eitaa logo
البیان
11.3هزار دنبال‌کننده
812 عکس
182 ویدیو
71 فایل
بازتاب اندیشه های استاد آیت الله عبدالکریم فرحانی 📌 تبیین مکتب فقه الخمینی(ره) 📌 روش تحصیل در مسیر اجتهاد 📌 امتداد حکمت و تمدن نوین اسلامی 📌 اخلاق و معنویت ارتباط با ادمین: @admin_albayan
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷به مناسبت روز جمهوری اسلامی🇮🇷 ➖تنها انتخاباتی که استاد شهید مطهری در آن شرکت کردند. همه پرسی جمهوری اسلامی ؛مسجد همت تجریش؛ یک ماه قبل از شهادت ایشان @albayann
البیان
🇮🇷به مناسبت روز جمهوری اسلامی🇮🇷 ➖تنها انتخاباتی که استاد شهید مطهری در آن شرکت کردند. همه پرسی جمهو
🔰شهید آیت الله مطهری: 🔹جمهوری اسلامی یعنی حکومتی که شکل آن، انتخاب رئیس حکومت ازسوی عامه مردم برای مدت موقت، و محتوای آن هم اسلامی است. 📌بنابراین اسلامی بودن این جمهوری به هیچ وجه با حاکمیت ملی، و یا بطور کلی با دمکراسی منافات ندارد و هیچگاه اصول دمکراسی ایجاب نمی‌کند که بر یک جامعه ایدئولوژی و مکتبی حاکم نباشد. 🔸 ولایت فقیه به این معنی نیست که فقیه خود در راس دولت قرار بگیرد و عملاً حکومت کند. 📌نقش فقیه در یک کشور اسلامی، یعنی کشوری که در آن مردم، اسلام را بعنوان یک ایدئولوژی پذیرفته و به آن ملتزم و متعهد هستند، نقش یک ایدئولوک است نه نقش یک حاکم. ➖وظیفه ایدئولوک این است که برای اجرای درست و صحیح ایدئولوژی نظارت داشته باشد، او صلاحیت مجری قانون و کسی را که می‌خواهد رئیس دولت بشود و کارها را در کادر ایدئولوژی اسلام به انجام برساند، مورد نظارت و بازرسی قرار می‌دهد…. ➖ولایت فقیه، یک ولایت ایدئولوژی است و اساسا فقیه را خود مردم انتخاب می‌کنند و این امر عین دمکراسی است. اگر انتخاب فقیه انتصابی بود و هر فقیهی فقیه بعد از خود را تعیین می‌کرد جا داشت که بگوییم این امر، خلاف دمکراسی است. اما مرجع را به عنوان کسی که در این مکتب صاحب نظراست خود مردم انتخاب می‌کنند.» 📚 «پیرامون انقلاب اسلامی»، ص۷۹ تا ص ‌۸۶ @albayann
⚠️بالا رفتن از نردبان ترقی خیلی بطیء و کند صورت میگیرد. 📌انسان اگر بخواهد ترقی عمیق و ریشه دار و پا برجایی بکند باید به پیشرفت تدریجی. خود را راضی کند. زیرا ترقیات سریع سقوط های خرد کننده دارد ... 📌انسان باید بذر بپاشد و بعد صبر کند تا موقع درو برسد و معنای (العجله من الشیطان) همین است و اینگونه عجله ها مقصود است. 📚یادداشت های استاد مطهری ج 13 ص47 @albayann
البیان
📚روش مطالعه و مدیریت حافظه 🔰 استاد شهید مرتضی مطهری @albayann
🏷روش مطالعه و مدیریت حافظه- -استاد مطهری- 🔹افراد از نظر هوش، فهم، استعداد و حافظه با يكديگر اختلاف دارند. 📌 انسانهاى رشيد از حافظه خود بهره‏بردارى صحيح مى‏كنند، ولى آدمهاى غير رشيد ممكن است حافظه بسيار نيرومندى نيز داشته باشند اما نتوانند از آن استفاده كنند. آدم غير رشيد تصور مى‏كند حافظه يك انبار است، انبارى كه بايد دائماً آن را پر كند؛ هر چه پيدا كرد آنجا پرت كند، عيناً مانند انبار يك خانه كه احياناً وارد مى‏شوى مى‏بينى يك تكّه حلبى، يك قطعه فلز، يك ميز شكسته، يك صندلى شكسته در آنجا افتاده است. 👈🏻 امّا آدمى كه رشيد باشد، در بهره‏بردارى از حافظه خود دقّت مى‏كند؛ اوّلين كارى كه انجام مى‏دهد عمل انتخاب است؛ يعنى حافظه خود را مقدّس مى‏شمارد، حاضر نيست هر چه شد در آن سرازير كند؛ حساب مى‏كند كه دانستن چه چيزهايى براى او مفيد است و چه چيزهايى بى‏فايده است؛ مفيدها را درجه‏بندى مى‏كند و مفيدترها را انتخاب مى‏كند، سپس آنها را به حافظه خويش مى‏سپارد آن‏چنان‏كه امانتى را به امينى مى‏سپارد؛ در خود سپردن دقّت مى‏كند، يعنى واقعاً و به طور دقيق و روشن آن را وارد ذهن مى‏كند و سپس تحويل حافظه مى‏دهد. 🔺مثلًا كتابى را مطالعه مى‏كند؛ يك بار مى‏خواند (انسان كتاب را بار اول به قصد لذّت مى‏خواند. در اين صورت نمى‏تواند در مورد مطالب كتاب، حساب و قضاوت كند)؛ دور دوم مى‏خواند (حتّى قوى‏ترين حافظه‏ها نيازمند است كه يك كتاب مفيد را لااقل دو بار پشت سر هم بخواند)؛ پس از آن، مطالب را تجزيه و تحليل و دسته‏بندى مى‏كند و هر مطلبى را با توجّه به اينكه از چه دسته مطالب است به حافظه مى‏سپارد. بعد كوشش مى‏كند كه كتاب ديگرى را در دستور مطالعه قرار دهد كه در موضوع كتاب پيشين است، و حتّى الامكان تا از موضوعى فارغ نشده است و در حافظه به صورت روشن و منظّم نسپرده است وارد موضوع ديگر نشود. 🔸اشتباه است اگر انسان يك كتاب را مانند يك سرگرمى مطالعه كند و قبل از آنكه مطالب كتاب درست جذب ذهن شده باشد و ذهن فرصت تجزيه و تحليل پيدا كرده باشد به كتاب ديگر و موضوع ديگر بپردازد؛ امروز كتب تاريخى، فردا روان‏شناسى و پس فردا مثلًا كتب مذهبى مطالعه كند، همه مخلوط مى‏شوند و حكم انبارى بى‏نظم را پيدا مى‏كند. ➖انسان رشيد كتابها و مطالبى را كه براى خود لازم مى‏داند، جمع مى‏كند، آنها را مكرّراً مطالعه و دسته‏بندى و سپس خلاصه مى‏كند. خلاصه را يادداشت و به حافظه خود مى‏سپارد؛ بعد به موضوع ديگر مى‏پردازد. چنين فردى اگر حافظه‏اش ضعيف هم باشد از آن حدّ اكثر استفاده را مى‏كند و مثل كسى مى‏شود كه كتابخانه منظّمى با قفسه‏هاى مرتب دارد، كتابخانه‏اى كه هر قفسه‏اش به كتابهاى معيّنى در رشته خاص مربوط مى‏شود به طورى كه هر كتابى را كه بخواهد فوراً دست مى‏گذارد روى آن و آن را مى‏يابد؛ 📌امّا اگر غير از اين باشد همانند آدمى است كه كتابخانه‏اى با هزارها كتاب داشته باشد امّا كتابها را روى يكديگر ريخته است؛ هر وقت كتابى را بخواهد دو ساعت بايد دنبالش بگردد تا پيدا كند. 📚مجموعه آثار جلد 3 ص 315 @albayann
🖊نقد شهید مطهری به هگل در خلط بین سلب تحصیلی و ایجاب عدولی 📚 مقالات فلسفی ص ۱۸۴ @albayann
البیان
🖊نقد شهید مطهری به هگل در خلط بین سلب تحصیلی و ایجاب عدولی 📚 مقالات فلسفی ص ۱۸۴ #شهید_مطهری @alba
🖊نقد شهید مطهری به هگل در خلط بین سلب تحصیلی و ایجاب عدولی 🔹نيستي را نمي‌‌توان از بطن هستي استنتاج کرد. بر فرض اينکه اصل سخن هگل درست باشد که هستي وقتي با قطع نظر از هر چيز ديگر در نظر گرفته شود، چون تعين ندارد پس هيچ و پوچ است (که خود اين حرف باطل است و بر فرض صحت همان اصالت ماهيت و اعتباريت وجود است) تازه معني‌‌اش اين است که «هستي نيست». «هستي نيست» غير از اين است که هستي نيستي را در بطن خود دارد. 🔸يکي انگاشتن ايندو ناشي از فرق نگذاشتن ميان دو قضيه است که در منطق يکي را قضيه «سالبه محصّله» و ديگري را «موجبه معدولة المحمول» مي‌‌نامند. «هستي نيستي است» يک قضيه موجبه معدولة المحمول است و با قضيه سالبه محصله (هستي نيست) فرق دارد و همين فرق نگذاشتن است که منشأ دستگاه فلسفي بزرگ هگل شده است. ➖اشتباه بزرگ هگل اين است که قضيه سالبه محصله را با موجبه معدولة المحمول اشتباه کرده است يعني بر فرض اينکه هستي در ذات خودش نيست، هستي منتفي مي‌‌شود نه اينکه نيستي با هستي توأم مي‌‌شود. 📌به اين مثال توجه کنيد: يکوقت شما مي‌‌گوييد: «الف ب نيست»- که بهتر است بگوييم: «نيست الف ب»- که نيستي مانند کسي که کلاهي را از سر ديگري برمي‌‌دارد «ب» بودن را از سر «الف» برمي‌‌دارد. «نيست الف ب» قضيه سالبه است. ولي يکوقت مي‌‌گوييم «الف نا «ب» است». در اينجا چيزي از «الف» نفي نکرده‌‌ايم بلکه چيزي براي او اثبات کرده‌‌ايم و آن نا «ب» بودن (غير «ب» بودن) است. 🔹اينجاست که وجود و عدم به اعتباري با يکديگر ترکيب شده‌‌اند. در قضيه «زيد ايستاده نيست» از زيد حالت ايستاده سلب شده و در قضيه «زيد ناايستاده است» براي او حالت ناايستاده اثبات شده است. فرق اين دو نوع قضيه فرق ميان «مرد نيست» و «نامرد است» مي‌‌باشد. در نامرد بودن فقط سلب مرد بودن نشده بلکه يک چيزي هم اثبات شده است. 🔺قضاياي نوع اول را که در آن محمول عاري از ادات سلب است و فقط رابطه، رابطه سلبي است «سالبه محصّله» و قضاياي نوع دوم را که رابطه آنها رابطه ايجابي و محمولشان همراه با ادات سلب است «موجبه معدولة المحمول» مي‌‌نامند و مي‌‌گويند در موجبه معدولة المحمول يک چيزي هم لابلاي محمول براي موضوع اثبات گرديده است؛ و اينجاست که به فرض پذيرفتن حرف هگل که‌‌ مي‌‌گويد «هستي نيست» بايد گفت اين «نيست» رفع است از براي هستي، نه اينکه «هستي هست ناهستي» که اولي سالبه محصله و دومي موجبه معدولة المحمول است و اشتباه هگل در اين است که در مقدمه، قضيه سالبه مي‌‌گويد و در پايان معدوله نتيجه مي‌‌گيرد! 📚مقالات فلسفی ص۱۸۴ @albayann
⁉️ نقیض یک شئ چیست؟ ⁉️السلب المقید یا سلب المقید؟ 🔰شهید آیت الله مطهری 🔹پس نقيض مقيَّد، رفع اين مقيد است، نه رفعى كه خودِ اين رفع، مقيد باشد. به عبارت ديگر: نقيض مقيد، رفع مقيد است، نه الرفعُ المقيد. ميان اثباتُ المقيد و الرفع المقيد تناقض نيست، بلكه تضاد است و چون تضاد است اجتماعشان محال است ولى ارتفاعشان محال نيست. 🔸بله، ميان الوجود المقيد و رفع ذلك الوجود المقيد تناقض است. مثلا نقيض «قيام زيد در روز جمعه» عدم اين قيام است؛ يعنى عدم قيام زيد كه در روز جمعه است، كه همه قيود به قيام مى‏ خورد. 📌 اما ميان «قيامُ زيدٍ يومَ الجمعة» و «عدم القيام الذى هذا العدم فى يوم الجمعة» تناقض نيست، بلكه تضاد است. اگر «زيدٌ قائمٌ يومَ الجمعة» را به نحو سلب تحصيلى سلب كنيم، مى‏ شود نقيضش و در اينجا ارتفاع و اجتماع، هر دو محال است. 📌اما اگر در سلب «زيد قائم يوم الجمعة» قيد را به عدم برگردانيد و بگوييد «زيدٌ ليس بقائمٍ فى يوم الجمعة» اين دو، اجتماعشان محال است ولى ارتفاعشان ممكن است؛ چون «زيدٌ ليس بقائمٍ فى يوم الجمعة» در حكم معدوله است و خود عدم در اينجا حكم محمول را پيدا مى‏ كند. 📚 مجموعه آثار، ج۱۲ ص۸۱۰ @albayann
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖊مظلومیت امام حسن(ع) در کلام 🔹اگر انسان خوب توجه کند آن وقت می‌فهمد که به یک معنا مظلومیت امام حسن (ع) بیشتر از امام حسین (ع) است. امام حسن (ع) در شرایطی قرار گرفته که باید صبر و خودداری بکند تا وقت برسد؛ و آن وقتی است که ایشان از دنیا رفته اند و نوبت به برادرشان اباعبدالله رسیده. 📌 آن وقت با چه حلمی و با چه صبری حضرت تحمل می‌کند که عجیب و فوق العاده است. برای اشخاص فهیم و حساس رنج‌های روحی از رنج‌های جسمی خیلی بالاتر است. 📌 معاویه سران شیاطین خودش را جمع می‌کرد و بعد از امام مجتبی(ع) دعوت می‌کرد و یک یک شروع می‌کردند به زخم زبان زدن. این است که برای امام حسن (ع) درست گفته اند که کوچک‌ترین مصیبت‌هایش همان مصیبت مرگش بود. کتاب 📚آشنایی با قرآن، جلد ۹، صفحه ۴۲ و ۴۳ 🏴به مناسبت هفتم صفر شهادت مجتبی علیه السلام @albayann
💠انتظار ويرانگر برداشت قشري از مردم از مهدويّت و قيام و انقلاب مهدي موعود اين است كه صرفاً ماهيت انفجاري دارد؛ فقط و فقط از گسترش و اشاعه و رواج ظلمها و تبعيضها و اختناقها و حق كشي‌‌‌‌‌ها و تباهيها ناشي مي‌‌‌‌‌شود؛ نوعي سامان يافتن است كه معلول پريشان شدن است. 📌 آنگاه كه صلاح به نقطه صفر برسد، حق و حقيقت هيچ طرفداري نداشته باشد، باطل يكه‌‌‌‌‌تاز ميدان گردد، جز نيروي باطل نيرويي حكومت نكند، فرد صالحي در جهان يافت نشود، اين انفجار رخ مي‌‌‌‌‌دهد و دست غيب براي نجات حقيقت- نه اهل حقيقت، زيرا حقيقت طرفداري ندارد- از آستين بيرون مي‌‌‌‌‌آيد. 🔸عليهذا هر اصلاحي محكوم است، زيرا هر اصلاح يك نقطه روشن است؛ تا در صحنه اجتماع نقطه روشني هست دست غيب ظاهر نمي‌‌‌‌‌شود. بر عكس، هر گناه و هر فساد و هر ظلم و هر تبعيض و هر حق كشي، هر پليدي‌‌‌‌‌اي به حكم اينكه مقدمه صلاح كلي است و انفجار را قريب‌‌‌‌‌الوقوع مي‌‌‌‌‌كند رواست، زيرا «الْغاياتُ تُبَرِّرُ الْمَبادي» (هدفها وسيله‌‌‌‌‌هاي نامشروع را مشروع مي‌‌‌‌‌كنند). پس بهترين كمك به تسريع در ظهور و بهترين شكل انتظار، ترويج و اشاعه فساد است. 👈🏻اينجاست كه گناه، هم فال است و هم تماشا، هم لذت و كامجويي است و هم كمك به انقلاب مقدس نهايي. 📚قیام و انقلاب تاریخ @albayann
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 🖊آزادی معنوی» و «آزادی اجتماعی» هر دو مقدس‌اند. ⁉️ رابطه «آزادی معنوی» و «آزادی اجتماعی» چیست؟ 📚آزادی معنوی ص۱۶_۱۷   @albayann
🖊معنویت پایه عدالت اجتماعی| 🔹اسلام در اين زمينه معنويت را جزء لاينفک مي‌‌داند.تفاوت عمده ميان مکتب اسلام با ساير مکاتب در اين جهت، اين است که اسلام معنويت را پايه و اساس مي‌‌شمارد. 📌 ما در تاريخ نمونه‌‌هاي فراواني درباره اين جهت‌‌گيري رهبران اسلامي داريم که واقعا مايه مباهات ماست. حساسيتي که اسلام در زمينه عدالت اجتماعي و ترکيب آن با معنويت اسلامي از خود نشان مي‌‌دهد، در هيچ مکتب ديگري نظير و مانند ندارد. 🔸در سال فتح مکه زني مرتکب جرمي شده بود که بايد مجازات مي‌‌شد. اتفاقا اين زن که دزدي کرده بود وابسته به يکي از خانواده‌‌هاي بزرگ و جزو اشراف طرازاول قريش بود. وقتي بنا شد حد درباره‌‌اش اجرا شود و دستش را قطع کنند، غريو از خاندان زن برخاست که: اي واي، اين ننگ را چگونه تحمل کنيم؟ دسته‌‌جمعي به سراغ پيامبر رفتند و از او درخواست کردند که از مجازات زن صرف‌‌نظر کند. فرمود:هرگز صرف‌‌نظر نمي‌‌کنم. هرچه که واسطه و شفيع تراشيدند، پيامبر ترتيب اثر نداد.در عوض مردم را جمع کرد و به آنها گفت: مي‌‌دانيد ⁉️چرا امتهاي گذشته هلاک شدند؟ دليلش اين بود که در اين گونه مسائل تبعيض روا داشتند. اگر مجرمي که دستگير شده بود وابسته به يک خانواده بزرگ نبود و شفيع و واسطه نداشت او را زود مجازات مي‌‌کردند، ولي اگر مجرم شفيع و واسطه داشت در مورد او قانون کار نمي‌‌کرد. خدا به همين سبب چنين اقوامي را هلاک مي‌‌کند. من هرگز حاضر نيستم در حق هيچ کس تبعيضي قائل شوم. 📚آینده انقلاب اسلامی ایران @albayann
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 | آزادی روح در گرو آزادی جسم است 🖊تو اگر می‌خواهی جانت آزاد باشد اگر می‌خواهی روحت آزاد باشد نمی‌توانی شکم‌پرست، شهوت‌پرست، خشم‌پرست و یا پول‌پرست باشی و روحت آزاد باشد. 📌پس اگر می‌خواهی واقعا آزاد باشی روحت را باید آزاد کنی. 📚 کتاب آزادی معنوی، صفحه ۳۲ @albayann
🌱به مناسبت ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام 🌱 🖊در نهج البلاغه در وصيتنامه‌‌‌‌‌اي که علي عليه السلام به فرزندشان امام حسن عليه السلام نوشته‌‌‌‌‌اند، آمده است: اکرِمْ نَفْسَک عَنْ کلِّ دَنِيةٍخودت را، جان خويش را از هر کار پستي برتر بدار؛ تن به کار پست مده که جان تو بالاتر از کارهاي پست است.  🔹فَانَّک لَنْ تَعْتاضَ مِمّا تَبْذُلُ مِنْ نَفْسِک عِوَضاًبه جاي آنچه که از جان خودت در مقابل شهوات مي‌‌‌‌‌پردازي، چيزي دريافت نمي‌‌‌‌‌کني. 🔸 آنچه که از شرف خودت، از جان خويش در ازاي يک ميل و شهوت مي‌‌‌‌‌پردازي، عوض ندارد. تا آنجا که مي‌‌‌‌‌فرمايد: وَ لا تَکنْ عَبْدَ غَيرِک وَ قَدْ جَعَلَک اللَّهُ حُرّاً «1»هرگز خودت را بنده ديگري مساز که خدا تو را آزاد آفريده است. 📌نمي‌‌‌‌‌خواهد بگويد که خدا تنها تو پسر من را که امام حسن هستي، آزاد آفريده بلکه تو به عنوان يک انسان را مي‌‌‌‌‌گويد، چون مسئله خلقت است. @albayann
🖊در اندیشه آرمان گرایانه استاد مطهری, انتظار در معنای انتظاری که سازنده و نگهدارنده، تعهدآور, نیرو آفرین و تحرک بخش است بزرگ ترین محرک اجتماعی است که انسان را برای حاکمیت ارزش ها و محو ضدّ ارزش ها تشویق می کند, برای همین انتظار بدین معنا را با فضیلت ترین عبادات دانسته اند: «افضل الأعمال إنتظار الفرج» 🖇شهید مطهری با استناد به آیات 5 سورة قصص, 105 سورة انبیا و ... چنین نتیجه گیری می کند: 🔹از این آیات استفاده می شود که ظهور مهدی موعود حلقه ای از حلقه های مبارزة اهل حق و اهل باطل است که به پیروزی نهایی اهل حق منتهی می شود, سهیم بودن یک فرد در این سعادت موقوف به این است که آن فرد عملاً در گروه اهل حق باشد. 🔸آیاتی که بدان ها در روایات استناد شده است، نشان می دهد که مهدی موعود (ع) مظهر نویدی است که به اهل ایمان و عمل صالح داده شده است, مظهر پیروزی نهایی اهل ایمان است. 📚مطهری، قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفة تاریخ, ص 64. @albayann
: 🔹اگر شهادت حسين بن علي صرفاً يک جريان حزن‌‌‌‌‌آور مي‌‌‌‌‌بود، اگر صرفاً يک مصيبت مي‌‌‌‌‌بود، اگر صرفاً اين مي‌‌‌‌‌بود که خوني بناحق ريخته شده است و به تعبير ديگر صرفاً نفله شدن يک شخصيت مي‌‌‌‌‌بود ولو شخصيت بسيار بزرگي، هرگز چنين آثاري را به دنبال خود نمي‌‌‌‌‌آورد. 🔸 شهادت حسين بن علي از آن جهت اين آثار را به دنبال خود آورد که نهضت او يک حماسه بزرگ اسلامي و الهي بود؛ از اين جهت که اين داستان و تاريخچه، تنها يک مصيبت و يک جنايت و ستمگري از طرف عده‌‌‌‌‌اي جنايتگر و ستمگر نبود، بلکه يک قهرماني بسياربسيار بزرگ از طرف همان کسي بود که جنايتها را بر او وارد کردند. 📌شهادت حسين بن علي حيات تازه‌‌‌‌‌اي در عالم اسلام دميد و اثر و خاصيت يک سخن يا تاريخچه و يا شخصيت حماسي اين است که در روحْ موج به وجود مي‌‌‌‌‌آورد، حميت و غيرت به وجود مي‌‌‌‌‌آورد، شجاعت و صلابت به وجود مي‌‌‌‌‌آورد؛ در بدنها، خونها را به حرکت و جوشش درمي‌‌‌‌‌آورد و تن‌‌‌‌‌ها را از رخوت و سستي خارج مي‌‌‌‌‌کند و چابک و چالاک مي‌‌‌‌‌نمايد. 📚حماسه حسینی ج۱ ص۴۱ @albayann
⁉️ نقیض یک شئ چیست؟ السلب المقید یا سلب المقید؟ 🔰شهید آیت الله مطهری 💠پس نقيض مقيَّد، رفع اين مقيد است، نه رفعى كه خودِ اين رفع، مقيد باشد. به عبارت ديگر: نقيض مقيد، رفع مقيد است، نه الرفعُ المقيد. ميان اثباتُ المقيد و الرفع المقيد تناقض نيست، بلكه تضاد است و چون تضاد است اجتماعشان محال است ولى ارتفاعشان محال نيست. 🔺بله، ميان الوجود المقيد و رفع ذلك الوجود المقيد تناقض است. مثلا نقيض «قيام زيد در روز جمعه» عدم اين قيام است؛ يعنى عدم قيام زيد كه در روز جمعه است، كه همه قيود به قيام مى‏ خورد. اما ميان «قيامُ زيدٍ يومَ الجمعة» و «عدم القيام الذى هذا العدم فى يوم الجمعة» تناقض نيست، بلكه تضاد است. اگر «زيدٌ قائمٌ يومَ الجمعة» را به نحو سلب تحصيلى سلب كنيم، مى‏ شود نقيضش و در اينجا ارتفاع و اجتماع، هر دو محال است. اما اگر در سلب «زيد قائم يوم الجمعة» قيد را به عدم برگردانيد و بگوييد «زيدٌ ليس بقائمٍ فى يوم الجمعة» اين دو، اجتماعشان محال است ولى ارتفاعشان ممكن است؛ چون «زيدٌ ليس بقائمٍ فى يوم الجمعة» در حكم معدوله است و خود عدم در اينجا حكم محمول را پيدا مى‏ كند. 📚 مجموعه آثار، ج۱۲ ص۸۱۰ @albayann
البیان
🎙#بشنوید 💠تلقی کودکانه از فلسفه جهانی مهدویت 🔰شهید مطهری @albayann
✍شهید آیت الله مطهری: 🖊کوشش بکنید فکر خودتان را در مسئله حضرت حجت علیه السلام با آنچه که در متن اسلام آمده تطبیق بدهید. غالب ما این را به صورت یک آرزوی کودکانه یک آدمی که دچار عقده و انتقام هست در آورده ایم. 📌 مثل اینکه مثلا حضرت حجت علیه السلام فقط انتظار دارند که کی خداوند تبارک و تعالی به ایشان اجازه بدهند. مثلا بیایند ما مردم ایران را غرق در سعادت بکنند یا شیعه را مثلا غرق در سعادت کنند. آنهم شیعه ای که ما هستیم! که شیعه نیستیم! نه آقا، این یک فلسفه بزرگ جهانی است. 💠چون اسلام یک دین جهانی است. چون تشیع به معنی واقعی اش یک امر جهانی است. این را ما باید به صورت یک فلسفه بزرگ جهانی تلقی بکنیم. وقتی قرآن می گوید: «وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ» سوره انبیاء آیه 105. صحبت از زمین است نه صحبت از این منطقه و از آن منطقه و از این قوم و از این نژاد. صحبت تمام روی زمین است. 1⃣اولا: امیدواری به آینده است. که دنیا در آینده نابود نمی شود. این فکر در دنیای اروپا پیدا شده که بشر در تمدن خودش به مرحله ای رسیده است که با گوری که خودش به دست خودش کنده است. یک گام بیشتر فاصله ندارد. روی اصول ظاهری هم همین است ولی اصول دین و مذهب به ما می گوید: زندگی سعادتمندانه بشر آن است که در آینده است این که حالا هست موقت است. 2⃣دوم: آن دوره، دوره عقل و عدالت است. یک فرد شما می بینید چطور سه دوره دارد: دوره کودکی، دوره بازی و افکار کودکانه دوره جوانی که دوره خشم و شهوت است و بعد هم دوره عاقله مردی و پیری که دوره پختگی است دوره دور بودن از احساسات و حکومت عقل است. اجتماع بشری هم همین است. ⁉️زمان ما عصر ما بر چه محوری می گردد؟ اگر انسان دقیق حساب بکند؛ می بیند اصلا محور گردش زمان ما یا خشم است و یا شهوت. عصر ما بیش از هر چیزی عصر بمب است یعنی خشم و عصر مینی ژوپ یعنی شهوت. دوره ای که واقعا در آن دوره معرفت حکومت بکند. عدالت حکومت بکند. صلح حکومت بکند. انسانیت حکومت بکند. معنویت حکومت بکند. چطور می شود که نیاید؟! مگر می شود خداوند این عالم را خلق کرده باشد این بشر را به عنوان اشرف مخلوقات آفریده باشد بعد این بشر به دوره بلوغ خودش نرسیده است یکمرتبه تمام این بشر را زیر و رو کند؟ ابدا... 🔰پس یک فلسفه بسیار بسیار بزرگ است. 📚منبع: سیری در سیرهٔ ائمه اطهار (ع)، ص 259 @albayann
⁉️انتظار ظهور یعنی چه؟ افْضَلُ الْاعْمالِ انْتِظارُ الْفَرَجِ‏ یعنی چه؟ 💠 بعضی خیال می‌کنند اینکه افضل اعمال انتظار فرج است، به این معناست که انتظار داشته باشیم امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه) با عده‌ای که خواص اصحابشان هستند یعنی سیصد و سیزده نفر و عده‌ای غیرخواص ظهور کنند، بعد دشمنان اسلام را از روی زمین بردارند، امنیت و رفاه و آزادی کامل را برقرار کنند، آن وقت به ما بگویند بفرمایید! ما انتظار چنین فرجی را داریم و می‌گوییم افضل اعمال هم انتظار فرج است! (یعنی بگیر و ببند، بده به دست من پهلوان!) نه، 🔶انتظار فرج داشتن یعنی انتظار در رکاب امام بودن و جنگیدن و احیاناً شهید شدن، یعنی آرزوی واقعی و حقیقی مجاهد بودن در راه حق، نه آرزوی اینکه تو برو کارها را انجام بده، بعد که همه کارها انجام شد و نوبت استفاده و بهره گیری شد آن وقت من می‌آیم! 📚 استاد مطهری، آزادی معنوی، ص173 @albayann
چگونگی شخصیت شهید مطهری .mp3
2.59M
🔊 ✏️به مناسبت سالروز شهادت آیت الله مطهری (ره) و 📌چگونگی شکل گیری شخصیت شهیدمطهری(ره) 1️⃣نقش استاد در رشد انسان 2️⃣حضرت امام(ره) چقدر در زندگی شهید مطهری(ره) تاثیرگذار بوده است ؟ 3️⃣تاثیر حکمت متعالیه در زندگی شهیدمطهری(ره) 🎙استاد توضیح میدهند. @albayann
البیان
🔊 #بشنوید ✏️به مناسبت سالروز شهادت آیت الله مطهری (ره) و #روز_معلم 📌چگونگی شکل گیری شخصیت شهیدمط
✏️چگونگی شکل گیری شخصیت شهید مطهری(ره) 🔰استاد : 🔹اگر کسی می خواهد شخصیتی مانند شهید مطهری شود ، اگر کسی میخواهد شخصیتی مانند رهبر فرزانه ی انقلاب شود تمام این موارد نیاز به یک نگاه دارد و این نگاه باید توسط استاد او تأمین شود . لذا به دوستان خود عرض کردم که اگر با استادی نمی توانید این رابطه را برقرار کنید حواستان باشد که وقتتان خیلی تلف نشود . این ادعای ما بر اساس مطلبی است که خود مرحوم شهید مطهری (ره) در تحولات روحی خود ذکر کرده است. 🔸این مطلبی که عرض میکنم به عنوان یک شاخص است. یعنی اگر بنده این شاخص را در خودم احساس کردم مشکلی از این جهت وجود ندارد ولی اگر این شاخص را در خودم احساس نکردم جدا باید تجدید نظر کنم . ببینید؛ چیزی را که میخواهم شما از مرحوم شهید مطهری بدانید مطلبی است که بدون آن، به هیچ وجه نمی توانید به شخصیت شهید مطهری پی ببرید. 🔺 ایشان در مقدمه ی « کتاب علل گرایش به مادی گری » چنین بیان می کنند : « من تا آنجا که از تحولات روحی خود به یاد دارم ، از سن سیزده سالگی دغدغه و حساسیت عجیبی نسبت به مساله ی خدا پیدا کردم . یکی پس از دیگری بر اندیشه ام هجوم می آورد . در سال های اول مهاجرت به قم که هنوز از مقدمات عربی فارغ نشده بودم ، چنان در این اندیشه ها غرق بودم که شدیداً میل به تنهایی در من پدید آمد . وجود هم حجره را تحمل نمی کردم ؛ حجره ی فوقانی عالی را به نیم حجره ای دَخمِه مانند تبدیل کرده بودم که با اندیشه های خودم به سر ببرم . نمی خواستم در ساعات فراغت از درس و مباحثه به موضوع دیگری بیاندیشم و در واقع اندیشه در هر موضوع دیگری را پیش از اینکه مشکلاتم در این زمینه حل گردد ، بیهوده و اتلاف وقت می شمردم . 💢مقدمات عربی یا فقهی و اصولی و منطقی را از آن جهت می آموختم که تدریجاً آماده ی بررسی اندیشه ی فیلسوفان بزرگ در این مسأله شوم . به یاد دارم که از همان آغاز طلبگی در مشهد مقدس که مقدمات عربی را می خواندم ، فیلسوفان و عارافان و متکلمان را هر چند با اندیشه هایشان آشنا نبودم از سایر علما و دانشمندان مخترعان و مکتشفان در نظرم عظیم تر و فخیم تر جلوه می نمودند . تنها به این دلیل که آنها را قهرمانان این صحنه می دانستم . دقیقاً به یاد دارم در آن سنین که میان سیزده تا پانزده سالگی بود ، درمیان آن علماء کسی که خیلی علاقه مند بودم تا در مجلس ایشان تلّمُس کنم ، « مرحوم میرزا مهدی شهیدی رضوی » مدرس فلسفه ی الهی بود پس از مهاجرت دوم گمشده ی خود را در شخصیت دیگری یافتم که همواره مرحوم میرزا مهدی شهیدی را بعلاوه برخی مزایای دیگر در این شخصیت می دیدم . فکر می کردم که روح تشنه ام از سرچشمه ی زلال این شخصیت سیراب خواهد شد . 🌱اگرچه در آغاز مهاجرت به قم هنوز از مقدمات فارغ نشده بودم و شایستگی ورود در معقولات را نداشتم ، اما درس اخلاقی که به وسیله ی شخصیت محبوبم در هر پنجشنبه و جمعه گفته می شد در حقیقت درس معارف و سیر و سلوک بود ، نه اخلاق به مفهوم خشک علمی . بدون هیچ اغراق و مبالغه ای این درس مرا آنچنان به وَجد می آ‌ورد که تا دوشنبه و سه شنبه ی هفته ی بعد خودم را شدیداً تحت تاثیر آن می دیدم . 🔆بخش مهمی از شخصیت فکری و روحی من در آن درس و سپس در درس های دیگر که طی دوازده سال از آن استاد الهی فرا گرفتم انعقاد یافت . همواره خود را مدیون او دانسته و می دانم و به راستی که او روح قدسی الهی بود» 💠این ها شهید مطهری را شهید مطهری کرد . نمی شود انسان فضیلت و عبادت شب را درک نکند و شخصیتی مانند شهید مطهری شود . امکان ندارد کسی از روزه ی ماه شعبان ، از سحر ماه رمضان استفاده نکند و شهید مطهری شود . 👈🏻شهید مطهری که در محضر حضرت امام فقط درس نخواند بلکه سیر و سلوکش را هم نزد ایشان جلو برد. البته سیر و سلوک ایشان هم مانند آقایانی که ادعای این ها را دارند نبود،این نکات را باید به عنوان شاخص قرار داد . 🔆این نکات را هم شاگردان امام از خود حضرت امام (ره) آموخته اند. بنده چون خیلی به مقام معظم رهبری ( دام ظله ) ارادت داشتم ، فرمایشات ایشان را از زمان ریاست جمهوری ایشان، آرشیو می کردیم . آن زمان آرشیوی از سخنان مقام معظم رهبری درست کرده بودم . ایشان چند فرمایش راجع به شهید مطهری دارند که این فرمایشات خیلی برای بنده عجیب بود. @albayann
46.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 ✏️داستان یک اخلاص نادر و حیرت انگیز 🔰در کلام @albayann