🌹🌴🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌴🌹
#روزی_که_گلوله_دشمن_زمینگیرم_کرد
#عملیات_کربلای_5
#شلمچه
به روایت #جانباز_70_درصد
✍️✍️✍️✍️✍️ #حاج_علی_کمیجانی
روز 20 دیماه بود که به گردان ما (گردان زهیر)ماموریت دادند و ما تا رسیدیم به خط هوا تاریک شده بود . ساعت نزدیک 8 شب بود که رسیدیم چند متری تانک های دشمن. تانک ها روشن بود و صدای موتورهاشون به گوش میرسید. تانک ها همه روی جاده بودند و ما هم پشت یکی از خاکریزها که به موازات جاده بود جانپناه گرفتیم.
مشورت شد که با تانک ها درگیر شویم یانه ؟ من نظرم این بود که نباید به اونها امان بدیم چون الان که روی جاده هستند و در یک جا جمع شدند بهتر میتونیم اونها رو منهدم کنیم تا اینکه داخل دشت پخش شوند.
قرار شد به #تانک_ها حمله کنیم . من با بچه های دسته خودم به تانک ها حمله کردیم. تانک ها که از حضور ما مطلع شدند با سرعت زیاد از روی جاده فرار کردند و ما هم به دنبال اونها ... بعضی از تانک ها رو بچه های #آرپی_جی_زن زدند.
آنقدر این کار سریع صورت گرفت که ما به #نفر_بر_فرماندهی این ستون تانک هم رسیدیم . آن شب داشتیم جلو میرفتیم که دستور رسید به جای اولتون برگردید. نیمه شب بود که یکی از بچه های دسته اومد و گفت: حاج علی دارند طرف ما تیراندازی میکنند. گفتم شلیک نکنید بچه های خودمون هستند. چون قرار بود کنار ما #گردان_حضرت_قاسم (ع) هم عملیات کنه. حدسم درس نبود ، دشمن جلو اومده بود. به هر طریقی بود دشمن رو عقب زدیم تا اینکه هوا روشن شد. هوا که روشن شد دشمن روی منطقه دید داشت و آتش تیربارهاش ما رو پشت دژ زمین گیر کرده بود. دشمن هم از روی #کانال_ماهی و هم از داخل #جزیره_ام_الطویل و #بوارین روی ما آتش میریخت و تیربارهای گیرنوف هم روی بچه های ما قفل شده بود.کاری نمیتونستیم بکنیم . اینجا بود یاد حکایتی افتادم که #شهید_داوود_حیدری از عملیات بدر برایم تعریف کرد . او میگفت هرچی از تیر فرار کنی بدتر گرفتارش میشی اما اگر از تیر نترسیدی تیر بهت نمیخوره . من از جا بلند شدم و چند تا گلوله آرپی جی برداشتم و زیر آتش تیر بارها رفتم سمت سنگر تیربار دشمن و با یک گلوله آرپی جی دخلش رو آوردم و گلوله دیگری رو توی لوله آرپی جی جا دادم و رفتم سراغ سنگر بعدی....بچه ها هم به کمک اومدند و یکی یکی تیر بارها رو از کار انداختیم. توی این معرکه بود که من احساس کردم #پاهام_سنگین شد و به زمین خوردم دیدم تیری به پایم اصابت کرده.با بند پوتین بالای زخمم رو بستم که جلوی خون ریزی رو بگیره. خواستم دوباره به درگیری با دشمن ادامه بدهم اما دیدم که روی پا نمیتونم بایستم. بچه های دسته ما اومدند و گفتند حاجی شما رو عقب ببریم . گفتم کارتون رو بکنید خودم عقب میرم...
چند قدمی عقب اومده بودم که یکی از بچه ها رسید و با اصرار گفت که من شما رو عقب میبرم. من رو از زمین بلند کرد و روی کولش گذاشت. هنوز چند قدمی نرفته بودیم که تکان شدیدی خوردم و در کمرم سوزشی احساس کردم . آتش تیربارهای دشمن نمیگذاشت کسی راست راست راه بره. من رو روی زمین گذاشتند . کنار دژ افتاده بودم که کسی فریاد زد #آمبولانس اومده ..مجروحین رو سوار آمبولانس کنید. من تعجب کردم . میون این همه تانک که مثل مور و ملخ توی دشت ریخته و زیراین همه آتش چه جوری آمبولانس خودش رو رسونده. مرا بلند کردند و داخل آمبولانس گذاشتند و آمبولانس ما رو تا پای اسکله آورد و توی قایق گذاشتند و به عقب انتقال دادند. توی #بیمارستان_صحرایی فهمیدم که گلوله دشمن #داخل_نخاعم خورده و گیر کرده و بعدا دکترها تیر رو در آوردند. من روز 21 دیماه 65 مقابل #دژ_کانال_ماهی و در سه_راهی_شهادت به افتخار #جانبازی نائل اومدم
🌹🌴
🌴🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@alvaresinchannel
🍃🍂🍃🍂🌹🍃🍂🍃🍂🌹🍃🍂🍃🍂🌹
🍂🍃🌹
#فرصتی_برای_بازسازی_گردانها
#عملیات_کربلای_5
#شلمچه
پس از یک هفته از شروع #عملیات_کربلای_5 ، به #لشکر_10_سیدالشهدا(ع) برای بازسازی 2 روز فرصت داده شد.
لذا فرماندهی لشکر اعلام کرد که بهجز واحدهای #ادوات و #توپخانه که باید بهعنوان احتیاط برای کمک به سایر یگانها در منطقه بمانند، سایر واحدها و گردانها میتوانند برای مدت 48 ساعت برای بازسازی نیروها، استحمام، استراحت و سازماندهی مجدد به #اردوگاه_کوثر ـ در اطراف اهواز ـ بروند. واحدهای #اطلاعات_عملیات، #یگان_دریایی، #تخریب، #توپخانه، #ادوات، #مخابرات، محورها و تبلیغات برای ادامه مأموریت اعلام آمادگی 100 درصد کردند و واحدهای دیگر مانند تدارکات و پدافند 85 درصد و سایرین نیز آمادگی بالایی را اعلام کردند.
این میزان آمادگی جهت تداوم عملیات بعد از اجرای 3 #مرحله_عملیات، روحیه بالا توأم با نشاط را در همه افراد و مسئولان به وجود آورده بود و حالت افراد بیشتر شبیه به روزهای قبل از عملیات بود.
حدود یک هفته بعد از شروع #عملیات_کربلای_5 و همزمان با مهلت #بازسازی نیروهای لشکر، حدود 1200 نیروی جدید از تهران و کرج جهت شرکت در عملیات به پادگان کوثر رسید که چون بیشتر آنها نیروی رزمی بودند بین گردانها تقسیم شدند. همچنین برای حداکثر استفاده از نیروهایی که در عملیات شرکت کرده بودند، کمیتهای تحتعنوان "کمیته بازسازی" در یگان تشکیل شد. اعضای این کمیته متشکل از ستاد لشکر و واحدهای بهداری، آموزش نظامی، نیروی انسانی، بسیج تدارکات و مدیریت داخلی بودند و درمجموع حدود 500 نفر نیرو را که در عملیات آسیب مختصری دیده بودند، برای بازگشت به سازمان رزم، بازسازی کردند.
بدینترتیب لشکر از #مرحله_چهارم عملیات به بعد، همه گردانهای خود را بازسازی کرد و مجدداً به کار گرفت. از آنجا که مسئولان محورهای #عاشورا و #ثارالله در سه مرحله قبلی عملیات مجروح شده بودند، تمامی گردانهای بازسازیشده تحتامر #محور_کربلا قرار گرفتند.
🍂🍃🌹
🍂🍃🌹🍂🍃🌹🍂🍃🌹
@alvaresinchannel
#لحظه_عروج
#امیر_لشگر_سیدالشهداء_علیه_السلام
سردار جانباز #حاج_یدالله_کلهر
#شهادت اول بهمن سال 65
#شلمچه
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
✅#یدالله_لشگر10_مجروح_شد
به روایت ✍🏿✍🏿✍🏿✍🏿 #سردار_فضلی
بنده بلافاصله بعد از شنیدن خبر مجروحیت ایشان از آقای #شوشتری(شهیدنورعلی شوشتری)اجازه گرفتم و به جاده آمدم تا وقت عبور دادن حاج یدالله از #شهرک_دوئیجی ایشان را ببینم. اما ظاهراً قبل از رسیدن من از آنجا عبور کرده بودند. بعد خبر رسید که ایشان را به بیمارستان صحرایی منتقل کردند و چون حال ایشان وخیم بود، از آنجا به بیمارستان شهید بقایی انتقالشان دادهاند. فکر میکنم حدود 24 ساعتی را #شهید_کلهر در بیمارستان مقاومت کردند چون ایشان از بنیهی فیزیکی بسیار خوبی برخوردار بودند. از طرفی پزشکان همهی سعی و تلاش خودشان را انجام دادند، اما با همهی این اوصاف ایشان بهحالت عادی برنگشتند و همان ترکش کوچک باعث مرگ مغزی و نهایتاً شهادت ایشان شد.
@alvaresinchannel
#سی_و_هشت_سال_گذشت
اول بهمن ماه سال 1365 بود که علمدار شهید لشگر10
✅ #سردار_شهید_حاج_یدالله_کلهر از #شلمچه پرکشید
یاد و خاطره جانشین لشگر 10 سیدالشهداء علیه السلام را گرامی میداریم.
@alvaresinchannel
#موقعیت_جغرافیایی
#عملیات_تکمیلی_کربلای_5
#شلمچه غرب کانال ماهی
10 اسفند 1365
13 اسفند 65 ماموریت لشگر10
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹
🌹
#یاد_باد_آن_روزگاران_یاد_باد
۳۸ سال گذشت
✅ 19 اسفندماه 1365 بود که #سردار_شهید_داوود_حیدری
از #شلمچه پرکشید
یاد و خاطره او را گرامی میداریم.
🔶 دویار قدیمی،سرداران شهید داود حیدری فرمانده گردان زهیر(ع) و
شهید محمد موافق فرمانده گردان مسلم
@alvaresinchannel
#موقعییت_جغرافیایی
#عملیات_کربلای_5 (19/10/65) و
#عملیات_کربلای_8 (18/1/66)
#شلمچه
#یاد_و_خاطره_شهدای_عملیات_کربلای_8_گرامیباد
⬅️⬅️ 13 روز از فروردین 66 گذشته بود .
به خاطر فرارسیدن ماه شعبان وایام ولادت امام حسین (ع) ، حضرت عباس(ع) و امام سجاد (ع) بچه های توی خط مقدم مجلس شادی برگزار میکردند.از پشت جبهه هم شیرینی و شربت رسیده بود وبچه ها خوش بودند.
دستور رسید که تیم های شناسایی با دقت بیشتر کار کنند.چون دشمن روی منطقه حساس شده شب که #بچه_های_تخریب جلو میرفتند مواظب بودند خاک رو زیاد جابجا نکند. و تا اونجا که امکان داشت بدون اینکه دشمن متوجه شود بعضی از مین های سر راه رو خنثی میکردند بچه ها شبهای آخر مسیر عبور را با سیم #موشک_مالیوتکا نشانه گذاری کردند.چون امکان پهن کردن #طناب_معبر وجود نداشت....
#محور_لشگر_سیدالشهداء(ع) خیلی محدود بود و در این محدوده چند صدمتری باید چند گردان وارد عمل میشدند.فاصله بعضی از معابر ما حتی به صد متر نمیرسید.
روز 17 فروردین 66 بود که #بچه_های_تخریب به گردانها برای باز کردن معابر در میادین مین مامور شدند.
@alvaresinchannel
الوارثین(تخریب لشگر۱۰)
یادش بخیر
و یادت بخیر
#شهید_جعفر_صادق_نصرت_خواه
از #شهر_مردان_باغیرت_سلماس
رفیق خوب و با صف و دوست داشتنی
هر وقت این عکس رو میبینم هم خنده ام میگیره و هم گریه...
گریه برای اینکه ما از این قافله جاموندیم ..نه اینکه اون ها ما رو نبردند؟؟؟؟!!!!!! ...نه...شاید ما نخواستیم با اون ها بریم در هرصورت اونا زانو به زانوی ارباب عالم امام حسین(ع) نشسته اند ..
و خنده برای اینکه یاد حرکات و سکنات این عزیز میفتم
من و مثل من توی تخریب بچه تهرون بودیم و کلی ادعا داشتیم و شهید نصرت خواه ته ته ته ته آذربایجان بود...انگار همین الان از اتوبوس پیاده شده... نمیشه توصیف کرد این جوون بیست ساله چقدر صاف و زلال بود... غیرتی شدن در اوج بود اما زود رفیق میشد ..توی کارهای عملگی گردان ما توی صف اول بود و سخت ترین کارها رو به عهده میگرفت و توی اوج سختی و مشقت کار ، بمب روحیه بود یهویی یه جمله غلیظ ترکی فارسی میگفت و قهقهه بچه ها بلند میشد و آخرش هم میگفت ما ترکیم دیجججججه...
یادش بخیر و یادش بخیر...
عید سال 66 ایام ولادت امام حسین علیه السلام بود و ما در کنار این شهید چقدر شاد بودیم
به قایق میگفت ... گایخ
به کوچیک میگفت ...خوچیک
به قاشق میگفت...گاشیخ
چقدر نازنین بود..میگفت بیا با من کار کن لهجه ام عوض بشه..من هم به شوخی میگفتن داداش میخواهی من ترک بشم
یادت بخیر که چقدر خوب و نازنین بودی و کسی باورش نمیشد که تو هم هوس رفتن کردی..
رفتی و پیکرت سال ها همنشین #شلمچه بود
ایکاش فرصتی میشد سر مزارت در گلزار شهدا #شهرسلماس میومدیم
ترک و فارس و لر و بلوچ وووووووو همه برای خدا و دفع خطر از دین کنار هم جمع بودند و عاشقانه همدیگر رو دوست داشتند و عاشقانه از همدیگر میگذشتند
چقدر حسرت اون روزها اذیت کننده است
میشد تا جوان بودیم به مقصد که نه به مقصود برسیم
اما نشد و حالا روزگار میگذاریم
خدا به ما رحم کنه..
❎ (دلتنگ رفقای شهید: جعفرطهماسبی)
@alvaresinchannel
#تخریبچی_غواص
#شهید_جانباز_حجت_الاسلام_سید_مهدی_تقوی
#شب_عملیات_کربلای 5 سید لباس غواصی پوشید و با بقیه #تخریبچیهای لشگر10 سیدالشهداء(ع) به آب زدند.اون شب تاریک وظلمانی خطر کردند و مقابل دژ شلمچه به موانع تو در توی دشمن رسیدند.عملیات با نام حضرت زهراءسلام الله علیها شروع شد.
سید مهدی و بقیه #بچه_های_تخریب در انبوهی از سیم خادرار و میدان مین گرفتار شدند.
آتش از زمین و آسمان میبارید. رزمندگان گردان علی اکبر علیه السلام هم به کمک آمدند و با جانفشانی رزمندگان لشگر10 سیدالشهداء علیه السلام #دژ_شلمچه شکسته شد.#غواص_تخریبچی_سید_مهدی_تقوی از ناحیه دست وکتف و سر به شدت مجروح شد.سید جزء اولین کسانی بود که در #شلمچه زخم بر تنشان نشست.البته سید برای شهادت رفته بود اما شهادت روزی او نگردید.این روزها درد زخم های جبهه سراغش آمده بود و مضافا احساس دلتنگی میکرد.
و القصه #تخریبچی_جانباز
#غواص_شهید_حجه_الاسلام_سید_مهدی_تقوی در 17 خرداد 1396 مصادف با دوازدهمین روز از ماه مبارک رمضان و با زبان روزه به دست اشقیا به شهادت رسید.
روحش شاد
خلعت زیبای شهادت بر قامت فرزند زهرای اطهر مبارکباد
🌹🌹
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@alvaresinchannel
#تخریب_هنوز_قربانی_داره
دو روز از عید قربون سال 1367 گذشته بود
#عباس_به_آرزوش_رسید
#تخریبچی_شهید_عباس_بیات
#شهادت_5_مرداد_67 مصادف با 12 ذی الحجه
#محل_شهادت: #پاسگاه_زید
چند روز بود که بچه ها #دشمن_رو_عقب میزدند و اون هم میرفت وخودش رو بازسازی میکرد و دوباره با تانک ها و نفربرهای اهدایی اربابانش که به قول بچه ها هنوز بوی نویی میداد حمله میکرد.
روز 5 مرداد ماه سال 67 صبح زود عباس و بقیه بچه ها منتظر دشمن بودند که با تانک هاش بیاد هرکی هرجوری بلد بود میخواست تلفات از دشمن بگیره و همه سعی داشتن ستون زرهی دشمن رو توی دشت پخش کنند تا بتونن ضربه های کاری بزنند.
هنوز آفتاب بالا نیومده بود که بچه ها درگیرشدند.
صدها تانک ونفربردر مقابل و از زمین و هوا هم آتش دشمن میجوشید.
هوا به شدت گرم بود و عطش رو هم همراهش داشت .
و آخر اینکه عباس و چند تای دیگه از #بچه های_تخریب در نبرد جانانه در محاصره تانک ها قرار گرفتند و توی دود و انفجا رمحو شدند.
ده روزی بود که خبری ازشون نبود احتمال اسارتشون زیاد بود .
بچه ها دعا میکردند که خدا #عید_یشون_رو_در_روز_عید_غدیر ، خبر سلامتی همسنگراشون قرار بده اما خبری نشد.
خبر دادن پیکر #شهید_عباسیان و #خانی_فرسنگی پیدا شد اما از عباس خبری نبود
پیکر #شهید_عباس_بیات_بیش_از_دو_ماه روی خاک گرم #شلمچه جا خوش کرد تا #اربعین_امام_حسین(ع) فرا رسید و پیکر مطهر شهید عباس رخ نشون داد .بالاخره عباس #دقیقه_نود_جنگ_به_سعادت_شهادت_رسید.
🌺
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
@alvaresinchannel
#عباس_به_آرزوش_رسید
#تخریبچی_شهید_عباس_بیات
#شهادت_5_مرداد_67
#محل_شهادت: #پاسگاه_زید
چند روز بود که بچه ها #دشمن_رو_عقب میزدند و اون هم میرفت وخودش رو بازسازی میکرد و دوباره با تانک ها و نفربرهای اهدایی اربابانش که به قول بچه ها هنوز بوی نویی میداد حمله میکرد.
روز 5 مرداد ماه سال 67 صبح زود عباس و بقیه بچه ها منتظر دشمن بودند که با تانک هاش بیاد هرکی هرجوری بلد بود میخواست تلفات از دشمن بگیره و همه سعی داشتن ستون زرهی دشمن رو توی دشت پخش کنند تا بتونن ضربه های کاری بزنند.
هنوز آفتاب بالا نیومده بود که بچه ها درگیرشدند.
صدها تانک ونفربردر مقابل و از زمین و هوا هم آتش دشمن میجوشید.
هوا به شدت گرم بود و عطش رو هم همراهش داشت .
و آخر اینکه عباس و چند تای دیگه از #بچه های_تخریب در نبرد جانانه در محاصره تانک ها قرار گرفتند و توی دود و انفجا رمحو شدند.
ده روزی بود که خبری ازشون نبود احتمال اسارتشون زیاد بود .
بچه ها دعا میکردند که خدا #عید_یشون_رو_در_روز_عید_غدیر ، خبر سلامتی همسنگراشون قرار بده اما خبری نشد.
خبر دادن پیکر #شهید_عباسیان و #خانی_فرسنگی پیدا شد اما از عباس خبری نبود
پیکر #شهید_عباس_بیات_بیش_از_دو_ماه روی خاک گرم #شلمچه جا خوش کرد تا #اربعین_امام_حسین(ع) فرا رسید و پیکر مطهر شهید عباس رخ نشون داد .بالاخره عباس #دقیقه_نود_جنگ_به_سعادت_شهادت_رسید.
🌺
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
@alvaresinchannel
#آخرین_ماموریت_عملیاتی
#تخریب_لشگر_10_سیدالشهداء_(ع) در دفاع مقدس
#پاکسازی_جاده_بوکان_مهاباد از ضد انقلاب
✍️✍️✍️راوی: #جعفر_طهماسبی
مردادماه سال 67 روزهای سرنوشت ساز جنگ بود .دشمن بعثی اوایل مردادماه سال67 قصد تصرف اهواز را داشت و دو سه روز بعد هم با منافقین به طمع تصرف کرمانشاه تا تهران خیز برداشت که نفس قدسی امام عزیز آنچنان شوری دربین جوانان ایجاد کرد که دشمن را از تمامی سرزمین اسلامیمان عقب زدند و اگرنبود منع امام درخصوص تعقیب دشمن بعد از خروج از مرزهای بین المللی در عرض چند ساعت رزمندگان #لشگر_ده_سیدالشهداء(ع) خود را به بصره رسانده بودند. اما آن عزیز سفرکرده با توجه دادن رزمندگان به پذیرش قطعنامه به عنوان عهد شرعی، آن شیران مطیع و مقلد را آرام نمود.
پرداختن به وقایع دفاع مقدس درسال آخر جنگ خود فرصت زیادی میطلبد اما در آخرین روزهای مرداد67 #دشمنان_مردم_کردستان که با پرچم کومله و دمکرات جان و مال و ناموس مردم شریف کردستان را هدف گرفته بودند به طمع دست یابی به آبرو و حیثیت نداشته به ارتفاعات اطراف جاده بوکان مهاباد حمله بردند و با سوء استفاده از انتقال توان سپاه اسلام به جنوب و منطقه شمال غرب مسیر تردد هموطنان را به بوکان و مهاباد مسدود کردند.
لشگر ده سیدالشهداء(ع) که هنوز از ماموریت مقابله با دشمن در#پاسگاه_زید و #شلمچه فارغ نشده بود ماموریت یافت با حمله برق آسا به پسمانده ضدانقلاب قهر اسلامی را به تفاله های استکبار بچشاند.بخشی از نیروهای لشگرسیدالشهداء خود را از #میاندوآب به منطقه رساندند و بخشی دیگرهم از طریق #هلکوپتر_های_شنوک از پایگاه #دزفول به منطقه درگیری سرازیر شدند و در آخرین روز مردادماه 67 که مصادف با #تاسوعای_حسینی بود به دشمن حمله کردند.
به علت وسعت منطقه درگیری و حضور دشمن بر روی ارتفاعات در محور مهاباد بوکان و سردشت #تیپ_عاشورا از لشگرده سیدالشهداء(ع) به فرماندهی سردار جانباز حاج عباس قهرودی در روز اول با #گردان_حضرت_قاسم(ع) به مصاف دشمن رفت و رزمندگان این گردان در روز تاسوعای حسینی با کمک گرفتن از نام #علمدار_کربلا در کمترین زمان و با حداقل تلفات و دادن چندین مجروح بخشی از ارتفاعات منطقه را از دست ضدانقلاب بازپس گرفتند.
در روز دوم عملیات که مصادف بود با روز #عاشورای_حسینی با ورود گردان #حضرت_زهیر علیه السلام به منطقه درگیری با ضد انقلاب ،این جرثومه های فساد فرار را بر قرار ترجیح دادند وبا دادن تلفات فراوان از منطقه متواری شدند در این عملیات تعدادی از رزمندگان لشگر ده سیدالشهداء به شهادت رسیدند.
با نفوذ ضدانقلاب در کادر درمانی بیمارستان شهر بوکان تعدادی از مجروحین این عملیات به علت عدم رسیدگی در ظهر عاشورای در محوطه بیمارستان به شهادت رسیدند. #گردان_تخریب_لشگر_ده_سیدالشهداء(ع) با اعزام 20 #رزمنده_تخریبچی به گردانهای عمل کننده در این عملیات شرکت نمود و با دادن #دو_شهید در این حماسه سهیم بود .
#شهید_قدرت_الله_خوشجام در روز اول این عملیات در روز #تاسوعای_حسینی مجروح گردید و به علت عدم رسیدگی و خونریزی شدید در #روز_عاشورا در محوطه بیمارستان به شهادت رسید و #شهید_اصغر_رحیمی با گردان زهیر (ع) به دشمن حمله برد و با گلوله ضدانقلاب در روز عاشورا به شهادت رسید. شهیدان این عملیات آخرین شهدای عملیاتی لشگرده سیدالشهداء(ع) نام گرفتند.
🍃🌹
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
@alvaresinchannel