eitaa logo
الوارثین(تخریب لشگر۱۰)
1.1هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
975 ویدیو
74 فایل
❤رزمندگان تخریب لشگر ۱۰ سید الشهداء (ع)❤ منتظر نظرات شما هستیم👈👈 @Alvaresin1394
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 شهادت 23 اردیبهشت سال 65 : رزمنده گردان علی اکبر(ع) لشگر10 @alvaresinchannel
به بهانه روز تجلیل از همسران صبور شهدا بخوانید این حکایت را👇🏿👇🏿 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 شهادت 23 اردیبهشت سال 65 🔴 شهید ناصر احمد پور در سال 1337 بدنیا اومد سال 1357 در 20 سالگی ازدواج کرد و دینش کامل شد اولین فرزندش سال 59 به دنیا اومد او جوان فعال و انقلابی دو آتیشه بود جبهه و پشت جبهه برایش فرق نداشت یعنی اینکه رزمنده هر دو جبهه بود در سال های دفاع مقدس در عملیات های متعددی شرکت کرده و بارها مجروح شده بود سال 1360 خدا به آقا ناصر دوتا پسر داد که دو قلو بودند اسم یکی رو گذاشت غلامرضا و یکی دیگر رو هم بهرام. و اردیبهشت ماه سال 64 هم خدا آقا کریم را که الان به حجه الاسلام شیخ کریم احمد پور معروف است به او عطا کرد. و در نهایت رزمنده گردان در 23 اردیبهشت ماه سال 1365 برای مقابله با پاتک دشمن در به بقیه بچه های گردان به مصاف دشمن رفت و بر اثر اصابت گلوله به سر و پهلو مظلومانه به شهادت رسید و پیکرش در قطعه 53 گلزار بهشت زهرا(س) به خاک سپرده شد. 7 ماه بعد از شهادت آقا ناصر فرزند پنجم هم با به جهان هستی گذاشت که نان پدرش ناصر را بر او گذاشتند و بدینسان ناصر احمد پور وقت شهادت 4 پسر در این دنیا و یک فرزند در راه داشت. شهید ناصر احمد پور در 28 سالکی به شهادت رسید در حالیکه 5 فرزند خردسال داشت . یک فرزند 6 ساله. یه دوقلوی 5 ساله، آقا کریم یکساله و ناصر که 7 ماه بعد از شهادت به دنیا آمد. همسر قهرمان این شهید کمر همت را محکم کرد برای به ثمر نشاندن فرزندان خردسال شهید ناصر احمد پور. به حمدالله 5 پسر "شهید ناصر احمدپور" امروز پای در جای پای پدر گذاشتند و به خدمت گذاری به مردم در کمال تواضع مشغولند. زندگی این شهید میتواند الهام بخش پسران و دختران این مرز و بوم باشد. لاکن با ابراز تاسف کسی سراغ جمع آوری ،تدوین و انتشار سرگذشت زندگی عاشقانه این سالک الی الله نرفته و دست ما کوتاه و خرما بر نخیل. (جعفر طهماسبی) @Alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 (رزمندگان تخریب لشگر10) 🔸 زمان : جمعه10 بهمن ماه 99 با نماز مغرب و عشاء 🔸 مکان : بلوارابوذربین پل 5و6خیابان وحدت بوستان ۱۲(شهید تابش) با رعایت کامل دستور العمل های بهداشتی 🌟🌷 @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 🟢 جمعه شب 10 بهمن ماه 1399 عکس یادگاری بعد از هیات ✅ شب های شنبه صاحب قلبی حزینیم مهمان سر خوان امیرالمومنینیم هر چند جاماندیم از پرچم به دوش @alvaresinchannel
کنار سردارشهید فرمانده آموزش های عملیاتی استفاده از مواد منفجره بهمن ماه 1364 @alvaresinchannel
🍃🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🍃🌹 این روزهای بچه های در 35سال پیش 🍃🌷 🍃🌷 ✍🏿✍🏿✍🏿✍🏿 زمستان بود و تقریبا اکثر روزها بارونی بود شبها هوا خیلی سرد میشد روی چادر ها رو با پلاستیک پوشونده بودیم وبعضی بچه هاهم خارو خاشاک بیابون رو برای استتار روی چادر ها ریخته بودند تقریبا همه با چکمه توی مقر راه میرفتند. یه حموم صحرایی توی داشتیم که پنج تا دونه دوش داشت و مسوولش بود. فرمانده ما شهید اصرار داشت که حتما قبل از نماز صبح حموم گرم باشه برای اونهایی که نیاز به آب پیدا میکنند. چون شهید حاج عبدالله همزمان مسولیت و رو با هم داشت بچه های مهندسی هم در کنار مقر تخریب چادرها شون رو علم کرده بودند و روزهای خوبی با این عزیزان داشتیم. مسوولیت آموزش و تمرینات بچه ها در آب با که معاون گردان ما بود وشهید اربابیان بود. تقریبا اکثر شب ها رزم شبانه داشتیم . اون هم رزم های شبانه بچه های تخریب. آموزش های محتلفی بچه ها داشتند. جمع صد و چند نفری گردان ما همه مشغول بودند. مقر ما در کنار کارون برای خودش اسکله داشت. با نصب یه پل خیبری کنار کارون فضایی مهیا شده بود که بچه های تخریب کار غواصی در آب رو به سهولت بیشتری انجام دهند. چندین تیم از بچه های تخریب برداشت موانع در آب رو تمرین میکردند.با راهنمایی شهید سید اسماعیل موسوی و کمک بچه های مهندسی هشت پرهایی(خورشیدی) درست کرده بودند و با مواد منفجره اونها رو منهدم میکردند . بچه های تخریب برای منهدم کردن هشت پرها در حداقل زمان نوارهایی انفجاری ابتکاری درست کرده بودند. داخل این نوارها خرج انفجاری C4)) سی4 بود که دورنقطه اتصال جوش ها محکم میکردند و با چاشنی انفجاری وفتیله باروتی و آتش زنه(دستگاهی برای روشن کردن فتیله باروتی در آب) اون رو منفجر میکردند. با نظر بچه هایی که موانع دشمن رو در آنسوی اروند شناسایی کرده بودند میدان موانعی شبیه آنچه در شناسایی ها دیده بودند در ساحل کارون احداث شده بود و #عملیات و تخریب و سایر غواصان لشگر10سیدالشهداء(ع) در اون موانع تمیرین عبور از موانع رو انجام میدادند و تقزیبا هرشب این مانور انجام میشد. 🍃🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 🌺 @alvaresinchannel
✅رهبر معظم انقلاب: 💫در دهه فجر بر سر در هر خانه‌ای پرچم🇮🇷 جمهوری اسلامی بزنید @alvaresinchannel
🍃🍂🌹🍃🍂🌹🍃🍂🌹🍃🍂🌹 🌹🍃 ✍️✍️✍️ راوی : مشغول تمرینات در رودخانه کارون بودند و تقریبا روزی 15 ساعت در آب سرد غواصی میکردند . شبها اکثرا بیدار بودند و یکی دو ساعت به اذان صبح از آب بیرون میومدند و بعضی ها از شدت سرما و خستگی خوابشون میبرد. توی این شرایط حاجی قبل از اذان صبح وارد (کنار رود کارون ) شد و برای خوندن نماز شب رفت داخل حسینیه. دیدند مثل همه سحرها حسینیه شلوغ نیست . بعد از نماز با بلند گو اعلام کردند برادرها برای صبحگاه مقابل حسینیه حضور پیدا کنند. همه که جمع شدند .بعد از قرآن و دعای صبحگاهی صحبتهاش رو شروع کرد. چهره گرفته حاجی نشان عدم رضایت توش بود. حاجی شروع کرد از اهمیت نماز گفتن. با حالت التماس میگفت: . ما قرارمون این نبود. و ادامه داد: آنکس که شب را تا به صبح خوابید عمرش گذشت .آنکس که شب را تا به صبح به شب زنده داری گذراند.عمرش گذشت.آنکس که بد بود عمرش گذشت آنکس که خوب بود عمرش گذشت.عمر ما به هرنحوی که گذشت ، گذشت و دیگر برنمیگردد. دیروز گذشت و امروز هم دارد به ما میگوید من آمدم و اگر بروم دیگر برنمیگردم. با این گفته حاجی سرها پایین افتاد و . . هرکس باید جوابگوی اعمالش باشد.برادرها تا اذان صبح خوابیدن برای ما نیست. باید یکساعت قبل از اذان صبح بیدارباشند ومشغول عبادت .منتظرنباشید بلند گو اذان پخش کند و با اذان بلند گو برای نماز مهیا شوید. . بداد خود برسید. اینجا همه بچه ها صدا بگریه بلند کردند. شاید خواننده این سطور بگوید عجب .چه توقعی از یک عده جوون که تا پاسی از شب در آب سرد زمستان رودخانه کارون مشغول بودند دارد. اما اینگونه نبود..حاج عبدالله بر قلب نیروهاش سیطره داشت..او از خستگی و تلاش خبر داشت. اما او یک مربی و مرشد بود.و با بچه هاش پیمان بسته بود که با هم طی طریق کنند و کسی در راه از بقیه جانماند. حاجی وقتی گریه بچه ها رو دید. که: یکی بگوید بیچاره تو برو به داد خودت برس!!!!! من انشاءالله به داد خودم میرسم.شما هم . بچه ها باور کنید که وقت نیست. فرمانده مهندسی رزمی و تخریب لشگر10 سیدالشهداء(ع) در روز 4 اسفند 64 در حال زدن جانپناه برای رزمندگان در شهر فاو به شهادت رسید. 🌹 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 @alvaresinchannel