eitaa logo
المدرس الافضل
797 دنبال‌کننده
600 عکس
172 ویدیو
111 فایل
ارتباط با ما؛ @alafzal
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از بایگانی
۵۱؛ ۸۳؛ ✅ اولین دلیل عقلی بر حجیت خبر واحد: 1⃣ علم اجمالی به وجود تکالیف تا روز قیامت داریم. 2⃣ مقدار کمی از تکالیف بوسیله خبرهای علمی و متواتر ثابت می شوند. 3⃣ عمل به ظن غیر معتبر و شک و وهم، مرجوح و قبیح است. 4⃣علم اجمالی داریم که بیشتر تکالیف ما در بین خبرهای واحد و باقی امارات مطرح شده اند. 5⃣ از آنجا که تدوین احادیث در شیعه سالمتر و دقیقتر بوده است، علم اجمالی داریم که خیلی از این خبرهای واحد از معصومین (ع) صادر شده است. 6⃣ تعداد خبرهای واحد به اندازه ای است که می تواند جوابگوی معظم احکام فقهی باشد و آنها را تبیین کند. 7⃣ با این وضعیت علم اجمالی به وجود تکالیف در بین خبرهای واحد و باقی امارات، منحل می شود به علم تفصیلی به وجود بیشتر تکالیف در بین خبرهای واحد و شک بدوی نسبت به باقی احکام در بین باقی امارات. 8⃣ در چنین حالتی که دست ما به علم نمی رسد عقل می گوید که اگر احتیاطا به خبرهای واحد عمل کنید بهتر از رها کردن تکالیف یا عمل به شک و وهم است. 9⃣ از آنجا که نسبت به باقی تکالیف در سایر امارات شک بدوی داریم در آنها براءت جاری می شود. 🔟 بر اساس این دلیل عقلی لازم است به خبرهای واحدی که تکالیف را ثابت می کنند عمل کنیم و همچنین جایز است به خبرهای واحدی که تکالیف را نفی می کنند عمل کنیم؛ البته به شرطی که اصل اشتغال یا استصحاب مثبت تکلیف نباشند. 🔹مثال قاعده اشتغال:علم اجمالی دارم که یا ظهر واجب است و یا جمعه؛ در اینجا قاعده اشتغال تکلیف را ثابت کرده و می گوید احتیاطا باید هم ظهر را بخوانی و هم جمعه را، زیرا اشتغال یقینی براءت یقینی می طلبد. در اینجا با وجود قاعده اشتغال نمی توان به خبر نافی تکلیف عمل کرد. 🔹مثال استصحاب:در حالتی که خون حیض تمام شده وهنوز غسلی صورت نگرفته است، استصحاب می گوید قبلا وطی حرام بوده و الان هم حرام است، در اینجا با وجود استصحاب نمی توان به خبر نافی تکلیف کرد. ❄️ تذکر:در جایی که اجمالا بدانیم حالت سابقه در یکی از اطراف علم اجمالی نقض شده یا اماره ای بر نقض حالت سابقه در برخی از اطراف علم اجمالی داریم، دو نظر وجود دارد:برخی می گویند استصحاب جاری است و برخی می گویند استصحاب جاری نیست؛ پس اینکه گفتیم با وجود اشتغال و استصحاب نوبت به خبر نافی نمی رسد بر اساس نظری است که استصحاب را جاری می داند؛ و الا اگر استصحاب جاری نباشد فقط اسم اشتغال را برده و می گوییم با وجود اشتغال نوبت به خبر نافی نمی رسد. 🔹مثال نقض حالت سابقه:هر دو لیوان دیروز نجس بوده و اجمالا بدانیم یکی از آنها پاک شده یا شاهد بگوید یکی از آنها پاک شده است. @alafzal1400
هدایت شده از بایگانی
۵۲؛ (قسمت اول) ۸۴؛ ✅ اشکال محقق خراسانی به اولین دلیل عقلی بر حجیت خبر واحد: ⚡️دلیل شما اخص از مدعاست، زیرا ما به دنبال اثبات حجیت همه خبرهای واحد هستیم، ولی دلیل عقلی شما فقط حجیت خبرهای واحد مثبت تکلیف را آن هم از باب احتیاط اثبات کرد. ⚡️به عبارت بهتر:ما می خواهیم طوری خبر واحد را حجت کنیم که بتواند عمومات را تخصیص بزند و بتواند اطلاقات را تقیید بزند و منطوق خبر واحد بتواند در مقابل مفهوم ادله دیگر بایستد و بتواند ما را از مراجعه به اصول عملیه بی نیاز کند و . . . و حال آنکه خبر واحدی که شما ثابت کردید کارایی بسیار کمی دارد و فقط می تواند مثبت تکلیف شود. ✅ اشکال شیخ انصاری به اولین دلیل عقلی بر حجیت خبر واحد: ⚡️اگر دلیل عقلی شما درست باشد باید در همه امارات احتیاط کرد نه فقط در خبر واحد؛ زیرا علم اجمالی کبیر به وجود تکالیف در بین امارات مستلزم آن است که احتیاطا به همه امارات مثبت تکلیف عمل کرد اعم از آنکه خبر واحد باشند یا غیر خبر واحد. 💠 جواب محقق خراسانی به اشکال شیخ انصاری:اگر علم اجمالی کبیر باقی می ماند اشکال شما به این دلیل عقلی وارد بود، ولی همانطور که گفتیم علم اجمالی کبیر منحل می شود به علم اجمالی صغیر نسبت به خصوص خبرهای واحد و شک بدوی نسبت به باقی امارات؛ پس نسبت به خبرهای واحد احتیاط می شود و نسبت به باقی امارات براءت جاری می شود؛ در نتیجه این دلیل عقلی نسبت به ایراد شما سالم می ماند. @alafzal1400
هدایت شده از بایگانی
۵۲؛ (قسمت دوم) ۸۴؛ ✅ دلیل دوم عقلی بر حجیت خبر واحد. ✅ صاحب وافیه:خبرهای واحد حجتند به شرطی که: اولا:در کتاب های مهم شیعه وارد شده باشند؛ ثانیا:جمعی از اصحاب به آن خبر واحد عمل کرده باشند. ثالثا:آن خبر واحد مورد انکار و رد قرار نگرفته باشد. ✅ دلیل صاحب وافیه: 1⃣ علم اجمالی داریم که تکالیف ما تا روز قیامت باقی هستند به ویژه تکالیف اساسی مانند نماز و روزه. 2⃣ بیشتر اجزاء و شرایط تکالیف با خبرهای واحد ثابت شده اند. 3⃣ اگر خبرهای واحد ترک شوند، بیشتر اجزاء و شرایط تکالیف مبهم می ماند به طوری که ماهیت و حقیقت این تکالیف به هم می خورد. 👈 در نتیجه خبرهای واحد حجتند و هر کس این دلیل را با زبان خود انکار کند محال است که با قلب خود بتواند آنرا انکار کند. ⚡️ایراد اول شیخ انصاری به دلیل صاحب وافیه:دلیل شما اعم از مدعاست، زیرا علم اجمالی به وجود اجزاء و شرایط در همه خبرهای واحد داریم پس همه خبرهای واحد باید حجت شوند نه فقط خبرهای واحد موجود در کتابهای مهم شیعه که مورد عمل قرار گرفته و کسی آنرا انکار نکرده است؛ پس دو راه بیشتر ندارید:یا باید احتیاط تام کرده و به همه خبرهای واحد دال بر جزییت و شرطیت عمل کنید و یا اگر اجرای احتیاط تام عسر و حرج دارد باید به خبرهای مظنون الصدور دال بر جزییت و شرطیت عمل کنید. @alafzal1400
هدایت شده از بایگانی
۵۳؛ (قسمت اول) ۸۵ ✅ جواب محقق خراسانی به ایراد اول شیخ انصاری و دفاع از صاحب وافیه: 🔹دایره علم اجمالی کبیر در ابتدا گسترده بود و شامل همه خبرهای واحد می شد ولی از آنجا که علم داریم اخبار واحد موجود در کتاب های مهم برای بیان اجزاء و شرایط کافی است و یا علم به اعتبار گروهی از خبرهای واحد کتاب های مهم داریم که برای بیان اجزاء و شرایط کافی هستند، پس علم اجمالی کبیر منحل می شود به علم اجمالی صغیر نسبت به خبرهای واحد موجود در کتاب های مهم و شک بدوی نسبت به باقی خبرهای واحد؛ و در این صورت نسبت به خبرهای واحد موجود در کتاب های مهم باید احتیاط کرد و چون باقی خبرهای واحد خارج از ابتلاء هستند و درباره آنها شک بدوی داریم، باید نسبت به آنها براءت جاری کرد. ⛔️ اللهم إلا:دو ادعا در تقویت ایراد اول شیخ انصاری بر صاحب وافیه: 1⃣ خبرهای واحد موجود در کتاب های مهم که معلوم الصدور یا معلوم الاعتبار باشند برای بیان اجزاء و شرایط تکالیف کافی نیستند، پس علم اجمالی کبیر به وجود اجزاء و شرایط در بین خبرهای واحد منحل نمی شود و نسبت به همه خبرهای واحد باید احتیاط کرد و به همه آنها باید عمل کرد. 2⃣ در کنار علم اجمالی نسبت به خبرهای واحد موجود در کتب مهم، یک علم اجمالی دیگر به وجود اجزاء و شرایط در خبرهای واحد کتاب های دیگر داریم، پس نسبت به خبرهای واحد کتاب های دیگر هم باید احتیاط کرد و به آنها عمل کرد. 🔹فتأمل:هر دو ادعا صرف ادعاست و ثابت نشده است؛ زیرا: 1⃣ از کجا اطمینان دارید که خبرهای واحد موجود در کتاب های مهم برای بیان اجزاء و شرایط کافی نیستند؟ آیا این مطلب را بررسی کرده اید؟ 2⃣ از کجا علم به صدور خبرهای واحد موجود در کتاب های دیگر دارید؟ آیا بررسی کرده اید؟ و ما در اینجا یک علم اجمالی بیشتر ندارم، علم اجمالی دوم را از کجا آوردید؟ ⚡️ایراد دوم شیخ انصاری به صاحب وافیه:دلیل شما اخص از مدعای شماست، زیرا دلیل شما فقط خبرهای واحد مثبت تکالیف را حجت می کند، ولی ادعای شما حجیت همه خبرهای واحد موجود در کتاب های مهم است اعم از آنکه مثبت تکلیف باشند یا نافی تکلیف باشند. @alafzal1400
هدایت شده از بایگانی
۵۳؛ (قسمت دوم) ۸۶؛ ✅ ایراد محقق خراسانی به دلیل صاحب وافیه: 🔹دلیل شما اخص از مدعای شماست، شما می خواستید خبر واحد را طوری حجت کنید که بتواند عام را تخصیص بزند و مطلق را قید بزند و ما را از مراجعه به اصول عملیه بی نیاز کند، و حال آنکه دلیل شما خبر واحد را حجت نکرد بلکه فقط از باب احتیاط و علم اجمالی، عمل به خبر واحد را لازم کرد و خبر واحد احتیاطی توانایی مقابله با عام و مطلق و اصول عملیه را ندارد و در مقابل اصل عملی مثبت تکلیف نمی تواند تکلیف را نفی کند. 🔹خلاصه آنکه شما باید بتوانید خبر واحد را حجت کنید نه اینکه از باب احتیاط عمل به خبر واحد را لازم کنید! خبر واحد احتیاطی بسیار ضعیف است و کارایی کمی دارد و فقط در صورتی که حجت معتبر دیگری موجود نباشد می تواند نقش ایفا کند. ✅ ثالثها_ص_۸۶؛ ✅ دلیل سوم عقلی بر حجیت خبر واحد از سوی مرحوم محمد تقی اصفهانی صاحب کتاب هدایه المسترشدین: 1⃣ ما علم داریم که مکلفیم تا روز قیامت به قرآن و سنت مراجعه کنیم. 2⃣ اگر از راه علم یا ظن معتبر توانستیم به قرآن و سنت مراجعه کنیم که مطلوب ما حاصل می شود و به تکلیف خود عمل کرده ایم. 3⃣ اگر از راه علم یا ظن معتبر نتوانستیم به قرآن و سنت مراجعه کنیم، عقل ما حکم می کند که بهتر است از راه ظن به قرآن و سنت مراجعه کنید و خبر واحد یکی از ظنون می باشد و با مراجعه به خبر واحد به انجام تکلیف ظن پیدا می کنیم. @alafzal1400
هدایت شده از بایگانی
۵۴؛ (قسمت اول) ۸۷؛ ✅ ایراد اول محقق خراسانی به فرمایش محقق اصفهانی: 🔹شما فرمودید اگر از راه علم نتوانیم به قرآن و سنت مراجعه کنیم باید از راه ظن (خبر واحد) به قرآن و سنت مراجعه کنیم و یکباره همه خبرهای واحد را حجت کردید و حال آنکه به مقتضای باقی ماندن تکلیف تا روز قیامت، باید مراتب را رعایت کرد و نمی توان از مرتبه علم یکباره به مرتبه ظن رفت و هنگامی که ظنی با مرتبه بالاتر وجود دارد نمی توان به ظن با درجه پایینتر مراجعه کرد، پس باید ابتدا به خبرهای یقینی الاعتبار مراجعه کرد و اگر آنها وافی به اجزاء و شرایط نبودند باید به اخباری مراجعه کرد که بالنسبه اعتبار کمتری دارند و اگر آنها هم وافی نبودند باید احتیاط کرد و به اخبار مثبت تکلیف عمل کرد و در نهایت اگر احتیاط هم ممکن نشد می توان به خبر واحد مظنون الاعتبار مراجعه کرد، و حال آنکه بر اساس فرمایش شما بعد از نبودن علم می شد به یکباره به خبر واحد مظنون الاعتبار مراجعه کرد و شما مراتب را رعایت نکردید. ✅ ایراد دوم محقق خراسانی به فرمایش محقق اصفهانی: 🔹سنت واقعی همان قول و فعل و تقریر معصوم است و خبر واحد حاکی از سنت است؛ آنچه تکلیف داریم تا روز قیامت به آن مراجعه کنیم همان سنت واقعی است نه سنت حاکی، و حال آنکه شما سنت را اعم از واقعی و حاکی گرفتید و پیروی از هر دو را تکلیف انسان ها گرفتید و حال آنکه وجوب پیروی از سنت حاکی (خبر واحد) آن هم از باب ظن عام دارای ایرادات متعددی است و به راحتی قابل اثبات نیست. 🔹به عبارت دیگر:اگر سنت حاکی معلوم الصدور یا معلوم الاعتبار باشد، نسبت به آن تکلیف داریم، اما اگر معلوم الصدور یا معلوم الاعتبار نباشد، مشخص نیست نسبت به آن تکلیف داشته باشیم و اثبات تکلیف نسبت به آن از باب ظن عام دارای ایرادات متعددی است. @alafzal1400
هدایت شده از بایگانی
۵۴؛ (قسمت دوم) -۸۷؛ ✅ ایراد شیخ انصاری به فرمایش محقق اصفهانی: 🔹دلیل عقلی شما بر حجیت خبر واحد، دلیل جدیدی نیست و مطلب نو و تازه ای را مطرح نکردید، زیرا: 1⃣ اگر محور و ملاک دلیل شما علم اجمالی به وجود تکالیف واقعیه و بسته بودن راه علم است، این دلیل به همان دلیل انسداد بر میگردد که در مباحث بعدی مطرح شده و بطلان آن ثابت می شود. 2⃣ و اگر محور و ملاک دلیل شما این است که علم اجمالی داریم خیلی از خبرهای واحد موجود از معصومین صادر شده است، این دلیل به همان دلیل اول عقلی بر حجیت خبر واحد بر می گردد و دلیل مستقل تازه ای نیست. 💠 جواب محقق خراسانی به ایراد شیخ انصاری و دفاع از محقق اصفهانی: 🔹دلیل محقق اصفهانی یک دلیل جدید است و محور و ملاک آن مستقل از ادله دیگر است، زیرا محور و ملاک دلیل محقق خراسانی آن است که علم داریم که مکلفیم تا روز قیامت به قرآن و سنت مراجعه کنیم. 👈 نتیجه مبحث حجیت خبر واحد این شد که از آیات آیه نبأ به درد حجیت خبر واحد خورد، از روایات هم به شکل تواتر اجمالی استفاده شد و همه با هم به درد حجیت خبر واحد خورد؛ از اجماعات هم بناء عقلاء را پذیرفته و بر آن پای فشردیم، از دلیل های عقلی هم هیچ بیانی قابل قبول نبود. 📕ر.ک:شرح کفایه الاصول، علی محمدی خراسانی، ج ۴، ص ۲۱۲. @alafzal1400