14.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امسال ۷ فوریه
#روز_جهانی_با_صدای_بلند_کتاب_بخوان است
روزی برای تشویق کتاب خواندن به ویژه برای کودکان است📚
C᭄❁࿇༅══════┅─
@arayehha
┄┅✿░⃟♥️❃─═༅࿇࿇༅═─🦋🎶═
..
ضعف تالیف؛ بزرگ ترین و فراگیرترین عیب
تالیف، همان چیدن واژه ها در کنارهم بر اساس قواعددستوری است؛ اگر این قواعد در اثر بخوبی رعایت شود، اصطلاحا ً می گوییم " حسن تالیف " دارد و بعکس اگر مشکلات دستوری در اثر راه یافته، قواعد زبان در آن رعایت نشده باشد اصطلاحا ً می گوییم " ضعف تالیف " دارد.
" ضعف تالیف " در شعر، نمونه های فراوانی دارد که به مرور به هریک از آن ها اشاره ای خواهیم داشت.
الف) جمع بستن عدد و معدود
در زبان فارسی معدود ( آنچه شمرده می شود ) در کنارعدد، جمع بسته نمی شود؛ مثلا ً نمی گوییم: " 4 سیب ها " اما بی توجه به این نکته می گوییم : "دوطفلان مسلم !"
گاهی شاعر به این اصل ساده ی زبانی توجه ندارد یا به دلیل شرایط شعر بویژه رعایت وزن، این قاعده ی ساده اما مهم زبان را زیر پا می گذارد.
به نمونه هایی از این ضعف تالیف بنگرید:
" صبح دو مرغ رها
بی صدا
صحن دوچشمان تو را ترک کرد"
یا:
اینجا کجاست باغ دو ریحان مسلم است
اینجا کجاست قبر دوطفلان مسلم است
ب) آمیختن واژگان و قواعد زبان عربی و فارسی
هرچند واژگان زبان عربی – که زبان قرآن است و بدان افتخار می کنیم – به مجموعه ی واژگان زبان فارسی راه یافته است، اما نباید قواعد این دو زبان با هم آمیخته شود؛ مثلا " انتقادات " و " اطلاعات " دو واژه ی عربی است که بر اساس اصول زبان عربی با " ات " جمع بسته شده است و ما این دو واژه را در زبان و گفتارمان به کار می بریم؛ اما حق نداریم واژگان فارسی را مثل آن دو جمع ببندیم و بگوییم: پیشنهادات(!)
بر همین اساس ترکیباتی از این دست، نادرست است:
- خانم محترمه(!) به جای محترم
- برعلیه به جای علیه
- برله به جای لَه ( به نفع)
- گاها ً به جای گاهی
نمونه ی شعر:
تا رمق در جسم و جانم بوده است
برعلیه دشمنان جنگیده ام!
3. عدم رعایت تناظر در واژگان مفرد یا جمع
دل ابنای زمان خانه ی درد و غم تو
پیش تر از رحم مادر و صلب پدران
" مادران " نیز به قرینه ی " پدران " حتما ً باید جمع بسته شود و نمی توان حذف به قرینه ی لفظی دانست.
4. کاربرد نادرست حرف اضافه یا ربط
بسیاری از شاعران پیشین بواسطه ی تقلید از شاعران قدیم، دچار این عیب بزرگ زبانی اند
نمونه:
" آب هم سوخت به آغشته بخون پیکر ما "
ظاهرا ً مقصود شاعر محترم این بیان است:
" آب هم بر پیکر آغشته به خون ما گریست " ابهام در فهم مقصود شاعر بواسطه کاربرد نابجای " به " به جای " بر " در شعر است
@arayehha
املای بعضی از واژهها و پیشوندها و پسوندها (۱)
🔸 ای (حرف ندا) همیشه با فاصلۀ کامل از منادا نوشته میشود:
ای خدا، ای که
🔸 این، آن با فاصلۀ کامل از کلمۀ پساز خود نوشته میشود:
آن خانه، این کتاب
تبصرۀ ۱: در حروف ربط مرکّب بین این و آن و کلمۀ پساز آنها نیمفاصله گذاشته میشود، مانند آنطور، اینطور، آنگونه، اینگونه، و مانند آن.
استثنا: آنجا، آنچه، آنکه، اینجا، اینکه، وانگهی
تبصرۀ ۲: اینکه و آنکه در معنی «اینکسیکه» و «آنکسیکه» با نیمفاصله نوشته میشود.
@arayehha
املای برخی از واژهها و پیشوندها و پسوندها (۲)
🔸 چه با فاصلۀ کامل از کلمۀ پساز خود نوشته میشود، مگر در:
چرا، چطور، چقدر، چگونه
چه (خواه حرف ربط باشد خواه پیشوند یا اسم) در ترکیب با کلمۀ پیشاز خود همواره بهصورت پیوسته نوشته میشود:
آنچه، چنانچه، خوانچه، قبالهنامچه، کتابچه، کمانچه، ماهیچه
🔸را همیشه با فاصلۀ کامل از کلمۀ پیشاز خود نوشته میشود، مگر در:
چرا (در معنای «برای چه؟» و در معنای «آری»، در پاسخ به پرسش منفی)
مرا (مخفّف «من را»)
🔸 که در ترکیب با کلمۀ پیشاز خود با نیمفاصله نوشته میشود:
چنانکه، چونکه
استثنا: آنکه، اینکه، بلکه
تبصره: که در نقش تأکید در نمونههایی مانند «شما که غریبه نیستید»، «این که حرف تازهای نیست»، با فاصلۀ کامل از کلمۀ پیشاز خود نوشته میشود.
@arayehha
استقبال چیست؟
استفاده از وزن، ردیف و قافیه های دیگر شاعران را استقبال می گویند
توارد چیست؟
مانند بودن شعر دو شاعر هم در لفظ هم در معنا، بدون اطلاع داشتن هیچ کدام از یکدیگر
عقد چیست؟
به نظم درآوردن نثر دیگران
@arayehha
مصالته چیست؟
مصالته یعنی اینکه شاعر شعر دیگری را بدون تغییر و لفظ یا معنی به خود نسبت دهد
انتحال چیست؟
انتحال يعنى به تمام و كمال سخن ديگرى را بر خود بستن
تضمین چیست؟
یعنی یک بیت از شاعر دیگر را برای تحکیم بخشیدن و اثبات حرف خود آوردن که باید با علامتی خاص مشخص شود
تلمیح چیست؟
یعنی اشاره به یک داستان، آیه، روایت، اتفاق معروف یا یک فرهنگ ور یا هرچیزی که مخاطب عام با آن آشنا باشد
@arayehha
فرق اقتباس و تلمیح
فرق اقتباس و تلمیح در این است که #تلمیح عبارت از این است که در ضمن کلام اشارتی لطیف به آیه ی قرآن یا حدیث یا مثل سایر یا داستان یا شعری معروف کنند ولی عین آن را نیاورند، اما در #اقتباس شرط است که عین عبارت مورد نظر (درج)، یا قسمتی از آن را که حاکی و دلیل بر تمام جمله ی اقتباس شده باشد بیاورند. مثلا دو بیت زیر از سعدی و مختاری غزنوی که اشاره به داستان پیراهن یوسف و روشنی چشم یعقوب است جزو صنعت تلمیح است که به ترتیب گویند:
بوی پیراهن گم گشته ی خود می شنوم * گر بگویم همه گویند ضلالی است قدیم
«سعدی»
از مدحت تو راحت پیراهن یوسف * در ذکر تو خاصیت انگشتری جم
«مختاری غزنوی»
اما بیت زیر از مختاری مربوط به همان داستان پیراهن یوسف، جزو اقتباس است:
القوه علی وجه ابی یأت بصیرا *** درشأن تو شاه از پسر تاجورت باد
که اشاره است به آیه ی 93 از سوره ی یوسف « اذهبوا بقمیصی هذا فالقوه علی وجه ابی یأت بصیرا...».
@arayehha
🔴🔴🔴
بد نیست ادمین های گروه ها و کانال های فعال در فضای مجازی از قوانین زیر اطلاع یابند.
👇👇👇
جرایم سرقت ادبی و میزان مجازات آنها:
قبل از هر چیزی باید بدانیم که تمام آثار ادبی و هنری كه در اينترنت منتشر می شوند به جهت ماهيت ادبی و هنری كه دارند مشمول قانون حمایت حقوق مولفان و منصفان و هنرمندان قرار می گيرند و قابل طرح در دادگاه می باشند.
١- عنوان جرم: نشر، پخش یا عرضه اثر دیگری به نام خود یا به نام پدیدآورنده بدون اجازه او یا به نام شخص دیگری غیر از پدیدآورنده
ماده قانونی۲۳ : قانون حمایت حقوق مؤلفان و مصنفان و هنرمندان
مجازات: حبس از٦ ماه تا ٣ سال
٢ – عنوان جرم: چاپ، پخش و نشر ترجمه دیگری
ماده قانونی ٢٤ : قانون حمایت مؤلفان و مصنفان و هنرمندان
مرجع صالح: دادگاههای عمومی
مجازات: حبس از ٣ ماه تا ١ سال
٣- عنوان جرم: نشر، پخش و عرضه کتب، نشریات و آثار صوتی بدون اجازه ی پدیدآورنده
ماده قانونی ١-٢-٣و ٧ :قانون ترجمه و تکثیر کتب نشریات و آثار صوتی
مرجع صالح: دادگاههای عمومی
مجازات: حبس از ٣ماه تا ١ سال
٤-اقتباس غیر قانونی از اثر متعلق به دیگری (وفق قانونی اشخاص ناشر و کسانی که در قانون آمده اجازه استفاده از اثر را دارند البته موارد در قانون تمثیلی بیان شده و این افراد هم زمانی اجازه اقتباس استفاده اثر را دارند که نام پدید آورنده یا عنوان و نشان ویژه اثر را اعلام کنند در غیر اینصورت عمل مرتکب به جرم است . هرگونه تغییر یا تحریف در آثار مورد حمایت این قانون و نشر آن بدون اجازه پدیدآورنده ممنوع است .
ماده قانونی ١٨ و ۱۹ :قانون حمایت از مولفان
مجازات: حبس از ٣ ماه تا یکسال
٥-تغییر و تحریف آثار ادبی و هنری (تحریف: هرگونه تغییر و تبدیلی در متن و محتوا و شکل پدیده به معنای تغییر هویت عقیدتی و شخصیت علمی ادبی پدید آورنده است و چنین تحریفی تبدیلی تدلیس است این جرم با فعل و ترک فعل انجام می شود
ماده قانونی۱۹ : قانون حمایت منصفان و مولفان و هنرمندان
مجازات؛ حبس از ٣ ماه تا یکسال
در پایان تاکید میکنم برای جلوگیری از نقض بی رویه حقوق مولفان و ادیبان باید پدید آورندگان و ناشران (نشر واقعی و مجازی) را با قوانین مالکیت ادبی و هنری آشنا ساخت.
برای کسب اطلاعات بیشتر به سایت وزارت ارشاد مراجعه کنید:
http://honari.farhang.gov.ir/fa/rules/rule8
#با_نشر_متون_اصلی_با_جعلیات_مقابله_کنیم.
@arayehha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | صدبار اگر توبه شکستی باز آ، شاعر این رباعی را میشناسید؟
#فرزند_ایران
📜 @arayehha
#آرایه_های_ادبی
🟦 بخیه ی کفشم اگر دندان نما شد، عیب نیست
خنده می آرد همی بر هرزه گردی های من
(صائب تبریزی)
🟦 آرایه های بیت:
1⃣ تشخیص: خندیدن کفش
2⃣ کنایه: دندان نما: کنایه از پاره شدن کفش
3⃣ حسن تعلیل: دلیل پارگی کفش، خنده کفش بر هرزه گردی و بی هدفی شاعر است.
4⃣ واج آرایی: تکرار صامت «ن» و «ه»
🟢 مفهوم بیت: پرهیز از بی هدفی و ولگردی
@arayehha
سیمای زن در اشعار فروغ:
زن یکی از ارکان عالم هستی است که هرچند در مکاتب مختلف دیدگاه های متفاوتی نسبت به او ارائه شده اما این نگرشها هیچگاه در نقش تعیین کنندهی او تأثیر چندانی نداشته است ولی آنچه مسلم است زن پیام آور مهر و عاطفه بسیاری از صفات انسانی است و واقعیت این است که بخشی از تصویر زن در شعر گذشتگان با واقعیت اخلاق و سنتهای حاکم و توقعات زمانه از زن نا حدی بازتاب فرهنگ زمان و مکان است.
زنان در شعر فروغ همه جا پاک وبیآلایش هستند و پاکی حضرت مریم را دارند. در اشعار فروغ به نوعی از حقوق زن دفاع میشود گاهی شاعر از زنی میگوید که خانه را چون ققس میپندارد و امیدوار است که روزی از این قفس رهایی یابد:
منم آن مرغ آن مرغی که دیری است
به سر اندیشهی پرواز دارم
سرودم ناله شد در سینه ی تنگ
به حسرتها سر آمد روزگارم
بیا بگشای در تا پر گشایم
به سوی آسمان روشن شعر
در سه کتاب اول ، فروغ زنی احساساتی بوده که نشان از خامی دوران اوست و نیز مدتی است که از همسرش جدا شده از این رو شاهد فروغی هستیم معترض، عصیانگر، بدبین و بی پروا:
بیا ای مرد ای موجود خودخواه
بیا بگشای درهای قفس را
اگر عمری به زندانم کشیدی
رها کن دیگرم این یک نفس را
یکی از نقشهای های زن در اشعار فروغ مربوط میشود به مادر. اما این مادر به نقش سنتی خویش بسنده نکرد و از زن بودن و انسان بودن به نفع مادر بودن نگذشته است در نتیجه بر اساس اخلاق حاکم بر جامعه محکوم است بلکه خود نیز گاه زیر فشارهای مسلط خود را گناهکار احساس می کند:
آن داغ ننگ خورده که میخندید
بر طعنههای بیهده من بودم
گفتم که بانگ هستی خود باشم
اما دریغ ودرد که زن بودم
اما زن در دورهی دوم شاعری فروغ زنی است که به کمال رسیده و آن اعتراض و بیپروایی معتدل شده و خروشانی دورهی اول به روانی و آرامی دردورهی دوم بدل شده اما این زن همیشه در محدودهی حُسن زندگی کرده است. و همین راز لطف اوست که هیچگاه فروغ در سهمناکترین دقایق تلخ تنهایی فراموش نکرده است که زن است :
و این منم
زنی تنها
در آستانهی فصل سرد
در ابتدای درک هستی آلودهی زمین
و یأس ساده و غمناک آسمان
و ناتوانی این دستهای سیمانی
در واقع در در دورهی دوم شاعری دفاع از زن مفهوم عامتر مییابد و مفاهیمی چون دفاع از انسان و انسانیت دیده میشود. فروغ به امید آمدن یک نجاتدهنده است این انتظار از زبان دختر پایین شهری بیان میشود:
چقدر دور میدان چرخیدن خوب است
چقدر باغ ملی رفتن خوب است
ومن چقدر از همهی چیزهای خوب خوشم میآید
نادر ابراهیمیان
@arayehha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تکه ای از برنامه نقد شعر، سال ۹۴ شبکه ۴
۲۴ بهمن سالروز درگذشت فروغ فرخزاد
گرامی باد.
@arayehha
4_5918042004163400236.mp3
2.28M
🟪 وزن: مستفعلُ مستفعلُ مستفعلُ مستف (مفعولُ مفاعیلُ مفاعیلُ فعولن)
🟪 در بیت، وزن همسان و ناهمسان «هر دو» یافت می شود.
🟪 قاعده قافیه: ۲ / حروف اصلی: از / حرف روی: ز / حرف الحاقی: ندارد
🟦 شعر: حافظ، غزل ۴۰
🟦 خواننده: صدیق تعریف
اَلمِنَّةُ لِلَّه که درِ میکده باز است
زان رو که مرا بر در او رویِ نیاز است
خُمها همه در جوش و خروشند ز مستی
وان می که در آن جاست حقیقت نه مَجاز است
از وی همه مستی و غرور است و تَکَبُر
وز ما همه بیچارگی و عجز و نیاز است
رازی که بَرِ غیر نگفتیم و نگوییم
با دوست بگوییم که او محرمِ راز است
شرحِ شِکَنِ زلفِ خَم اندر خَمِ جانان
کوته نتوان کرد که این قِصه دراز است
بارِ دلِ مجنون و خَمِ طُرِّهٔ لیلی
رخسارهٔ محمود و کفِ پایِ ایاز است
بردوختهام دیده چو باز از همه عالم
تا دیدهٔ من بر رُخِ زیبایِ تو باز است
در کعبهٔ کویِ تو هر آن کس که بیاید
از قبلهٔ ابرویِ تو در عینِ نماز است
ای مجلسیان، سوزِ دلِ حافظِ مسکین
از شمع بپرسید که در سوز و گداز است
عروض سماعی
@arayehha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در زبان فارسی دو آواگروه وجود دارد که در دگرگونیهای دستگاه آوایی زبان فارسی از ميان رفتهاست. این واکههای مرکب یکی «ـُو» در نمونههایی مانند روشن، فردوسی، نوروز است و دیگری آواگروه «ـِی» در نمونههایی مانند نی، دی، ری.
آواگروههای ذکرشده در لهجهی فارسی امروز افعانستان زنده است و ادا میشود.
دکتر کاظمی در ویدئو ارسالی به بررسی این موضوع پرداختهاند.
@arayehha
*لغت «وحشی»در تخلص وحشیِ بافقی به چه معناست؟
عنوانِ «وحشی» برای افرادی که به آن برخورد میکنند تعجبآور است و جای سؤال دارد. در زبان کلماتی هستند که معنای برخی از آنها در طول زمان تغییر مییابد؛ مانند لغت «جـانـْـدار» که در زمان حافظ بهمعنای «نگهدارندهٔ جان، مأمور محافظ (بادیگارد)» بوده و هماکنوی بهمعنای «موجود زنده (حیوان)» است. ازجمله کلماتی که معنی آن با گذشت زمان تغییر یافته، لغت «وحشت» است. در کتب لغت معتبر، اولین معنایی که برای این کلمه نوشته شده، «تنهــایی» است. «ترس» معنای ثانویهٔ کلمهٔ وحشت است که امروز از آن برداشت میشود. صفت نسبیِ کلمهٔ «وحشت» میشود: «وحشی» که دقیقاً بهمعنای «عزلتنشـین، گوشهگیـر و مردمگریـز» است که با واقعیت زندگی وحشی بافقی نیز کاملاً مطابقت دارد.
استاد مهدی نوریان
ــــــــــــــــــــــــــــ
@arayehha
روز ولنتاین کتاب بخرید
رابطه نیاز به فهم و درک دارد
نه شکلات و عروسک.
۱۴ فوریه روز جهانی #اهدای_کتاب
#پست_آگاهی
C᭄❁࿇༅══════┅─
@arayehha
┄┅✿░⃟♥️❃─═༅࿇࿇༅═─🦋🎶═
#تلفظ_واژگان
#تلفظ_عامیانه
✳️ منظور از تلفظِ عامیانۀ واژهها تلفظی متفاوت با صورتِ معیارِ رسمی یا گفتاری است که ناشی از کمسوادی یا بیسوادیِ گویشوران است.
در تلفظِ عامیانه واجهای تشکیلدهندۀ واژه دچارِ جا به جایی، تبدیل، کاهش، یا افزایش میشوند.
تلفظِ عامیانه را نباید با تلفظِ گفتاری اشتباه گرفت. مثلاً تاسکی تلفظِ عامیانۀ تاکسی است، اما جون و شیش تلفظِ گفتاریِ جان و ششاند، نه تلفظِ عامیانۀ آنها.
بر اثرِ گسترشِ روزافزونِ سوادآموزی و کاهشِ آمارِ بیسوادان، تلفظِ عامیانه رو به کاهش است.
❇️ چند نمونه از تلفظهای عامیانه :
آبپاچ (آبپاش)
آدانس (آدامس)
آشخال (آشغال)
آشِ عمودَردا (آشِ اَبودَردا)
ابَرفضل (اباالفضل)
اُسّوقُسدار (اُسطُقُسدار)
اصطحکاک (اصطکاک)
اَلحَد (لَحَد)
بالاکن (بالکن)
بخچه (بقچه)
بِرفِست (بفرست)
بلت (بلد)
پاچیدن (پاشیدن)
پنارتی (پنالتی)
پیارسال (پیرارسال)
تاسکی (تاکسی)
تیارت (تئاتر)
جَق (جَلق)
جوات (جواد)
چیندن (چیدن)
حرضت (حضرت)
دریپ (دریبل)
دِلِر (دِرِل، دریل)
دیفال (دیوار)
دیکس (دیسک)
رُمّان (روبان)
رومان (روبان)
زَهله (زَهره)
زیگزال (زیگزاگ)
سلط (سطل)
سِند و سال (سن و سال)
سوات (سواد)
سولاخ (سوراخ)
ضفط و رفط (ضبط و ربط)
طناف (طناب)
عسک (عکس)
عهد و عیال (اهل و عیال)
فلاکس (فلاسک)
فوندانسیون (فونداسیون)
قلف (قفل)
لاپورت (راپورت)
لقد (لگد)
ماکس (ماسک)
مدبخ (مطبخ)
نپتون (لیپتون)
نخسه (نسخه)
نعلت (لعنت)
همبرگرد (همبرگر)
همساده (همسایه)
❇️ جالب است که سولاخ و قلف در متونِ کهنِ فارسی هم شواهدی دارند.
@arayehha