۳ دی ۱۳۹۹
بـا یاد چـشمانت دلم تا آسـمان رفـت
فریاد عاشق بودنم تا بـی کران رفت
لرزید قلبم لـحظه ی دیـدار ، آن روز
وقتی نگاهت مثل تیری از کمان رفت
صدها غزل در دفترم دارم که مجنون
از عشق لیلی ناتوان تا آن جهان رفت
چـشمان زیـبایت تـمام بــودنم شـد
وقـتی درونم ناله های بـی امان رفـت
آنشب که من درگیر احساس تو بـودم
فـریاد عــاشق بــودنم تـا آسـمان رفـت
#خدیجه_صالحی_مقدم
#فرامرز_عرب_عامری
https://eitaa.com/joinchat/768213059C9cf83d0985
۳ دی ۱۳۹۹
۳ دی ۱۳۹۹
اے برادر با صداقت میتوان اعـجاز کـرد
گوشه ے دل پرچمے از مهربانے بـاز کـرد
قلب انسانهاے بسیارے به خود تـسخیر کـرد
حس و حالے تازه را در بطنِ جان آغـاز کـرد
واژگان نو کرد و رقصان شـعر را بـر گِـردِشان
راز دل را با خدا هم ایـنچنین ابـراز کـرد
قِــصّه های تــازه بــا انــگیزه هاے بــهتری
مے شود بـر آســمانها ایــنچنین پــرواز کرد
گویشے بس ناب را با جمعِ مان از جان گرفت
زخمه هاے زندگے را در دلِ هر سـاز کـرد
#گودرز_محمدے_نژاد(وصال بختیاری)
#فرامرز_عرب_عامری
https://eitaa.com/joinchat/768213059C9cf83d0985
۳ دی ۱۳۹۹
۳ دی ۱۳۹۹
ساز رفتن مے زنے ،دلشد پر از خون مے روے
ساز تنبورم شده آهنگ محزون مے روی
در نبودت نبض احساسم پریشان مے شود
لیلے ام،تنهاشدم، در نقشِ مجنون مے روے؟
قصدرفتن مے کنے، اےنخانه ویران مے شود
در دلم جا کرده اے وقتے که بیرون مے روی!
بـاغبانِ چــشم هاے پــر خــیالت بــوده ام
موے را افشان کنے و چهره گـلگون مے روے
در قــمار عــشقبازے بـــاختم دیـــن و دلـــم
گنج دل دزدیدے و با رسم قارون مے روے
در غمت هر شب زبانِ دل غزلخوان مے شود
مطربِ فرزانه اے،با چنگ و قانون مے روے
آه ،امشب را به یادت نغمه ها سر داده ام
قصه ے عشق و وفا خاڪ است و مدفون میروی!
من فـرو رفتم در این مـرداب غمگین فراق
رود جارے در بهارے و چه موزون مے روے
#فروزنده_شاملو
#فرامرز_عرب_عامرے
https://eitaa.com/joinchat/768213059C9cf83d0985
۳ دی ۱۳۹۹
۳ دی ۱۳۹۹
درحسرتِ آغوشِ تو هر روز بـه ســر شــد
شب هاے زیادے که نبودے و هدر شــد
شاید که خدا هم به دلم رحم نــدارد
از بس که دعا کرده ام و دفع اثر شــد
یڪ بار نشد سر بزنے تا که ببینے
این عاشق بیچاره چرا خون به جگر شــد
آغوش به رویم نگشودے و از این درد
بیچاره دِل آوارهِ یِ هر کوه و کـمر شــد
در پیش رقیبم چه گذشته است که هـر بار
از وعده ے باز آمدنت صرف نظر شـد
از درد و غمت باز شدم خسته و گریان
از آهِ دِلم شهر به یڪ باره خــبر شــد
بید از غَمِ لیلے کمرش خم شد و افتاد
مجنون شدم و قصّه ام از شهر به در شـد
چــشمم بــه در و مــنتظرم تــا کــه بــیایی
در حـسرت دیدار ،چه شبها که سحر شــد
#مریم_محمدی_خو(ساری)
#فرامرز_عرب_عامرے
https://eitaa.com/joinchat/768213059C9cf83d0985
۳ دی ۱۳۹۹
۳ دی ۱۳۹۹
فصل سبز خاطرم را زرد و عریان کـرده ای
لابه لاے لحظه هایم اشڪ مهمان کرده ای
روے آوارِ دلم زخم و نشانے از بم است
رود و سیلاب نگاهم سوے کرمان کرده ای
چشم هر "آیینه" از داغ شقایق گریه کـرد
خاطرِ یاسِ کبودم را پریشان کـرده ای
چشم هایِ اشڪ بارِ اسـتخوانم در قـفس
روح و تن را طعمه ے کفتارِ زندان کرده ای
مے خراشے صـورت آیینه با چـنگالِ غــم
تیغِ بے رحمِ هوس را تیز و برّان کـرده ای
در خزانم تیشه بر سروُ صـنوبر مے زنی
شانه هاے بید را دائم هـراسان کرده ای
غرقِ گردابم در آغوشِ خزانِ زنـدگی
اوجِ غربت ساحلم را سهم طوفان کـرده ای
ردّ پاے خیسِ باران خورده ام را کس ندید
موجِ دریاے خیالم را خروشان کرده ای
میرسد آخر به پـایان ایـن غـزل امّـا بـدان
چشم خون آلوده ام را شوقِ بـاران کـرده ای
#محمد_جلیلی
#فرامرز_عرب_عامرے
https://eitaa.com/joinchat/768213059C9cf83d0985
۳ دی ۱۳۹۹
۴ دی ۱۳۹۹
'
.
آموزش رایگان تصویر سازی در شعر
در لایو اینستاگرام
استاد#فرامرز_عرب_عامری ،
👌جمعه ساعت ۲۱ به وقت تهران
به آدرس اینستاگرامی:
@faramarzarabameri
@faramarzarabameri
@faramarzarabameri
#فرامرز_عرب_عامری
#شاعرانه
#شاعر
#شعر
#عاشقانه
#آکادمی_دکتر_عامری
#ادبیات
#غزل_معاصر
استاد: #فرامرز_عرب_عامری
@academy_drameri_official
__________________________
برای ثبت نام در آکادمی دکتر عامری
و آموختن شعر به شیوهای کاملا آسان
و صد در صد تضمینی
به آی دی زیر پیام بدید
👇👇
@farjampoor
۴ دی ۱۳۹۹