🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
🌺
#روزی_که_جانشین_لشگر_10_بی_تابی_کرد
✍🏿✍🏿✍🏿✍🏿 به روایت: #سردار_فضلی
#شهید_میررضی_فرمانده عملیات لشگر ده سیدالشهداء(ع) بود و در کنار کانال ماهی به شهادت رسید. در آن زمان بنده و حاج یدالله کلهر در 5 ضلعی شلمچه داخل یک نفربر نشسته بودیم که خبر شهادت میررضی را برای ما آوردند.
شهید کلهر خیلی بیتابی میکرد. اما بیتابی ایشان در سکوت و کمحرفی خلاصه میشد.
اصلاً اشک نمیریخت و خودش را کنترل میکرد. تا اینکه #شهید_میثمی آمد.
شهید میثمی نماینده حضرت امام (ره) در قرارگاه خاتمالانبیاء (ص) بود. این بزرگوار، بنده و شهید کلهر را به اسم کوچک صدا میزد.
وقتی ایشان به ما رسیدند، من از نفربر پیاده شدم و بعد از سلام و احوالپرسی ایشان را به داخل نفربر بردم. حاجیدالله کلهر به احترام شهید میثمی برخاست و شهید میثمی و حاجیدالله با هم روبوسی کردند.
شهید میثمی رو به حاجیدالله کلهر کرد و گفت: چی شده حاج یدالله؟ چرا گرفتهای!؟
حاجیدالله هیچ چیز نگفت و سکوت اختیار کرد. بنده گفتم که حاج یدالله بهخاطر شهادت میررضی ناراحت است.دیدم شهید میثمی دستهایش را روی شانههای شهید کلهر گذاشت و گفت:
چرا ناراحتی؟ آنان فقط مزد خودشان را گرفتند. آنها ثواب کارشان را دریافت کردند. ما باید غبطه بخوریم که چرا جا ماندهایم. فقط همین.
بعد صورتش را نزدیک صورت حاج یدالله کرد و در گوش ایشان چیزی گفت. البته من نفهمیدم که شهید میثمی به شهید کلهر چه گفت. اما یک ضربالمثل معروف است که میگویند: شهیدان، شهیدان را میشناسند. و چون آنها در نوبت شهادت قرار داشتند، بنده نفهمیدم.
از نفس گرم شهید میثمی، حاجیدالله بسیار خوشحال شد و چهرهاش برگشت و یک تبسم کوچک کنار لبش پدیدار شد. #مرحله_سوم_عملیات_کربلای_5 بود و ما ماموریت داشتیم که از#نهر_جاسم به طرف دژی که به #جزیره_صالحیه منتهی میشد عملیات کنیم. دشمن فشار زیادی می آورد و گردانهای ما هم جانانه در خط میجنگیدند. شهید کلهر برای تقویت روحیه بچه ها و هدایت عملیات از ما جدا شد. من خیلی نگران حاج کلهر بودم تا اینکه دو یا سه ساعت بعد تماس گرفتند که حاج یدالله هم به سختی مجروح شده.
حاج یدالله به کما رفت و دیگر برنگشت و او رو به معراج بردند.
🌹
🍃🌺🌷🌺🌷🌺🌷🌺🌷🌺🍃🌺
@alvaresinchannel
🌹☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
🌹☘️
#آخرین_صبحگاه_قبل_از_عملیات
16 دیماه 65
#مصادف_با_روز_ولادت_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#کربلای_5
✍️✍️✍️✍️ #به_روایت_فرمانده_لشگر_10
#سردار_فضلی
مه غلیظی در اردوگاه حاکم بود که فاصلهی چند متری آنطرفتر خود را بیشتر نمیتوانستیم ببینیم. هر چهقدر هوا روشنتر میشد، از حجم مه هم کم میشد و دید بهتر میگشت. به محوطهصبحگاه اومدیم. دقایقی بعد صدای شعار رزمندگان بهگوش میرسید ولی هیچکس را نمیدیدیم. هر گردانی صداش از یک گوشهی اردوگاه میآمد. ولی معلوم نبود که کدوم گردان است. این روز با مابقی روزها فرق میکرد. حال و شعار نیروهای رزمنده با همهی روزها فرق میکرد. کمکم دیدیم که عزیزان رزمنده به میدان صبحگاه وارد میشوند.
اولین گردان، #گردان_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها بود .
سرو وضع نیروهای گردان یه جور خاصی بود وبا همهی روزهای تاریخ جنگ فرق میکرد.
یک پلاکارد بزرگ جلویشان گرفته بودند که معلوم و قابل رؤیت بود که بهغیر از نیروهای گردان، دیگر رزمندگان حاضر در محل اردوگاه آن را امضاء کرده بودند. تعدادی از این نیروها #کفن_به_تن کرده بودند و تمامی نیروها #پوتین_هاشون را درآورده، بند آنرا به هم گره زده بودند و به دور گردن آویزان کرده بودند.جلوتر که اومدند متن پلاکارد وضوحش بیشتر شد.
بعدا این متن را به حضرت امام تقدیم کردند.
نوشته شده بود
#اماما_ما_اهل_کوفه_نیستیم_که_شما_را_تنها_گذاریم و جملات و کلمات زیبایی تا آخر این نوشته بود. این متن رو در حدود 10 هزار نفر امضاء کرده بودند.
این نوشته و امضاءها نشانگر بیعت مجدد با امامشان بود .
گردانهای دیگر هم مثل این گردان کاملاً سر حال و آماده وارد صبحگاه شدند و این قوت قلبی بود برای فرماندهان که نشان میداد نیروها آماده نبرد با دشمن هستند .
قرار شد من چند دقیقه ای برای رزمندگان لشگر صحبت کنم
اینجوری سخن آغاز کردم
برادرهای رزمنده : شما چند ماهی است در حال آمادهباش، آموزش، تمرین، مانور، میدان تیر، راهپیمایی و خشمشب هستید و مفصل و مرتب مشغول آمادهسازی خودتان بودید. از نزدیک به 20 روز به #عملیات_کربلای_4 برای بالا بردن ضریب حفاظتی ما شما را قرنطینه کرده و ارتباط با خانوادهها از طریق تلفن و نامه را قطع نموده ایم و مدت زیادی است که هیچکدام از شما به مرخصی نرفتهاید.
حالا که از #عدم_فتح_عملیات_کربلای_4 برگشتیم، امام عزیزاز ما خواستهاند که بمانیم و عملیات دیگری را انجام دهیم. #رزمندگان_اسلام این روزها، #روزهای_کربلایی_و_عاشورایی است.
من دقایقی صورتم را برمیگردانم...
هر کس مشکلاتی دارد و میخواهد برود، هیچ مانعی ندارد و خودش را از صف رزمندگان جدا کند.
این را گفتم و...... دقایقی بعد که برگشتم به سمت رزمندگان..،
میتوانم قسم بهخدا یاد کنم که حتی یکنفر هم از صف این میدان صبحگاه جدا نشد.
و همه یکصدا فریاد میزدند.
#ما_اهل_کوفه_نیستیم_علی_تنها_بماند
☘️🌹
🌹☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
@alvaresinchannel
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🍃
روایت #عملیات_کربلای_4 از زبان #فرمانده_لشگر_10_سیدالشهداء(ع)
✍️✍️✍️ راوی : #سردار_فضلی
عملیات کربلای4 در آغازین ساعات روز 4 دیماه 65 در منطقه عمومی خرمشهر انجام شد
حوالی ساعت 12 شب بود که عملیات آغاز شد.
لشگر ما تحت امر #قرارگاه_قدس سپاه بود.
با بیسیمی که ازقرارگاه قدس دراختیار داشتیم در جریان روند عملیات بودیم .
حوالی ساعت 1 نیمه شب بود که مطلع شدیم مشکلاتی در روند عملیات پیدا شده .
نگرانی ما از این بود که تمام نیروهای خودی، موفق به پیشروی نشده باشند. خبر می آمد که دشمن شدیدا مقاومت میکند و آتش پر حجمی را هم به روی نیروهای ما میریزد. قرار بود که نیروهای #لشگر_ده_سیدالشهداء_علیه_السلام ساعت 3 نیمه شب حرکت کنند. بنابراین از ساعت 3 نیمه شب به بعد برای ما میبایست آمادگی ایجاد میشد. و ما از قبل اینکار را انجام داده بودیم. لذا نزدیک ساعت 1 نیمه شب بود که این نگرانی حاصل شد که احتمالاً پیشروی با مشکلاتی مواجه شده و رزمندگان اسلام قادر به تصرف همهی اهدافشان نشدند. بعضی از یگانها پیشروی کرده بودند وبه اهداف رسیده بودند، و بعضی هم هیچگونه پیشروی نداشتند. دشمن سخت در حال مقاومت بود. از زمین و هوا منور بود که در آسمان روشن میشد هواپیماهای دشمن هم با منورهای خوشه ای آسمان منطقه درگیری را مثل روز روشن کرده بودند.
ما تصور نمیکردیم که در شب هم دشمن با هواپیما ساحل وعقبه ما را بمباران کند . ساعات سختی بود و علی الظاهر کارها خوب پیش نمیرفت به نظرم رسید که بهتر است یکی از ما دوتا یعنی بنده یا #سردار_شهید_یدالله_کلهر به #قرارگاه_قدس برویم و آخرین وضعیت را جویا شویم. طبق برنامهی قبلی، میبایست بچهها را زودتر حرکت میدادیم تا ساعت 3 نیمه شب #سوار_بر_قایقها میشدند و تا مسیری که پیشبینی کرده بودیم میرفتند و از خط #لشگر_41_ثارالله به فرماندهی #حاج_قاسم_سلیمانی عبور میکردند و در ادامهی کار آنها، ما تکمان را شروع میکردیم.
طبق طرح مانور بایستی لشگرده سیدالشهداءعلیه السلام ساعت 5 صبح با دشمن درگیر میشد.
شهید یدالله کلهر (ره) قرار شد به قرارگاه قدس برود.
#فرمانده_قرارگاه_قدس_سردار_جعفری بود .
من دوازده روز بود که به حمام دسترسی نداشتم. سرم به خاطر گرد و خاک خط و رفت و آمد، فوقالعاده کثیف شده بود. دوستان کتری آب جوش پیدا کردند و همان جا جلوی در #قرارگاه_تاکتیکی سر وصورتم را شستم و با این کار، کمی آرامش گرفتم. ساعت 3 نیمه شب بود که #شهید_کلهر اطلاع دادند که عملیات به مشکل خورده و بعضی از یگانها به اهدافشان نرسیدهاند.
و تدبیر فرماندهی بر #عقب_نشینی است.
🌿
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
@alvaresinchannel
جلسه فرماندهان
#لشگر_10_سیدالشهداء_(ع)
#روستای_ام_النوشه
بهمن سال 64
#چادر_تبلیغات_گردان_تخریب
#سردار_فضلی
#شهید_حاج_جعفر_جنگروی
#شهید_احسانی
جلسه فرماندهان لشگر10 در چادر تبلیغات تخریب در روستای ام النوشه برگزار شد.
بالای سر حاج آقا فضلی روی بدنه چادر نام #سلیمان_خاطر به چشم میخوره
سلیمان خاطر سرباز فداکار مصری بود که مزدوران اسرائیلی رو در صحرای سینا به رگبار بسته بود و خبر شهادت این دلاور مرد مصری به ایران رسیده بود و رزمندگان هم برای زنده نگهداشتن یاد این عزیز شهید نام چادر تبلیغات گردان تخریب رو به نام سلیمان خاطر گذاشتند.
جلسه با تفسیر قرآن توسط #شهید_حاج_جعفر_جنگروی آغاز شد. چون ایام فاطمیه بود ، بیانات #شهید_جنگروی به ذکر مصائب #حضرت_زهراء_سلام_الله علیها به اتمام رسید.
بعدش هم فرمانده های واحد های پشتیبانی رزم آخرین گزارشات خود رو از کارهای انجام شده دادند.
در این جلسه بارها فرمانده لشگر تاکید کردند که حتما مسائل حفاظتی به طور کامل انجام شود که دشمن از عملیات آینده با خبر نگردد.
🌹
🌹🌹🌹🌹🌹
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹
🌹
#خاطر_بکر
از حماسه خرمشهر
به نقل فرمانده ما سردار فضلی
در جلسه تدوین تاریخ رزم لشگر10 #سردار_فضلی در جمع فرماندهان لشگر10 به خاطره ای از علمدار لشگر10 شهید حاج یدالله کلهر اشاره نمودند
ایشان فرمودند شهید کلهر بزرگ ما در #تیپ_المهدی(ع) بود
در جریان فتح خرمشهر فرمانده یکی از گردان های ما زخمی شده بود و مجبور شدیم از شهید کلهر که در کنار ما امورات تیپ را فرماندهی میکرد بخواهیم بالای سر اون گردان باشد.
اون گردان به فرماندهی شهید کلهر در فتح خرمشر به دشمن بعثی که در پادگان دژ خرمشهر مستقر بود حمله کرد و در یک زمان خیلی کمی موفق به فتح اون موضع شدند.
شهید کلهر با من تماس بی سیمی گرفت و خبر این پیروزی را داد و جالب این بود که این شهید با شعف خاصی پشت بی سیم برای من شرح میداد که آنقدر کار سریع انجام شد که فرمانده بعثی در سنگرش فرصت خوردن چایی پیدا نکرد.
شهید کلهر میگفت من الان توی اطاق فرمانده نیروهای بعثی هستم و لیوان چایی فرمانده که قسمتش نشد بخوره روی میز است و ازش بخار بلند میشه.
یاد همه شهدا و فرماندهان شهید فتح خرمشهر و یاد و خاطره علمدار جانباز لشگر10 #شهید_حاج_یدالله_کلهر گرامیباد.
راوی:(جعفرطهماسبی)
@alvaresinchannel
🌹☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
🌹☘️
#آخرین_صبحگاه_قبل_از_عملیات
16 دیماه 65
#مصادف_با_روز_ولادت_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#کربلای_5
✍️✍️✍️✍️ #به_روایت_فرمانده_لشگر_10
#سردار_فضلی
مه غلیظی در اردوگاه حاکم بود که فاصلهی چند متری آنطرفتر خود را بیشتر نمیتوانستیم ببینیم. هر چهقدر هوا روشنتر میشد، از حجم مه هم کم میشد و دید بهتر میگشت. به محوطهصبحگاه اومدیم. دقایقی بعد صدای شعار رزمندگان بهگوش میرسید ولی هیچکس را نمیدیدیم. هر گردانی صداش از یک گوشهی اردوگاه میآمد. ولی معلوم نبود که کدوم گردان است. این روز با مابقی روزها فرق میکرد. حال و شعار نیروهای رزمنده با همهی روزها فرق میکرد. کمکم دیدیم که عزیزان رزمنده به میدان صبحگاه وارد میشوند.
اولین گردان، #گردان_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها بود .
سرو وضع نیروهای گردان یه جور خاصی بود وبا همهی روزهای تاریخ جنگ فرق میکرد.
یک پلاکارد بزرگ جلویشان گرفته بودند که معلوم و قابل رؤیت بود که بهغیر از نیروهای گردان، دیگر رزمندگان حاضر در محل اردوگاه آن را امضاء کرده بودند. تعدادی از این نیروها #کفن_به_تن کرده بودند و تمامی نیروها #پوتین_هاشون را درآورده، بند آنرا به هم گره زده بودند و به دور گردن آویزان کرده بودند.جلوتر که اومدند متن پلاکارد وضوحش بیشتر شد.
بعدا این متن را به حضرت امام تقدیم کردند.
نوشته شده بود
#اماما_ما_اهل_کوفه_نیستیم_که_شما_را_تنها_گذاریم و جملات و کلمات زیبایی تا آخر این نوشته بود. این متن رو در حدود 10 هزار نفر امضاء کرده بودند.
این نوشته و امضاءها نشانگر بیعت مجدد با امامشان بود .
گردانهای دیگر هم مثل این گردان کاملاً سر حال و آماده وارد صبحگاه شدند و این قوت قلبی بود برای فرماندهان که نشان میداد نیروها آماده نبرد با دشمن هستند .
قرار شد من چند دقیقه ای برای رزمندگان لشگر صحبت کنم
اینجوری سخن آغاز کردم
برادرهای رزمنده : شما چند ماهی است در حال آمادهباش، آموزش، تمرین، مانور، میدان تیر، راهپیمایی و خشمشب هستید و مفصل و مرتب مشغول آمادهسازی خودتان بودید. از نزدیک به 20 روز به #عملیات_کربلای_4 برای بالا بردن ضریب حفاظتی ما شما را قرنطینه کرده و ارتباط با خانوادهها از طریق تلفن و نامه را قطع نموده ایم و مدت زیادی است که هیچکدام از شما به مرخصی نرفتهاید.
حالا که از #عدم_فتح_عملیات_کربلای_4 برگشتیم، امام عزیزاز ما خواستهاند که بمانیم و عملیات دیگری را انجام دهیم. #رزمندگان_اسلام این روزها، #روزهای_کربلایی_و_عاشورایی است.
من دقایقی صورتم را برمیگردانم...
هر کس مشکلاتی دارد و میخواهد برود، هیچ مانعی ندارد و خودش را از صف رزمندگان جدا کند.
این را گفتم و...... دقایقی بعد که برگشتم به سمت رزمندگان..،
میتوانم قسم بهخدا یاد کنم که حتی یکنفر هم از صف این میدان صبحگاه جدا نشد.
و همه یکصدا فریاد میزدند.
#ما_اهل_کوفه_نیستیم_علی_تنها_بماند
☘️🌹
🌹☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
@alvaresinchannel
🍃
روایت #عملیات_کربلای_4 از زبان #فرمانده_لشگر_10_سیدالشهداء(ع)
✍️✍️✍️ راوی : #سردار_فضلی
عملیات کربلای4 در آغازین ساعات روز 4 دیماه 65 در منطقه عمومی خرمشهر انجام شد
حوالی ساعت 12 شب بود که عملیات آغاز شد.
لشگر ما تحت امر #قرارگاه_قدس سپاه بود.
با بیسیمی که ازقرارگاه قدس دراختیار داشتیم در جریان روند عملیات بودیم .
حوالی ساعت 1 نیمه شب بود که مطلع شدیم مشکلاتی در روند عملیات پیدا شده .
نگرانی ما از این بود که تمام نیروهای خودی، موفق به پیشروی نشده باشند. خبر می آمد که دشمن شدیدا مقاومت میکند و آتش پر حجمی را هم به روی نیروهای ما میریزد. قرار بود که نیروهای #لشگر_ده_سیدالشهداء_علیه_السلام ساعت 3 نیمه شب حرکت کنند. بنابراین از ساعت 3 نیمه شب به بعد برای ما میبایست آمادگی ایجاد میشد. و ما از قبل اینکار را انجام داده بودیم. لذا نزدیک ساعت 1 نیمه شب بود که این نگرانی حاصل شد که احتمالاً پیشروی با مشکلاتی مواجه شده و رزمندگان اسلام قادر به تصرف همهی اهدافشان نشدند. بعضی از یگانها پیشروی کرده بودند وبه اهداف رسیده بودند، و بعضی هم هیچگونه پیشروی نداشتند. دشمن سخت در حال مقاومت بود. از زمین و هوا منور بود که در آسمان روشن میشد هواپیماهای دشمن هم با منورهای خوشه ای آسمان منطقه درگیری را مثل روز روشن کرده بودند.
ما تصور نمیکردیم که در شب هم دشمن با هواپیما ساحل وعقبه ما را بمباران کند . ساعات سختی بود و علی الظاهر کارها خوب پیش نمیرفت به نظرم رسید که بهتر است یکی از ما دوتا یعنی بنده یا #سردار_شهید_یدالله_کلهر به #قرارگاه_قدس برویم و آخرین وضعیت را جویا شویم. طبق برنامهی قبلی، میبایست بچهها را زودتر حرکت میدادیم تا ساعت 3 نیمه شب #سوار_بر_قایقها میشدند و تا مسیری که پیشبینی کرده بودیم میرفتند و از خط #لشگر_41_ثارالله به فرماندهی #حاج_قاسم_سلیمانی عبور میکردند و در ادامهی کار آنها، ما تکمان را شروع میکردیم.
طبق طرح مانور بایستی لشگرده سیدالشهداءعلیه السلام ساعت 5 صبح با دشمن درگیر میشد.
شهید یدالله کلهر (ره) قرار شد به قرارگاه قدس برود.
#فرمانده_قرارگاه_قدس_سردار_جعفری بود .
من دوازده روز بود که به حمام دسترسی نداشتم. سرم به خاطر گرد و خاک خط و رفت و آمد، فوقالعاده کثیف شده بود. دوستان کتری آب جوش پیدا کردند و همان جا جلوی در #قرارگاه_تاکتیکی سر وصورتم را شستم و با این کار، کمی آرامش گرفتم. ساعت 3 نیمه شب بود که #شهید_کلهر اطلاع دادند که عملیات به مشکل خورده و بعضی از یگانها به اهدافشان نرسیدهاند.
و تدبیر فرماندهی بر #عقب_نشینی است.
🌿
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
@alvaresinchannel
✳️🌟✳️🌟✳️🌟
🌟✳️🌟🌟🌟
✳️🌟✳️🌟
🌟🌟🌟
✳️🌟
🌟
🌱🌱🌱🌿🌿 روایت هایی که نشنیده اید
🍃🌹🌹🌹عبور از پل افسانه
#پل_شهید_کلهر
برروی رودخانه #قلعه_چولان
#عملیات_بیت_المقدس_2
لشگر10سیدالشهداء(ع)
مشخصات پل
ارتفاع:80متر
عرض:70سانتیمتر
طول:140 متر
🍃🌷🌷🌷🌷🌷🌷
✍🏿✍🏿✍🏿 راوی: #سردار_فضلی
هیچ رزمنده ای مطلع نبود که ما از کجا عبورش میدهیم برای عبور رزمنده ها از پل مسوولی گذاشته بودیم و تاکیدشده بود که نگذارید رزمنده ها متوجه شوند پل عبورشان به سمت ساحل دشمن در چه شرایطی هست..
بچه های رزمنده با همان ستونی که می آمدند بدون معطلی با فاصله یک یا دو متری از روی پل به سمت ساحل دشمن عبور میکردند .
به شکلی که هیچ رزمنده ای در لحظه اولیه متوجه نمی شد که روی پلی با ارتفاع حدود 80 متر ، طول 140 متر و عرض 70 سانت عبور میکند و جالب بود که خود بچه ها به هم روحیه میدادند و گاها شده بود حدود 40 تا 50 نفر روی پل بین زمین و آسمان با تجهیزات کامل در حال عبور بودند. و در شب عملیات به حول و قوه الهی بیش از 2000 رزمنده ا زروی پل عبور کرده وبه سمت دشمن راهی شدند .
و جالب تر این که گروهی از اسرای عراقی را که عقب می آوردند فرمانده تیپ عراقی که در بین اسرا بود اعتراض میکند که چرا ما را به بی راهه میبرید و مسیری که به سمت نیروهای ایرانی میرود غیر از این مسیر است. وقتی این فرمانده تیپ عراقی با اصرار زیاد ما به سمت ساحل می آمد دائم اصرار می کرد به رزمندگان ما که ، این مسیر راه به جائی ندارد
اما وقتی به ساحل رودخانه رسید و نگاهش به پل افتاد. حیرت زده شد و گفت: همه چیز را فکر می کردیم الا این که رزمندگان ایرانی ریسکی به این بزرگی را انجام بدهند و پلی ابتکاری روی این رودخانه خروشان بزنند وعبور کنند.
🍃🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷
🍃🌹 @alvaresinchannel
🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹
🌹🌷🌹🌷
🌹🌷
🌹
#لحظه_عروج
#امیر_لشگر_سیدالشهداء_علیه_السلام
سردار جانباز
#حاج_یدالله_کلهر
#شهادت اول بهمن سال 65
#شلمچه
✍️✍️✍️✍️ به روایت : #سردار_فضلی
#مرحله_سوم_عملیات_کربلای_5 بود و ما ماموریت داشتیم که از #نهر_جاسم به طرف دژی که به #جزیره_صالحیه منتهی میشد عملیات کنیم.
دشمن فشار زیادی می آورد و گردانهای ما هم جانانه در خط میجنگیدند.
شهید کلهر برای تقویت روحیه بچه ها و هدایت عملیات از ما جدا شد.
من خیلی نگران حاج کلهر بودم تا اینکه دو یا سه ساعت بعد تماس گرفتند که #حاج_یدالله هم به سختی مجروح شده.
بنده بلافاصله بعد از شنیدن خبر مجروحیت ایشان از آقای #شوشتری(شهیدنورعلی شوشتری)اجازه گرفتم و به جاده آمدم تا وقت عبور دادن حاج یدالله از #شهرک_دوئیجی ایشان را ببینم.
اما ظاهراً قبل از رسیدن من از آنجا عبور کرده بودند. بعد خبر رسید که ایشان را به #بیمارستان_صحرایی منتقل کردند و چون حال ایشان وخیم بود، از آنجا به بیمارستان شهید بقایی انتقالشان دادهاند.
فکر میکنم حدود 24 ساعتی را #شهید_کلهر در بیمارستان مقاومت کردند چون ایشان از بنیهی فیزیکی بسیار خوبی برخوردار بودند. از طرفی پزشکان همهی سعی و تلاش خودشان را انجام دادند، اما با همهی این اوصاف ایشان بهحالت عادی برنگشتند و همان #ترکش_کوچک باعث مرگ مغزی و نهایتاً #شهادت ایشان شد.
🌷
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
@alvaresinchannel
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
🍃🌺🍃🌺
🍃🌺
#بزرگداشت_شهدای_عملیات
#سیدالشهداء_علیه_السلام
منطقه عمومی فکه
#یادمان_شهید_اسکندرلو
روز چهارشنبه 14 اردیبهشت در مقتل شهدای #عملیات_سیدالشهداء_علیه_السلام (یادمان شهیداسکندرلو) مراسم بزرگداشتی با حضور خانواده #شهدا و #رزمندگان این عملیات وبا خاطره گویی #سردار_فضلی فرمانده لشگر10سیدالشهداء(ع) در دفاع مقدس برگزار خواهد شد.
چند سالی است که مراسمی به همت حماسه سازان این عملیات و همکاری #سپاه_سیدالشهداء(ع) استان تهران و #سپاه_امام_حسن_مجتبی(ع) استان البرز در سالگرد شهدا عملیات سیدالشهداء(ع) در منطقه عمومی فکه برگزار میگردد.
🍃🌺
🍃🌺🍃🌺
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
@alvaresinchannel
🌹☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
🌹☘️
#آخرین_صبحگاه_قبل_از_عملیات
16 دیماه 65
#مصادف_با_روز_ولادت_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#کربلای_5
✍️✍️✍️✍️ #به_روایت_فرمانده_لشگر_10
#سردار_فضلی
مه غلیظی در اردوگاه حاکم بود که فاصلهی چند متری آنطرفتر خود را بیشتر نمیتوانستیم ببینیم. هر چهقدر هوا روشنتر میشد، از حجم مه هم کم میشد و دید بهتر میگشت. به محوطهصبحگاه اومدیم. دقایقی بعد صدای شعار رزمندگان بهگوش میرسید ولی هیچکس را نمیدیدیم. هر گردانی صداش از یک گوشهی اردوگاه میآمد. ولی معلوم نبود که کدوم گردان است. این روز با مابقی روزها فرق میکرد. حال و شعار نیروهای رزمنده با همهی روزها فرق میکرد. کمکم دیدیم که عزیزان رزمنده به میدان صبحگاه وارد میشوند.
اولین گردان، #گردان_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها بود .
سرو وضع نیروهای گردان یه جور خاصی بود وبا همهی روزهای تاریخ جنگ فرق میکرد.
یک پلاکارد بزرگ جلویشان گرفته بودند که معلوم و قابل رؤیت بود که بهغیر از نیروهای گردان، دیگر رزمندگان حاضر در محل اردوگاه آن را امضاء کرده بودند. تعدادی از این نیروها #کفن_به_تن کرده بودند و تمامی نیروها #پوتین_هاشون را درآورده، بند آنرا به هم گره زده بودند و به دور گردن آویزان کرده بودند.جلوتر که اومدند متن پلاکارد وضوحش بیشتر شد.
بعدا این متن را به حضرت امام تقدیم کردند.
نوشته شده بود
#اماما_ما_اهل_کوفه_نیستیم_که_شما_را_تنها_گذاریم و جملات و کلمات زیبایی تا آخر این نوشته بود. این متن رو در حدود 10 هزار نفر امضاء کرده بودند.
این نوشته و امضاءها نشانگر بیعت مجدد با امامشان بود .
گردانهای دیگر هم مثل این گردان کاملاً سر حال و آماده وارد صبحگاه شدند و این قوت قلبی بود برای فرماندهان که نشان میداد نیروها آماده نبرد با دشمن هستند .
قرار شد من چند دقیقه ای برای رزمندگان لشگر صحبت کنم
اینجوری سخن آغاز کردم
برادرهای رزمنده : شما چند ماهی است در حال آمادهباش، آموزش، تمرین، مانور، میدان تیر، راهپیمایی و خشمشب هستید و مفصل و مرتب مشغول آمادهسازی خودتان بودید. از نزدیک به 20 روز به #عملیات_کربلای_4 برای بالا بردن ضریب حفاظتی ما شما را قرنطینه کرده و ارتباط با خانوادهها از طریق تلفن و نامه را قطع نموده ایم و مدت زیادی است که هیچکدام از شما به مرخصی نرفتهاید.
حالا که از #عدم_فتح_عملیات_کربلای_4 برگشتیم، امام عزیزاز ما خواستهاند که بمانیم و عملیات دیگری را انجام دهیم. #رزمندگان_اسلام این روزها، #روزهای_کربلایی_و_عاشورایی است.
من دقایقی صورتم را برمیگردانم...
هر کس مشکلاتی دارد و میخواهد برود، هیچ مانعی ندارد و خودش را از صف رزمندگان جدا کند.
این را گفتم و...... دقایقی بعد که برگشتم به سمت رزمندگان..،
میتوانم قسم بهخدا یاد کنم که حتی یکنفر هم از صف این میدان صبحگاه جدا نشد.
و همه یکصدا فریاد میزدند.
#ما_اهل_کوفه_نیستیم_علی_تنها_بماند
☘️🌹
🌹☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
@alvaresinchannel
🍃
روایت #عملیات_کربلای_4 از زبان #فرمانده_لشگر_10_سیدالشهداء(ع)
✍️✍️✍️ راوی : #سردار_فضلی
عملیات کربلای4 در آغازین ساعات روز 4 دیماه 65 در منطقه عمومی خرمشهر انجام شد
حوالی ساعت 12 شب بود که عملیات آغاز شد.
لشگر ما تحت امر #قرارگاه_قدس سپاه بود.
با بیسیمی که ازقرارگاه قدس دراختیار داشتیم در جریان روند عملیات بودیم .
حوالی ساعت 1 نیمه شب بود که مطلع شدیم مشکلاتی در روند عملیات پیدا شده .
نگرانی ما از این بود که تمام نیروهای خودی، موفق به پیشروی نشده باشند. خبر می آمد که دشمن شدیدا مقاومت میکند و آتش پر حجمی را هم به روی نیروهای ما میریزد. قرار بود که نیروهای #لشگر_ده_سیدالشهداء_علیه_السلام ساعت 3 نیمه شب حرکت کنند. بنابراین از ساعت 3 نیمه شب به بعد برای ما میبایست آمادگی ایجاد میشد. و ما از قبل اینکار را انجام داده بودیم. لذا نزدیک ساعت 1 نیمه شب بود که این نگرانی حاصل شد که احتمالاً پیشروی با مشکلاتی مواجه شده و رزمندگان اسلام قادر به تصرف همهی اهدافشان نشدند. بعضی از یگانها پیشروی کرده بودند وبه اهداف رسیده بودند، و بعضی هم هیچگونه پیشروی نداشتند. دشمن سخت در حال مقاومت بود. از زمین و هوا منور بود که در آسمان روشن میشد هواپیماهای دشمن هم با منورهای خوشه ای آسمان منطقه درگیری را مثل روز روشن کرده بودند.
ما تصور نمیکردیم که در شب هم دشمن با هواپیما ساحل وعقبه ما را بمباران کند . ساعات سختی بود و علی الظاهر کارها خوب پیش نمیرفت به نظرم رسید که بهتر است یکی از ما دوتا یعنی بنده یا #سردار_شهید_یدالله_کلهر به #قرارگاه_قدس برویم و آخرین وضعیت را جویا شویم. طبق برنامهی قبلی، میبایست بچهها را زودتر حرکت میدادیم تا ساعت 3 نیمه شب #سوار_بر_قایقها میشدند و تا مسیری که پیشبینی کرده بودیم میرفتند و از خط #لشگر_41_ثارالله به فرماندهی #حاج_قاسم_سلیمانی عبور میکردند و در ادامهی کار آنها، ما تکمان را شروع میکردیم.
طبق طرح مانور بایستی لشگرده سیدالشهداءعلیه السلام ساعت 5 صبح با دشمن درگیر میشد.
شهید یدالله کلهر (ره) قرار شد به قرارگاه قدس برود.
#فرمانده_قرارگاه_قدس_سردار_جعفری بود .
من دوازده روز بود که به حمام دسترسی نداشتم. سرم به خاطر گرد و خاک خط و رفت و آمد، فوقالعاده کثیف شده بود. دوستان کتری آب جوش پیدا کردند و همان جا جلوی در #قرارگاه_تاکتیکی سر وصورتم را شستم و با این کار، کمی آرامش گرفتم. ساعت 3 نیمه شب بود که #شهید_کلهر اطلاع دادند که عملیات به مشکل خورده و بعضی از یگانها به اهدافشان نرسیدهاند.
و تدبیر فرماندهی بر #عقب_نشینی است.
🌿
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
@alvaresinchannel
🌹☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
🌹☘️
#آخرین_صبحگاه_قبل_از_عملیات
✅ 16 دیماه 65
#مصادف_با_روز_ولادت_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#کربلای_5
✍️✍️✍️✍️ #به_روایت_فرمانده_لشگر_10
#سردار_فضلی
مه غلیظی در اردوگاه حاکم بود که فاصلهی چند متری آنطرفتر خود را بیشتر نمیتوانستیم ببینیم. هر چهقدر هوا روشنتر میشد، از حجم مه هم کم میشد و دید بهتر میگشت. به محوطهصبحگاه اومدیم. دقایقی بعد صدای شعار رزمندگان بهگوش میرسید ولی هیچکس را نمیدیدیم. هر گردانی صداش از یک گوشهی اردوگاه میآمد. ولی معلوم نبود که کدوم گردان است. این روز با مابقی روزها فرق میکرد. حال و شعار نیروهای رزمنده با همهی روزها فرق میکرد. کمکم دیدیم که عزیزان رزمنده به میدان صبحگاه وارد میشوند.
اولین گردان، #گردان_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها بود .
سرو وضع نیروهای گردان یه جور خاصی بود وبا همهی روزهای تاریخ جنگ فرق میکرد.
یک پلاکارد بزرگ جلویشان گرفته بودند که معلوم و قابل رؤیت بود که بهغیر از نیروهای گردان، دیگر رزمندگان حاضر در محل اردوگاه آن را امضاء کرده بودند. تعدادی از این نیروها #کفن_به_تن کرده بودند و تمامی نیروها #پوتین_هاشون را درآورده، بند آنرا به هم گره زده بودند و به دور گردن آویزان کرده بودند.جلوتر که اومدند متن پلاکارد وضوحش بیشتر شد.
بعدا این متن را به حضرت امام تقدیم کردند.
نوشته شده بود
#اماما_ما_اهل_کوفه_نیستیم_که_شما_را_تنها_گذاریم و جملات و کلمات زیبایی تا آخر این نوشته بود. این متن رو در حدود 10 هزار نفر امضاء کرده بودند.
این نوشته و امضاءها نشانگر بیعت مجدد با امامشان بود .
گردانهای دیگر هم مثل این گردان کاملاً سر حال و آماده وارد صبحگاه شدند و این قوت قلبی بود برای فرماندهان که نشان میداد نیروها آماده نبرد با دشمن هستند .
قرار شد من چند دقیقه ای برای رزمندگان لشگر صحبت کنم
اینجوری سخن آغاز کردم
برادرهای رزمنده : شما چند ماهی است در حال آمادهباش، آموزش، تمرین، مانور، میدان تیر، راهپیمایی و خشمشب هستید و مفصل و مرتب مشغول آمادهسازی خودتان بودید. از نزدیک به 20 روز به #عملیات_کربلای_4 برای بالا بردن ضریب حفاظتی ما شما را قرنطینه کرده و ارتباط با خانوادهها از طریق تلفن و نامه را قطع نموده ایم و مدت زیادی است که هیچکدام از شما به مرخصی نرفتهاید.
حالا که از #عدم_فتح_عملیات_کربلای_4 برگشتیم، امام عزیزاز ما خواستهاند که بمانیم و عملیات دیگری را انجام دهیم. #رزمندگان_اسلام این روزها، #روزهای_کربلایی_و_عاشورایی است.
من دقایقی صورتم را برمیگردانم...
هر کس مشکلاتی دارد و میخواهد برود، هیچ مانعی ندارد و خودش را از صف رزمندگان جدا کند.
این را گفتم و...... دقایقی بعد که برگشتم به سمت رزمندگان..،
میتوانم قسم بهخدا یاد کنم که حتی یکنفر هم از صف این میدان صبحگاه جدا نشد.
و همه یکصدا فریاد میزدند.
#ما_اهل_کوفه_نیستیم_علی_تنها_بماند
☘️🌹
🌹☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
@alvaresinchannel
🍃🌷🌷🌷🍃🌷🌷🌷🍃🌷🌷🌷
🍃
🍃🌹 #پل_افسانه_ای
#عملیات_بیت_المقدس_2
✍🏿✍🏿 راوی: #سردار_فضلی
فرمانده لشگر10سیدالشهداء(ع)
قرار شد خدمت آقای #شمخانی برسیم برای گزارش : به #مرحوم_حاج_حسین_پروین گفتم شما گزارش بدهید که چطور از رودخانه می خواهیم عبور کنیم. چون این کار جزء محالات و غیر ممکن های دفاع مقدس بود . از قبل به حاج حسین گفتم امکان دارد آقای شمخانی یک متلکی هم بگوید با این آمادگی رفتیم خدمت آقای شمخانی در قرارگاه امام رضا ،
حاج حسین پروین شروع کرد به گزارش چگونگی عبور نیرو از #رودخانه_قلعه_چولان که آقای شمخانی بین حرفهای ایشون اومد و ناباورانه گفت : این هم از خالی بندی تهرانی هاست و همه زندند زیر خنده ، یعنی این برای فرمانده نیروی زمینی سپاه هم دور از انتظار بود که از این رودخانه قلعه چولان با این عوارض و با این وضعیت خاص با احدات پل رد شد و به ارتفاع قمیش که نقطه اصلی اتکا در عملیات بیت المقدس 2 بود حمله کرد.
به آقای شمخانی گفتیم : شماراه دیگری به ذهنتان میرسد ما را راهنمائی کنید که ما آن را انتخاب کنیم . ایشان گفتند : نه.
به ایشان گفتیم پس اجازه بدهید ما این راهی را که انتخاب کردیم و مصمم به آن هستیم به فضل خدا اجرایش بکنیم که ایشان مصمم شدند که این کار اجرا بشود آن روز ما یک برآوردی حدود 2 میلیون تومان داشتیم برای خرید سیم بکسیل و ملزومات دیگر برای احداث پل که الحمدلله با تلاش زیادی که دوستان کردند این پل بر روی رودخانه متلاطم قلعه چولان به ارتفاع 80 متر از سطح زمین و طول 140 متر و عرض 70 سانتیمتر اجرا شد و این پل به نام شهید کلهر نامگذاری شد .
🍃
🍃🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹
🌹🌷🌹🌷
🌹🌷
🌹
#لحظه_عروج
#امیر_لشگر_سیدالشهداء_علیه_السلام
سردار جانباز
#حاج_یدالله_کلهر
#شهادت اول بهمن سال 65
#شلمچه
✍️✍️✍️✍️ به روایت : #سردار_فضلی
#مرحله_سوم_عملیات_کربلای_5 بود و ما ماموریت داشتیم که از #نهر_جاسم به طرف دژی که به #جزیره_صالحیه منتهی میشد عملیات کنیم.
دشمن فشار زیادی می آورد و گردانهای ما هم جانانه در خط میجنگیدند.
شهید کلهر برای تقویت روحیه بچه ها و هدایت عملیات از ما جدا شد.
من خیلی نگران حاج کلهر بودم تا اینکه دو یا سه ساعت بعد تماس گرفتند که #حاج_یدالله هم به سختی مجروح شده.
بنده بلافاصله بعد از شنیدن خبر مجروحیت ایشان از آقای #شوشتری(شهیدنورعلی شوشتری)اجازه گرفتم و به جاده آمدم تا وقت عبور دادن حاج یدالله از #شهرک_دوئیجی ایشان را ببینم.
اما ظاهراً قبل از رسیدن من از آنجا عبور کرده بودند. بعد خبر رسید که ایشان را به #بیمارستان_صحرایی منتقل کردند و چون حال ایشان وخیم بود، از آنجا به بیمارستان شهید بقایی انتقالشان دادهاند.
فکر میکنم حدود 24 ساعتی را #شهید_کلهر در بیمارستان مقاومت کردند چون ایشان از بنیهی فیزیکی بسیار خوبی برخوردار بودند. از طرفی پزشکان همهی سعی و تلاش خودشان را انجام دادند، اما با همهی این اوصاف ایشان بهحالت عادی برنگشتند و همان #ترکش_کوچک باعث مرگ مغزی و نهایتاً #شهادت ایشان شد.
🌷
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹
🌹
#شهید_حاج_سید_محمد_زینال_حسینی
به روایت #سردار_فضلی
فرمانده لشگر10سیدالشهداء(ع)
سید محمد کم حرف و پرکار بود
هرجا که سختی کار بیشتر میشد همونجا حاضر بود
#شهید_زینال_حسینی بهترین گزینه بود که بعداز شهادت #شهید_حاج_عبدالله_نوریان به فرماندهی #تخریب_لشگر_10 منصوب شد.
🔶 یک کار بی نظیر سال 66 انجام داد . دشمن داشت پاتک میکرد که ارتفاع #شو_شو و #گلان رو در #منطقه_ماووت پس بگیرد.
من از سید محمد یک خواهش کردم. گفتم سید حالا که با این همه سختی این ارتفاعات رو گرفتیم بروید با #بچه_های_تخریب مانع پاتک دشمن شوید و نگذارید دشمن ارتفاعات رو بالا بیاید.
این رو که گفتم سید با صلابت گفت:
تا تاریخ تاریخ است #دشمن_از_اینجا_بالا_نمی_آید.
✅سردار شهید حاج سید محمد زینال حسینی فرمانده گردان تخریب لشگر10 و جانشین تیپ سو کربلا لشگر 10 بود که در 15 تیرماه 1366 در عملیات نصر 4 بر فراز قله های مشرف به شهر ماووت به شهادت رسید
@alvaresinchannel
✳️🌟✳️🌟✳️🌟
🌟✳️🌟🌟🌟
✳️🌟✳️🌟
🌟🌟🌟
✳️🌟
🌟
🌱🌱🌱🌿🌿 روایت هایی که نشنیده اید
🍃🌹🌹🌹عبور از پل افسانه
#پل_شهید_کلهر
برروی رودخانه #قلعه_چولان
#عملیات_بیت_المقدس_2
لشگر10سیدالشهداء(ع)
مشخصات پل
ارتفاع:80متر
عرض:70سانتیمتر
طول:140 متر
🍃🌷🌷🌷🌷🌷🌷
✍🏿✍🏿✍🏿 راوی: #سردار_فضلی
هیچ رزمنده ای مطلع نبود که ما از کجا عبورش میدهیم برای عبور رزمنده ها از پل مسوولی گذاشته بودیم و تاکیدشده بود که نگذارید رزمنده ها متوجه شوند پل عبورشان به سمت ساحل دشمن در چه شرایطی هست..
بچه های رزمنده با همان ستونی که می آمدند بدون معطلی با فاصله یک یا دو متری از روی پل به سمت ساحل دشمن عبور میکردند .
به شکلی که هیچ رزمنده ای در لحظه اولیه متوجه نمی شد که روی پلی با ارتفاع حدود 80 متر ، طول 140 متر و عرض 70 سانت عبور میکند و جالب بود که خود بچه ها به هم روحیه میدادند و گاها شده بود حدود 40 تا 50 نفر روی پل بین زمین و آسمان با تجهیزات کامل در حال عبور بودند. و در شب عملیات به حول و قوه الهی بیش از 2000 رزمنده ا زروی پل عبور کرده وبه سمت دشمن راهی شدند .
و جالب تر این که گروهی از اسرای عراقی را که عقب می آوردند فرمانده تیپ عراقی که در بین اسرا بود اعتراض میکند که چرا ما را به بی راهه میبرید و مسیری که به سمت نیروهای ایرانی میرود غیر از این مسیر است. وقتی این فرمانده تیپ عراقی با اصرار زیاد ما به سمت ساحل می آمد دائم اصرار می کرد به رزمندگان ما که ، این مسیر راه به جائی ندارد
اما وقتی به ساحل رودخانه رسید و نگاهش به پل افتاد. حیرت زده شد و گفت: همه چیز را فکر می کردیم الا این که رزمندگان ایرانی ریسکی به این بزرگی را انجام بدهند و پلی ابتکاری روی این رودخانه خروشان بزنند وعبور کنند.
🍃🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷
🍃🌹 @alvaresinchannel
#مقاومت_در_سرمای_20_درجه_زیر_صفر
#عملیات_بیت_المقدس_2
✍🏿✍🏿✍🏿 راوی : #سردار_فضلی
فرمانده لشگر10سیدالشهداء(ع)
بیش از #چهل_و_پنج بار دشمن برای پس گرفتن مواضعش در محدوده عملیات #لشگر10 پاتک کرد.
حتی شنیده شد از شنودها در آن شدت سنگینی باران و برف شخص صدام روی شبکه بی سیم می آمد و پیام هایی میداد که روحیه سربازانش را تقویت کند. حتی در آن شرایط سخت جوی که پرواز هلیکوپتر با خطر صددرصد همراه بود برای پشتیبانی آتش نیروهایش از هلی کوپترهای توپدار استفاده کرد در این پاتک ها دشمن با حداکثر نفرات و آتش به رزمندگان ما حمله میکرد تا بتواند #ارتفاع_قمیش را از ما پس بگیرد و به حول و قوه الهی هر بار با تلفات زیاد عقب نشینی میکرد. این جا مقاومت بچه ها یک مقاومت تاریخی بود ، من خودم هم سراغ ندارم در همه سالهای دفاع مقدس در یک چنین شرایطی قرار گرفته باشیم. #لشگر_حضرت_سیدالشهداء(ع) با اتکا به نصرت الهی و به مدد رزمندگان دلاورش نزدیک دو هفته در آن کولاک و #سرمای_زیر_20 درجه مقابل پاتک های دشمن مقاومت کرد و از این عملیات سربلند بیرون آمد.
🍃🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🌹
@alvaresinchannel
🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹
🌹🌷🌹🌷
🌹🌷
🌹
#لحظه_عروج
#امیر_لشگر_سیدالشهداء_علیه_السلام
سردار جانباز
#حاج_یدالله_کلهر
#شهادت اول بهمن سال 65
#شلمچه
✍️✍️✍️✍️ به روایت : #سردار_فضلی
#مرحله_سوم_عملیات_کربلای_5 بود و ما ماموریت داشتیم که از #نهر_جاسم به طرف دژی که به #جزیره_صالحیه منتهی میشد عملیات کنیم.
دشمن فشار زیادی می آورد و گردانهای ما هم جانانه در خط میجنگیدند.
شهید کلهر برای تقویت روحیه بچه ها و هدایت عملیات از ما جدا شد.
من خیلی نگران حاج کلهر بودم تا اینکه دو یا سه ساعت بعد تماس گرفتند که #حاج_یدالله هم به سختی مجروح شده.
بنده بلافاصله بعد از شنیدن خبر مجروحیت ایشان از آقای #شوشتری(شهیدنورعلی شوشتری)اجازه گرفتم و به جاده آمدم تا وقت عبور دادن حاج یدالله از #شهرک_دوئیجی ایشان را ببینم.
اما ظاهراً قبل از رسیدن من از آنجا عبور کرده بودند. بعد خبر رسید که ایشان را به #بیمارستان_صحرایی منتقل کردند و چون حال ایشان وخیم بود، از آنجا به بیمارستان شهید بقایی انتقالشان دادهاند.
فکر میکنم حدود 24 ساعتی را #شهید_کلهر در بیمارستان مقاومت کردند چون ایشان از بنیهی فیزیکی بسیار خوبی برخوردار بودند. از طرفی پزشکان همهی سعی و تلاش خودشان را انجام دادند، اما با همهی این اوصاف ایشان بهحالت عادی برنگشتند و همان #ترکش_کوچک باعث مرگ مغزی و نهایتاً #شهادت ایشان شد.
🌷
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
@alvaresinchannel
جلسه فرماندهان
#لشگر_10_سیدالشهداء_(ع)
#روستای_ام_النوشه
بهمن سال 64
#چادر_تبلیغات_گردان_تخریب
#سردار_فضلی
#شهید_حاج_جعفر_جنگروی
#شهید_احسانی
جلسه فرماندهان لشگر10 در چادر تبلیغات تخریب در روستای ام النوشه برگزار شد.
بالای سر حاج آقا فضلی روی بدنه چادر نام #سلیمان_خاطر به چشم میخوره
سلیمان خاطر سرباز فداکار مصری بود که مزدوران اسرائیلی رو در صحرای سینا به رگبار بسته بود و خبر شهادت این دلاور مرد مصری به ایران رسیده بود و رزمندگان هم برای زنده نگهداشتن یاد این عزیز شهید نام چادر تبلیغات گردان تخریب رو به نام سلیمان خاطر گذاشتند.
جلسه با تفسیر قرآن توسط #شهید_حاج_جعفر_جنگروی آغاز شد. چون ایام فاطمیه بود ، بیانات #شهید_جنگروی به ذکر مصائب #حضرت_زهراء_سلام_الله علیها به اتمام رسید.
بعدش هم فرمانده های واحد های پشتیبانی رزم آخرین گزارشات خود رو از کارهای انجام شده دادند.
در این جلسه بارها فرمانده لشگر تاکید کردند که حتما مسائل حفاظتی به طور کامل انجام شود که دشمن از عملیات آینده با خبر نگردد.
🌹
🌹🌹🌹🌹🌹
@alvaresinchannel
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
🍃🌺🍃🌺
🍃🌺
#بزرگداشت_شهدای_عملیات
#سیدالشهداء_علیه_السلام
منطقه عمومی فکه
#یادمان_شهید_اسکندرلو
روز پنجشنبه 13 اردیبهشت در مقتل شهدای #عملیات_سیدالشهداء_علیه_السلام (یادمان شهیداسکندرلو) مراسم بزرگداشتی با حضور خانواده #شهدا و #رزمندگان این عملیات وبا خاطره گویی #سردار_فضلی فرمانده لشگر10سیدالشهداء(ع) در دفاع مقدس برگزار خواهد شد.
چند سالی است که مراسمی به همت حماسه سازان این عملیات و همکاری #سپاه_سیدالشهداء(ع) استان تهران و #سپاه_امام_حسن_مجتبی(ع) استان البرز در سالگرد شهدا عملیات سیدالشهداء(ع) در منطقه عمومی فکه برگزار میگردد.
🔷 #همه_ی_شما_دعوتید
🍃🌺
🍃🌺🍃🌺
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
@alvaresinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
✅ #اعلام_رمز_عملیات توسط #سردار_فضلی
ساعت 23.30 دقیقه 9 تیرماه 1365
بچه های لشگر10 سیدالشهداء(ع) از نقطه رهایی به سمت دشمن رها شدند..
گردان حضرت علی اصغر(ع) به فرماندهی مهدی قندیل و
گردان المهدی(ع) به فرماندهی شهید صمد یکتا...و ....
لحظه اعلام رمز #عملیات_کربلای_یک توسط..
فرمانده لشگر10سیدالشهداء(ع) حاج علی فضلی
بسم الله الرحمان الرحیم
رزمندگان اسلام.
با رمز یا ابوالفضل العباس(ع)....بپیش....
شنیدید بگوشم.......
@alvaresinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#هفته_دفاع_مقدس_مبارکباد
آئین افتتاح ساختمان #مجمع_رزمندگان_لشگر10 سیدالشهداء(ع)
بازدید #سردار_فضلی به همراه فرماندهان سپاه تهران بزرگ و استان تهران از ساختمان مجمع رزمندگان و امکانات فراهم شده در این بنا برای استفاده در حفظ و نگهداری آثار و ترویج فرهنگ ایثار و شهادت و انتشار حماسه رزم رزمندگان لشگر10.
@alvaresinchannel
🌹☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
🌹☘️
#آخرین_صبحگاه_قبل_از_عملیات
16 دیماه 65
#مصادف_با_روز_ولادت_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#کربلای_5
✍️✍️✍️✍️ #به_روایت_فرمانده_لشگر_10
#سردار_فضلی
مه غلیظی در اردوگاه حاکم بود که فاصلهی چند متری آنطرفتر خود را بیشتر نمیتوانستیم ببینیم. هر چهقدر هوا روشنتر میشد، از حجم مه هم کم میشد و دید بهتر میگشت. به محوطهصبحگاه اومدیم. دقایقی بعد صدای شعار رزمندگان بهگوش میرسید ولی هیچکس را نمیدیدیم. هر گردانی صداش از یک گوشهی اردوگاه میآمد. ولی معلوم نبود که کدوم گردان است. این روز با مابقی روزها فرق میکرد. حال و شعار نیروهای رزمنده با همهی روزها فرق میکرد. کمکم دیدیم که عزیزان رزمنده به میدان صبحگاه وارد میشوند.
اولین گردان، #گردان_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها بود .
سرو وضع نیروهای گردان یه جور خاصی بود وبا همهی روزهای تاریخ جنگ فرق میکرد.
یک پلاکارد بزرگ جلویشان گرفته بودند که معلوم و قابل رؤیت بود که بهغیر از نیروهای گردان، دیگر رزمندگان حاضر در محل اردوگاه آن را امضاء کرده بودند. تعدادی از این نیروها #کفن_به_تن کرده بودند و تمامی نیروها #پوتین_هاشون را درآورده، بند آنرا به هم گره زده بودند و به دور گردن آویزان کرده بودند.جلوتر که اومدند متن پلاکارد وضوحش بیشتر شد.
بعدا این متن را به حضرت امام تقدیم کردند.
نوشته شده بود
#اماما_ما_اهل_کوفه_نیستیم_که_شما_را_تنها_گذاریم و جملات و کلمات زیبایی تا آخر این نوشته بود. این متن رو در حدود 10 هزار نفر امضاء کرده بودند.
این نوشته و امضاءها نشانگر بیعت مجدد با امامشان بود .
گردانهای دیگر هم مثل این گردان کاملاً سر حال و آماده وارد صبحگاه شدند و این قوت قلبی بود برای فرماندهان که نشان میداد نیروها آماده نبرد با دشمن هستند .
قرار شد من چند دقیقه ای برای رزمندگان لشگر صحبت کنم
اینجوری سخن آغاز کردم
برادرهای رزمنده : شما چند ماهی است در حال آمادهباش، آموزش، تمرین، مانور، میدان تیر، راهپیمایی و خشمشب هستید و مفصل و مرتب مشغول آمادهسازی خودتان بودید. از نزدیک به 20 روز به #عملیات_کربلای_4 برای بالا بردن ضریب حفاظتی ما شما را قرنطینه کرده و ارتباط با خانوادهها از طریق تلفن و نامه را قطع نموده ایم و مدت زیادی است که هیچکدام از شما به مرخصی نرفتهاید.
حالا که از #عدم_فتح_عملیات_کربلای_4 برگشتیم، امام عزیزاز ما خواستهاند که بمانیم و عملیات دیگری را انجام دهیم. #رزمندگان_اسلام این روزها، #روزهای_کربلایی_و_عاشورایی است.
من دقایقی صورتم را برمیگردانم...
هر کس مشکلاتی دارد و میخواهد برود، هیچ مانعی ندارد و خودش را از صف رزمندگان جدا کند.
این را گفتم و...... دقایقی بعد که برگشتم به سمت رزمندگان..،
میتوانم قسم بهخدا یاد کنم که حتی یکنفر هم از صف این میدان صبحگاه جدا نشد.
و همه یکصدا فریاد میزدند.
#ما_اهل_کوفه_نیستیم_علی_تنها_بماند
☘️🌹
🌹☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
@alvaresinchannel