eitaa logo
اَنار نیوز🎙
48 دنبال‌کننده
71 عکس
8 ویدیو
2 فایل
🍃🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹🍃 برای ارتباط با خبرنگار، به آیدی زیر پیام دهید👇🍃 🆔️ @Amirhosseinss1381 در ضمن، هریک از شما می‌توانید خبرنگار باشید😉🍃 لینک ناشناس👇🍃 🆔️ https://harfeto.timefriend.net/17260745137291
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 📖 نام: در هتل برترام🏨 نویسنده: آگاتا کریستی✍ ترجمه: مجتبی عبدالله نژاد♻️ تعداد صفحه: 256📃 ژانر: جنایی😱 خلاصه: کتاب "در هتل برترام"، رمانی نوشته‌ی "آگاتا کریستی" است که اولین‌بار در سال 1965 به انتشار رسید. شخصیت اصلی این کتاب خانم مارپل است که با کمک مالی برادرزاده‌اش ریموند وست، به هتلی در لندن می‌رود. در آنجا دربان هتل کشته می‌شود و کشیشی که در آن هتل اقامت داشت و از دوستان جِین مارپل بود، ناپدید می‌شود‌. همچنین اتفاقات عجیبی برای دختر جوانی به نام الویرا، که در هتل اقامت داشت روی می‌دهد. خانم مارپل با کمک یک پلیس عالی‌مقامِ مهربان، قاتل را پیدا می‌کند🤠 جلد و تکه‌هایی از کتاب را مشاهده می‌کنید📸 برای معرفی کتاب موردنظرتان، به شخصی مدیر انار نیوز مراجعه کنید✅ 🆔 @ANAR_NEWSS 🎙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اَنار نیوز🎙
#آموزشی📋 #قسمت1✅ ایده‌یابی برای نوشتن، یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های تمام افرادی است که به نوعی با نوشت
📋 ✅ کاری که انجام این تمرین با مغز شما می‌کند، این است که به تدریج یک‌سری اتصالات عصبی تازه در آن می‌سازد که زیاد شدن تعداد آن‌ها در بلندمدت، باعث ایجاد جرقه‌هایی می‌شود که ایده‌های ناب از آن تولید خواهد شد. با انجام این کار، علاوه بر ایده‌یابی برای نوشتن، در سایر زمینه‌ها هم ایده‌های خوبی به ذهنتان خواهد رسید. راهکاری برای تحریک خلاقیت در کوتاه مدت. حتی ماهرترین ماهیگیران دنیا هم گاهی وقت‌ها هوس ماهی می‌کنند و هرچه قلاب به رودخانه می‌اندازند، صیدی دستشان را نمی‌گیرد. به نظر شما این‌طور وقت‌ها چه می‌کنند؟ با علم به این‌که بعضی روزها ممکن است روز آن‌ها نباشد، سراغ بقیه ماهیگیران می‌روند و از آن‌ها می‌خواهند برای رفع هوس امروز، ماهی دستشان بدهند. بنابراین اگر یک نویسنده‌ی تازه‌کار هستید که تمرین‌های مربوط به خلاقیت و ایده‌یابی برای نوشتن را به تازگی شروع کرده‌اید و در بعضی روزها علی‌رغم هوس شدید ماهی، هرچه تور به رودخانه می‌اندازید چیزی صید نمی‌کنید، بد نیست برای کوتاه‌مدت و به‌طور موقت از صید دیگران استفاده کنید. نکته: این به معنای سرقت ادبی نیست. چراکه در این لحظه شما یک نوآموز هستید و تنها با دیدن یا شنیدن یک ایده، بدون تلاش برای کپی‌برداری از محتوا و شیوه‌ی ارائه‌ی آن، دست به تولید ادبی خودتان می‌زنید. برای مثال با نگاه کردن به عناوین یک نوشته، حرف‌های خودتان حول آن موضوع را می‌نویسید و از عنوان تنها برای تحریک ذهن استفاده می‌کنید. بیایید با این مقدمه به سراغ دوتا از روش‌های تحریک ذهن برای نوشتن در زمانی که خلاقیتمان ته کشیده است برویم. مطمئنم اگر بیشتر جستجو کنید، به ایده‌های خیلی بهتری هم خواهید رسید. برای افزایش خلاقیت در نوشتن، از دیگران الهام بگیرید. پایانی غیرعادی برای وقایع عادی بنویسید. به زندگی روزمره‌تان نگاه کنید. به اتفاقاتی که تقریباً هر روز، بدون هیچ تغییر خاصی رخ می‌دهند و باعث می‌شوند به این فکر کنیم که «آه! چقدر این زندگی کسالت‌بار و قابل‌پیش‌بینی شده است.» یکی از روش‌هایی که می‌توانیم به کمک آن، با یک تیر چند نشان بزنیم، پیدا کردن این وقایع تکرارشونده و بازنویسی سناریوی مربوط به آن‌هاست. ایده‌یابی برای نوشتن از طریق خلق پایانی جدید برای وقایع تکراری. اما این یعنی چه؟ اجازه بدهید یک مثال بزنم: فرض کنید شما معلمی هستید که قرار است برای یک سال تحصیلی، هر روز ساعت هشت به مدرسه بروید و پس از صرف چای اول صبح و معاشرت کوتاه با همکارانتان سر کلاس حاضر شوید. اگر صرف چای اول صبح برای شما به یک روتین تبدیل شده است، می‌توان آن را به عنوان ماده‌ی اولیه‌ی تمرین «تغییر سناریو» استفاده کرد. یک صفحه‌ی سفید بردارید و داستان را با تعریف کردن ماجرای یک روز کاری خود شروع کنید. بنویسید از صبح که بیدار شدید تا لحظه‌ی رسیدن به صرف چای با همکاران در دفتر مدرسه، چه اتفاقاتی برایتان افتاده است. تا اینجای داستان همه چیز عادی است. از اینجا به بعد باید به خلق یک پایان غیرعادی برای چنین داستان عادی‌ای فکر کنید. فکر کنید عجیب‌ترین اتفاقی که موقع صرف چای صبح، در دفتر یک مدرسه ممکن است بیفتد چیست. به ذهنتان اجازه دهید آزادانه سفر کند و جالب‌ترین سیر وقایع ممکن را برای لحظه‌ی پس از صرف چای صبح تصور کند. سپس هرچه در ذهنتان گذشت را بنویسید. ممکن است بنویسید موقع نوشیدن اولین جرعه از چای، متوجه شده‌اید دیگر قادر به صحبت کردن با زبان مادری‌تان نبوده‌اید و به جایش با زبانی ناشناخته صحبت کرده‌اید که کسی قادر به فهمیدنش نبوده است. سپس ماجرا را با وقایع جالبی که در اثر این تغییر تنظیمات رخ داده است، پی بگیرید. تقویم و مناسبت‌های آن را دریابید. چه از تقویم رسمی کشور استفاده کنید و چه ترجیح بدهید از تقویم شخصی‌تان، که در آن هر روز مناسبتی به غیر از مناسبت‌های رسمی دارد استفاده کنید، در هر دو صورت ماده اولیه‌ای در اختیار دارید که می‌تواند به نوشته‌هایی جالب و خواندنی تبدیل شود. ایده‌یابی برای نوشتن از هرجایی ممکن است اتفاق بیفتد. حتی از همین تقویم‌های شخصی کوچک که سال به سال دور انداخته می‌شوند. فرایند ایده‌یابی برای نوشتن از روی مناسبت‌های تقویم به این صورت است: تقویم را باز کنید و نگاهی سریع به نوشته‌ها بیندازید. یک مناسبت انتخاب کنید و عنوان آن را به عنوان تیتر موقت بالای صفحه بنویسید. یکی از افرادی که دورادور می‌شناسید را به جای خودتان در آن تاریخ تصور کنید. ماجرای او در آن روز را بنویسید. این‌گونه به ازای تمام مناسبت‌های رسمی و شخصی تقویم، موضوعی برای نوشتن خواهید داشت. زینب رمضانی✍ 🆔 @ANAR_NEWSS 🎙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام و نور. سلام بر مجاهدان و انارهای خون‌آلودِ فصل پاییز تاریخ. شهیدان عصرِ خمینی ره. سلام بر شهدای راه کربلا تا فلسطین. طرح جدید انارهای جادوخور آموزش رمان نویسی... همراه با خوانش فرازهایی از کتابهای و هزینه دوره ۵۰۰ هزار تومن هست... ده جلسه + دو جلسه 💯🆘لطفا با پیرنگ وارد شوید. برای اینکه کلاس برایتان مفید باشد یک طرح اولیه از رمانی که قرار است رویش کار کنید همراه داشته باشید. هزینه دریافتی این دوره تقدیم می‌شود به جبهه‌ مقاومت. با افتخار. اینم پیوند کلاس انارهای جادوخور انارهایی که همچون اژدهای موسی، عصا و ریسمان می‌خورند.👇 https://eitaa.com/joinchat/1037935Cf05d720367 برای ثبت نام به خودم پیام بدهید و بگویید: می‌خواهم اژدها بشوم. لطفا پانصد تومان را در پاکت آماده داشته‌ باشید. @evaghefi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اَنار نیوز🎙
#طرح_تحول💥 وضعیت گروه‌های #طرح_تحول تا به این لحظه👇 1⃣ژانر فانتزی، ماجراجویی، تاریخی. (6 عضو دارد✅
💥 وضعیت گروه‌های تا به این لحظه👇 1⃣ژانر فانتزی، ماجراجویی، تاریخی. (6 عضو دارد✅) در حال کار روی یک داستان جشنواره‌ای✅ 2⃣ژانر مذهبی، خانوادگی، اجتماعی. (11 عضو دارد✅) در حال نگارش داستان مربوط به ایام فاطمیه✅ 3⃣ژانر جنایی، معمایی، امنیتی. (6 عضو دارد✅) در حال نگارش داستان✅ 4⃣ژانر طنز. (2 عضو‌ دارد✅) در آستانه‌ی انحلال❌ برای عضویت توی هریک از گروه‌ها، به آیدی زیر پیام بدید👇🍃 🆔 @Amirhosseinss1381 شرط عضویت، فعالیته🙂🍃 🆔 @ANAR_NEWSS 🎙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚 👨‍🏫 نام: اثر مرکب〽️ نویسنده: دارن هاردی✍ ترجمه: لطیف احمدپور، میلاد حیدری♻️ تعداد صفحه: 237📃 ژانر: موفقیت✌️ خلاصه: اثر مرکب می‌گوید که انتخاب‌های کوچک و روزانه‌ی ما می‌توانند در کنار هم نتایج بزرگی را رقم بزنند. این مفهوم در اقتصاد هم وجود دارد. سپرده‌ی کمی را در نظر بگیرید که هر ماه سودی کم به آن اضافه می‌شود و ماه بعد سود به اصل پول و سود ماه‌های قبل تعلق می‌گیرید. اگر این حساب را چند سال داشته باشیم، از رشد پول خود حیرت خواهیم کرد. به این اتفاق سود مرکب می‌گویند. حال این مسئله را برای هر چیزی که می‌خواهید رشد کند، متصور شوید. دارن هاردی همین مسئله را در حوزه‌ی موفقیت مطرح می‌کند. او می‌گوید برای انجام کارهای بزرگ، کافیست قدم‌های کوچک اما مداوم برداریم. شاید در ابتدا پیشرفتی مشاهده نشود، اما در طی زمان تغییرات به صورت نمایی خود را به ما نشان خواهند داد. این موضوع در مورد کاهش وزن، سرمایه‌گذاری، افزایش بهره‌وری یا هر پیشرفت دیگری کاربرد دارد😉 جلد و تکه‌هایی از کتاب را مشاهده می‌کنید📸 برای معرفی کتاب موردنظرتان، به شخصی مدیر انار نیوز مراجعه کنید✅ 🆔 @ANAR_NEWSS 🎙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢 🎬 جدولِ پخشِ داستان‌های باغ انار در حالِ حاضر🎬 1⃣باغنار2🎊 ✍وضعیت نگارش: به پایان رسیده✅ ⏰زمان پخش: در حال پخش✅ 2⃣نُحاس🔥 ✍وضعیت نگارش: در حال نگارش❌ ⏰زمان پخش: ایام فاطمیه✅ 3⃣بازمانده☠ ✍وضعیت نگارش: در حال نگارش❌ ⏰زمان پخش: شب یلدا✅ 🆔 @ANAR_NEWSS 🎙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📋 ✅ فکر می‌کنم هم عقیده باشیم که ما داستان‌ می‌خونیم تا به زندگی‌هایی سفر کنیم که شاید به صورت شخصی مجال تجربه کردنش رو نداشته باشیم. با وجود اینکه می‌دونیم داستان‌ها از خیال نویسنده جاری میشن، ولی چون پوسته‌ای از واقعیت دارن و به تجربیات ملموس و انسانی می‌پردازن به خیالمون خوش میان و با گوش جان می‌پذیریمشون. حالا دیالوگ نویسی اگه در خدمت این ملموس بودن و انسانی بودن نباشه، خواننده رو از فضای تخیلی داستان خارج می‌کنه و با وجود اینکه خواننده می‌دونه داره یه داستان خیالی می‌خونه، ولی احساس می‌کنه داستان براش واقعی نیست. وقتی کاراکترها شروع می‌کنن به صحبت با همدیگه، داستان به نزدیک‌ترین فاصلش با دنیای واقعی می‌رسه و کوچکترین اشتباهی در واقعی بودن دیالوگ‌ها در داستان، باعث میشه تمام زحماتی که کشیدید به باد بره. علاوه بر اینکه دیالوگ‌ها باید به دنیای واقعی نزدیک باشه، باید به صحنه پردازی، پیشبرد داستان و شخصیت پردازی هم کمک کنه. کلماتی که کاراکتر استفاده می‌کنه و طوری که بحث می‌کنه از پروفایل خصوصیات رفتاری کاراکتر میاد. یعنی اگه در جهت پرداخت و برجسته کردن این خصوصیات نباشه، از تمام ظرفیت‌های دیالوگ نویسی برای شخصیت پردازی استفاده نشده. تمام این بحث‌هارو گفتیم تا اهمیت موضوع دیالوگ نویسی در داستان نویسی مشخص بشه. فکر می‌کنم الان دیگه وقتش باشه بریم سراغ اینکه چطوری دیالوگ بنویسیم. 1⃣صدای کاراکتر خودتون رو پیدا کنید. وقتی که یه کاراکتر دیالوگ می‌گه، در ذهن خواننده یه صدا شنیده میشه، مثل بقیه آدم‌ها. شما به عنوان نویسنده باید این صدا رو پیدا کنید. حالا چطوری؟ اول از همه باید ویژگی‌های ظاهری صدای کاراکتر رو بسازید. اینکه مثلا آروم صحبت می‌کنه یا بلند. صدای لطیفی داره یا خشن.  نوع صحبت کردنش چطوریه. اینکه مثلاً خیلی روون و بدون وقفه صحبت می‌کنه یا تیکه تیکه و با من من. لحن صحبت کردنش چطور. وقتی خشمگین میشه چطوری صحبت می‌کنه؟ وقتی احساسیه یا وقتی ناراحته چه فرقی تو صحبت کردنش می‌شنوید؟ تسلطش روی زبان چطوریه. دایره واژگانش زیاده و به راحتی می‌تونه منظورش رو برسونه یا هزارتا مثلاً میگه تا بتونه پیامش رو برسونه. برای اینکه بتونید راحت‌تر صدای کاراکتر رو شکل بدید، بهتره به پروفایل کاراکتر رجوع کنید (منظورم جاییه که تمام خصوصیات کاراکتر و گذشتش در اون نوشته شده) و بعد دوباره این سوال‌ها رو از خودتون بپرسید و به هر کدومش جواب بدید.  به عنوان مثال برای جواد که یه پسر ۲۵ سالس که از ۱۰ سالگی در مکانیکی کار کرده تا خرج خونوادش رو بده و الان مادر پیرش مریضه، انتظار میره که تسلط خوبی روی زبان نداشته باشه. اونقدر روون و کتابی صحبت نکنه و تن صداش بالا باشه.  حالا اگه جواد استاد دانشگاه باشه این موارد شاید متفاوت باشه. در این دو مثال صدایی که از کاراکتر جواد ساختیم در راستای انتظار خوانندس. حالا اگه قرار باشه که یه کاراکتر متفاوت و خاص بسازیم که از انتظار خواننده فاصله داشته باشه، باید بتونیم که اون خصوصیت رو در پروفایل شخصیتیش جا بدیم. در غیر این‌صورت داستانمون باورپذیر نمیشه.  2⃣بینش کاراکتر رو در دیالوگ‌ها نشان بدید‌. بینش کاراکتر یکی از بخش‌های مهم در پروفایل کاراکتره. اینکه کاراکتر چه درکی از زندگی و اتفاق‌ها اطرافش داره. نظرش در مورد مفاهیم انسانی چیه. ایدئولوژی کاراکتر چیه. ایدئولوژی و بینش کاراکتر نسبت به موقعیتی که در اون قرار داده باید در دیالوگ‌هاش منعکس بشه. به عنوان مثال اگه جواد معتقده که آدم باید برای خانوادش نون حلال بیاره، وقتی تو موقعیتی قرار می‌گیره که متوجه میشه به صورت ناخواسته وسط یه کار خلاف گیر کرده، باید این ایدئولوژی در دیالوگش با صاحب کارش که داره ترغیبش می‌کنه "عیب نداره، برای داروی مادرت داری این کار رو می‌کنی"، نشون داده بشه. ما باید از این دیالوگ‌ها، جهت گیری فکری جواد رو نسبت به اتفاقی که در اون قرار داره متوجه بشیم.  اگه بخوایم این قسمت رو در یه جمله خلاصه کنیم باید بگیم: دیالوگ باید نشون بده کاراکتر اصلی کیه و داره برای چه عقیده، نظر یا خواسته‌ای می‌جنگه. این نقص در خیلی از داستان‌های نویسنده‌های تازه کار دیده میشه که اغلب دیالوگ‌های کاراکتر‌ها خنثی هستن. اصلا انگار ما داریم یک سری کلمه از یه فردی می‌شنویم که اگه اسم و توضیحات ظاهریش رو ندونیم، برامون فرقی با یه رهگذر در خیابون که هیچی ازش نمی‌دونیم نداره.  ما باید به کمک انعکاس بینش کاراکتر در دیالوگ‌ها به کاراکتر نزدیک بشیم. دقیقاً مثل همون موقعی که یه رهگذر در خیابون می‌بینیم و بعد از چند کلمه صحبت کردن باهاش، متوجه کاراکترش می‌شیم...! حسام معینی✍ 🆔 @ANAR_NEWS 🎙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢 داستان به اواخر خود رسید✅ داستان که اولین بار نوروز 1402 پخش شد، پس از دو بار وقفه، از بیست و یکم مهر مجدد روی آنتن باغ رفت و در حال حاضر دارد قسمت‌های پایانی خود را سپری می‌کند🎬 این داستان که حاصل زحمت و نگارش چهار نفر از نویسندگان باغ انار است، حال و روز پادشاه و اعضای باغ انار را به زبان طنز و کمی تخیل روایت می‌کند و آن‌ها را به ماجراهای جالبی می‌کشاند✍ این داستان که تاکنون 128 قسمت از آن پخش شده، با استقبال تقریباً فاجعه‌آمیزی روبه‌رو بوده و تعداد خوانندگان آن، شاید حتی به انگشتان دو دست هم نرسد🖐 در ادامه، مصاحبه‌ی سرکار خانوم نورسان، یکی از نويسندگان و همچنین شخصیت‌های این داستان را می‌خوانید👇🍃 🆔 @ANAR_NEWSS 🎙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🎙 🟢سلام و برگ. امیدوارم حالتون خوب باشه. لطفاً درباره‌ی داستان باغنار2 برامون بگید. قصه‌ی اصلی این داستان چیه و ایده‌ی اولیه‌ش رو چه کسی داد و آیا اینجور داستانا که مختص به قشر خاصی از خوانندگانه، نوشتنش سخته و اصلاً می‌ارزه یا نه؟! 🟡سلام به شما و همه دنبال کنندگان باغنار و کسایی که این مصاحبه رو میخونن. همونطور که میدونید باغنار2 ادامه داستان باغنار1 هست که توسط جناب فرخ و خانم‌ها شبنم و دخترمحی نوشته شد و فکر میکنم سال 1400 بود که به صورت آنلاین منتشر شد. ایده اصلی باغنار2 هم توسط خود جناب فرخ مطرح شد که ماجراهای باغ بعد از مرگ مشکوک استاد واقفی یاد رو پیگیری میکنه. در ابتدا جناب فرخ، خانم‌ها شبنم، بهرامی و دخترمحی تیم نویسندگان رو تشکیل دادن، فکر میکنم سال 1401 بود، بعد من به این تیم اضافه شدم و خانم ساداتی(دخترمحی) بنا به دلایلی از همکاری معذور شدن. من فکر نمیکنم هیچ داستانی رو بشه به قشر خاصی از خواننده محدود کرد. اتفاقا این هنر نویسنده هست که هرچند موضوع داستان خاص و محدود به عده‌ای خاص باشه، مخاطب بیشتری جذب کنه. 🟢چه‌جوری این داستان نوشته شد؟! چند نفر توی این کار دخیل بودن و چقدر زمان برد نوشتن این داستان؟! همچنین در مورد وقفه‌های داستان هم اگه میشه، توضیحی بدید. 🟡پیرنگ توسط جناب فرخ نوشته شد و هرکدوم ما بخشی از اون رو می‌نوشتیم و داخل گروه ارسال می‌کردیم و توسط جناب احف تدوین و ویرایش میشد. درمورد وقفه‌هایی که باعث شد نگارش باغنار2 دو حدود سه سال طول بکشه، میتونم به مشغله‌هایی که هرکدوم از ما داشتیم. مناسبت‌هایی مثل محرم، ایام فاطمیه و بدون تعارف، گاهی به انحطاط رفتن انگیزه و اراده تیم نویسندگی و به اصطلاح خوابیدن کار اشاره کنم. 🟢بازخوردهای داستان چطور بوده و آیا مطابق انتظار بوده تا الان یا نه؟! و اینکه لطفاً از شیرینی و سختی‌های کار و نوشتن گروهی هم برامون بگید و نقش شما توی آماده کردن این داستان چی بود و آیا رشدی صورت گرفت؟! 🟡خب نه حقیقتا چندان مطلوب نبود بازخوردها و انتظار بیشتری می‌رفت، ولی خب پیش میاد دیگه. درمورد سختی‌ها و شیرینی‌های کار هم، برای من زمان‌هایی که پارت‌های مشخص شده رو می‌نوشتم و مورد تشویق استاد واقفی واقع میشد و یا می‌دیدم که مثل یه تیکه از پازل با کل داستان جور میشه خیلی ذوق زده میشدم. قطعا رشد و پیشرفت در نتیجه تمرین اتفاق میفته و این هم برای ما یه موقعیت بسیار خوب برای تمرینِ نوشتن و دست‌ورزی بود. 🟢خودتون باغنار 1 رو خوندید؟! و اینکه چگونه وارد پروژه‌ی باغنار 2 شدید؟! 🟡بله خوندم. البته وقتی که به صورت آنلاین منتشر میشد هنوز وارد باغ انار نشده بودم و بعدا مطالعه کردم. من داستانی رو تحت عنوان مینوشتم که متاسفانه به سرانجام نرسید. به سبب همون داستان از من دعوت به همکاری برای نگارش باغنار2 شد. 🟢و در آخر اگر مایلید، کمی از خودتون بگید. محصلید یا شاغل؟! رشته‌ی تحصیلیتون چیه و از کِی وارد باغ انار و عرصه‌ی نویسندگی شدید؟! و اگه بخوایید توی یه جمله، رو به بقیه معرفی کنید، چی می‌گید و چه چیزی باعث میشه که شما هم به این طرح بپیوندید؟! 🟡بهم نورسان یا نورسا میگن. قدیمی‌های باغ بهتر میشناسن بنده رو که خب خیلی‌هاشون هم دیگه نیستن توی باغ انار. یاد اون روزا بخیر بخیر واقعا. فکر میکنم عید غدیر سال 1400 بود که اتفاقی وارد باغ شدم. البته نه با این عنوان. الان هم مدتی هست سعادت فعالیت رو توی باغ ندارم متاسفانه. به همین موجب زیاد در جریان نیستم. ولی اگر درست متوجه شده باشم، فعالیتی مثل تیم نویسندگی باغنار2 درش انجام میشه. برای کسانی که واقعا طالب نوشتن هستن و بهتر از قبل شدن و رشد در این عرصه و نه صرفا مونولوگ گویی و چیدن کلمات کنار هم، از این بستر بهره ببرن و داستان بنویسن و بنویسن و بنویسن! 🟢ممنون و تشکر از وقتی که گذاشتید. 🟡خواهش میکنم. 💢مصاحبه‌گر: احف🎤 🆔 @ANAR_NEWSS 🎙