که من به ديدار خدا ميروم!
عصر پنجشنبه 15 مهر 1361
از جادۀ آسفالتۀ سومار و رودخانۀ کنار آن گذشتيم. يکي از نيروها دم ميداد و بقيه در جوابش ميخواندند:
دسته جلویی ميخواندند:
کربوبلا مدرسۀ عشق و شهادت
حماسۀ خون شهيدان، استقامت
بگو تو با الله
پيام ثارالله
که من به ديدار خدا ميروم
به جمع پاک شهدا ميروم
دسته بعد در جواب می گفتند:
ما همه سرباز وفادار خمینی
از دل و جان پیرو افکار حسینی
بگو تو با دشمن
بریز تو خون من
که من به ديدار خدا ميروم
به جمع پاک شهدا ميروم
در ادامه هم بهشوق شرکت در عمليات ميخوانديم:
حسين حسين حسين جان
جانها همه فدايت
ما ميرويم از اينجا
به سوي کربلايت
چادرهاي گردان سلمان، در کنار چادرهاي تيپ عاشورا، آن طرف آب، در محوطهاي بسيار باز قرار داشتند. حدود 10 چادر پر از نفرات، کنار هم بهچشم ميخوردند.
فرمانده بلندگوي دستي قرمزي بهدست گرفت و تا گفت:
- بسم الله الرحمن ...
ناگهان صداي سه انفجار شديد، همهمان را ميان زمين و هوا معلق کرد. تا آن زمان چنان انفجار مهيبي نديده بودم. بدجوري ترسيدم. مانده بودم چه شده!
در صورتم سوزشي عجيب احساس کردم. گوشهايم درد شديدي داشتند و مدام زنگ ميزدند. خواستم دستم را روي گوشم بگذارم که متوجه شدم چيزِ خيسي کف دستم است. کمي که گرد و خاک و دود کنار رفت، باوحشت ديدم مغز يکي از بچهها روي دستم پاشيده.
چادرها در آتش ميسوختند. نالۀ مجروحان، از هرطرف بهگوش ميرسيد. چشمانم را که به اطراف چرخاندم، وحشت سراپاي وجودم را گرفت. بسياري از آنهايي که تا لحظاتي قبل اطرافم نشسته بودند، به شديدترين وجه ممکن تکهتکه شده و روی زمين پراکنده بودند.
ناگهان بهياد آن که لحظاتي قبل ما را به چادرشان دعوت کرد، افتادم. جلويم دَمرو درازکش شده بود روی زمين. خودم را بالاي سرش رساندم. با دست که بر شانهاش گذاشتم تا رويش را برگردانم، از ترس بدنم بهلرزه افتاد. صورتش از وسط بيني به بالا، کاملا رفته بود. دوستش را که بغلش افتاده بود، برگرداندم؛ سر او هم کاملا از گردن متلاشي بود. تازه فهميدم آن مغزي که کف دستم پاشيده بود، مال يکي از اين دونفر بود.
هواپيماهای عراقی منطقه را بمباران کرده بودند. آنهايي که در چادرها سينهزني ميکردند، در آتش ميسوختند و فقط فرياد و ضجهشان بهگوش ميرسيد. مهمات داخل چادرها که قرار بود براي حملۀ آن شب استفاده شود، منفجر ميشد و به کسي اجازۀ نزديک شدن نميداد.
همه جا پر بود از خون و تکههای بدن. ناگهان از جمع شهدا يکنفر برخاست و به طرفمان آمد. قد بلندي داشت و زيرپيراهن سفيدش، از خون سرخ بود. هردو دستش از کتف قطع شده و رگ و پيهايش آويزان و خونريزان بود. جلو رفتم تا کمکش کنم. با حرکاتش سعي کرد خود را از دستم بربايد. با لهجۀ غليظ آذري، با پرخاش و عصبانيت گفت:
- من که چيزيم نيست ... بريد سراغ اونايي که اون جلو هستند.
و با چشم اشاره به چادرها کرد و با طمانينه بهطرف آمبولانس رفت. يکي از بچهها در را برايش باز کرد و او با خونسردي سوار شد؛ بي آنکه ذرهاي درد در چهره و صدايش پیدا باشد.
آن روز، بیش از 150 نفر از بچه ها ارباً اربا شدند.
📚 نقل از کتاب "دیدم که جانم میرود" ✍️نوشته حمید داودآبادی - نشر شهید کاظمی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚪️ عزت ما در این زمان ، جنگ و پیکار است...
📽 تصاویری بسیار دیدنی و خاطره برانگیز از دوران دفاع مقدس و حال و هوای رزمندگان اسلام در خطوط اول نبرد و مقابله با انبوهی از تانک های عراقی با نوحه ای حماسی و شنیدنی از مداح باصفای جبهه ها #حاج_صادق_آهنگران :
🎙عزت ما در این زمان ، جنگ و پیکار است
روان به سوی کربلا ، میر انصار است
عزت ما در این زمان ، جنگ و پیکار است
شعار رفع فتنه ها ، ذکر زوار است
عزت ما در این زمان ، جنگ و پیکار است
در این مسیر جمله را حق نگهدار است
عزت ما در این زمان ، جنگ و پیکار است
مقام این دلاوران ، قرب دادار است...
#شهدا_راهتان_ادامه_دارد
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
aviny_112.mp3
183.7K
🔷 پیام شهیدان تاریخ از زبان شهید آوینی خطاب به ما
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷 ۱۵ مهر سالروز دقیقترین و زیباترین عملیات نظامی و اطلاعاتی تاریخ، عملیات طوفان الاقصی گرامی باد.
♦️آیه ۵ سوره بنی اسرائیل: «فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ أُولَاهُمَا بَعَثْنَا عَلَيْكُمْ عِبَادًا لَنَا أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ فَجَاسُوا خِلَالَ الدِّيَارِ وَكَانَ وَعْدًا مَفْعُولًا. پس هنگامی که (زمان ظهور) وعده (عذاب و انتقام ما به کیفر) نخستین فسادانگیزی و طغیان شما فرا رسد، بندگان سخت پیکار و نیرومند خود را بر ضد شما برانگیزیم، آنان (برای کشتن، اسیر کردن و ربودن ثروت و اموالتان) لابه لای خانه ها را (به طور کامل و با دقت) جستجو می کنند؛ و یقیناً این وعده ای انجام شدنی است.»
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
▫️امام خامنهای: «قضيه فلسطين كليد رمز آلود گشوده شدن درهای فرج به روی امت اسلام است.»(سومین کنفرانس بین المللی قدس، ۱۳۸۵/۱/۲۵)
🔸آنچه از مجموع احادیث برمیآید این است که حضرت هنگامی ظهور می کند که انسانهای کره زمین به طور بالقوه به قابلیتی برسند که اراده یاری کردن واقعی او را داشته باشند
🔸در قرن اخیر هیچ مسئلهای مانند مسئله فلسطین نمیتواند نمایانگر وجود یا عدم وجود این ظرفیت در انسان این عصر باشد. این مسئله تنها مسئله ای ست که فطرت همه انسانها در این خصوص به یک نتیجه میرسد و آن هم نابودی اسرائیل است
🔸اگر قرار باشد در این عصر احساسات همه مردم کره زمین در خصوص یک موضوع به طور مشترک جریحهدار شده باشد، آن مسئله نسل کشی فلسطین است. بلاشک اگر بشر امروز ظرفیت گرفتن موضعی منطقی و فطری دقیق در خصوص مسئله فلسطین بعنوان بدیهیترین معضل بشر را نداشته باشد، درهای فرج هم باز نخواهد شد!
هدایت شده از آلبوم خاطرات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔼 آلبوم خاطرات رزمندگان لشکر ده حضرت سیدالشهدا علیه السلام
✅ مجموعه عکس های ناب رزمندگان لشکر ده حضرت سیدالشهدا علیه السلام در زمان جنگ و عملیات های مختلف
📷 جهت بازدید و دریافت عکسهای شهدا و دوستان خود به آدرس کانال آلبوم خاطرات
مراجعه فرمائید :
http://eitaa.com/photo_430
دبیر ستاد مرکزی راهیان نور کشور گفت:نقش آفرینی بنیاد شهید در حوزه تداوم ارتباط با زائرین شهدا در یادمان های شهدا مورد انتظار است.
متن کامل خبر/
https://www.rahianenoor.com/fa/news/19768/
#خبر
#روابط_عمومی
#ستادمرکزیراهیاننورکشور
@rahianenoor_news
68.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#راوی_کنشگر_نور
گوشه ای از نخستین رویداد هنر و رسانه راهیان نور
"با حضور دکتر وحید یامین پور "
•شعارسال راهیان نور•
#در_راه_فتح_قله_ایم
#ستادمرکزیراهیاننورکشور
@rahianenoor_news
🎙 به مناسبت فرارسیدن چهل و چهارمین سالگشت #هفته_دفاع_مقدس، خاطرات سردار شهید حاج #احمد_سیاف زاده مسئول عملیات سپاه خوزستان در روزهای آغازین جنگ برگرفته از بیانات، دستنوشتهها و کتاب جنگ شانزده ساله به قلم #سعید_علامیان را منتشر خواهیم نمود.
#قسمت_پانزدهم
#حسن_باقری در ابتدای ورود به اهواز دانست که بار زمین مانده جبههها، شناخت دشمن است. کسی اطلاعات دقیق ندارد که بتواند رفتار عراقیها را تحلیل کند. او بنیان اطلاعاتعملیات را گذاشت و با استفاده از نیروهای بومی شروع به شناسایی کرد.
🔅 کمتر از دو هفته پس از شروع جنگ دست اتفاق #احمد_سیاف_زاده و حسن را در کنار هم قرار داد تا توان و تجربه عملیاتی احمد با شناخت و اطلاعات حسن شبیخونی را علیه ارتش متجاوز شکل دهد؛ بهخصوص که احمد پس از فقدان #علی_غیوراصلی به دنبال اجرای شبیخونی نظیر عملیات حماسی #غیور_اصلی بود.
🔺 #حسن_باقری در همان روزها به عملیات اهواز آمد. پیراهن سپاهی و شلوار معمولی تنش بود.
گفت چه قدر نیرو داری؟
گفتم یک اتوبوس پاسدار دارم.
🟣 #حسین_علم_الهدی با گروهی از سپاه هویزه مترصد عملیات علیه عراقیها بود. گفت من هم قدری نیرو دارم. #محمد_حجازی دو اتوبوس پاسدار از اصفهان آورده بود. #علی_هاشمی هم گروهی از سپاه حمیدیه داشت. بیشتر نیروهای عرب سپاه اهواز برای #حسن_باقری کار میکردند...
#ادامه_دارد
#روایت_احمد
#شهید_سیاف
#دفاع_مقدس
🆔 @shahid_sayafzadeh
🎙 به مناسبت فرارسیدن چهل و چهارمین سالگشت #هفته_دفاع_مقدس، خاطرات سردار شهید حاج #احمد_سیاف زاده مسئول عملیات سپاه خوزستان در روزهای آغازین جنگ برگرفته از بیانات، دستنوشتهها و کتاب جنگ شانزده ساله به قلم #سعید_علامیان را منتشر خواهیم نمود.
#قسمت_شانزدهم
⭕️ #حسن_باقری با شناسایی #حمید_تقوی و #حمید_سیدنور در اطراف دب حردان در جایی به نام سید یوسف محلی پیدا کرده بودند که میشد دشمن را به تله بیندازیم و جاده اهواز خرمشهر را از پشت قطع کنیم.
🔻 آنها با دو اتوبوس و ما هم با یک اتوبوس حرکت کردیم، خیلی هم بد رفتیم. یعنی اوج بیسوادی ما در جنگ بود؛ کسی با اتوبوس نمی رود آنجا بایستد! اگر صبح خیلی زود حرکت نمیکردیم و برنمیگشتیم دشمن اتوبوسهای ما را میدید!
🔸به نتیجه کار هم اصلاً فکر نمیکردیم؛ فقط میخواستیم به عراق بزنیم. کما این که کسی قبل از تک #غیوراصلی حسابی برای نتیجه باز نکرده بود.
🔺پنجاه نفر از را سپاه اهواز، شصت نفر از اصفهانیها، با افراد علی هاشمی و علم الهدی در مجموع صد و پنجاه نفر- یعنی نیم گردان میشدیم. حسن باقری محورهایی را شناسایی کرده بود. گفت عراق خیلی باز ایستاده جای رخنه زیاد دارد...
#ادامه_دارد...
#روایت_احمد
#شهید_سیاف
#دفاع_مقدس
🆔 @shahid_sayafzadeh
🌷 ۱۶مهرماه سالروز شهادت حبیب حرم سردار سرلشگر "شهید حاج حسین همدانی" را گرامی می داریم.
#شهیدهمدانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‹بسـمالله›
"شھید نادر مهدوی"
قسمتی از زندگی نامه شهید نادر مهدوی
☘⃟ ⃟💚 #حمله_به_شیطان
🌺⃟ ⃟❤️ #شکوه_نادر
#شهید_نادر_مهدوی و یارانش؛
شهدای مبارزه مستقیم با آمریکا در جنگ
✍شهید نادر مهدوی فرمانده ناو گروههای قرارگاه نوح نبی (علیهالسلام) سپاه پاسداران بود. در سال ۱۳۶۶، سال آغاز اولین دور از جنگهای دریایی میان قوای نظامی جمهوری اسلامی ایران و ناوگان متجاوز خارجی بود؛ که این جنگ در ادبیات سیاسی بهنام «جنگ اول نفتکشها» شناخته میشود.
مسئولیت اصلی عملیاتی در این میدان، بر عهده نیروی دریایی #سپاه پاسداران بود. و روش عملیاتی سپاه بر استفاده از قایقهای کوچک تندرو موسوم به «عاشورا» و «طارق» تکیه داشت.
🇮🇷✌️ نقطه اوج این جنگ طرح ناکام حمله به بندر نفتی رأس الخفجی و عملیات موفق سرنگون ساختن بالگردهای نیروی دریایی آمریکا بود که توسط ناوگروههای قرارگاه نوح نبی (علیهالسلام) به فرماندهی شهید نادر مهدوی بهاجرا درآمد. هرچند در جریان عملیات شهادتطلبانه علیه بالگردهای آمریکایی، همه اعضای این ناوگروه به شهادت رسیدند، اما بدون شک ۱۶ مهر ۱۳۶۶ به واسطه رویارویی مستقیم با نیروهای نظامی ارتش آمریکا در خلیجفارس، باید یکی از درخشانترین مقاطع دفاع مقدس دانست..
🌷 #شهید_نادر_مهدوی
پس از اسارت بر عرشه ناو آمریکایی «یو. اس. اس. چندلر» آماج شکنجههای قرون وسطایی سربازان آمریکایی قرار میگیرد. و سینهاش با میخهای بلند آهنین سوراخ میشود. وی پس از اصابت تیرهایی به بازو، قلب و پیشانی به شهادت میرسد. پیکر مطهر #شهید_نادر_مهدوی با دستهای بسته به نیروهای ایران تحویل داده شد
💚 کانال #شهیدهادی و
#شهیدتورجی_زاده 👇👇
@shahid_hadi124
#نابغه_جنگ
#مبتکر_تخریبچی
سردار شهید علیرضا عاصمی
فرمانده تخریب تیپ ویژه شهدا
🔹 #فرش_سیم_خاردار
شهادت 13 دیماه 1365 باختران(کرمانشاه)
در زمان دفاع مقدس به کرمانشاه قدیم باختران میگفتند و بعد از جنگ نام شهر باختران به کرمانشاه برگشت
✅ طرحهای نظامی متعددی در ذهن شهید عاصمی بود که برخی را هم عملی ساخت مثل فرش برزنتی برای عبور از سیم خاردار برای عبور رزمندگان از موانع دشمن#سیم_خاردار_چادری.. فرش سیم خاردار یکی از لوازمی بود که بچه های تخریبچی برای گذشتن از سیم خاردار در #شب_های_عملیات استفاده میکردند.
@alvaresinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
# جنگ ما جنگ الهی است
" مصاحبه شنیدنی سردار شهید عباس نیلفروشان در جبهه های حق علیه باطل در دوران دفاع مقدس
" شهید نیل فروشان : ما شیعه هستیم و پیرو امام حسینیم انشاءالله و همانطور که امام حسین (ع) در صحرای کربلا زیر بار ظلم نرفت با این نیروی کمی که داشت و با این عظمتی که ظاهراً از نظر ظاهر دنیوی دشمن داشت در مقابل لشگر اسلام ، اومدن به میدان و زیر بار ظلم رفتند و جهاد کردند و به شهادت رسیدند.
جنگ ما جنگ الهی است و بین اسلام و کفر است و خود خدا وعده پیروزی به ما داده ، خود خدا گفته هرچند نیرویتان کم باشد ، هرچند که تجهیزات کمتر داشته باشید در مقابل دشمنی که تا دندان مسلح است ، با همین نیروی کم تون می توانید چون خدا یارتان است پیروز باشید ( كَم مِن فِئَةٍ قَليلَةٍ غَلَبَت فِئَةً كَثيرَةً )
" یاد باد یاد مردان مرد
" سردار شهید حاج عباس نیلفروشان از فرماندهان دلاور دوران دفاع مقدس و از فرماندهان میدانی سپاه قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود که شامگاه جمعه (۶ مهر ماه ۱۴۰۳) در حمله وحشیانه رژیم غاصب اسرائیل به ضاحیه جنوبی بیروت ، در کنار سید مقاومت شهید حسن نصرالله و سایر فرماندهان دلاور حزبالله لبنان به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
" روحش شاد و یادش گرامی
#محور_مقاومت
#طوفان_الأقصی
#شهدای_راه_قدس
#شهدا_راهتان_ادامه_دارد
https://eitaa.com/joinchat/1821507861C9dae8ea7f8
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️حماسه نادر
📍۱۶ مهر ۱۳۶۶، پهنه آبی خلیج فارس شاهد نبردی تاریخی و حماسی میان نیروهای ایرانی و آمریکایی بود.
سالروز شهادت
شهید مهدوی و همرزمانش در مبارزه
با آمریکای جنایتکار
47.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سالروز شهادت نادر مهدوی و یارانش در نبرد مستقیم با آمریکا در خلیج فارس
نادر مهدوی فرمانده دلاور ناوگروه دریایی ذوالفقار
سال ۶۶ آغاز اولین دور از جنگهای دریایی میان ایران و ناوگان متجاوز خارجی بود که به نام «جنگ اول نفتکشها» شناخته میشود. مسئولیت اصلی عملیاتی در این میدان، بر عهده نیروی دریایی سپاه بود و در طی آن از قایقهای کوچک تندرو موسوم به «عاشورا» و «طارق» استفاده شد.
نقطه اوج این نبرد، طرح ناکام حمله به بندر نفتی راس الخفجی و عملیات موفق سرنگون ساختن هلیکوپترهای نیروی دریایی آمریکا بود که توسط ناوگروههای قرارگاه نوح نبی (ع) بفرماندهی شهید مهدوی به اجرا درآمد.
در تاریخ ۱۶مهر ۱۳۶۶ نادر مهدوی و یارانش با سه قایق به جزیره فارسی می روند. آنها پس از ادای نماز مغرب و عشاء ، مورد هجوم بالگردهای کم صدای کبری Ms6 قرار گرفتند. نیروهای ایرانی فوراً به مقابله با آمریکایی ها پرداخته و یک فروند از هلی کوپتر آنها را منفجر مب کنند🔥 ...نادر و یارانش در این نبرد نابرابر جانانه با متجاوزین آمریکایی جنگیدند و سرانجام اغلب آنها شهید و چند نفر نیز از جمله نادر مهدوی به اسارت در می آیند. آنها را بر روی عرشه ناو آمریکایی «یو. اس. اس. چندلر» برده و مورد وحشیانه ترین شکنجههای قرون وسطایی قرار میگیرند. سربازان آمریکایی سینه شهید مهدوی را با میخهای بلند آهنین سوراخ می کنند و سپس او را با شلیک گلوله به بازو، قلب و پیشانی اش به شهادت می رسانند.
💠 رشادت شهید «نادر مهدوی» در مقابله نابرابر با نیروی دریایی آمریکا
▫️در اواخر جنگ و بعد از اینکه حامیان منطقهای و بینالمللی صدام به این نتیجه رسیده بودند که دست نشانده آنها توانایی برتری نظامی بر ایران را ندارد، حمایتهای سیاسی و نظامی و اقتصادی خود را از رژیم بعثی بیشتر و علنیتر کرده بودند.
پس از تصویب قطعنامه آمرانه ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل و عدم پذیرش آن توسط ایران، بهانه و زمینه برای دخالتهای مستقیم و غیرمستقیم حامیان صدام و به ویژه آمریکاییها در جنگ تحمیلی فراهم شد که از جمله این اقدامات حضور چشمگیر نیروهای دریایی آمریکا و متحدینش در آبهای خلیجفارس به بهانه حمایت و اسکورت نفتکشهای کشورهای متحد خود بهمنظور محافظت از گزند نیروی دریایی ایران بود.
این استراتژی نظامی آمریکا که به منظور تنگتر کردن حلقه امنیتی و نظامی جنگ بر ایران در بعد دریایی پیگیری میشد، بعضاً با وقوع درگیریهای مستقیم نظامی ایران و آمریکا در آبهای نیلگون خلیج فارس همراه میشد.
از جمله این درگیریها و رویاروییها میتوان به جدال دریایی بین رزمندگان ایران به رهبری شهید نادر مهدوی (فرمانده ناوگروههای قرارگاه نوح نبی (ع) سپاه پاسدران) و همرزمانش با نیروهای دریایی آمریکا در تاریخ ۱۶ مهر ۱۳۶۶ اشاره کرد که بمناسبت سالروز این حماسه آفرینی دریادلان ایرانی منتشر میشود:👇👇
⏳درگیری در ساعت ۲۲ با حمله هلیکوپترهای آمریکا به قایقهای تندرو ایران در ۱۸ مایلی جزیره فارسی شروع شد که به مدت نیم ساعت ادامه داشت.
در گزارش فرماندهی نیروی دریایی سپاه به فرمانده کل سپاه درباره این درگیری آمده است:
📄👈بعد از آنکه حدود دو ساعت قایقها در منطقه غرب جزیره فارسی مشغول گشت زنی بودند، ناگهان هلیکوپترهای آمریکایی که تا ۲۰۰ متری قایقها نزدیک شده بودند، به قایقها تیراندازی میکنند که بلافاصله برادران با دوشکا و مینی کاتیوشا به مقابله با آنان میپردازند.
در این حال یکی از برادران یک موشک استینگر به سمت هلی کوپتر آمریکایی پرتاب مینماید که بعد از سه ثانیه، انفجار هلیکوپتر را در هوا مشاهده میکنند و از این مرحله فیلمبرداری نیز شد؛ ولی دوربین فیلمبرداری به داخل دریا پرتاب شد.
بعد از آن هم قایقها مورد هجوم مجدد و وسیع حدود پنج فروند هلیکوپتر قرار میگیرند و برادران به داخل دریا پرتاب میشوند. هلیکوپترهای آمریکایی مدت یک ساعت و نیم به برادران در داخل دریا تیراندازی میکنند که تعدادی از آنها را درحالیکه در دریا شناور بودند، به شهادت میرسانند.
مسئول نیروها، نادر مهدوی از بهترین نیروهای نیروی دریایی سپاه بود و شهید "بیژن گرد"، معاون شهید مهدوی بود.
در این درگیری نابرابر، علاوه بر این سه تن، برادران مهدی محمدیها، غلامحسین توسلی، خداداد آبسالان و مجید مبارکی نیز شهید شدند.
همچنین در جریان درگیری قایقهای ایرانی و هلیکوپترهای آمریکایی، چند ناوچه آمریکایی نیز به کمک هلیکوپترها شتافتند که با آتش سپاهیان اسلام روبرو شدند و یک ناوچه آمریکا نیز هدف موشکهای سبک رزمندگان قرار گرفت و آسیب دید.
بنا به اظهار «واینبرگر» وزیر دفاع آمریکا، هلیکوپترهای آمریکایی بدون کسب اجازه از مرکز فرماندهی درگیری را شروع کردند و هیچ نوع مکالمه رادیوئی بین هلیکوپترها و قایقهای ایرانی نبوده است.
🔹روایت «علی ایوانی باقری» از بازجویی و شکنجه در ناو آمریکایی:👇
▫️ «علی ایوانی باقری» پاسدار وظیفه اهل اهواز که در جریان این عملیات به اسارت نیروهای آمریکایی درآمده و بیش از سایر برادران تحت شکنجه آمریکاییها قرارگرفته بود؛ درباره این حادثه گفت: وقتی که مشغول گشت زنی بودیم، هلیکوپترهای آمریکایی آمدند و به شناور ما حمله کردند. بعد از آنکه شناور ما را زدند، شناور از عقب آتش گرفت. دگمه اولیه مینی کاتیوشا را فشار دادم. یک گلوله رفت و دیگر نتوانستم بزنم. بعد از شناور خود بیرون پریدم.
موقعی که شناور غرق شد، بالا آمدم. دو تا دستم سالم بود، هلیکوپتر هم بالای سرم رگبار میزد. موقعی که رگبار میزد برای آنکه در امان باشم، سرم را داخل آب میکردم. پس از مدتی که در آب شناور بودم، ناوچه آمریکایی آمد و خدمه آن مرا بالا کشیدند و دستوپایم را بستند و کیسهای بر روی صورتم انداختند و مرتب با پوتین و بهشدت بهپای تیرخوردهام میزدند.
درد و فشار زیادی را تحمل کردم تا به ناو رسیدیم. همینکه به ناو رسیدیم، بازجویی شروع شد. سؤال کردند، درجهات چیست؟ به عربی به آنها گفتم: نمیفهم. در جواب گفتند، دروغ میگویی، کاری میکنیم که به حرف بیایی، سپس مرا به دستشویی بردند و یک پارچ آب که پر از تاید بود، به من دادند تا بخورم.
ادامه در پست بعد👇👇
ادامه از پست قبل
وقتیکه امتناع کردم چهار نفر نظامی غولپیکر مرا گرفته، دهانم را بازکرده و پارچ آب تاید را بهزور به دهانم ریختند، طوری که شکمم باد کرد و حالت تهوع پیدا کردم و چند روز بالا میآوردم. پس از دو روز دژخیمان غولپیکر آمریکایی به سراغم آمدند و از من اطلاعات خواستند؛ اما من با آنها عربی صحبت میکردم که باعث شدت خشم آنها میشد. مأموران امنیتی مجدداً مرا به دستشویی بردند و به طرز فجیعی یک میخ ۱۰ سانتیمتری را در کمرم فرو بردند. بعد از اینکه از من ناامید شدند و خودشان هم خسته شده بودند؛ مرا به حال خود رها کردند و رفتند.
درد کمر به دردهای دیگر که ناشی از اصابت گلولههای کالیبر هلیکوپتر بود، اضافه شد. تمام بدنم یکپارچه درد شده بود. حالم مناسب نبود. عدهای آمدند و مرا به مکانی که در آنجا بودیم، بردند. روز بعد، گرگصفتان آمریکائی به سراغم آمدند. مثلاینکه برهای را شکار کردهاند و هر روز قسمتی از بدنش را میدرند، دوباره مرا با خودشان بردند.
این بار شکنجه گران یک شیئی مانند گلوله، به زور در دهانم گذاشتند و با طپانچه مانندی در دهانم شلیک کردند که از قسمت تحتانی بدنم خارج شد... پس از این عمل وحشیانه، به مدت نیم ساعت تمام بدنم میلرزید و مجدداً حالم منقلب شد. آن روز هم به همین منوال سپری شد، اما در تمام این مدت یاد و ذکر خدا بود که باعث تقویت روحیه من و استقامت در برابر یانکیها میگردید.
در تمام لحظات به امامان معصوم (ع) متوسل میشدم و از آنان مدد میطلبیدم. به هر جهت در آخرین روزهای بازجویی، خفاشان آمریکایی خواستند که آخرین ضربه خودشان را بر پیکر مجروحم وارد سازند. دیوصفتان غولپیکر این بار مرا به دستشویی ناو بردند و به شکم روی ناو خواباندند و درحالیکه بدنم را با فشار گرفته بودند، یکی از آنها ماهیچه بازوی دست چپم را بهوسیله دستگاهی کشید، آنگاه با یک کلت کمری به بازوی چپم شلیک کردند.
پس از این عمل بازهم مرا رها نکردند. بیرحمانه با چاقو به دستم میزدند و بازهم که از گرفتن اطلاعات از من ناامید شدند، بیرحمانه با چاقو ماهیچه دستم را بریدند و مرا با انبوهی از درد و رنج به حال خودم رها ساختند. روزی که قرار بود صلیب سرخ بیاید، جراحات بدنم را کمی پانسمان کردند.
صلیب سرخ آمد و به واسطه مترجم به من گفت که میخواهیم شما را تحویل ایران بدهیم. پس از چند روز تحمل درد و رنج به خاطر خدای بزرگ، با شنیدن این خبر، احساس وجد و خوشحالی در من بوجود آمد.
در آخرین لحظات که میخواستیم ناو آمریکایی را ترک کنیم، یکی از آمریکاییها که از ما به شدت ناراحت بود، به مترجمش گفت: به اینها بگو که دیگر در خلیجفارس پیدایشان نشود. من هم گفتم «خدا لعنت کند پدرت را، فردا در آبهای خلیجفارس نگاه کن و ببین که چه خبر است!!»
⚪️ منبع: 📚کتاب: جنگ محدود ایران و عراق در خلیج فارس--مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ دوم،۱۳۹۰ صفحات ۲۹۱، ۲۹۲، ۲۹۴، ۳۰۸، ۳۰۹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حماسه شهید نادر مهدوی
او از جمله جوانانی بود مستقیم با نظام استکبار و استعمار درگیر شد و درسی به آنان داد که هیچگاه سایه از سر ظالمین و مستکبران کم نشد
شهید نادر مهدوی به عنوان فرمانده ناوگروه دریایی ذوالفقار، از زمان ورود آمریکاییها به خلیجفارس تا زمان شهادت، لحظهای از نبرد بیامان با این جنایتکاران نیاسود و تمام توان و استعداد خود را در این راه به کار بست. او طی این مدت، عملیات بسیاری را علیه آمریکاییهای متجاوز ترتیب داد که معروفترین آن زدن کشتی بریجتون بود. و هیمنه آمریکا را در خلیج فارس شکست.
تابستان ۶۶، امریکایی ها در بزرگترین عملیات حفاظتی دنیا با نام عملیات "اراده جدی"، نفتکش بریجتون را اسکورت می کنند. اما این نفتکش در ۱۳ مایلی جزیره فارسی توسط شهید نادر مهدوی در ناوگروه ذوالفقار، منهدم می شود و اراده شیطان از هم می پاشد.🔥🇺🇸🔥🇺🇸
⚪️ دوران جنگ تحمیلی