🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
🌺
به یاد همه دوستان شهید که مردادماه و در گرما و با لب تشنه به معراج رفتند
شهدای
✅#عملیات_رمضان
✅#عملیات_والفجر_2
✅#عملیات_عاشورای_3
✅#عملیات_دفاع_سراسری
✅#عملیات_مرصاد
ماه مرداد بود و گرما بود
چقدر تشنگی اذیت کرد
خوش بحال کسی که خون آلود
شاه لب تشنه را زیارت کرد
...................................
کربلا شاه بالبی تشنه
مادر خویش را صدا میزد
ته گودال باتنی مجروح
زیر هرضربه دست و پا میزد
....................................
خواهرآمد ولی چه دیر رسید
قاتل از قتلگاه بر میگشت
بین شمشیر و نیزه دور بدن
داشت زینب،به دور سر میگشت
(قاسم نعمتی)
@alvaresinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #تیزر | #مرصاد
🌹 پنجم مرداد سالروز عملیات مرصاد گرامی باد🌹
🔸آمده بودند بمانند
اما فروغ جاویدان به غروب مبدل شد.
تدوین: محمدحسین طرفی
گوینده: احمدرضا هوشمندی
تهیه شده در مرکز رسانه نور و رادیو پلاک
⬇️ دریافت نسخه باکیفیت
🎞 مرکز چندرسانه ستاد مرکزی راهیان نور کشور
🍂 نصرت الهی
حسن تقی زاده
°°°°°°°
فرمانده گفت:
نزنید، بابا نزنید، بذارین بیاد ببینیم چی برامون آورده. این رو به بچههایی که داشتند به کامیونی که از سمت عراقیها به طرف ما میومد آرپیجی شلیک میکردند، میگفت.
حدوداً ساعت ده یازده روز اول مرحله اول عملیات بیتالمقدس یعنی یازدهم اردیبهشت ماه بود. حدود ۲۵ کیلومتر راه را به همراه گردان انشراح آغاجاری به فرماندهی سردار حاج اسماعیل بهمئی از دارخوین بعداز گذشتن از رودخانه کارون تا جاده اهواز خرمشهر طی کرده بودیم. حسابی تشنه بودیم و لبهامان از سوز عطش خشک شده بود و پوست انداخته بود.
توی فیلمهای دفاع مقدس، لبهای خشکیده رزمندگان را خوب گریم میکنند. اما من آن را به خوبی حس کرده بودم. لبهایم آنقدر خشک شده بود و پوست انداخته بود که جای جای آن ترک خورده بود و از بعضی از جاهایش خون جاری شده بود. در آنجا بود که روضه تشنگی حضرت اباعبدالله (ع) و یاران باوفایش را با تمام وجود حس کردم و فهمیدم.
یک قمقمه آب که بیشتر همراه نداشتیم. اگه کیلومتری یک قُلُپ هم خورده بودیم تمام شده بود. مگر یک قمقمه چند قُلُپ آب دارد. در پیادهروی اربعین اگر همین مسافت را در گرما بخواهیم طی کنیم، شاید کیلومتری یک بطری آب معدنی بنوشیم. حالا حالاها هم مانده بود تا اوضاع عادی شود و تدارکات بخواهد آب رسانی کند.
دمدمای ظهر بود. بالای خاکریز بلند کنار جاده اهواز خرمشهر نشسته بودیم و مراقب پاتکهای عراق بودیم. هوا گرم و آتشین و آفتاب سوزان بود. بهترین چیزی که میتوانست دل سوخته و تشنه ما را جلا دهد، آب سرد و تگری بود.
کامیونی که گمان نمیکرد بسیجیها توانسته باشند این همه راه را طی کنند و جاده را تصرف کنند و انگاری شلیک آرپیجیها رو ندیده بود، بیخیال به سمت جاده میآمد. بالاخره به جاده رسید و موقعی فهمید چه اشتباهی کرده که کار از کار گذشته بود و راننده و شاگردش اسیر ما شده بودند.
بار کامیون همان بود که انتظارش را داشتیم.
«نصرت الهی». وعده خدا محقق شده بود.
إِن تَنصُرُوا اللَّهَ يَنصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ
یک کامیون پر از قالبهای یخ تازه. شاید از آب فرات. همان که بر حضرت سیدالشهدا علیه السلام و یارانش دریغ کردند. یخها کفاف چند لشکر را میداد.
کامیون را به این سمت جاده منتقل کردیم.
با سرنیزه یخ خورد کردیم و درون قمقمه ریختیم. یخمکی دلپذیر شد. یخ در بهشتی جانفزا. جلا دهنده قلبِ آتش گرفته ما. سرد و گوارا. آبی بود بر روی آتش. لبهای خشکیدهمان به آب رسید. جانی تازه گرفتیم. کاش در دشت نینوا هم مَشک سقا به خیام حرم میرسید و اطفال و اهل حرم سیراب میشدند.
خدا را به خاطر نصرتش حمد و سپاس گفتیم.
┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═┄
#خاطرات
#محرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥سینهزنی غواصان رزمنده بوشهری ساعاتی قبل از عملیات کربلای ۴ در دوران جنگ تحمیلی
🆔@Isaar_Mag
🍂 خورشید مجنون ۳۳
حاج عباس هواشمی
•┈••✾❀🔹❀✾••┈•
🔸 احمد غلام پور سخت ناخوش بود. ظاهراً بعد از شنیدن خبر حالش دگرگون شده بود. بچه ها گفتند چند ساعتی در بیمارستان بستری شده و به او سُرم وصل کرده اند.» علت جلسه را پرسیدم کسی دقیقاً نمی دانست. بعد معلوم شد در تهران صحبت هایی شده و از فرماندهان جنگ انتقاداتی صورت گرفته است. گفته شده بود فرماندهان جنگ به مسئولان سیاسی کشور فشار آورده اند تا آتش بس را بپذیرند و در این خصوص حتی به شخص امام هم فشار آورده اند تا به پذیرش آتش بس رضایت دهند. اینها صحبتهایی بود که جسته و گریخته از این سو و آن سو شنیدم. در سالن جلسات عده زیادی از فرماندهان جمع شده بودند. محسن رضایی هم حضور داشت. تعدادی از فرماندهان صحبت کردند. برادر محسن فقط گوش میداد و گاهی در پاسخ به بعضی ها هم چند کلمه ای می گفت یا در تأیید صحبت کسی مطالبی را به زبان می آورد. جلسۀ تلخی بود. انصافاً فرماندهان جنگ همه وقتشان را صرف جنگ و امور مربوط به جنگ کرده بودند. آقا محسن در چند سال گذشته زندگی شخصی خود را کنار گذاشته بود و خیلی کم نزد خانواده خود میرفت. تمام وقت در اختیار جنگ بود. دیگر فرماندهان نیز به همین صورت. فرماندهان در این چند سال زندگی نداشتند.اصلا کسی به فکر زن و فرزند و خانواده نبود. کسی به دنبال مادیات و مسائل دنیوی نبود که این طور بخواهند مورد انتقاد قرار گیرند و زیر سؤال بروند. این به دور از مروت و انصاف بود که در این اوضاع سخت و حساس، همه کاسه کوزه ها را بر سر فرماندهان جنگ به خصوص فرماندهی کل سپاه پاسداران، برادر محسن رضایی، بشکنند.
آن روز محسن رضایی چیزی نمیگفت و در موضع دفاع از خود برنیامد، اما از این اظهار نظرهایی که شده بود آشفته و غمگین به نظر می رسید. عده ای از فرماندهان گفتند: "میخواهیم به تهران برویم و خدمت حضرت امام برسیم و یک سری از واقعیت ها را خدمت ایشان عرض کنیم." در نهایت قرار شد نمایندگانی از قرارگاهها و یگانها، غروب همان روز به طرف تهران حرکت کنند تا فردا صبح در آنجا باشند. از تشکیلات ما هم بنا شد من و عباس صمدی به تهران برویم، عبدالله طرفاوی را نیز همراه خودمان بردیم. من فقط به منزل رفتم و لباسی عوض کردم و به اتفاق برادران به راه افتادیم. محسن رضایی در اهواز ماند. تمام شب را در راه تهران بودیم. صبح روز بعد در تهران به ستاد مشترک رفتیم. علی شمخانی در آنجا بود. بحث های زیادی شد. شمخانی گفت "صلاح نیست شما در تهران باشید و امام فعلا کسی را نمی پذیرند؛ از طرفی اخباری داریم که عراق قصد دارد به چند نقطه از مرز حمله کند و شما خیلی سریع باید برگردید!" چند دقیقه ای به طور خصوصی با شمخانی صحبت کردم و از این وضعی که پیش آمده است و اینکه همۀ مشکلات اخیر را به گردن فرماندهان جنگ انداخته اند، پرسیدم گفت: «طبیعی است بین سیاسی ها و نظامی ها همیشه اختلافاتی وجود دارد. ما امروز مطیع حضرت امام هستیم. هرچه ایشان فرمودند همان کار را میکنیم. بحمد الله حضرت امام از همه چیز آگاه اند و کسی نمیتواند چیزی را به ایشان تحمیل کند. قطعاً ایشان پذیرش آتش بس را به مصلحت جمهوری اسلامی دیدهاند و نظر مبارکشان را اعلام کرده اند. بعد با قاطعیت گفت: «شما هرچه زودتر به منطقه برگردید و آماده باش اعلام کنید. هر آن ممکن است دشمن به هر نقطه ای از جمهوری اسلامی حمله کند"
•┈••✾❀🏵❀✾••┈•
ادامه دارد
#قرارگاه_نصرت #شهید_هاشمی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حماسه سازی مردی از جنس مقاومت و پیروزی در عملیات مرصاد
🔺روایت فاتح مرصاد "شهید سپهبد علی صیاد شیرازی" از شکست تاریخی منافقین
@Afsaran_ir
« السلام علیک یا اباعبدالله علیه السلام »
( شاه کلید فهم عاشورا ، ولایتمداری
حضرت عباس « علیه السلام » است)
جز تو به فکر خیمهگاهم هیچکس نیست
بعداز تو آب آور بخواهم هیچکس نیست
پای شـریعــه لشـکـرم را دادم از دسـت
جز یک حرم زن، در سپاهم هیچکس نیست
(صابر خراسانی)
اینجا همان یک قدم مانده به واقعهای است که اذن دخول آن، فهم کتاب وجود سقای کربلا است، تا یادآور شود شاه کلید فهم عاشورا، ولایتمداری حضرت ابوالفضلالعباس(ع) است.
کسی که حضرت سجاد آلطه(ع) در مقامش فرمود: «عباس(ع) را نزد خداوند منزلتى است كه در روز قيامت همه شهيدان بر آن رشك مىبرند.»
یا باب الحوائج(ع)
تو را به حرمت امام حسین(ع) سوگند میدهیم، دستگیر دلهای بیقرار مان باش و با گوشه چشمی دلهای خسته ما را به حقیقت عاشورا گره بزن تا به لطف الهی از جاماندگان این مسیر نباشیم.
تاسوعای و عاشورای حسینی بر عاشقان حضرتش تسلیت و تعزیت باد.
حاجت روا باشید.
ان شاءالله
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شراب خواری و بی حرمتی کارتر و خاندان پهلوی در جلوی دیدگان دهها میلیون مسلمانی ایرانی در ایام سوگواری سید الشهدا (ماه محرم ) ,سفری که کارتر به سبب خدماتی که شاه در قبال امریکا انجام می داد ایران را جزیره ثبات خواند !
◇ نشر همگانی در راستای جهاد تبیین◇
┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄
#روشنگری #کلیپ
#فساد_دربار
#رضا_شاه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷 ۵ مرداد سالروز شکست تاریخی منافقین در عملیات غروب (فروغ) جاویدان و پیروزی رزمندگان اسلام در عملیات مرصاد گرامی باد.
🔸برشی از مستند «روایت فتح» و صحبتهای شهید آوینی در خصوص حال و هوای منافقین در این عملیات
#روایت_فتح_آوینی_عضو_شوید👇
@ravayatefathavini
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷 ۵ مرداد سالروز شکست تاریخی منافقین در عملیات غروب (فروغ) جاویدان و پیروزی رزمندگان اسلام در عملیات مرصاد گرامی باد.
برشی از مستند روایت فتح و تار و مار شدن منافقین توسط حاج سعید قاسمی و یارانش در منطقه اسلام آباد
#روایت_فتح_آوینی_عضو_شوید👇
@ravayatefathavini
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷 برشی از مستند «روایت فتح» و صحبت های شهید آوینی در خصوص حاج سعید قاسمی در بحبوحه عملیات مرصاد
🔸ای کاش شهید آوینی امروز نیز در میان ما حضور داشت تا حاج سعید قاسمی را در سن پیری هم توصیف کند.
#روایت_فتح_آوینی_عضو_شوید👇
@ravayatefathavini
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷 ماجرای ۵ مرداد و عملیات غروب (فروغ) جاویدان و مرصاد چه بود؟ به همراه تصاویر بکر و دیده نشده از...
🔹سرنوشت ۵۰۰۰ منافق و چند هزار عراقی که با حملات سنگین هوایی، زمین و زرهی خود قصد ساقط کردن انقلاب و ورود به تهران را داشتند چه شد؟
🔹حقیقتا هر چه در عالم نگاه کنیم کشور و گروهی نیست که جمهوری اسلامی آن را ذلیل و بی آبرو نکرده باشد!
#روایت_فتح_آوینی_عضو_شوید👇
@ravayatefathavini
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #موشن_گرافیک | #مرصاد
🔻آنچه باید از عملیات مرصاد بدانید
🎞 مرکز چندرسانه ستاد مرکزی راهیان نور کشور
#اوس_عباس_تخریبچی
#تخریبچی_شهید_عباس_بیات
شهادت : 5 مرداد 1367
محل شهادت #پاسگاه_زید
@alvaresinchannel
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
🍃🌺
#شیرین_تر_از_عسل
#تخریبچی_شهید_عباس_بیات
✍️✍️ راوی : #محسن_اربابیان
#شهید_عباس_بیات سال 65 یا 66 #مسئول_دسته شده بود و با بچه های دسته رفتند تدارکات گزدان تا جنس های چادر رو جور کنند خلاصه وقتی جنسها رو تحویل گرفتند و به سمت چادرشان می رفتند یکی از بچه ها از عباس در حالی که انبوهی از پتو رو روی کولش گرفته بود و به سمت چادر میرفت پرسید .
#برادر_بیات مسئولیت را چگونه می بینی؟ عباس از زیر پتوها سرش را بیرون آورد و با لبخند که نه خنده همیشگیش که دندانهای کرسیش هم معلوم می شد جواب داد: #احلی_من_العسل!!!!
🍃🌺
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
@alvaresinchannel
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
🌺
#عباس_به_آرزوش_رسید
#تخریبچی_شهید_عباس_بیات
#شهادت_5_مرداد_67
#محل_شهادت: #پاسگاه_زید
چند روز بود که بچه ها #دشمن_رو_عقب میزدند و اون هم میرفت وخودش رو بازسازی میکرد و دوباره با تانک ها و نفربرهای اهدایی اربابانش که به قول بچه ها هنوز بوی نویی میداد حمله میکرد.
روز 5 مرداد ماه سال 67 صبح زود عباس و بقیه بچه ها منتظر دشمن بودند که با تانک هاش بیاد هرکی هرجوری بلد بود میخواست تلفات از دشمن بگیره و همه سعی داشتن ستون زرهی دشمن رو توی دشت پخش کنند تا بتونن ضربه های کاری بزنند.
هنوز آفتاب بالا نیومده بود که بچه ها درگیرشدند.
صدها تانک ونفربردر مقابل و از زمین و هوا هم آتش دشمن میجوشید.
هوا به شدت گرم بود و عطش رو هم همراهش داشت .
و آخر اینکه عباس و چند تای دیگه از #بچه های_تخریب در نبرد جانانه در محاصره تانک ها قرار گرفتند و توی دود و انفجا رمحو شدند.
ده روزی بود که خبری ازشون نبود احتمال اسارتشون زیاد بود .
بچه ها دعا میکردند که خدا #عید_یشون_رو_در_روز_عید_غدیر ، خبر سلامتی همسنگراشون قرار بده اما خبری نشد.
خبر دادن پیکر #شهید_عباسیان و #خانی_فرسنگی پیدا شد اما از عباس خبری نبود
پیکر #شهید_عباس_بیات_بیش_از_دو_ماه روی خاک گرم #شلمچه جا خوش کرد تا #اربعین_امام_حسین(ع) فرا رسید و پیکر مطهر شهید عباس رخ نشون داد .بالاخره عباس #دقیقه_نود_جنگ_به_سعادت_شهادت_رسید.
🌺
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
@alvaresinchannel
#ای_کرده_ترک_جان_و_سر_هسته_تر_آهسته_تر
ناله های مداح شهید
#غلامعلی_رجبی
شهادت #عملیات_مرصاد
5 مرداد 1367
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹🌹
🌹
#نوکری_که_به_اربابش_رسید
✍️✍️✍️ راوی: #جعفر_طهماسبی
شهیدغلامعلی ازرزمندهای قدیمی #تیپ_سیدالشهدا علیه السلام بود.
قبل از عملیات مقدماتی در مقر چنانه با نفس قدسی اش فضا را معطر می کرد.این شهید عزیز هر وقت جبهه به او نیاز داشت خودش رو می رسوند، قبل از عملیات با صدای گرمش همه را آماده شهادت می کرد و شب عملیات پا به پای رزمندگان سلاح بردوش به مصاف دشمن می رفت.
شاید خیلی ها ادعای این رو دارند که اگر کربلا بودن امام حسین (ع) را یاری می کردند اما موقع امتحان میدون را خالی می کنند اما غلامعلی از امتحان سربلند بیرون اومد.
قبل #عملیات_خیبر بود #شهید_رستگار فرمانده تیپ سیدالشهدا برای گردان های عازم عملیات سخن می گفت ،فضا خیلی حماسی شده بود و همه بچه ها منتظر بهانه بودند برای گریه کردن ، که یکدفعه #شهید_غلامعلی پشت میکروفون قرارگرفت . صدای گیرایی داشت قبل از همه خودش گریه می کرد و در چند دقیقه آن قدر فضا را عاشورایی کرد که همه برای حضور در عملیات از هم سبقت می گرفتند .شهید غلامعلی در فواصل بین عملیات ها چون شغلش معلمی بود ، خودش را به میدان تعلیم و تربیت می رسوند و خدا خیلی دوستش داشت .در عملیات مرصاد در ایام عرفه و عید قربان و شهادت حضرت مسلم علیه السلام جلودار گردان حضرت مسلم ابن عقیل (ع) لشگر حضرت رسول(ص) در عملیات شد. و چه زیبا، تایید نوکریش در عید قربان به دست اربابش امام حسین امضا شد.
🌷
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
@alvaresinchannel
🍂 خورشید مجنون ۳۴
حاج عباس هواشمی
•┈••✾❀🔹❀✾••┈•
🔸 بعد از ظهر همان روز همه فرماندهان به طرف منطقه و یگانهای خود حرکت کردند. صبح روز بعد به اهواز رسیدم و مستقیم به منطقه رفتم. صحبت های علی شمخانی را با برادران قرارگاه در میان گذاشتم و هشدار ایشان را مبنی بر احتمال تهاجم دشمن به بچه های قرارگاه و یگانهای سپاه ششم اعلام کردم. طبق سفارشی که برادر شمخانی داشت روی آرایش نیروها به خصوص خطوط حد یگانها متناسب با توان هر یگان کار کردیم. حتی در مواردی هم جا به جایی هایی انجام دادیم. آن روزها تیپ ۹۵ کمیل به تازگی شکل گرفته بود. این یگان را روی جاده شطعلی مستقر کردیم. مسئولیت سیل بند شرقی، حد فاصل شط علی تا پاسگاه طُبر و پاسگاههای آبی داخل هور به تیپ ۱ بدر (مجاهدین عراقی) داده شد و تیپ ۵۱ حضرت حجت(ع) را هم در منطقه بستان مستقر کردیم. در خصوص بازسازی یگانهای سپاه ششم خیلی کارها صورت گرفت و یگانهای آسیب دیده سازماندهی مجدد شدند.
مطابق پیش بینی فرماندهان جنگ، عراق حملات خود را در چند نقطه آغاز کرد. در منطقه دهلران و دشت عباس پیشرویهایی داشت که رزمندگان اسلام خیلی زود آنها را پس زدند. در منطقه فکه عده نسبتاً زیادی از برادران ارتشی اسیر شدند. در منطقه شرق بصره نیروهای دشمن تا جاده اهواز - خرمشهر رسیدند، ولی نیروهای اسلام آنها را به عقب راندند. در منطقه طلائیه و کوشک دشمن تا جاده سیدالشهدا(ع) و سه راه فتح و جفیر و تا پادگان حمید پیشروی داشت. فرماندهی کل نگران این بود که دشمن تا خرمشهر هم پیشروی داشته باشد.
در اواخر مردادماه ۱۳۶۷ یک روز احمد غلام پور پیغام داد به نیرو نیاز دارند و خواسته بودند دو گردان نیرو از تیپ ۸۵ را به فرماندهی بهنام شهبازی به منطقه شمال خرمشهر، جاده شهید صفوی اعزام کنیم. با بهنام شهبازی صحبت کردم، آماده حرکت شد. وضع آن منطقه آشفته به نظر می رسید. به بهنام شهبازی گفتم من به آن منطقه می روم و اوضاع را بررسی میکنم و بعد تماس میگیرم و میگویم چه کار کنید. و از او خواستم نیروها را تا روی پل کارون در جنوب دارخوین برساند. جاده اهواز - خرمشهر امنیت نداشت و در این چند روز بین ما و دشمن دست به دست شده بود حرکت ستون دوگردانی از روی این جاده درست نبود؛ نیروها میبایست به اهواز و از آنجا به دارخوین میرفتند.
•┈••✾❀🏵❀✾••┈•
ادامه دارد
#قرارگاه_نصرت #شهید_هاشمی