🔷 این دختر کوچک نسرین داوودی فرزند شهید مدافع حرم حسینعلی داوودی از افغانستان است که دیروز جشن تولد ۹ سالگی خود را در قطعه ۵۰ بهشت زهرا با حضور جمع کثیری از مردم بر روی ویلچر و بر سر مزار پدرش جشن گرفت.
🔸شهید داوودی با هدف درمان معلولیت این طفل معصوم از افغانستان به تهران مهاجرت کرد اما وقتی که ندای «هل من ناصر» مردم مظلوم سوریه را شنید، در سال ۱۳۹۵ در شهر حلب این کشور کربلایی شد و به کاروان عاشورا پیوست (با نوای کاروان، بار بندید همرهان، این قافله عزم کَربُ بَلا دارد.)
🔸چه زیبا گفت شهید آوینی که فرمود: «هرکس می خواهد ما را بشناسند داستان کربلا را بخواند اگرچه خواندن داستان را سودی نیست اگر دل کربلایی نباشد.»
#روایت_فتح_عضو_شوید👇
@ravayatefathavini
🍂 ۹۰ سالش بود، امام جمعه دزفول.
هرچه گفتیم قبول نکرد.
نمیخواست پیامش را ضبط کند. میگفت: "باید خودم اونجا باشم، اگر حرفی بود از نزدیک بهشون میگم." میگفتیم:"حاج آقا سن و سال شما، وضعیت شما، اذیت میشید.
قبول نمی کرد.
▪︎
می گفت:"خاک پایه بسیجی طوطیاست، باید باشی و ادای دین کنی، اگر بتونی"
─┅═༅𖣔○𖣔༅═┅─
#خاطرات_کوتاه
#دزفول
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍂 هتل نادری اهواز
بیمارستان اضطراری
در سالهای اول دفاع مقدس
🔹 یادش بخیر آنروزها
همه آمده بودند تا کمکی کرده باشند.
صف های اهدای خون دیدنی بود
و تخلیه مجروجین توسط مردم ستودنی
صدای آمبولانسها شهر را برداشته بود و جوانان۱۴، ۱۵ ساله اسلحه به دست، از مراکز و منازل نگهداری میکردند. اصلا نظم شهر به دست همینها تامین میشد.
روزهای عملیات، ناگفتی بود و هر کس میخواست نقشی در دفاع از کشورش داشته باشد.
براستی آنهمه شور را میشود ترسیم کرد و نوشت؟
┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═┄
#کلیپ
#یادش_بخیر
#زیر_خاکی
🔷 این دختر کوچک نسرین داوودی فرزند شهید مدافع حرم حسینعلی داوودی از افغانستان است که دیروز جشن تولد ۹ سالگی خود را در قطعه ۵۰ بهشت زهرا با حضور جمع کثیری از مردم بر روی ویلچر و بر سر مزار پدرش جشن گرفت.
🔸شهید داوودی با هدف درمان معلولیت این طفل معصوم از افغانستان به تهران مهاجرت کرد اما وقتی که ندای «هل من ناصر» مردم مظلوم سوریه را شنید، در سال ۱۳۹۵ در شهر حلب این کشور کربلایی شد و به کاروان عاشورا پیوست (با نوای کاروان، بار بندید همرهان، این قافله عزم کَربُ بَلا دارد.)
🔸چه زیبا گفت شهید آوینی که فرمود: «هرکس می خواهد ما را بشناسند داستان کربلا را بخواند اگرچه خواندن داستان را سودی نیست اگر دل کربلایی نباشد.»
#روایت_فتح_عضو_شوید👇
@ravayatefathavini
🔷جشن تولدی به میزبانی شهدا در بهشت زهرا(س)
🔹 مراسم جشن تولد ۹ سالگی «نسرین داوودی» دختر «شهید حسین علی داوودی» از شهدای مدافع حرم لشکر فاطمیون در قطعه ۵۰ گلزار شهدای بهشت زهرا(س) و در جوار مزار این شهید والامقام برگزار شد.
🔹یکی از آرزوهای نسرین داوودی برگزاری مراسم جشن تولدش در کنار مزار پدرش بوده که این آرزو با حضور جمع کثیری از مردم و کودکان در بهشت زهرا (س) محقق شد.
🔹شهید حسینعلی داوودی از شهدای مدافع حرم لشکر فاطمیون(س) در سال ۹۵ در حلب سوریه به دست تروریست های تکفیری به فیض عظیم شهادت نائل آمد و پیکر مطهر او در قطعه ۵۰ گلزار شهدای بهشت زهرا (س) خاکسپاری شد.
#به_ویژه_ترین کانال خبری در ایتابپیوندید👇.
https://eitaa.com/joinchat/4073259207Cd2916ef4d3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 ای لشگر حسینی، تا کربلا رسیدن یک یا حسین دیگر
#صلی_الله_علیک_یا_ابا_عبدالله_الحسین
🌷نورالشهداء🌷
https://eitaa.com/joinchat/3110863002C487adfb92f
🍂 #نکات_تاریخی_جنگ
🔻 "الی بیت المقدس"
عملیاتی الهی
┄┅┅❀💠❀┅┅┄
🔹 خرمشهر ، هدفی استراتژیک
برای ارتش عراق
ارتش عراق پس از ناكامی در اشغال سریع استان خوزستان ، تصرف خرمشهر و آبادان را – كه تسلط كامل او را بر اروندرود محقق میساخت– به عنوان هدف اصلی برگزید؛ به همین منظور، نیروهای خود را در منطقه عمومی خرمشهر تقویت كرد.
صدام حسين در جلسه ای، در حالی كه به دقت به سخنان هشام صباح الفخری گوش میداد و با چشمانش، چهره فرماندهان را زير نظر داشت، عكس العمل فرماندهان را میديد كه ناگهان همه افراد حاضر در جلسه برخاستند و يك صدا گفتند: خرمشهر مال ماست. آن را با دريای خون احاطه میكنيم و ايرانیها را در آن غرق میسازيم.»
منبع:
سازمان اسناد و مدارک دفاع مقدس
#بیت_المقدس
#خرمشهر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷 در صعود سراسری به ارتفاعات بازی دراز چه گذشت
صبح امروز صعود سراسری به ارتفاعات بازی دراز در حالی شروع شد که مردم از سراسر کشور در دامنه کوه های بازی دراز جمع شده بودند؛ و از ساعت ۶ صبح صعود خود به ارتفاعات را آغاز کردند. این برنامه در انتها با سخنرانی سردار سلامی پایان یافت.
🔴دیدن خبر در سایت راهیان نور
#خبر
#بازی_دراز
#راهیان_نور
#صعود_سراسری_بازی_دراز
#مرکز_چند_رسانهای_راهیان_نور
اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است👇
🆔 @Rahianenoor_News
🍂 روی پل کرخه نگهبان بودند.
ماشینی با پلاک عراقی آمد. ایستادند. پرسیدند:" کجا میروی؟"
گفت:"دزفول."
▪︎
فکر کرده بود دزفول را گرفتهاند.
آمده بود اسیر ببرد.
─┅═༅𖣔○𖣔༅═┅─
#خاطرات_کوتاه
#دزفول
@anjoman_raviyan_fath_alborz
26.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
#اینجا_الوارثین است
میعادگاه عاشقان تخریبچی
چهارشنبه 13 اردیبهشت 1402
#حسینیه_الوارثین
هرکس که پیمان بلا دارد بیاید
هرکس هوای کربلا دارد بیاید
سی و هفتمین سالگرد شهدای عملیات سیدالشهداء(ع) گرامیباد.
@alvaresinchannel
🍂 حکم دیرکرد
احمد چلداوی
یک روز یک سرباز زندانی عراقی را در حال گریه کردن دیدم. خیلی دلم برایش سوخت دنبال فرصتی بودم تا با او صحبت کنم، تا اینکه او را توی دست شویی دیدم که دارد ظرفها را میشوید. به او سلام کردم. از اینکه میتوانم عربی صحبت کنم تعجب کرد. از او پرسیدم که جرمش چیست و چرا آن روز گریه می کرد. با ترس گفت: اسمم مهدی و شیعه ابالحسن علی علیه السلام و اهل نجف هستم. جرمم اینه که چند روز دیر خودم رو به یگان نظام وظیفه معرفی کردم. حکم اعدام رمی بالرصاص است که ۵ ماه پیش برام بریدند ولی هنوز اجرا نشده.
از لحنش به بدبختی و مظلومیت ملت عراق پی بردم. لحن او در هنگام گفتن حکمش آن قدر عادی بود که انگار ابداً این احکام برای آنها تازگی ندارد و تو گویی این سرنوشت محتوم شیعیان در حکومت صدام است. پرسیدم یعنی هیچ راهی نداره که حکم عوض بشه؟ گفت: «چرا! البته اگه اهل بغداد باشی شیعه هم نباشی و یک فرمانده تیپ یا لشکر هم ضمانتت رو بکنه که تا آخر جنگ بدون مرخصی توی جبهه بمونی و فرار نکنی اون وقت ممکنه تخفيف بدند. ولی برای ما شیعه ها که بدون بهونه میکشنمون، اونهم الان که بهانه هم دستشون اومده، هیچ راهی نیست. از او علت گریه آن روزش را پرسیدم. او گفت که آن روز یک یا چند نفر از دوستانش را برای اعدام برده بودند و او از فراق آنها گریه میکرد. برای نجات او از صدام دعا کردم و سریع به سلولم برگشتم.
از اینکه ایرانی بودم و حکم اعدام برایم نبریده بودند خدا را شکر میکردم.
🔹 آزاده تکریت ۱۱
─┅═༅𖣔○𖣔༅═┅─
#خاطرات_کوتاه
#خاطرات_آزادگان
@anjoman_raviyan_fath_alborz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 کلیپ نوشت | روایت رهبر انقلاب عهد جهاد تا شهادت
👈 حضرت فرمود بیمحابا میرویم تا لحظه شهادت
🗓 ۱۵ شوال سالروز شهادت حضرت حمزه (علیهالسلام)
💻 Farsi.Khamenei.ir
30.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شانزدهم اردیبهشت سال ۹۵ خبری دلهره آور آورده اند که سیزده رشید دیگر کربلایی شده اند...
۱۶ اردیبهشت سالروز شهادت رزمندگان لشگر عملیاتی ۲۵ کربلا در کربلای خانطومان.
بیاد تمامای شهدای خانطومان بویژه دوستان عزیزمون ( سرادر رحیم کابلی ، سردار قنبری ، محمد بلباسی ، محمود شادمهر ، علی جمشیدی ، رضا حاجی زاده و...)
#شهدای_خانطومان
#مدافعان_حرم
#لبیک_یا_خامنه_ای
#شهدا_شر_منده_ایم ❤️
#الّلهُـمَّ_عَجِّــلْ_لِوَلِیِّکَـــ_الْفَـــرَج🤲
@rezatofaniyan
🔷 هر ایرانی باید ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۵ و خانطومان سوریه را به ذهن بسپارد و ماجرای آن را برای خانواده و دوستان خود تعریف کند. مازندران تسلیت.
♦️شهید آوینی از زبان شهدای مدافع حرم خانطومان: «آنگاه که چشم به روز گشودیم، خود را فرسنگ ها دور از شهر خانه مالوف، اما در پناه حق یافتیم! شهر و خانه تمثیل سکونند و دشواری هجرت، در دل کندن از خانه عادات و دیار تعلقاتی است که با آنها انس داریم و چگونه پای سلوک در طریق حق گذارد آنکه توان هجرت ندارد؟ آوارگی، شـرط انس گرفتن با حق است!
#روایت_فتح_عضو_شوید 👇
@ravayatefathavini
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید مدافع حرم #رسول_خلیلی
خاطره مادر شهید خلیلی
از بوی پیراهن خونی شهید
شهید مدافع حرم
#رسول_خلیلی
https://eitaa.com/joinchat/2206924833C5d9a375e2f
📸 اینجا، زمانی #هویزه بوده است!!
👈 ویرانه های شهر هویزه که توسط دشمن بعثی به تَلی از خاک تبدیل شده بود پس از آزادسازی در 18 اردیبهشت 1361
#آزاد_سازی_هویزه
#18_اردیبهشت
* کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه
@shohaday_hoveizeh
✍️ #روایت_سقوط |
🔺 دلم می خواست #هویزه را مثل یک سُفره جمع می کردم!
🔻 نام #مرتضی_سرهنگی همواره در ردیف برجستهترین چهرههای عرصهٔ ادبیات پایداری ایران خوش درخشیده است؛ مردی که در سال۱۳۹۳ بهعنوان چهرهٔ برتر هنر انقلاب اسلامی معرفی شد. سرهنگی، اولین زمستان جنگ را در بیابانهایِ گِلآلود شهر کوچک #هویزه سپری کرد. مثل همهٔ روزنامهنگاران یک دفترچهٔ کوچک همراه خودش داشت و آنچه را که میدید مینوشت؛ آنچه در پی می آید روایت او از روزهای سقوط هویزه در دی ماه 59 است:
🔸 دی ماه سال 59 بود. در یک روز بارانی با یک خودرو رفتم هویزه. الان آن تصاویری که توی ذهنم از هویزه مانده، همه اش زنده است. توی آن باران، پیرمردی در پناه سقفی ایستاده بود و سیگار می کشید. دختربچه ای از پشت پنجره برای من دست تکان می داد. یک مغازه کبابی باز بود و دود منقلش به هوا بلند شده بود.
🔸 خیابان لیز بود و ماشین افتاد توی جوی آب. جفت چرخ های عقب و چرخ سمت راست جلو، توی جوی آب گیر کرد و جدول جوی را شکست.
با سرعتی باورنکردنی مردم جمع شدند و تنه نخل ها را توی جوی آب گذاشتند تا موفق شدیم چرخ های ماشین را از توی جوی درآوریم.
🔸 آنجا زندگی عادی جریان داشت. ساختمان دوطبقه ای بود که شاید تنها ساختمان دو طبقه در همه هویزه بود.
🔸 وقتی راه افتادیم، زنی پابرهنه در گِل و شُل می دوید و ما را تعقیب می کرد. نان پخته ای در دستش بود که آنها را به ما داد. خیلی خوشمزه تر از نان خامه ای خیابان ولیعصر (عج) تهران بود.
🔸 روز بعد حدود 2 بعداز ظهر بود که عراق پاتک سنگینی را شروع کرد. آن روز، روز بسیار سختی بود و ما مجبور به عقب نشینی شدیم.
🔸 روز بعد از هویزه بیرون آمدیم. من خیلی به غرورم لطمه خورده بود. اولین بار بود که معنی غرور ملی را با تمام پوست و گوشتم حس می کردم. وقتی پشت کامیون نشسته بودم و از هویزه بیرون می آمدیم، بغض کرده بودم؛ چون کار دیگری نمی توانستم انجام بدهم.
🔸 دلم می خواست وقتی عقب نشینی می کردیم، از همان پشت کامیون دستم را دراز می کردم و هویزه را مثل یک سفره جمع می کردم و با خود برمی داشتم تا به دست عراقی ها نیفتد...
📒 منبع: آرشیو امور پژوهشی زیارتگاه شهدای هویزه
#آزاد_سازی_هویزه
#18_اردیبهشت
* کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه
@shohaday_hoveizeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اشهداء شمرون افضل من شهداء جنوب تهرون😂