eitaa logo
المرسلات
10.1هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
574 ویدیو
41 فایل
🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد 📌تبیین دیدگاه های امام، رهبری، علامه طباطبایی، شهید مطهری 🔰آثار و دروس استاد علی فرحانی 📌آموزش دروس حوزوی 📞 ارتباط با ادمین: @admin_morsalat
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از رادیکال (طباء)
 🔻🔺️ تاریخ تحول 🔺️🔻 در زمان‌ زعامت‌ آیت‌الله بروجردی،‌ هیئتی با عنوان هیئت‌ مصلحین‌ حوزه‌ برای‌ انجام‌ اصلاحات‌ و ایجاد تحول‌ در این‌ مرکز دینی‌‌ـ علمی تشکیل شد. ‌امام‌ خمینی‌ و آیات‌ سید احمد زنجانی‌ ، شیخ‌ ابوالقاسم‌ اصفهانی‌ ، حاج‌ آقا باقر سلطانی‌ ، سید محمود روحانی ‌، سید زین ‌العابدین‌ کاشانی‌ و آقا ریحان‌الله گلپایگانی و مرتضی حائری یزدی عضو هیئت‌ مصلحین‌ حوزه‌ بودند. لینک کانال ↙️↙️ @kanoon_kahf
هدایت شده از در نوبت
💠تخصص گرایی و نتائج آن 🔰برگرفته از جلسات درسی استاد علی فرحانی ✍مقرر: احسان چینی پرداز 🔹مراد از ؛ که این نوشته درصدد بیان آن است، تجزیه ابواب علم و تخصص هر فرد در بابی خاص و یا به معنای تخصص در علمی خاص غیر از علوم دیگر می باشد. 🔹این نگاه که ابتداءا از غرب وارد دانشگاه و بعد هم از دانشگاه با تمام ثمرات عدیده خود وارد حوزه شده است معمولا با یک مقدمه به ظاهر بدیهی بیان شده و آن هم اینکه: « هیچ متخصص علمی نیست الا اینکه عمیق تر است از یک علامه؛ و هیچ علامه ای نیست الا اینکه دقتش در هر علم، از متخصص آن علم پایین تر است.» این مقدمه ظاهرا بدیهی، در جواب به شبهات و نیازهای روز، منتهی به یک ایده آل شده : نمیتوان علامه تربیت کرد، بلکه باید تخصص گرایانه و جزء نگرانه نیازهای بشری را پاسخ داد. 🔹این نگاه که به تعبیر مرحوم استاد شهید مطهری یک نگاه جزءنگر به علم می باشد؛ متاسفانه نه تنها از طلاب حوزه بلکه از فلاسفه بزرگ حوزه هم شنیده می شود و البته این حقیقت تلخ کسی را که عرض ذاتی در ابتدای فلسفه را فهمیده است، در تعجب فرو خواهد برد! 🔹البته این مطلب متاسفانه علاوه بر فلسفه، در فضای فقه و اجتهاد هم مطرح است. در این فضا برخی بدیهی می دانند که اجتهاد در تمام ابواب امکان ندارد بلکه باید در تک باب یا حتی جزء بابی خاص به تخصص دست یافت. علاوه بر آن این منظر تخصص گرایانه به همین اکتفا نکرده بلکه پای خود را فراتر گذاشته و وارد عرصه معنویات هم می شود. به طوری که برخی از علماء اخلاق راه حل و نسخه درمان صفات مذمومه را در صرف مدتی برای آن و متمرکز شدن بر دفع آن می دانند. 🔹این در حالی است که چنین نگاهی علاوه بر اینکه توانایی کامل در پاسخ به نیازهای روز بشر را ندارد بلکه نگاهی صد در صد باطل و اشتباه می باشد. 🔹علت این چنین نگاهی که بعد از کانت مرسوم شد و حکومت خود را بر مکاتب غربی آغاز کرد؛ یک جمله کلیدی است که در پس پرده این نگاه وجود دارد : «ارزش واقع شناختی علوم مقبول نبوده یا نهایتا مشکوک است». یعنی اصل توانایی علم در اتصال ما به واقع نامعلوم بوده و در نتیجه برخورد ما هم با آن علوم برخوردی شکاکانه خواهد بود. 🔹اما از نتائج اسفناک این رویکرد در فضای غرب: 1⃣ دست برداشتن انسان از علم و نتیجه گرا شدن او 2⃣ حصر حرکت انسان به سوی مادیات و تمام توابع آن 3⃣ ادعاء بی ثمر شدن علوم انسانی (در دوره ای از تاریخ غرب) 4⃣ نادیده گرفتن «خصوصیات ذاتی فضای رشته های تجربی و مهندسی و انسانی». 5⃣ ادعای محدودیت زا و اجبارساز بودن دین 🔹با توجه به آنچه که گفته شد این نگاه ، نه تنها نگاهی عقیم هم در ناحیه علمی و هم در ناحیه عمل بوده؛ بلکه ما را از اسلام شناسی و شناخت منظومه ای دین هم باز می دارد: دین مجموعه اعتقادات (هست ها) و عملیات (بایدها) بوده و شارع مقدس سعادت تک تک افراد بشر را مبتنی بر این مجموعه تضمین کرده است. حال اگر این مجموعه؛ تجزیه شده و در ضمن علوم مختلفی قرار گرفته باشد؛ بداهتا نتیجه می شود که اثری به نام سعادت بشر، بر مجموع این علوم بار می شود و نه تک علم خاص در میان تمام مجموعه! پس معنا ندارد که افرادی جداگانه در علمی خاص از این مجموعه متخصص شوند چرا که با وجود این تخصص گرایی، توانایی رهبری سعادت بشر و تحصیل مقصود این مجموعه امکان نخواهد داشت. 🔹در باب معنویات هم همین طور است؛ به قول مرحوم ملا احمد نراقی صاحب معراج السعاده اگر قرار باشد در اصلاح نفس نسخه های تخصص گرایانه پیچید: اولا که عمری لازم است تا مذمومی به ممدوحی تبدیل شده؛ ثانیا در صورتی که مشغولیت به صفتی ایجاد شود از صفات دیگر اعراض شده و این موجب می شود تا صفات مذمومه دیگر هم عود کنند. (خزائن) لذا این نگاه در معنویات نیز جواب نداده و نهایتا بشر را به تهذیب نفس نمی رساند. لذا چنین دیدی؛ دشمن اساسی نگاه منظومه ای بوده و مانع از حصول واقعی است. یعنی با اینکه اسلام شناسی واقعی و کامل بدون فقه و اصول و فلسفه و عرفان نظری صورت نمی گیرد اما هیچ یک از این موارد به تنهایی اسلام شناسی نبوده و عالم به آنها هم اسلام شناس نمی باشد. 🔹در نهایت انسان شناسی اسلامی نیز مهر تایید بر مطلب گذاشته و به کلام خاتمه میدهد: از آنجا که هر تخصصی کمال محسوب می شود و تخصص گرایی به معنای این است که انسان در بخشی متخصص شود و بخش دیگر را رها کند، پس می بایست کمالی را دارا و کمال دیگر را فاقد شود؛ و این نشان از عجز انسان از رسیدن به کمال واقعی است. البته تنافی این مساله با تاکیدات و دستورات دین مبنی بر اینکه وجود انسان مرآت تمام کمالات شود، واضح است. @fater290
📚رساله وحدت از دیدگاه عارف و حکیم 🔰علامه حسن زاده آملی @fater290 📌دانلود کنید👇👇👇
رساله وحدت از دیدگاه عارف و حکیم علامه حسن زاده.pdf
814.6K
📚رساله وحدت از دیدگاه عارف و حکیم 🔰علامه حسن زاده آملی @fater290
📚رساله انه الحق 🔰علامه حسن زاده آملی @fater290 👇👇👇
انه الحق.pdf
851.8K
📚رساله انه الحق 🔰علامه حسن زاده آملی @fater290
📚 جام جم اجتهاد(جلداول) 👈 در باب تولید علوم انسانی اسلامی 🔰 استاد علی فرحانی @fater290 📌 معرفی کتاب و دانلود پی دی اف 👇👇👇👇👇👇👇
المرسلات
📚 جام جم اجتهاد(جلداول) 👈 #یازده_گفتار در باب تولید علوم انسانی اسلامی 🔰 استاد علی فرحانی @fater290
📚 جام جم اجتهاد(جلداول) 👈 در باب تولید علوم انسانی اسلامی 🔰 استاد علی فرحانی 🔅🔅🔅🔅🔅 💠سالهاست که به سبب ارتباط جوامع اسلامی با جوامع مدرن امروزی و تبادل فرهنگ ها و علوم و همچنین به سبب تشکیل حکومت اسلامی، در مقابل اندیشمندان مسلمان، مسائل جدیدی قرار گرفته است، که باید دیدگاه اسلام نسبت به آنها تبیین شود. اصل اینکه برای مسلمانان، مسائل جدیدی پیش می آمده است و علمای اسلامی، تحت عنوان «مسائل مستحدثه» حکم آن موضوعات را بیان می کرده اند، از زمان های گذشته وجود داشته است. تفاوتی که در عصر حاضر، حاصل شده این است که امروزه، علمای اسلامی با «تک مسئله» مواجه نیستند، بلکه با مجموعه ای از مسائل که در کنار یکدیگر «یک علم» را تشکیل می دهند، روبرو هستند و باید نسبت اسلام را با این علوم مشخص کنند. 💠از همان ابتدا که این مسئله تحت عنوان «علوم انسانی اسلامی» مطرح شد، بحث های مختلفی حول آن صورت گرفت. عده ای منکر اسلامی شدن علوم انسانی شدند و آنهایی که قبول کردند که علوم انسانی فعلی، نسخه اسلامی هم دارند، به جستجو و تبیین راهکار و الگوی تولید علوم انسانی اسلامی پرداختند. 💠تاکنون نظرات مختلفی بر اساس مبانی متفاوتی، جهت چگونگی تولید علوم انسانی اسلامی بیان شده است، اما وجه اشتراک همه آنها چه درست و چه غلط این است که هیچ کدام تا کنون علم انسانی اسلامی ای را تولید نکرده اند. اگر خدا یاری کند در جای خود به نقد و بررسی نظرات موجود خواهیم پرداخت اما در این مجال باید از زبان حافظ شیرازی گفت که:ل 🔸سالها دل طلب جام جم از ما می کرد 🔸آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد 💠از ابتدای فعالیت علمی فقهای شیعه، مسئله ای به نام «اجتهاد» با سازوکار مشخص وجود داشته است که بر اساس آن در هر عصر و زمانی، دیدگاه اسلام در هر مسئله ای با استفاده از منابع مربوطه تبیین می شده است. آنچه به نظر می رسد که امروز تنها راه تولید علوم انسانی اسلامی و به تعبیر شهید مطهری "مقتضیات زمان"، همان راهکار هزار و چند صد ساله شیعه است، که در هر دوره ای، راه و وظیفه هر مسلمانی را تبیین کرده است و آن «اجتهاد سنتی جواهری» است. 💠استاد علی فرحانی معتقدند که این روش و این الگو با توجه به تغییرات و تحولاتی که حضرت امام خمینی (ره) در آن ایجاد کرده اند، و خود ایشان از آن به "اجتهاد جواهری با رعایت عنصر زمان و مکان‌" یاد کرده اند، امروز می تواند راه گشای مسئله "اسلام و مقتضیات زمان" باشد. 💠با توجه به عرایض فوق، «اجتهاد» همان «جام جم» است که «دل» حوزویان انقلابی، سالهاست که آن را از جای های دیگری غیر از متن اصیل و سنتی حوزه طلب می کند، غافل از اینکه «آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد». 💠این کتاب مجموعه ای از گفتارهای استاد علی فرحانی درباب الگوی تولید علوم انسانی اسلامی است که به همت جمعی از شاگردان ایشان در هیئت تحریریه کانال المرسلات تهیه و تنظیم شده است. ✅فهرست گفتارها 👇👇 1- تاثیر جهان بینی در اسلام شناسی 2- جایگاه و ارزش انواع جهان بینی 3- علوم انسانی بدون پیش فرض 4- استخلاف و دین 5- فقه علم یا فلسفه علم؟ 6- اعتبار و تعبد در دین 7- پله پله تا ملاقات خدا 8- اجتهاد جواهری با رعایت عنصر زمان و مکان 9- فلسفه اجتهاد 10- فقه جواهری کدام است؟ 11- جایگاه و اهمیت کتاب مناهج الوصول امام خمینی(ره) 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 ⬇️دانلود پی دی اف کتاب 👇👇👇👇 http://www.ostadfarhani.ir/morsalat/neveshteh/jame_jam.pdf @almorsalaat
💠همه کارها برای خودت است. ✅کاری بکنید که این پرده‌هایی که بین شما و بین خدای تبارک و تعالی است اینها کنار زده بشود. پرده بزرگ، خودتان هستید. انسان خودش حجاب است. تو خود حجاب خودی. فکر بکنید بخواهید اطمینان قلبی پیدا کنید. بخواهید آسایش داشته باشید؛ نه تزلزل و نگرانی. خودتان را از بین بردارید. ... خودتان حجابید. اگر خودتان را از بین برداشتید، تمام نگرانیها تمام خواهد شد. همه این نگرانیها [که‌] آدم خیال می‌کند من که دارم کوشش می‌کنم و می‌خواهم در این پست باشم، برای خدا می‌خواهم این کار را بکنم. این است که انسان می‌کند. انسان چون خودش را خیلی دوست دارد، خیال می‌کند که هر کاری که می‌کند خوب است، و هر کاری که می‌کند برای خداست. لکن اگر خودش را کند به یک کسی که خدا را می‌شناسد، آن وقت به او می‌فهماند که نه، کار تو برای خودت بوده. همه کارها برای خودت است. اگر رسیدی به آن جایی که این خود را کنار بگذاری و کار بکنی، آن کار برای خود نیست. قهراً وقتی خود نباشد، دیگر نزاع هم نیست، دعوا هم نیست. 📚صحیفه امام، ج۱۴ ص۲۰۳ @fater290
🌀سوالات زیر در گروه شاگردان استاد فرحانی مطرح شده و استاد به این سوالات پاسخ داده اند. ⁉️ : در بحث فرایند منطق در ارائه فکر معصوم نسبت به علم یا همان مجهولات متسلسل که استاد فرمودند، طبق این فرایند با محوریت کبرای مادر سیر از کلی به جزئیات صورت می گیرد. سوالی که پیش آمده اینست که ما کبرای کلی هر علم را چگونه بدست می آوریم؟ ✅ را در لینک زیر 👇👇👇 eitaa.com/pfater/3 ⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️ 🌀بعد از پاسخ استاد، یکی از اعضا، سوال دیگری را پرسیدند. ⁉️ :ضمن تشکر از عنایت و پاسخ استاد. راستش من از سوال قبل برداشتم این بود که چطور میشه از تکثر مسائل علم به سمت کبراهای مادر حرکت کرد؟ اما ظاهرا شما پاسخ ثبوتی ارایه کردید. اگه ممکنه در این رابطه هم توضیحی بفرمایید. ✅ را در لینک زیر 👇👇👇 eitaa.com/pfater/4 ⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️ 📌شما هم میتوانید در عضو شوید و از مباحث آن بهره مند شوید 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1221263413C41edddb737 @fater290
المرسلات
💢لزوم ساده زیست بودن روحانیون‌ 🔰امام خمینی، صحیفه ج۱۹ ص۲۴۶ 🔺یکی از امور مهم هم این است که روحانیون
در این بیانات حضرت امام، سه نکته نظرم را جلب کرد: ۱- اینکه علما و بزرگان و اساتید حوزه باید الگوی ساده زیستی و در حد سایر طلاب باشند. ۲- اینکه اگر ساده زیست نباشیم، هر چه به دنبال مادیات برویم به همان مقدار از علم و از معنویاتمان کاسته می شود. ۳-آنچه تاکنون روحانیت را حفظ کرده و پیش برده، ساده زیستی بوده. 🔰ادمین @fater290
♨️مديريت حافظه‌‌‌‌‌ 🔰شهید مطهری 🔹افراد از نظر هوش، فهم، استعداد و حافظه با يکديگر اختلاف دارند. انسانهاي رشيد از حافظه خود بهره‌‌‌‌‌برداري صحيح مي‌‌‌‌‌کنند، ولي آدمهاي غير رشيد ممکن است حافظه بسيار نيرومندي نيز داشته باشند اما نتوانند از آن استفاده کنند. آدم غير رشيد تصور مي‌‌‌‌‌کند حافظه يک انبار است، انباري که بايد دائماً آن را پر کند؛ هر چه پيدا کرد آنجا پرت کند، عيناً مانند انبار يک خانه که احياناً وارد مي‌‌‌‌‌شوي مي‌‌‌‌‌بيني يک تکه حلبي، يک قطعه فلز، يک ميز شکسته، يک صندلي شکسته در آنجا افتاده است. امّا آدمي که رشيد باشد، در بهره‌‌‌‌‌برداري از حافظه خود دقّت مي‌‌‌‌‌کند؛ اوّلين کاري که انجام مي‌‌‌‌‌دهد عمل انتخاب است؛ يعني حافظه خود را مقدّس مي‌‌‌‌‌شمارد، حاضر نيست هر چه شد در آن سرازير کند؛ حساب مي‌‌‌‌‌کند که دانستن چه چيزهايي براي او مفيد است و چه چيزهايي بي‌‌‌‌‌فايده است؛ مفيدها را درجه بندي مي‌‌‌‌‌کند و مفيدترها را انتخاب مي‌‌‌‌‌کند، سپس آنها را به حافظه خويش مي‌‌‌‌‌سپارد آنچنانکه امانتي را به اميني مي‌‌‌‌‌سپارد؛ در خود سپردن دقّت مي‌‌‌‌‌کند، يعني واقعاً و به طور دقيق و روشن آن را وارد ذهن مي‌‌‌‌‌کند و سپس تحويل حافظه مي‌‌‌‌‌دهد. 🔹مثلًا کتابي را مطالعه مي‌‌‌‌‌کند؛ يک بار مي‌‌‌‌‌خواند (انسان کتاب را بار اول به قصد لذّت مي‌‌‌‌‌خواند. در اين صورت نمي‌‌‌‌‌تواند در مورد مطالب کتاب، حساب و قضاوت کند)؛ دور دوم مي‌‌‌‌‌خواند (حتّي قوي‌‌‌‌‌ترين حافظه‌‌‌‌‌ها نيازمند است که يک کتاب مفيد را لااقل دو بار پشت سر هم بخواند)؛ پس از آن، مطالب را تجزيه و تحليل و دسته‌‌‌‌‌بندي مي‌‌‌‌‌کند و هر مطلبي را با توجّه به اينکه از چه دسته مطالب است به حافظه مي‌‌‌‌‌سپارد. بعد کوشش مي‌‌‌‌‌کند که کتاب ديگري را در دستور مطالعه قرار دهد که در موضوع کتاب پيشين است، و حتّي الامکان تا از موضوعي فارغ نشده است و در حافظه به صورت روشن و منظّم نسپرده است وارد موضوع ديگر نشود. 🔹اشتباه است اگر انسان يک کتاب را مانند يک سرگرمي مطالعه کند و قبل از آنکه مطالب کتاب درست جذب ذهن شده باشد و ذهن فرصت تجزيه و تحليل پيدا کرده باشد به کتاب ديگر و موضوع ديگر بپردازد؛ امروز کتب تاريخي، فردا روان شناسي و پس فردا مثلًا کتب مذهبي مطالعه کند، همه مخلوط مي‌‌‌‌‌شوند و حکم انباري بي‌‌‌‌‌نظم را پيدا مي‌‌‌‌‌کند. 🔹انسان رشيد کتابها و مطالبي را که براي خود لازم مي‌‌‌‌‌داند، جمع مي‌‌‌‌‌کند، آنها را مکرّراً مطالعه و دسته بندي و سپس خلاصه مي‌‌‌‌‌کند. خلاصه را يادداشت و به حافظه خود مي‌‌‌‌‌سپارد؛ بعد به موضوع ديگر مي‌‌‌‌‌پردازد. چنين فردي اگر حافظه‌‌‌‌‌اش ضعيف هم باشد از آن حدّاکثر استفاده را مي‌‌‌‌‌کند و مثل کسي مي‌‌‌‌‌شود که کتابخانه منظّمي با قفسه‌‌‌‌‌هاي مرتب دارد، کتابخانه‌‌‌‌‌اي که هر قفسه‌‌‌‌‌اش به کتابهاي معيني در رشته خاص مربوط مي‌‌‌‌‌شود به طوري که هر کتابي را که بخواهد فوراً دست مي‌‌‌‌‌گذارد روي آن و آن را مي‌‌‌‌‌يابد؛ امّا اگر غير از اين باشد همانند آدمي است که کتابخانه‌‌‌‌‌اي با هزارها کتاب داشته باشد امّا کتابها را روي يکديگر ريخته است؛ هر وقت کتابي را بخواهد دو ساعت بايد دنبالش بگردد تا پيدا کند. 📚مدیریت و رهبری در اسلام @fater290