eitaa logo
تفسیر المیزان
9.6هزار دنبال‌کننده
181 عکس
39 ویدیو
0 فایل
تفسیر المیزان علامه طباطبایی ره 🙏راه حمایت از کانال: ۵۸۹۲۱۰۱۳۰۸۱۵۷۲۶۸ جعفری. بانک سپه ارتباط @samad10011
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺تفسیر آیه8⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰و نيسرك لليسرى8⃣ 🔸كلمه  مونث  است، و مصدر   كه فعل  از آن مشتق شده به معناى آسان كردن است، و در اين جمله كلمه   صفتى است كه در جاى موصوف محذوف خود نشسته، تقدير كلام (و نيسرك للطريقه اليسرى ) است، مى فرمايد ما تو را آنچنان رهنمون مى شويم كه همواره براى دعوت و تبليغ زبانى و عمليت آسان ترين طرق را اتخاذ كنى، عده اى را هدايت كنى، وعده اى ديگر را اتمام حجت نمايى، و در برابر آزارشان صبر كنى. مقتضاى ظاهر كلام اين بود كه بفرمايد:  (ونيسر لك اليسرى) طريقه آسان را براى تو فراهم مى كنيم، همچنان كه موسى عليه السلام در دعايش گفت: ، نه اينكه بفرمايد تو را براى يسرى آسان مى كنيم، حال بايد ديد چرا اينطور تعبير كرد؟ در جواب مى گوييم: در آيه شريفه سخن از اين معنا رفته كه نفس شريف پيامبر صلى اللّه عليه وآله و سلم را مجهز به الهامهايى مى كند كه بتواند وظيفه رسالت خود را به آسانى و به بهترين طريق انجام دهد، اگر فرموده بود:  (و نيسر لك اليسرى) نفس شريف رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم را در اين موهبت هيچكاره معرفى كرده بود، و با دگرگون كردن تعبير فهمانده كه كارى مى كنيم كه خود تو بهترين طريقه را انتخاب كنى. 🔸علاوه بر اين اگر اينطور كه گفتيم تعبير آورده بود نوعى تحصيل حاصل مرتكب شده بود، براى اينكه معنايش چنين مى شد: (ما آسان را براى تو آسان مى كنيم)، آن وقت اشكال تحصيل حاصل و اينكه آسان كردن آسان معنا ندارد، جوابى نداشت. پس مراد از آسان كردن، آسان كردن خود رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) است، و منظور اين است كه فطرت آن جناب را آنچنان صاف كند، كه جز طريقه آسان را انتخاب نكند، طريقه اى را كه همان طريقه فطرت است از ساير طرق تشخيص دهد، پس ‍ آيه شريفه در معناى آيه زير است كه از موسى حكايت مى كند كه گفت: حقيق على ان لا اقول على اللّه لا الحق. ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 @all_mizan1001 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺تفسیر آیه 9⃣سوره از تفسير شریف المیزان   🔰فذكر ان نفعت الذكرى9⃣ 🔸اين آيه شريفه به دليل اينكه حرف  بر سرش آمده، نتيجه گيرى از مطالب قبل است كه رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم را دستور مى داد تا نام پروردگارش را منزه بدارد، و وعده اش مى داد كه وحى را آنقدر اقراء كند كه به هيچ وجه فراموشش ‍ نكند، و فطرتش را آنقدر صاف كند كه طريقه سهل را از ميان همه طريقه ها تشخيص دهد، و همه اينها از شرايط ضرورى يك دعوت دينى است، و دعوت دينى بدون آنها به ثمر نمى رسد و موثر واقع نمى شود. و معناى آيه مورد بحث با در نظر داشتن اين مطالب چنين مى شود: حال كه همه وسايل امتثال امر خود را برايت فراهم نموديم و تو را اقراء كرديم تا فراموش نكنى، و تشخيص طريقه سهل را برايت فراهم ساختيم، پس تو هم هر جا كه ديدى تذكر ثمربخش است تذكر بده. سودمند واقع شدن شرط اساسى تذكره و اشاره به گفتار مفسرين درباره شرط مذكور در اين جمله امر به تذكره را مشروط كرده به موردى كه تشخيص دهد، تذكره است، و اين شرطى است بر اساس حقيقت، چون وقتى تشخيص دهد تذكره سودى ندارد كار لغوى (نظير ايجاد با آب دستى ) مى شود، و خداى تعالى اجل از آن است كه رسول گرامى خود را امر كند به اينكه كار كند، پس تذكره در موردى بايد استعمال شود كه در خود طرف زمينه اى براى تذكر باشد كه در اين مورد تذكره در نوبت اول دل او را متمايل به حق مى سازد و قهرا تذكره نافع و اقع مى شود، و همچنين در نوبت هاى بعدى هم تمايل او را بيشتر مى سازد، همچنان كه فرمود:  (سيذكر من يخشى) و در موردى كه طرف هيچ زمينه اى براى نرم شدن دل ندارد، نوبت اول حجت را بر او تمام مى كند، اين نيز نافع است، چون باعث مى شود طرف از حق دورى كند، همچنان كه فرمود: (و يتجنبها الاشقى) و اما تذكره نوبت دوم او به خاطر اينكه نه خاصيت نرم كردن دل دارد، و نه اثر اتمام حجت، كارى لغو خواهد بود، و به همين جهت در اينجا فرمان خود را مشروط كرد به صورتى كه تذكره مفيد باشد، و در آيه زير صريحا فرموده:  (فاعرض عن من تولى عن ذكرنا و لم يرد الا الحيوه الدنيا). 🔸بعضى از مفسرين گفته اند: اين شرط صورى است نه حقيقى، مى خواهد بفرمايد تذكره هميشه نافع است، در بعضى موارد باعث اطاعت بيشتر، و در بعضى دورى از معصيت مى شود، همچنان كه خود ما به طرف مقابل بگوييم از فلانى بپرس اگر پرسيدن فايده دارد، و به همين جهت بعضى ها گفته اند: كلمه  در آيه شريفه به معناى معروفش  نيست، بلكه به معناى (قد - به تحقيق ) است، و بعضى ديگر گفته اند: به معناى (اذ - زيرا) است، مى فرمايد تذكر بده زيرا تذكر نافع است. 🔸ولى اين حرف صحيح نيست، براى اينكه مى بينيم كه تذكر همه جا و حتى در مورد معاندين كه حجت بر آنان تمام شده نافع نيست، و چگونه مى توان چنين ادعايى كرد با اينكه قرآن درباره آن دسته از مردم فرموده: (سواء عليهم ءانذرتهم ام لم تنذرهم لا يومنون ختم اللّه على قلوبهم و على سمعهم و على ابصارهم غشاوه ). 🔸بعضى ديگر گفته اند: در كلام به منظور اختصار گويى چيزى حذف شده، و تقدير كلام اين است:  (فذكر ان نفعت الذكرى و ان لم تنفع - تو تذكر بده چه تذكرت سود داشته باشد و چه نداشته باشد)، 🔸و بر گفته خود چنين استدلال كرده اند كه رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم براى مبعوث شده، تا عذر براى احدى باقى نگذارد، او به نافع بودن تذكره نيست، رسالت خود را انجام مى دهد چه نافع باشد و چه نباشد، و در حقيقت آيه مورد بحث با جمله حذف شده اش نظير آيه (و جعل لكم سرابيل تقيكم الحر) مى باشد كه تقديرش (الحر و البرد - گرما و سرما9 است. 🔸اين وجه هم درست نيست، براى اينكه قبول نداريم كه آن جناب موظف به تذكره بوده ، چه در مواردى كه نافع باشد و چه آنجا كه نباشد. بعضى ديگر گفته اند: شرط (اگر سودمند باشد) را براى اين آورده كه اشاره كند به اينكه نافع واقع شدن تذكر در دل نامبردگان، امر بعيدى است، و اين يك پيشگويى است در مورد آنان، گويا فرموده تو وظيفه خودت را انجام بده، كه اجرت را مى برى، هر چند كه بعيد است در آنان موثر افتد. اين وجه هم درست نيست، به دليل اينكه دنبال آيه بلافاصله مى فرمايد: سيذكر من يخشى.  و با اينكه خودش مى فرمايد افراد بيمناك از آخرت به زودى متذكر مى شوند، چگونه ممكن است بفرمايد: تذكر بده هر چند بعيد است كه مفيد واقع شود؟! ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 @all_mizan1001 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺تفسیر آیه🔟 سوره از تفسير شریف المیزان 🔰سيذكر من يخشى🔟 🔸يعنى به زودى افرادى كه در قلب چيزى از خشيت خدا و ترس از او دارند بوسيله قرآن شده، اندرز مى گيرند. ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 @all_mizan1001 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺تفسیر آیه 1⃣1⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰و يتجنبها الاشقى1⃣1⃣ 🔸ضمير  به كلمه  بر مى گردد، و منظور از كلمه  به قرينه مقابله اش با جمله  كسى است كه در دل هيچ دلواپسى و خشيتى از عذاب خدا نداشته باشد، و اما فعل  از مصدر تجنب است كه به معناى دور شدن از چيزى است. 🔸و معناى آيه اين است كه: به زودى همانطور كه  از تذكره تو متذكر مى شود  هم كه از خدا نمى ترسد از تذكره تو دور مى گردد. ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 @all_mizan1001 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺تفسیر آیه2⃣1⃣ سوره از تفسير شریف المیزان   🔰الذى يصلى النار الكبرى2⃣1⃣ 🔸از ظاهر آيه بر مى آيد كه مراد از   آتش دوزخ باشد، كه معلوم است در مقايسه با آتش دنيا آتشى است بزرگتر و سوزنده تر. 🔸ولى بعضى گفته اند: مراد از آن، پايين ترين دركات دوزخ است كه عذابش از هر جاى ديگر دوزخ سخت تر است. معناى اينكه شقىّ دوزخى در آتش نه مى ميرد و نه زنده مى شود ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 @all_mizan1001 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺تفسیر آیه3⃣1⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰ثم لا يموت فيها و لا يحيى3⃣1⃣ 🔸كلمه  كه براى تاخر چيزى از چيز ديگر استعمال مى شود، در اينجا براى تاخر رتبى كلام است، و مراد از (نمردن و زنده نشدن در آتش ) اين است كه: بفهماند تا ابد كسى از آن نجات نمى يابد، چون نجات به معناى قطع شدن عذاب به يكى از دو راه است، يا اينكه شخص معذب بميرد و هستيش فانى شود، و يا زندگى شقا و بدبختيش را مبدل به سعادت و عذابش را مبدل براحتى كند. پس منظور از حيات در خصوص اين آيه حيات طيبه و سعادتمندانه است، و آيه شريفه نظير تعبيرى است كه خود ما درباره بيمارمان مى گوييم نه زنده است كه آدم اميدى به وى داشته باشد، و نه مرده كه اميدش قطع شود و فراموش گردد. 🔸مراد از تزّكى در:  قد افلح من تزكّى ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 @all_mizan1001 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺تفسیر آیات4⃣1⃣ و 5⃣1⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰قد افلح من تزكى4⃣1⃣ 🔰و ذكر اسم ربه فصلى5⃣1⃣ 🔸كلمه  به معناى در پى پاك شدن است، و در اينجا منظور پاك شدن از لوث تعلقات مادى دنيوى است كه آدمى را از امر آخرت منصرف و مشغول مى كند به دليل اينكه دنبالش فرموده:  (بل توثرون الحيوه الدنيا...) و نيز منظور از تزكى برگشتن به خداى تعالى و توبه كردن است، چون يكى از وسايل كه دل انسان را از فرورفتگى در ماديات حفظ مى كند توبه است، و نيز انفاق در راه خدا است كه باز دل را از لوث تعلقات مالى پاك مى كند، و حتى اگر دستور داده اند، در حقيقت خواسته اند طهارت از قذارتهايى كه صورت و دست و پاى انسان در اشتغال به امور دنيا به خود مى گيرد مجسم و ممثل كرده باشند. 🔸(و ذكر اسم ربه فصلى) - ظاهرا مراد از (ذكر نام خدا)، ذكر زبانى و مراد از  همان نماز معمولى و توجه خاص ‍ عبودى است كه در اسلام تشريع شده. 🔸و اين دو آيه به حسب ظاهر مدلولى كه دارند نسبت به همه مصاديق طهارت كه برايت شمرديم عموميت دارد، ولى از نظر روايات وارده از ائمه اهل بيت عليهم السلم تنها درباره زكات فطره و نماز عيد نازل شده، روايات وارده از طرق اهل سنت هم همين را مى گويد. ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 @all_mizan1001 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺تفسیر آیه 6⃣1⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰بل توثرون الحيوه الدنيا6⃣1⃣ مصدر  كه فعل  از آن مشتق است به معناى برگزيدن و انتخاب كردن و ترجيح دادن است. در اين آيه از مطلب قبلى اعراض و خطاب را به عموم بشر نموده، مى فرمايد حقيقت همان است كه گفتيم كه رستگارى در تزكى و ياد پروردگار است، و ليكن شما انسانها در پى پاك شدن نيستيد، و بر اساس دعوتى كه طبع بشرى شما دارد شما را به تعلق تام به دنيا و اشتغال به تعمير آن و ترجيح آن بر زندگى آخرت مى خواند. 🔸بعضى از مفسرين گفته اند: خطاب در آيه به خصوص كفار است، و به هر حال چه به عموم بشر باشد و چه به خصوص كفار، سياق كلام، سياق عتاب است، و التفات از غيبت (هر كس تزكى كند رستگار مى شود) به خطاب (شما چنين و چنان مى كنيد) براى تأكيد به مطلب، و رو در رو سخن گفتن است. ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 @all_mizan1001 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺تفسیر آیه7⃣1⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰و الاخره خير و ابقى7⃣1⃣ 🔸كلمه (ابقى - باقى تر) معمولا در مقايسه بين دو چيز استعمال مى شود كه عمر يكى بلندتر از ديگرى باشد، مى گويند اين باقى تر و بادوام تر است، و زندگى آخرت چنين نيست كه از زندگى دنيا بادوام تر باشد، بلكه زندگى آخرت الى الابد باقى است، پس اين سؤال پيش مى آيد كه چرا در اين آيه فرموده زندگى آخرت باقى تر و بهتر است. جواب اين است كه: مقام آيه مقام ترجيح دادن يكى از دو زندگى دنيا و آخرت بر ديگرى است، و در اين ترجيح همين مقدار كافى است كه آخرت خوب تر و باقى تر نسبت به دنيا باشد، و براى ترجيح لازم نيست كه زندگى آخرت ابدى هم باشد، هر چند كه ابدى و باقى هم هست. ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 @all_mizan1001 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺تفسیر آیه8⃣1⃣ و 9⃣1⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰ان هذا لفى الصحف الاولى8⃣1⃣ 🔰 صحف ابراهيم و موسى9⃣1⃣ 🔸كلمه  اشاره است به مطلبى كه از آيه (قد افلح من تزكى ) تا تمام آيه بيان مى كرد، مى فرمايد آنچه گفته شد در صحف اولى هم گفته بوديم. 🔸ولى بعضى از مفسرين گفته اند كلمه مذكور اشاره است به مضمون آيه اخرى كه مى فرمود:  آخرت بهتر و باقى تر است. 🔸بعضى از مفسرين در اين آيه گفته اند قرآن كريم نخست فرموده اين مطالب در صحف اولى بود، و بعد آن را بيان نموده، مى فرمايد: منظورم صحف ابراهيم و موسى است، و اينكه اين اجمال و تفصيل احترام و بزرگداشتى از آن صحف است بر كسى پوشيده نيست. ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 @all_mizan1001 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺بحث روايتى سوره از تفسير شریف المیزان 🔰رواياتى در ذيل آيات:  سبّح اسم ربك الاعلى، (سنقرئك فلا تنسى)، (قذ افلح من تزّكى) و درباره صحف اولى) در تفسير از عقبه بن عامر جهنى روايت آورده كه گفت: وقتى آيه (فسبح باسم ربك العظيم ) نازل شد، رسول خدا فرمود: اين ذكر را در ركوع خود بگوييد، و چون آيه (سبح اسم ربك الاعلى ) نازل شد فرمود: اين ذكر را در سجده خود بگوييد. 🔸مؤلف: اين روايت را سيوطى هم در الدر المنثور از احمد وابى داوود و ابن ماجه و ابن منذر و ابن مردويه، از عقبه از آن جناب نقل كرده است. 🔸و در تفسير قمى فرموده: (سبح اسم ربك الاعلى) يعنى بگو (سبحان ربى الاعلى) و در ذيل آيه (الذى خلق فسوى و الذى قدر فهدى). 🔸فرموده: مقدر فرموده اشياء را با تقدير اول، سپس هدايت كرده بسويش هر كه را مى خواهد. و در تفسير قمى در ذيل آيه شريفه (والذى اخرج المرعى) آمده كه منظور از مرعى نبات است، و منظور از جمله (غثاء احوى) اين است كه همان نيات بعد از رسيدن به حد بلوغش خشك و سياه مى شود. 🔸و در الدر المنثور آمده كه ابن مردويه از ابن عباس روايت كرده كه گفت: رسول خدا دائما قرآن را بياد مى آورد، از ترس اينكه مبادا فراموشش كند، تا آنكه به او وعده دادند كه ما حل اين مشكلت را عهده دار شديم، و اين آيه نازل شد: سنقرئك فلا تنسى. 🔸و در كتاب فقيه آمده كه شخصى از امام صادق عليه السلام پرسيد معناى آيه (قد افلح من تزكى) چيست؟ 🔸فرمود: اين است كه هر كس زكات فطره بدهد رستگار مى شود. پرسيد معناى آيه و ذكر اسم ربه فصلى چيست؟ فرمود اين است كه (براى نماز عيد) به سوى (جبانه) برود و نماز بخواند و منظور از جبانه، صحرا است. 🔸اين معنا از حماد از جرير از ابو بصير و زراره از آن جناب نيز نقل شده. و قمى آن را بدون ذكر سند و بدون نام آن جناب بلكه به تعبير (از آن جناب) آورده است. 🔸و در الدر المنثور است كه ابن مردويه از ابو سعيد خدرى روايت كرده كه گفت: رسول خدا همواره در روزهاى عيد فطر قبل از رفتن به مصلى فطره را تقسيم مى كرد و اين آيه را مى خواند: (قد افلح من تزكى و ذكر اسم ربه فصلى ). 🔸مؤلف: و نيز در اين معنا كه دو آيه مورد بحث درباره زكات فطره و نماز عيد نازل شد به دو طريق از ابو سعيد روايت شده، البته روايتى موقوف به اين معنى كه نام معصوم در آن ذكر نشده است. و همچنين به دو طريق از ابن عمر، و به دو طريق از نائله بن اصقع، و به دو طريق از ابى العاليه، و به دو طريق از عطاء، و به دو طريق از محمد بن سيرين، و به دو طريق از ابراهيم نخعى روايت آورده، و همچنين از عمرو بن عوف از رسول خدا روايت كرده. و در خصال از عتبه بن عمرو ليثى از ابوذر روايت كرده كه در ضمن حديثى گفت از رسول خدا پرسيدم : يا رسول اللّه از آنچه خداى تعالى درباره دنيا بر تو نازل كرده كدامش در صحف ابراهيم و موسى بوده، فرمود: 🔸اى اباذر بخوان (قد افلح من تزكى و ذكر اسم ربه فصلى بل توثرون الحيوه الدنيا و الاخره خير و ابقى ان هذا لفى الصحف الاولى صحف ابراهيم و موسى)، و خلاصه آنچه در صحف ابراهيم و موسى بوده مضمون همين چهار آيه قبل بوده كه مى فرمايد: (هر كس زكات دهد و نماز بخواند رستگار شده است، ولى شما مردم زندگى دنيا را بر آخرت ترجيح مى دهيد، با اينكه آخرت بهتر و باقى تر است). 🔸مؤلف: همين حديث مؤيد گفته ما است، كه گفتيم كلمه  اشاره است به مجموع چهار آيه. و در بصائر به سند خود از ابو بصير روايت كرده كه گفت: امام صادق عليه السلام فرمود آن صحفى كه خداى تعالى در آيه (صحف ابراهيم و موسى ) نام مى برد، نزد ما است، پرسيد: آيا صحف نامبرده به صورت الواح است؟ فرمود: آرى. 🔸مؤلف: اين روايت را به طريقى ديگر از ابو بصير از آن جناب نقل كرده. و ظاهرا مراد از الواح بودن صحف اين باشد كه صحف نامبرده همان تورات باشد كه قرآن كريم در چند جا از آن تعبير به الواح كرده نظير آيه (و كتبنا له فى الالواح من كل شى ء)، و نيز آيه و القى الالواح، و آيه اخذ الالواح. 🔰ادامه👇
🔰ادامه👇 🔸روايتى درباره عدد انبياء الهى و كتب و صحيفه هاى آنها و در مجمع البيان است كه از ابوذر روايت شده كه گفت: به رسول خدا عرضه داشتم: يا رسول اللّه انبياء چند تن بودند؟ 🔸فرمود: صدوبيست و چهار هزار تن، عرضه داشتم مرسلين از آنان چند تن بودند؟ فرمود سيصد و سيزده تن، و بقيه آنان انبياء بودند. پرسيدم: آدم نبى بود؟ فرمود: آرى خداوند با وى سخن گفت و او را به دست قدرت خود بيافريد. اى اباذر! چهار تن از انبيا، عرب بودند هود و صالح و شعيب، و پيامبر خودت عرضه داشتم يا رسول اللّه خداى تعالى چند كتاب نازل كرده ؟ فرمود: صدوچهار كتاب، كه ده صحيفه از آن بر آدم، و پنجاه صحيفه بر شيث، و سى صحيفه بر اخنوخ، كه همان است، و او اولين كسى است كه با قلم خط نوشت، و ده صحيفه بر ابراهيم، و چهار صحيفه باقى تورات و انجيل و زبور و فرقان است. 🔸مؤلف: اين معنا را سيوطى هم در الدر المنثور از عبد بن حميد، و ابن مردويه و ابن عساكر، از ابوذر نقل كرده، با اين تفاوت كه در نقل آنان صحف آدم را نشمرده ، و به جايش قبل از ذكر تورات ده صحيفه براى موسى شمرده است. ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 @all_mizan1001 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a