📌 زمان #خوشی و #قحطی مسلمان....
🌻رسول خدا(ص) فرمود:
امت من مادامی که به یکدیگر،
1⃣ #محبت ورزند،
2⃣ #امانتدار باشند،
3⃣ از #حرام بپرهیزند،
4⃣ #مهمان_نوازی کنند،
5⃣ #نماز به پا دارند،
6⃣ #زکات را بپردازند،
همواره در خوبی و خوشی خواهند بود.🌱🌴🌱
ولی اگر چنین نکنند، به #قحطی و #خشکسالی گرفتار می گردند. ⚡️💥
📚بحارالانوار، ج۷۲، ص۱۱۵
👇 👇
🌻 @ahlolbit
📌 امام #عسکری(ع) حافظ دین الهی...
اهل #سامرا مبتلا به #خشکسالی شده بودند. #مسلمانان #نماز باران خوانده بودند؛ اما بارانی نیامد.
از آن طرف عدهای از #مسیحیان با #صلیب ✝ بیرون رفته و برای طلب #باران مشغول عبادت و #دعا شدند. شخصی که جلوتر از بقیه ایستاده بود، همانطور که دست به دعا برداشته بود #ابرهای بارانزا شروع به باریدن کردند.
⛈🌧🌧
این حادثه موجب #تزلزل در اعتقاد گروهی سست عقیده شد، که نکند مسلمانان بر حق نیستند و نصارا بر حق هستند.
خلیفه #عباسی به فکر چاره افتاد، مشاورانش به او گفتند: چارهای جز این نیست که از امام حسن #عسکری(ع) کمک بخواهیم.
امام #عسکری(ع) به فرستادهای که از طرف خلیفه آمده بود فرمود:
اینها را وادار کنید که بار دیگر برای نماز باران بیرون روند. در آن حال حضرت کسی را #مأمور کرد که وقتی آن مرد نصارا که جلوتر از بقیه ایستاده دست به دعا برداشت، قطعه #استخوانی در بین انگشتانش دارد، آن را از او بگیر و بگو حالا دعا کن!
مرد نصارا مقاومت کرد، ولی بالاخره استخوان را از بین انگشتانش کشیدند.
سپس هرچه دعا کردند سودی نبخشید.
وقتی از حضرت ماجرا را پرسیدند، فرمود:
این تکهای از #استخوان یکی از #پیامبران است که از گور وی بیرون آوردهاند و وقتی #خدا را به استخوان آن پیامبر #قسم میدهند بارانی از #لطف_الهی نازل میشود.
و اینگونه شبهه آن سست عقیدگان برطرف شد.
📚ر.ک. ابن شعبه حرانی، تحف العقول،
📚ر.ک. طبرسی، احتجاج.
👇👇
🌻 @ahlolbit
📌 #عسکری(ع) #عالم و حافظ دین الهی...
اهل #سامرا مبتلا به #خشکسالی شده بودند. #مسلمانان #نماز باران خوانده بودند؛ اما بارانی نیامد.
از آن طرف عدهای از #مسیحیان با #صلیب ✝ بیرون رفته و برای طلب #باران مشغول عبادت و #دعا شدند. شخصی که جلوتر از بقیه ایستاده بود، همانطور که دست به دعا برداشته بود #ابرهای بارانزا شروع به باریدن کردند.
⛈🌧🌧
این حادثه موجب #تزلزل در اعتقاد گروهی سست عقیده شد، که نکند مسلمانان بر حق نیستند و نصارا بر حق هستند.
خلیفه #عباسی به فکر چاره افتاد، مشاورانش به او گفتند: چارهای جز این نیست که از امام حسن #عسکری(ع) کمک بخواهیم.
امام عسکری(ع) به فرستادهای که از طرف خلیفه آمده بود فرمود:
اینها را وادار کنید که بار دیگر برای نماز باران بیرون روند. در آن حال حضرت کسی را #مأمور کرد که وقتی آن مرد نصارا که جلوتر از بقیه ایستاده دست به دعا برداشت، قطعه #استخوانی در بین انگشتانش دارد، آن را از او بگیر و بگو حالا دعا کن!
مرد نصارا مقاومت کرد، ولی بالاخره استخوان را از بین انگشتانش کشیدند. سپس هرچه دعا کردند سودی نبخشید.
وقتی از حضرت ماجرا را پرسیدند، فرمود:
این تکهای از استخوان یکی از #پیامبران است که از گور وی بیرون آوردهاند و وقتی #خدا را به استخوان آن پیامبر #قسم میدهند بارانی از #لطف_الهی نازل میشود.
و اینگونه شبهه آن سست عقیدگان برطرف شد.
📚ر.ک. ابن شعبه حرانی، تحف العقول،
📚ر.ک. طبرسی، احتجاج.
👇👇
🌻 @ahlolbit
📌 امام #عسکری(ع) حافظ دین الهی...
اهل #سامرا مبتلا به #خشکسالی شده بودند. #مسلمانان #نماز باران خوانده بودند؛ اما بارانی نیامد.
از آن طرف عدهای از #مسیحیان با #صلیب ✝ بیرون رفته و برای طلب #باران مشغول عبادت و #دعا شدند. شخصی که جلوتر از بقیه ایستاده بود، همانطور که دست به دعا برداشته بود #ابرهای بارانزا شروع به باریدن کردند.
⛈🌧🌧
این حادثه موجب #تزلزل در اعتقاد گروهی سست عقیده شد، که نکند مسلمانان بر حق نیستند و نصارا بر حق هستند.
خلیفه #عباسی به فکر چاره افتاد، مشاورانش به او گفتند: چارهای جز این نیست که از امام حسن #عسکری(ع) کمک بخواهیم.
امام #عسکری(ع) به فرستادهای که از طرف خلیفه آمده بود فرمود:
اینها را وادار کنید که بار دیگر برای نماز باران بیرون روند. در آن حال حضرت کسی را #مأمور کرد که وقتی آن مرد نصارا که جلوتر از بقیه ایستاده دست به دعا برداشت، قطعه #استخوانی در بین انگشتانش دارد، آن را از او بگیر و بگو حالا دعا کن!
مرد نصارا مقاومت کرد، ولی بالاخره استخوان را از بین انگشتانش کشیدند.
سپس هرچه دعا کردند سودی نبخشید.
وقتی از حضرت ماجرا را پرسیدند، فرمود:
این تکهای از #استخوان یکی از #پیامبران است که از گور وی بیرون آوردهاند و وقتی #خدا را به استخوان آن پیامبر #قسم میدهند بارانی از #لطف_الهی نازل میشود.
و اینگونه شبهه آن سست عقیدگان برطرف شد.
📚ابن شعبه حرانی، تحف العقول.
📚طبرسی، احتجاج.
👇👇
🌻 @ahlebait110