eitaa logo
تفسیر المیزان
9.9هزار دنبال‌کننده
172 عکس
38 ویدیو
0 فایل
تفسیر المیزان علامه طباطبایی ره 🙏راه حمایت از کانال: ۵۸۹۲۱۰۱۳۰۸۱۵۷۲۶۸ جعفری. بانک سپه ارتباط @samad10011
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺 تفسیر آیه5⃣2⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰مِّمَّا خَطِيئَتهِمْ أُغْرِقُوا فَأُدْخِلُوا نَاراً ...5⃣2⃣ 🔸كلمه )) در در عين اينكه ابت دايى است، و ابتداى هدف را مى رساند، به حسب مورد، تعليل را هم افاده مى كند، و كلمه زايده است، كه تنها براى تأكيد و پر اهميت بودن سخن آمده، و كلمه به معناى معاصى و ذنوب است، و اگر كلمه را نكره آورده، به منظور بزرگ جلوه دادن آن بوده. 🔸و معناى آيه اين است كه: قوم نوح به خاطر معاصى و ذنوبشان به وسيله طوفان غرق شده و داخل آتشى شدند _یعنی خدا داخلشان کرد_ كه با هيچ مقياسى نمى توان عذابشان را اندازه گيرى كرد. و در آيه نظم لطيفى بكار رفته، و آن اين است كه ميان غرق شدن به وسيله آب، و سوختن به وسيله آتش جمع كرده. 🔸و مراد از در آيه شريفه آتش برزخ است، كه مجرمين بعد از مردن و قبل از قيامت در آن معذب مى شوند، نه آتش آخرت، و اين آيه خود يكى از ادله برزخ است، چون مى دانيم كه آيه شريفه نمى خواهد بفرمايد قوم نوح غرق شدند، و به زودى در قيامت داخل آتش مى شوند تا منظور از آتش، آتش قيامت باشد. و اينكه بعضى احتمال داده اند مراد از آتش، آتش آخرت باشد درست نيست، و نبايد به آن اعتنا كرد. 🔰فلم يجدوا لهم من دون اللّه نصارا 🔸يعنى جز خدا كسى را نيافتند كه در غرق نشدن ياريشان كند، و عذاب را از ايشان بگرداند، و اين جمله تعريضى است به اصنام و آلهه آنان. ________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه0⃣1⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔸وَ أَنفِقُوا مِن مَّا رَزَقْنَكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتىَ أَحَدَكُمُ الْمَوْت ...0⃣1⃣ 🔸در اين جمله مؤمنين را امر مى كند به انفاق در راه خير، اعم از انفاق واجب مانند زكات و كفارات، و مستحب مانند صدقات مستحبى. 🔸و اگر قيد رزقناكم را آورد براى اعلام اين حقيقت بود كه دستور فوق درخواست انفاق از چيزى كه مؤمنين مالكند و خدا مالك آن نيست نمى باشد، چون آنچه را كه مؤمنين مى كنند عطيه اى است كه خداى تعالى به آنان داد، و رزقى است كه رازقش او است، و ملكى است كه او به ايشان تمليك فرموده، آن هم تمليكى كه از ملك خود او بيرون نرفته پس در هر حال منت خداى تعالى راست. 🔰من قبل ان ياتى احدكم الموت 🔸يعنى قبل از آنكه قدرت شما در تصرف در مال و انفاق آن در راه خدا تمام شود. 🔰فيقول رب لولا اخرتنى الى اجل قريب 🔸 اين جمله عطف است بر جمله قبلى، و اگر كلمه را مقيد به قيد قريب كرد، براى اين بود كه اعلام كند به اينكه چنين كسى قانع است به مختصرى عمر، به مقدارى كه بتواند مال خود را در راه خدا انفاق كند، تقاضاى اندكى مى كند تا اجابتش آسان باشد. و نيز براى اين است كه اجل و عمر هر قدر هم كه باشد اندك است همچنان كه رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) فرمود: (كل ما هو ات قريب - هر آنچه خواهد آمد نزديك است .) 🔰فاصدق و اكن من الصالحين 🔸در اين جمله كلمه به نصب قاف خوانده مى شود تا جواب تمناى چه مى شد مرا تا مدتى اندك مهلت مى دادى باشد، و كلمه به سكون نون خوانده مى شود تا جزاى شرطى تقديرى باشد، و تقدير (ان اتصدق اكن من الصالحين - اگر تصدق دهم از صالحان خواهم بود) مى باشد. ________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه9⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰وَ الَّذِينَ تَبَوَّءُو الدَّارَ وَ الايمَنَ مِن قَبْلِهِمْ يحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَيهِمْ ...9⃣ 🔸بعضى از مفسرين گفته اند: اين آيه مطلبى جديد را بيان مى كند، مى خواهد انصار را كه از فى ء سهم نخواستند مدح فرمايد، تا دلگرم شوند. و جمله (الذين تبووا الدار)مبتداء است، و خبر آن جمله مى باشد، و منظور ازاين كسان همان انصارند، و مراد از (تبوى دار) تعمير خانه گلى نيست، بلكه كنايه است از تعمير بناى مجتمع دينى، به طورى كه همه صاحبان ايمان در آن مجتمع گرد آىند. و كلمه عطف است بر كلمه . و منظور از (تبوى ايمان) و تعمير آن، رفع نواقص ايمان از حيث عمل است، چون ايمان دعوت به سوى عمل صالح مى كند، و اگر جوى باشد كه صاحب ايمان نتواند عمل صالح كند، چنين ايمانى در حقیقت ناقص ‍ است، و وقتى كامل مى شود كه قبلا جوى درست شده باشد كه هر صاحب ايمانى بتواند دعوت ايمان خود را لبيك گويد، و مانعى بر سر راهش نباشد. 🔸بعضى از مفسرين احتمال داده اند كه ايمان عطف بر كلمه نباشد، بلكه عطف باشد بر مسأله تبوى دار، و فعلى كه عامل در آن است حذف شده، و تقدير آيه چنين باشد: (و الذين تبوؤ ا الدار و آثروا الايمان). 🔸بعضى ديگر گفته اند: جمله (و الذين تبوؤ ا...) عطف است بر كلمه . 🔸بنابراين نظريه، انصار هم در فى ء شريك مهاجرين خواهند بود. اين مفسر سپس گفته اگر كسى اشكال كند در روايت آمده (رسول خدا صلى اللّه عليه و آله وسلم فى ء بنى النضير را تنها به مهاجرين داد، و به انصار نداد، مگر به سه نفر از فقراى ايشان ) در پاسخ مى گوييم اين روايت خود دليل بر عطف است ، نه استيناف، براى اينكه اگر جائز نبوده به انصار بدهد، به آن سه نفر هم نمى داد، و حتى به يك نفر هم نمى داد، پس اينكه به بعضى داده خود دليل بر شركت انصار با مهاجرين است. چيزى كه هست از آنجا كه امر فى ء ارجاع به رسول اللّه صلى اللّه عليه و آله وسلم شده،او مى توانسته به هر نحو كه صلاح بداند به مصرف برساند، و آن روز و در شرايط آن روز مصلحت ديده آن طور تقسيم كند. 🔸از نظر ما هم مناسب تر آن است كه جمله (و الذين تبووا...) و همچنين جمله بعدى را كه مى فرمايد: (و الذين جاءوا من بعدهم ) عطف بر كلمه بگيريم، نه استيناف، براى اينكه كلمه بيان مصاديق سهم سبيل اللّه است. 🔸بلكه روايتى هم كه مى فرمايد: (به سه نفر از انصار سهم داد) همان طور كه آن مفسر گفت خود مؤيد اين نظريه است، براى اينكه اگر سهيم در فى ء تنها مهاجرين بودند و بس، به سه نفر از انصار سهم نمى داد، و اگر فقراى انصار هم مانند مهاجرين سهم مى بردند، با در نظر گرفتن اينكه به شهادت تاريخ بسيارى از انصار فقير بودند بايد به همه فقراى انصار سهم مى داد، نه فقط به سه نفر، و همان طور كه ديديم به تمامى مهاجرين سهم داد، (و خلاصه كلام اين شد كه اولا اختيار فى ء به رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم سپرده شد، و در ثانى ذكر مهاجرين صرفا به منظور بيان مصداق بوده، نه اينكه مهاجرين سهم داشته اند، و ثالثا جمله (و الذين ...) عطف به ما قبل است، و جمله اى جديد نيست ). 🔸پس بنا بر اين، ضمير در جمله (و الذين تبووا الدار و الايمان من قبلهم ) به مهاجرين برمى گردد. و مراد، قبل از آمدنشان و هجرتشان به مدينه است. يحبون من هاجر اليهم 🔸يعنى مردم مدينه كسانى را كه از مكّه به سويشان هجرت مى كنند به خاطر اينكه از دار كفر به دار ايمان و به مجتمع مسلمين هجرت مى كنند دوست مى دارند. و لا يجدون فى صدورهم حاجه مما اوتوا 🔸ضمير در يجدون و در به انصار برمى گردد، مى فرمايد: انصار در باطن خود حاجتى نمى يابند. و ضمير به مهاجرين برمى گردد، و منظور از حاجت بدانچه به مهاجرين دادند، اين است كه چشم داشتى به فى ء بنى النضير نداشتند. و كلمه در اوتوا به قول بعضى بيانيه، و به قول بعضى ديگر تبعيضى است. و معناى جمله اين است كه: انصار حتى به خاطرشان هم نگذشت چرا رسول خدا صلى اللّه عليه و آله وسلم از فى ء بنى النضير به مهاجرين داد و به ايشان نداد، و از اين بابت نه دلتنگ شدند، و نه حسد ورزيدند. 🔸بعضى هم گفته اند: مراد از حاجت، معلول حاجت است و آن حالتى است كه حاجت انسان را دچار آن مى سازد، يعنى حالت غيظ. و معناى جمله اين است كه: انصار در دل خود از اين بابت خشمى احساس ‍ نمى كنند.