صبر و شکیبایی به هر دردی روا است
جز در غمِ فقدانِ تو ای حضرتِ عشق
بعد از تو چشمِ آسمان را خون گرفته
شد روز و شب گریانِ تو ای حضرتِ عشق
هفت آسمان را در عزای خود نشاندی
داد از شبِ هجرانِ تو ای حضرتِ عشق
ای گوهرِ شب تابِ باغِ آفرینش
آیینه اشک افشانِ تو ای حضرتِ عشق
با مویه های یاسِ تو دل همنوا شد
این جانِ ما قربانِ تو ای حضرتِ عشق
مانده ز بعدت فاطمه در بیتُ الاحزان
آن کوثرِ قرآنِ تو ای حضرتِ عشق
جاریترین نورِ الهی گشته خاموش
حیف از رخِ تابانِ تو ای حضرتِ عشق
رفتی علی با فاطمه تنها نشسته
بر پیکرِ بی جانِ تو ای حضرتِ عشق
معراجِ روحانیِ تو سبز است و روشن
جاوید باد ایمانِ تو ای حضرتِ عشق
نورِ مبین ات تا قیامت مشعلِ ماست
دل در تبِ بارانِ تو ای حضرتِ عشق
بعدِ تو زهرا را به جوی خون نشاندند
شد اولین مهمانِ تو ای حضرتِ عشق
از تشتِ زهر و تشتِ زر زینب گواه است
خون بارد از چشمانِ تو ای حضرتِ عشق
بر آستانِ مهربانِ تو دخیلم
دستِ منو دامانِ تو ای حضرتِ عشق!
#هستی_محرابی
#رسول_اکرم #مرثیه_رسول_اکرم
@aleyasein_ir
حاجات خویش را دل من از خدا گرفت
تا اینکه برد نام حسن(ع) را، دعا گرفت!
بیمارِ لاعلاج چه بسیار دیده ایم
عرض توسلی به تو کرد و شفا گرفت
هرکه هوای کرب و بلا می کند، چرا؟
با ذکر یا حسن(ع)، سفر کربلا گرفت!
با دیدن مزار غریبت دلم شکست
در جای جای صحن دلم روضه پا گرفت
یک روز می رسد که شوم خادمِ حرم
این هدیه را ز دست کریم شما گرفت
روزی که گنبد و حرمش را بنا کنیم...
باید تمام صحن حسن(ع) را طلا گرفت
#محسن_زعفرانیه
#امام_حسن #مناجات_امام_حسن
@aleyasein_ir
مناجات امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
2 آبان98
کوله بار معصیت دارم ببین دلواپسم
باز هم درمانده ام خوردم زمین دلواپسم
دل به بیگانه سپردم قسمتم آخر نشد
تا که باشم باتو یک شب همنشین دلواپسم
بسکه از تو دور ماندم شاهدی آخر دلم
با ریا و بی حیایی شد عجین دلواپسم
بد ضرر کردم که وابسته به این دنیا شدم
تیره شد قلبم که حالا این چنین دلواپسم
شهر پر شد ازگناه و بی تفاوت مانده ام
وای بر من که ندارم دردِ دین دلواپسم
دربه رویم باز کن آقا که غیر از خانه ات
دائما شیطان نشسته در کمین دلواپسم
میشود لطفی کنی آقا بگویی میرسی
در کنارم لحظه های واپسین دلواپسم
تو فقط دست مرا بگذار در دست حسین
راهی ام کن سال دیگر اربعین دلواپسم
#مداح : کربلایی_سید_رضا_نریمانی
#شاعر : روح_الله_پیدایی
@aleyasein
من دست خالی آمدم ، دست من و دامان تو
سرتا به پا درد و غمم، درد من و درمان تو
تو هر چه خوبی من بدم ، بیهوده بر هر در زدم
آخر به این در آمدم ،باشم کنار خوان تو
از هر دری من رانده ام ، من رانده ی وامانده ام
یا خوانده یا نا خوانده ام ،اکنون منم مهمان تو
پای من از ره خسته شد، بال و پرم بشکسته شد
هر در به رویم بسته شد، جز درگه احسان تو
گفتم منم در می زنم ،گفتی به تو سر می زنم
من هم مکرر می زنم ،کو عهد و کو پیمان تو؟
سوی تو رو آورده ام، ای خم سبو آورده ام
من آبرو آورده ام، کو لطف بی پایان تو؟
حال من گوشه نشین، با گوشه ی چشمی ببین
جز سایه ی پر مهرتان، جایی ندارم جان تو
من خدمتی ننموده ام، دانم بسی آلوده ام
اما به عمری بوده ام، چون خار در بستان تو
#استادعلی_انسانی
#امام_رضا #مرثیه_امام_رضا
@aleyasein
وقتی که قال در حرمت حال می شود
دست دعا به شانه ی من بال می شود
در این همه مریض یکی را شفا مده
تقصیر توست این همه جنجال می شود
بر راه زائران تو کردیم گریه ها
این آبروی ماست که پامال می شود
از توبه در حریم تو ما هم ملک شدیم
آدم در این محیط سبک بال می شود
این نامه نیست بر پر و بال کبوتران
خون دل است سوی تو ارسال می شود
آباد شد کسی که ز گریه خراب شد
خوشحال آنکه پیش تو بد حال می شود
هر کس نمی رسد به در آفتاب او
معنی اگر چه نیز بود کال می شود
#محمد_سهرابی (معنی)
#امام_رضا #مرثیه_امام_رضا
@aleyasein
خون بر لبش نشست عرق بر جبین نشست
پنجاه و چند مرتبه آقا زمین نشست
پنجاه مرتبه به زمین خورد و ایستاد
از بس که زهر بر جگرش آتشین نشست
در کوچه بود یاد حسن بود و مادرش
یک دفعه پیر شد به رُخش چند چین نشست
بالا سرش دو مادرِ گیسو سپید بود
یعنی کنارِ فاطمهام البنین نشست
یک دست روی پهلو و یک دست بر جگر
در حُجره یادِ جَدِّ غریبش زمین نشست
چسباند تا که سینهی خود را به خاک ، دید :
گودال رویِ سینه اش آن لاله چین نشست
از تَل کنارِ عمهی خود داد زد ولی
ضربِ هزار و نهصد و پنجاهمین نشست
یابن الشبیب اَبروی او را سنان شکست
"والشِمر جالِسُ" به روی سینه این نشست
با عمه رفت کوفه و با عمه شام رفت
در کوچه دید دخترکی دل غمین نشست
با آستین پاره سرش را گرفت حیف
از بام آتشی به همین آستین نشست
سنگی که خورد بر سرِ بابا کمنانه کرد
بر گونههای کوچکِ آن نازنین نشست...
#حسن_لطفی
#امام_رضا #مرثیه_امام_رضا
@aleyasein
این طرف مسافران آن طرف مجاوران
پای سفرهی تواند غایبان و حاضران
در پی تو رفتهاند رفته رفته شعر ها
مانده زیر دین تو ، واژه واژه شاعران
نام تو مسافر است در تمام جاده ها
عشق تو مجاور است در دل مسافران
هیبت تو دیدنیست شأن تو شنیدنیست
بار ها شنیده ایم از تمام زائران
خیل پا برهنگان بخشش تو دیده اند
در پیات دویده اند پا برهنه تاجران
باز دلشکسته ایم در حرم نشسته ایم
مرهم تو رایگان زخم های ما گران
#میلاد_عرفان_پور
@aleyasein
اصلا به خواهش کم ما اکتفا نکرد
ما سنگ خواستیم ، طلا نیز داده شد
گفتم رضا، عطای حسینی نصیب شد
گفتم حسین ، امام رضا نیز داده شد
#علی_اکبر_لطیفیان
@aleyasein
یا امام رضا(ع)
گر بنا هست ڪســـــے واسطه ی ما بشود
ضامنم شاه خراسان بشود خوب تر است
@aleyasein
فخر در روز قیامت به ملائک بکنیم
که به کویت رَهِمان دادی و زوّار توایم
#کلامی_زنجانی
@aleyasein
#یا_امام_رضا
نمیدانم چرا این قدر بامن مهربانی تو
نمیدانم کنارت میزبانم یاکه مهمانم...
#سید_حمیدرضا_برقعی
@aleyasein
#جانم_رضا
مريض امده اما شفا نميخواهد...
قسم به جان شما جز شما نميخواهد
@aleyasein