#واژه_شناسی_گویشها
#پر
#شهاب_الدین_قناطیر
#داریوش_محمدی_علاسوند
در بهبهانی و بختیاری به کنار و حاشیه یک چیز «پَرّ» گفته میشود.
#دکتر_صادق_باغفلکی
در گویشهای کردی جنوبی نیز «پَر» به معنی کنار و لبه است. «هامپره» یا «همپره» هم به معنی دو یا چند فرد است که متعلق به یک منطقه خاص هستند.
#لسان_الحق_طباطبایی
«پر» در گویش خوری و لهجهٔ فارسی رایج در خوروبیابانک به معنای کنار و گوشه است. چنانکه گویند «به پر قبایش بر میخورد» یا «پر چادر» یا «پر دامن» یا «پر نمال» (nomal) (چارقد). در دیگر لهجهها بهویژه لهجهٔ تهرانی «تریج» (terij) گفته میشود و در گویش خوری و لهجهٔ فارسی رایج در خوروبیابانک «تریش» گفته میشود.
#حسین_میرمحمدی
در زبان لکی «پر» به معنی حاشیه و کناره است.
پر زمین: حاشیه و کنارهٔ زمین
پر گوه (par gava): حاشیهٔ قالی
پرچین: گیاه یا چوبهایی که در حاشیه و کنارهٔ زمین کشاورزی یا باغ میچینند.
«پر» از واژهٔ pairi اوستایی گرفته شده و واژهٔ «پیرامون» در فارسی نیز از این ریشه است.
شبکۀ ریشهشناسی، دانشگاهی برای ریشهیابی زبانها و گویشها
@arayehha
#واژه_شناسی_گویشها
#گرسنه_تشنه
#سامان_روستایی
واژهٔ «گرسنه» تنها در زبانهای ایرانی ریشه دارد: vrsna*
احتمالاً صورت «گشنه» هم تحتتأثیر واژهٔ wšn در سغدی، در زبان فارسی و دیگر زبانها و گویشها رواج پیدا کرده است.
زبانشناسان تاریخی در زبان هندواروپایی آغازی چندین ریشهٔ اسمی و مادهٔ فعلی را برای «گرسنگی» و «تشنگی» و «خشکی» بازسازی کردهاند:
یکی -kos-t* > هندی باستان. -jásuri (منبع، گامکریلیدزه و ایوانف، ص ۶۰۷)
دومی -kenk* > هندی باستان. -kákate (منبع، پوکورنی ص۵۶۵).
و برای «تشنگی» و «خشکی» نیز:
یکی -h₂es* > هندی باستان. -āsa (منبع، پوکورنی ص ۶۸)
دومی -h₂sus* > هندی باستان. -śuṣ (منبع، پوکورنی ص ۸۸۰-۸۸۱)
سومی kseh₁ros* > هندی باستان. -kṣārá (منبع، پوکورنی ص ۶۲۵)
چهارمی -senk* > انگلیسی باستان. sengan (منبع، پوکورنی ص ۹۷۰)
پنجمی -ters* > اوستایی. -taršu (منبع، پوکورنی ص ۱۰۷۸-۱۰۷۹)
ششمی -siskus* > اوستایی. -hišku (منبع، پوکورنی ص ۸۹۴)
#حسین_میرمحمدی
#آیت_بهارگیر_برخوردار
در زبان لکی به گرسنه «ورسنی» (versenē) و به تشنه «تینی» میگويند.
#دکتر_علی_محمد_گودرزی
#داریوش_محمدی_علاسوند
#علی_صالح_دارابی
در گویش لری، بختیاری و نیز زبان تاتی وفسی، به واژهٔ تشنه «تشنه» و به واژهٔ گرسنه «گسنه» میگویند.
#علی_شعبان_نیا
در زبان تبری به تشنه «تِشنا» (tešnā) و به گرسنه «وِشنا» (vešnā) میگويند.
#ضیا_طرقدار
در گویش شمالی، زبان تالشی به گرسنه «وی شی» (veyši) و به تشنه «تی شی» (teyši) میگويند.
#دکتر_احمد_صداقتی
واژهٔ گرسنه و تشنه در زبان سنگسری:
vəššûn گرسنه
taššûn تشنه
#دکتر_صادق_باغفلکی
در کردی سورانی به گرسنه «بِرسِی» و به تشنه «تینی» میگویند.
#صالح_اسماعیلی
#محمود_کمالی
در کردی کرمانجی واژگان زیر رو داریم:
Tī تشنه: تی
Berčī گرسنه: برچی
#چنگیز_محمدی_کلهور
در کلهوری «وِرسئ» /wersē/ و نیز «وِرسگ» /werseġ/ بهمعنای گرسنه و «تیهنئ» /tiyanē/ و «تیهنِگ» /tiyaneġ/ بهمعنای تشنه است.
شبکۀ ریشهشناسی، دانشگاهی برای ریشهیابی زبانها و گویشهای ایرانی.
@arayehha