eitaa logo
المرسلات
10.2هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
555 ویدیو
41 فایل
🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد 📌تبیین دیدگاه های امام، رهبری، علامه طباطبایی، شهید مطهری 🔰آثار و دروس استاد علی فرحانی 📌آموزش دروس حوزوی 📞 ارتباط با ادمین: @admin_morsalat
مشاهده در ایتا
دانلود
💢درجات و مراتب تقوا 🔰شهید مطهری (ره) ✅از خود قرآن اين مطلب کاملًا استفاده مي‌‌‌‌‌شود که تقوا درجات و مراتب دارد. معلوم است؛ 1⃣يک وقت انسان تقوايش در حدي است که از گناهان کبيره و از اصرار بر صغيره اجتناب مي‌‌‌‌‌کند. اين اولين درجه تقواست که به آن، عدالت محقَّق مي‌‌‌‌‌شود. 2⃣درجه بالاتر اين است که انسان خودش را از گناهان صغيره هم حفظ و نگهداري کند. بالاتر اينکه از مکروهات هم خود را نگهداري کند، يعني طوري خودش را نگهداري مي‌‌‌‌‌کند که هيچ‌‌‌‌‌وقت مکروهي هم بجا نمي‌‌‌‌‌آورد. 3⃣البته بالاتر از اين، اين است که انسان تقوا داشته باشد حتي از غير خدا، تقوا داشته باشد از توجه به غير خدا، تقوا داشته باشد از غفلت خدا. 📚تفسیر سوره حشر @fater290
 💠طمانینه در عبادات، خصوصا عبادات ذکریه 🔰امام خمینی (ره) 🔸از آداب مهمّۀ قلبیّۀ عبادات، خصوصاً عبادات ذکریّه، طمأنینه‏‎ ‎‏است. و آن غیر از طمأنینه ایست که فقهاء رضوان اللّه علیهم در خصوص نماز‏‎ ‎‏اعتبار کرده اند. و آن عبارت است از آن که شخص سالک عبادت را از روی‏‎ ‎‏سکونت قلب و اطمینان خاطر بجا آورد، زیرا که اگر عبادت را با حال‏‎ ‎‏اضطراب قلب و تزلزل بجا آورد، قلب از آن عبادت منفعل نشود و آثاری از‏ عبادت در ملکوت قلب حاصل نشود و حقیقت عبادتْ صورت باطنیّۀ قلب‏‎ ‎‏نگردد.‏ 🔸و یکی از نکات تکرار عبادات و تکثار اذکار و اوراد، آن است که قلب را از‏‎ ‎‏آنها تأثیری حاصل آید و انفعالی رخ دهد تا کم کم حقیقت ذکر و عبادت‏‎ ‎‏تشکیل باطن ذات سالک را دهد و قلبش با روح عبادت متّحد گردد. و تا قلب‏‎ ‎‏را اطمینان و سکونت و طمأنینه و وقار نبود، اذکار و نسک را در آن تأثیری‏‎ ‎‏نیست و از حدّ ظاهر و ملک بدن به ملکوت و باطن نفس سرایت ننماید و‏‎ ‎‏حظوظ قلبی از حقیقت عبادت ادا نشود؛ و این خود از مطالب واضحه است‏‎ ‎‏که محتاج به بیان نیست و با اندک تأمّل معلوم شود. 🔸و اگر عبادتی چنین باشد که‏‎ ‎‏قلب را از آن به هیچ وجه خبری نبود و از آن آثاری در باطن پیدا نشود، در‏‎ ‎‏عوالم دیگر محفوظ نماند و از نشئۀ ملک به نشئۀ ملکوت بالا نرود؛ و ممکن‏‎ ‎‏است در وقت شدائد مرض موت و سکرات هولناک موت و اهوال و مصیبات‏‎ ‎‏پس از موت خدای نخواسته صورت آن بکلّی از صفحۀ قلب محو و نابود شود‏‎ ‎‏و انسان با دست خالی در پیشگاه مقدّس حق برود. 🔸مثلاً اگر کسی ذکر شریف‏‎ ‎‏لا اِلهَ اِلاّ اللّه ، مُحَّمدٌ رَسولُ اللّه ‏‏ (ص) را با سکونت قلب و اطمینان دل بگوید و‏‎ ‎‏قلب را به این ذکر شریف تعلیم دهد، کم کم زبان قلب گویا شود و زبان ظاهر‏‎ ‎‏تابع زبان قلب شود و اوّلْ قلب ذاکر گردد و پس از آن لسان. و اشاره به این‏‎ ‎‏معنی فرموده جناب صادق علیه السلام به حسب روایت ‏‏مصباح الشریعة‏‏،‏‎ ‎‏قال: ‏‏فَاجْعَلْ قَلْبَکَ قِبْلَةً لِلِسٰانِکَ، لاٰ تُحَرِّکْهُ اِلاّ بِاِشٰارَةِ الْقَلْبِ وَ مُوافَقَةِ الْعَقْلِ‏‎ ‎‏وَ رِضَی الاِیمٰان. 🔸در اوّل امر که زبان قلب گویا نشده، سالک راه آخرت باید آن را تعلیم‏‎ ‎‏دهد و با طمأنینه و سکونتْ ذکر را به آن القا کند؛ همین که زبان قلب باز شد،‏‎ ‎‏قلب قبلۀ لسان و سایر اعضاء شود، با ذکر آن همۀ مملکت وجود انسانی ذاکر ‏گردد. و امّا اگر این ذکر شریف را بی سکونت قلب و طمأنینۀ آن و با عجله و‏‎ ‎‏اضطراب و اختلال حواسّ گفت، از آن در قلب اثری حاصل نشود و از حدّ‏‎ ‎‏زبان و گوش حیوانی ظاهری به باطن و سمع انسانی نرسد و حقیقت آن در‏‎ ‎‏باطن قلب محقّق نشود و صورت کمالیّۀ قلب نگردد که ممکن الزّوال نباشد .‏‎ ‎‏پس، اگر اهوال و شدائدی دست دهد، خصوصاً مثل اهوال و سکرات موت و‏‎ ‎‏شدائد نزع روح انسانی، بکلّی آن ذکر را فراموش کند و از صفحۀ دلْ آن ذکر‏‎ ‎‏شریف محو شود، بلکه اسم حق تعالی و رسول ختمی (ص) و دین شریف‏‎ ‎‏اسلام و کتاب مقدّس الهی و ائمّۀ هدی (ع) و سایر معارف را که به قلب‏‎ ‎‏نرسانده فراموش کند و در وقت سؤال قبر جوابی نتواند دهد؛ تلقین را نیز به‏‎ ‎‏حال او فایده ای نباشد، زیرا که در خود از حقیقت ربوبیّت و رسالت و دیگر‏‎ ‎‏معارف اثری نمی بیند؛ و آنچه به لقلقۀ لسان گفته بود و در قلب صورت نگرفته‏‎ ‎‏بود از خاطرش محو شود و او را نصیبی از شهادت به ربوبیّت و رسالت و دیگر‏‎ ‎‏معارف نخواهد بود.‏ 📚آداب نماز @fater290
📚 قوت القلوب فی معامله المحبوب 🔰ابوطالب مکی دانلود کنید👇👇👇👇 http://www.ostadfarhani.ir/morsalat/lib/ghootolgholoob/ @fater290
المرسلات
#معرفی_کتاب 📚 قوت القلوب فی معامله المحبوب 🔰ابوطالب مکی دانلود کنید👇👇👇👇 http://www.ostadfarhani.i
🔴معرفی برخی کتب پیرامون ادعیه و اخلاقی، در دیدگاه علامه حسن زاده 🔅در مكانت و منزلت و مقامات آن آيات قرآنى را لسان مبين است، و رواياتى در اسرار و آداب دعا از پيشوايان دين است كه مشايخ علم را برانگيختند و بر آن داشته اند تا در دعا كتابها نوشته اند، و صحيفه ها گرد آورده اند، و در پيرامون آن با تنويع موضوعات عديده بحثها پيش كشيده اند، و درهايى از رحمت به سوى نفوس مستعدّه گشوده اند، و به نامهاى دلنشين و طرب انگيز و جان فزا از قبيل «مفتاح الفلاح» و «عدّة الداعى» و «فلاح السّائل» و « » و «مصباح المتهجّد» و «روضة الأذكار» و «البلد الأمين» و «منهاج العارفين» و «منهاج النّجاح» و نظائر آنها ناميده اند، تا از اين اسامى عطرآگين نيز مشام ارواح را معطّر سازند، و قلوب را به رياض قدس سوق دهند، و نفوس را به مجالس انس كشانند. 🔅اميد آنكه در صحف ادعيه و اذكار كه از ائمّه اطهار ما صادر شده اند، و بيانگر مقامات و مدارج و معارج انسانند از متون كتب درسى قرار گيرند، و در محضر كسانى كه زبان فهم و اهل دعا و سير و سلوكند و راه رفته و راه نمايند درس خوانده شوند. 🔅در نظر اين كمترين اول «مفتاح الفلاح» شيخ بهائى، و پس از آن «عدّة الداعى» ابن فهد حلّى، و بعد از آن «قوت القلوب» ابو طالب مكّى و سپس «اقبال» سيّد بن طاوس، و در آخر انجيل اهل بيت و زبور آل محمّد «صحيفه كامله سجّاديّه» در عداد كتب درسى در آيند كه نقش خوبى در احياى معارف اصيل اسلامى است. 🔅البتّه فهم و تعليم و تعلّم آنها بدون معرفت به علوم ادبى و معارف نقلى و عقلى و عرفانى صورت پذير نيست، از تو حركت و از خدا بركت لَيْسَ لِلإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعى. 🔅و شك نيست كه نيل بدين معارف نورى الهى از بسيار مباحث رائج و دارج، به مراتب مفيدتر است بلكه به نسبت و قياس در نمى آيد، آن كجا و اين كجا. 🔅معلّم بزرگ آية اللّه مرحوم آخوند ملا حسين قلى همدانى كه به فرموده بعضى از مشايخ ما سيصد تن از اولياء اللّه در محضر انور او تربيت شده اند، مى فرمود: كتاب «مفتاح الفلاح» شيخ بهائى براى عمل كردن خوب است. 📚رساله نور على نور در ذكر و ذاكر و مذكور، ص:۱۱ @fater290
📜 محتوای کانال آموزش فقه 💠 شرح مکاسب استاد علی فرحانی 📌📌📌📌📌📌 🔸 : معنای عرفی و لغوی بیع 🆔 eitaa.com/amoozesh_figh/448 🔸 : ادله صحت معاطات 🆔 eitaa.com/amoozesh_figh/449 🔸 : اصالت اللزوم فی الملک 🆔 eitaa.com/amoozesh_figh/450 🔸 : تنبیهات معاطات 🆔 eitaa.com/amoozesh_figh/459 ♨️با کانال همراه شوید 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/1156972562C995b2572a2
🌐أ فی الله شک فاطر السموات و الارض @fater290 👇👇👇
1_27262397.mp3
2.32M
🔊🔊 ♨️اولین عالم اسلامی که خدای قرآن را اثبات کرد، فیلسوفی به نام «علامه طباطبایی» بود / أ فی الله شک فاطر السموات و الارض 🔰استاد علی فرحانی @fater290 📌برهان علامه را در ادامه 👇👇👇
المرسلات
🔊🔊 #بشنوید ♨️اولین عالم اسلامی که خدای قرآن را اثبات کرد، فیلسوفی به نام «علامه طباطبایی» بود / أ ف
💢برهان صدیقین علامه طباطبایی 📌علامه طباطبایی این برهان را در حاشیه اسفار و مقاله 14 اصول فلسفه، تقریر کرده اند. در شرح و توضیح این برهان و بررسی مزایای آن می توانید به کتاب «تبیین براهین اثبات خدا» و خاتمه کتاب «عین نضاخ» از آیت الله جوادی آملی مراجعه کنید. 🔰🔰🔰🔰🔰 ✅تقریر برهان از حاشیه اسفار 🔸و هذه هي الواقعية التي ندفع بها السفسطة و نجد كل ذي شعور مضطرا إلى إثباتها و هي لا تقبل البطلان و الرفع لذاتها حتى أن فرض بطلانها و رفعها مستلزم لثبوتها و وضعها فلو فرضنا بطلان كل واقعية في وقت أو مطلقا كانت حينئذ كل واقعية باطلة واقعا أي الواقعية ثابتة و كذا السوفسطي لو رأى الأشياء موهومة أو شك في واقعيتها فعنده الأشياء موهومة واقعا و الواقعية مشكوكة واقعا أي هي ثابتة من حيث هي مرفوعة و إذ كانت أصل الواقعية لا تقبل العدم و البطلان لذاتها فهي واجبة بالذات فهناك واقعية واجبة بالذات و الأشياء التي لها واقعية مفتقرة إليها في واقعيتها قائمة الوجود بها. 🔸و من هنا يظهر للمتأمل أن أصل وجود الواجب بالذات ضروري عند الإنسان و البراهين المثبتة له تنبيهات بالحقيقة. 📚اسفار، ج۶ 🌐🌐🌐🌐🌐 ✅تقریر برهان از اصول فلسفه 🔸واقعيت هستى كه در ثبوت آن هيچ شك نداريم هرگز نفى نمى‏پذيرد و نابودى برنمى‏ دارد. 🔸به عبارت ديگر: واقعيت هستى بى‏ هيچ قيد و شرط واقعيت هستى است و با هيچ قيد و شرطى لا واقعيت نمى‏شود، و چون جهان‏گذاران و هر جزء از اجزاى جهان نفى را مى‏پذيرد، پس عين همان واقعيت نفى‏ ناپذير نيست. بلكه با آن واقعيت واقعيت دارد بى‏ آن، از هستى بهره‏اى نداشته و منفى است. البته نه به اين معنا كه واقعيت با اشياء يكى شود و يا در آنها نفوذ يا حلول كند و يا پاره‏هايى از واقعيت جدا شده و به اشياء بپيوندد، بلكه مانند نور كه اجسام تاريك با آن روشن و بى ‏آن تاريك مى‏ باشند. و در عين حال همين مثال نور در بيان مقصود خالى از قصور نيست. 🔸و به عبارت ديگر: او خودش عين واقعيت است و جهان و اجزاى جهان با او واقعيت‏دار و بى او، هيچ و پوچ مى‏ باشد. 🔸نتيجه: جهان و اجزاى جهان در استقلال وجودى خود و واقعيت‏دار بودن خود تكيه به يك واقعيتى دارند كه عين واقعيت و به خودى خود واقعيت است. 📚اصول فلسفه، مقاله ۱۴ @fater290
| درس خارج اصول/ 👈جلسه هشتم: ۹۵/۸/۱۱ 🔰استاد آیت الله فرحانی ✍️ مقرر: محسن ابراهیمی ⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️ ✅قابلیت مفهوم سازی ذهن در جزءالعله بودن عدم المانع 🔹در جلسه قبل دیدگاه محقق اصفهانی در مورد جزءالعله بودن عدم المانع، بیان و نقد شد. محق اصفهای قائل بودند که که عدم المانع، متمم قابلیت قابل است. امام (ره) معتقدند که قابلیت یک امر وجودی است و نباید آن را در ردیف عدم ملکه قرار داد و وقتی که قابلیت یک امر وجودی باشد، عدم المانع که امری عدمی است، نمی تواند با آن نسبتی برقرار کند و متمم آن باشد. پس کلام محقق اصفهانی از نظر فلسفی قابل دفاع نیست. 🔹اما توجیه صحیح اینکه مشهور است که عدم المانع یکی از اجزاء علت تامه است و مقدمه تحقق شئ می باشد، این است که این مطلب به خاصیت مفهوم سازی ذهن برمی گردد. همینطور که در جلسه قبل هم بیان شد، ذهن می تواند برای عدم مفهوم سازی کند. 🔹به عنوان مثال، دیوار قبل از اینکه سیاه یا سفید بشود، قابلیت سیاه و سفید شدن را دارد. این قابیلت یک امر وجودی است و هیچ گونه امر عدمی در تحقق آن دخالت ندارد. وقتی که دیوار سفید بشود، ذهن از وجود سفیدی روی دیوار عدم سیاهی را انتزاع می کند و آنگاه میگوید که سفیدی با عدم سیاهی، ملائمت دارد. در حالی که از نظر صحیح فلسفی، عدم با هیچ امر وجودی، ملائمت و یا منافرت و یا هیچ گونه نسبت دیگری ندارد. پس ذهن است که به دلیل معاندت وجودی بین سیاه و سفید (که ضد یکدیگر هستند)، از وجود سفیدی، عدم سیاهی را انتزاع می کند. 📌نکته: تضاد منطقی بین دو عرض و تضاد فلسفی بین دو فعلیت محقق می شود. ✅بررسی عبارات اصولیین در مسلک مقدمیت 🔺بیان و بررسی دیدگاه مرحوم مظفر (ره) 🔹مرحوم مظفر(ره) در کتاب اصول فقه در بررسی مسلک مقدمیت بیان می دارند که استدلال مسلک مقدمیت، بر اساس واجب بودن مقدمه واجب است. و چون ما مقدمه واجب را واجب نمی دانیم، پس این استدلال ناتمام است. اما اگر از این حرف تنزل کنیم و به طور سلمنایی، مقدمه واجب را واجب بدانیم، باز هم این استدلال باطل است. چون که در این استدلال یک قیاس به این شک وجود دارد: صغری: ترک ضد از باب عدم المانع است. کبری: عدم المانع از مقدمات است. نتیجه: ترک ضد از مقدمات است. و با واجب بودن مقدمه واجب، ترک ضد واجب می شود. 🔹اشکالی که مرحوم مظفر به این قیاس وارد می کند، عدم تکرر حد وسط است. می فرمایند که «عدم المانع» در این قیاس به صورت مشترک لفظی به کار رفته است. عدم المانع در صغری به معنای عدم المانع در وجود است. چون مثلا اکل و صلات در وجود با هم جمع نمی شوند و تمانع وجودی دارند، آنگاه ترک اکل از باب عدم المانع برای صلات است. اما عدم المانع در کبری که میگوییم از مقدمات، عدم المانع در تاثیر است. چون مثلا میگوییم برای اثر کردن آتش در چوب باید، خیس نباشد تا آب مانع از تاثیر آتش نشود. لذا نبودن آب، از باب عدم المانع برای تاثیر مقتضی است. 🔹انشالله در بررسی کلام آخوند و محقق نائینی، کلام مرحوم مظفر در فرق بین عدم المانع در وجود و عدم المانع در تاثیر را بررسی خواهیم کرد. 🔹اما نکته ای که در اینجا لازم است بیان شود، تحلیل صحیح مقدمه بودن عدم المانع است. مرحوم مظفر این مطلب را به خوبی تبیین نکرده اند. 🔹از نظر صحیح فلسفی، باید چنین گفت که وقتی شیئی یک قابلیت (که امری وجودی است) دارد، برای به فعلیت رسیدن آن قابلیت، فقط یک امر وجودی میتواند، دخالت کند و آن امر وجودی، همان مقتضی است و آن چیزی که میتواند مانع بشود هم یک مقتضی دیگر است. برای اینکه مقتضی اول بتواند اثر کند و آن قابلیت (مثلا سوختن چوب) به فعلیت برسد، یا باید مقتضی دوم (آب) وجود نداشته باشد و یا اینکه مقتضی اول (آتش) بتواند بر آن غلبه کند. اما اگر آب وجود داشته باشد و بر آتش غلبه کند، آنگاه قابلیت سوختن به فعلیت نمی رسد. و به تعبیر فلسفی در اینجا تضاد بین دو فعلیت وجودی (آب و آتش) وجود دارد و ذهن است که از این مفاهیم وجودی، مفاهیم عدمی انتزاع می کند و میگوید که عدم آب، مقدمه سوختن است. 🔹اگر مرحوم مظفر این مقدمه را در تحلیل خود اضافه نکند، و فقط به حیث عدم نگاه کند، تلاش ایشان ابتر است و تحلیلشان در فرق بین عدم المانع در وجود و عدم المانع در تاثیر، ناتمام خواهد بود. و قابل توجه است که در این تحلیل هم، همان نگاه حضرت امام که عدم نمیتواند تاثیرگذار باشد، مفروض است. @fater290
: عمق متون دینی 💢فَرُبَّ حامِلِ فِقْهٍ غَيرِ فَقيهٍ وَ رُبَّ حامِلِ فِقْهٍ الي‌ مَنْ هُوَ افْقَهُ مِنْهُ 🔰 شهید آیت الله مطهری (ره) 🔰🔰🔰🔰🔰 🔺اين جمله خيلي نکته در آن هست، يعني اشاره‌اي است به آينده. «فقه» يعني فهم عميق، ولي در اينجا مقصود جمله‌اي است که عمق داشته باشد. «فقه» با «فهم» فرقش اين است که «فهم» مطلق فهميدن است و «فقه» فهم عميق را مي‌گويند. 🔺وقتي که «فقه» به کلام اطلاق بشود يعني سخني که عمق زياد دارد. فرمود: بسا مردمي که حامل يک سخن عميقند ولي خودشان عميق نيستند. جمله را هميشه نقل مي‌کند ولي خودش نمي‌تواند به عمق آن پي ببرد. باز فرمود: بسا مردمي که جمله‌اي را، فقهي را حمل مي‌کنند يعني جمله‌اي را که از من شنيده‌اند حفظ دارند، فقيه هم هستند، ولي نقل مي‌کند براي کسي که از خود او فقيه‌تر است، يعني نقل مي‌کند براي کسي که از او عميقتر است و عمق فکرش بيشتر است، او که وقتي برايش نقل مي‌کند چيزهايي مي‌فهمد که خود اين که براي او نقل کرده نمي‌فهمد. 🔺اين است که ما مي‌بينيم سخنان پيغمبر، در هر رشته‌اي، دقيقاً قرن به قرن عمق بيشتري (نمي‌گويم پيدا کرده) براي آن کشف شده است. (البته مي‌دانيد حساب اوصياي پيغمبر، ائمه اطهار جداست. کلمات آنها مثل کلمات پيغمبر است. راجع به افراد عادي دارم صحبت مي‌کنم.) در قرن اول و دوم هرگز به اندازه قرن سوم نمي‌توانستند به عمق مطالب پيغمبر برسند، و در قرن سوم به اندازه قرن چهارم، و در قرن چهارم به اندازه قرن پنجم. تاريخ علوم اسلامي اين امر را نشان مي‌دهد. اگر شما اخلاق را مطالعه کنيد، فقه را مطالعه کنيد، معارف و فلسفه را مطالعه کنيد، عرفان را ملاحظه کنيد، مي‌بينيد در هر قسمت که پيغمبر سخن گفته است، مفسريني که در دوره‌هاي بعد آمده‌اند واقعاً بهتر توانسته‌اند به عمق کلام پيغمبر برسند. اعجاز پيغمبر در همين است. 🔺ما تنها اگر فقه خودمان را در نظر بگيريم، چنانچه يک نابغه هزار سال پيش را مثلًا در نظر بگيريم، شيخ صدوق و شيخ مفيد و حتي شيخ طوسي را در فهم معاني [کلمات‌] پيغمبر در مسائل فقهي در نظر بگيريم، و بعد بياييم نهصد سال بعدش شيخ مرتضي انصاري را در نظر بگيريم، مي‌بينيم شيخ مرتضي انصاري در نهصد سال بعد از شيخ طوسي و شيخ مفيد و شيخ صدوق بهتر مي‌تواند سخن پيغمبر را تحليل کند. 🔺آيا از اين جهت است که شيخ مرتضي نبوغ بيشتري از شيخ طوسي داشته است؟ نه، علم زمان او وسعت بيشتري از علم زمان شيخ طوسي دارد؛ علم جلوتر رفته است و در نتيجه اين بهتر مي‌تواند به عمق سخن پيغمبر برسد تا او که در هزار سال قبل بوده است. آينده هم همين‌طور است. صد سال ديگر، دويست سال ديگر افرادي پيدا خواهند شد که خيلي عميقتر از شيخ انصاري سخنان پيغمبر را درک کنند. 📚سیری در سیره نبوی، ص۴۲ @fater290
♨️يعيش الإنسان بحسب الظاهر بالنظام الاعتباري، و بحسب الباطن و الحقيقة بالنظام الطبيعي 🔰علامه طباطبایی 💠💠💠💠💠💠 🔺إنّا إذا تتبّعنا و تأمّلنا وجدنا جميع المعاني المربوطة بالإنسان، و الارتباطات التي بين أنفس هذه المعاني، كالملك و سائر الاختصاصات و الرئاسة و المعاشرات و متعلّقاتها و غير ذلك، أمورا اعتباريّة، و معاني و هميّة، ألزم الإنسان باعتبارها احتياجه الأوّلي إلى الاجتماع و التمدّن لجلب الخير و المنافع، و دفع الشرّ و المضارّ. 🔺فكما أنّ للنبات نظاما طبيعيّا في دائرة وجوده من سلسلة عوارض منظّمة طبيعيّة طارئة عليه، يستحفظ بها جوهره بالتغذّي و النموّ و توليد المثل؛ فكذلك الإنسان- مثلا- له نظام طبيعي من عوارض يستحفظ بها جوهره في أركانه، إلّا أنّ هذا النظام محفوظ بمعاني وهميّة، و أمور اعتباريّة، بينها نظام اعتباري، و تحتها النظام الطبيعي. يعيش الإنسان بحسب الظاهر بالنظام الاعتباري، و بحسب الباطن و الحقيقة بالنظام الطبيعي، فافهم ذلك! 📚رساله الولایه @fater290
⁉️آیا روشنفکری دینی داریم؟ 🔰رهبر معظم انقلاب ۸۶/۷/۹ 💢من از اینکه گفته شود روشنفکری دینی آیا داریم، نداریم؛ از این بحثها بنده بیگانه و بیزارم. نگاه نو، نگاه مبتکرانه به مسائل دینی و مسائل فکری اسلامی، همان نگاه روشنفکری است و معنایش بدعت‌گذاری نیست. همان مبانی را با ابعاد جدیدی که انسان به برکت گذشت زمان آن ابعاد را میشناسد، فهمیدن و بیان کردن. از این نبایستی ما غفلت کنیم. @fater290
♨️روایتی از فعالیتهای مرحوم آیت‌الله کریمی در دفتر رهبرانقلاب؛ 🔰گفتاری از حجت‌الاسلام احمد مروی، مسئول سابق ارتباطات حوزوی دفتر رهبرانقلاب 🔸شاگرد خاص درس فقه امام خمینی در نجف 🔸خدمت مخلصانه به ولی‌فقیه باوجود مقام بالای فقهی و اجتهاد 🔸قبول مسئولیت استفتائات دفتر رهبرانقلاب و شرکت در جلسات فقهی ایشان 🔸رهبرانقلاب همیشه قدردان مرحوم آیت‌الله سیدجعفر کریمی بودند 🔸نقش مهم در معرفی مرجعیت حضرت آیت‌الله خامنه‌ای 🔸ماجرای اصرار به رهبرانقلاب برای چاپ رساله عملیه 📌مطالعه کامل متن 👇👇👇 farsi.khamenei.ir/others-dialog?id=45276 @fater290
💢خاک عارف خیز همدان 🔰رهبر معظم انقلاب ۹۸/۷/۸ 🌐همدان یک خاک عارف‌خیز دارد، از [قبیل] مرحوم آخوند ملّاحسینقلی همدانی و شاگردهای ایشان و مرحوم آشیخ محمّد بهاری؛ که خود این مرحوم آقا آسیّد علی عرب، شاگرد مرحوم بهاری و جزو شاگردان مرحوم آخوند ملّاحسینقلی همدانی است. 🌐البتّه آقای تألّهی درک نکردند اینها را؛ یعنی مرحوم آقای آشیخ محمّد بهاری با اینکه از نجف آمده همدان و در همدان از دنیا رفته و مقبره‌ی ایشان الان در بهار است، امّا در عین حال -ولادت آقای تألّهی در دهه‌ی دوّم قرن چهاردهم است، یعنی ۱۳۱۷ یا ۱۳۱۸ [قمری] باید باشد- ایشان درک نکرده مرحوم آقای بهاری را؛ امّا آن حرکت را، آن سلسله را ایشان درک کرده. یعنی در واقع مرحوم آقای تألّهی بقیّةالسّلف این سلسله‌ی عرفای بزرگ همدانی است. 🌐و من تعجّب میکنم وقتی میبینم همان روحیه در جوانهای همدانی [هست]. خب شرح حال این شهید عزیزمان -شهید چیت‌سازیان- را که انسان نگاه میکند، همان رشحه‌ی عرفانی را آنجا هم انسان ملاحظه میکند، مشاهده میکند؛ یعنی واقعاً این‌ جوری است؛ یک حرکتی در عالَمِ معنا کأنّه به وجود می‌آید که دل پیر و جوان را میلرزاند و به خودش متوجّه میکند؛ مثل یک عمود نوری -که از آسمان تا زمین ادامه دارد و همین ‌طور هر کسی به قدر صلاحیّتِ خودش، به قدر قابلیّتِ خودش از آن بهره‌مند میشود- یک چنین چیزی را انسان مشاهده میکند. @fater290
💠علم حسی و مطابقت با واقع 👇👇👇👇
1_38020957.mp3
2.34M
🔉🔉 🔹معرفت شناسی مقدم بر فلسفه نیست 🔹علم حسی بدیهی است و فلسفه با علم حسی شروع می شود 🔰استاد علی فرحانی 📌 توضیحات تفصیلی این بحث را در ۱۸ جلسه از لینک زیر کنید و 👇👇👇👇 eitaa.com/p_fater/1350 @fater290
المرسلات
🔉🔉 #بشنوید 🔹معرفت شناسی مقدم بر فلسفه نیست 🔹علم حسی بدیهی است و فلسفه با علم حسی شروع می شود 🔰است
💢التفات به خارج، دلیل مطابقت 🔰شهید مطهری 🔸به عقيده حکماي اسلامي حقيقت علم و آگاهي (نسبت به اشياء خارج) حصول ماهيت شي‌‌‌‌‌ء خارجي در ذهن است؛ يعني آنگاه که به چيزي علم پيدا مي‌‌‌‌‌کنيم ذات و ماهيت آن شي‌‌‌‌‌ء در ذهن ما وجودي ديگر پيدا مي‌‌‌‌‌کند. علت اينکه پس از پيدايش صورت يک شي‌‌‌‌‌ء معين در ذهن، ما التفات به خارج پيدا مي‌‌‌‌‌کنيم و اين صورت مانند آيينه‌‌‌‌‌اي است که خارج را ارائه مي‌‌‌‌‌دهد و خارج را بر ما منکشف مي‌‌‌‌‌کند، اين است که صورت ذهني ما ظهور ماهيت و ذات شي‌‌‌‌‌ء خارجي است. علت اينکه اين صورت، ظهور ماهيت خارجي است اين است که واقعاً همان ماهيت در مرحله ذهن وجود ديگري پيدا کرده است؛ يعني آنگاه که مثلًا انسان يا سنگ يا عدد يا خط و ... را تصور مي‌‌‌‌‌کنيم واقعاً در ذهن ما انسان، سنگ، عدد، خط و ... وجود پيدا مي‌‌‌‌‌کند ولي نحوه وجود انسان ذهني يا سنگ ذهني با نحوه وجود انسان و سنگ خارجي دوتاست. 🔸در اينکه وجود ذهني وجود عليحده و جداگانه‌‌‌‌‌اي است غير از وجود خارجي، شکي نيست، زيرا قطعاً و مسلماً وجود خارجي به ذهن ما منتقل نمي‌‌‌‌‌شود، و اگر همچنانکه وجود خارجي مغاير وجود ذهني است ذات و ماهيت شي‌‌‌‌‌ء خارجي نيز مغاير ذات و ماهيت شي‌‌‌‌‌ء ذهني باشد و ذهن با خارج نه از لحاظ وجود تطابق داشته باشد و نه از لحاظ ذات و ماهيت، پس فرقي ميان علم و جهل مرکب نخواهد بود، همه علمها جهل مرکب خواهد بود و کوچک‌‌‌‌‌ترين ارزشي براي ادراکات نخواهد بود و به عبارت ديگر به هيچ وجه علوم و ادراکات بشري کشف واقعيات نخواهد بود، بلکه هرگز بشر توجه و التفات به خارج پيدا نمي‌‌‌‌‌کرد و صور علمي و ادراکي مانند ساير حالات نفساني بود از قبيل لذّت و درد و غيره. 🔸مثلًا ما در ذهن خود صورتهايي داريم از فضا، مادّه، انرژي، حرکت، تکامل، زمان، مکان، روح، جسم، انسان، حيوان و ... و همين صورتهاست که واقعيت فضا، مادّه، انرژي، حرکت و ... را به ما مي‌‌‌‌‌نماياند و ارائه مي‌‌‌‌‌دهد. اکنون مي‌‌‌‌‌گوييم اگر آنچه ما آن را فضا يا مادّه و يا ... تصور مي‌‌‌‌‌کنيم، به عبارت ديگر اگر آنچه به نام فضا و مادّه و ... در ذهن ما وجود دارد، در خارج وجود نداشته باشد بلکه آنچه در خارج وجود دارد ذات ديگر باشد، پس هيچ نوع انطباقي ميان علم و معلوم نيست و آنچه در خارج است ممکن است چيزي باشد که هرگز به تصور ما نيامده و نخواهد آمد؛ بلکه اگر هيچ نوع انطباقي ميان علم و معلوم نباشد هيچ دليلي در کار نيست که اساساً چيزي در خارج وجود دارد. اگر واقع نمايي را از علم بگيريم تمام انديشه‌‌‌‌‌هاي ما جهل اندر جهل و «ظُلُماتٌ بَعضُها فَوق بَعضٍ» خواهد بود. 🔸پس انکار تطابق ماهوي ميان علم و معلوم، انکار واقع نمايي علم و ادراک است، و انکار واقع نمايي علم و ادراک به معني مساوي بودن علم با جهل مرکب است، و مساوي بودن علم با جهل مرکب مساوي است با نفي و انکار و لااقل ترديد در جهان خارج از ذهن. پس انکار وجود ذهني مساوي است با سوفسطائي‌‌‌‌‌گري و سقوط در درّه ايدئاليسم. 📚شرح منظومه ص۴۹ @fater290
♨️سعی کن اگر اهلش نیستی و نشدی، انکار مقامات عارفین و صالحین را نکنی/ اول قدم، بیرون آمدن از حجاب ضخیم انکار است. 🔰امام خمینی (ره) @fater290 👇👇👇
المرسلات
♨️سعی کن اگر اهلش نیستی و نشدی، انکار مقامات عارفین و صالحین را نکنی/ اول قدم، بیرون آمدن از حجاب ضخ
♨️سعی کن اگر اهلش نیستی و نشدی، انکار مقامات عارفین و صالحین را نکنی/ اول قدم، بیرون آمدن از حجاب ضخیم انکار است. 🔰امام خمینی (ره) 💢💢💢💢💢💢 🔹سعی کن اگر اهلش نیستی و نشدی، انکار مقامات عارفین و صالحین را نکنی و معاندت با آنان را از وظایف دینی نشمری، بسیاری از آنچه آنان گفته‌اند در قرآن کریم به طور رمز و سربسته، و در ادعیه و مناجاتِ اهل عصمت بازتر، آمده است و چون ما جاهلان از آنها محرومیم با آن به معارضه برخاستیم. 🔹گویند صدر المتالّهین دید در جوار حضرت معصومه- سلام الله علیها- شخصی او را لعن می‌کند، پرسید: چرا صدر را لعن می‌کنی؟ جواب داد: او قائل به وحدت واجب الوجود است، گفت: پس او را لعن کن! این امر اگر قصه هم باشد حکایت از یک واقعیت دارد. واقعیت دردناکی که من خود قصه‌هایی را دیده یا شنیده‌ام که در زمان ما بوده است. 🔹من نمی‌خواهم تطهیر مدعیان را بکنم که: «ای بسا خرقه که مستوجب آتش باشد» . می‌خواهم اصل معنی و معنویت را انکار نکنی، همان معنویتی که کتاب و سنّت نیز از آن یاد کرده‌اند و مخالفان آن یا آنها را نادیده گرفته و یا به توجیه عامیانه پرداخته‌اند. 🔹و من به تو توصیه می‌کنم که اول قدم، بیرون آمدن از حجاب ضخیم انکار است که مانع هر رشد و هر قدم مثبت است. این قدمْ کمال نیست، لکن راهگشای به سوی کمال است چنانچه «یقظه» را که در منازل سالکان اول منزل محسوب شده است از منازل نتوان شمرد، بلکه مقدمه و راهگشای منازل سالکین است. در هر صورت با روح انکار نتوان راهی به سوی معرفت یافت. 📚صحیفه ج۱۸ ص۴۴۲ @fater290
: انسان شناسی قرآنی 🔰استاد علی فرحانی 👈 ارائه شده برای اساتید دانشگاه قم 🔹سال 94-95 🔸تعداد: 8 جلسه ✅ استاد در این جلسات بر اساس آیات قرآن پس از تبیین هرم هستی، به جایگاه انسان در هستی می پردازند و انسان شناسی قرآنی را تبیین می نمایند. 📌 لینک دانلود از کانال 👇👇👇 eitaa.com/p_fater/563 @fater290