دنــیای بــی عــشقِ تــو مــعنایی نــدارد
دلــــواپسی ، امـــروز و فــردایی نـــدارد
این بارِ درد و گریه های سرد و خاموش
جـز شــانه ی لــرزانِ تـــو جــایی نــدارد
یوسف شدی خود را نَـکُن آواره ی مـصر
ایـن مُـلکِ غــم دیــگر زلـــیخایی نــدارد
درچشم زیـبای غــزل تـــصویرت افـــتاد
ایــن آیـــنه جــز طــبلِ رســوایی نــدارد
یـخ کــرده ی فــصلِ زمــستانی غــریبیم
آغـــــوشهای مــــــرده گــــرمایی نـــدارد
چون غنچه بشکف ضامن سرزندگی باش
زیـــــرا گــــلِ پــــژمرده زیـــبایی نــدارد
بـا خـونِ خـود بـر سـرزمینِ دل نـــوشتم
دنــیای بــی عــشقِ تــو مـــعنایی نــدارد
#مرضیه_رشتی
#فرامرز_عرب_عامری
https://eitaa.com/joinchat/768213059C9cf83d0985
بـعد مـرگ تـلخ خـوبیها جهان ویران شـده
عشق گویی تا ابد مبهوت و سرگردان شده
کاروان جان که غم را می برد با خویشتن
در هوای عشق گویی حیرت چشمان شده
در فـراقت قـصه می گوید دلـم در انـزوا
آنکه در گرد تـو جـانا ذره ای پـنهان شـده
خون دل از آسمان بـارید و عـالم را گـرفت
وقت بارش در دل دلداده ام طوفان شـده
عشق ما هم مثل لیلی بود و مجنون نازنین
عطر غم از حرف او بارید وجان نالان شده
هـمچو شـیرین و زلـیخا تـا ابـد دیـوانه ام
جان من چـون شـمع در پـای گـلم بـی جان
#رحیمه_اسماعیلی
#فرامرز_عرب_عامری
https://eitaa.com/joinchat/768213059C9cf83d0985
شهر بی چشم تو انگار که زندان مـن است
خاطرت هـمدم شـبهای پریشان مـن است
لبِ خوشبوی بـهارت شـده سـر سبز ترین
بوی یاسِ قدمت هدیه به کاشان مـن است
دفترم پر شده از مصحف ریحان و غـزل
پونه های نفست بر تنِ ایمان مـن است
چشمِ شیرازیِ تو جـلوه ای از بـاغ اِرم
طاق ابروی تو دروازه ی قرآن مـن است
بی تو کابوس شبم هاله ای ازدود و غم ست
بودنت شوقِ طـربناکی و امـکان مـن است
دل به دریای نـگاهت زده ام خـوب بـبین
شاهدِ عشق همین قامت لـرزان مـن است
عاشقی مـاهِ قـشنگی ست اگر بـگذارند
برکه با پـنجره ای رو به خـیابان مـن است
حرمتِ عشقِ مـن این مـوی پـریشانیِ توست
باد اگر چنگ زند مـوسم طـغیان مـن است
نرو از پیش من اصـلا کـه خـدا مـی داند
رفتنت فـصلِ غـم انگیزِ زمستان مـن است
#محمد_جلیلی
#فرامرز_عرب_عامری
https://eitaa.com/joinchat/768213059C9cf83d0985
موی تو صد پیچ و خم درکوچه های قمصر است
در مـسیر بـاد ها دشـتی پـر از گـل پـرپـر اسـت
کـوچه های ایـن مـحله پـر شـد از سـگهای هـار
اصـلا از چـشمان تـو چـیزی نـگویم بـهتر اسـت
دود سـیگاری کـه دایـم پـک زدی شـد نــقش مــن
بـوسه ی او بـر لـب مــردانه ی تــو مـحشر اســت
کاش می شد تا در آغوشت کشم سـخت و قـشنگ
بــا دروغـی تـازه مـی گفتم کــه بـار آخـر اسـت
دل بـــه دریــا مـیزنم بــا تـرس ، حــرفت را بــزن
جمله ی هـرگز نـمی خواهم تـو را درد آور است
رفــته ای تــا بـا بـهاری تـازه بــرگردی بــه بـاغ
صـد بـهار آمد گـذشت و چــشم هایم بــر در است
#نرگس_پروین_نیا(فیونا)
#فرامرز_عرب_عامری
https://eitaa.com/joinchat/768213059C9cf83d0985
بــگذار تــو را تـنگ در آغـوش بــگیرم
بی ناز نگاهت بـه خدا ، از هـمه سـیرم
ابری شده این چشمِ به در دوخته ی من
مـاتم کـده ام کـرده هـمین اشـک کـثیرم
آبــی تــری از آبـــیِ دریـــای خـــیالم
صحرایِ دلـم خورده ترک ، زرد و کویرم
در هــر غــزلم از تـو نـوشتم کـه بــیایی
رفتی و پـر از غصه شــده شــعر اخـیرم
شـاعر شده ام قـصه ی تـلخت بــنویسم
از داغ تـبت مـی شکنم ، خـرد و خـمیرم
گفتی بــروم بـاز نــگردم بـــه تـو هــرگز
افتاد مسیرم بـه تو ، دیـدم کــه اسـیرم
صبرم بـه سر آمـد غــم ایـوب چــشیدم
در فـصل جـوانی خم و افسرده و پـیرم
دور از تـــو پــریشانم و دلــتنگ تــرینم
بــگذار تــو را تـــنگ در آغـــوش بــگیرم
#مریم_امیری
#فرامرز_عرب_عامری
https://eitaa.com/joinchat/768213059C9cf83d0985