#هماندیشی_فقهحکومتی
🌼🌼🌼🌼
🔰دومین «گعده علمی فقه حکومتی» با ارائه ایده «فقه فعّال»، توسط جناب استاد سیفی مازندرانی (دامت توفیقاته)
از دوستان علاقهمند به فقهی که تاکنون با #ایده_فقه_فعال آیتالله سیفی مازندرانی آشنا نشدهاند، دعوت میکنم در این جلسه شرکت نمایند.🌺
⏰زمان: دوشنبه ۱۲ خردادماه۹۹ ، ساعت ۸ صبح
🔴مکان: قم| نبش میدان روح الله| معهد الاجتهاد الفعّال
🔹برای هماهنگی بیشتر میتوانید با برادر عزیز جناب آقا سیدمحمد ریاضتی تماس بگیرید.👇
09100931081
💢چیستی «اجتهاد» در اجتهاد تمدنی و تفاوت آن با اجتهاد مصطلح💢
فصل اول (1)
تقریر #نظریهی_اجتهاد_تمدنی؛
#استاد_عبدالحمید_واسطی
🔹مطالب فصل اول جزوه اجتهاد تمدنی را می توان در چهار سرفصل خلاصه کرد:
➖چیستی «اجتهاد» در اجتهاد تمدنی و تفاوت آ« با اجتهاد مصطلح
➖چیستی «تمدن» و مقصود از آن در «اجتهاد تمدنی»
➖نسبت «اجتهاد تمدنی» با مفاهیم مشابه
➖امکان ساخت تمدن و امکان شکلگیری «اجتهاد تمدنی»
🔹در ابتدای فصل اول ایشان درصد است نشان دهد که اختصاص اجتهاد به «فعل جوارحی مکلفین» نادرست است.
برای این منظور نویسنده ابتدا به به تعریف مصطلح اجتهاد جواهری می پردازد و اصطلاحات این عرصه از جمله «الاجتهاد هو استفراغ الوسع فی تحصیل الحکم الشرعی الفرعی من ادلته لمن عرف الادله و احوالها و کان له قوه القدسیه التی یتمکن بها عن مطلق رد الفرع الی الاصل» را متأثر و برآمده از فهم پنج پیشنیاز معرفی میکند:👇
➖ پیشنیاز اول: هویت «دین»
➖پیشنیاز دوم: هویت «فقه» و «موضوع فقه»
➖پیشنیاز سوم: هویت «حکم شرعی»
➖پیشنیاز چهارم: هویت «علم اصول فقه»
➖پیشنیاز پنجم: هویت «حجیت»
🔹سپس ایشان #سه_گلوگاهِ منحصر شدن اجتهاد به فعل جوارحی مکلفین را شناسایی می کند و با نقد آن، تلاش می کند که دایره اجتهاد را #گسترش دهد. ایشان در صفحه 31 می نویسد:👇
«نقد رویکرد «اعتبارات تکلیفیِ فردیِ منجر به اثبات یا رفع مسئولیت» در هویتشناسی فقه و روش اجتهاد، که جوهرۀ فرضیه رقیب در این تحقیق است، بخشی از اثبات امکان اجتهاد تمدنی است و بیانگر این مهم است که برای دستیابی به مراد شارع در مقیاس اجتماعی تمدنی، اجتهاد موجود، لازم است ولی کافی نیست. نقد فرضیه رقیب در سه محور ارائه میشود: 👇
1️⃣ نادرستی انحصار هویت «حجیت» به «منجزیت و معذریت»
2️⃣ نادرستی غلبه در «موضوع فقه» به «کشف حکم تکلیفیِ افعال جوارحیِ فردی»
3️⃣ نادرستی انحصار «اجتهاد» به استنباط فقط «حکم افعال مکلفین».
🔹ایشان در نقد و بررسی #گلوگاه_اول نتیجه می گیرد:👇
«معنای حجیت، در دیدگاه مقبولی از متخصصین، «صلاحیت مدرک بودن و دلیل بودن برای کشف از نظر شارع» است و از لوازم این صلاحیت، ترتّب «تنجیز و تعذیر» هست، نه اینکه حجیت صرفا یک «اعتبار و جعل» باشد و به معذریت و منجزیت فروکاسته شود.
🔹ایشان در نقد و بررسی #گلوگاه_دوم نتیجه می گیرد:
«این موارد، نشان میدهد دلیلی بر تمرکز موضوع علم فقه عمدتاً در افعال جوارحی فردی نیست، بلکه در تحلیلها و استنباطات فقه که موضوعش «ما یتعلق به الحکم الشرعی» است باید استنباطات به تمام حیطههای ظهورات انسانی گسترش یابد.»
🔹ایشان در نقد بررسی #گلوگاه_سوم نتیجه می گیرد:
«هر موضوعی که توسط شارع، تعیین وضعیت شود، حکم وضعی برای آن صادر شده است؛ این تعیین وضعیت عبارتست از: ارائه شاخصها برای شکلگیری موضوع (ما یستکشف به تحقق الموضوع)، ارائه علت و سبب پیدایش موضوع (ما یتحقق به الموضوع)، ارائه شرایط و زمینه لازم برای فعالشدن موضوع (المقدمات القریبه لتحقق الموضوع)، ارائه موارد بحرانساز و متلاشیکنندۀ موضوع (الخلل و القواطع و الروافع للموضوع)؛ و به طور کلی بیان علل اربع و عوارض تسعۀ مورد نظر شارع در موضوعاتی که متعلق حکم قرار خواهند گرفت، «حکم وضعی» تلقی میشود.»
🔹ایشان بعد از نقد و بررسی سه گلوگاه اجتهاد مصطلح، در نهایت ماحصل نتایج به دست آمده در #گستره_اجتهاد را چنین جمعبندی می کند:👇
«براساس تحلیلهای فوق میتوان گفت: اجتهاد تمدنی، گسترشی در اجتهاد مصطلح است که سه حیطۀ این گسترش در قسمت نقد فرضیه رقیب در فوق، ذکر شد، از سوی دیگر این گسترش نیاز به ابزارهای استنباطی موجّه دارد که حداقل سه مورد است:
1️⃣قرار گرفتن ادله حاوی «توصیفهای شارع از پدیدهها» در حیطه استنباط.
2️⃣استنطاق ادله برای کشف مدلولهای حاوی «روح معنا» که معانی فرآیندی هستند .
3️⃣ استفاده از منطق سیستمها در جمع ادله برای دستیابی به نظامهای تمدنی.
#عبدالحمید_واسطی 1
#هماندیشی_فقهحکومتی
#عقلانیت_انقلاب_اسلامی
❇️تاریخ نگارش:1399/8/7
https://eitaa.com/alimohammadi1389/228
💢چیستی «تمدن» و معنای آن در «اجتهاد تمدنی»💢
فصل اول (2)
تقریر #نظریهی_اجتهاد_تمدنی؛
#استاد_عبدالحمید_واسطی
استاد واسطی در بخش مبسوطی از فصل اول را به تعریف «تمدن» اختصاص داده است، تا معنای «اجتهاد تمدنی» بیشتر مشخص شود.
ایشان به این منظور #هفت_مؤلفه برای تعریف تمدن مشخص می کند و آنها را به عنوان #پیشنیازهای مفهومیِ فقه تمدنی یک به یک توضیح می دهد:👇
1️⃣ پیشنیاز یک: #هویت_نظام (سیستم، سامانه، شبکه) و نظام های اجتماعی
«تفکر سیستمی (شبکهای)، در علم مهندسی در علوم تجربی، ظهور و بروز یافته است ولی در حقیقت مبتنی بر معادلات منطق و فلسفه است که به ساختار بهم پیوستۀ مفاهیم در تولید تفکر و ساختار بهمپیوسته علت و معلولی در کل هستیم یپردازد لذا تمام پدیدهها اعم از مادی و غیرمادی، انسانی و غیرانسانی، اعتباری و حقیقی را در بر میگیرد.»
2️⃣ پیشنیاز دو: #هویت_نگرش_سیستمی و کاربرد آن در نگرش به دین
«براساس تحلیل سیستمی از دین، دین، برنامه زندگی انسانها در جامعه بشری است که به هدف اولیۀ ایجاد تعادل در فعل و انفعالات میان مطلوبیت جسمی، فکری، روحی، محیطی و جمعی با شاخص پایداری رو به ابدیت شکل گرفته است، و برای حصول هدف نهاییِ افزایش احساس حضور خدا با شاخص گسترش رو به بینهایت، برنامه دارد.»
«اگر دین صرفا مجموعه کنار هم گذاشته شده از تک گزارهها نباشد (جمع جبریِ گزارهها) بلکه دارای هویّتی مجموعی و شبکهای باشد (جمع برداریِ میان گزارهها و برآیند آنها با معادلات حاکم بر خلقت)، و اگر نگرش سیستمی تلاش برای کشف برآیند ارتباطات موجود میان متغیرهای درونی و بیرونی یک موضوع باشد، آنگاه دستیابی به کارکرد اصلی و بهینۀ دین، بدون نگرش سیستمی و شبکهای ممکن نخواهد شد.»
3️⃣پیشنیاز سه: #هویت_نظامهای_اجتماعی و «نظامسازی»
اگر سیستم و نظام، مجموعۀ اجزاء مرتبط بایکدیگر برای ایجاد یک هدف است و جوهرۀ نظام و سیستم همان روابط بین اجزاء است؛ آنگاه «نظامسازی» یعنی «تولید ارتباطات تنظیم شده برای ایجاد یک برآیند» و این به معنای «فرآیندسازی» است؛ و در حقیقت نظام سازی یعنی: تعیین ورودی و خروجی و پردازش سیستم، به هدف پردازش ورودیهای انبوه.»
4️⃣پیشنیاز چهار: #هویت_مقیاس_کلان و تفاوت آن با مقیاس خُرد
«مقیاس خُرد یعنی: توجه به پدیدهها در حدّ و اندازۀ «واحدِ» تشکیل دهندۀ آن پدیده؛ و «مقیاس کلان» یعنی توجه به پدیدهها در حد و اندازۀ «ارتباطِ» با با پدیده های دیگر... توجه به «روابط و برآیند آنها» که سبب ایجاد پدیده یا اثر جدید میشود و لوازم و الزاماتی که ایجاد میکند کلید اصلی
درک «مقیاس کلان» است... سیستمها، پاسخگوی نیازهای کلان هستند.»
5️⃣پیشنیاز پنج: #هویت_استراتژی (راهبرد) و نقش آن در «اجتهاد تمدنی»
«لبّ مطلب این است که: اگر بخواهیم براساس وحی، به سمت تمدنسازی حرکت کنیم و اگر تمدنسازی نیاز به تعیین تکلیفِ استراتژیهایی مانند موارد ذکر شده در بالا دارد آنگاه باید مبتنی بر ادله وحیانی (و مَا یَتّصِلُ بالوحی)، تکلیف استراتژیهای لازمِ فوقالذکر را مشخص کنیم. در فقه و اجتهاد موجود که به استنباط حکم فعل مکلف بهصورت مصداق فردی یا جمعی میپردازد و توجهی به پدیدهای با نام «فرآیندها» ندارد، این معانیِ استراتژیکِ نهفته در ادله
دیده نمیشوند و در نهایت نیز با استفاده از عنوانِ «فقدان دلیل»، به اصول عملیه تمسک میشود و صحنه میدانی به تجربه های بشری واگذار میشود.»
6️⃣پیشنیاز ششم: #هویت_نیاز و هرم نیازها
«تمدن، شبکهای از نظامهای اجتماعی است که هر کدام دارای سه لایه معرفتی، قانونی و فرهنگی هستند و تمام مراتب و لایههای هرم نیازهای انسان را به صورت کارآمد و مستمر پوشش میدهند،بدین جهت برای دستیابی به تصوری شفاف از متعلّق «اجتهاد تمدنی» (یعنی تصور اینکه قرار است اجتهاد تمدنی چه کارهایی انجام دهد و استنباط برای چه موضوعاتی صورت پذیرد)، بررسی «نیاز و مدل نیازها» ضروری است، مضافا به اینکه «مدل نیازها» از حلقههای اصلی ربط میان مبانی نظری با برنامههای عملیاتی است.» (در صفحه 77 به مدل نیازهای دینی پرداخته شده است.)
7️⃣ پیشنیاز هفتم: #هویت_کارآمدی
«اگر دین بخواهد تمدنسازی کند نیاز به کارآمد کردن آموزههای خود دارد لذا «کارآمدی در آموزهها» از محورهای اصلی در متعلّق اجتهاد تمدنی است که باید دستورات دین برای تحقق آن در زمینههای مختلف نیازها استنباط شود.
اگر دین نتواند کارآمدی خود را بهصورت برتری نسبت به دیگر تفکرات و برنامهها نشان بدهد، بقاء نخواهد داشت و نفوس به سمت و سوی مواردی خواهند رفت که اثرات برتر برای رفع نیازهای آنها دارند .»
#عبدالحمید_واسطی 2
#هماندیشی_فقهحکومتی
#عقلانیت_انقلاب_اسلامی
❇️تاریخ نگارش:1399/8/9
https://eitaa.com/alimohammadi1389/229
💢سازههای تمدن اسلامی؛ موضوعات اجتهاد تمدنی💢
فصل اول (3)
تقریر #نظریهی_اجتهاد_تمدنی؛
#استاد_عبدالحمید_واسطی
🔹تصور یک تمدن و شبیهسازیِ آن، نیازمند تصور سازههای آن است؛ سازه یا ساختار یک تمدن، نیازهایی هستند که آن تمدن باید پاسخی کارآمد برای آنها ارائه کند. اجتهاد تمدنی، موظف به اکتشاف دیدگاه دین در مورد صحت و سقم این سازه و همچنین اکتشاف پاسخهای دین به چگونگی تحقق این سازه است.
🔹جناب آقای واسطی معقتد است بر اساس نقشه نیازها و سطوح آنها و شواهد میدانی ، حداقل 50 کلان سیستم و نظام اجتماعی باید تشکیل شوند و به
یکدیگر متصل گردند تا تمدن تحقق پیدا کند، یک مجتهد تمدنی، در برابر هر یک از این موارد، سوالِ «نظر اسلام در مورد آن چیست؟» را قرار میدهد به دنبال کشف پاسخ به آن است؛ این کلان سیستمها، گسترشِ عناوین کلیِ سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی هستند و عبارتند از:
⬅️ الف - سیستمها و فرآیندهای مربوط به زیرساختهای تشکیل یک جامعه (ما یتعلق بتکوّن المجمتع):
.1سرزمینگزینی، شهرسازی و آمایش سرزمین
.2جمعیتسازی، ملتسازی، ترکیبهای جمعیتی و منابع انسانی
.3منابع غذایی و پوشش
.4انرژی و مواداولیه (فرآیندهای تامینی)
.5مسکن، معماری و شهرسازی
.6زبان، خط و ارتباطات
.7آرمانسازی و آیندهسازی
.8قانونسازی، عدالتورزی، تعیین جرم و مجازاتها، حقوقفردی و جمعی
.9نظمبخشی، مدیریت و حکومتسازی
.10دفاعی و امنیتی
⬅️ ب- سیستمها و فرآیندهای مربوط به فعال شدن و رشد یک جامعه (ما یتعلق برشد المجتمع:)
.1مالکیت
.2کشاورزی
.3محیطزیست
.4خانواده و ازدواج
.5جامعهسازی، سرمایۀ اجتماعی
.6ثبت اسناد واحوال
.7ابزارسازی و صنعت
.8کار، مشاغل، استخدام و دستمزد (فرآیندهای درآمدزایی)
.9ارتباطات، اطلاعرسانی، مطبوعات (فرآیندهای رسانهای)
.10پلیس و نیروی انتظامی و اطلاعاتی
.11ادارات و مراتب اداری
.12انتخابات
.13برنامهریزی، مدیریت منابع و زمان
.14شهرداری و خدمات شهری
.15آموزش و تحقیقات (فرآیندهای دانشی)
.16فرهنگ و اخلاق و شهروندی
.17اقشار آسیبپذیر (فرآیندهای تامین اجتماعی)
.18بیمه و بازنشستگی(فرآیندهای پشتیبانی)
.19الگوی رفاه عمومی
.20دینورزی، مناسک و مکانها و مراسم عبادی
.21تجارت، بازرگانی، بازار، واردات و صادرات
.22بهداشت و درمان (جسمی، روحی، خانوادگی، کاری، شهری)
.23دادگستری
.24پول، بانک، اقتصاد، بازارهای سرمایه و بورس
.25تولید توزیع مصرف
.26مالیات و عوارض
.27سفر، جهانگردی
.28حمل و نقل
.29احزاب
.30سازمانها، تعاونیها (فرآیندهای همکاری و همافزایی)
.31نظارت، بازرسی، سنجش (فرآیندهای کنترلی و ارزیابی)
.32روابط بینالملل
.33استانداردسازی، بهرهوری
.34اقلیتها دینی، اقوام وگروههای اجتماعی خاص
.35ورزش، تفریح، اوقات فراغت و استراحت
.36بیتالمال و بودجه
.37تاریخ و میراث فرهنگی
.38هنر و زیباییشناسی
.39نمادها
.40حقوق و فرهنگ کودک، زن، کهنسال
🔹ایشان در صفحه 94 تطبیقی بین این عناوین 50 گانه با ابواب مختلف فقه صورت داده است.
#عبدالحمید_واسطی 3
#هماندیشی_فقهحکومتی
#عقلانیت_انقلاب_اسلامی
❇️تاریخ نگارش:1399/8/9
https://eitaa.com/alimohammadi1389/231
💢تفاوت اجتهاد تمدنی و مفاهیم مشابه💢
فصل اول (4)
تقریر #نظریهی_اجتهاد_تمدنی؛
#استاد_عبدالحمید_واسطی
🔹در صفحه 56 تا 60 استاد واسطی به تفصیل به تفاوت اجتهاد تمدنی و مفاهیم مشابه مانند حکم حکومتی، فقه حکومتی و فقه نظام، فقه اجتماعی و فقه تمدنی می پردازد.
خلاصه فرق گذاری ایشان میان اجتهاد تمدنی و موارد مشابه به شرح زیر است:
🔹تفاوت اجتهاد تمدنی با حکم حکومتی
«تمام تقریرها از حکم حکومتی دارای یک هسته مرکزی است که «صدور حکم براساس مصالح در مصادیق» است، لذا براساس هر کدام از این توصیفات، فرق ماهویِ حکم حکومتی با اجتهاد تمدنی این است که اجتهاد تمدنی، بهدنبال استنباط و استخراج نظر شارع و حکم اوّلیِ او در مورد ساختارها و فرآیندهاست؛ اما حکم ثانوی و حکم حکومتی در مقام اجرا و تطبیق است. و البته ممکن است حاکم در شرایط خاصی حکمی را نسبت به ساختار یا فرآیند کلانی صادر کند و حکم حکومتی نسبت به یک نهاد و سیستم ایجاد شود.»
🔹تفاوت اجتهاد تمدنی با فقه نظام
«میتوان گفت که تمایز اجتهاد تمدنی با فقه پویا این است که
1ـ اجتهاد تمدنی، روش استنباطی «نصمحورِ عقلگرا و مبتنی بر سیره عقلائیه» است نه «تجربهمحورِ مبتنی بر عرفِ موجود جهانی» که دین را با وضعیت موجود هماهنگ میکند.
2ـ فقه پویا مکانیزمی برای استنباط در مقیاس کلان و در حیطۀ سیستم و نظامهای کلان ارائه نکرده است.»
🔹تفاوت اجتهاد تمدنی با فقه حکومتی و فقه النظام
«پیشنهاد این قلم در مورد کاربرد اصطلاح «فقه حکومتی» و «فقه النظام» بهجهت افزایش کارآیی این اصطلاح که با رعایت تناسب حداکثری میان «معنای لغوی و تبادر عرفی» و «معنای اصطلاحی» ایجاد میشود این است که: فقه حکومتی بهمعنی فقه سیاسی و استنباط نظریه اسلام در مورد حکومت بهمعنی نظام سیاسی و ساختار و فرآیندهای قدرت بهکار برود و معنای اوسع و اعم آن که تمام ساختارها و فرآیندهای لازم برای تحقق یک جامعه را در بر میگیرد به اصطلاحی مانند «فقه اجتماعی یا فقه تمدنی یا فقه نظامساز» واگذار شود که در این صورت، اجتهاد تمدنی ابزاری برای استنباط برای آن خواهد بود.»
🔹 تقاوت اجتهاد تمدنی با فقه اجتماعی
«بهنظر میرسد که در کاربرد اصطلاح «فقه اجتماعی»، مقصود صرفا بررسی احکام جامعه بما هی جامعه نیست بلکه اجزاء زندگی اجتماعی، نهادها، سازمانها و روابط اجتماعی مورد نظر است و با معنی «فقه نظامساز» مترادف است. در دیدگاه نگارنده، براساس تعریف «تمدن»، متعلّق فقه تمدنی، «شبکه نظامات اجتماعی» هستند و تمایز فقه اجتماعی با فقه تمدنی، در شبکهای دیدن نظامات اجتماعی، در فقه تمدنی است.»
#عبدالحمید_واسطی 4
#هماندیشی_فقهحکومتی
#عقلانیت_انقلاب_اسلامی
❇️تاریخ نگارش:1399/8/9
https://eitaa.com/alimohammadi1389/232
💢تعریف مختار از اجتهاد تمدنی💢
فصل اول (5)
تقریر #نظریهی_اجتهاد_تمدنی؛
#استاد_عبدالحمید_واسطی
🔹در انتهای فصل اول جناب استاد واسطی، پاسخی به اشکالات آیتالله محمدجواد #فاضل_لنکرانی میدهد که شاید بتوان آن را جامعترین و شفافترین تصویری دانست که ایشان از فقه اجتهادی ارائه داده است:👇
«مدعای قائلین به فقه النظام، این است که از جمله موضوعات جدیدالحدوث، ساختارها و فرآیندهایی هستند که به افعال مکلفین شکل میدهند و امور زندگی آنها در این ساختارها و فرآیندها جاری میشود مانند آموزش، بهداشت، فرهنگ، رسانه، اقتصاد، شهرسازی، حمل ونقل، ادارات، تامین اجتماعی، هنر، گمرک، بانک، و ...؛ در این موارد حکم شارع چیست؟
ساختار و فرآیند صحیح غیرفاسد (یا کاملِ غیرناقص) در موارد فوق چگونه است؟ چه ارکان و مقوماتی دارد؟ غایه الموضوع چیست؟ بدءُ تحقق الموضوع کجاست؟ مراتب و مراحل تحقق الموضوع کدامند؟ شرایط زمانی، مکانی، کمی، کیفی و روابط برای دستیابی به خروجی مطلوب کدامند؟ الخلل فی الموضوع کدامند؟ رفع الخلل چگونه حاصل میشود؟
در این موارد، نیاز به تفریع فروع در مقیاس فرآیندهاست یعنی براساس منابع موجود و با روش اجتهاد جواهری، اقدام به کشف «حکم فرآیندها» شود و سپس مجموعۀ حکمهای استخراج شده در هر یک از موضوعات فوقالذکر، با توجه به ادلۀ آنها، جمع دلالی شوند و بهصورت یک بسته عملیاتی که اجزاء و روابط و نقطه شروع فرآیند، مراحلِ آن، مرکز ثقل آن، نقاط بحران آن، بازخورد آن و شاخصهای خروجیِ آن مشخص شده است، ارائه شود بهطوری که بتوان گفت: نظر اسلام در مورد فرآیند مثلا آموزش مطلوب چنین است؛ مدل ارائه شده توسط اسلام برای مثلا تامین اجتماعی چنین است؛ اسلام برای تحقق مثلا حمل و نقل بهینه، پروتکل زیر را پیشنهاد میکند.
توجه به تفاوت مقیاس خُرد با کلان و دستیابی به اینکه در #مقیاس_کلان، ساختارها و فرآیندها، افعال مکلفین را اداره میکنند، کلید نیاز به فقه النظام است.
مثالی با تحلیل تفصیلی از چگونگی این کار در صفحه 166ذکر شده است. (کارکرد اجتهاد تمدنی در استنباط فرآیند آموزش با اقتباسی از نگرش اسلام).»
🔹در همین قسمت ایشان تعریف مختار خویش از اجتهاد تمدنی را ارائه میدهد: 👇
➖ «تحصیل الحجه علی الاحکام الشرعیه المتعلقه بالتفاعلات و التعاملات فی الهیاکل و المُنظّمات لحصول العدل و التحسینات» ترجمه: «اجتهاد تمدنی، تلاش معرفتی حجیتدار است که برای کشف نظر خداوند در مورد «روابط و فرآیندها» در «ساختارها و سازمانها» به هدف دستیابی به عدالت و رشد در مقیاس کلان انجام میگیرد»؛ و بر همین اساس «فقه تمدنی»، علم به احکام شرعی متعلق به ساختارها و فرآیندهاست.»
➖«#مکلّف در اجتهاد تمدنی، ساختارها و فرآیندها هستند (سیستمها) نه اشخاص و مقصود از «مکلّف بودنِ فرآیندها» این است که طبق نظر شارع، فرآیندها باید چگونه باشند تا هدف شارع حاصل شود؟ مجتهدِ تمدنی به دنبال کشف صحت یا فسادِ ساختار و فرآیند طبق نظر شارع است (دستیابی به اثر مثبت از سیستم) و امتثال حکم نیز، با فعالسازی ساختار و فرآیندِ صحتدار است، لذا اغلب سنخ تکلیف و حکم در فرآیندها، #حکم_وضعی است و گستره و قلمرو اجتهاد تمدنی نیز کلیه ابعاد و جوانب زندگی فردی و جمعی است.»
#عبدالحمید_واسطی 5
#هماندیشی_فقهحکومتی
#عقلانیت_انقلاب_اسلامی
❇️تاریخ نگارش:1399/8/9
https://eitaa.com/alimohammadi1389/233
💢کارکردهای سهگانه و غایت اجتهاد تمدنی💢
فصل دوم
تقریر #نظریهی_اجتهاد_تمدنی؛
#استاد_عبدالحمید_واسطی
⏹ فصل دومِ جزوه #اجتهاد_تمدنی، عنوانش #کارآمدی_اجتهاد_تمدنی است:👇
فرضیه نگارنده در کارکردهای اصلی اجتهاد تمدنی، در قدم اول، تولید «علم دینی» و «علوم انسانی اسلامی»، و سپس استخراج طرح و برنامۀ «آرمانشهر اسلام» است و غایت اجتهاد تمدنی نیز ساختارسازی و فرآیندسازی برای رشد مستمر ادراک عقلی و قلبی در عموم مردم نسبت به جهان بینهایت و «حس حضور خداوند» است.
1️⃣ کارکرد اول: تولید#علم_ دینی 👇
🔹استاد واسطی در این بخش به صراحت مناطِ دینی بودن یک علم را اخذ محمول گزاره های آن، از وحی معرفی میکند.👇
«پیشفرض نگارنده در مورد تعریف علم دینی چنین است: «علم دینی، مجموعه نظاممند از گزارههای وحیانی و لوازم عقلانیِ آنهاست. »
علم دینی، علمی است که محمولات گزارههای آن، از دین گرفته شده است. یعنی در قضیۀ «هر«الف»، «ب» است»، باید محمول که «ب» است از دین گرفته شود. اما قسمت «الف»، که موضوعات و مسائل انسانی است از نقشه موضوعات و مسائل زندگی بشر گرفته میشود، البته به علاوه موضوعاتی که توسط دین اضافه میشوند (یعنی نیازها یا موضوعاتی که بشر به آنها توجه ندارد و دین او را آگاه میکند) .»
🔹سپس ایشان بیان می دارد که گزاره های عقلی محض، علیرغم اینکه مورد تأیید دین است، ولی بنا به معیاری که ایشان ارائه کرده است، علم دینی قلمداد نمی گردد.
2️⃣ کارکرد دوم: تولید #علوم_انسانی_اسلامی
ایشان در این کارکرد، علوم انسانی را مغزافزار تمدنسازی معرفی میکند و به صورت زیر به تعریف آن می پردازد:👇
پیشفرض نگارنده در مورد هویت علوم انسانی چنین است:
«علوم انسانی، علومی هستند که به فهم، توصیف و تبیین عوامل و ساختارهایی میپردازند که مولّد رفتارهای انسان در حیطههای فردی، جمعی، تاریخی، تمدنی و ماورائی است؛ و این پردازش در لایه رفتارهای تفکری، احساسی، گفتاری، و کارکردی گسترده شده و دامنۀ آن از حداقلهای لازم (قوانین) تا حداکثرهای مطلوب (اخلاق و فرهنگ) نوسان دارد، اعم از اینکه روش فهم، توصیف و تبیین در این علوم، مشاهده و تجربه باشد یا استنتاج وبرهان».
🔹سپس ایشان بر اساس تعریف ارائه شده، نمایی از هویت رشته های علوم انسانی اسلامی ارائه می دهد که سه نمونه از آن را می توانید مشاهده کنید:👇
➖بررسی ساختارها و عوامل مولد رفتارهای فردی احساسی وکارکردی به هدف تولید فکر، احساس و رفتار سالم= روانشناسی
➖ بررسی ساختارها و عوامل مولد رفتارهای جمعی کارکردی به هدف ایجاد تعادل، انسجام و پایداری اجتماعی= جامعهشناسی
➖ بررسی ساختارها و عوامل مولد رفتارهای فردی و جمعی مالی و اقتصادی به هدف ایجاد توازن بین درآمد و هزینه، عرضه و تقاضا و تولید ثروت = اقتصاد و حسابداری
🔹در نگاه استاد واسطی، ترجمه به زبان ساختارها و فرآیندها، برای ایجاد ارتباط با «اجتهاد تمدنی» است که مبتنی بر کشف ساختارها و فرآیندهاست، و نقطه عزیمت (تعریفکنندۀ مساله پژوهشی) برای حرکت به سمت تولید علوم انسانی اسلامی است.
3️⃣کارکرد سوم: تولید #مدل_آرمانشهر و مدینه فاضله (مهم)
اصلیترین کارکرد اجتهاد تمدنی، تلاش برای اکتشاف آرمانشهر مورد نظر اسلام است و تلاش برای استنباط الگوی پیشرفت به جهت تحقق این آرمانشهر و مدینۀ فاضله. این کارکرد بسیار مهم است و اگر فردی بخواهد تصویر صحیحی از اجتهاد تمدنی و تفاوت آن با اجتهاد متعارف، و ثمرات آن بهدست بیاورد، لمس و حسّ این کارکرد ضروری است.
⏹ غایت اجتهاد تمدنی: تولید ساختارها و فرآیندهای #خدا_افزا
🔹ایشان بیان میدارد که تمام تغییر و تحولات در طول تاریخ این است که بشریت به «عبودیت خالصِ فراگیر» برسد و خدا را در همه کثرات عالم #احساس کند.
🔹ایشان سپس به تعریف هویت عرفان و دین می پردازد و با بیان اینکه #عرفان، اکتشاف قلبیِ علم معادلات خلقت است و هویت دین، تشریعِ منطبق بر تکوین است، به وابستگی طرفینی #عرفان و #فقه می پردازد و عرفان را متولی کشف اسرار و باطن دین و فقه را متولی کشف روابط و فرآیندها قلمداد می نماید و در نهایت نتیجه میگیرد #فقیه_عارف که از او در روایات تعبیر به «العالم بالله و بامرالله» میشود، مجرای ولایت امر در اجتماع میگردد.
#عبدالحمید_واسطی 6
#هماندیشی_فقهحکومتی
#عقلانیت_انقلاب_اسلامی
❇️تاریخ نگارش:1399/8/13
https://eitaa.com/alimohammadi1389/۲۳۷
اجتهاد تمدنی استاد واسطی.pdf
1.98M
💢پاورپوینت اجتهاد تمدنی💢
🔹هماندیشی دوازدهم فقه حکومتی در تاریخ 1399/8/15 با ارائه استاد واسطی به انجام رسید.
🔹در این هماندیشی استاد واسطی، نظریه اجتهاد تمدنی را بر اساس پاورپوینتی که به پیوست تقدیم میشود، ارائه دادند.
🔹ارائه بسیار خوبی بود و به نظرم تمام کسانی که علاقهمند هستند که به دیدگاه استاد واسطی مسلط شوند، لازم است که صوت جلسه و این پاورپوینت را بشنوند و ببینند.
🔹فهرست پاورپوینت ارائه شده به شرح زیر است:👇
1️⃣مفاهیم پایه:
➖تعریف علم دینی و تعریف تمدن
➖تعریف اولیه از اجتهاد و فقه تمدنی
2️⃣ پیش فرض ها:
➖پارادایم «شبکهای»
➖امکان طراحی برای تمدنسازی
➖وجود ظرفیت ادله نقلی برای طراحی تمدن نوین اسلامی
3️⃣فرضیه:
➖ضرورت استظهار «فرآیندها از ادله»
4️⃣روش:
➖ گسترش مقیاس تحلیل از خُرد به کلان و ایجاد دیدِ فرآیندی
➖گسترش نظریه وضع الفاظ، به وضع برای «روح معنا»
➖استفاده از منطق سیستمها برای جمع ادله
➖گسترش «حکم فعل مکلف» به «حکم فعل فرآیندها»
5️⃣ نتایج:
➖اکتشاف نظریهها برای شکلگیری علم دینی
➖فعالسازی ابواب فقه تمدنی + توضیحالمسائل تمدنی
#عبدالحمید_واسطی 7
#هماندیشی_فقهحکومتی
#عقلانیت_انقلاب_اسلامی
❇️تاریخ نگارش:1399/8/18
https://eitaa.com/alimohammadi1389/241