eitaa logo
احمدحسین شریفی
6.1هزار دنبال‌کننده
347 عکس
360 ویدیو
24 فایل
حاوی سخنرانیها و نوشته ها و معرفی آثار و فعالیتهای استاد شریفی. عضو هیئت علمی و استاد تمام فلسفه موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، مدرس سطوح عالی حوزه علمیه قم ادمین کانال: @Mahdiadmin2
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴درس‌هايي که بايد از علامه مصباح آموخت 🔸درس دهم: تفکر انضمامی 🖊احمدحسين شريفي 🔸از ديگر ويژگي‌هاي علمي آيت‌الله مصباح نگاه کاربستي ايشان به مباني نظري و همچنين علوم ديني بود؛ به تعبير ديگر، ايشان دنبال اقامة دين بود؛ و اقامه دين صرفاً به طرح و رواج بحث‌هاي فلسفي و کلامي و فقهي و اصولي و امثال آن نيست. 🔸شيوة آموزشي و تعليمي آيت‌الله مصباح در اين عرصه بدين شکل بود که تلاشي مجاهدانه و خستگي‌ناپذير کردند که بر پاية بنيان‌هاي معرفت‌شناختي، هستي‌شناختي و انسان‌شناختي ديني و اسلامي، فلسفه‌هاي مضافي مثل فلسفه علوم انساني، فلسفه اخلاق، فلسفه حقوق، فلسفه سياست و فلسفه تعليم و تربيت را استوار کنند. و به تعبير ديگر، فلسفه‌هاي مضاف را در زمين معرفت‌شناسي و هستي‌شناسي اسلامي و بر پايه انسان‌شناسي اسلامي استوار کردند. 🔸اين اندازه از کاربست بنيان‌هاي نظري اسلامي در علوم انساني، هر چند در نوع خود بي‌سابقه بود؛ اما ايشان هرگز به اين حد راضي نبودند بلکه تلاش کردند بر پايه‌ همين فلسفه‌هاي مضاف، علوم انساني اسلامي هم توليد شود و خود ايشان نيز در پاره‌اي از مسائل از جمله در حوزة تعليم و تربيت عملاً به اين کار اقدام کردند. در کتاب فلسفه تعليم و تربيت در اسلام، ضمن بيان مباني هستي‌شناسي، معرفت‌شناسي، انسان‌شناسي و ارزش‌شناسي اسلامي، از دل آنها به استخراج (1) اهداف تعليم و تربيت؛ (2) اصول تعليم و تربيت، (3) ساحت‌هاي تعليم و تربيت (ساحت‌هاي بينشي، گرايشي و کنشي؛ فردي، اجتماعي، سياسي، اقتصادي، ديني، اخلاقي ...)، (4) مراحل تعليم و تربيت (مرحله پيش‌زادي، سيادت، اطاعت، وزارت، حمايت(بزرگ‌سالي)، (5) عوامل و موانع تعليم و تربيت، و (6) روش‌هاي تعليم و تربيت (در سه حوزه روش‌هاي بينشي، گرايشي و کنشي) پرداختند. و يک الگوي بسيار منسجم و دقيقي از فلسفه و يا به تعبير ديگر، مدلي عيني براي امتدادبخشي به انديشه‌هاي بنيادين در عرصه‌هاي زيست انساني عرضه کردند. 🆔 https://eitaa.com/joinchat/1153171503C4349780964 🔷 ارتباط با ادمین:👇 @mjbayat 🌹
🔴علامه مصباح؛ پدر «الهیات کاربردی شیعی» معاصر 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ علیرغم تأکید منابع اولیه فکر شیعی بر نگاه کاربستی به بنیان‌های اعتقادی، مع الاسف باید گفت که نگاه کاربستی به مباحث فلسفی و الهیاتی، از نگاه‌های مهجور در تاریخ فکر شیعی بوده است. «شرح این هجران و این خون جگر/ این زمان بگذار تا وقت دگر». به اعتقاد این بنده کسی که برای نخستین بار در دوران معاصر چنین کار بزرگی را برعهده گرفت و به حق می‌توان او را «پدر الهیات کاربردی معاصر شیعی» دانست، علامه مصباح یزدی(ره) بود. اگر با این عینک به مجموعه فعالیت‌های ایشان نظر کنیم می‌توان گفت که ایشان عمر علمی خود را مصروف ارائه یک مدل عالمانه و دقیق از الهیات کاربردی شیعی کرد. ابتدا مهمترین مبانی نظری و الهیاتی فکر شیعی را در قالب معرفت‌شناسی، هستی‌شناسی، خداشناسی، انسان‌شناسی، راه و راهنماشناسی، معادشناسی، و امامت‌شناسی عرضه کردند. درباره تک‌تک آنها کتاب‌های نوآورانه‌ای تدوین و حتی دوره‌های آموزشی طراحی کردند. اما هرگز در این سطح نماندند؛ معرفت‌شناسی را صرفاً برای معرفت‌شناسی و انسان‌شناسی را صرفاً برای انسان‌شناسی نمی‌خواستند؛ حتی خودشناسی را صرفاً برای خودشناسی نمی‌خواستند بلکه «خودشناسی» را برای «خودسازی» می‌خواستند. بلکه در مرحله بعد، دقیقاً با تکیه بر این بنیان‌های الهیاتی و نظری فلسفه‌های مضافِ به رشته‌های علوم انسانی را تدوین و طراحی کردند؛ مثل فلسفه اخلاق یا فلسفه ارزش‌ها؛ فلسفه حقوق، فلسفه سیاست، فلسفه مدیریت، فلسفه روان‌شناسی و فلسفه تعلیم و تربیت. حتی دوره‌های آموزشی برای پاره‌ای از این فلسفه‌های مضاف طراحی کرد؛ مثل دوره دکتری فلسفه اخلاق، دوره دکتری فلسفه تعلیم و تربیت؛ دوره دکتری فلسفه علوم اجتماعی و انسانی ، دوره دکتری فلسفه اقتصاد و امثال آن. اما اقدامات ایشان در امتدادبخشی به مباحث الهیاتی و نظری در این حد باقی نماند؛ بلکه با تکیه بر آن بنیان‌های نظری و فلسفه‌های مضافی مثل فلسفه اخلاق، نظام اخلاقی اسلامی و قرآنی را طراحی و تدوین کردند. یعنی به صورتی کاملاً منسجم و منطقی آن اندیشه‌های بنیادین را در دانش اخلاق هم امتداد دادند. با مطالعه و دقت در کتاب «اخلاق در قرآن» به جرأت می‌توان گفت که ایشان نخستین اندیشمند اخلاق‌پژوهی است که توانستند بر اساس بنیان‌های الهیاتی اسلامی دانش اخلاق اسلامی و قرآنی را پی‌ریزی کنند. ایشان تصریح می‌کنند که اساساً اخلاق اسلامی هدفش اعتدال و تعدیل قوا نیست. چنین هدفی سازگار با انسان‌شناسی و اخلاق‌شناسی ارسطویی است؛ اما بر اساس انسان‌شناسی و اخلاق‌شناسی اسلامی هدف اخلاق را باید قرب الهی و عبودیت و خدایی شدن دانست. @Ahmadhoseinsharifi 🌹
🟡الهیات ورزش (۲) ◻️رابطه‌ی جهان‌بينی و ايدئولوژی با ورزش؟ 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ می‌دانم که در میان هیجانات ورزشی و نیازمندی‌های سخت‌افزاری برای توسعه ورزش‌های قهرمانی و همگانی و ده‌ها مسأله مربوط به مدیریت امور روزمره ورزش، کمتر کسی حوصله و البته توان تأمل بر روی مبانی انسان‌شناختی و الهیاتی ورزش را دارد، و حتی بسیاری از مدیران ورزشی کشور اساساً توانایی فهم چنین مسائلی را ندارند! اما از جامعه علمی و نخبگانی کشور انتظار می‌رود که نسبت به بنیان‌های الهیاتی ورزش بی‌تفاوت نباشند. به همین دلیل، به مناسبت هفته تربیت بدنی وظیفه خود دانستم که برخی از پرسش‌های الهیاتی ناظر به ورزش را با خوانندگان در میان بگذارم به این امید که کس یا کسان دغدغه‌مندی پیدا شوند و چنین موضوعاتی را به تحقیق بگیرند. در ادامه پرسش‌هایی که قبلا مطرح کردم (👈https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi/2987 )، برخی دیگر از پرسش‌های پژوهشی را به اشتراک می‌گذارم. ✔️آيا ميان نوع جهان‌بينی و نظام ارزشی حاکم بر يک جامعه و ورزش‌هايی که در آن جريان دارد، ارتباطی برقرار است؟ ✔️آيا میان ورزش‌هايی مثل ورزش‌های زورخانه‌ای در ايران، که روح حاکم بر آنها روح جوانمردی و ولايت و امامت و محبت اهل بيت علیهم السلام است با گرايش‌های دينی مردم تناسبی هست؟ ✔️آيا رواج ورزشی مثل يوگا در هند و کشورهايی که آيين‌های هندی و بودايی در آن رواج دارد با اعتقادات آنها ارتباطی دارد؟ ✔️آيا می‌توان رواج ورزش‌های رزمی در کشورهايی با آيين ‌کنفوسيوسی را معلول و محصول اين آيين دانست؟ ✔️به راستی چرا اسلام به يکسری ورزش‌های خاص، مثل شنا، اسب‌سواری و تيراندازی، تأکيد کرده است؟ آيا صرفاً ضرورت‌ها و امکانات زمان موجب چنين توصيه‌هايی بوده است يا آنکه اين نوع ورزش‌ها متناسب با جهان‌بينی و ايدئولوژی اسلام بوده‌اند؟ ✔️و .... 🆔https://eitaa.com/joinchat/1153171503C4349780964 🌹
◻️«حوزه‌های علمیه»، «الهیات کاربردی» و رهایی از «سکولاریسم عمیق» 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔸مطالعات الهیاتیِ (اعم از فقه، حقوق، فلسفه، اخلاق، و ...) ناظر به علوم و نیازمندی‌های اجتماعی در دوران مدرن، از ضروری‌ترین و لازم‌ترین مطالعات است. بدون توجه به چنین موضوعاتی در مسائلی همچون نظامات اجتماعی، نیازهای صنعتی و به طور کلی سیستم‌ها و سخت‌افزارهای اداره جامعه، دچار نوعی پنهان اما عمیق خواهیم شد. 🔹به عنوان مثال، کشور ما یکی از کشورهای دریاپایه است. اسناد بالادستی ناظر به توسعه صنعت نیز تدوین شده است. و در سال‌های اخیر به طور جدی در حال فراهم کردن زیرساخت‌های لازم برای بهره‌برداری اقتصادی و سیاسی و ژئوپلیتیکی از این فرصت خدادادی هستیم. اما مع‌الاسف اقدام قابل ذکری درباره مطالعات مربوط به «الهیات دریا» صورت نگرفته است. یعنی موضوعاتی مثل «حقوق دریا»، «فقه دریا»، «فرهنگ دریا»، «دیپلماسی دریا»، «اقتصاد دریا» و به طور کلی مطالعات انسانی ناظر به دریا، تقریباً مغفول بوده است. 🔹و یا کشور ما یکی از کشورهایی است که از نعمت خدادادی و دست‌نخورده «» برخوردار است. «دشت کویر» و «کویر لوت» دو نمونه از شگفت‌انگیزترین کویرهای جهان هستند. و سایر کویرهای ایران مثل «کویر مصر در اصفهان»، «کویر ریگ جن در سمنان»، «کویر حلوان در خراسان جنوبی»، «کویر کارکال در یزد» و ... از زیباترین و بکرترین کویرهای جهان هستند. بهره‌برداری مناسب با ساختار فرهنگ اسلامی ایرانی از این نعمت‌های خدادادی، افزون بر سرمایه‌گذاری‌های هوشمندانه در تأمین زیرساخت‌های لازم، نیازمند مطالعات فرهنگی، سیاسی، دیپلماسی عمومی، فقهی، اخلاقی و اقتصادی است. که مع الاسف تاکنون به صورت جدی دنبال نشده است. 🔻معتقدم مناسب‌ترین مرکز علمی برای پرداختن به چنین مطالعاتی، حوزه‌های علمیه‌ است. و ای کاش اساتید برجسته حوزه‌های علمیه، به جای پرداختن به تدریس‌های تکراری کتاب‌های مکاسب و کفایه و ...، بخشی از وقت خود را مصروف پرداختن مجتهدانه به چنین موضوعاتی، که از نیازهای ضروری جمهوری اسلامی است، اختصاص می‌دادند. 🆔https://eitaa.com/joinchat/1153171503C4349780964 🌹
◻️آسیب‌‌شناسی دروس و تحقیقات حوزوی 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔸یکی از مهم‌ترین آسیب‌های دروس و پژوهش‌های فقهی و اصولی و حتی تفسیری و فلسفی در حوزه‌های علمیه این است که کمتر به گشودن و مشاهده آفاق جدید، سرزمین‌های تازه و افق‌های نو توجه دارند؛ فضای عمومی آموزش و پژوهش در حوزه‌های علمیه به گونه‌ای است که اغلب قریب به اتفاق استادان و محققان به فرو رفتن در عمق، شکافتن لایه‌های زیرین مسأله و دست‌یافتن به لایه‌های ناپیدای مسائل سنتی علاقمندی بیشتری دارند. فی‌المثل، مسأله‌‌ای به نام «علم اجمالی» در اصول فقه مطرح شده است؛ اما بعد از شیخ انصاری هر کسی آمده، فرعی بر فروعات آن افزوده است و تاکنون ده‌ها فرع برای آن ذکر کرده‌اند! و این تحقیقات کماکان با قوت ادامه دارد! یا درباره نماز مسافر، تاکنون ده‌ها فرض و فرع و فتوا مطرح شده و افراد دیگر نیز سعی می‌کنند همین مسأله را بیش از گذشتگان بشکافند و لایه‌های عمیق‌تری از آن را به دست آورند. ♦️اما بسیار انگشت‌شمارند کسانی که دنبال کشف راه‌های جدید و گشودن افق‌های نو و تازه رفته‌ باشند. بسیار اندک‌اند کسانی که به دنبال امتداد بنیان‌های الهیاتی و انسان‌شناختی و ارزش‌شناختی با استفاده از روش اجتهادی در مسائل نوپدید باشند! در حالی که حیات یک مرکز علمی پیشرو و پیشبرنده به این است که دائماً دنبال کشف افق‌های نو و پیدا کردن راه‌های جدید باشد. نه آنکه همه همّ و غمّ خود را مصروف تزیین و تنظیم «راه‌های طی‌ شده» پیشین کند. 🔹نیم‌نگاهی به فهرست بلند بیش از ۷۰۰ درس خارج که در سال جاری (۱۴۰۳) در حوزه‌ علمیه قم ارايه می‌شود، نشان می‌دهد که مع‌الاسف در مجموع دروس فقه و اصول، کمتر از ۳ درصد آنها ناظر به مسائل نوپدید است! این وضعیت در حوزه درس اصول فقه یعنی روش اجتهاد و استنباط آموزه‌های دینی، بسیار اسف‌بارتر است. به گونه‌ای که از ۲۶۱ درس خارج اصول (یعنی روش‌شناسی اجتهاد) که در حوزه علمیه قم در سال جاری تدریس می‌شود، ۲۵۹ درس تکرار همین اصول فقه رایج با محوریت رسائل شیخ انصاری یا کفایه آخوند خراسانی است! و بعضاً با یک یا دو شاگرد! و فقط دو درس مربوط به «روش استنباط اخلاق» است. بقیه آنها همگی همان اصول فقه رایج است! رهبر حکیم و فرزانه انقلاب اسلامی ۲۴ سال قبل در تاریخ ۴ تیر ۱۳۷۹ در دیدار مرحوم آیت‌الله امینی و برخی از محققان مجلس خبرگان، این آسیب بزرگ را گوشزد کرده و فرمودند: «عیب کار ما در حوزه‌های علمیه این بوده است که در زمینه مسائل فقهی یا اصولی هم که تحقیق کرده‌ایم غالبا آفاق جدید را کمتر مورد نظر قرار داده‌ایم و همین طور عمیق، پایین رفته‌ایم. کارهایی را که فقهای بزرگ کرده‌اند، می‌بینید دیگر؛ گاهی اوقات شگفت‌اور است اما همه همین طور عمقی به طرف پایین است هیچ سعه افاقی ندارد و انسان سرزمین‌های جدید را مشاهده نمی‌کند.» 🆔https://eitaa.com/joinchat/1153171503C4349780964 🌹
◻️فیلسوفان و رسالت «عمومی‌سازی فلسفه‌ورزی» 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ هیجان‌زدگی و غلبه احساسات و عواطفِ بی‌بنیان، موجب بی‌ثباتی جامعه خواهد شد. راه نجات از این آسیب، ترویج «فلسفه‌ورزی» و «عقلانیت» است. جامعه‌ باید «دلیل‌جو» باشد؛ باید «استدلال‌طلب» باشد. نباید هر سخنی را پذیرا باشد. از فیلسوفان انتظار می‌رود در ترویج «عقلانیت» و «روش خرد‌ورزی» و «آموزش استدلال» و «استدلال‌طلبی» وظیفه خود را در قبال جامعه ایفا کنند. عمومی‌سازی فلسفه‌ورزی را از وظایف اخلاقی فیلسوفان می‌دانم. تنها در این صورت است که جامعه از هیجان‌زدگی نجات می‌یابد. بلکه در برابر طوفان‌های فکری و هجمه‌های اعتقادی و تخریب‌های اخلاقی، مصون می‌ماند. با عمومی‌سازی فلسفه‌ورزی است که می‌توان جامعه را از «تقلید‌گرایی» و «تلقین‌پذیری» و «غربزدگی» و تبعیت کورکورانه از افکار و اندیشه‌های بی‌بنیان اومانیستی و لیبرالیستی نجات داد. با نهادینه‌سازی عقلانیت است که افراد از افتخار به بی‌ثباتی و تزلزل فکری رهایی می‌یابند و جامعه در برابر امواج خرافات سنتی و مدرن محافظت می‌شود. با همگانی شدن عقلانیت و استدلال‌طلبی است که شیفتگی به شخصیت‌ها رنگ می‌بازد و جای خود را به دلدادگی به حقیقت می‌دهد. تنها با اکسیر عقلانیت و دلیل‌جویی است که می‌توان زشتی و بی‌منطقی خودباختگی و ذلت‌پذیری فردی و اجتماعی را نشان داد. 🆔https://eitaa.com/joinchat/1153171503C4349780964 🌹
◻️فیلسوفان و مسائل و دردهای اجتماعی 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ یکی از مهم‌ترین انتظارات اجتماعی از و فیلسوفان آن است که نقش خود را در تعالی اخلاقی جامعه ایفا کنند. «خواسته‌های غیرضرور» افراد و جامعه را نقد کنند و «خواسته‌های متدانی» آنها را اخطار دهند. آسیب‌های فردی و اجتماعی چنان خواسته‌هایی را فریاد بزنند. و از راه نقد و ابطال باورهای نادرست و متدانی، بی‌بنیانی و بی‌ریشگی گرایش‌ها و خواسته‌های متدانی را نیز نشان دهند. افزون بر آن، «مصلحت‌های واقعی» مردم را به آنان تعلیم دهند. و «نیازهای اصیل و اصلی» آنان را یادآوری نمایند. از طریق تقویت باورهای متعالی، خواسته‌های جامعه را نیز متعالی کنند. و از راه تبیین و ترویج باورهای صحیح و مستدل، گرایش‌ها و رفتارهای معقول و درست را در حیات فردی و اجتماعی ترویج دهند. اینها از نقش‌ها و مسئولیت‌هایی است که باید فیلسوفان عهده‌دار آنها باشند؛ اما مع‌الاسف، درباره بسیاری از فیلسوفان و فلسفه‌دانان روزگار ما، باید گفت غافل از نیازها و دردهای اصلی و جانکاه اجتماعی و مسائل و معضلات بشری و بین‌المللی، مشغول خلوت خویش‌اند و دلخوش به افکار و اندیشه‌های انتزاعی‌ خویش: «غافلند این خلق از خود ای پدر». @Ahmadhoseinsharifi 🌹
◻️آسیب‌شناسی تعلیم و تعلم فلسفه در حوزه‌های علمیه 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔸علیرغم بی‌مهری‌هایی که به و فلسفه‌آموزی و حتی فیلسوفان در حوزه‌های علمیه شده است، حوزه‌های علمیه شیعه در همیشه تاریخ خود، مهد فلسفه و فلسفه‌ورزی و فلسفه‌اندیشی بوده‌ است. در سده‌های اخیر، ظهور میردامادها، ملاصدراها، سبزواری‌ها، طباطبائي‌ها، مطهری‌ها، مصباح‌ها و ... نشانه حیات فلسفه و فلسفه‌ورزی در حوزه‌های علمیه بوده و هست. هم‌اکنون نیز به تعبیر رهبر فرزانه انقلاب اسلامی، از وظایف مدیریت حوزه و اساتید فلسفه این است که تلاش کنند «مرکز فلسفه»، «مرجع فلسفه» ‌و «قطب اصلی فلسفه اسلامی» باقی بماند. در سایه این تأکید رهبر فرزانه انقلاب و توجه مدیران حوزه علمیه به این مهم، در سال‌های اخیر شاهد «رونق کمّی» دروس فلسفه در حوزه علمیه قم هستم. تا جایی که در سال جاری (۱۴۰۳) تعداد ۲۷۰ درس فلسفه در حوزه علمیه قم تدریس می‌شود. این رشدی ارزشمند، فوق‌العاده‌ و بی‌سابقه‌ است که نسبت به یک دهه قبل بیش از صددرصد افزایش کمّی را نشان می‌دهد. اما نیم‌نگاهی به عناوین دروس نشان می‌دهد که نباید و نمی‌توان به این رشد کمّی دلخوش بود. جز یک عنوان از ۲۷۰ عنوان درسی که درباره «حکمت عملی» است، و دو عنوان که با محوریت کتاب اصول فلسفه و روش‌ رئالیسم است، بقیه همگی تدریس دو کتاب بدایه الحکمه و نهایه الحکمه علامه طباطبائی(ره) و احیاناً اسفار و شواهد ملاصدرا است! و البته تعداد اعضای شرکت کننده در کلاس‌های حدود یکصد نفر از اساتید این دروس نیز کمتر از ۵ نفر است. ♦️بر این باورم که آموزش فلسفه با این روش ✔️نه خدمت به فلسفه است؛ ✔️نه شایسته یک پایگاه قویم و غنی و پربار فلسفی است؛ ✔️و نه گرهی از نیازهای فلسفی جامعه ما را می‌گشاید. 🔹پیشنهاد این بنده آن است که جمعی از دلسوزان فلسفه و مدیران آموزشی حوزه‌ و دانشگاه بنشینند و به تحلیل وضعیت موجود بپردازند: ✔️هم وضعیت تعلیم و تعلم فلسفه در حوزه‌های علمیه را مطالعه کنند؛ ✔️هم وضعیت آموزش فلسفه در دانشگاه‌های کشور را بررسی نمایند؛ ✔️هم تعلیم و تعلم فلسفه در دانشگاه‌های معتبر و مشهور دنیا را رصد کنند؛ ✔️هم برآوردی از نیازهای فلسفی جامعه ایرانی اسلامی خود ما داشته باشند؛ ✔️و نهایتاً با تکیه بر این داده‌ها و آگاهی‌ها، طرحی نو و جدید برای تعلیم و تعلم فلسفه درافکنند. ♦️فلسفه اسلامی آنگاه می‌تواند به حیات و بالندگی خود ادامه دهد که اولاً، با آغوش باز به استقبال فلسفه‌های شرقی و غربی رایج در مراکز فلسفی جهان برود؛ ثانیاً، از لاک صرفاً‌ انتزاعی خارج شده و نگاهی کاربستی به اندیشه‌های فلسفی داشته باشد؛ و ثالثاً، دغدغه‌مند حل بنیادین مسائل اجتماعی و فرهنگی کشور باشد. 🔹همانگونه که رهبر معظم انقلاب ۲۱ سال قبل (۲۹/ ۱۰/ ۱۳۸۲) در دیدار جمعی از نخبگان حوزوی فرمودند: از مهم‌ترین نقص‌های فلسفه‌ورزی در حوزه‌های علمیه آن است که، برخلاف فلسفه‌های غربی، فیلسوفان مسلمان نتوانسته‌‌اند آن ذهنیت فلسفی و آن مطالعات انتزاعی را «امتداد سیاسی و اجتماعی» بدهند. و بر اساس بنیان‌های فلسفی‌ خود «سیستم‌های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی» و همچنین «وضع حکومت»، «کیفیت تعامل مردم با همدیگر» و امثال آن را معین کنند و مع الاسف در «ذهنیّاتِ مجرّد» باقی مانده و «امتداد پیدا نکرده‌اند». 🔸زمانی که اغلب دروس فلسفی حوزه‌های علمیه به موضوعاتی مثل فلسفه اسلامی برای کودکان (فابک)، فلسفه اجتماعی، فلسفه اخلاق، فلسفه سیاست، فلسفه حکومت، فلسفه اقتصاد، فلسفه فرهنگ، فلسفه مقاومت، فلسفه جهاد، فلسفه علوم انسانی و اجتماعی، فلسفه علم، فلسفه زیست، و سایر فلسفه‌های مضاف به علوم و امور اختصاص یافتند، آنگاه است که می‌توان یک حوزه فلسفی بالنده و در طراز حوزه‌های علمیه شیعی را شاهد بود. @Ahmadhoseinsharifi 🌹
🟡فلسفه؛ ساده‌گویی و ساده‌نویسی 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ یکی از معضلات زبان فلسفه و ادبیات رایج میان فیلسوفان استفاده از اصطلاحات نامأنوس و پیچیده و بعضاً چند پهلو است. عامه مردمان بلکه عامه نخبگان و فرهیختگان جامعه نیز امکان خوگیری با چنان ادبیات و اصطلاحاتی را ندارند. به همین دلیل، اهمیت و ارزش فلسفه و فلسفه‌ورزی را چندان درک نمی‌کنند. فیلسوفان باید بدانند که رسالت آنان با رسالت و مسؤولیت فیزیکدانان و شیمی‌دانان و ریاضی‌دانان متفاوت است. فقط جنبه تخصصی و آکادمیک محض ندارد و نباید داشته باشد؛ ابعاد عمومی فلسفه را باید توجه کرد. باید هنر امتداد فلسفه‌ورزی در لایه‌های عمومی را کسب کرد. در این زمینه یک الگو است. او فیلسوفانه به سطح جامعه آمد و بدون آنکه ذره‌ای از فلسفه‌ورزی و اقتضائات فکر فلسفی عقب‌نشینی داشته باشد، با زبان مردم و با زبانی غیرتخصصی مباحث فلسفی را با مردم در میان گذاشت و سطح عقلانیت و استدلال‌طلبی و خردورزی مخاطبان خود را ارتقاء داد. @Ahmadhoseinsharifi 🌹