eitaa logo
تفسیر المیزان
9.7هزار دنبال‌کننده
173 عکس
39 ویدیو
0 فایل
تفسیر المیزان علامه طباطبایی ره 🙏راه حمایت از کانال: ۵۸۹۲۱۰۱۳۰۸۱۵۷۲۶۸ جعفری. بانک سپه ارتباط @samad10011
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺 تفسیر آیه 2⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰الذى خلق الموت و الحيوه ليبلوكم ايكم احسن عملا و هو العزيز الغفور2⃣ 🔸كـلمـه  در مـورد چـيزى بكار مى رود كه آن حالتى دارد كه به خاطر داشتن آن حـالت داراى شـعـور و اراده شـده است. و كلمه موت به معناى نداشتن آن حالت است، چيزى كـه هـسـت بـه طـورى كه از تعليم قرآن برمى آيد معناى ديگرى به خود گرفته، و آن عـبـارت از اسـت كـه هـمـان مـوجـود داراى شـعـور و اراده از يـكـى از مـراحـل زنـدگـى بـه مـرحـله اى ديـگـر مـنـتـقـل شـود، قـرآن كـريـم صـرف ايـن انـتـقال را موت خوانده با اينكه منتقل شونده شعور و اراده خود را از دست نداده، همچنان كه از آيـه (نـحن قدرنا بينكم الموت... فيما لا تعلمون ) اين معنا استفاده مى شد، بنا بر ديگر نبايد پرسيد: چرا در آيه مورد بحث فرموده: (خدا موت و حيات را آفريده ) مگر مـرگ هـم است؟ چون گفتيم: از تعليم قرآن برمى آيد كه مرگ به معناى عدم حيات نيست، بلكه به معناى انتقال است. امرى وجودى كه مانند حيات خلقت پذير است. 🔸علاوه بر اين اگر مرگ را امر عدمى بگيريم، همانطور كه عامه مردم هم چنين مى پندارند، باز خلقت پذير هست، چون اين عدم با عدمهاى صرف فرق دارد و مانند كورى و تاريكى، عدم است، كه حظى از وجود دارد. جـمـله (ليـبـلوكم ايكم احسن عملا) بيانگر هدف از خلقت موت و حيات است، و با در نظر گرفتن اينكه كلمه (بلاء) (كه مصدر ليبلوكم است) به معناى امتحان است، معناى آيه چـنين مى شود: خداى تعالى شما را اينطور آفريده كه نخست موجودى زنده باشيد، و سپس بميريد، و اين نوع از خلقت مقدمى و امتحانى است، و براى اين است كه به اين وسيله خوب شـمـا از بـدتـان مـتـمـايـز شـود، مـعـلوم شـود كـدامـتـان از ديـگـران بـهـتـر عـمـل مـى كـنـيـد، و مـعـلوم اسـت كـه اين امتحان و اين تمايز براى هدفى ديگر است، براى پاداش و كيفرى است كه بشر با آن مواجه خواهد شد. مـفـاد ايـنـكـه در تـعـليـل آفـريـنـش مـوت و حـيـات فـرمـود: (ليـبـلوكـم ايـكـم احـسـن عملا) آيـه مـورد بحث علاوه بر مفادى كه گفتيم افاده مى كند، اشاره اى هم به اين نكته دارد كه مـقصود بالذّات از خلقت رساندن جزاى خير به بندگان بوده، چون در اين آيه سخنى از گـنـاه و كـار زشـت و كـيفر نيامده، تنها عمل خوب را ذكر كرده و فرموده خلقت حيات و موت بـراى ايـن اسـت كـه مـعـلوم شـود كـدامـيـك عـمـلش بـهـتـر اسـت. پـس صـاحـبـان عمل نيك مقصود اصلى از خلقتند، و اما ديگران به خاطر آنان خلق شده اند. ذيـل آيـه هـم كـه مـى فرمايد: (و هو العزيز الغفور) مطالب صدر را تأييد نموده مى فـهـماند او عزيز است، چون ملك مطلق و قدرت مطلقه خاص او است، پس هيچ كس نيست كه بـر او غـالب شـود، و اگـر مـخـالفـيـن و عاصيان خود را قدرت مخالفت و عصيان داده به مـنـظور آزمايش بوده، و به زودى از آنان انتقام مى گيرد. و نيز مى فهماند او است، چـون از بـسـيارى گناهان در دنيا عفو مى كند، و بسيارى از آنها را به طورى كه وعده داده در آخرت مى آمرزد. و در عين حال با آوردن اين دو نام، هم عاصيان را تخويف كرد و هم تطميع نمود، چون وقتى اين دو نام در سياق دعوت ذكر شوند، و را مى رساند. ايـن را هـم بـايـد دانـسـت كـه مـضـمـون آيـه شـريـفـه صـرف ادعـاى بـدون دليـل نـيست، و آنطور كه بعضى پنداشته اند نمى خواهد مسأله خلقت مرگ و زندگى را براى آزمايش، در دلها تلقين كند. بلكه مقدمه اى بديهى و يا نزديك به بديهى است كه بـه لزوم و ضـرورت بـعـث بـراى جزا حكم مى كند. براى اينكه انسانى كه به زندگى دنـيـا قـدم نهاده، دنيايى كه دنبال آن مرگ است، ناچار عملى و يابه عبارتى اعمالى دارد كـه آن اعمال هم يا خوب است يا بد ممكن نيست عمل او يكى از اين دو صفت را نداشته باشد، و از سوى ديگر به حسب فطرت مجهز به جهازى معن وى و عقلائى است، كه اگر عوارض سـوئى در كـار نـبـاشـد او را به سوى عمل نيك سوق مى دهد، و بسيار اندكند افرادى كه اعـمـالشـان مـتـصـف بـه يـكـى از دو صـفـت نـيـك و بـد نـبـاشـد و اگـر بـاشـد در بـيـن اطفال و ديوانگان و ساير مهجورين است. 🔹ادامه دارد👇
🔹ادامه👇 🔸آن صـفـتى كه بر وجود هر چيزى مترتب مى شود، و در غالب افراد سريان دارد، غايت و هدف آن موجود به شمار مى رود، هدفى كه منظور آفريننده آن از پديد آوردن آن همان صفت است، مثل حيات نباتى فلان درخت كه غالبا منتهى مى شود به بار دادن درخت، پس فلان مـيـوه كـه بـار آن درخـت اسـت هـدف و غـايت هستى آن درخت محسوب مى شود، و معلوم مى شود مـنـظـور از خـلقـت آن درخـت هـمـان مـيـوه بـوده، و هـمـچـنـيـن عـمـل و آن، غـايت و هدف از خلقت انسان است، و اين نيز معلوم است كه صلاح و حسن عـمـل اگـر مـطلوب است براى خودش مطلوب نيست، بلكه بدين جهت مطلوب كه در به هدف رسيدن موجودى ديگر دخالت دارد. آنچه مطلوب بالذات است حيات طيبه اى است كه با هيچ نقصى آميخته نيست، و در مـعـرض لغـو و تـاءثيم قرار نمى گيرد، بنابراين بيان، آيه شريفه در معناى آيه زير است كه مى فرمايد: (كل نفس ذائقه الموت و نبلوكم بالشر و الخير فتنه ). ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه 3⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰الذى خلق سبع سموات طباقا...3⃣ 🔸آن خـدايـى كـه هـفـت آسـمـان را آفـريـد، در حـالى كـه طـبـاق هـسـتـنـد، يـعـنـى مـطـابـق و مـثـل هـمـنـد. البـتـه مـفـسـريـن ايـنـطور احتمال داده اند. و ما در تفسير سوره  مطالبى كه مى توانستيم در اين باره ايراد كنيم ايراد نموديم. 🔸(مـا تـرى فـى خلق الرحمن من تفاوت) - راغب مى گويد: كلمه  به معناى دور شـدن چيزى است از انسان، به طورى كه دست يافتن به آن دشوار باشد. و در قرآن كـريـم آمده كه: (و ان فاتكم شى ء من ازواجكم الى الكفار اگر از زنان شما چيزى نزد كـفـار مـانـده بـاشـد) آنـگـاه مـى گـويـد: كـلمـه  كـه مـصـدر بـاب  از مـاده  است، به معناى اختلاف دو چيز در اوصاف و خصوصيات اسـت، گويا اين از آن دور و آن از اين دور است، خصوصيات اين در آن نيست و خصوصيات آن در اين نيست، اين كلمه هم در قرآن آمده مى فرمايد: (ما ترى فى خلق الرحمن من تفاوت در خلقت خدا چيزى كه از مقتضاى حكمت خارج باشد وجود ندارد). پس منظور از نبودن تفاوت در خلق، اين است كه تدبير الهى در سراسر جهان زنجيروار مـتـصـل بـه هـم اسـت، و موجودات بعضى به بعض ديگر مرتبطند، به اين معنا كه نتايج حـاصـله از هـر مـوجودى عايد موجود ديگر مى شود، و در نتيجه دادنش به موجوداتى ديگر وابـسـتـه و نـيـازمند است. در نتيجه اصطكاك اسباب مختلف در عالم خلقت، و برخوردشان نـظـيـر بـرخـورد دو كـفـه تـرازو اسـت كـه در سـبـكـى و سـنـگـيـنـى دائمـا در حال مقابله مى باشند، اين مى خواهد سبكى كند او نمى گذارد، او مى خواهد سنگينى كند اين نـمـى گـذارد، اين مى خواهد بلند شود او نمى گذارد، او مى خواهد بلند شود اين مانع مى شـود، و نـتـيـجه اين كشمكش آن است كه ترازودار بهره مند مى شود. پس دو كفه ترازو در عـيـن اخـتـلافـشـان در بـه دسـت آمدن غرض ترازودار اتفاق دارند، و يا به عبارتى ديگر اخـتـلاف آنها است كه باعث مى شود ترازودار جنس كشيدنى خود را بكشد و وزن آن را معلوم كند. پـس مـنـظـور از نـبـودن تـفـاوت در خـلق ايـن شـد كـه خـداى عزوجل اجزاى عالم خلقت را طورى آفريده كه هر موجودى بتواند به آن هدف و غرضى كه براى آن خلق شده برسد، و ايـن از بـه مـقـصـد رسـيـدن آن ديـگرى مانع نشود، و يا باعث فوت آن صفتى كه براى رسيدنش به هدف نيازمند است نگردد. خـطـاب در جـمـله (مـاتـرى نـخـواهـى ديـد) خـطـاب بـه شـخـص رسـول خـدا صـلى اللّه عـليـه و آله وسـلم نيست، بلكه خطاب به هر كسى است كه مى تـوانـد بـبـيـنـد، و اگـر كلمه  را به كلمه  اضافه كرد، و به نام مقدس رحمان نسبت داد، براى است كه اشاره كند به اينكه غايت و هدف از خلقت، رحمت عام او اسـت، و اگر كلمه  را نكره - بدون الف و لام - آورد، با در نظر گرفتن ايـن كـه نكره در سياق نفى قرار دارد و نكره در سياق نفى عموميت را مى رساند، در نتيجه معنا چنين مى شود كه: در سراسر جهان هيچ تفاوتى نمى بينى. 🔸(فـارجـع البـصـر هـل تـرى مـن فـطـور) - كـلمـه  بـه مـعـنـاى اخـتلال و بى نظمى است. و مراد از ، تكرار نظر است، و اين كنايه است از ايـنـكـه اگـر بـخـواهى يقين كنى كه در سراسر خلقت تفاوتى نيست بايد با دقت نظر كنى. ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه 4⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰ثم ارجع البصر كرتين ينقلب اليك البصر خاسئا و هو حسير4⃣ 🔸كلمه  ء اسم فاعل از ماده  است، و اين ماده به معناى نارسايى در ديد چـشـم، و يـا بـه قول راغب سرسرى ديدن و گذشتن است. راغب در معناى كلمه گـفـتـه: ماده به معناى خستگى در اثر تمام شدن نيرو است، به چنين كسى، هم حاسر مى گويند و هم محسور، اما حاسر به اين تصور كه خود او خودش را خسته كرده، و اما محسور بـه ايـن تـصـور كـه تـمـام شـدن نـيـرو خـسـته اش كرده. و اينكه فرمود: (ينقلب اليك البصر خاسئا و هو حسير) هم ممكن است به معناى حاسر باشد، و هم به معناى محسور. و كـلمـه  تـثـنـيـه كرة است كه به معناى رجعت و برگشتن است، و اگر به صيغه تثنيه آورده صرفا براى اين بوده كه تكثير و تكرار را برساند، و چنين معنا دهد كـه در خـلقـت آسـمانها و زمين بنگر، آيا هيچ تفاوت و ناسازگارى در بين موجودات آن مى بينى؟ و دوباره و سه باره و چندباره برگرد و نظر بيفكن، كه اگر چنين كنى نظرت خسته مى شود و از كار مى افتد، و هيچ تفاوتى نخواهى ديد. پس در اين دو آيه به اين نكته اشاره شده كه نظام جارى در عالم نظامى است واحد و متصل الاج زاء و مرتبط الابعاض. ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه5⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰وَ لَقَدْ زَيَّنَّا السمَاءَ الدُّنْيَا بِمَصبِيحَ ...5⃣ 🔸كلمه جمع مصباح (چراغ ) است، و اگر ستارگان را چراغ ناميده به خاطر نورى است كه از آنها تلالو مى كند، و ما قبلا - در سوره حم سجده - در اين باره بحث كرديم. 🔰و جعلناها رجوما للشياطين 🔸 يعنى ما ستارگان را كه آسمان را با آنها زينت داديم رجم هايى (تيرها ) قرار داديم، و با آنها شياطينى را كه به آسمان نزديك مى شوند تا خبرهاى آسمانى را استراق سمع كنند، تيرباران مى كنيم، همچنان كه در جاى ديگر فرمود: (الا من استرق السمع فاتبعه شهاب مبين )(مگر کسیکه استراق سمع کند، که تیرهای شهاب دنبالش می کند) و نيز فرموده: (الا من خطف الخطفه فاتبعه شهاب ثاقب )(مگر شیطانی که بخواهد چیزی برباید که شهاب فروزان دنبالش می کند) . 🔸بعضى از مفسرين گفته اند جمله مورد بحث دلالت دارد بر اينكه مراد از كواكب كه آسمان را زينت داده تمامى ستارگان آسمان است، چه ثوابت و سيارات، و چه شهاب ها، چون ثوابت و سيارات هر يك در جاى خود، و در مدار خود قرار دارد، و نمى تواند منظور از رجوم باشد، و دو كلمه و ، همانطور كه بر ستارگان فعلى اطلاق مى شود، بر شهابها نيز اطلاق مى شود. 🔸بعضى ديگر گفته اند: شهابها تكه هايى هستند كه از كواكب جدا مى شوند، و به وسيله آنها شيطانها رجم مى شوند، و اما خود كواكب به هيچ وجه فرو نمى ريزند، مگر وقتى كه خدا بخواهد همه را فانى سازد. اين وجه با نظريه هاى علمى امروز موافق تر است، و اما اينكه رجم شيطانها به وسيله شهابها چه معنا دارد، قبلا مختصرى درباره اش بحث كرده ايم . 🔰و اعتدنا لهم عذاب السعير 🔸 يعنى ما براى شيطانها كه همانا اشرار از جنيان هستند عذاب دوزخ را تهيه كرده ايم كه آتشى است مشتعل _________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه6⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰لِلَّذِينَ كَفَرُوا بِرَبهِمْ عَذَاب جَهَنَّمَ وَ بِئْس الْمَصِيرُ6⃣ 🔸بعد از آنكه پاره اى از نشانيهاى ربوبيت خداى تعالى را ذكر كرد، به دنبالش تهديد كافران و منكران به ربوبيت او را آورد، و قرار اين سوره بر همين منوال است كه حجت ها را آميخته با تهديد و انذار بياورد. ومیانه آن دو تداخل کند و مراد از كفروا عموم كسانى هستند كه به ربوبيت خدا كافر باشند، چه وثنى هاى بت پرست، كه به كلى ربوبيت خدا را براى عالم منكرند، و مى گويند خداى تعالى تنها رب اربابهاى ايشانست، و چه آنهايى كه اصلا منكر ربوبيت هستند، و چه آنهايى كه مثل يهود و نصارى بين خدا و پيامبرانش جدايى انداخته، يكى آن خدايى را قبول دارد كه موسى را فرستاده، و آن ديگرى خدايى را مى پرستد كه عيسى را فرستاده، و هر يك به خدا و پيغمبر ديگرى كافر شدند. 🔸آيه شريفه در عين اينكه جنبه تداخل را دارد، چنان هم نيست كه نسبت به ما قبل خود مربوط و متصل نباشد بلكه هم به آيه (الذى خلق الموت و الحيوه ليبلوكم ايكم احسن عملا و هو العزيز الغفور) اتصال دارد (چون در آن سخن از مرگ و مغفرت رفته ، و در اين سخن از عذاب جهنم رفته است ) و هم به آيه قبليش اتصال دارد. چيزى كه هست نسبت به آيه قبليش جنبه تعميم بعد از تخصيص را دارد، در آيه قبلى سعير را در خصوص شيطانها ذكر مى كرد، و در اين آيه عذاب جهنم را شامل عموم كافران مى داند. _________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه7⃣ و قسمتی8⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰إِذَا أُلْقُوا فِيهَا سمِعُوا لهََا شهِيقاً وَ هِىَ تَفُورُ تَكادُ تَمَيزُ مِنَ الْغَيْظِ7⃣ و قسمتی از8⃣ 🔸راغب مى گويد: كلمه به معناى طولانى شدن است، و به معناى رد نفس ، و به عبارت ديگر (بازدم ) است، البته بازدمى كشيده. و كه مصدر فعل است، بنا به گفته صاحب مجمع البيان به معناى ارتفاع جوشش است. و كلمه به معناى تقطع و تفرق است، و كلمه غيظ به معناى شدت خشم است. 🔸و معناى آيه اين است كه: وقتى كفار در جهنم ريخته مى شوند، صداى شهيقى از آن مى شنوند، شهيقى كه چون مغناطيس آنان را به داخل خود مى كشاند، همانطور كه با شهيق هوا داخل سينه كشيده مى شود، در حالى كه جوشان است، و ايشان را مانند نخودى كه در ديك جوشان بالا و پائين مى شود بالا و پائين مى كند، به طورى كه گويى از شدت غضب مى خواهد متلاشى شود. _________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه8⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰كلَّمَا أُلْقِىَ فِيهَا فَوْجٌ سأَلهَُمْ خَزَنَتهَا أَ لَمْ يَأْتِكمْ نَذِيرٌ. (مابقی آیه)8⃣ هر دسته اى كه داخل جهنم مى شوند خازنان جهنم از ايشان مى پرسند: مگر براى شما پيامبرى نيامد، و شما را از چنين عذابى انذار نكرد؟ كلمه به طورى كه راغب مى گويد به معناى جماع تيكه به سرعت از جايى عبور كنند، و در اين جمله اشاره است به اينكه كفار دسته دسته داخل دوزخ مى شوند، همچنان كه آيه زير هم به اين معنا اشاره نموده، مى فرمايد: (و سيق الذين كفروا الى جهنم زمرا)(کسانیکه که کافر شدند دسته دسته به سوی دوزخ سوق داده می شوند) ، و اين به خاطر آن است كه هر متبوعى با تابعين گمراه خود داخل مى شوند، همچنان كه در آيه زير فرموده : (و يجعل الخبيث بعضه على بعض فيركمه جميعا فيجعله فى جهنم ) (خبیث ها را روی هم قرار داده جمع می کند پدر جهنم قرار می دهد) كه در ذيل آيه اى از سوره انفال توضيح اين معنا گذشت. 🔸كلمه جمع خازن است، كه به معناى نگهبان چيزى است كه ذخيره اش كرده باشند، و منظور از خزنه ملائكه اى است كه موكل بر آتشند، و انواع عذابهاى جهنم را تدبير مى كنند و درباره همانها است كه مى فرمايد: (عليها ملئكه غلاظ شداد)، و نيز مى فرمايد: (و ما ادريك ما سقر... عليها تسعه عشر و ما جعلنا اصحاب النار الا ملئكه )(ما کسی را به جز ملائکه صاحبان دوزخ نکردیم). 🔸و معناى آيه اين است كه: هر دسته اى كه در جهنم ريخته مى شوند و يا به سوى آن سوق داده مى شوند، ملائكه موكل بر دوزخ و نگهبانان آن از در توبيخ مى پرسند: مگر براى شما نذير، يعنى پيامبرى كه شما را از چنين عذابى بترساند نيامده ؟! _____ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه9⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰قالوا بلى قد جائنا نذير فكذبنا...9⃣ 🔸ايـن جـمـله حـكـايـت پـاسـخـى اسـت كـه دوزخيان به فرشتگان خازن دوزخ مى دهند، و در آن اعـتـراف مـى كـنـنـد بـه ايـنـكـه نـذير بر ايشان آمد، و از آتش دوزخ انذارشان كرد، ولى تكذيبش كردند و افترا به او بستند. 🔸(و قلنا ما نزل اللّه من شى ء) - اين جمله بيان تكذيب ايشان است، و همچنين جمله (ان انتم الا فى ضلال كبير). ولى بعضى گفته اند: جمله دومى كلام فرشتگان نامبرده است، كه به دوزخيان - بعد از آنـكـه اعـتـراف كـردنـد - مـى گـويـنـد: شـمـا در ضـلالتى روشن بوده ايد. ولى اين احـتـمـال و همچنين احتمال ديگرى كه بعضى داده اند كه : جمله مذكور كلام ملائكه نامبرده از زبان پيامبران آن كفار باشد، از سياق آيه بعيد است. ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه🔟 سوره از تفسير شریف المیزان 🔰و قالوا لو كنا نسمع او نعقل ما كنا فى اصحاب السعير🔟 🔸كـلمـه  گاهى در معناى شنيدن صدا و سخن اطلاق مى شود، و گاهى در غرضى كـه عـقـلا از شـنـيـدن سـخن دارند، و غرض ‍ عقلا از شنيدن سخن اين است كه به مقتضاى آن مـلتزم شوند، اگر مقتضاى آن اين است كه كارى را انجام دهند يا ترك كنند انجام داده و يا تـرك كـنـنـد، و امـا مـاده عـقـل بـيـشـتـر در نـيـروى تـشـخـيـص خـيـر از شر و نافع از مضر اسـتعمال مى شود، البته گاهى هم در غايت و غرض از تشخيص به كار مى رود، و غرض از تـشـخـيـص خـيـر و شـر ايـن اسـت كـه آدمـى بـه مـقـتـضـاى آن عمل كند، و به آن ملتزم و معتقد باشد، در مقام به دست آوردن خير و نافع برآيد، و شر و مـضـر را تـرك كـنـد. آيـه شـريـفـه زيـر، عـقـل و سـمـع را در غـرض از عـقـل و سمع استعمال كرده، مى فرمايد: (لهم قلوب لا يفقهون بها و لهم اعين لا يبصرون بـهـا و لهـم اذان لا يـسـمـعـون بـهـا اولئك كـالانـعـام بـل هـم اضـل)، چـون مـعـنـاى ايـن كـلام ايـن اسـت كـه بـا ايـن وسـائل درك، مـطـالب را درك مـى كـنـنـد، ولى بـه مـقـتـضـاى آن مـلتـزم نـيـسـتـنـد، و عمل نمى كنند. 🔸و چـون بـيـشـتـر مـردم تـنـهـا از نـيـروى سـمـع اسـتـفـاده مـى كـنـنـد، نـه از نـيـروى عقل، چون از درك دقائق امور و ادراك حقيقت آن و راهيابى به مصالح و مفاسد واقعى عاجزند، و از نـيـروى عـقـل تـنـهـا خـواص از مـردم بـهـره مـنـد مـى شـونـد، لذا در آيـه اول كلمه  را و سپس  را آورد. 🔸(لو كـنـا نـسـمع او نعقل ) - منظور از ، استجابت دعوت رسولان، و التزام بـه مـقـتـضـاى سـخـن ايـشـان اسـت، كـه خـيـرخـواهـان امـيـنـنـد، و مـنـظـور از عـقـل، التـزام بـه مـقـتـضـاى دعـوت بـه حـق ايـشـان اسـت، تـا آن را تعقل كنند و با راهنمايى عقل بفهمند كه دعوت ايشان حق است، و بايد انسان در برابر حق خاضع شود. 🔸و مـعـنـاى آيـه ايـن اسـت كـه: دوزخـيـان در پـاسـخ فـرشـتگان مى گويند: اگر ما در دنيا رسـولان را در نـصـايـح و مـواعـظـشـان اطـاعـت كـرده بـوديـم، و يـا حـجـت حـق آنـان را تعقل مى كرديم، امروز در زمره اهل جهنم نبوديم، و همانند ايشان در آتش جاودانه، معذب نمى شديم. بـعـضـى از مـفـسـريـن گـفـتـه انـد: اگـر در آيـه، هـم سـمـع را آورد و هـم عقل را، براى اين بود كه تكاليف دينى دائر مدار ادله سمعى و عقلى است ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه1⃣1⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰فاعترفوا بذنبهم فسحقا لاصحاب السعير1⃣1⃣ 🔸جـمـله قـبـلى را از روى نـدامـت گـفـتند، ندامت از اينكه چرا در برابر خداى تعالى كوتاهى نموده و خيرى را كه خدا برايشان در نظر گرفته بود از دست دادند و در اين جمله اعتراف مـى كـنـنـد بـه ايـنـكـه آنـچـه كـرده انـد اثـرش هـمـيـن اسـت كـه امـروز داخـل آتـش شـونـد، و جا داشت كه آنطور عمل نكنند، و آن گناه و ذنبى كه به آن اعتراف مى كنند همين است. و اگـر كـلمـه  را مفرد آورد، از اين بابت است كه منظور از آن معناى مصدرى است، هر چند كه در اصل مصدر است و كلمه  در جمله (فسحقا لاصحاب السعير) - به طورى كه راغب گفته - به معناى آن است كه چيزى را با دست تكه تكه و خرد كنى، و اين جمله نفرينى است به آنان. ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه2⃣1⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰ان الذين يخشون ربهم بالغيب لهم مغفره و اجر كبير2⃣1⃣ 🔰بـعـد از آنـكـه حـال كـفـار و جـزايـى كـه در بـرابـر كـفـر دارنـد بـيـان كـرد، در مـقـابـل آن حـال مؤمنين به غيب را بيان كرد تا تقسيم را تمام كرده باشد، و از اوصاف مؤمنـيـن خـصـوص خـشيت و ترس از خدا را آورد، چون مقام، مقام انذار و وعيد بود، و اگر خشيت آنان را خشيت به غيب خواند، براى اين است كه آن عذابى كه به آن ايمان آورده اند و از آن مى ترسند عذابى است در پرده غيب، نه عذابى كه امروز با حواس خود آن را احساس كنند. ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه3⃣1⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰و اسروا قولكم او اجهروا به انه عليم بذات الصدور3⃣1⃣ 🔸در اين جمله شبهه اى را كه ممكن بود در دلها خلجان كند برطرف نموده و آن شبهه به غير از اسـتـبـعـاد، اسـاسى ندارد. توضيح اينكه: بعد از آنكه رشته سخن به بيان ربوبيت بـراى تـمـامى موجودات كشيده شد، و معلوم شد كه همين معنا مستلزم بعث قيامت براى كيفر و پـاداش اسـت، و نيز بعد از آنكه سخن از ملك مطلق و قدرت مطلقه خدا و خلقت و تدبير او بـه مـيـان آمـد، و سـخـنـى از آگـاهـى خـدا و احـاطـه بـه احـوال و اعـمـال مـوجـودات نرفت، بمسأله بعث و جزا بدون علم خدا تصور ندارد، لذا جا داشت كسى توهم كند كه اعمال موجودات با كثرت بيرون از شمارى كه دارد چگونه براى خدا ممكن است همه آنها را ضبط كند، مـخـصـوصـا نـيـات درونـى انـسان ها كه راهى براى به دست آوردن آن نيست، چگونه به حساب مى آيد؟ و اين توهم ناشى از اين است كه انسان هر چيزى را با وضع خودش مقايسه مـى كـنـد، و بـا سـنگ و ترازوى خودش مى سنجد، و چون خودش قادر به چنين آمارگيرى و ضـبـط گـسـتـرده اى نـيـسـت، تـا چـه رسـد بـه ضـبـط نـيـات درونـى كـه اعمال قلب و پنهان در زواياى دل است، لذا از خود مى پرسد خدا چطور اين ها را ضبط مى كند؟!. 🔸آيـه شـريفه اين شبهه را دفع نموده، مى فرمايد: سخن چه آهسته باشد و چه با صوت بلند، نسبت به خداى تعالى يكسان است، چون او داناى به نيات است. سياق آيه شهادت مـى دهـد بـه ايـنـكـه مـنـظـور از ايـن يـكـسـانـى، يـكـسـانـى هـمـه اعـمـال ظـاهـرى و پـنـهـانـى نـسـبـت بـه خـداى تـعـالى اسـت چـه سـخـنـان و چـه اعمال ديگر نه تنها سخنان آهسته و بلند. و اگر آن را در خصوص سخنان ذكر كرد از اين بـود كـه مـعـنـاى پـنـهـان و آشـكـار در سـخـنـان روشـن تـر بـود، (يـك عمل را اگر بخواهيم پنهانى انجام دهيم بايد مكانى خلوت پيدا كنيم، و به زحمت بيفتيم، ليـكـن يك سخن را به آسانى مى توان پنهان و آشكار كرد، و بيش از اين هزينه اى ندارد كه آن را با صداى بلند و يا آهسته و بيخ گوش ‍ طرف بگويد). ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه 4⃣1⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰الا يعلم من خلق و هو اللطيف الخبير4⃣1⃣ 🔸اسـتـفـهـامـى اسـت انـكـارى، كـه حـجـتـى را بـر عـلم خـدا بـه اعـمـال ظـاهـرى و بـاطـنـى، و سـرى و عـلنـى خـلق در بـر دارد. بـيان آن حجت اين است كه اعـمـال خـلق - كه يكى از آنها اعمال اختيارى خود او است -، هر چند كه نسبتى به خود او دارد، و ليـكـن در حـقـيـقـت ايـن خـداى سـبـحـان اسـت كـه آن عـمـل را اراده و از طـريق اختيار بنده اش و اقتضاى ساير اسباب ايجاد مى كند، پس در حقيقت خـالق آن اعـمـال هـم خـدا اسـت، چـون او اسـت كـه صـاحـب عـمـل را آفريده، و صاحب عمل با همه آثار و اعمالش و روابطى كه بين او و بين آثارش ‍ موجود است، و او را به آثارش مى رساند و آثارش را از او ظاهر مى كند، همه و همه مخلوق خـدايـنـد، (اللّه خـالق كـل شـى ء و هـو عـلى كـل شـى ء وكيل)، (الذى خلق فسوى و الذى قدر فهدى)، پس خداى سبحان محيط به خلايق است، هـم بـه عـين و جسم آنها، و هم به آثار و اعمالشان، چه ظاهرش و چه باطنش، چه اينكه پنهان بدارند، و چه آشكار كنند، و چگونه تصور دارد كه محيط باشد ولى آگاه نباشد؟! در ضـمـن در ايـن آيـه اشـاره اى اسـت بـه ايـنـكـه خـلقـت خـدا تـنـهـا شـامـل جـرم مـوجـودات نيست، بلكه آثار و اعمال آنها هم مخلوق او است، براى اينكه در اين آيـه بـراى اثـبـات عـلم خـدا بـه آثـار و احـوال و اعـمـال يـك مـخـلوق اسـتـدلال كـرده اسـت بـه ايـنـكـه بـه خـود آن مـخـلوق عـلم دارد، و اگـر آثـار و احـوال و اعـمـال يـك مـوجـود از وجـود خـود آن مـوجـود خـارج بـود، ايـن استدلال تمام نبود. عـلاوه بـر ايـن، احـوال و اعـمـال يـك مـوجود از مقتضيات خود آن موجود است، (و معناى فلان مـوجـود هـمين است كه داراى فلان احوال و اعمال باشد، و گر نه موجودى ديگر مى بود) و بـنـابـرايـن، وقـتـى خـود مـوجـود مـنـسـوب بـه خـداسـت، قـهـرا احوال و اعمالش هم منسوب به اوست. 🔸(و هو اللطيف الخبير) - يعنى خداى تعالى در باطن اشيا هم نفوذ دارد، (حتى از نور هم لطيف تر است)، و به جزئيات وجود اشيا و آثارش آگاه است، جمله مورد بحث جمله اى است حاليه كه مطالب قبل خود را تعليل مى كند و دو اسم لطيف و خبير از اسماى حسناى خدا است، كه در آخر آيه آمده، تا مضمون آن را تأكيد كند. ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 بحث روایتی سوره از تفسير شریف المیزان 🔰بحث روايتى 🔸در كافى به سند خود از سفيان بن عيينه از امام صادق عليه السلام روايت كرده كه در ذيـل آيـه (ليـبلوكم ايكم احسن عملا) فرموده منظور اين نيست كه معلوم كند كداميك بيشتر عـمـل مـى كـنـيـد، بـلكـه مـنـظـور ايـن اسـت كـه مـعـلوم كـنـد عـمـل شـمـا كـدامـش صـواب تـر و درسـت تـر اسـت، و درسـتـى عمل به خشيت از خدا و نيت صادقه است، (خلاصه منظور مقدار نيست بلكه كيفيت است). آنـگـاه فـرمـود: و مـهـم هـم هـمـان كـيـفـيـت اسـت، انـجـام خـود عـمـل خـيلى دشوار نيست، اين دشوار است كه انسان آن را خالص انجام دهد، و همچنان خالص بـاقـيـش بـدارد، و آگـاه بـاشـيـد كـه عـمل خالص آن عملى است كه نخواهى مردم تو را در بـرابـر آن بـسـتـايـنـد، و جـز خـدا كـسـى را مـنـظـور نـداشته باشى. آرى نيت مهم تر از عـمـل اسـت، آگاه و هوشيار باشيد كه ارزش عمل به همان نيت است. و در پايان اين آيه را تـلاوت كـردنـد: (كـل يـعـمـل عـلى شـاكـلتـه) يـعـنـى هـر كـسـى بـر نـيـت خـود عمل مى كند. 🔸و در مـجـمـع البـيـان آمـده كـه ابـو قـتـاده گـفـت: مـن از رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم از جمله (ايكم احسن عملا) پرسيدم، كه منظور از آن چيست؟ فرمود: منظور اين كـه كـدام يـك از شـمـا عـقـل بـهـتـرى داريـد. آنـگـاه فـرمـود: عقل آن كس از شما كاملتر است كه خوفش از خدا بيشتر باشد، و بهتر در اوامر و نواهى او نظر كند، هر چند كه عمل مستحبى او كمتر باشد. و نـيـز در هـمـان كـتـاب از ابـن عـمـر نـقـل كـرده كـه گـفـت: رسـول خـدا صـلى اللّه عـليـه و آله وسـلم آيـه (تبارك الذى بيده الملك... ايكم احسن عملا) را تلاوت كرد، و در معناى جمله آخر فرمود: يعنى كدامتان از حرامهاى خدا بيشتر مى پرهيزد، و واجبات خدا را سريع تر انجام مى دهد. و در تفسير قمى در ذيل آيه شريفه (الذى خلق سبع سموات طباقا) آمده كه يعنى روى هم قرار گرفته اند. و در همان كت اب درباره جمله (من تفاوت) فرموده: يعنى از فساد. و نيز در همان كتاب در ذيل جمله (ثم ارجع البصر) آمده كه: در ملكوت آسمانها و زمين نظر بيفكن. و در همان كتاب درباره جمله  آمده كه : يعنى به ستارگان. و در همان كتاب درباره جمله (سمعوا لها شهيقا) آمده: يعنى صداى افتادن در آتش را مى شنوند. و در هـمـان كـتاب در رابطه با جمله (تكاد تميز من الغيظ) آمده: يعنى غيظ بر دشمنان خدا. و در هـمـان كـتـاب دربـاره جـمـله (و قـالوا لو كـنـا نـسـمـع او نعقل ما كنا فى اصحاب السعير) آمده كه فرمود: منظور اين نيست كه گوشها نشنيدند، و فـهـم هـا درك نـكـردند، نه، هم شنيدند و هم درك كردند، ولى اطاعت نكردند و نپذيرفتند، دليـل بـر ايـنـكـه هـم شنيدند و هم فهميدند اين است كه مى فرمايد: (فاعترفوا بذنبهم فسحقا لاصحاب السعير). 🔸مـولف : مـعـنـى ايـن آيـه دلالت دارد بـر ايـنـكـه مـنـظـور از نـشـنـيـدن و تـعـقـل نكردن همان اطاعت نكردن و نپذيرفتن بعد از شنيدن و فهميدن است، و خداى تعالى همين جمله (اگر مى شنيديم و مى فهميديم) را اعتراف به گناه خواند، و معلوم است كه وقـتـى عـمـلى گـنـاه مـى شـود كـه فـاعـلش بـه بـدى آن عـمـل عـلم داشـتـه بـاشـد، يـا عـلم سـمـعـى يـعـنـى دليـل نـقـلى، و يـا عـلم عـقـلى يـعـنـى دليل عقلى. ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیات 5⃣1⃣ الی 2⃣2⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰ترجمه آيات 🔸او است آن كسى كه زمين را براى شما رام كرده پس در اقطار آن آمد و شد كنيد و از رزق آن بخوريد و بدانيد كه زنده شدن بار ديگر شما به سوى او است5⃣1⃣ 🔸چـگـونـه خـاطـرتـان جمع و ايمن از اين است كه فرشتگان آسمان، زمين را در زير پايتان بشكافند يا اينكه اگر چنين كنند زمين چون گهواره درمى آيد؟ 6⃣1⃣ 🔸و آيـا ايـمـن هـسـتـيد از اينكه آنان كه در آسمانند سنگ پاره ها را بر سرتان ببارند اگر اينطور است پس به زودى خواهيد فهميد كه تهديد چيست7⃣1⃣ 🔸ايـن غـفـلت تنها از شما نيست كسانى هم كه قبل از شما بودند پيامبران را تكذيب كردند و نمى دانند كه به چه عقوبتى گرفتار شدند8⃣1⃣ 🔸مـگـر پـرواز مـرغـان بـر بـالاى سـر خـود را نـديـدنـد كـه چـگـونـه پـر و بال خود را باز و بسته مى كنند و جز رحمان كسى آنها را در فضا نگه نمى دارد. آرى او به هر چيزى بينا است9⃣1⃣ 🔸آيا چه كسى است آن كسى كه شما او را به جاى رحمان ياور و لشكر خود مى پنداريد تا شـمـا را يـارى كـند؟ نه، كافران هيچ يك از آنچه گفتيم ندارند تنها سرمايه آنان غرور است و بس0⃣2⃣ 🔸و يـا كسى را كه خدا مى دانيد اگر اللّه به شما رزق ندهد او مى دهد؟ نه، هرگز، بلكه كفار با روشن شدن حق از آن دورى مى كنند و در گريز از آن لجاجت مى ورزند1⃣2⃣ 🔸پـس آيـا كـسـى كـه بـا صـورت روى زمـيـن مـى خـزد هدايت يافته تر است و يا آن كس كه استوار و راست قامت در صراط مستقيم گام برمى دارد؟2⃣2⃣ ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 بیان آیات 5⃣1⃣الی 2⃣2⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰بيان آيات 🔸در ايـن آيات پشت سر هم، نشانه هاى تدبير الهى را ذكر مى كند، تدبيرى كه ربوبيت آن جناب را اثبات مى نمايد، و اين نشانه ها را با انذار و تخويف ذكر نموده، مى فرمايد:  (هو الذى جعل لكم الارض ذلولا) دنبالش مى فرمايد:  (او لم يروا الى الطير) كه بعد از انذار در آيه (الذى خلق الموت و الحيوه)  و آيه (الذى خلق سبع سموات...)  و آيه (و لقد زينا...) قرار گرفته. ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه5⃣1⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰هو الذى جعل لكم الارض ذلولا فامشوا فى مناكبها و كلوا من رزقه و اليه النشور5⃣1⃣ 🔸كـلمـه  در مـركـب ها به معناى مركب رام و راهوار است، مركبى كه به آسانى مى توان سـوارش شـد، و اضـطـراب و چـمـوشـى نـدارد. و كـلمـه  جمع منكب است، كه نام مـحـل بـرخـورد اسـتـخوان باز و با شانه است، و اگر نقاط مختلف زمين را منكب ها خوانده، اسـتـعـاره اسـت. راغـب مـى گـويـد اسـتـعـاره آوردن مـنـكـب بـراى زمـيـن، مـثـل استعاره آوردن (ظهر - پشت) براى زمين در آيه 45 سوره فاطر است: (ما ترك عـلى ظـهـرها من دابه - هيچ جنبنده اى بر پشت زمين زنده و باقى نمى گذاشت). و اگر زمـيـن را - چـون اسـبى - رام خواند، و قطعات آن را ، (گرده) و منكب ( ) ناميد، به اين اعتبار بود كه زمين براى انواع تصرفات انـسـان رام است، نه چموشى - زلزله - دارد، و نه از تصرفات بشر امتناع مى ورزد. مـفـسـريـن ديـگر در توجيه بودن و منكب داشتن زمين توجيهات مختلفى دارند كه تمام آنها به همين توجيه ما برمى گردد. 🔸امـر در جـمـله (بخوريد از رزق آن ) امر وجوبى نيست، بلكه تنها جواز و اباحه را مى رسـانـد. و كلمه  و همچنين كلمه  به معناى احياى مردگان بعد از مردن است، و اصل اين كلمه به معناى نشر طومار و جامه، يعنى گشودن آن بعد از جمع كردن و پيچيدن آن است. و مـعـنـاى آيـه ايـن اسـت كـه خـداى تعالى آن كسى است كه زمين را منقاد و رام شما كرد، تا بـتـوانـيد بر پشت آن قرار بگيريد، و از اين قطعه به آن قطعه اش برويد، و از رزقش كـه او بـرايتان مقدر فرموده بخوريد، و به انواع مختلفى براى به دست آوردن آن رزق در زمين تصرف كنيد. 🔸(و اليـه النـشور) - يعنى طومار زندگى مردگان كه با مرگ پيچيده شده، دوباره در قـيـامـت در مـحضر او باز مى شود، مردگان را از زمين در مى آورد، و براى حساب و سپس جـزا زنده مى كند، پس به همين دليل رب و مدبر امر زندگى دنيايتان او است، كه در زمين جـايـگزينتان نموده، به راه و روش زندگى در آن هدايتتان كرد، و نيز حكومت بر شما در ميراندن و زنده كردن و حساب و جزاء براى او است. و در نـامـيـدن زمين به نام ، و تعبير اينكه بشر روى شانه هاى آن قرار دارد، اشاره اى اسـت روشن به اينكه زمين نيز يكى از سيارات است، و اين همان حقيقتى است كه علم هيئت و آسمان شناسى بعد از قرنها بگو مگو و بحث به آن دست يافته. ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه6⃣1⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰ءامنتم من فى السماء ان يخسف بكم الارض فاذا هى تمور6⃣1⃣ 🔸بـعـد از آنـكـه در آيه قبل اقامه حجت كرد بر ربوبيت خداى سبحان، اينك در اين آيه بشر را تـهـديـد مـى كـنـد، و نـيـز در بـرابـر بـى اعـتـنـايـى و سهل انگاريش در مسأله ربوبيت، او را توبيخ مى نمايد كه تا كى از خدا بى خبريد، و شـكـر نـعـمـت هايش را به جا نمى آوريد؟ يعنى در برابر ربوبيتش خاضع نمى شويد و شريك هاى خود تراشيده را دور نمى ريزيد؟ و مـراد از كـلمـه (مـن فـى السـمـاء - آن كس كه در آسمان است) فرشتگانى هستند كه مـوكـل بـر آسـمـان و حـوادث عـالمـنـد، و اگـر ضـمـيـر مفرد - يخسف - به كلمه  بـرگـردانـده، بـا ايـنـكـه اين كلمه در معنا جمع است، به اين جهت است كه كلمه مذكور در لفظ مفرد است. و وقتى گفته مى شود: (خسف الارض بقوم كذا) معنايش اين است كه زمين زير پاى فلان قوم شكافته شد، و هـمـه را در شـكـم خـود فـر و بـرد. و كـلمـه كـه مـصـدر فعل  است، به طورى كه صاحب مجمع گفته به معناى تردد درآمد و شد است، نظير كلمه   كه آن نيز به همين معنا است. و مـعـنـاى آيـه ايـن اسـت كـه چـگـونـه بـا خـاطـر جـمـع و دل آسوده به ربوبيت خداى تعالى كفر ورزيده ايد، و چه ايمنى از ملائكه ساكن آسمان و مـوكـل بر امور عالم داريد از اينكه زمين را زير پايتان بشكافند، و به امر خدا شما را در شـكـم زمـيـن پـنـهـان سـازنـد، در حـالى كـه زمـيـن هـمـچـنـان متزلزل و مضطرب باشد و چون گهواره آمد و شد داشته باشد؟. بـعـضـى از مـفـسـريـن گفته اند: مراد از كسى كه در آسمان است خداى سبحان، و منظور از (در آسـمـان بودن خدا) اين است كه سلطنت و تدبير امور خدا در آسمان است، و گر نه معنا ندارد خدا در مكان بگنجد، و آسمان و عالمى از عوالم او را در خود جاى دهد. ولى از نظر ما هر چند معناى بى اشكالى است ليكن خلاف ظاهر آيه است. ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه7⃣1⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰ام امنتم من فى السماء ان يرسل عليكم حاصبا فستعلمون كيف نذير7⃣1⃣ 🔸كـلمـه  به معناى باد تندى است كه ريگ و شن و سنگ با خود بياورد. و معناى آيـه ايـن اسـت كـه: (آيا از ملائكه آسمان ايمن شده ايد، كه باد سنگ و ريگ دار بر شما بفرستند) همانطور كه بر قوم لوط فرستادند، و قرآن جريانشان را چنين حكايت كرده: (انا ارسلنا عليهم حاصبا الا ال لوط). (فـسـتعلمون كيف نذير) - كلمه  مصدر به معناى انذار است، و اين جمله به خـاطـر ايـنـكـه حـرف  بـر سـر دارد، مـتـفـرع بـر مـطـلبـى اسـت كـه از آيـات قـبـل اسـتـفـاده مـى شود، و آن عبارت است از اينكه مشركين به ربوبيت خداى تعالى كافر شـدنـد، و از عـذاب او ايمن گشتند، لذا در جمله مورد بحث مى فرمايد: پس به زودى خواهند فهميد معناى انذار چيست، و معناى آيه روشن است. بعضى از مفسرين گفته اند: كلمه  صفت مشبهه و به معناى بيم رسان است. كه منظور از آن رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم است، ليكن اين سخن بى پايه است. ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه8⃣1⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰و لقد كذب الذين من قبلهم فكيف كان نكير8⃣1⃣ 🔸مـراد از كـلمـه  عقوبت و دگرگون شدن نعمت است، ممكن هم هست به معناى انكار باشد و ايـن آيـه نـظـيـر شـاهدى است كه بر صدق جمله (فستعلمون كيف نذير) شهادت داده، وعيد و تهديد آن را تصديق مى كند. و مـعـنـاى آيـه اسـت كـه امـت هـاى منقرض گذشته آيات مرا تكذيب كردند، پس چگونه بود عـقـوبـت مـن و دگـرگـون سـاخـتـن نـعـمـتـم؟ و يا چگونه بود انكار من بر آنان كه هلاك و منقرضشان كردم؟ در ايـن آيـه التـفاتى از خطاب به غيبت به كار رفته، در آيات جلوتر مردم كافر مورد خـطـاب قـرار گـرفـتـه بـودنـد، و در ايـن آيـه غـايـب بـه حـسـاب آمـده انـد (من قبلهم - قبل از ايشان)، و نكته اين التفات براى آن است كه اشاره كند به اينكه كفار به خاطر جـهـالت و اهـمـالشـان در تـدبـر در آيـاسـت ربـوبـيـت خدا، و بى باكيشان نسبت به خشم پروردگارشان كوچكتر از آنند كه خدا با آنان سخن بگويد، و آنان را به چنين شرافتى مـشـرف سـازد، بـديـن جهت از آنان روى گردانيده معارفى را كه مى خواست بيان كند، به پيامبرش خطاب كرد. ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه 9⃣1⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰اولم يـروا الى الطـيـر فـوقـهـم صـافـات و يـقـبـضـن مـا يـمـسـكـهـن الا الرحـمـن انـه بكل شى ء بصير9⃣1⃣ 🔸منظور از اينكه (طير فوق انسان ها باشند) اين است كه بالاى سر انسان در هوا پرواز مـى كـنـنـد، و مـنـظور از كلمه   و كلمه  اين است كه مرغان در هوا بـال خـود را بـاز مـى كنند، و سپس مى بندند، و اگر اين دو كلمه را به صيغه جمع آورد، با اينكه سخن از طير - مفرد - داشت نه طيور، بدان جهت بود كه مراد از كلمه  جنس مرغان است، نه يك مرغ. و جـمـله (مـا يـمـسـكهن الا الرحمن) به منزله جواب است از سوالى تقديرى و فرضى، گـويـا شـخـصـى پرسيده: منظور قرآن از اينكه توجه مردم را به سوى پرواز طيور و بـاز و بـسـته شدن بالهاى آنها در هوا جلب كرده چيست؟ در اين جمله پاسخ داده كه منظور اين است كه بفهمند جز خدا كسى طيور را در فضا نگه نمى دارد. گو اينكه ماندن طيور در فضا و ساقط نشدن آنها مستند به اسبابى طبيعى است، همچنان كه ماندن انسان در زمين هم همينطور است، و ماندن و شنا كردن ماهى هاى سنگين وزن در روى آب نـيـز ايـنـطـور اسـت، و هـمـه امـور طـبـيـعـى هـمـيـنـطـور مـسـتـنـد بـه اسـبـاب و عـلل طـبـيـعى است، و ليكن همه اين علل طبيعى به خداى تعالى منتهى مى شود، و به همين جـهـت صـحـيح است كه ماندن مرغان در هوا را به خدا نسبت دهيم. خواهى گفت: اين اختصاص بـه مـرغـان نـدارد، چـرا در آيه خصوص مرغان را نام برد؟ جوابش اين است كه بعضى از اسباب طبيعى بـراى هـمـه شـنـاخـته شده نيست، مثل ماندن مرغان در فضا و آمد و شد كردن در هوا، كه در بـدو نـظـر سـوال انـگـيـز اسـت، و بـه مـحـض ‍ مـشـاهـده آن انـسـان را مـنتقل به خداى سبحان مى كند، و مى فهماند سبب حقيقى و اعلاى پيدايش مرغان، خداست، و پروازشان هم مستند به او است. و بعضى ديگر اينطور نيستند، نظير ايستادن و زندگى كـردن انـسـان در روى زمـيـن، كـه انـسـان مـعـمـولى را منتقل به اين معنى نمى كند، و لذا مى بينيم خداى سبحان در كلامش نظر بندگان خود را به آن گـونه امور جلب مى كند، تا زودتر و بهتر به وحدانيت خداى تعالى در ربوبيت پى ببرند. و در كـلام الهـى نـمونه هاى بسيارى از اين قبيل امور آمده، نظير نگهداشتن آسمانها بدون سـتـون، و نـگـه داشتن زمين از متلاشى شدن، و نگهدارى كشتى ها بر روى آب، و اختلاف ميوه ها و رنگها و زبانها و امثال آن، كه سبب طبيعى نزديك آنها از نظرها پنهان است، و در نـگـاه اول ذهـن از تـوجـه بـه آن امـور بـه آسـانـى مـنـتـقـل مى شود به اينكه خدا آنها را ايجاد كرده، و اگر بعدها در اثر دقت و تحقيق متوجه سبب طبيعى و نزديك آن گردد، آن وقت در پديد آورنده سبب طبيعيش فكر مى كند، تا در آخر باز به خداى تعالى منتهى شود، و بفهمد كه (الى ربك المنتهى). در تـفـسـيـر كشاف در پاسخ اينكه چرا در مقابل كلمه  نفرمود: ، و بـه جـاى آن فـعـل  را آورد؟ مـى گـويـد: عـلتـش ايـن اسـت كـه اصـل در طـيران و پرواز، گشودن بالها است نه جمع كردن آنها، چون طيور در فضا مانند مـاهـيـان در دريـا شـنـاورنـد، و اصـل در شـنـاورى بـاز كـردن و گـشـودن بـال اسـت، و امـا جـمـع كـردن و بـستن آن براى اين است كه به اين وسيله جلو برود، و از بـالى كـه زده بـود نـتـيـجـه بـگـيـرد، پـس اصـل در پـرواز و شـنـا هـمـان بـال زدن اسـت، و بـديـن جـهـت عـمـل اصـلى را بـه صـيـغـه اسـم فـاعـل آورد، و عـمـل غـيـر اصـلى را بـه صـيـغـه فـعـل مـضـارع تـا بـفـهـمـانـد عـمـل طـيـور مـانـنـد مـاهـيـان هـمـان بـال زدن اسـت، و امـا بـال جـمـع كـردن بـراى نـتـيـجـه گـيـرى از بال زدن است، و خودش مقصود اصلى نيست. و ايـن سـخـن وقـتـى درسـت اسـت كه آيه شريفه بخواهد يكى از آيات الهى را خاطر نشان سازد، آيتى كه از مجموع جمله (صافات و يقبضن) استفاده مى شود، و آن مسأله طيران اسـت، ولى احـتـمـال دارد آيـه شـريـفـه بخواهد دو آيت را ارائه دهد، يكى نيفتادن مرغان در حال بال زدن و يكى نيفتادنشان در حال بال جمع كردن. و در ايـنـكـه بعد از يادآورى ذلول بودن زمين، و سوار بودن انسان بر منكب زمين ، مسأله پرواز طيور در هوا را آورد، لطفى نهفته است كه بر كسى پوشيده نيست. ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه0⃣2⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰امن هذا الذى هو جند لكم ينصركم من دون الرحمن ان الكافرون الا فى غرور0⃣2⃣ 🔸این آيـه تـوبيخ و سركوبى كفار است، كه به جاى خداى تعالى معبودهايى ديگر گرفتند تـا يـاريـشـان كنند، و به همين سياق آيه قبلى را كه سياق غيبت بود به سياق خطاب بر گردانيد تا توبيخ و سركوبى رخ به رخ انجام گيرد، و سرزنش دردناك تر شود. و مـعـنـاى جـمله (امن هذا الذى...)، اين است كه : نه، بلكه مى پرسم. آن چه كسى است كـه بـه آن اشاره مى شود، كه اين ياور شما و لشكر شما است غير از رحمان، اگر خداى رحمان سرنوشت شومى و يا عذابى براى شما مقدر كرده باشد آيا آن ياور، شما را يارى مـى كـنـد؟ نه، پس غير از خدا كسى نيست كه شما را يارى كند. و اين بيان اشاره است به ايـنكه پندار مشركين خطا است، مشركين بت ها را نمى پرستند، مگر به خاطر همين كه آنان را در شـدائد يـارى كـنـند، با اينكه اين مشركين و خدايانشان هر دو ملك خدايند، و بت ها نه براى خود، مالك نفع و ضررى هستند، و نه براى ديگران. و چـون مـشـركـيـن از ايـن تـوبـيـخ و سركوبى خدا پاسخى نداشتند بدهند، لذا خود خداى تـعالى از آن سوال ملامت آميز جواب داد، كه: (ان الكافرون الا فى غرور) يعنى غرور آنـچـنـان آنـان حـمـله ور شـده كـه از هـر طـرف احـاطـه شـان كـرده، خيال كرده اند اعتقادشان به الوهيت آلهه اعتقاد درستى است. ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه 1⃣2⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰امن هذا الذى يرزقكم ان امسك رزقه بل لجوا فى عتو و نفور1⃣2⃣ 🔸كـلمـه  در ايـنجا نيز به معناى است، مى فرمايد: بلكه مى پرسم آن چـه كـسى است كه به آن اشاره مى شود، و گفته مى شود: اين است آنكه شما را روزى مى دهد، و آيا اگر خدا روزى خود را از شما دريغ بدارد، آن كس به جاى خدا شما را روزى مى دهـد؟ آنـگـاه خـود خـداى سـبـحـان پـاسـخ مـى دهـد بـه ايـنـكـه: (بل لجوا فى عتو و نفور)، يعنى حق براى آنان روشن شده ولى در برابر آن خاضع نـمـى شوند تا تصديقش كنند، و پيرويش نمايند، بلكه در دور شدن از حق و نفرت از آن همچنان ادامه داده، و بيشتر جلو مى روند. ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه 2⃣2⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰افمن يمشى مكبا على وجهه اهدى امن يمشى سويا على صراط مستقيم2⃣2⃣ 🔸كـلمـه  اسـم فـاعـل از  (بـاب افـعال) است، و (اكباب الشى ء على وجهه) به معناى آن است كه كسى را به رو به زمين بيندازى، در كشاف گفته معناى عبارت اكب اين است كه داخل شد در كب و داراى كب شد. آيـه مـورد بـحـث اسـتـفـهـامـى اسـت انكارى از يكسان بودن دو حالت سر پا راه رفتن و با صورت روى زمين خزيدن، و اين تعريض و توبيخى است از كفار، كه در ضمن روى سخن را هـم از آنـان برگردانيد، و از شرافت حضور و خطاب محرومشان كرد، ساده تر بگويم در آيـه قـبلى كفار را مخاطب قرار داده بود، ولى بعد از آنكه در آخر آن آيه سخن از لجاجت ايشان رفت، در آيه مورد بحث ديگر خطاب را ادامه نداد، بلكه آنان را غايب فرض كرد، و اين خود مزيد بر تعريض است، و منظور آيه اين است كه كفار در لجاجت و سركشى عجيبى كـه دارنـد، و در نـفـرتـشـان از حـق مـثل كسى مى مانند كه راهى را كه مى خواهد طى كند با خـزيـدن روى زمـيـن، آنهم به صورت، طى كند، و معلوم است كه چنين كسى نه بلنديهاى مـسـيـر خـود را مـى بـيـنـد نه پستى ها را، و نه نقاط پرتگاه و سراشيبى ها را، پس ‍ چنين كسى هرگز نظير آن كس ديگر كه سر پا و مستقيم راه مى رود نمى تواند باشد، چون او جـاى هر قدم از قدمهاى خود را مى بيند، و احيانا اگر موانعى هم سر راهش باشد مشاهده مى كـنـد، و علاوه بر اين مى داند كه اين راه به كجا من تهى مى شود، و اين كفار راه زندگى خـود را مـثـل آن شـخـص خـزنـده طـى مـى كنند، اينها با اينكه مى توانند مستقيم راه بروند، خـوابـيـده روى زمـيـن مـى خزند، يعنى با اينكه حق را تشخيص مى دهند متعمدا چشم خود را از شـنـاخـتـن آنچه كه بايد بشناسند مى بندند، و خود را به نديدن مى زنند و با اينكه مى توانند طبق وظيفه اى كه بايد عمل كنند از عمل كردن به وظيفه چشم مى پوشند در برابر حـق خـاضـع نـمى شوند، و در نتيجه بصيرتى به امور ندارند، به خلاف مؤمنين كه راه زندگى را تشخيص مى دهند، و بر صراط مستقيم پايدار و استوارند، و در نتيجه از هلاكت ايمنند. از آنـچـه گـذشـت روشـن گـرديـد كـه مـثـل آورده شـده در آيـه، مـثـلى اسـت بـراى عـمـوم، حـال هـر كـافـر جـاهـل و لجـوج را كـه بـه جـهـل خـود ادامـه مـى دهـد، و حال هر مؤمن طالب بصيرت و جوياى حق را ممثل مى سازد. ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 بحث روایتی آيات5⃣1⃣ الی 2⃣2⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰بحث روايتى 🔸(روايتى دال بر اينكه قلب بر چهار قسم است، درذيل آيه (افمن يمشى مكبا على وجهه...) در كـافـى به سند خود از سعد از ابى جعفر عليه السلام روايت كرده كه فرمود: قلب چهار قسم است، 🔸 قـلبـى اسـت كـه در آن هم نفاق است و هم ايمان، و قلبى است به كلى منكوس و زير و رو شـده، و قـلبى است مطبوع و مهر شده، و قلبى است از هر، پرسيدم قلب ازهر كدام است؟ فرمود قلبى است كه در آن نورى چون چراغ هست. و امـا قلب مطبوع قلب منافق است، و قلب از هر قلب مؤمن است، اگر خدا به او نعمتى دهد شكر مى گزارد، و اگر مبتلايش كند صبر مى كند. و اما قلب منكوس قلب مشرك است، آنگاه ايـن آيـه را در معناى قلب منكوس تلاوت كرد: (افمن يمشى مكبا على وجهه اهدى امن يمشى سويا على صراط مستقيم )، و اما قلبى كه هم نفاق در آن هست و هم ايمان قلب مردمى است كـه در طـايـف بـودند، اگـر اجـل يـكـى از آنـهـا در حـال نـفـاق مـى رسـيـد، هـلاك شـده بـود، و اگـر در حال ايمان مى مرد نجات مى يافت. 🔸مؤلف: ايـن روايـت را تـفـسـيـر بـرهـان هـم از ابـن بـابـويـه و او بـه سـنـد خـود از فـضـيـل از سـعـد خـفـاف از ابـى جـعـفـر عليه السلام نـقـل كـرده، در نـقـل وى آمـده : قـلب چـهـار قـسـم اسـت تـا آخـر ايـن حـديـث نقل كرده و ليكن در  كلمه  را زيادى دارد، (قلب ازهر انور). و امـا ايـنـكه امام فرمود:  (قلب مردمى كه در طائف بودند) منظور از طائف چند فرسنگى مـكـّه مـعـظـمـه نـيـسـت بـلكـه مـنـظـور از طـائف شـيـطـانـى اسـت كـه بـسـيـار بـه سـراغ دل آدمى مى آيد، و پيرامون دل طواف مى كند، همچنان كه فرمود:  (ان الذين اتقوا اذا مسهم طـائف مـن الشـيـطـان تـذكـروا فاذا هم مبصرون)، پس معناى روايت چنين است كه قومى با طائف شيطانى زندگى مى كنند، و شيطان لحظه به لحظه پيرامون دلشان طواف مى كند تـا بـمـيرند، اگر در حالى كه همان شيطان طوافگر با ايشان باشد بميرند، هلاك شده اند، و اگر در حال ايمان بميرند نجات يافته اند. ايـن را هـم بـايد دانست كه در اينجا رواياتى است كه جمله شريفه (افمن يمشى مكبا على وجـهـه...) را بـر مـنحرفين از ولايت على عليه السلام و پيروان ولايت او، و دوستانش تطبيق مى كند، كه البته جنبه تفسير ندارد، بلكه از باب تطبيق كلى بر مصداق است. ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیات3⃣2⃣ الی 0⃣3⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰ترجمه آيات 🔸بـگـو او هـمـان كـسـى اسـت كـه شـمـا را هـسـتـى داد و بـرايـتـان گـوش و چـشـم و دل قرار داد ولى شكر شما اندك است3⃣2⃣ 🔸بگو او همان كسى است كه شما خاكيان را در زمين خلق كرد و به سوى او محشور مى شويد4⃣2⃣ 🔸و (بـه خـاطر همان عتو و نفور و ناسپاسيشان ) مى گويند اين وعده اى كه مى دهيد چه وقت انجام مى شود اگر راست مى گوييد؟5⃣2⃣ 🔸بگو علم آن تنها و تنها نزد خداست و اما من فقط بيم رسانى روشنگرم6⃣2⃣ 🔸هـمـيـنكه آن وعده را نزديك ببينند اثر نوميدى و خسران در چهره كفار نمايان مى شود و به ايـشـان گـفـته مى شود اين است آنچه قبلا وعده اش را به شما دادند (و شما مى پرسيديد پس كى مى رسد)7⃣2⃣ 🔸بگو به من خبر دهيد اگر (فرضا) خدا، من و پيروان مرا هلاك كند و يا بر ما رحم كند (چه دخـالتـى در سـرنوشت شما كفار دارد و) كافران را چه كسى از عذاب دردناك پناه مى دهد8⃣2⃣ 🔸بـگـو آن كـس هـمـان رحـمـان اسـت كـه مـا بـه وى ايـمـان آورديـم و بـر او توكل كرديم پس به زودى خواهيد دانست چه كسى در ضلالت آشكار است9⃣2⃣ 🔸بگو اگر آبى كه شما به وسيله آن زنده ايد در طبقات زمين فرو برود چه كسى است كه آبى گوارا برايتان بياورد؟0⃣3⃣ ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 بیان آیات 3⃣2⃣الی 0⃣3⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰بيان آيات 🔸ايـن آيات نشانه هاى ديگرى از ربوبيت خداى تعالى را به مشركين تذكر مى دهد تا به وسـيـله آن بـه وحـدانيت خدا در خلقت و تدبير رهنمونشان شود، و در آن مطالب را توام با تـخـويـف وتـهـديـد بيان مى كند، همچنان كه گفتيم همه سوره اينطور است، چيزى كه هست بـايـد ايـن را در نـظـر بـگـيـريـم كـه خـداى تـعـالى بـعـد از آنـكـه در جـمـله (بـل لجـوا فـى عـتـو و نـفور) به لجاجت و عناد آنان درباره حق اشاره كرد، سياق را از خـطـاب بـه آنـان بـرگـردانـيـد، و روى سـخـن از ايـشـان بـرتـافـتـه خـطـاب را مـتـوجه رسـول خـدا صـلى اللّه عـليه و آله و سلم كرد، و فرمود: حالا تو با آنان سخن بگو، و بـگـوشـشـان بـخـوان، و آيـات و نشانه هاى ربوبيت من در خلقت و تدبير را كه همه بر يـگـانـگـى مـن در ربـوبـيـت دلالت دارنـد بـه يـادشـان بـياور، و از عذاب من انذارشان كن (قـل هـو الذى...)،  (قـل هـو الذى ذراكـم...)،  (قـل انـمـا العـلم...)،  (قـل ارايـتـم ان اهـلكـنـى اللّه ...)، (قـل هـو الرحـمـن...)،  (قـل ارايـتـم ان اصـبـح ماوكم غورا...) كه در همه اين آيات مى فرمايد: تو بگو چنين و چنان. ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه3⃣2⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰قل هو الذى انشاكم و جعل لكم السمع و الابصار و الافئده قليلا ما تشكرون3⃣2⃣ 🔸كـلمـه  به معناى ايجاد ابتدايى چيزى و تربيت آن است، و در اينكه در آخر اين آيه بشر را عتاب كرده به اينكه (قليلا ما تشكرون - چه كم است شكرگزاريتان) و هـمـچـنـين در آخر نظير اين آيه مانند آيه 78 سوره مؤمنون و آيه 9 سوره الم سجده دلالت دارد بـر ايـنـكـه انـشاى بشر و ايجاد او و مجهز كردنش به جهاز حس و فكر، از اعظم نعمت الهى است، كه با هيچ مقياسى نمى توان عظمت آن را اندازه گيرى كرد. 🔸و مـنـظـور از انـشـاى بشر صرف خلقت او نيست، بلكه منظور خلقت بدون سابقه او است، يعنى حتى در ماده هم سابقه نداشت، و در ماده چيزى به نام انسان نبود، همچنان كه در آيه زيـر خلقت جسم و ماده بشر را سابقه دار مى داند، و از پديد آوردن جسمش تعبير به خلقت مـى كـنـد، ولى وقـتى به خود او مى رسد از ايجادش تعبير به انشاء نموده، مى فرمايد: (و لقـد خـلقـنا الانسان من سلاله من طين ثم جعلناه نطفه فى قرار مكين ثم خلقنا النطفه علقه فخلقنا العلقه مضغه... ثم انشاناه خلقا اخر). كـه از آن فـهـمـيـده مـى شـود انسان سميع و بصير، و متفكر شدن مضغه به وسيله تركيب شـدن نـفـس بـشـر با آن مضغه، خلقتى ديگر است، و سنخيتى با خلقت انواع صورتهاى مـادى قـبـل، يعنى صورت خاكى و گلى و نطفه اى و علقه اى و مضغه اى ندارد، اينها همه اطوارى است كه ماده انسان به خود گرفته، و اما خود انسان داراى شعور در هيچ يك از اين اطوار وجود نداشته، و شبيه به هيچ يك از آنها نيست، و اين همان انشا است. 🔸و نظير آيه سوره مؤمنون (و من اياته ان خلقكم من تراب ثم اذا انتم بشر تنتشرون) است، (كلمه (اذا - ناگهان ) را از نظر دور نداريد). پـس ايـنـكـه فـرمـود: (هـو الذى انـشـاكـم) اشـاره اسـت بـه خـلقـت انـسان، و جمله (و جـعـل لكـم السمع و الابصار و الافئده) اشاره است به مجهز شدن انسان به جهاز حس و فـكـر، و مـنـظـور از جـعـل، جـعـل انـشـائى سـمـع و بـصـر و افـئده اسـت، هـمـچـنـان كـه جـعـل نـفـس آدمـى انـشـائى است، و در جاى ديگر درباره انشائى بودن آنها فرموده (و هو الذى انشا لكم السمع و الابصار و الافئده قلى لا ما تشكرون). پـس انـسـان هـر چـنـد كـه بـه صـفات بسيارى از قبيل حواس پنجگانه ظاهرى و باطنى از سـايـر مـوجـودات، يـعـنـى جـمادات و نباتات ممتاز است، ولى در آيه به دو صفت سمع و بـصـر اكـتـفـا كرده، و اين يا به خاطربوده كه اين دو مهمتر از ساير امتيازات است، و يا احتمالا براى اين بوده كه اصلا منظور از آن دو همه صفات و حواس ظاهرى است، و در آيه بـر جزء اطلاق شده و كل اراده شده است، و منظور از كلمه كه جمع ( - قلب) است، نفس متفكر آدمى است كه انسان با اين امتياز از ساير حيوانات ممتاز مى شود. 🔸(قليلا ما تشكرون ) - يعنى كم شكر مى گزاريد، شكرى كه شايسته اين نعمت و يا هـمـه نـعـمـت هـاى عـظـمـاى الهـى بـاشـد، بنابر اين كلمه  زايده و كلمه  مفعول مطلق است، و تقدير كلام (تشكرون شكراكم) مى باشد. و بـعـضـى از مـفـسـريـن كلمه  را مصدريه گرفته اند، كه بنابر اين، معناى جمله (قليلا شكركم) مى شود. ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه 4⃣2⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰قل هو الذى ذراكم فى الارض و اليه تحشرون4⃣2⃣ 🔸مصدر  كه فعل  از آن مشتق است، به معناى خلقت است، و منظور از خلق كـردن ايـشـان در زمـيـن ايـن اسـت كـه خـلقـتـشـان وابـسـتـه بـه زمـيـن اسـت، و كـمـال آنـان جـز بـه اعمالى وابسته به ماده زمينى تمام نمى شود، آرى خداى تعالى مواد زمـيـنـى را در دل بـشـر زينت داده، به طورى كه دلها به سوى آن مجذوب شود، و به اين وسـيله افراد صالح از طالح ممتاز گردند، همچنان كه فرمود:  (انا جعلنا ما على الارض زينه لها لنبلوهم ايهم احسن عملا و انا لجاعلون ما عليها صعيدا جرزا). و جـمـله (و اليـه تـحـشـرون ) اشـاره اسـت به مسأله بعث و جزا و قيامت و وعده اى است قطعى. ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a