eitaa logo
الذکر الحکیم
618 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
339 ویدیو
25 فایل
﷽ ( ذلک نتلوه علیک من الآیات و الذکر الحکیم ) سوره آل عمران 58 مطالب این کانال جمع آوری شده از سخنان و کتب حضرت استاد آیت الله سید حسن ابطحی و همچنین قرآن مجید است. ان شاء اللّه تحت عنایات آقا امام زمان علیه السلام مفید واقع می‌گردد.
مشاهده در ایتا
دانلود
شرح‌ صدر این است که انسان اگر در نهایت درجه فشار هم قرار بگیرد حتی ناراحتی‌اش را به روی خودش نیاورد. کسانی که‌ می‌خواهند در رأس امری قرار بگیرند کوچک باشد یا بزرگ، یا در رأس یک خانه قرار بگیرند. یا در رأس یک مملکت باشد، در رأس یک جمع باشد یکی از شرایطش حتما و حتما شرح صدر است! والّا زندگی برانسان خیلی تلخ می‌گذرد‌... انسان نمی‌تواند تزکیه نفس‌ کند. (بزرگترین‌ مانع تزکیه نفس همین تنگ نظریها و‌ همین زود از کوره در رفتنها و همین‌ نداشتن شرح صدر و نداشتن تحمل است...) حضرت آیت اللّٰه سیّد حسن ابطحی در تاریخ: ۱۵ محرم ۱۴۲۶ @alzekr_alhakim
هرچه شما بیدار باشید، باز باید بیدارتر بشوید. تمام آنچه که دارید، جان شما، مال شما، شخصیت شما، همه را فدای راه خدا کنید... خدا شما را طرف خود قرار داده است. جان شما را می‌خرد، مال شما را می‌خرد و آن وقت شمارا به مقام قرب خود راه می‌دهد و الّا همینطور نمی‌شود. شما فکر کنید که من دارم مراحل سیر و سلوک را می‌پیمایم، سیر الی الله می‌کنم. ولی جان من برای خودم است، مال من هم برای خودم است باید دست به ترکیب شخصیت من هم نخورد! به هیچ زحمتی هم نیفتم و خدا هم منّت من را بکشد تا من به خدا برسم !؟ همین‌طور است که نمی‌رسید!!! بیدار آن کسی است که همه چیزش را فدای راهش کند چرا؟ به خاطر اینکه اهمیّت راهش از هرچیزش بیشتر است. انسان وقتی یک چیزی را مهم‌تر دانست هرچیزی که کمتر اهمیّت دارد را فدای آن می‌کند. اگر شما بدانید ارزش تزکیه نفس چقدر است تمام وقت و شغل و درس و‌ همه چیزتان را فدای تزکیه نفستان می‌کنید. از فرمایشات حضرت آیت اللّٰه سیّد حسن ابطحی @alzekr_alhakim
انسان از خواب غفلت بیدار شده است. مرحله‌ی یقظه را گذرانده، بعد هم توبه کرده توبه نصوح. یک مرتبه یک ناراحتی از ناحیه یک فردی به انسان می‌رسد طبعاً عُقده می‌کند، دلش جا ندارد که این را در خود پنهان کند، سرریز می‌کند! در بین مردم که می‌نشیند غیبت می‌کند، اظهار ناراحتی می‌کند! البته غیبت در صورتی حرام است که در مقابل قاضی یا افرادی که بتوانند کاری برای او بکنند نباشد. چون خدای تعالی در قرآن می‌فرماید: لَا يَحِبُّ اللَّهُ اَلْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلَّا مَنْ ظُلِمَ کسی که به او ظلم شده می‌تواند بدی های مردم را مخصوصاً ظالمین را برای قاضی، برای دیگران که آنها را مصلح می‌داند بگوید. اما گاهی هم نه! در اثر نداشتن شرح صدر است... حالا در مقابل قاضی باشد یا در مقابل غیر قاضی در مقابل دوستان باشد می‌بیند نمی‌تواند طاقت بیاورد، می‌گویند چرا ناراحتی؟ می‌گوید: یک حرفی از کسی شنیدم نمی‌توانم خودم را کنترل کنم. این معنای تنگ نظری است این معنای عدم شرح صدر است، من نمی‌توانم خودم را حفظ کنم رنگش پریده بدنش می‌لرزد و تا اظهار نکند، عُقده‌اش را خالی نکند یا به قول بعضی از زنها که درد دل نکنند و برای یکی ننشینند حرف هایشان را نزنند دلشان آرام نمی‌گیرد! این طوری هستند!؟ گاهی هم انسان دلش می‌سوزد به حال این افراد خُب بنشینید درد دل کنید، امّا این را بداند هم آن کسی که درد دل می‌کند، هم آن کسی که درد دل می‌شنود این شخص شرح صدر ندارد! این شخص نمی تواند خودش را کنترل کند! این شخص یک انسانی است که اگر هم بگوید من اهل تزکیه نفس هستم به هیچ وجه موفق تا این صفت را دارد نمی‌شود!؟... از فرمایشات حضرت آیت اللّٰه سیّد حسن ابطحی در تاریخ: ۱۴۲۶/۰۱/۱۵ @alzekr_alhakim
شرح‌صدر این است که انسان اگر در نهایت درجه فشار هم قرار بگیرد حتی ناراحتیش را به روی خودش نیاورد. کسانی که‌ می‌خواهند در رأس امری قرار بگیرند کوچک باشد یا بزرگ، یا در رأس یک خانه قرار بگیرند، یا در رأس یک مملکت باشد، در رأس یک جمع باشد یکی از شرایطش حتماً و حتماً شرح صدر است. والّا زندگی بر انسان خیلی تلخ می‌گذرد‌، انسان نمی‌تواند تزکیه نفس کند. بزرگترین‌ مانع تزکیه نفس همین تنگ نظریها و‌ همین زود از کوره در رفتنها و همین‌ نداشتن شرح صدر و نداشتن تحمل است!. از فرمایشات حضرت آیت اللّٰه سیّد حسن ابطحی در تاریخ: ۱۵ محرم۱۴۲۶ @alzekr_alhakim
منظور از شرح صدر روح‌ انسان است که باید یک وسعتی داشته باشد. این دلها ظرف است، بهترینش آن است که ظرفیّت بیشتری داشته باشد. بعضی افراد ظرفیّت دلشان آنطور نیست که هرچیزی را در آن جای دهند. حالا می‌خواهد علم باشد، حقایق باشد، برخورد با مردم باشد یا مشکلات دیگری که در دنیا تصور می‌شود باشد. کم ظرفیّتی نشان می‌دهند! به مجردی که یک مطلبی بر‌خلاف میلشان باشد عکس العمل نشان می‌دهند! اینها همه‌اش برخلاف شرح صدر است... حضرت آیت اللّٰه سیّد حسن ابطحی سخنرانی ۱۵ محرم ۱۴۲۶ @alzekr_alhakim
«تنبلی و ناامیدی رفع می‌شود» دوستی که مقامات عالیه سیر و سلوک را پیموده می‌گفت: من یک آدم ترسو، ناامید، کم صبر، بدگمان به مردم، تنبل و منزوی بودم، آنقدر از حالات خودم متنفّر بودم که دائماً از خدا مرگم را می‌طلبیدم و حتّی یک روز تصمیم گرفتم خودکشی کنم! زیرا وجود خودم را در دنیا بی‌فائده و باطل می‌دانستم، تا آنکه روزی به یک استاد بزرگوار، عالم و باتجربه که خدا او را اجر دهد، برخوردم و از او استمداد کردم، او دست مرا گرفت و به عنوان شاگردی قبولم کرد و اوّل مرا وادار به توبه نمود. مرحله توبه بسیار برایم سخت بود، زیرا اوّل شرط استاد این بود که باید اعمال مخصوصی را با جدیت انجام دهم و حتّی یک روز آنها را تعطیل نکنم ولی من که به تنبلی و کم صبری عادت کرده بودم، به خصوص در اوائل برنامه توبه بسیار به من سخت می‌گذشت امّا به حمداللّٰه خدای تعالی ایمان و رعبی از استاد در دلم انداخته بود که هر زمان می‌خواستم در اعمالم کوتاهی و یا تنبلی کنم، با یک ابراز لطف و گفتن این که از تو توقّعی نیست که اهل مسامحه باشی، مرا دوباره وادار به کار می‌کرد، تا آنکه مرحله توبه را گذراندم و از گناهان و اشتباهات و خطاهای گذشته پاک شدم. در آن روزی که استاد به من فرمود: اگر از این به بعد معتقد باشی که هنوز خدا از تو نگذشته است! سوءِ ظن به پروردگار داری... حضرت آیت اللّٰه سیّد حسن ابطحی کتاب در محضر استاد ۱ @alzekr_alhakim
در سوره کهف خدای تعالی قصّه دونفر که یکی بی‌ثبات و بدون مقاومت و با ضعف ایمانی وارد باغش می‌گردد و به خاطر زرق و برق دنیا منکر معاد می‌شود! و دیگری رفیقش که او را سرزنش می‌کند و از بی‌ثباتی و عدم استقامت او متنفّر است! و از او دوری می‌نماید و خدای تعالی به این وسیله به مردم می‌فرماید که: کسانی که دارای ضعف ایمانند مورد تنفّر خدا و مردم‌اند و پروردگار متعال برکت را از اموالش برمی‌دارد و بلکه اموالش را نابود می‌کند!!! امّا در اثر استقامت اگرچه انسان فقیر و تهیدست باشد خدای تعالی به او ثروت و برکت عنایت می‌فرماید. و نیز در سوره کهف قصّه حضرت «موسی» و حضرت «خضر» علیهما السّلام را می‌خوانیم که حضرت «خضر» حضرت «موسی» را در صورتی به شاگردی و تبعیت از خود می‌پذیرد که حضرت «موسی» دارای صبر و استقامت باشد و هرکجا کم صبری می‌کند حضرت «خضر» او را هشدار می‌دهد که: من نگفتم تو نمی‌توانی با من صبر کنی و او را تهدید به طرد شدن و جدائی از محضر خودش می‌کند و در آخر هم وقتی حضرت «موسی» صبرش تمام می‌شود و می‌خواهد از او جدا شود فلسفه آن چه را که او نتوانسته بر آنها صبر کند برای حضرت «موسی» بیان می‌نماید و می‌رود. و نیز در سوره کهف قصّه «ذوالقرنین» را مفصّلاً توضیح می‌دهد و به بشریت می‌فهماند که انسان در اثر پشتکارداری و استقامت می‌تواند، تمام کره زمین را تسخیر کند چنانکه «ذوالقرنین» با همّت و تمکن و قدرت و استقامت به پیش می‌رود و خود را به منتهی‌الیه غرب یعنی کنار اقیانوسها رسانده و باز لشکرکشی کرده و به سوی بلوک شرق حرکت نموده و قسمتهائی از چین را تسخیر می‌نماید! و او آن چنان با توکل و استعانت از ذات اقدس متعال استقامت در راه اهداف عالیه خود را تعقیب می‌نماید که خدای تعالی او را به عنوان نمونه بارز کسی که به او تمّکن و قدرت و استقامت داده در قرآن کتاب جاودانی جهان بشریت یاد می‌کند و مفصّل قصّه او را نقل می‌نماید. استاد فرمود: از این قصّه‌ها که در سوره کهف نقل شده انسان باید پند بگیرد زیرا خدای تعالی در قرآن فرموده است: «لَقَدْ کانَ فی قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لاِولِی الاْلْبابِ» یعنی: حکایتهای پیامبران و قصّه‌هائی که در قرآن آمده پند و اندرزی است برای صاحبان عقل. پس همه روزه سوره «کهف» را بخوان و از این سوره مبارکه مدد بگیر و بدان که اگر انسان بخواهد به اهدافش برسد باید استقامت داشته باشد آن چنان که «اصحاب کهف» به وسیله استقامت به خدای تعالی و کمال معنوی رسیدند و آن چنان که «ذوالقرنین» به تسخیر دنیا و کشورگشائیهای فوق‌العاده رسید. و اگر انسان در دنیا ضعف داشته باشد به نتیجه نمی‌رسد و برکت از جان و مال و وقتش برداشته می‌شود. حضرت آیت اللّٰه سیّد حسن ابطحی کتاب در محضر استاد ۱ @alzekr_alhakim
سعی کنید هرچه از صفات حمیده کسب می‌کنید آنرا مستقرّ و محکم کنید! باید چنان محکم باشد که طوفان هم آنها را تکان ندهد. ساختمانها را جوری می‌سازند که حتّی زلزله خراب نکند. زلزله هایی در دنیا هست که تمام صفات انسان را تکان می‌دهد منتها باید طوری صفات ساخته شده باشند که تکان نخورند... حضرت آیت اللّٰه سیّد حسن ابطحی جزوه روحیّات / سوال۲۳۳ / صفحه ۱۶۰ @alzekr_alhakim
«تحمل مصائب» اوّل آنکه باید در شبانه روز بسیار بگوئی «یا صابر» (لااقل هزار مرتبه) که از اسماءِاِلهیه است و این اسم مقدّس تو را مدد می‌کند که در مصائب دنیا صبور و با استقامت باشی. دوّم: این آیه مبارکه را بسیار بخوان، که خدای تعالی در قرآن فرموده: «وَ لَنَبْلُوَنَّکمْ بِشَی‌ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الاْمْوالِ وَ الاْنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصّابِرینَ* اَلَّذینَ اِذا اَصابَتْهُمْ مُصیبَةٌ قالُوا اِنّا لِلّهِ وَ اِنّا اِلَیهِ راجِعُونَ* اُولئِک عَلَیهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ وَ اُولئِک هُمُ الْمُهْتَدُونَ*». (۱) و توجّه کاملی به معنی آن آیات داشته باش، زیرا توجّه به این آیات صبر و تحمّلت را در مصائب زیاد می‌کند... و سپس باید همه روزه بلکه باید در تمام اوقات به خود القاء کنی که من باید در مقابل تمام مصائب مثل کوه استوار باشم و هیچ مصیبتی نمی‌تواند، مرا از پا درآورد، باید به خود بگوئی من قویم، من از مردان بزرگ تاریخ که در مقابل مصائب بزرگ تحمّل می‌کردند و به کمال انسانیت و بزرگی رسیدند، چه کم دارم! حضرت «مریم» علیها السّلام اگر به بزرگ‌ترین مصیبت که حامله شدن بدون شوهر و تهمت زنا آن هم از طرف نزدیکانش مبتلا نمی‌شد، استقامت نمی‌کرد، بلکه مثل افراد ترسو و زبون خودکشی می‌نمود و به این همه عظمت که چند میلیارد مسیحی و مسلمان همه در مقابلش احترام کنند موفّق نمی‌گردید حضرت «عیسی» علیه‌السّلام اگر در مقابل مصائبی که حواریین و دشمنان یهودیش متوجّه او کردند، استقامت و صبر و تحمّل نمی‌داشت و صحنه را خالی می‌گذاشت، موفّق به عظمتی که امروز میلیاردها مسلمان و مسیحی او را به عنوان فرد بارز عالم خلقت بشناسند، نمی‌شد. «رسول گرامی اسلام» (صلی اللّٰه علیه و آله) اگر تحمّل مشقّات و مصائبی که در مدّت بیست و سه سال متوجّه او شد نمی‌کرد، یقیناً امروز دین مقدّس اسلام به این عظمت باقی نمی‌ماند. و بالأخره اگر به حالات انبیاء و اولیاء و بلکه دانشمندان و بزرگان دقیقاً توجّه کنی! شاید کسی را که بدون تحمّل مصائب و استقامت در مقابل ناملایمات به جائی رسیده باشند، نمی‌یابی و اساسا بدان که دنیا مملوّ از مصائب و ناملایمات است، دنیا خانه‌ای است که به بلا پیچیده شده و بالأخره همه‌کس به نحوی مبتلای به آن بلیات و مصائب می‌گردند و تنها کسی که در مقابل این ناملایمات صبور و دارای استقامت و ایمان است، می‌تواند زندگی راحتی داشته باشد. 🔹سپس استاد به من گفت: اگر می‌خواهی در مقابل مصائب دنیا صبور و با استقامت باشی، کوشش کن که اعتقادت را به خدای تعالی تقویت کنی! زیرا وقتی خدا را شناختی و به او تکیه کردی و از این راه آرامش قلب و دلت را به دست آوردی می‌توانی، به آسانی مصائب را تحمّل کنی و دیگر خوف و حزنی نداری، خدای تعالی در این خصوص در قرآن کریم فرموده: «اِنَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا اللّٰه ثُمَّ اسْتَقامُوا فَلا خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَ لا هُمْ یحْزَنُونَ» یعنی: کسانی که می‌گویند، پروردگار ما خدای تعالی است و سپس پا برجا ایستاده‌اند، نه خوفی برای آنها خواهد بود و نه حزنی آنها را می‌گیرد. استاد به من گفت: همه روزه لحظاتی که می‌خواهد خوابت ببرد و لحظات اوّلی که از خواب بیدار می‌شوی به خودت تلقین قوّت و قدرت کن با خود بگو من قوی هستم من توانایم من در مقابل تمام مشکلات استقامت می‌کنم و مثل کوهی استوارم و امثال این کلمات را مدّت چند دقیقه به خود تلقین نما! من به مواعظ و دستورات استاد عمل کردم اگرچه چند ماه معطّل شدم و تمام افکارم متمرکز در به دست آوردن صبر و استقامت در مقابل مصائب روزگار بود ولی به حمداللّٰه موفّق به استقامت و صبر کاملی گردیدم و آن ضعف و ناراحتی روحیم بکلّی از بین رفت و خدای تعالی مرا در این جهت مدد فرمود. حضرت آیت اللّٰه سیّد حسن ابطحی کتاب سیر الی اللّٰه ۱ @alzekr_alhakim
امام صادق علیه‌السّلام فرمودند: من در جوانی در حال طواف بودم و بسیار کوشش در عبادت می‌کردم و در آن حال بسیار عرق کرده بودم، که پدرم بر من عبور کرد و فرمود: ای پسرم، ای «جعفر» خدای تعالی وقتی که بنده‌ای را دوست داشته باشد او را وارد بهشت می‌کند و از او راضی می‌شود به عمل کم و آسانی که او انجام می‌دهد. سپس استاد گفت: انسانی که دارای استقامت است، همیشه به هر کاری که وارد می‌شود، باید آن را مدّتها ادامه دهد، تا به نتیجه برسد! اگر شما بخواهید میخی را به دیوار بکوبید باید چکش را بر میخ مکرر بکوبید و به خصوص اگر دیوار محکم باشد و تا مداومت بر کوبیدن چکش به روی میخ نداشته باشید موفّق نخواهید شد. دعاها هم همین طورند، اگر کسی بخواهد صد درصد به مسأله‌ای از مسائل و به مرحله‌ای از مراحل روحی موفّق شود، باید به وسیله یکی از عبادتها که متناسب آن مرحله هست مدّتی مداومت نماید و حتّی یک روز و یا یک نوبت هم آن را ترک ننماید، افرادی که هرروز به کاری مشغول‌اند و هنوز یک کار را به پایان نرسانده مشغول کار دیگر می‌شوند، هیچ زمان کار صحیحی انجام نمی‌دهند و توفیقی به دست نمی‌آورند!!! امام صادق علیه‌السّلام فرمودند: «عدو العمل، الکسل» یعنی: دشمن اعمال صالحه و خوب کسالت و خستگی و بی‌حالی است. و نیز فرموده‌اند: «الکسل یضر بالدین و الدنیا» یعنی: بی‌حالی و عدم استقامت، به دین و دنیای انسان ضرر می‌زند. سپس استاد به من گفت: فرزندم، این که در احادیث وارد شده که باید انسان دارای صبر در عبادت باشد، منظور همین مداومت در عبادت و تحمّل مشقّاتی است که نصیب انسان در راه عبادت و بندگی خدا می‌گردد، می‌باشد. امیرالمؤمنین علیه‌السّلام فرمودند: «المداومة، المداومة، فانّ اللّٰه لم یجعل لعمل المؤمن غایة الا الموت» یعنی: به عبادت و اعمال خیر مداومت کنید، مداومت کنید، زیرا خدای تعالی قرار نداده برای اعمال خیر و عبادت پایانی مگر مرگ. و من به تو، توصیه می‌کنم که اگر می‌خواهی از این کم حوصلگی و کم صبری نجات پیدا کنی، یک عبادت سبک که مناسب حال و روحیه‌ات باشد را انتخاب کن و سپس مقید باش که حتّی یک روز هم آن را ترک نکنی و لااقل یک سال به آن مداومت نمائی! (البته بعدها آن عبادت را استاد مطابق حال من به من دستور می‌داد) و بکوش که اراده‌ات را تقویت کنی و حتّی به فکر ترک عبادت هم نیفتی. حضرت آیت اللّٰه سیّد حسن ابطحی کتاب سیر الی اللّٰه ۱ @alzekr_alhakim
اگر کسی توانست نسبت به هر عملی که می‌خواهد انجام دهد در قلب خود میل مستدام ایجاد کند توانسته در هرکاری استقامت داشته باشد! همّت عالی و استقامت انسان را به اوج عزّت می‌رساند. شما اگر حالات رجال سیاسی، دانشمندان بزرگ، روئسا و شخصیّتهای با عظمت، مخترعین و اولیاء خدا را درست دقت کنید می‌بینید که بزرگترین رمز موفّقیّت آنان همین استقامت بوده است!!! حضرت آیت اللّٰه سیّد حسن ابطحی کتاب سیر الی الله ۱ @alzekr_alhakim
«بلال» که از اهل حبشه و مردی سیاه پوست و از بردگان خلف ابن امیه بود در «دار ارقم» چشمش به جمال پیشوای عظیم‌الشّأن اسلام افتاد، فریفته آن نور پاک گردید. سپس در اثر تبلیغات آن حضرت مشرّف به دین مقدّس اسلام شد، ولی وقتی آقا و مالک او متوجّه اسلام او گردید، با ابی‌جهل (سرسخت‌ترین دشمنان پیغمبر اسلام صلی اللّٰه علیه و آله) همدست شد و او را به کمک یکدیگر شکنجه و آزار می‌کردند. سنگهای گران و سنگین بر پشتش می‌گذاردند که نمی‌توانست از جا حرکت کند، او را در برابر آفتاب گرم و سوزان حجاز به قدری نگاه می‌داشتند که پوست بدنش می‌سوخت! با آهن گداخته او را داغ می‌کردند. ولی بلال در همه حالات صبر می‌کرد و با کلمه توحید و یاد پروردگار، خود را دلخوش می‌داشت و بالأخره در اثر صبر و استقامت، رسول اکرم صلی اللّٰه علیه و آله دستور فرمود که او را خریدند و آزاد کردند. بلال تا آنجا ایمانش کامل شد که مؤذّن مخصوص پیغمبر اسلام صلی اللّٰه علیه و آله گردید. کس دیگری با وجود بلال حقّ اشغال منصب او را نداشت. پس از وفات رسول اکرم صلی اللّٰه علیه و آله هم باز به توصیه آن حضرت دست از محبّت و علاقه علی و فاطمه علیهما السّلام بر نداشت و آن چنان در ایمان به خدا و محبّت و پیروی خاندان عصمت وفاداری کرد که از بزرگترین قهرمانان اسلام به شمار آمد و در زمره شجاع‌ترین مسلمانان محسوب شد... حضرت آیت اللّٰه سیّد حسن ابطحی کتاب سیر الی اللّٰه ۱ @alzekr_alhakim
«استقامت یا رمز جمیع موفّقیتها» خوانندگان محترم همان گونه که می‌دانید تیپ عزلت طلب بیش از هر چیز از تحمیل بدشان می‌آید! در کتب روانکاوی برای این عدّه علامات و خصوصیات زیادی نقل شده که منجمله همین حالت است و نیز از علائم دیگر آنان عدم استقامت است. «خواجه نوری» در کتاب روانکاوی می‌نویسد: در عزلت طلب میل به انجام رساندن کار و میل کوشش خیلی ضعیف است، غالب کارهائی که شروع می‌کند به پایان نمی‌رساند و از هرکاری که کوشش و جدیت لازم داشته باشد فراری است، به این معنی که اگر کاری را پس از مدّتها عقب انداختن آغاز کند به اوّلین مانع و اشکالی که برخورد نماید، چون که مستلزم کوشش و جدیت بیشتری است فوراً از آن دلسرد می‌شود و مختصر علاقه و اشتیاقی هم که داشت خاموش می‌گردد. برای این قبیل اشخاص ممکن است صدها فکر خوب و مفید پیش آید مثلاً خیال می‌کنند: فلان معامله مفید را اگر انجام دهند خوب است. فلان شخص متنفذ را اگر ملاقات نمایند در پیشرفت کارشان مؤثّر است. فلان مقاله یا کتاب را اگر بنویسند انجام کار مهمّی است... ولی تمام این امیال به علّت ضعف قوّه خواستن غالباً از محیط خیال خارج نمی‌شود و به فعل در نمی‌آید. و بالأخره، مسأله «استقامت و پابرجا بودن» یکی از مهم‌ترین موضوعات دامنه‌داری است که درباره آن کتابها نوشته شده ولی به عقیده من با یک جمله کوتاه می‌توان آن را خاتمه داد و آن این است که: اگر کسی توانست نسبت به هرعملی که می‌خواهد انجام دهد در قلب خود میل مستدام ایجاد کند توانسته در هر کاری استقامت داشته باشد. همّت عالی و استقامت، انسان را به اوج عزّت می‌رساند. افرادی که دارای ثبات و استقامت نیستند هم مورد اطمینان احدی واقع نمی‌گردند. مکرّر شده که جوانانی تصمیم به انجام عملی گرفته و بعد آن را فراموش کرده‌اند، این عمل برای آنها جز بدبختی فائده دیگری نداشت! شاگرد صنعتگری اگر در نزد استاد، استقامت و ثبات نداشته باشد هیچگاه استاد حاضر نمی‌شود که تمام رموز صنعتی خود را در اختیار او بگذارد چون با خود فکر می‌کند که اگر من با زحمت زیاد به او عملی را تعلیم دادم قطعاً نفعش به دیگری خواهد رسید. شما اگر استقامت نداشته باشید کسی به شما اطمینان نخواهد داشت دوست نزدیک شما اسرار زندگی خود را در اختیارتان نمی‌گذارد. چون ممکن است امروز در کمال امانتداری و رفاقت باشید ولی فردا به کلّی از این رویه دست بکشید. امروز مرد باتقوا و پرهیزگاری هستید ولی فردا ابدا از آن خبری ندارید. وفاداری و استقامت در دوستی، خود بزرگترین وسیله جلب دوستان است! حضرت آیت اللّٰه سیّد حسن ابطحی سیر الی‌ اللّٰه 1 @alzekr_alhakim
معنای دوّم استقامت، این را بدانید که ثبات است! انسان دارای ثباتی باشد... همیشه یک جور، یک راه، یک روحیه هیچ وقت سستی یا تنبلی یا معطلی در وجودش راه پیدا نکند!!! استقامت آنقدر اهمیّت دارد که اگر استقامت نداشته باشید شما در هیچ کاری موفق نمی‌شوید. یه عده از مردم هستند یک کاری را می‌خواهند انجام بدهند چون‌ دارای روحیه استقامت نیستند؛ بسیار کار خوب و پرمنفعت و‌ پرفایده است ولی دلشان را به اصطلاح می‌زند، کسلشان می‌کند پشت کار را ندارند، هرروزی یک کاری را شروع می‌کنند و هرروزی یک‌ برنامه‌ای دارند، یک حالتی دارند مثل پشه‌ای که در فضاست باد هرطرف که بیاید اینها به همان طرف می‌روند. کَالجَبَلْ الرّاسِخْ نیستند!... حضرت آیت اللّٰه سیّد حسن ابطحی سخنرانی ۱۸ شعبان / ۱۴۲۶ @azekr_alhakim
خَلیفَةُ اللّٰهی مقصد ماست، راهی هم باید بپیماییم... راهی که باید بپیماییم منازلی دارد؛ بعضی از منازلش مشکل است بعضی از منازلش مثل ماشینی که در جادّه راه می‌رود، یک وقت شب است در تاریکی است یک وقت در بیابان کویری است یک وقت در جای با صفا توی چراغها، یک وقت روز است... یک مسائل مختلفی دارد، این راه اینطوری است با همه‌ی مشکلاتش باید بسازید! اگر نساختید از همین الان سَر وتَه‌ کنید برگردید!!! اصلا برای همین مجلس را تشکیل دادم... حضرت آیت اللّٰه سیّد حسن ابطحی سخنرانی ۱۸ شعبان / ۱۴۲۶ @alzekr_alhakim
در این زمانی که تلاطم‌ در زندگی بشریّت واقع شده ... در این زمان اگر انسان استقامت نداشته باشد، امواج گوناگون زمان قبل از ظهور حضرت بقیة الله انسان را به این طرف و آنطرف می‌کشد؛ خیلی باید حواستان جمع باشد! لذا خدای تعالی می‌فرماید: «وَأَن لَوِ استَقاموا عَلَى الطَّريقَةِ لَأَسقَيناهُم ماءً غَدَقًا» اگر اینها در راهی که می‌خواهند بروند استقامت کنند، آب زلال حکمت به قلبشان‌ وارد‌ می‌شود و موفق به بقیّه مراحل کمالات می‌گردند. حضرت آیت اللّٰه سیّد حسن ابطحی سخنرانی ۱۸ شعبان / ۱۴۲۶ @alzekr_alhakim
در قرآن خدای تعالی می‌فرماید: (وَجَاهِدُوا بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنْفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ) با جانتان و مالتان... در صدر اسلام فقط زن بوده است که هم با جانش و مالش برای اسلام و موفّقیّت اسلام جهاد با مال و نفس کرده است. جهاد با مال را حضرت خدیجه مادر فاطمهٔ زهراء (س) کرد و جهاد با جان را حضرت زهرا (س) دختر همین خدیجهٔ کبری انجام داد و همین دو نفر مایه رشد و موفّقیّت اسلام شدند. از سخنان حضرت استاد آیت اللّٰه سیّد حسن ابطحی سخنرانی نقش زن در اسلام @alzekr_alhakim
استقامت در ماه مبارک رمضان آن نظمی که از روی عادت بوجود می‌آید، آن نظم نیست عادت است، عادتها را به هم بزنید، یکی از مراحلی که داریم استقامت است، در استقامت باید عادت ها به هم بخورد و در عین حال انسان منظّم باشد، حالا که شما آمدید به مهمانی خدا یکی از این چیزهایی که سر این سفره است این است که شما را از عادت ها نجات می‌دهد و یک روح مستقلّی برای شما بوجود می‌آورد، مستقلّ، غذای دیگری که سر این سفرهٔ احسان پروردگار است این است که شما را دارای استقامت می‌کند، شما می‌شوید مقاوم، یک روز عصری چای نمی‌خوردید سرتان درد می‌گرفت حالا صبح تا غروب، نه مقاومید چای نمی‌خورید! همین تمام مردم این طور اند، ببینید انسان مقاوم می‌شود، دارای اراده می‌شود، خودتان رو بسازید که اراده داشته باشید. هر جوری که می‌خواهید این بدنتان را قرار بدید، بعضی‌ها هستند عادت نکردند که مثلاً فرض کنید چادر سرشان بیندازند، بعضی‌ها هستند عادت نکردند حجابشان را خوب  رعایت بکنند، در ماه رمضان انسان به هر حال هر قدر هم به فکر نباشد یک مقداری مقاوم می‌شود، با مقاومت خواهید شد، روحتان مقاوم می‌شود. از سخنان حضرت استاد آیت الله سیّد حسن ابطحی سخنرانی آداب رفتن به میهمانی خدا @alzekr_alhakim
سؤال بیست و هشتم: چه کار کنیم دارای اراده‌ی قوی شویم؟ پاسخ ما: اگر لجبازی بلد باشید اراده قوی را می‌توانید بفهمید لجبازی بچّگی را ادامه بدهید؛ لجبازی بد نیست! دلیل بر استقامت روح انسان و قوی بودن روح است چون در کار بد لجبازی می‌کند بد است می‌گویید به اتوی داغ دست نزن می‌زند. این استقامت خوب است امّا آنکه حرف نمی‌فهمد بد است. اگر شما کاری می‌کردید لجبازی را نگه می‌داشتید و تحت تأثیر هر چیز واقع نمی‌شدید و تنظیم می‌کردید کار خوب انجام شود و کار بد ترک شود خوب بود. بعضی افراد در اثر ترس، ضعفِ در اراده پیدا می‌کنند آدم ترسو خیلی متزلزل است می‌گوید شاید بد باشد، شاید نشود افراد قاطع وقتی وارد کاری می‌شوند با کمال شهامت جلو می‌روند. حضرت آیت اللّٰه سیّد حسن ابطحی سیر الی اللّٰه ۲ / بخش سوم: استقامت / سؤال بیست و هشتم @alzekr_alhakim
سؤال چهل و پنجم: اولیاء خدا به انسانهای بی‌صبر چگونه می‌نگرند؟  پاسخ ما: در دنیا از همه مهمتر صبر و بردباری است از علائم ایمان کامل «کالجبل الراسخ» بودن است. شما اگر اولیاء خدا را ببینید و نظارت آنها را بر خودتان و مردم دنیا متوجّه شوید می‌بینید به شما پوزخند می‌زنند. در مقابل مخارج خانه، تو ماندی؟ ای‌بی‌استقامت! در مقابل بد اخلاقی زن و فرزند در فشاری؟ ای‌بی‌استقامت! از فشار درد و مرض تحمّل از دست دادی؟ ای‌بی‌استقامت! و همین طور مسائل مختلف دینی. مثل مردی که می‌بیند دست بچّه‌اش به جائی خورده و خون آمده و بچه دستش را گرفته و گریه می‌کند و پدر می‌گوید: که چه شد خُب خون آمده باشد چه می‌شود؟ خوب مسأله‌ای نیست اولیاء خدا هم که دارای استقامت‌اند به کسانی که برای مخارج زندگی غصّه می‌خورند و در کارهای دیگرشان تحمّل ندارند و به خدا اعتماد ندارند با تعجّب نگاه می‌کنند. سیر الی‌اللّٰه ۲ / بخش چهارم «استقامت»/ سؤال چهل و پنجم حضرت آیت اللّٰه سیّد حسن ابطحی @alzekr_alhakim
هرکس در استقامت کار کرد و قوی شد به جائی رسید... قاطعیت داشتن مهمّ است! ارزش انسان به قاطعیت و استقامتش و صبرش در مقابل نوائب و فشارهای روزگار است وگرنه اگر قرار باشد هر روز انسان بوسیله‌ی هربادی بلغزد انسان نیست. قاطعیت داشته باشید یعنی فکر و تصمیمتان را قطعی کنید. این یکی از مسائل بسیار مهمّ سیر الی‌اللّٰه است اگر کسی بخواهد سالک الی‌اللّٰه باشد و قاطعیت نداشته باشد به هیچ جائی نمی‌رسد. از شرایط زندگی سعادتمندانه انسان قاطعیت، تصمیم، استقامت است این بوجود نمی‌آید مگر بوسیله‌ی بندگی خدا و عبودیت. بنده‌ی خدا قاطعیت دارد، کسی که قاطع نبود و اراده‌ی قوی نداشت یعنی، هرروز سر یک بام و یک شاخه نشست و با هربادی حرکت کرد ایمانش کامل نیست و بنده‌ی خدا هم نیست.  حضرت آیت اللّٰه سیّد حسن ابطحی سیر الی اللّٰه ۲ / بخش سوم: استقامت / سؤال بیست و نهم @alzekr_alhakim
52.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹جوانمردی و ایمان 🔹برشی زیبا از سریال اصحاب کهف @alzekr_alhakim
دوره اخر الزّمان روایت دارد که ایمان را بخواهد انسان نگهبدارد مانند آتش کف دست است! شما می‌گویید نه مشکلی نیست؛ بسیار مشکل است! حفظ ایمان انسان اگر استقامت نداشته باشد به قدری در این دوران مشکل است که اگر انسان معمولی بخواهد حرکت بکند که‌ متأسّفانه جمع زیادی از دوستان معمولی حرکت می‌کنند و به فکر جدّی بودن و استقامت داشتند نیستند. اگر بخواهند معمولی حرکت کنند همانطوری که حدیث دارد صبح از خانه بیرون میاید با ایمان شب به خانه برمیگردد بی‌ایمان! در اثر معاشرتها در اثر برخورد با افرادی که با فشار اورا به طرف انحراف می‌کشانند او‌هم‌ منحرف می‌شود! امروز استقامت از هرچیزی ضروری‌تر است. سخنرانی از فرمایشات حضرت آیت اللّٰه سیّد حسن ابطحی @alzekr_alhakim
هرکس در استقامت کار کرد و قوی شد به جائی رسید... قاطعیت داشتن مهمّ است! ارزش انسان به قاطعیت و استقامتش و صبرش در مقابل نوائب و فشارهای روزگار است؛ وگرنه اگر قرار باشد هر روز انسان بوسیله‌ی هر بادی بلغزد انسان نیست. قاطعیّت داشته باشید یعنی فکر و تصمیمتان را قطعی کنید. این یکی از مسائل بسیار مهمّ سیر الی‌اللّٰه است اگر کسی بخواهد سالک الی‌اللّٰه باشد و قاطعیت نداشته باشد به هیچ جائی نمی‌رسد. از شرایط زندگی سعادتمندانه انسان قاطعیّت، تصمیم، استقامت است این بوجود نمی‌آید مگر بوسیله‌ی بندگی خدا و عبودیت. بنده‌ی خدا قاطعیت دارد، کسی که قاطع نبود و اراده‌ی قوی نداشت یعنی: هر روز سر یک بام و یک شاخه نشست و با هر بادی حرکت کرد ایمانش کامل نیست و بنده‌ی خدا هم نیست! حضرت آیت اللّٰه سیّد حسن ابطحی کتاب سیر الی اللّٰه ۲ / بخش سوم: استقامت / سؤال بیست و نهم @alzekr_alhakim
توضیح آیه: والعصر، برتری مذهب تشیع خدای تعالی در این سوره مبارکه می‌فرماید: «وَالْعَصْرِ» قسم به عصر، یک عصری داریم و یک صبحی داریم زمان‌هایی که فشار زیاد است‌، اسم آن را خدای تعالی عصر گذاشته است‌. یکی عصر ظهور رسول اکرم صلّی‌اللّٰه‌علیه‌وآله و یکی هم عصر غیبت امام زمان ارواحنافداه و یا اول ظهور حجّت ابن الحسن هست. خود کلمه عصر در معنای لغت به معنای فشارهست؛ عصر هم که به آن می‌گویند عصر به خاطر اینکه انسان بالاخره صبح تا غروب زحمت کشیده و خسته شده و هرکسی یک خستگی یک فشاری هست‌. زمانی را که به آن عصر می‌گویند زمانی است که فشار دارد‌، اما چه فشاری‌؟ فشاری که اگر آن فشار نباشد و تحمل آن فشارها نباشد حیات نیست‌، زندگی نیست‌، آینده نیست‌، هیچی نیست‌! صبح تا غروب رفتید کار کردید پول بدست آوردید درست است خسته شدید درست است ناراحت هستید، درست است در فشار هستید اما جیب‌تان پُرپول شده‌، درعوض زن و بچه‌تان راحت شده‌اند‌. در عصر ظهور رسول اکرم صلّی‌اللّٰه‌علیه‌وآله فشار عجیبی بر مسلمان‌ها بود در شعب ابیطالب این‌ها را ریخته بودند، نه نان‌شان می‌دادند و نه آب‌! آنچنان مسلمان‌ها در فشار بودند که حساب نداشت‌! خود پیغمبر اکرم صلّی‌اللّٰه‌علیه‌وآله را مجبور کردند که حضرت از مکه به مدینه هجرت کند. اگر آن فشارها نبود امروز ما مسلمان نبودیم‌، اگر آن زحمات نبود ما امروز اینجا به نام شیعه به نام تشیُّع نبودیم... از فرمایشات حضرت آیت اللّٰه سیّد حسن ابطحی موضوع: درک کلام اهلبیت _ آمادگی برای ظهور سخنرانی در تاریخ: ۱۴۱۴٫۴٫۱۳ _ ۱۳۷۲٫۷٫۸ @alzekr_alhakim
با اینکه عمر لَعنةُ‌اللّٰه‌علیه شاید از نظر قرابت بالاخره اونهم از قریش است، از نظر زندگی ظاهری به پیغمبر خیلی نزدیک است؛ امّا شاید در کره‌ی زمین از آدم گرفته تا خاتم کسی که با پیغمبر فاصله‌اش زیادتر است همین عُمر است! چرا؟ به جهت اینکه از نظر روحی فاصله‌اش زیادتر است، قرب جسمی هیچ‌ ارزشی ندارد آنهایی که عقلشان به چشمشان است، قرابتهای ظاهری را می‌بینند، ولی خدا اگر فرزندش از نظر روحی به‌او نزدیک نباشد دورش می‌داند. 🔹خیلی از ائمه بودند نسبت به فرزندانشان اقربای جسمی‌اشان بی‌اعتنا بودند! می‌گویید: آقا قطع رحم می‌شود! خُب بشود! مگر هر صله رحمی واجب است؟ منی که‌ میروم خانه فلانی ده تا غیبت میشنوم، ده تا گناه متوجه می‌شوم، تمام کارهایش شیطنت است و می‌خواهد من را از راه خدا دور بکند، من پاشم بروم آنجا بنشینم این قطع رحم نیست؟ شما از یکجا مجبوری قطع بکنی به یکجای دیگر وصل بکنی! شما از خدا و‌ پیغمبر و دین و احکام و قرابت روحی قطع بکنی؟! یکطرف را نمی‌شود وصل بود خب اینور را قطع کن، آنور را وصل کن. اگر همچین جایی پیش آمد که رفتی غیبت میکنند، مهلت هم نمی‌دهند تو‌ مانعش بشوی صدای موسیقی‌اش هم بلند است، زنهایشان بی‌حجاب! حالا اگر گردی صورت را بعضی از آقایان‌گفتند مستثنا، موهایش ریخته، چادرش نازک، با پای لُخت آمده جلوی تو‌ و چشمت می‌اُفتد به گناه می‌اُفتی، طبعا با خدا قطع کردی با خواهرت با شوهر خواهرت وصل کردی!!! اگر اینها نسبت به خدا برایت ترجیح دارند که بکن، اگر جنبه های حیوانیت بر روحیت ترجیح است که بکن! ولذا من رسماً به شماها دارم می‌گویم؛ یا در مجالس گناه می‌روید از این به بعد و حسابتان را از همه خوبان، از اوّلش پیغمبر اکرم خوبان ائمه و بعد هم طبعا با رفقای اینجا قطع می‌کنید! یا اینکه با اینطرفی‌ها وصل می‌کنید! خدای تعالی درباره اینهایی که آن جلسه می‌روند می‌خندند و اینجا هم میایند می‌نشینند اسمشان را منافق گذاشته « إِنَّ الْمُنَافِقِينَ فِي الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَلَنْ تَجِدَ لَهُمْ نَصِيرًا » نساء «۱۴۵» از کافر اینها بدترند، وقتی با شیاطینشان خلوت می‌کنند می‌گویند: ما با شما هستیم! از فرمایشات حضرت آیت اللّٰه سیّد حسن ابطحی سخنرانی در تاریخ: ۱۴۱۲٫۶٫۵ @alzekr_alhakim