هدایت شده از المدرس الافضل
#کفایه_أمارات_۴۴؛.mp3
7.56M
هدایت شده از بایگانی
#کفایه_مباحث_أمارات_۴۴؛
#ثم_إنه_أشکل_أیضا_ص_۷۴؛
⚡️اشکال چهارم بر استدلال به آیه نفر:دلیل شما اخص از مدعای شماست، زیرا بر فرض که آیه نفر دلالت بر وجوب حذر از همه اخبار علمی و غیر علمی کند، ولی دلالت بر حجیت خبر بما هو خبر ندارد؛ ما به دنبال اثبات حجیت همه خبرهای واحد بما هو خبر هستیم اعم از اینکه خبر انذاری باشند یا خبر بدون انذار، ولی آیه نفر فقط خبرهای انذاری را حجت می کند، پس مضمون آیه نفر اخص از مدعاست. همچنین شأن راوی فقط انتقال خبر است نه انذار و تخویف؛ انذار و تخویف شأن مرشد و مجتهد است.
💠 جواب:
1⃣ راوی های صدر اول که اخبار پیامبر و امامان (علیهم السلام) را نقل می کردند، هم روایت نقل می کردند و هم انذار و تخویف می دادند، پس این راوی ها مشمول آیه نفر هستند.
2⃣ بر فرض که آیه نفر فقط خبرهای انذاری را حجت کند، با عدم قول به فصل می توان باقی اخبار رو هم حجت کرد، زیرا هر کس که خبر واحد را حجت دانسته آنرا به طور مطلق حجت دانسته است اعم از اینکه خبر انذاری باشد یا غیر انذاری.
🔹فافهم:آنچه حجت است قول به عدم فصل است نه عدم قول به فصل؛ یعنی علماء باید تصریح کنند که ما فرقی بین خبر واحد انذاری و غیر انذاری نمی گزاریم، نه اینکه ما مشاهده کنیم که فرقی نگذاشته اند.
@alafzal1400
هدایت شده از المدرس الافضل
#کفایه_أمارات_۴۵؛.mp3
8.51M
هدایت شده از بایگانی
#کفایه_مباحث_أمارات_۴۵؛
(قسمت اول)
#و_منها_آیه_الکتمان_ص_۷۴؛
✅ برای اثبات حجیت خبر واحد به آیه کتمان نیز استدلال شده است.
🕋 إن الذین یکتمون ما أنزلنا من البینات و الهدی من بعد ما بیناه للناس فی الکتاب أولاءک یلعنهم الله و یلعنهم اللاعنون. بقره/۱۵۹.
🕌 خطاب این آیه به علمای اهل کتاب است که نشانه های پیامبر اسلام را در کتاب های خود می دیدند ولی آنرا کتمان می کردند، پس به مضمون این آیه کسانی که بینات و هدایتهای نازل شده از سوی خداوند را کتمان می کنند، مورد لعنت خداوند و لعنت لاعنین قرار می گیرند؛ و لعنت در قرآن نشانه حرمت است پس کتمان خبر حق حرام است و اظهار آن واجب است.
❄️ استدلال:عقلا حرمت کتمان خبر مستلزم وجوب قبول خبر است مطلقا، چه خبر متواتر باشد و چه خبر واحد باشد، زیرا حرمت کتمان بدون وجوب قبول، لغو و بی فایده می شود.
✋ و لا یخفی:اگر ملازمه عقلی بین حرمت کتمان و وجوب قبول ثابت شود، دیگر اشکال اهمال و اشکال اختصاص که در آیه نفر مطرح بود، در آیه کتمان مطرح نمی شود، زیرا ملازمه عقلی با کتمان و اختصاص منافات دارد و با وجود ادله عقلی نوبت به اهمال لفظی یا اختصاص لفظی نمی رسد.
⚡️اشکال اهمال:آیه کتمان فقط در مقام بیان حرمت کتمان خبر است و کاری با واحد یا متواتر بودن خبر ندارد پس آیه نسبت به واحد یا متواتر بودن خبر مهمل است و نمی توان از آن اطلاق گیری کرد؛ برای اطلاق گیری باید مقدمات حکمت فراهم باشد و یکی از مقدمات حکمت، در مقام بیان بودن مولا نسبت به مطلبی است که قرار است اطلاق آن مطلب ثابت شود.
⚡️اشکال اختصاص:ظهور آیه اختصاص به خبر علمی دارد، زیرا نمی شود بینات و هدی را با خبر غیر علمی قبول کرد.
✅ محقق خراسانی:ملازمه ای بین حرمت کتمان و وجوب قبول وجود ندارد و هیچ لغویتی هم لازم نمی آید، زیرا هدف از حرمت کتمان حق آن است که افراد زیادی خبر حق را بیان کنند تا زمینه آشکار شدن حق و علمی شدن آن خبر فراهم شود و در روز قیامت مردم بر خداوند حجت نداشته باشند بلکه خداوند بر مردم حجت داشته باشد.
@alafzal1400
هدایت شده از بایگانی
#کفایه_مباحث_أمارات_۴۵
(قسمت دوم)
#و_منها_آیه_السؤال_ص_۷۵؛
🔹از آیه سؤال برای اثبات حجیت خبر واحد استفاده شده است.
🔹فسألوا أهل الذکر إن کنتم لا تعلمون (اگر نمی دانید از اهل ذکر سؤال کنید) نحل/۴۳ و أنبیاء/۷.
🔹استدلال:إسألوا فعل أمر است و دلالت بر وجوب دارد، پس بین وجوب سؤال و وجوب قبول جواب ملازمه عقلی بر قرار است مطلقا چه جواب دهنده واحد باشد و چه متواتر باشد، زیرا وجوب سؤال بدون وجوب قبول جواب، لغو و بی فایده می شود.
🔹و فیه:فایده وجوب سؤال وجوب قبول تعبدی هر خبری نیست، بلکه فایده وجوب سؤال وجوب تحصیل علم است، زیرا ظاهر آیه آن است که اگر علم ندارید بپرسید تا عالم شوید، پس فقط جواب علمی قابلیت پذیرش است نه خبر واحد و خبر غیر علمی.
🔹و قد أورد:این آیه اخص از مدعاست و برای اثبات حجیت فتوای مجتهد مفید است نه برای اثبات حجیت خبر راوی؛ زیرا بر فرض هم این آیه دلالت بر وجوب تعبدی همه اخبار واحد و متواتر کند، فقط قبول خبر اهل علم و اهل ذکر را واجب کرده است و حال آنکه ما به دنبال اثبات خبر واحد بما هو راوی هستیم اعم از اینکه اهل ذکر باشد یا نه.
🔹و فیه:بیشتر راوی های ما مثل زراره و محمد بن مسلم، اهل ذکر و اهل علم بودند پس آیه سؤال قبول اخبار واحد آنها را هم می کند.
⚡️اشکال:این آیه اخص از مدعاست، زیرا فقط خبر واحدی را که مورد سؤال قرار گرفته باشد حجت می کند و خبر واحد بدون سؤال را حجت نمی کند.
❄️ جواب:
1⃣ آیه در صدد تشویق به سؤال پرسیدن است و الا سؤال پرسیدن خصوصیت ندارد و آنچه مهم است عالم نبودن است، پس شخصی که جاهل است باید خبر اهل علم را قبول کند اعم از اینکه سؤال پرسیده شود یا اینکه این خبر ابتداء از سوی خود راوی و بدون سؤال مطرح شود.
2⃣ بر فرض که این آیه فقط خبر مسبوق به سؤال را حجت کند، با عدم قول به فصل باقی اخبار هم حجت می شوند زیرا کسی بین حجیت خبر واحد مسبوق به سؤال و خبر واحد بدون سؤال تفصیل نداده است.
🔹فافهم:آنچه حجت است قول به عدم فصل است نه عدم قول به فصل.
@alafzal1400