرامی اسلام (ص) نقل میشود که خودِ خداوند هم در این گفت و گو وارد میشود. بادیه نشینان به خدمت پیامبر (ص) عرض کردند که ما ایمان آوردیم. خداوند بلافاصله به پیامبر خود امر میکند که ای پیامبر به آنان بگو که شما ایمان نیاورده اید بلکه بگویید ما اسلام آورده ایم و هنوز ایمان، واردِ قلب شما نشده است. " قالت الاعراب آمنّا قل لم تؤمنوا ولکن قولوا أسلمنا و لمّا یدخلِ الإیمانُ فی قُلوبِکُم ... " (۱۴ حجرات) معرفت ایمان، ادّعا کردنی نیست،پُز دادنی نیست، تعارف بردار نیست، حقیقتی ست که با حرف و ادّعا شکل نمیگیرد بلکه در قلب وارد میشود و با جان آدمی گره میخورد. واضح است که اگر معرفتی در جان بنشیند، در فکر و کلام و عمل انسان و جامعه خود را نشان میدهد. نه هر که طرف کله کج نهاد و تند نشست/ کلاه داری و آیین سروری داند/ جنس ایمان، جنس حرف و ادّعا نیست. هویّت ایمان، هم اعتقاد است و هم عمل . فلذا در ادامه ی آیه صحبت از اطاعت از خدا و پیامبر مطرح میشود و در آیه ی بعد، نشانه ی مؤمن واقعی را جهادِ با جان و مال معرّفی میکند. ایمان اگر واقعی باشد به دنبالش عمل صالح می آید، به دنبالش تقوا می آید، به دنبالش توکّل و اعتماد بر خداوند می آید و خلاصه اینکه به دنبالش همه چیز می آید. ولی نعمت ما حضرت علیّ بن موسی الرّضا (ع) _طبق نقل_ فرمودند: "الایمان عقد بالقلب و لفظ باللسان و عمل بالجوارح" غرض اینکه، ایمان فقط به حرف نیست بلکه حقیقتی ست که به دنبال خود آثاری دارد. ریشه ی همه ی آثار و تجلیّاتِ ایمان برمیگردد به این معنی که ایمان، تعهّدآفرین است. ایمان، مسئولیّت آفرین است.اوّلین و مهمترین ثمره و میوه ی نهال ایمان تعهّد است. این تعهّد است که مؤمن را به جهاد در راه خدا میکشاند و او را به عمل صالح رهنمایی میکند و موجب پرهیز از گناه و منکرات میشود. یکی از برجستگی های فرهنگ دینی، حسّ مسئولیّت پذیری است که اگر در فرد و یا در جامعه ای، این معنی جا بیفتد، بقیّه ی امور سامان می یابد. استاد شهید آیت الله مطهرّی (ره) در یکی از یادداشت ها، نکته ی قابل توجّه و تامّلی دارد. ایشان میفرمایند: " فلسفه ی بعثت پیامبران این است که بشر را متوجّه مسئولیّت هایش بکنند. دین نیامده که به بشر تأمین بدهد و از او رفع مسئولیّت نماید بلکه برعکس آمده است که مقام مسئول او را به خودش ارائه دهد. دین منهای مسئولیّت، دین منهای دین است." روشن است که هرچیزی رو از خودش کسر کنند، چیزی باقی نمیماند. خب اگر تعهّد و مسئولیّت که خودش تمام دین است رو از دین کسر کنند، هیچ از دین باقی نمیماند نه آنکه دین میماند ولی ضعیف. نه، هیچ از دین باقی نمیماند. ۱۴۴۲ eitaa.com/aftabhosn
بسم الله الرّحمن الرّحیم مجلس دوم _ تعهّد همگانی تعهّد یعنی خود را موظّف و مکلّف بدانیم و بی خیال و بی تفاوت نباشیم. خود را مسئول بدانیم و پاسخگو. انسان به اقتضای نعمت عقل و اختیار، نسبت به خود و خدای خود و نسبت به دیگران، تکالیفی بر عهده دارد که درباره ی آنها سؤال و بازخواست میشود. بازخواست کننده هم سایر موجودات، بقیّه ی انسانها، وجدان شخصی و در رأس همه خداوند است که صاحب اصلی همه ی حقوق است. وجود این حس در انسان، او را به عمل و پرهیز میکشاند؛ عمل به کارهای نیک و صالح و شایسته و پرهیز از گناه و اعمال ناشایست. اساساً نشانه ی بلوغ شخصیّتی و فکری انسان،همین حسّ تعهّد و مسئولیّت پذیری ست و تقویت و رشد آن ضامن سعادت ابدی انسان است. نکته ی قابل توجّه این است که انسان همچنان که نسبت به خود احساس تکلیف میکند و مسئول است، نسبت به دیگران و سایر اعضاء جامعه هم باید احساس تکلیف کند و بالتّبَع پاسخگو باشد و این همان است که ما از آن به تعبیر میکنیم. اینکه هر کس مسئله ی جامعه و مشکل دیگران را مسأله و مشکل خود بداند و برای رفع آن اقدام نمایدو در صورت کوتاهی، خود را مواخذه کند. نکته ی دیگر آنکه این تعهّد و مسئولیّت، استثناء پذیر نیست. نمیشود در جامعه، کسی یا کسانی را بیابیم که مسئولیّت نداشته باشند. بلکه همه مسئولند و . حتّی گل سرسبد خلقت، وجود نازنین پیامبر خاتم (ص) نیز خود را مسئول میدانند؛ " انّی مسئول و انّکم مسئولون " . پیامبری و رسالت انبیاء، خود یک مسئولیّت است. بلکه پیامبر خاتم (ص) چون مسئولیّت پذیر است ، پیامبر است و چون از همه مسئول تر است ، اشرف انبیاست. در چند آیه ی قرآن کریم به این مسئولیّت پذیریِ پیامبر در امر هدایت مردم تحت عنوان حرص شدید رسول الله (ص) برای ایمان آوردن مردم اشاره شده است تا جاییکه خداوند در سوره ی شعراء میفرماید: " گویی میخواهی جان خود را تباه سازی که ایشان ایمان نمی آورند. " (۳ شعراء) غرض اینکه مسئولیّت، استثناء پذیر نیست. نمیشود گفت همه مسئولند الّا فلانی. انسان از آن جهت که انسان است و متنعّم به نعمت عقل و اختیار، متعهّد است و مسئول. بله مسئولیّت ها متنوّع و متفاوتند. مسئولیّت ها شدّت و ضعف دارند. عدّه ای مسئولیّتشان سنگین تر از دیگران است. در فرهنگ دینی به طور مشخّض، مسئولیّت عالمان، حاکمان و توانگران برجسته است. بعضی از مسئولیّت ها در شرایط خاص، جلوه ی بیشتری پیدا میکنند؛ مثلا به هنگامه ی نبرد، مسئولیّت نظامیان برجسته میشود و یا در شرایط کنونی و فراگیری بیماری، مسئولیّت پزشکان و پرستاران سنگین تر است به طوریکه مقام معظّم رهبری در خصوص اهتمام ویژه ی پرستاران و پزشکان در شرایط سخت فعلی، تعبیر جهاد را بکار بردند. همه اینها درست است ولی نافی نیست و خلاصه اینکه در فرهنگ دینی همگان مسئولند. ۱۴۴۲ eitaa.com/aftabhosn
بسم الله الرّحمن الرّحیم مجلس سوم _ شعاع مسئولیّت در جلسه ی قبل به یک نکته ی اساسی در بحث رسیدیم و آن اینکه مسئولیّت، ویژه ی افراد خاصّی نیست بلکه همگانی ست و استثناء بردار هم نیست. به فرموده ی پیامبر گرامی اسلام (ص) _طبق نقل _ ؛ " کلّکم راع و کلّکم مسئولٌ عن رعیّته" یعنی همه ی شما مراقب زیردستانتان باشید چراکه نسبت به آنها مسئولید. تأکید روی واژه ی کلّ است. بعد از تبیین همگانی بودن مسئولیّت و تعهّد میرسیم به یک معرفت دیگر که عبارتست از گستردگی قلمرو و شعاع مسئولیّت. به تعبیر دیگر دایره ی تعهّدات، محدود و منحصر به یک یا چند مورد نیست بلکه طیف وسیعی از تعهّدات را شامل میشود. به طور مثال، انسان که نسبت به خانواده ی خود مسئول است، همین مسئولیّتِ نسبت به خانواده، خودش به تنهایی شامل چندین تعهّد و وظیفه میشود؛ مسئولیّت نسبت به تأمین امنیّت و آرامش در خانواده، مسئولیّت تلاش برای کسب روزی حلال، مسئولیّت تربیت و پرورش فرزندان و ... تازه این مورد با تمام تفصیلش میشود مسئولیّت ما نسبت به خانواده.به بعضی از مسئولیّت های دیگر هم اشاره کنیم تا مفهوم گستردگیِ تعهّد بیشتر روشن شود؛ _ مسئولیّت انسان نسبت به خود و به طور مشخّص تهذیب نفس و سلوک اخلاقی و به عبارت دیگر مسئولیّت مهمّ خودسازی _ مسئولیّت انسان نسبت به سایرین از همسایه ها تا ارحام و اقربا و ... _ مسئولیّت انسان نسبت به سلامت و امنیّت اخلاقی جامعه که به طور مشخّص تحت عنوان "امر به معروف و نهی از منکر" تعریف میشود. _ مسئولیّت انسان نسبت به حفظ دین و ارزشها و اقامه ی شعائر دینی _ مسئولیّت انسان نسبت به سایر موجودات و حتّی حیوانات که در روایتی از امیرالمؤمنین (ع) میخوانیم؛ " اتّقوا الله فی عباده و بلاده فانّکم مسئولون حتّی عن البقاع و البهائم " . فرمود: تقوا پیشه کنید که شما حتّی نسبت به خانه ها و حیوانات هم مسئولید. _ و ..... تصدیق میفرمایید که چقدر گستره و جغرافیای مسئولیّت وسیع است. در حقیقت در آیات و روایات هرجا سخن از حقوق میشود، مسئولیّت هم طرح میشود به طور مثال وقتی صحبت از حقّ فرزندان میشود ، حقّ فرزند در حقیقت همان مسئولیّت والدین است و حقوق فراوان دیگری که در متون دینی این حقوق بسیارند و بعضاً به تفصیل و با جزئیات بیان شده اند. گستردگی و تنوّع مسئولیّت ها، خود نکته ی مهمّی است. نمیشود کسی بگوید من فقط نسبت به خود مسئولم و به دیگران کاری ندارم و یا دیگری به قدری نسبت به جامعه احساس مسئولیّت کند که از خود و خانواده اش غافل شود. حالا بعد از توجّه به بعض مفاهیم و معارف مرتبط، خوب است به بعض مصادیق مسئولیّت هم توجّهی پیدا کنیم تا بهتر و شفّاف تر با این معرفت مهم و کلیدی ارتباط برقرار کنیم. در جلسات بعد به اجمال به بعض از مصادیق مسئولیّت پذیری اجتماعی در حوزه ی خانواده و اجتماع اشاره میکنیم. ۱۴۴۲ eitaa.com/aftabhosn
بسم الله الرّحمن الرّحیم مجلس چهارم _ مسئولیّت خانواده مطالب لازم و مهمّی در باب مسئولیّت پذیری اجتماعی گفتیم و شنیدیم ولی لازم است در کنار بررسی مفاهیم و کلیّات به بعض مصادیقِ تعهّد هم بپردازیم تا بهتر با بحث ارتباط برقرار کنیم. یکی از جلوه ها و نمودهای واضح و روشن برای مسئولیّت پذیری اجتماعی، تشکیل خانواده و پذیرش مسئولیّت های مرتبط با آن است. اوّلا توجّه پیدا کنیم به مسئولبّت تشکیل خانواده که از مسائل امروز ماست. متاسّفانه _طبق آمار_ سنّ ازدواج بالا رفته که علل مختلف و متنوّعی دارد. مشکلات اقتصادی به همراه گران شدن امر ازدواج به دلایل تشریفات زاید، اشتغال و مسکن جوانان و ... همه و همه دست به دست هم دادند تا سنّ ازدواج بالا و بالا رفت. آنقدر بالا که دست نیافتنی شد. در میان همه ی عواملِ این پدیده ی نامبارک ، یک عامل دیگر هم قابل توجّه است؛ . باید در کنار عوامل مختلف دیگر، در این عامل یعنی مسئولیّت گریزی هم تامّل کرد که خود، ریشه در عوامل فرهنگی و تربیتی دارد.جوانِ امروز به دلیل سبک زندگیِ ناصحیح ، از مسئولیّت تشکیل خانواده فرار میکند و بدین ترتیب سنّت پیامبر (ص) بر زمین میماند. مشابه این مسئولیّت گریزی را در بعض خانمها هم میبینیم به طوریکه از مسئولیّتِ مادری طفره میروند. هم دیر ازدواج میکنند، هم دیر فرزنددار میشوند و طبیعتا تحمّل مسئولیّتِ چند فرزند را ندارند و میشود آنچه که اکنون میبینیم. یکی از بزرگترین تهدیدهای ایران اسلامی، همین سیر نزولی جمعیّت و پیر شدنِ عن قریب تنها پایگاه شیعه در جهان است. خوب است خانمها به این مساله از این زاویه نگاه کنند که اگر به درستی توجّه شود، سایر عذرها به کنار میروند. پس از تشکیل اصل خانواده و تحقّق این کلمه ی طیّبه، نوبت میرسد به مسئولیّت های متنوّع در درون خانواده از جمله مسئولیّت همسری، مسئولیّت مادری، مسئولیّت پدری،مسئولیّت فرزندان نسبت به پدر و مادر و ... که پرداختن به هرکدام بحث مفصّلی میطلبد که در مجال مختصر این مجالس نیست ولی به عنوان نمونه به یک نمونه اشاره میشود؛ یکی از مسئولیّت ها و بلکه مهمترین مسئولیّت پدر و مادر ، تربیت فرزندان است.نقطه ی آغاز تربیت ، کانون خانواده است. تربیت دینی فرزندان که خود، مسئولیّت دینیِ والدین است، ابعاد و گستره ی وسیعی دارد؛ پدر و مادر وظیفه دارند فرزندان خود را صبور بار بیاورند، اهل تامّل و تفکّر بار بیاورند، شجاع بار بیاورند، به او قرآن بیاموزند و نماز یاد دهند و فرزندان را به بسیاری دیگر از گوهرهای انسانی و والا بیارایند و از جمله فرزندان خود _این امانت های الهی_ را مسئولیّت شناس و مسئولیّت پذیر و متعهّد بار بیارند. اگر بعضا بیماریِ مسئولیّت ناپذیری و یا مسئولیّت گریزی را در جامعه مشاهده میکنیم و از درد آن رنج میبریم، این همه، ناشی از کوتاهی والدین در کانون خانواده است. تربیت مسئولانه ی فرزندان بر طبق معرفتِ مسئولیّت، مهارتی ست که آموزش میخواهد ولی توجّه کنیم که برخورد مسئولانه ی پدر و مادر و ارائه ی الگوی عینیِ مسئولیّت پذیری در پیش چشمان فرزندان ، بخش عمده ای از مسیر تربیت است. ۱۴۴۲ eitaa.com/aftabhosn
بسم الله الرّحمن الرّحیم مجلس پنجم _مسئولیّت امر به معروف و نهی از منکر بعد از نکات کلّی در باب مسئولیّت پذیری و تعهّد اجتماعی، رسیدیم به بیان بعضی از مصادیق و جلوه های عینی که مطالبی در باب پذیرش مسئولیّت در خانواده بیان شد. در میان گزاره ها و مفاهیم دینی، شاید نزدیک ترینِ آنها به معرفتِ "مسئولیّت پذیری اجتماعی" ، "امر به معروف" و "نهی از منکر" باشند. مضمون اصلی این دو واجبِ مهم آن است که ما نسبت به سرنوشت کلیّت جامعه و سایر اشخاص نمیتوانیم بی تفاوت باشیم. در باب "امر به معروف" و "نهی از منکر" سخن بسیار است؛ از فلسفه ی تشریع و اهمیّت و جایگاه مهم این دو واجب تا احکام مرتبط و مراتب و شرایط و ... مطالب زیادی قابل طرح است امّا در این مجال کوتاه با توجّه به موضوع اصلی این جلسات، تأکید روی جنبه ی مسئولیّت و تعهّد اجتماعیِ این دو واجب است. اینکه ما علاوه بر تعهّد نسبت به انجام تکالیف فردی و شخصی و حفظ و مراقبت از خود، متعهّد نسبت به سلامت جامعه و افراد آن هم هستیم. چرا که جامعه بستر سعادت و شقاوت ماست. پیامبر گرامی اسلام (ص) در این زمینه تمثیلی دارند که قابل توجّه و تامّل است. حضرت ایشان جامعه را به مانند کشتی ای معرّفی میکنند که سرنوشتِ سرنشینان آن به هم پیوند خورده است. اگر سرنشینی قسمتی از کشتی را سوراخ کند که موجب نفوذ آب شود، نه تنها او که تمامی سرنشینان غرق میشوند. در جامعه هم فساد و تباهی ولو آنکه از یک نفر صادر شود ولی آتش آن کلّ جامعه را میسوزاند.بله اگر دیگران با تذکّر و نهی از منکر مانع از تکرار و یا شیوع آن شوند، سلامت و امنیّت هم به آن جامعه برمیگردد. کتابی ست با عنوان "امر به معروف و نهی از منکر در اندیشه ی اسلامی" که تألیف این کتاب، حکایت قابل تامّلی دارد؛ نویسنده ی کتاب یک دانشمند انگلیسیِ مقیم آمریکاست به نام "مایکل کوک" که میگوید: اتّفاقی در ایستگاه قطار شهری شیکاگو به شدّت من را تحت تاثیر قرار داد. اتّفاق این بود که در ایستگاه، خانمی مورد اذیّت و آزار فردی قرار گرفت و هرچه استمداد طلبید، کسی به او کمک نکرد.مایکل گفت:بیشتر از اینکه از اذیّت آن خانم اذیّت شوم از بی تفاوتی مردم و حاضرین و ناظرین اذیّت شدم و همین ماجرا باعث تحقیق در این موضوع شد و دیدم هیچ یک از مکاتب و مذاهبِ موجود به جز اسلام، به این موضوع نپرداخته اند و شد باعث تالیف این کتاب. در موضوعاتی همچون "امر به معروف" و "نهی از منکر" . مهمترین کار، تبیین منطقی و معقول آنهاست تا خدای ناکرده تصوّرِ فضولی و دخالت در کار دیگران پیش نیاید. مؤمن از باب مسئولیّتی که نسبت به جامعه بر عهده دارد، دیگران را به کار شایسته و نیکو وامیدارد و از کار زشت و ناپسند باز میدارید.متأسّفانه باید گفت بر اثر تبلیغات گسترده ی دشمنان و کوتاهی های متراکم ما در جامعه، معروفِ "امر به معروف" و "نهی از منکر" ، تبدیل به منکر شدند. باید از کوتاهی ها به درگاه خداوند توبه و استغفار کنیم و جبران کنیم. توبه و جبران هم به این است که در تبیین و عمل، حقیقت و محتوای اصلیِ این دو واجبِ مهم را به طور صحیح منتقل کنیم. استاد شهید آیت الله مطهری در کتاب حماسه ی حسینی در تبیین علل و عوامل نهضت کربلا با استفاده ی از کلام حضرت سیّدالشّهدا (ع) به عنصر "امر به معروف" و "نهی از منکر" اشاره میکنند و در تبیین آن به درستی، معرفتِ مهم و کلیدی را تشریح میکنند و این دو واجب را به مسئولیّت پذیری اجتماعی گره میزنند. حضرت اباعبدالله (ع) حرکت و قیام خود را در راستای امر به معروف و نهی از منکر معرّفی میکنند آنجا که فرمود: "ارید ان آمرَ بالمعروف و انهی عن المنکر". البتّه این جلوه ی بارزِ مسئولیّت پذیری اجتماعی مراحلی دارد که خود بحث مفصّلی است و مجالی دیگر میطلبد ولی در زمانه ی امام حسین (ع) ضرورت آن تا بدانجا میرسد که حضرت در راه اقامه ی آن جان خود و بهترین فرزندان و اصحاب خود را قربانی میکند و بدین هم بسنده نمیکند بلکه اهل بیت و فرزندان خود را هم در معرض اسارت قرار میدهد. الا لعنت الله علی القوم الظالمین ۱۴۴۲ eitaa.com/aftabhosn