eitaa logo
آرشیو مطالب(سخنرانی)
2هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
995 ویدیو
22 فایل
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 https://eitaa.com/joinchat/2017460411C29baaffe93 تعرفه وتبلیغات👇🏼👇🏼👇🏼👇🏼 @kianatv ─┅═ ༅✤ ⃟ ⃟ ‌✤༅═┅─ #کانال_آرشیو_مطالب_سخنرانی #احادیث_روایات_صوت_متن_سخنرانی @archive_mataleb_sokhanrani
مشاهده در ایتا
دانلود
لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ـــــــــــــــــ ✨🕋 ـــــــــــــــــــ از رحمت خداوند نااُمید نشوید که خدا همه گناهان را می‌آمرزد! ↵زمر(۵۳) 🌱
تا روز شهادت حضرت زهرا علیها السلام دائم سوره ((قل هو الله احد )) را بخوانید و هدیه کنید‌به حضرت فاطمه علیها السلام این عمل باعث برکت در دنیا و نجات از گرفتاریهای قبر و قیامت خواهد بود.🌱
💠«عن صدیقة الطّاهِرَة (ع): وَ أَطْلَعَ الشَّیْطَانُ رَأْسَهُ مِنْ مَغْرَزِهِ هَاتِفاً بِکُمْ، فَأَلْفَاکُمْ لِدَعْوَتِهِ مُسْتَجِیبِینَ.» 🌸سخنان و کلمات زهرای مرضیه (ع) که در فرصت کوتاهی پس از رحلت پدرش در طی ملاقات های خصوصی و عمومی صورت پذیرفته، حاوی یک دنیا مطلب است. حضرت با این سخنان، علل انحراف و نقاط ضعف مردم و جامعۀ پس از رسول خدا را بیان کرده است. یکی از این خطبه ها در جمع زنان مهاجر و انصار و دیگری در مسجد، حول مسألۀ فدک ایراد گردید. گفت و گوهای نسبتاً طولانی با محمود بن لبید و ام سلمه دارد که اگر این مجموعه را جمع کنیم، می بینیم که حضرت در این دو سه ماه آخر عمر تلاش های فراوانی انجام داد تا به مردم بفهماند که نقاط ضعف جامعه در چیست، و چرا امام نور (امیرالؤمنین) کنار زده شد. زمانی که به خانۀ حضرت حمله شد، فرمود: «مَا هَذِهِ الْجُرْأَةُ عَلَی اللهِ وَ عَلَی رَسُولِه؟» چطور جرأت کردید که به خدا و پیغمبر بتازید؟ این رفتار شما جرأت بر خدا و پیغمبر است و در ادامه فرمود: «تُرِیدُ أَنْ تُطْفِيَ نُورَ الله»؛ شما می خواهید نور خدا روشن نباشد و آن را خاموش کنید. در طی تلاش های این دو سه ماه، حادثه آفرینان بعد از رسول خدا را افشا و برملا کرد. در ادامه بحث با توجه به سخنان حضرت، منشأ انحرافِ بعد از پیامبر را پی می گیریم. علت انحطاط مسلمین بعد از رسول خدا پیروی از شیطان 🔆حضرت زهرا س در خطبه اش، یکی از نقاط ضعف جامعۀ مسلمانان را پیروی از شیطان می داند و می فرماید: «وَ أَطْلَعَ الشَّیْطَانُ رَأْسَهُ مِنْ مَغْرَزِهِ». حضرت شیطان را به لاک پشت تشبیه کرده است. لاک پشت زمانی که خطری او را تهدید می کند، می رود در لاک خودش قرار می گیرد، پس از اینکه در میانۀ لاک خود مقداری صبر می کند، آهسته آهسته سرش را بیرون می آورد، اگر دید خطری نیست به راه می افتد، در غیر این صورت دوباره سرش را میان لاک خودش فرو می برد. حضرت زهرا س شیطان را تشبیه به لاک پشت کرده و خطاب به مردم می فرماید: تا پیغمبر زنده بود شیطان در لاک خودش بود و جرأت نمی کرد از آن بیرون بیاید، زیرا برای شیطنت میدان پیدا نمی کرد؛ اما پیغمبر که از دنیا رفت، شیطان سرش را از لاک بیرون آورد «هَاتِفاً بِکُمْ»؛ شماها را صدا کرد و دید شرایط فراهم است «فَأَلْفَاکُمْ لِدَعْوَتِهِ مُسْتَجِیبُونَ لِهُتَافِ الشَّیْطَانِ الْغَوِیِّ»؛ شما پاسخگوی ندای شیطان بودید. بنابراین، حضرت یکی از مشکلات جامعۀ پس از رسول خدا را پیروی از شیطان می دانست، حاکم می گردند که «جُثَّتُهُمْ جُثَّةُ الآْدَمِیِّینَ وَ قُلُوبُهُمْ قُلُوبُ الشَّیَاطِین»؛دارای قلب شیطانی اند در حالی که چهرۀ انسانی دارند. حربه های شیطان 🔆شیطان، حربه ها و سلاح هایی برای انحراف انسان دارد که قرآن مجید می فرماید: از گام ها و حربه های شیطان پیروی نکنید، «لاٰ تَتَّبِعُوا خُطُوٰاتِ الشَّیْطٰانِ». شیطان هفت گام، سلاح و حربه دارد و ما باید طبق دستور قرآن از آنها پرهیز کنیم. «خطوات» جمع «خطوه» به معنی گام است. بنابراین طبق آموزۀ قرآنی باید پایمان را جای پای شیطان نگذاریم. شیطان بر کسی مسلط نیست و بشر اختیار دارد و می تواند انتخاب کند؛ «لَیْسَ لَهُ سُلْطٰانٌ عَلَی الَّذینَ مَنُوا»؛ بر کسانی که ایمان دارند او نمی تواند سلطه داشته باشد. به ترتیب این هفت حربۀ شیطان را بر می شمارم با این توضیح که این هفت حربه در کسانی که با حضرت زهرا در افتادند یکجا مورد استفاده قرار گرفت. گام نخست: ایجاد کینه و بعض 🍃براساس آموزۀ قرآن مجید اولین حربۀ شیطان، ایجاد کینه و نفرت است «يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاء» وقتی کینه را شیطان القاء کرد پس از آن حوادث آفریده می شود، لذا در روایات نیز داریم که اگر تمام صفات زذیله را جمع کنید، مادرشان «کینه» است، «اَلاُمُّ الخُلق الحِقدُ» و «رأسُ العُیُوبِ الحِقدُ». در قرآن نداریم «تَجْعَلْ فِي قُلُوبِنَا غِلًّا لِّلَّذِينَ آمَنُوا» خدایا! به ما کینۀ مؤمن بده، بلکه داریم «لا تَجْعَل» به ما کینه مؤمن نده. انتقام خوب است، اما برای دشمن. متأسفانه چقدر در بین ما کینه وجود دارد و باعث شده که قلب های ما از هم دور گردد و به خاطر کینه اختلاف ایجاد شود. خلیفۀ دوم خودش می گفت: دوازده ویژگی در علی بن ابیطالب است که اگر یکی از آنها در آل خَطّاب بود – نه در من – ما دیگر غصه ای نداشتیم. 🔆دوازده ویژگی علی ع دارد، یکی آنکه محل تولدش کعبه است، دیگری اینکه ازدواج علی در آسمان رقم خورد. سوم اینکه زوجه اش فاطمۀ زهراست. همچنین لیلة المبیت، حدیث منزلت، حدیث غدیر، ردُّ الشمس، ابلاغ سورۀ برائت و... از ویژگی های امیرالمؤمنین است. اگر یکی از این ویژگی ها در آل خطاب بود، ما دنیا را کنار می گذاشتیم و همواره به خودمان می بالیدیم. از این سخن به خوبی می توان دانست که
دشمنان علی (ع) ایشان را می شناختند. شخصی به نام «رأس الجالوت» فردی است مسیحی که از سرزمین خودش بلند شد و آمد تا دربارۀ اسلام تحقیق کند (این اواخر پیغمبر نامه نوشته بود برای دانایان ملل که بیایند و درباره اسلام تحقیق کنند. منتها وقتی برخی از آنها آمدند دیدند رسول خدا از دنیا رفته است – رأس الجالوت وارد مسجد شد، و دنبال این بود که ببیند خلیفۀ پیغمبر کیست. «ابی بکر» را به او معرفی کردند. رفت جلوی او نشست و گفت: سؤالاتی دارم، اگر سؤالاتم را جواب بدهید، مسلمان می شوم. چند سؤال بدین مضمون کرد، که اصحاب اخدود چه کسانی هستند؟ حاکمشان چه کسی بود؟ جریانشان چه بوده است؟ سؤالاتش را یکی یکی مطرح کرد اما خلیفه نتوانست جواب بدهد. تا اینکه رأس الجالوت را خدمت امیرالمؤمنین (ع) فرستادند؛ زیرا آنها به خوبی فضائل علی را می دانستند، منتها بغض آنها نمی گذاشت تا آنها حق را مراعات کنند. کینه، اولین صفت رذیله ای است که در زمان رسول خدا (ص) بسیاری از مخالفت های با حضرت براساس آن بود. روزی ابوجهل در میان کوچه های مکه رسول خدا (ص) را در آغوش گرفت، بعد کنار آمد. گفتند: این چه کاری بود که کردی؟ گفت: دست خودم نبود، اصلاً یک مرتبه به طرفش جذب شدم، بعد گفت: «إِنِّی لَأَعْلَمُ أَنَّهُ صَادِقٌ» من می دانم که او راستگوست و حق با اوست، منتها «مَتَی کُنَّا تَبَعاً لِعَبْدِ مَنَاف» ما نمی توانیم تابع اینها باشیم و نمی توانیم زیر بار اینها برویم. چرا امام جواد (ع) شهید شد؟ به خاطر کینۀ کسانی بود که گفتند: آقا! چرا حکم ایشان در بریدن دست دزد مقدم شده. امام کاظم (ع) چرا شهید شد؟ پسر برادر او «محمد ابن اسماعیل» آمد سعایت کرد و بعضی عوامل دیگر دست به دست هم دادند تا امام به شهادت رسید. قرآن دربارۀ پیامبر می فرماید: «يَعْرِفُونَهُ كَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَاءهُمُ» همان طور که بچه هایشان را می شناختند پیغمبر را می شناختند. فکر می کنید آیا پیغمبر خدا را نمی شناختند و او را آزار می دادند؟ و یا امام حسین را نمی شناختند و او را کشتند؟ حضرت در روز عاشورا فرمود: چرا با من می جنگید؟ مگر من حقی را از بین بردم، سنّتی را کنار گذاشتم، تغییری در دین ایجاد کردم؟ می گفتند: نه، «بُغْضَاً لِأبیک»؛ به خاطر کینه ای که از بابایت علی داریم با تو می جنگیم! گام دوم: غفلت و فراموشی یاد خدا و اما گام دوم شیطان تا این سخن فاطمه روشن شود «وَ أَطْلَعَ الشَّیْطَانُ رَأْسَهُ مِنْ مَغْرزِهِ»؛ فراموشی یاد خدا گام دوم شیطان به شمار می رود «اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِمُ الشَّيْطَانُ فَأَنسَاهُمْ ذِكْرَ اللَّهِ» یکی از حربه هایی که شیطان برای انحراف جامعه از آن بهره می گیرد به فراموشی کشاندن یاد خداست. بی تردید اگر یاد خدا در زندگی از بین برود و کم رنگ شود، انسان آسیب پذیر می شود. و از همین ناحیه است که سایر انحرافات شروع می گردد. جامعۀ پس از رسول خدا، دومین مشکلش فراموشی یاد خدا بود. به تعبیر حضرت زهرا (ع) «کَلاّ بَل رانَ عَلیٰ قُلُوبِکَمْ»؛ «ران» به معنی زنگار و گرد زردی است که گاهی روی آهن می نشیند. مردم! قلب های شما را زنگار گرفته است. به همین دلیل است که دل های شما از واقعیت پذیری بازمانده و لذا این حوادث را آفرید «اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِمُ الشَّيْطَانُ فَأَنسَاهُمْ ذِكْرَ اللَّهِ» نشانه های تنبه و بیداری در حدیثی رسول گرامی اسلام دارد که «علامةُ الاِنتباهِ خَمْسٌ»؛ انسان های آگاه پنج علامت دارند. شما نیز این علامت ها را داشته باشید و در مسیر آنها گام نهید. یکی از علامات آن ها «إذا ذَکَرَ المولی إفتَخَر»؛ وقتی به یاد خدا می افتند به بندگی او افتخار می کنند. دیگری این است که «إذا ذَکَرَ نَفْسَهُ إِفتَقَر»؛ زمانی که به یاد خودشان می افتند، احساس فقر می کنند. ائمۀ ما نیز چنین بودند. دعای عرفۀ امام حسین، صحیفۀ سجادیه و کلمات امیرالمؤمنین (ع) را ببینید گخ چگونه افتخار می کنند از اینکه خدا رب آن هاست. شکر نعمت ابوهاشم جعفری خدمت وجود مقدس امام هادی (ع) آمد تا شکایت کند، زیرا وضع مالی اش مناسب نبود. همین که نشست، امام به او فرمود: ابوهاشم شگر نعمت هایی که داری به جا آورده ای که حالا آمدی از نداشته هایت شکایت می کنی؟ گفت: آقا چه نعمتی؟ امام فرمود: نعمت سلامت و امنیت. انسان وقتی به نعمت ها و نیازهای خودش توجه کند احساس فقر می کند.[15] و دیگر اینکه «إِذا ذَکَرَ الدُّنیا اِعتَبَر»، آنها به یاد دنیا که می افتند عبرت می گیرند و باید بدانیم که عبرت گیری غیر از چسبیدن است. هارون الرشید نامه نوشت برای امام کاظم (ع) که من را موعظه کن؟ امام برایش نوشت: هارون! هر چه در اطرافت می بینی موعظه و عبرت است. روایت داریم، وقتی جنازه ای را تشییع می کنند خوب است بروید آن را مشایعت کنید. البته بعضی ها عادت دارند در تشییع شرکت کنند، بعد با خودشان می گویند چند قدم حضور داشته باشیم خوب
است. اما ببینیم امام صادق (ع) چه وظیفه ای را در امر تشییع جنازه به گردن ما نهاده است و می فرماید: «إِذَا حَمَلْتَ جَنَازَةً فَکُنْ کَأَنَّکَ أَنْتَ الْمَحْمُولُ»؛ وقتی جنازه ای را دارند حمل می کنند، فرض کنید بدنی که روی تابوت حمل می شود شما هستید! «أَظوْ کَأَنَّکَ سَأَلْتَ رَبَّکَ الرُّجُوعَ»؛ گویا اینکه از خدا خواسته ای که تو را برگرداند، و حالا خدا تو را به دنیا برگردانیده؛ پس ببین چه کار باید انجام دهی. قرآن در این راستا می فرماید: فردای قیامت برخی از افراد وقتی وارد صحرای محشر می شوند، خواهند گفت: «رَبَّنٰا أَبْصَرْنٰا وَ سَمِعْنٰا فَارْجِعْنٰا نَعْمَلْ صٰالِحاً»؛ خدایا! ما را برگدان تا عمل صالح انجام دهیم، بعضی ها نور دارند اما اینها در تاریکی اند بعضی ها راحت می روند؛ اما اینها نمی توانند بروند، بعد به کسانی که نور دارند خطاب می کنند: «انْظُرُونٰا نَقْتَبِسْ مِنْ نُورِکُم» بایستید تا ما از نور شما استفاده کنیم. بنابراین، آرزوی برخی در جهان آخرت این است که خدایا! ما را به دنیا برگردان تا عمل صالح انجام دهیم. اما دیگر دیر شده و امکانش نیست. حال امام صادق (ع) می فرماید: شما در دنیا برای خودتان یک چنین فرضی را درست کنید. تابوتی را که دیدید، فرض کنید در آن بدن شما قرار دارد. از علائم انسان های آگاه این است «وَ اِذا ذَکَرَ رَبَّهُ اِسْتَغْفَرَ» زمانی که به یاد خداوند افتند طلب غفران و بخشش می کنند و «إذا ذَکَرَ الاخِرَةَ اِسْتَبْشَرَ»؛زمانی که به یاد آخرت می افتند به خود بشارت می دهند. گام سوم: توجیه کردن گناه گام سوم شیطان به تعبیر قرآن این است که با توجیه گناه را در نظر انسان زینت می بخشد. با این توضیح که وقتی کسی گناهی می کند. بعد از آن می پذیرد که بد بوده و گناه انجام داده است. وقتی دروغ می گوید به او می گویند. دروغ گفتی، گاهی او می پذیرد و توبه می کند؛ و گاهی نیز توجیه می کند که به این دلیل دروغ نبود. همین طور غیبت، زنا، دزدی و... به عنوان مثال: می گوید من غیبتی که کردم دلیلش این است که او واجب الغیبه است. توجیه گناه بدتر از گناه است. گام چهارم: زینت دادن گناه بنابراین، شیطان یکی از کارهایش «لَأُزَیِّنَنَّ لَهُمْ»؛ زینت دادن گناه در دیده انسان است. «حارثه ابن زید» می گوید: رفتم کنار خانۀ خدا، دیدم خلیفۀ دوم آنجا ایستاده و دارد چیزی با خودش زمزمه می کند، دیدم می گوید: خدایا! تو به سرّ و آشکار دانایی و از همه چیز آگاهی، من امروز می خواهم مطلبی را سرّی با تو در میان بگذارم، «فَلَمَّا رَآنِی أَمْسَک»؛ همین که نگاهش به من افتاد دیگر حرفی نزد. آمدم به او گفتم: چه می خواستی بگویی؟ چرا دست نگه داشتی؟ گفت: کار نداشته باش! بعد آمدم مدینه تا اینکه او ضربه خورد و به بستر افتاد. بیس و ششم ذی الحجه، رفتم کنار بسترش، گفتم: دیگر به بستر افتاده ای و پزشک ها نیز ناامیدت کرده اند، حال بگو آن روز کنار خانۀ خدا چه می خواستی بگویی؟ گفت: یک روز خانۀ رسول خدا (ص) رفتم، دیدم فضل ابن عباس و علی ابن ابیطالب (ع) هم نشسته اند؛ اما نکتۀ قابل ملاحظه این بود که سر امیرالمؤمنین (ع) روی سینۀ رسول خدا بود. حضرت رسول داشت گریه می کرد، گفتم: یا رسول الله! چرا گریه می کنید؟ فرمود: «ضَغَائِنُ فِی صُدُورِ قَوْم»؛ کینه هایی در دل بعضی از شماها وجود دارد، که وقتی من از دنیا رفتم آنها را آشکار خواهید کرد. گفتم: یا رسول الله! خلیفۀ پس از شما کیست؟ فرمود: علی امام، خلیفه و وصی من است. دوست دار او مؤمن و مبغض او کافر و منافق است. زید می گوید: گفتم: واقعاً تو این را می دانی و خودت شنیدی؟ گفت: آری. به او گفتم: پس چرا این حوادث را آفریدی و مسیر خلافت را عوض کردی؟ گفت: «الْمُلْکُ عَقِیمٌ»؛ ملک و سلطنت عقیم است. اما آیا این توجیه درست است؟ بنابراین تزیین گناه یکی از حربه های شیطان است. برادران عزیز و خواهران محترمه! قرآن می فرماید: شیطان سعی می کند تا شما را از چهار طریق به مسیر خودش بکشد. حضرت زهرا نیز در خطبه اش در این باره می فرماید: «وَ أَطْلَعَ الشَّیْطَانُ رَأْسَهُ مِنْ مَغْرزِهِ هَاتِفاً بِکُمْ، فَأَلْفَاکُمْ لِدَعْوَتِهِ مُسْتَجِیبِینَ» وقتی پیغمبر خدا از دنیا رفت، شیطان ندا داد و دور و برش را دید که افراد زیادی فرا گرفته است؛ چون دید حرفش پذیرنده دارد دست به کار شد. به این آیه از قرآن توجه کنید که می فرماید: شیطان را در راه مستقیم پیدایش کنید «لأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ»، زمانی که می خواهی نماز و دعا بخوانی شیطان به سراغت می آید. امام سجاد به خدا شکوه می کند و می گوید: خدایا! همان موقع که احساس می کنم الان دارم نماز مناسبی می خوانم، مناجات مناسب دارم «الغَیطُ عَلَیَّ نُعاسا» یک باره خستگی و سستی عارضم می شود. آری، شیطان در کنار صراط مستقیم می نشیند و به تعبیر قرآن «لأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ
الْمُسْتَقِيمَ ثُمَّ لآتِيَنَّهُم مِّن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيْمَانِهِمْ وَعَن شَمَآئِلِهِمْ» از جلو، پشت سر، سمت راست، سمت چپ و از چهار طریق شما را به انحراف می کشاند. علامه طباطبایی در «تفسیر المیزان» روایتی را از امام باقر (ع) نقل می کند که امام فرمود: منظور از «مِنْ بَیْنِ أَیْدیهِمْ» قیامت و معاد است؛ یعنی معاد را برای شما سبک جلوه می دهد؛ «أُهَوِّنُ عَلَیْهِم». برادران عزیز! هر قدر اعتقاد انسان به معاد ضعیف باشد هر اندازه باور انسان به قیامت ضعیف باشد، آسیب پذیری انسان در مقابل گناه بیشتر می گردد. اعتقاد به معاد یک فرد یهودی در مدینه انگشترش را گم کرد و مسلمانی این انگشتر را یافت. انگشترش، گران قیمت بود و مسلمان پرسان پرسان یهودی را پیدا کرد. گفت: آقا! این انگشتر مال شماست؟ یهودی گفت: بله، در حالی که انگشتر را تحویل می داد، یهودی گفت: چند سؤال دارم، نخست اینکه آیا می دانستی این انگشتر قیمتش چقدر است؟ گفت: بله، انگشتر گران قیمتی است. دوم اینکه آیا می دانستی من یهودی ام؟ گفت: بله، شوم اینکه آیا نیاز مالی نداشتی؟ گفت: اتفاقاً وضع چندان خوبی ندارم. یهودی گفت چرا این را برای خودت نفروختی؟ فرد مسلمان گفت: اتفاقاً در این فکر هم بودم، زمانی که در مسیر می آمدم در این فکر هم بودم که آن را بفروشم و پولش را برای خودم بردارم؛ اما یک وقت به ذهنم افتاد فردای قیامت وقتی که موسی بن عمران یک طرف می نشیند و رسول خدا نیز حضور دارد وقتی من و تو را می آورند و رو به روی آن دو بزرگوار قرار می دهند، اگر حضرت موسی رو کند به پیغمبر آخرالزمان و بگوید این مسلمان و پیرو شما بود، انگشتر یک یهودی پیرو مرا پیدا کرد، چرا این را برداشت و استفاده کرد؟ پیغمبر باید سرش را پایین اندازد. نخواستم فردای قیامت رسول خدا (ص) به خاطر این عمل من در مقابل موسی (ع) سرش را پایین اندازد و نتواند پاسخ گو باشد. عرضه اعمال بر ائمه (ع) امام صادق (ع) فرمود: اعمال شما در چند مرحله پیش ما می آید؛ در روزهای دوشنبه و پنجشنبه، آغاز هر ماه، نیمۀ شعبان هر سال. البته زمانی که امام صادق این حدیث را فرموده نیمۀ شعبان عنوان فعلی را نداشت که میلاد امام زمان (عج) باشد، خود نیمۀ شعبان یک تعیین ویژه ای داشته است. بنابراین کاری کنیم که وقتی اعمال ما فراروی امام قرار می گیرد، او را ناراحت نکند. «داوود بن کثیر» می گوید: خدمت وجود مقدس امام صادق (ع) شرفیاب شدم وقتی خدمت ایشان رسیدم، دیدم آقا خوشحال است، گفتم: یابن رسول الله! علت خرسندی و نشاط شما چیست؟ حضرت فرمود: داوود! این هفته که اعمالت را به من عرضه کردند، و دیدم رفتی به پسر عمویت سرزدی، صدقه وصله نیز به او دادی از این عملت خوشحال شدم باید بدانیم که مسأله تا این حد دقیق است. امام باقر (ع) می فرماید: «مِنْ بَیْنِ أَیْدیهِمْ»؛ یعنی معاد و «مِنْ خَلْفِهِمْ»؛ یعنی از راه مطامع مالی انسان ها را شیطان به انحراف می کشاند. به عبارتی مقصود از سمت راست «دین» و مقصود از سمت چپ «دنیا» است؛ پس گام های شیطان را بشناسیم و از این فرمان قرآن «لاَ تَتَّبِعُواْ خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ» پیروی کنیم. شناخت بیماری مهم تر از درمانش است. امام سجاد (ع) می فرماید: «مَنْ لَمْ یَعْرِفْ دَاءَهُ أَفْسَدَهُ دَوَاؤُهُ» هر که دردش را نشناسد، دارو را در حقیقت فاسد می کند نکتۀ قابل ملاحظه این است که شتر را آدم باید بشناسد. امام صادق (ع) فرمود: همۀ علم ها در چهار کلمه جمع و خلاصه می شوند: شناخت خدا، شناخت خود، وظیفه شناسی و عواملی که فرد را بی دین می کند. کشاورز خوب کسی است که نه تنها درخت، بذر و زمان آبیاری را بشناسد، بلکه باید آسیب ها را نیز بشناسد. گام های دیگر شیطان را به صورت فشرده خدمت شما عرض می کنم. گام پنجم: عجب و غرور «وَمَا يَعِدُهُمُ الشَّيْطَانُ إِلاَّ غُرُورًا» عُجب، غرور و تکبر هم حربۀ شیطان است. موسی بن عمران از شیطان سؤالی کرد که پرسش و پاسخ قشنگی است. موسی گفت: شیطان! آدمی چه می کند که تو بر او مسلط می شوی؟ «أَخْبِرْنِی بِالذَّنْبِ الَّذِی إِذَا أَذْنَبَهُ ابْنُ آدَمَ اسْتَحْوَذْتَ عَلَیْهِ؟» این سؤال برای من و شما نیز مطرح است. عزیزان! وای بر آن زمانی که عمر انسان مَرتَع شیطان گردد. می دانید امام سجاد در این باره چه می گوید؟ می گوید: خدایا! هر وقت عمر من مرتع شیطان شد، آن را قیچی اش کن! فوراً همان جا و در دم آن را از من بگیر! «عَمِّرْنِ مَا کَانَ عُمُرِی بِذْلَةً فِی طَاعَتِکَ، فَإِذاَ کَانَ عُمُرِی مَرْتَعاً لِلشَّیْطَانِ فَاقْبِضْنِی إِلَیْکَ». شیطان در جواب حضرت موسی گفت: «إِذَا أَعْجَبَتْهُ نَفْسُهُ»؛ وقتی عجب و غرور او را بگیرد «وَ اسْتَکْثَرَ عَمَلَهُ»؛ و عملش را زیاد ببیند، «وَ صَغُرَ فِی عَیْنِهِ ذَنْبُه»، و هر گاه گناهش را کوچک بشمارد، من به او استیلا پیدا می کنم.
داستان رسول خدا از میان یکی از کوچه های مدینه عبور می کرد – کوچۀ هم باریک بود – خانمی جلوی پیغمبر را گرفت و راه را بست بود. حضرت خواست رد شود، دید نمی شود! آمد از این طرف برود، دید آن خانم این طرف آمد و این رفتار تکرار شد و از هر طرف که حضرت می خواست برود راه بسته می شد. اصحاب به آن زن گفتند: برو کنار، چرا راه را بسته ای؟ گفت: «إِنَّ الطَّرِیقَ لَمُعْرَضٌ»، کوچه باز است پیغمبر می تواند از آن طرف برود. می خواست خودی نشان بدهد. رسول گرامی اسلام جمله ای فرمود که خیلی زیبا است، امروز روانشناسان دنیا این جمله را می پذیرند، فرمود: «دَعُوهَا فَإِنَّهَا جَبَّارَةٌ» رهایش کنید! این زن می خواهد خودش را نشان بدهد، آدم متکبری است. چند سال پیش در روزنامه می خواندم که شخصی کلیسایی را در یکی از کشورها آتش زده بود. به او گفته بودند چرا کلیسا را به آتش کشیدی؟ در جواب می گوید: من خواستم اسمم در روزنامه ها مطرح شود، دیدم هر کاری که می کنم اسمم مطرح نمی شود؛ ولی الان به عنوان یک شخصیت ولو منفی، اسمم مطرح می شود. حضرت فرمود: رهایش کنید! این می خواهد تکبّر بورزد. من این قصّه را که دیدم به حدیثی از امیرالمؤمنین برخوردم که حضرت می فرماید: «مَا مِنْ رَجُلٍ تَکَبَّرَ أَوْ تَجَبَّرَ إِلَّا لِذِلَّةٍ وَجَدَهَا فِی نَفْسِه»؛ آدم متکبر حقیر است و ذلّت درونی دارد. به همین علت می خواهد حقارت درونی خودش را جبران کند. گام ششم: آمال و آرزو گام ششم شیطان به تعبیر قرآن آمال و آرزوست «یَعِدُهُمْ وَ یُمَنِّیهِمْ» به این شواهد قرآنی دقت بفرمایید! وعده و آمال و آرزو از خطوات و حربه های شیطانی است. البته به شما عرض کنم که آرزو بد نیست؛ زیرا اگر آرزو نبود، نه کسی درس می خواند و نه کسی درس می داد، و نه کسی درخت می کاشت، و بسیاری از کارهای دیگر تعطیل می شد. پیغمبر خدا (ص) فرمود: «الْأَمَلُ رَحْمَةٌ لِأُمَّتِی» آرزو خوب است، اما آرزوهای طولانی و دراز کشنده است. آن شنیدستی که در صحرای غور بار سالاری بیفتاد از ستور گفت چشم تنگ دنیا دوست را یا قناعت پر کند یا خاک گور سیری و خواسته ها حدِّیَقف ندارند و آرزوهای دست نیافتنی فراوان است. گام هفتم: ایجاد اختلاف یکی از گام های شیطان ایجاد تفرقه و اختلاف است، قرآن در این باره می فرماید: «إِنَّ الشَّيْطَانَ يَنزَغُ بَيْنَهُمْ»؛شیطان است که بین شما اختلاف می اندازد. نامۀ امام زمان به شیخ مفید از آنجا که صبح جمعه است و متعلق به وجود مقدس امام زمان (عج)، این جمله را بیان می کنم. امام زمان برای شیخ مفید نامه ای نوشته اند – معروف به توقیع امام زمان به شیخ مفید – امام زمان خطاب به مرحوم مفید می نویسند: «أَیُّهَا الْأَخُ الْوَلِی» برادر عزیزم! اگر شیعه های ما دو ویژگی داشتند، این قدر بین ما و آنها فاصله نمی افتاد. «وَ لَوْ أَنَّ أَشْیَاعَنَا وَ فَّقَهُمُ اللهُ لِطَاعَتِهِ عَلَی اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوب»؛ یکی اینکه قلب هایشان با هم بود و اختلاف نمی داشتند. آقا! اختلاف جامعه را بیچاره می کند. آیه 100 سورۀ یوسف را نگاه کنید، حضرت یوسف جمله ای دارد که خیلی قشنگ است، می گوید: شیطان میان من و برادرانم اختلاف انداخت؛ «أَنْ نَزَغَ الشَّیْطٰانُ بَیْنی وَ بَیْنَ إِخْوَتی». علت اینکه من و برادرانم از هم جدا شدیم اختلافی بود که شیطان میان ما برانداخت. امام در این نامه می نویسند: «فِی الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ عَلَیْهِمْ»؛ اگر شیعیان ما به عهد و پیمان هایشان عمل می کردند «لَمَا تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْیُمْنُ بِلِقَائِنَا»، این گونه با ما فاصله پیدا نمی کردند. جسم ها را راحت می شود جمع کرد اما کنار هم قرار دادن روح ها کار دشواری است. خدایا! به عظمت کریمۀ اهل بیت فاطمۀ معصومه و زهرای مرضیه (ع) قلب های ما را به هم مهربان بگردان. چکیده سخن به مناسبت این سخن از حضرت زهرا (ع) که فرمود: «وَ أَطْلَعَ الشَّیْطَانُ رَأْسَهُ مِنْ مَغْرَزهِ»، گام های شیطان را برشمردیم؛ البته از این جهت که از آنها پرهیز کنیم. آنچه گفته شد از باب آسیب شناسی و شرشناسی بود. گام های شیطان به ترتیب عبارتند از: ایجاد تنفر و کینه، و به فراموشی کشاندن یاد خدا، توجیه گناه، زینت دادن گناه، عُجب، اختلاف در میان جامعه و زنده کردن آمال و آرزوهای پوچ و بی حاصل در روح و جان ما. روضه السّلام علیکِ یَا بِنت رَسُول الله! امشب شهادت بانویی است که فرزندانش هر وقت به یادش می افتادند اشک می ریختند. امام جواد (ع) در سن چهار سالگی به یاد مصائب مادر اشک ریخت؛ امام صادق (ع) همین که نام مادر را می شنید اشکش جاری می گشت؛ امام باقر (ع) تب نموده بود وقتی آب به سر و رو می ریخت به یاد مادر می افتاد؛ امام سجاد (ع) بر فراز منبر شام به وجود زهرا افتخار می کند، و امیرالمؤمنین (ع) در نامه ای به معاویه می نویسد: «لِیَ الف
َخر بِفاطمه». مصیبت فاطمه مثل قبرش مخفی است. مصیبت ها زیاد است، شاید مثل همین روزهایی امیرالمؤمنین کنار بستر فاطمه نشسته است و زهرا در حال وصیت به اوست. تعبیر تاریخ این است: «أَخْرَجَ مَنْ کَانَ فِی الْبَیْت»حضرت به همۀ کسانی که در خانه بودند فرمودند: بیرون بروید. بعد دو به دو، مظلوم و مظلومه کنار هم نشستند. زهرا دارد یکی یکی وصیت می کند؛ علی جان! «لاٰ تُعْلِمْ أَحَداً قَبْرِی»؛ کسی را از محل قبرم باخبر نکن! بگذاز قبرم مخفی باشد. این یک مبارزۀ منفی است که زهرای مرضیه تا قیامت می خواهد دوام داشته باشد. اینکه مردم دنیا بدانند یگانه دختر پیغمبر قبرش مخفی است. علی جان! «لاٰ تُصَلِّ عَلَی أَحَدٍ مِنْهُم» آن هایی که دَرِ خانه ام را آتش زدند و در سقیفه جمع شدند، نمی خواهم بر بدنم نماز بخوانند. خودت – و چند نفری که نام برد – نیمه شب برایم نماز بخوانید. علی جان! وقتی مرا به خاک سپردی «اجْلِسْ عِنْدَ رَأْسِی»؛ بالای سرم بنشین، «فَإِنَّهَا سَاعٌَ یَحْتَاجُ الْمَیِّتُ فِیهَا إِلَی أُنْسِ الْأَحْیَاء»؛ شب اول قبر من را تنها نگذار! کنار قبرم بنشین، «فَأَکْثِرْ مِنْ تِلاَوَةِ الْقُرْآنِ»؛ برایم قرآن بخوان. صدای قرائت قرآنت مرا در قبر آرام خواهد کرد. علی جان! برایم دعا بخوان زیرا این کارت مرا آرام می کند. علی جان! کنار قبرم بنشین با من سخن بگو. «1ابْکِنِی وَ ابْکِ لِلْیَتَامَی وَ لَا تَنْسَ قَتِیلَ الْعِدَی بِطَففِّ الْعِرَاق» برایم گریه کن، اگر دلت گرفت برایم اشک بریز؛ اما بچه های یتیمم را فراموش نکن، بچه های یتیمم مبادا تنها بمانند! برای آن ها نیز اشک بریز. علی جان! سفارش دیگری نیز برایت دارم که حسینم را فراموش نکن. علی جان! جلوی بچه ها کاری نکن که آن ها احساس غربت کنند. زیاد جلوی آنها اندوه خودت را نشان نده. پیراهن خود در غم من پاک مکن جز نیمۀ شب جسم مرا خاک مکن علی جان! از فاطمه یادگار اگر می خواهی؟ خون های مرا ز روی در پاک مکن هر کسی یادگاری از خودش به جای می گذارد، اگر از من یادگار می خواهی «البابُ وَالجِدارُ وَالدِّماءُ شهودُ صِدق ما بِهِ خفاءٌ»؛ سه تا یادگاری دارم یکی در، دیگری دیوار، و سومی هم خون های روی آن دو است. علی جان! خواهش دیگری نیز دارم. مرا غسل چو نیمه شب به پیش کودکان دهی مباد سینۀ مرا به زینبم نشان دهی نگذار زینبم جراحت سینۀ مرا ببیند. امیرالمؤمنین خیلی احتیاط کرد تا زینب سینۀ مادر را نبیند، روزی هم که با فرق شکافته علی (ع) را به خانه آوردند، همین که طبیب خواست دستمال را باز کند، حضرت به زینب اشاره کرد از اتاق بیرون رود. طبیبا وا مکن زخم سرم را مسوزان قلب زینب دخترم را اما روزی که آمد کنار بدن قطعه قطعۀ حسین، آنجا دیگر کسی نبود مانع گردد، بدن را برداشت، حسینم! برادرم! «بأبی العطشان حتّی مضی، بأبی من شیبَتُهُ تَقطُرُ بِالدِّماء». راوی می گوید: زینب چنان جان سوز عزاداری می کرد، به خدا قسم دیدم دوست و دشمن دارند گریه می کنند، یک وقت هم خم شد لب ها را گذاشت روی گلوی پرخون؛ «فَوَجَدَنِی جُثَّةً بِلاٰرَأْس». «لا حولَ وَ لا قوة الاّ بِاللهِ العَلیِّ العظیم» •┈••✾🍃🌺🍃✾••┈•
🌸🍃🌸🍃 بـرای خـوشـبـخـت بـودن ... فرش قـرمـز لازم نـیـسـت! نـیازی بـه فـریاد حـوادث نـیـسـت... مـوسـیقـی و بـاران، بـرای دلـخـوشـی کـافـیـسـت... سـلامـی بــه پـدر، نـگاهی بــه خـواهـر کـافـیسـت... بـرای خـوشبـخـت بـودن ؛ آغـوش گـرم یـک مـادر کـافـیسـت... سـواری روی مـوج خـیال، نـشـسـتـن کـنار یـادگـاری هـا، رفـتن مـیـان خـاطره‌هـا کـافـیسـت... بـرای خـوشبـخـت بـودن ؛ یـک احـسـاس کـوچک خـوشـبختـی کـافـیـسـت ...
⭕️✍حکایتی بسیار زیبا و خواندنی 🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂🍃🍁 🍃 تعدادی حشره کوچک در یک برکه، زیر آب زندگی می کردند... آنها تمام مدت میترسیدند از آب بیرون بروند و بمیرند؛ یک روز یکی از آنها بر اساس ندای درونی از ساقه یک علف شروع به بالا رفتن کرد، همه فریاد می زدند که مرگ تنها چیزی است که عاید او میشود، چون هر حشره ای که بیرون رفته بود برنگشته بود...! وقتی حشره به سطح آب رسید نور آفتاب تن خسته او را نوازش داد و او که از فرط خستگی دیگر رمقی نداشت روی برگ آن گیاه خوابید. وقتی از خواب بیدار شد به یک سنجاقک تبدیل شده بود؛ حس پرواز پاداش بالا آمدنش بود. سنجاقک بر فراز برکه شروع به پرواز کرد و پرواز چنان لذتی به او داد که با زندگی محصور در آب قابل مقایسه نبود؛ تصمیم داشت برگردد و به دوستانش هم بگوید که بالای آن ساقه ها کسی نمی میرد ولی نمی توانست وارد آب شود چون به موجود دیگری تبدیل شده بود...!! «شاید بیرون رفتن از شرایط فعلی ترسناک باشد، اما مطمئن باشید خارج از پیله تنهایی، غم و ترس، تلاش برای رفتن به سوی کمال عالی است!
📜 👑 حاکم شهر و کشاورز روزی حاکم نیشابور برای گردش به بیرون از شهر رفته بود که مرد میانسالی را در حال کار بر روی زمین کشاورزی دید. حاکم پس از دیدن آن مرد بی‌مقدمه به کاخ برگشت و دستور داد کشاورز را به کاخ بیاورند. روستایی بی‌نوا با ترس و لرز در مقابل تخت حاکم ایستاد. به دستور حاکم لباس گران‌بهایی بر او پوشاندند. حاکم گفت یک قاطر راهوار به همراه افسار و پالان خوب به او بدهید. حاکم که از تخت پایین آمده بود و آرام قدم می‌زد به مرد کشاورز گفت: می‌توانی بر سر کارت برگردی. ولی همین که دهقان بینوا خواست حرکت کند حاکم کشیده‌ای محکم پس گردن او نواخت. همه حیران از آن عطا و حکمت این جفا، منتظر توضیح حاکم بودند. حاکم از کشاورز پرسید: مرا می‌شناسی؟ کشاورز بیچاره گفت: شما تاج سر رعایا و حاکم شهر هستید. حاکم گفت: آیا بیش از این مرا می‌شناسی؟ سکوت مرد حاکی از استیصال و درماندگی او بود. حاکم گفت: بخاطر داری بیست سال قبل که من و تو با هم دوست بودیم در یک شب بارانی که در رحمت خدا باز بود، من رو با آسمان کردم و گفتم خدایا به حق این باران و رحمتت مرا حاکم نیشابور کن و تو محکم بر گردن من زدی و گفتی که ای ساده دل! من سال‌هاست از خدا یک قاطر با پالان برای کار کشاورزی‌ام می‌خواهم هنوز اجابت نشده آن وقت تو حکومت نیشابور را می‌خواهی؟ یک باره خاطرات گذشته در ذهن دهقان مرور شد. حاکم گفت: این قاطر و پالانی که می‌خواستی، این کشیده هم تلافی همان کشیده‌ای که به من زدی. فقط می‌خواستم بدانی که برای خدا حکومت نیشابور یا قاطر و پالان فرق ندارد. فقط ایمان و اعتقاد من و توست که فرق دارد. از خدا بخواه فقط بخواه و زیاد هم بخواه خدا بی‌نهایت بخشنده و مهربان است و در بخشیدن بی‌انتهاست ولی به خواسته‌ات ایمان داشته باش. 💪
💠 ابن ابي الحديد معتزلي كه از علماي معروف و برجسته اهل تسنن است مي گويد: من از استادم (علي بن فارقي) مدرس مدرسه بغداد پرسيدم آيا فاطمه (ع) از ادعاي مالكيت فدك راست مي گفت ؟. گفت : آري . گفتم : پس چرا خليفه اول ، فدك را به او نداد، در حالي كه فاطمه (ع) نزد او را راستگو بود؟. او لبخندي زد و كلام زيبا و لطيف و طنز گونه اي گفت ، در حالي كه او هرگز عادت به شوخي نداشت ، گفت : اگر ابوبكر، فدك را به مجرد ادعاي فاطمه (ع) به او مي داد، فردا به سراغش مي آمد و ادعاي خلافت براي همسرش ‍ مي كرد! و وي را از مقامش كنار مي زد و او هيچگونه عذر و دفاعي از خود نداشت ، زيرا با دادن فدك پذيرفته بود كه فاطمه (ع) هر چه را ادعا كند راست مي گويد، و نيازي به بينه و گواه ندارد. سپس ابن ابي الحديد مي افزايد: اين يك واقعيت است ، هر چند استاد، آن را به عنوان مزاح ، مطرح كرد. اين اعتراف صريح از اين دو دانشمند اهل تسنن حاكي است كه داستان فدك ، يك داستان سياسي و آميخته با خلافت بوده ، نه داستان صرفا اقتصادي . 📚داستان دوستان / محمد محمدي اشتهاردي •┈••✾🍃🌺🍃✾••┈•
💠 برخی از افراد مانند مرد وزن کهنسالی‎که ‎روزه‎گرفتن برایشان مشقت دارد یا خانم باردار وشیردهی که روزه برای فرزندش ضرر داشته فدیه واجب شده وبلافاصله در ماه رمضان یا بعد از اتمام ماه مبارک رمضان می توانند پرداخت کنند و لازم نیست تا رمضان سال آینده صبر کنند که فدیه همان مد طعام یعنی 750 گرم نان یا غذای دیگراست.(مشهور بجز آیت الله فاضل شیرده وباردار در صورت ضرر برخودش فدیه دارد) 💠 برخی از افراد مانند مریض یا مسافر یا خانمی که عذر شرعی داشته و روزه نگرفته چنانچه تا رمضان‎ سال آینده قضای روزه را بگیرند کفاره ای بر آنها واجب نمی شود و چنانچه قضای روزه را نگیرند باید کفاره بدهند. •┈••✾🍃🌺🍃✾••┈
✏️📘✏️📕✏️ ⬅️قسمت سی و‌ سوم 🔆«وَآياتُ اللَّهِ لَدَيْكُمْ ..» آیات خدا نزد شماست یعنی نشانه‌های پیش شماست. 🔰شاید احتمالی هم از این بابت داده بشود که تمام و‌ خوارق عادات انبیاء که نشانه های خدا✨ در دست آنها بود در نزد شماست، یعنی شما به اذن خدا 🌸 هستید تمام معجزات انبیاء گذشته را هم انجام بدهید. 👌همین طور که در همین زیارت فرازی داریم که می گوید «وَ ذَلَّ كُلُّ شَیْءٍ لَكُمْ» یعنی همه چیز برای شما رام و فرمان شماست☘. همه چیز تحت نظر و تحت اطاعت شماست. چه حیوانات وحشی، چه چیزهای دیگر. همه چیز در خدمت شماست. و امام به همه چیز دارد.✨ 🔆«وَ نُورُهُ‏ وَ بُرْهَانُهُ‏ عِنْدَكُم ..» نور و برهان خدا نزد شماست. ⁉️حالا اینکه نور و برهان چه تفاوتهایی دارد؟ 💭بعضی ها گفته اند مراد از برهان شخص خداست و مراد از نور مبین قرآن مجید است. در احادیث متعددی که از طریق اهل بیت، مثلا 📚در تفسیر البیان آمده برهان را نبوت پیغمبر (ص) دانستند و نور را امیرالمومنین (ع)✨. ✅به هر حال نور و برهان حتی اگر معانی متعدد هم داشته باشد یکی از مصادیقش است که مربوط به نبوت و نور ولایت است🌸. پس اینجا که می گوید نور و برهان خدا نزد شماست مراد همین است که شما هم نور الهی دارید و هم برهان و ‌حجت خدایی را دارید که از طریق آن بتوانید مردمان 👥 و خلق را به مسیر هدایت بیاورید. 🔆«وَ أَمْرُهُ اِلَيْكُمْ‏ ..» یعنی فرمان خدا واگذار به شما خاندان عصمت شده. 💠خدای متعال امر این را به اهل بیت بزرگوار داده، اما به این معنی نیست که به اهل بیت داده بعد خودش را کنار کشیده، نه.. نه.. به این معنی نیست‼️ حواسمان جمع باشد که یک وقتی در بعضی از 📚تفاسیر و ترجمه ها بد کار نکنیم و‌ بد عمل نکنیم، به این معنی نیست که خدا امر را داده دست اهل بیت و خودش را کنار کشیده، نه! یعنی خدا به شما این کار را انجام می دهد. واسطه‌ی فیض🌟 است، اهل بیت هر کاری هم انجام بدهند به خدای متعال است. 🎤استاد احسان عبادی
✏️📘✏️📕✏️ ⬅️قسمت سی و‌ چهارم 🔆«وَ مَنْ جَحَدَكُمْ كَافِرٌ ..» 🔹هر کسی مقام شما را انکار بکند کافر است. 📌ما در بحث های فقهی داریم مسیحی و یهودی که به نبوت پیغمبر خدا نداشته نباشد و‌ انکارش بکند آنها هم جزء کافران هستند. یعنی 👥 کافر فقط آن کسی نیست که خدا را قبول ندارد بلکه کسانی که پیغمبر و امامت اهل بیت را قبول نداشته باشد آنها هم کافر هستند از لحاظ فقهی. شما رساله ی مراجع بزرگوار بحث📑 کافر را نگاه بکنید نوشته. 🔅«وَ مَنْ حَارَبَكُمْ مُشْرِكٌ ..» 🔸هر کسی با شما بجنگد مشرک است بحثی نداریم.❌ 🔆«وَمَنْ رَدَّ عَلَيْكُمْ فِی أَسْفَلِ دَرْك مِنَ الْجَحِيمِ ..» 🔹هر کسی شما را رد بکند حالا هر نوع رد کردنی، چه بخواهد شما را رد بکند، چه بخواهد به شما نعوذبالله نسبت گناه و امثالهم.. بدهد در پست ترین درکات و طبقات 🔥 قرار می گیرد. 🔅«فَالرّاغِبُ عَنْكُمْ مارِقٌ ..» 🔸ما شهادت می دهیم به اینکه هر کس از شما (خاندان عصمت) جلوتر بیفتد، از حق جدا شده.❌ 🔆«وَ اللاّزِمُ لَكُم لاحِقٌ، وَ الْمُقَصِّرُ فى حَقِّكُمْ زاهِقٌ ..» هر کس از شما بشود به سمت می افتد و تنها کسی که همراه شما باشد به مسیر سعادت خواهد رسید. 👌«فَالرّاغِبُ» به فا در اصطلاح عربی ″فاء تفریع″ می گویند یعنی مطالب بعد از خودش را فرع بر مطالب قبلی📚 می‌گذارد، یعنی می فهماند آن که ما در جملات قبلی برای اهل بیت ذکر کردیم و معترف شدیم 🗣 که شما معدن حکمت✨ هستید، خزان علم هستید و.. آنها پیدا می کند به این صفاتی که الان به شما دادیم. یعنی بخاطر این همه صفاتی که از قبل به شما دادیم در درجه ی بالایی هستید، پس مطلق را تأمین می کنید🌿، پس هر کس از شما پشت بکند در حقیقت پشت به نور کرده و‌ خودش را به سمت و هلاکت انداخته. 📌«فَالرّاغِبُ عَنْكُمْ مارِقٌ ..» کسی که از شما اعراض بکن، برگردد از شما، از مسیر بیرون رفته. و آن کسـانی که از مسیر حق می شوند، دو دسته هستند:👇 1⃣-جاهل هستند. یعنی آن اهل بیت را نشناخته اند. یعنی زیبایی های اهل بیت به آنها نرسیده. 2⃣-یک دسته مارقین هستند. خدا نکند ما به درجه ای برسیم که اهل بیت را بشناسیم، 🌟 را بشناسیم و سپس بیایم با آنها دشمنی بکنیم. 🎤استاد احسان عبادی
💠☀️💠☀️💠☀️💠 ☀️اخلاق مهدوی☀️ ◀️قسمت صد و نود و نهم 📗در ادامه بحث های دعا و آداب دعا که داشتیم بحثمان را مطرح می کردیم گفتیم که یکی از آداب دعا بلند کردن دست ها هست، اما یکی از نکات دیگری که اینجا می خواهیم بررسی بکنیم کشیدن دست ها به صورت بعد از دعا کردن هست. 💠آقا رسول الله می‌فرمایند؛ 👈«إذا سَأَلتُمُ اللّهَ فَاسأَلوهُ بِبُطونِ أكُفِّكُم» وقتی از خدا مسئلتی می کنید پس بخواهید از او با باطن کف های دستتان. (یعنی چی⁉️ یعنی کف دست هایتان را به سمت خدا باز بکنید‌) «ثُمَّ لا تَرُدّوها حَتّى تَمسَحوا بِها وُجوهَكُم فَإِنَّ اللّهَ جاعِلٌ فيها بَرَكَة..»✨ بعد آن دست ها را برنگردانید (یعنی پایین نیندازید) مگر اینکه صورت هایتان را مسح بکنید (یعنی دست ها را بالا بردی، دعا کردی 🤲 بعد بیا به صورتت دست ها را بکش) چرا که خدا در این دست ها برکت قرار داده. ″نهج الدعا، ج1، ص228″ ✅✅خدا به این دست ها برکت داده، رحمتی در این دست ها قرار داده. شما دست خودت را بالا بردی و در محضر خدای متعال دعا کردی، خدا هم قطعا این دست را خالی بر نمی گرداند 🎁، شاید آن حاجت تو را به تو ندهد، شاید آن دعایی که تو کردی را به تو ندهد، اما دست خالی تو را برنمی گرداند) 📚در روایات دیگری هم به همین ترتیب چنین چیزی آماده که وقتی از خدا چیزی می خواهید دستتان را بلند بکنید و باز هم به صورت خودتان بکشید. اما سِرش چی هست، رازش چی هست؟ برای چی این را گفتند⁉️ 💭در رابطه با سِر این قضیه آقا امام صادق (ع) می فرمایند؛ «مَا أَبْرَزَ عَبْدٌ يَدَهُ إِلَى اللَّهِ الْعَزِيزِ الْجَبَّارِ إِلَّا اسْتَحْيَا اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ أَنْ يَرُدَّهَا صِفْراً» هیچ بنده ای دستش را به درگاه خدا دراز نمی کند مگر اینکه خدا حیا و شرم می کند که این دست را خالی برگرداند 🤲 (یعنی در دست این فرد چیزی نگذارد‌) 👥(بنده ها اینطور هستند که وقتی دست دراز بکنید ندهد، من و تو ممکن است اینطور باشیم یک کسی به سمت ما دست دراز بکند ما ندهیم، اما اگر به سمت خدا دست دراز بکنند، می گوید دستت را خالی برنمی گرداند) 🌀«حَتَّى يَجْعَلَ فِيهَا مِنْ فَضْلِ رَحْمَتِهِ مَا يَشَاءُ» تا از فزونی و از فضل و رحمتش به هر اندازه ای که مشیت او قرار بگیرد به تو بدهد🌟 (هر اندازه که مشیت خدا اقتضا می کند به تو می دهد. خدا هم براساس معرفت ما به خدا، براساس جایگاه ما، براساس اعمال و رفتار ما، آن میزان رحمت خودش را طبقه بندی می کند) 🔰حضرت ادامه روایت می فرمایند؛ «فَإِذَا دَعَا أَحَدُكُمْ فَلَا يَرُدَّ يَدَهُ حَتَّى يَمْسَحَ عَلَى وَجْهِهِ وَ رَأْسِهِ» پس هر کدام از شما که دعا کرد قبل از اینکه می خواهد دستش را بیندازد به صورتش بکشد. 🔹ادامه دارد .... 💽برگرفته از سخنرانی"اخلاق مهدوی" فایل شماره (51) 🎤استاد احسان عبادی 199 💠☀️💠☀️💠☀️💠
💠☀️💠☀️💠☀️💠 ☀️اخلاق مهدوی☀️ ◀️قسمت دویست 👤.. بعد از این موارد حاج آقا مجتبی تهرانی یکسری مسائلی را مطرح می کنند از جنبه های قولی دعا، آداب قولی دعا. 🔸این آداب قولی اگر بخواهیم معنایش را پیدا بکنیم این است که شما بعد از اینکه دعا کردی یکسری ذکرهایی را بگویی که باعث بشود دعای تو به اجابت برسد‌. ⬅️مثلا روایتی هست از امام صادق علیه‌السلام که می فرمایند؛ هیچ شخصی نیست که دعا 🤲 کند و در پایان دعا بگوید «ما شاءَ الله لا قوَّهَ إلّا باللهِ» که با گفتن این خدا دعایش را مستجاب می کند.‌ (پس اثر می‌گذارد) ⬅️یا در روایت دیگری امام صادق می‌فرمایند؛ وقتی بنده ای این جملات را بعد از دعا بگوید «لا حَولَ وَ لا قوَّهَ إلّا باللهِ» خدا به ملائکه می گوید حاجتش را برآورده کنید.🌱 ⬅️یا در روایتی امام صادق می گویند؛ اگر شخصی دعا بکند و بعد هم که دعا کرد بگوید «ما شاءَ الله لا حَولَ وَ لا قوَّهَ إلّا باللهِ» خدا به ملائکه می گوید حاجتش را برآورده کنید. 👌این جمله این را می رساند که شما به خدا می گویید خدایا تو می توانی، چون قادر هستی، چون قادر مطلق هستی و ‌من می دانم که تو‌ می توانی پیش تو ‌آمدم. خدا هم وقتی این معرفت❣ را از ما ببیند دعای ما را مستجاب می کند. این حالت باید در دعا کننده باشد که خدا می تواند حاجت من را به من بدهد.‌ 🔸جنبه قولی دوم بحث آمین است. 💠پیامبر می فرمایند؛ « إذا دَعا أحَدُكُم فَليُؤَمِّن عَلى دُعائِهِ» هر کس از شما دعا کرد آخرش را به آمین ختم بکند. آمین گفتن پیامبر می گوید مُهر پروردگار است، انگار پروردگار به دعای شما مُهر زد. 🗣از پیامبر سوال شد آمین به چه معناست❓آمین یعنی پروردگارا انجام بده. حالت مخاطبه هست، مخاطب می‌کنی خدا را.‌ می گویی خدا این را بگیر انجام بده برای من اگر می توانی، خواهش و تمنا هست. مثلا در دعای وداع ماه رمضان ما داریم📜‌ که وقتی یکی از این دعاها، امام معصوم دعا را می کند آخرش سه بار می‌گوید «آمِینَ آمِینَ آمِینَ رَبَّ الْعَالَمِینَ‌» یعنی در خود دعاها هم به ما یاد دادن که شما بعد از دعاها آمین را بگویید.‌ 🔹ادامه دارد .... 💽برگرفته از سخنرانی"اخلاق مهدوی" فایل شماره (51) 🎤استاد احسان عبادی 200 💠☀️💠☀️💠☀️💠
💠☀️💠☀️💠☀️💠 ☀️اخلاق مهدوی☀️ ◀️قسمت دویست و ‌یکم 💠در ادامه مباحث مربوط به دعا که مطرح کردیم ... حاج آقا مجتبی تهرانی وارد بحث مقایسه می شوند آداب ابتدای دعا و انتهای دعا، اینها را بخواهیم در حالت مقایسه ای بحث بکنیم چطوری هست⁉️ 👤محمدبن مسلم آن راوی معروف، ثقه و موثق نقل می کند امام صادق (ع) فرمودند؛ «فِی كِتَابِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ..» در نوشته های امیرالمومنین (ع) این جملات بود، «إِنَّ الْمِدْحَةَ قَبْلَ الْمَسْأَلَةِ، فَإِذَا دَعَوْتَ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ فَمَجِّدْهُ» مدح و ثنای الهی قبل از این حاجت هاست (پس یعنی اول دعا مدح و ثنا است، وقتی خواستی چیزی از خدا بخواهی ابتدا خدا✨ را تمجید کن حمد کن). 💭«قُلْتُ كَيْفَ أُمَجِّدُهُ..» من چطور خدا را حمد کنم❓حضرت فرمودند اینطور بگو؛ «يَا مَنْ هُوَ أَقْرَبُ إِلَیَّ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ يَا فَعَّالًا لِمَا يُرِيدُ يَا مَنْ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ يَا مَنْ هُوَ بِالْمَنْظَرِ الْأَعْلَى». کتاب ″کافی، ج2، ص484″. 🔰اینها همه جنبه های اثباتی دارد، یعنی اول دعا که می خواهی وارد بشوی موارد اثباتی راجع به خدا بگو، یعنی چیزهایی که در خدا وجود دارد‌ و تو اینها را می گویی تا اثبات بکنی که خدا✨ اینها را دارد. البته خدا نیازی به اثبات من و ‌تو ندارد!! ولی می خواهیم به خدا نشان بدهیم که من می دانم تو ‌رحمانی، من می دانم تو‌ رحیمی 🌺، من می دانم تو خوبی، من می‌دانم تو‌ از رگ گردن به من نزدیکتری، هر کاری از دست تو ‌برمی آید. 👌پس می بینیم اول دعا موارد اثباتی است. همه این موارد بر همان مباحث عقلی است که در بحث های اوایل مطرح کردیم که تا تشخیص ندهیم خدا همه کاره هست نمی توانیم به سمتش برویم و اگر وجود ما این قضیه پر نشده باشد که خدا همه کاره هست و غیر او‌ هیچ کاره، نمی‌توانیم در دعاهایمان موفق باشیم. 🔹ادامه دارد .... 💽برگرفته از سخنرانی"اخلاق مهدوی" فایل شماره (52) 🎤استاد احسان عبادی 201 💠☀️💠☀️💠☀️💠
✏️📘✏️📕✏️ ⬅️قسمت سی و‌ پنجم 🔆«وَ الْمُقَصِّرُ فى حَقِّكُمْ زاهِقٌ ..» 👈آنکه تقصیر و ‌کوتاهی در شناخت شما می کند در واقع خودش را به و تباهی و بطلان می کشد.‌❌ 🌀می گوید آن کسی که در حق شما کوتاهی بکند تقصیر خودش است. شما می توانی بروی تحقیق و مطالعه کنی و مطالب مهدویت📚 یاد بگیری، اما یاد نمی‌گیری، و شناخت امامت را کامل نمی کنی. وقتی این کار را نمی کنی خودت را به بطلان و می کشانی. ⚠️ما باید بشناسیم آن امام عصری را که به خدا فرمانروای✨ عالم است. «وَ الْمُقَصِّرُ فى حَقِّكُمْ زاهِقٌ» یعنی اگر من و شما روی شناخت امام زمان (عج) کار نکنیم، روی بحث معرفت مهدویت کار نکنیم، کارمان آن چیزی خواهد شد که نهایتش ❌باطل و می شود. خدا نکند ما از کسانی باشیم که وقت برای معرفت اماممان نگذاریم! خوب است که تلاش کنیم و اماممان را بهتر بشناسیم. 🔆«وَ صَدَّقْتُمْ مِنْ رُسُلِهِ مَنْ مَضى..» شما اهل بیت نبوت، گذشته ی خودتان را تصدیق📝 می کنید. وقتی اهل بیت بزرگوار می آیند اینطور نیستند که یهودیت و مسیحیت اصلی باشند، نه آنها با یهودیت و مسیحیتی مشکل دارند که تحریف✂️ شده است، این مسیحیت و یهودیت امروزی! 🔹و ما بارها و ‌بارها در بحث های مهدویت خدمت شما بزرگواران عرض کردیم که وقتی امام عصر بیاورند🌿 با ادیان دیگر با خوبی برخورد می کنند و آنها را به سمت حق دعوت می کنند، اینطور نیست که امام زمان شمشیر🗡 دست بردارد ‌و‌ همه را بکشد و نعوذبالله امام بشود. 🔆«وَ الْحَقُّ مَعَكُمْ وَ فِيكُمْ وَ مِنْكُمْ وَ إِلَيْكُمْ» 👌می گوید ما اقرار داریم، اعتراف داریم که حق با شماست و نه تنها با شماست بلکه در سراسر زندگی و سراسر وجود شماست🌷 و باز هم نه، بالاتر! حق از جانب شماست. هر چه از شما می‌آید حق است و ‌بازگشت این حق هم به سمت شماست، این خیلی مهم است. این کلمه ی از اسمای مقدس الهی است. 🎤استاد احسان عبادی
💠☀️💠☀️💠☀️💠 ☀️اخلاق مهدوی☀️ ◀️قسمت دویست و ‌دوم 👌.. آداب وسط دعا؛ ایشان در باب وسط دعا مباحث متعددی را مطرح می کنند، می‌فرمایند اول بطور کلی در تقاضاهایتان تنگ نظری نکنید. یعنی بلند نظری داشته باشید حالا بلند نظری به چه معنا است خدمت شما خواهیم گفت. مثلا 👇 💠آقا رسول الله می فرمایند؛ «إذا دَعا أحَدُكُم فَليُعظِمِ الرَّغبَةَ» هر گاه فردی از شما خواست تقاضایی بکند، تقاضای بزرگ ‌بکند. 🤲 خدایا من را از یاران امام زمان... چرا از یاران امام؟؟ بگو خدایا من را از فرماندهان لشکر امام زمان کن، من را از مسئولین رده بالای🎖 حکومت امام زمان کن که بتوانم بیشتر خدمت بکنم. تو‌ ممکن است یک جایی مسئول بشوی بتوانی به صد نفر 👥 خدمت کنی خوب است اشکال ندارد، اما چرا صد نفر؟ دعا کن به هزاران نفر خدمت بکنم، دعا را رده بالا بگیر. 📑ادامه روایت «فَإِنَّهُ لا يَتَعاظَمُ عَلَى اللّهِ شَیءٌ» چون برای خدا که هیچ چیزی بزرگ نیست. تو بزرگترین چیز را هم بخواهی برای خدا چیز کوچکی است‌. 💠یا آقا رسول الله می فرمایند؛ «سَلُوا اللّهَ و أجزِلُوا ..» از خدا بخواهید و فراوان هم بخواهید. چون چیزی بزرگ و سنگین نیست که برای خدا بخواهد بزرگ و سنگین جلوه بکند. 📚یکجای دیگر در همین بحث تنگ نظری، در بحث های حاج آقا قرائتی پیدا کردم، ایشان همیشه می گویند دعای عمومی بکن، چرا دعا را داری محدود می کنی و در حد خودت دعا می کنی، خدایا من را اینطوری کن، من را آنطوری کن... چرا⁉️ برای همه دعا کن، همه از بیکاری دربیایند، همه شغل خوب داشته باشند، همه درآمد داشته باشند، همه بتوانند سرباز امام زمان (عج) بشوند، همه عاقبت بخیر بشوند، همه بتوانند نماز اول خوان بشوند.‌. ❌دعای تنگ نظری نکنیم فقط مخصوص خودمان! کلی در نظر بگیریم. سرباز امام زمان دعاهایش کلی است. 🔹ادامه دارد .... 💽برگرفته از سخنرانی"اخلاق مهدوی" فایل شماره (52) 🎤استاد احسان عبادی 202 💠☀️💠☀️💠☀️💠
💠☀️💠☀️💠☀️💠 ☀️اخلاق مهدوی☀️ ◀️قسمت دویست و ‌سوم 🔸آقا رسول الله می فرمایند در تقاضاهایتان تقاضای بهشت بکنید. «إنَّ اللّهَ يَعجَبُ مِن سائِلٍ يَسأَلُ غَيرَ الجَنَّةِ» پیامبر می فرمایند؛ خدا تعجب‼️ می کند از درخواست کننده ای که جز بهشت را تقاضا می کند. (بالاترین نعمت معنوی همین است). 🔆پیامبر می فرمایند؛ وقتی بهشت می‌خواهی «سَلُوا اللَّهَ الْفِرْدَوْسَ فَإِنَّهَا سُرَّةُ الْجَنَّةِ» از خدا فردوس را بخواهید که بهترین🌱 مقام بهشت هست. پیامبر می‌گویند اینها را از خدا بخواهید. ☝یک انسان عاقل راجع به آینده خودش وقتی می خواهد خانه انتخاب بکند خانه خوب انتخاب بکند. ما چرا رده پایین بهشت برویم⁉️ رده بالاهای بهشت برویم، فردوس برین برویم، اعلی علیین بهشت باشیم.🌱 👤شخصی به نام ربیعة بن کعب می گوید، ✨پیامبر فرمود چیزی از من بخواه که به تو بدهم؟ 💬گفتم فرصت بدهید کمی فکر بکنم... (این آدم عاقل است، سریع نمی گوید من فلان گوشه ی زندگیم کم و کسری دارم‌ آقا این را حل کن. می گوید پیامبر به من می‌گوید یک چیزی به من بگو تا به تو عطا کنم، پس قطعا می دهد🎁، پس من یک چیز رده پایین نخواهم) -✨حضرت هم گفت برو فکرهایت را بکن و بیا.‌ 🤔می گوید من با خودم نشستم فکر کردم دیدم امور دنیایی بلاخره تمام می شود موقت است. 👌چیزی بهتر از این نیست که من بروم و از پیامبر چیزی برای آخرتم سوال بکنم. رفتم خدمت آقا رسول الله (ص). -✨پیامبر گفت فکرهایت را کردی حالا حاجتت چی هست؟ 🗣گفت من از شما می خواهم فردای قیامت شفاعت من را بکنید خدا من را جهنم نبرد. -✨آقا رسول الله به او گفت چه کسی این را به تو ‌یاد داد؟ 🔰گفتم با هیچ کس، با کسی مشورت نکردم، خودم این دعا به ذهنم آمد.‌ عقلی که در سرم بود به همین مقدار ‌نشستم فکر کردم و دیدم این دنیا رفتنی❌ است و ‌می‌رود رفتم سراغ چیزی که اخروی باشد و‌ دائمی باشد، به همین خاطر یک دعای اخروی کردم. -✨حضرت گفتند حالا که می خواهی شفاعتت بکنم «فأَعِنِّی على نَفْسِكَ بِكَثْرةِ السجُودِ» زیاد سجده بکن، من ان شاءالله فردای قیامت شفاعت می کنم. ✅پس یکی از مزایایی که سجده طولانی دارد این است که ما فردای قیامت مورد شفاعت آقا رسول الله (ص) قرار می‌گیریم. یعنی در دعاهایمان بدانیم که وسط دعاهای ما، اینکه چه می خواهیم هم در دعاهای ما آمده. 🔹ادامه دارد .... 💽برگرفته از سخنرانی"اخلاق مهدوی" فایل شماره (52) 🎤استاد احسان عبادی 203 💠☀️💠☀️💠☀️
✏️📘✏️📕✏️ ⬅️قسمت سی و‌ ششم 🔆«وَ الْحَقُّ مَعَكُمْ ..» 👥بزرگان تفسیر می گویند به معنای واقعی کلمه منحصر به ذات اقدس خدای متعال🌸 است، یعنی بحث ذات است. آن چیزی که خدایست و از سمت خدا می آید و باعث 🌿 بشر می شود را می‌توانیم به آن حق بگوییم چون نشانی از خداست! چرا که خدا باقیست پس هر چیزی که باقی و دائمی می ماند را حق می گویند. ✍می گوید حق با شماست، چرا که فقط شما هستید🌟 بدون هیچ واسطه ای مورد خدای متعال قرار گرفتید. ✅«وَ فِيكُمْ» حق در سراسر زندگی شما جلوه گر است در و عقاید شما، در اخلاق و اعمال شما. 👌«وَ مِنْكُمْ ..» یعنی خدای متعال به واسطه ی شما با منبع بودن🌸 شما بزرگواران حق را برای بقیه و دیگر بندگانش می فرستد. 🔸«وَ إِلَيْكُمْ ...» می گوید حق به سمت شما برمی گردد، یعنی در واقع هر جا در نزد هر کسی اثری و نمونه ای از علوم معارف دیده باشد آن برمی گردد به اینکه از شما آن را اخذ کرده📚. اگر ما یک عالم بزرگی را می بینیم که فراوانی برای اسلام دارد می فهمیم که این عالم بزرگ هر چه دارد به واسطه‌ ی اهل بیت دارد و هر چه دارد به خاطر این هست که امام زمان🌿 شده که آن مطلب به او برسد. 🎤استاد احسان عبادی
💠☀️💠☀️💠☀️💠 ☀️اخلاق مهدوی☀️ ◀️قسمت دویست و ‌چهارم ⭕️..حاج آقا مجتبی تهرانی به یک اشتباه رایج بین مردم اشاره می کنند می گویند بعضی ها اینطور دعا می کنند خدایا حالا که می خواهی ما را عذاب بکنی به خاطر فلان گناه در همین دنیا عذاب کن کار را به آخرت نرسان، به هر حال آخرت عذابش سنگین تر 💥 هست، اگر قرار هست شکنجه ای بشویم در همین دنیا باشد به آخرت نرسد. ما روایت داریم بعضی از گناهان را خدا در همین دنیا عذاب می دهد البته مؤمن را، که کار به آخرت نرسد.. اما این عمومیت ندارد بعضی از گناهان را تا آخرت نگه می دارد و آخرت عذاب می کند، اینطور نیست که همه گناهان را خدا در همین دنیا عذاب می کند. این تفکر غلط است.❌ 📜روایتی از امیرالمومنین (ع) نقل است که ایشان می فرمایند؛ پیامبر خدا نشسته بودند که دیدند یکی از اصحابشان نیستند پرسیدن کجاست⁉️ گفتند ایشان بر اثر ناراحتی هایی که پیدا کرده خیلی رنجور شده مثل یک جوجه بدون پر شده، نمی‌تواند کاری کند. ⚜حضرت به عیادتش رفت و دیدند که واقعا مریض است، حضرت گفت آن موقعی که سلامت بودی و بیمار نشده بودی دعا کردی❓طرف گفت آره، به خدا گفتم هر عذابی می خواهی بکنی در همین دنیا بکن در قیامت من را عذاب نکن. ✨پیامبر گفتند چرا اینطور دعا کردی! چرا اینطور نگفتی «آتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً وَ فِی الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنا عَذابَ النَّارِ» می گفتی خدایا در هیچ جا من را عذاب نکن. ببخش من را 🤲، چرا گفتی در دنیا عذاب کن؟! می گفتی نه در دنیا من را عذاب کن، نه آخرت من را عذاب کن. بعد طرف هم این آیه را تکرار کرد و به برکت آقا رسول الله کم کم خوب شد. ⚠️⚠️انسان از نظر معرفتی باید یک مقدار سطحش بالا باشد، درست است عذاب اخروی با دنیوی قابل مقایسه نیست اما هی نگویید خدایا در این دنیا من را عذاب کن، اصلا چرا عذاب!! ببخش. دیگر کار به عذاب دنیایی هم نرسد.‌ این اشتباهی هست که بعضی ها متأسفانه می کنند.‌ ⬅️در باب امورات دنیایی و حاجات دنیایی یکسری موارد باید رعایت بشود، در باب دعاهایی که در دنیا🌍 هستند. هیچ وقت نسبت به امور دنیا از خدا نخواهیم که نظامی را که در این هستی وجود دارد به هم بزند. مثلا کلی پول💸 از آسمان سر ما بیفتد، اینطور دعاهایی که نظام علّی و معلولی و اسباب و علل را از بین می برد، نکنید. ایشان یک نمونه بسیار مهمی را ذکر می‌کند می‌ فرمایند👇 🔹امیرالمومنین (ع) جلوی روی پیامبر فرمودند؛ «اَللّهُمَّ لا تُحوِجنى اِلى اَحَدٍ مِنْ خَلْقِكَ» خدایا من را به احدی از خلقت محتاج نکن. پیامبر (ص) به حضرت علی فرمود این را نگو... ⁉️چرا؟ چون نظام این عالم یک نظامی است که ما به دیگران نیاز داریم. ما در خانه بنشینیم همه مشکلاتمان حل بشود، خُب باید برویم بازار خرید کنیم پس به فروشنده👨‍🌾 نیاز داریم. باید برویم اداره کار اداری مان را حل کنیم پس به آن کارمند نیاز داریم. مریض می شویم می‌رویم به دکتر👨‍⚕ پس به آن دکتر نیاز داریم، نیاز به علم آموزی داریم پس به آن استاد و معلم نیاز داریم‌. اینکه ما بگوییم به هیچ کسی نیاز نداریم نمی شود، اینطوری به هیچ عنوان نیست❌ معلوم می شود امیرالمومنین (ع) این را گفتند تا از پیامبر عبارتی را بگیرند و به من و تو یاد بدهند، یعنی به در گفتند که دیوار بشنود. 👈حضرت فرمود بگو خدایا من را نیازمند افراد بد از مخلوقاتت نکن. افراد بد! والا افراد خوب ما برویم پیششان مشکلمان حل بشود، اول از خدا بخواهیم خدا هم به واسطه ی 👥این افراد مشکلات ما را حل بکند. افراد خوب کی هست؟ کسی که وقتی مشکلت را حل کرد سرت دیگر منت نمی گذارد، اما آدم بد هی سرت منت می گذارد، پیامبر می گوید سراغ اینها نرو‌. ✅پس جوری دعا نکنیم این نظام علّی و معلولی همه اینها زیر سوال برود و از بین برود، اینطوری دعاها مستجاب نمی شود دعاهای خوب بکنید، دعاهایی که بر مبنای این نظام دنیاست🌀. در این نظام دنیا ما برای کارهایمان به دیگران نیاز داریم این چیزی طبیعی است اما پیش افراد خوب برویم. 🔹ادامه دارد .... 💽برگرفته از سخنرانی"اخلاق مهدوی" فایل شماره (52) 🎤استاد احسان عبادی 204 💠☀️💠☀️💠☀️💠
✏️📘✏️📕✏️ ⬅️قسمت سی و‌ هفتم 🔆«وَشُهَداءُ دارِ الْفَناءِ ..» 🔹در ابتدای این فراز از دنیا تعبیر به دار الفناء شده! بله فناییست، جایی است که ما در آن نمی کنیم، از اینجا به دنیا و عالمی دیگر می‌رویم. 👤از ابوذر غفاری سوال کردند چرا ما دوست نداریم بمیریم..⁉️ فرمود برای اینکه شما را آباد و را ویران کردید. بله هیچ کسی دوست ندارد از آبادی به ویرانی برود..❌ 🔅«وَشُهَداءُ» شهدا جمع شهید است و شهید هم اینجا به معنای است، شاهد یعنی حاضر و ناظر. ⚠️ و ما معتقد هستیم که در این عالم همه ی اعمال و افکار ما را می کنند و فردای قیامت شهادت✨ می دهند که فلان آدم چکاره بود و چه فکر و اخلاقیاتی داشت. 👌وقتی زیارت اهل بیت می رویم در اذن دخول چه می گوییم⁉️ «أشْهَدُ اَنَّكَ تَری مَقامی وَ تَسمَعُ كَلامی» می کنم که شما اهل بیت جایگاه من را می دانید و سخن من را می شنوید! این ما در رابطه با اهل بیت🌷 است و معتقدیم امام عصر (عج) هم، هم اکنون دارد ما را می‌بیند و ‌نه تنها ظاهر بلکه ما را هم مشاهده می کند. 📝امام ‌زمان در نامه ای که به شیخ مفید می نویسد، می گوید ما از عهد شکنی ‌ها و از شما خبر داریم و چیزی حجاب بین ما و شما نیست مگر آنکه گناهانی بین شما❌ هست. 👌خدای متعال این ✨ را به ولی اعظم خود داده، حالا اینکه چطور امام زمان این همه افراد را می بیند اینها بحث های و باطنی است و با چیزهای ظاهری خیلی اینها را نمی توانیم توضیح دهیم📚. یک بحث باطنی و‌ شهودی پیش می آید که امام این ویژگی را دارد که می‌تواند ناظر بر ما باشد، امام وقتی می خواهد شهادت بدهد باید حاضر و ناظر باشد. 🔰شما در دادگاه به عنوان شاهد می روید، چه وقت می توانید باشید؟ وقتی ناظر باشید و ببینید. پس وقتی امام عصر می خواهد شهادت بدهد که این بنده خدا، این 👥 شیعه فلان جا گناه .. کرد باید ناظر باشد‌. ⚠️به همین خاطر یکی از شرطهای این است که اول از ولی خدا معذرت بخواهی و بعد به سمت بروی. در آخر 📖 زیارت جامعه می گوید «إنّ بَيْنى وَ بَيْنَ اللّهِ عزوجل ذُنُوبا لا يَأْتى عَلَيْها إلّا رِضاكُمْ» ای ولی خدا بین من و خدا گناهانی است، خدا از این گناهان نمی گذرد مگر با تو!✨ تقریبا همان بحث حق الناس است، چون ما با گناهانمان امام زمان را ناراحت می کنیم، دل حضرت را می‌شکنیم، اول باید از امام زمان معذرت خواهی💐 کنیم، حق الناسمان نسبت به امام پاک بشود و بعد برویم در خانه ی خدا‌. 🎤استاد احسان عبادی