eitaa logo
💓💓مــــُـــــحَنــــــــــــّٰٓــــــــــا💓💓
2.2هزار دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
8.5هزار ویدیو
491 فایل
فعلا مادر شش فرزند، مشاور، حافظ نیم قرآن، مربی نویسنده، مسیول خوابگاه دختران، اینجاباهم از زندگی، به حیات می‌رسیم استفاده از مطالب کانال بلااستثنا آزاد است. https://harfeto.timefriend.net/173774543300 https://eitaa.com/joinchat/1763180548Cdca1fa9741
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
10.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هر میوه ای نخورید ‌انارستانی ها سلام🌹 همونطوری که هر فصلی میوه مختص به خودش رو داره ، هر اقلیمی هم میوه خاص خودش رو داره .‌ یعنی ممکنه یک میوه طبع های متفاوتی داشته باشه.‌ ‌پس وقتی میخوایم بریم میوه بخریم ، حتما به موقعیت جغرافیایی که اون میوه رشد کرده هم توجه کنیم♥️ انارستان؛ حامی سلامت مردم ایران❤️ @zedbanoo ‏🆔 @ofogh_tv
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
13.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴گزیده‌ی کوتاهی از سخنرانی لوییس فراخان، رهبر دینی و اجتماعی سیاهپوستان آمریکا؛ در کلیسایی در شیکاگو؛ ▪️سخنان پیرامون حضرت مهدی علیه‌السلام، و استقامت ایرانیان در فداکاری برای ایشان ... و خطابِ تکان‌دهنده‌ی ایشان به دونالد ترامپ! ✅ فیلم مربوط به زمان ریاست جمهوری ترامپ است.حتما ببینید @zedbanoo
7.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥نارنجک روحانی در دستان رئیسی 🔺رئیسی دولت را با چه شرایطی از روحانی تحویل گرفت؟/نود اقتصادی 💻 کانال شم سیاسی @zedbanoo
«نوازش آفتاب» خسته وتشنه در آفتاب منتظر مجید بود. مجید برای انجام کاری به اداره رفته و مهدیه با دوتا از بچه ها در ماشین منتظر بودند. هرچند وقت یکبار یکی از بچه ها از گرما نق می‌زد وشرایط برای مهدیه سخت تر می‌شد ‌ خسته و کلافه چندباری به شماره‌ی سعید زنگ زد ولی جواب نگرفت. بالاخره بعد یک ساعت ونیم، سعید آمد. از دیدن چهره‌ی مهدیه همه چیز را فهمید. مهدیه دلش میخواست در رابکوبد و فریاد بزند. در دلش بارها این کار را انجام داد. سرش داد زد .گریه کرد. اما وقتی سعید آمد در آرامشی ساختگی گفت:«پس چرا این همه طول کشید؟» سعید جواب داد:«برق قطع شده بود، چهل دقیقه معطل بودیم تا برق بیاید» مهدیه خدارا شکر کرد که با جر و بحث و فریاد، حق همسرش راضایع نکرده بود. سرش را پایین انداخت. سعید هم که چهره‌ی گرما دیده‌ی مهدیه را دید، اورا به آبمیوه دعوت کرد. حالا انگار تلألؤ خورشید، نوازششان می‌کرد. @zedbanoo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا