هدایت شده از ادبخانه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شرح_بیت ۸
📘شرح بلاغی بیتی از مولوی
«به روز مرگ چو تابوت من روان باشد/ گمان مبر که مرا درد این جهان باشد»📙
دکتر حسین محمدی مبارز
https://www.aparat.com/v/WtOpI
@adabkhane💌
#آرایه_های_ادبی :
آرایههای ادبی از دو بخش #بیان و #بدیع تشکیل شده است. بیان به آرایههای ادبی #لفظی و #بدیع به آرایههای ادبی #معنوی گفته میشود.
#بیان
بیان در اصطلاح ادبی، علومیاست که با استفاده از آن میتوان معنای واحدی را به شیوههای گوناگون بیان کرد. برای این کار میتوان از آرایههای زیر استفاده کرد. :
تشبیه
استعاره
مجاز
کنایه
علم بیان در زبان فارسی تا حد زیادی از آثار یونانیها بهویژه ارسطو تأثیر پذیرفته است و متفکران ایرانی و اسلامی بیشتر در قرآن به کشف چنین صناعاتی پرداختند.
#بدیع
صنایع بدیع در ادبیات فارسی مانند بیان، یکی از علوم بلاغت است. این آرایه ها، شعر را زیبا میکنند. به اعتبار تحقیقات، نخستین کسی که به این دانش توجه کرد عبدالله المعتز بود. قدامةبنجعفر، ابوهلال عسکری هم از افرادی بودند که به این موضوع پرداختند از هر کدام تألیفاتی بهجا مانده است.
آرایههای صنایع بدیعی به دستهای از آرایهها گفته میشود که شاعر در آن ابتدا به معنای کلمات توجه میکند و با استفاده از آنها در ترکیبات مختلف باعث میشود تا شعر هم زیبایی خود را حفظ کند و هم از لحاظ معنایی پربار شود. آرایههای بدیعی به دو دستهی #لفظی و #معنوی تقسیم میشوند.
#آرایههای_لفظی_بدیع :
در آرایه های ادبی لفظی یا همان صنایع لفظی، کلماتی هستند که شعر را زیبا میکنند. این زیبایی به گونهای است که اگر مثلاً واژهای دیگر با همان معنی بیاوریم، شعر، زیبایی قبل را نخواهد داشت. در واقع، آرایههای ادبی لفظی شعر را خوشآهنگ میکنند. این آرایهها عبارتند از :
واج آرایی
جناس
سجع
موازنه
ترصیع
تکرار/ تصدیر/ قلب
#آرایههای_معنوی_بدیع :
آرایههای ادبی معنوی، آن دسته از آرایههایی هستند که در آنها شاعر با استفاده از معنای کلمات و ترکیب آنها با یکدیگر، یک تناسب معنایی زیبا و ظریف میآفریند که علاوه بر زیبایی هنری، به درک معنی شعر نیز کمک میکند. این آرایهها عبارتند از :
اغراق/ مبالغه/ غلو
مراعات نظیر یا تناسب
ایهام/ ایهام تناسب
تلمیح (اشاره)
تضمین
حسن تعلیل
حسآمیزی
پارادوکس
لف و نشر
✅ راجع به هر یک از این آرایهها، درسنامههای بعدی را پیگیری بفرمایید.
کانال آموزش عروض و قافیه و...
سید محمدرضا شمس (ساقی)
https://eitaa.com/arozghafie
✅ تشبیه چیست و چند نوع است؟
#تشبیه مانند کردن چیزی به چیز دیگر است و یکی از زیباترین آرایههای ادبیات فارسی است که شاعران در اشعار خود از آن بسیار استفاده میکنند. ویژگیهای تشبیه عبارتند از؛
1- #غیرقابل_منتظره_بودن
این ویژگی از آن حیث جالب است که دو یا چند چیز را که تقریباً شباهتی آشکار به هم ندارند، به یکدیگر نسبت میدهد تا معنی و مقصود نویسنده یا شاعر از نوشته، برای خواننده قابل درک شود.
2- #اغراق_کردن
در تشبیه همیشه کمی اغراق وجود دارد. هرچقدر اغراق بیشتر باشد، زیبایی تشبیه را بیشتر میکند.
3- #ایجاد_معما
یکی از زیباییهای تشبیه در متن آن است که در ظاهر و با نگاه اول درست و بدیهی به نظر نمیرسد و خواننده را متحیر میکند، اما با کمی تأمل ربط آن نمایان میشود. در واقع نمیتوان دو چیز را که در واقعیت از یک جنس هستند به هم نسبت داد و آن را تشبیه دانست. بیت زیر نمایش واضحی از کاربرد و وجود این آرایه برای زیبایی و خوانایی اشعار است که درخشندگی چهره را به خورشید تشبیه کرده است.
رها شد ز بند زره ، موی او
درخشان چو خورشید شد روی او
(ارکان تشبیه یا اجزای تشبیه)
همانطور که در معنی این آرایه گفته شد تشبیه از اجزای مختلفی تشکیل میشود که عبارتند از مشبه، مشبهبه، وجه شبه، ادات تشبیه که در ادامه دربارهی هرکدام توضیحاتی را میخوانید.
#مشبه
رکن اول تشبیه، مشبه است. مشبه چیزی است که آن را به چیز دیگری تشبیه میکنیم؛ به تعبیری دیگر، طرف اول تشبیه مشبه است. در مثال زیر همدردی به چسب تشبیه شده است و مشبه است.
همدردی در ارتباط انسان، مانند چسب است و اجازه میدهد عمق احساس دیگران را دریابیم.
#مشبه_به
مشبهبه رکن دوم است. چیزی است که مشبه به آن تشبیه شدهاست. به عبارتی طرف دوم تشبیه، مشبهبه است. در مثال زیر زبان آدمیزاد به خود او (جسم و جانش) تشبیه شده است. پس عبارت خود او، مشبه به است.
زبان آدمیزاد مثل خود او ناقص و ناتوان است.
#نکته: کلمه یا صفتی که مشبهبه قرار میگیرد، باید شناخته شدهتر و معروفتر از مشبه باشد که فهم آن برای خواننده راحت باشد. هرچه این ویژگی بیشتر در تشبیه رعایت شود، گیرایی و زیبایی متن بیشتر میشود.
#وجه_شبه
رکن سوم تشبیه، وجه شبه است که رابطهای میان مُشبه و مُشبهبه برقرار میکند؛ به عبارتی دیگر، وجه شبه همان ویژگی یا ویژگیهای اشتراکی میان مُشبه و مُشبهبهْ است. پس مشبه با داشتن این ویژگی، شبیه به مشبهبه میشود. در مثال زیر، تقسیم شدن، وجه اشتراک جهان سیاستمدارن و کیک عروسی است و وجه شبه قرار گرفته است.
سیاستمداران جهان را مثل کیک عروسی میان خود تقسیم کردهاند.
(ادات تشبیه یا ارکان تشبیه)
رکن چهارم تشبیه، ارکان یا ادات تشبیه است و اجزای تشبیه را به یکدیگر مرتبط میکند. ادات در زبان فارسی، حروفی هستند که معنی شباهت را به خواننده میرسانند. پرکابردترین ادات تشبیه در زبان و ادبیات فارسی عبارتند از مثل، مانند، همچون، همچو، چون و چو. در مثال پایین، کلمه ما به وسیله چون، به شمع تشبیه شده است.
امروز ما باید به لطف خداوند چون شمعی سوزان بتابیم.
نکته: باید توجه داشت که کلمات چون و چو، هرگاه به معنای مثل و مانند در جملات ظاهر شوند، ارکان تشبیه به حساب میآیند و در غیر این صورت جزو ادات نیستند.
(روش تشخیص اجزای تشبیه)
برای تشخیض ارکان تشبیه بهترین کار این است که جمله را بر اساس قواعد دستور زبان فارسی مرتب کنید. چون در اشعار فارسی شاعر برای رعایت وزن و قافیه اجزای جمله را جابجا میکند. سپس با پرسیدن سؤالی ساده و پیداکردن جواب آن از داخل جمله به نتیجهی مطلوب میرسیم. یعنی باید تشخیص بدهیم که چه چیزی مثل چه چیز دیگر است و چه چیزی باعث این شباهت شده است؟
حالا جواب سؤال اول، مشبه و جواب سؤال دوم، مشبهبه و جواب بخش سوم، وجه شبه میشود و ادات تشبیه هم که مشخصاً در هنگام مرتب سازی اجزای جمله نمایان شده است.
ستارگان همچون خورشیدی کوچک در آسمان میدرخشند.
اجزای این جمله از لحاظ دستوری مرتباند. پس به سراغ پاسخ سوال میرویم:
چه چیزی به چه چیزی و از چه جهتی به هم شباهت دارند؟
ستارگان از جهت درخشش به خورشیدی کوچک شباهت دارند.
کانال آموزش عروض و قافیه و...
سید محمدرضا شمس (ساقی)
https://eitaa.com/arozghafie
#انواع_تشبیه
ارکان لازم برای ساختن یک تشبیه مناسب رکن اول و دوم است. رکن سوم و چهارم میتواند بهطور غیرمستقیم حضور پیدا کند یا اصلاً حاضر نشود. برخی از نویسندگان و شاعران معتقدند که اگر ادات و وجه شبه در تشبیه را حذف کنیم، ارزش تشبیه افزون میشود. یعنی تشبیههایی که رکن سوم یا وجه شبه در آنها حاضر نشده باشند، بسیار گیراتر و رساتر خواهند بود. بنابراین تشبیهها بر اساس اجزای حاضر خود میتوانند اقسامی داشته باشند که در این مقاله ما پرکاربردترین تشبیهها را به شما معرفی میکنیم:
۱- #تشبیه_مرسل
تشبیه مرسل تشبیهی است که در آن ادات تشبیه وجود دارد.
روی چون ماهش در تاریکی میدرخشید.
در مثال بالا، کلمه چون، ادات تشبیه است و روی به ماه تشبیه شده است که میدرخشد.
۲- #تشبیه_مؤکد
اگر ادات تشبیه از جمله حذف شود به آن تشبیه مؤکد گفته میشود.
برای آنکه تشبیه مؤکد را بهتر درک کنید، شعر زیر را بخوانید:
دلی به ظلمت شب دارم
غمی، به وسعت ویرانی
مشبه مصرع اول کلمه دل، مشبه به آن، کلمه شب و وجه شبه آن، ظلمت است و هیچ ادات تشبیهی را نمیتوانیم بیابیم.
به یاد داشته باشید که ارزش ادبی تشبیه مؤکد از تشبیه مرسل بیشتر است؛ زیرا حذف ادات تشبیه باعث میشود کلام طبیعیتر به نظر برسد و از طرفی ذهن مخاطب با معنا بیشتر درگیر میشود.
3- #تشبیه_بلیغ
در تشبیه بلیغ، وجه شبه و ادات تشبیه ذکر نمیشود. پس این تشبیه تنها از مشبه و مشبه به ساخته میشود. تشبیه بلیغ در فن بیان، یکی از زیباترین انواع تشبیه است.
درخت دوستی، پنجه تقدیر، دست روزگار
باید بدانید که در کتابها، نام دیگر تشبیه بلیغ با عنوان اضافهی تشبیهی نیز به کار برده شده است. زیرا این ترکیب از نظر دستوری از مضاف و مضافالیه تشکیل شده است که بر پایهی تشبیه شدن به یکدیگر در کنار هم قرار گرفتهاند.
دریای محبت، خورشید صلح، ابر مهربانی و ...
#نکته: نباید اضافهی استعاری را با اضافهی تشبیهی یکسان دانست. روش تشخیص آن ساده است؛ میتوانیم در ابتدا جای کلمات را با هم عوض کنیم و سپس مابین دو کلمه، لغت مانند را اضافه کنیم و در انتها، فعل است را قرار بدهیم. بدینصورت اگر جمله معنی داشت، ترکیب اضافهی تشبیهی است.
مهد زمین؛ یعنی زمین مانند مهد است.
که این جمله معنا دارد پس اضافه تشبیهی است.
اما اگر جمله معنایی نداشت، اضافهی استعاری است.
دست سرنوشت؛ یعنی سرنوشت مانند دست است.
4- #تشبیه_بلیغ_اسنادی
نوعی از تشبیه بلیغ وجود دارد که به آن تشبیه بلیغ اسنادی گفته میشود. یعنی در آن مشبه به به مشبه اسناد داده میشود.
علم نور است.
صورتش ماه بود.
5- #تشبیه_مفرد
هرگاه طرفین اول و دوم تشبیه از یک چیز تشکیل شده باشند و کلمات یا صفاتی، وجه شبه آن باشد، تشبیه مفرد است.
برق چشمانش همچون ستاره درخشان و روشن بود.
در این جمله، مشبه ترکیب برق چشمانش و مشبه به کلمه ستاره است. همچون، ادات تشبیه و درخشان و روشن وجه شبه است. دقت کنید این جمله دو وجه شبه دارد.
6- #تشبیه_مُرکّب
در تشبیه مرکب، هیأتی به هیأت دیگر تشبیه شده است. در اشعار میتوانید مشاهده کنید که مصرع اول در بیت، بهکلی مشبه قرار گرفته و مصرع دوم مشبه به است.
ديدهی اهل طمع به نعمت دنیا
پُر نشود همچنان که چاه به شبنم
کانال آموزش عروض و قافیه و...
سید محمدرضا شمس (ساقی)
https://eitaa.com/arozghafie
#درسنامههای مرتبط با موارد فوق همچنان #ادامه دارد که تدریجاً بارگذاری خواهد شد.
موفق باشید.
هدایت شده از اشعار شادروان شمس قمی
#مستزادبند چیست؟
نوعی قالب ابداعیاست که نخستینبار، شاعر معاصر شادروان «سید علیرضا شمس قمی» با عنوان مستزادبند در سال 1382 خورشیدی بنیان گذاردند.
#مستزادبند، شعری است که مانند مستزاد در آخر هر مصراع، مصراعی موزون اضافه میشود؛ که کوتاهتر از طول مصراع آن شعر است و وزن آن نیز با مصراع اول یکی نیست؛ اما کامل کنندهی معنی مصراع است.
این قالب شعر، حرکتی بین شعر کلاسیک و نیمایی میباشد و به شاعر اجازه میدهد که اندیشهی خود را به راحتی بیان کند.
نکتهی دیگر اینکه در این قالب، پیوند عمودی و روایی شعر باید حفظ شود و شاعر از مضمون اصلی دور نشود و هر بند در ادامه و تکمیل کنندهی اندیشهی شاعر است؛ اما به جهت تنوع میتوان در هر بند مستقل عمل کرد منتها بندهای دیگر به نوعی مؤید و مرتبط با بند اول نیز باشد.
در مجموع قالب مستزادبند به دلیل پتانسیلی که در این قالب ابداعی وجود دارد؛ این اجازه را به شاعر میدهد که در بعضی از اوزان دیگر نیز بتواند به گونههای نوین هنرآفرینی کند.
هر بند در این مستزادبند از سه مصراع تشکیل شده است که مصراع های بلند در هر بند همقافیه است و مصراع های کوتاه مستزاد نیز در هر بند همقافیهاند و بیتی که «بند» این قالب است ، جداگانه با قافیهای مجزا و وزنی کوتاه سروده میشود که میتوان گفت: (مستزادبند مثلث) است.
بنابراین در هر بند «مستزادبند مثلث» سه نوع قافیه وجود دارد.
✍شاهد مثال :
دردا که روزگارِ تبهکارِ کج مدار
کجرو چو کژدم است
بیگاه و گاه میکُشد از نیش زهربار
چون خصم مَردم است
خوش خال و خط چو مار و فسونگر چو زلف یار
در آستین، گم است
زاهدنمای پیر
روباه شیرگیر
مفعول فاعلات مفاعیل و فاعلن
مفعول و فاعلن
مفعول فاعلات مفاعیل و فاعلن
مفعول و فاعلن
مفعول فاعلات مفاعیل و فاعلن
مفعول و فاعلن
مفعول فاعلن
مفعول فاعلن
#قالب_مستزادبند :
ا---------------------------------×
ا----------*
ا---------------------------------×
ا----------*
ا---------------------------------×
ا----------*
ا----------+
ا----------+
ا---------------------------------☆
ا----------•
ا---------------------------------☆
ا----------•
ا---------------------------------☆
ا----------•
ا----------❃
ا----------❃
کامل اثر فوق را اینجا بخوانید.
شادروان سید علیرضا شمس قمی
https://eitaa.com/shamseqomi
آیا واژهی #کاندید درست است یا #کاندیدا؟
برخی معتقدند این دو کلمه را نباید بهجای هم بهکار برد. #کاندید واژهای فرانسوی (candide) بهمعنای «سادهدل» و «معصوم» است.
#کاندیدا نیز واژهای فرانسوی (candidat)، اما بهمعنای #داوطلب یا #نامزد برای اجرای کاری یا احراز مقامی است. بنابراین بهجای
«آقای فلان کاندید نمایندگی است»
باید گفت:
«آقای فلان کاندیدای نمایندگی است»
و اساساً بهجای آن بهتر است که واژهی فارسی #نامزد یا #داوطلب را بهکار ببریم.
#پاسخ :
١. کاندید در فارسی فقط یک معنی دارد و آن هم #نامزد است:
"رأی من این است #کاندید از برای انتخاب
اندرین دوره مناسبتر کس از شداد نیست"
(کلیات عشقی، ص ٣٤٢)
"خیانتی که در این دوره بهدست وکلای دروغی یا وکلای #کاندیدهای سفارت انگلیس یا اشراف … به این مملکت شده … در هیچ دورهای نشده است."
(دیوان عارف قزوینی، ص ٦٥).
"بهنام هرکس که از طرف دولت #کاندید شده بود، آرا در صندوق انتخابات میریختند."
(بزرگ علوی، گیلهمرد، ص ١٨١)
"اگه از این چاله دراومدم، میتونم #کاندید نمایندگی کنگره بشم."
(نجف دریابندری، بیلیباتگیت، ص ١٧٧).
"یکدسته که کاندید جدیدند همه
سال و مه و هفته ها دویدند همه
اکنون که ز رأی خوانده گردیده دو ثلث
ناچار سه ربع ، نا امیدند همه"
(دیوان فرخی یزدی)
٢. گاه سخنگویان یک زبان برخی واژههای بسیطِ معمولاً قرضی را متشکل از یک ریشه و یک وندِ زبان بومی خود میپندارند و سپس آن بهاصطلاح وند را از آغاز یا پایان واژه حذف میکنند. در زبانشناسی، به این قاعده «پسسازی»، «پسینسازی»، «اشتقاق معکوس» یا «اشتقاق پسین» (back formation) میگوییم.
#دوجین از #دیوژینای روسی
(مثالها از: علیاشرف صادقی، «کلمات روسی در زبان فارسی و تاریخچهٔ ورود آنها»، مجلهٔ زبانشناسی، شمارهٔ ۴۰، ۱۳۸۴)؛
#رتیل از #رتَیلاء عربی؛
#قلع از #قلعیِ عربی.
این فرایند در دیگر زبانها نیز روی میدهد؛ چنانکه در انگلیسی، واژهی بسیطِ editor را بهاشتباه مشتق از edit و پسوند or- انگاشتهاند و از آن فعلِ edit را ساختهاند.
٣. در فرهنگ بزرگ سخن، نیز #کاندیدا را به واژهی فارسیشدهی #کاندید ارجاع دادهاند.
#نتیجه :
در فارسی، #کاندید و #کاندیدا گونههایی از یک واژهاند و با یکدیگر مترادفاند. هر دو نیز درست هستند.
کانال آموزش عروض و قافیه و...
سید محمدرضا شمس (ساقی)
@arozghafie
هدایت شده از شمس (ساقی)
✅ شاعر انقلاب یا شاعر انقلابی؟
تفاوتهای عمیقی بین این دو واژه است!
به برخی از آنها اشاره میشود. :
۱. شاعر انقلاب در مدح و تأیید انقلاب به عنوان قدرتی که زیر پرچم آن زندگی میکند شعر میسراید، چون صرفهاش در این است، چه بسا اگر قدرت دیگری سر کار بود برای آن میسرود. اما شاعر انقلابی دل در گرو انقلاب دارد، دلسوز و همراه است، پیشرفتها را میستاید و کمبودها را به نحو شایستهای گوشزد میکند.
۲. شاعر انقلاب در پی چسباندن خود به افراد و مجموعههای منتسب به انقلاب است، برای به دست آوردن جایگاه و قدرت تلاش میکند، هدفش رسیدن به نام و نان است. اما شاعر انقلابی در پی انجام وظیفهاش در جبههی کنونی انقلاب است، برای خدمت به انقلاب و مردم تلاش میکند، هدفش رسیدن به رضای خدا و امام است.
۳. شاعر انقلاب از هر وسیلهای برای مطرح کردن خود استفاده میکند، چه بسا اگر به مسئولیتی رسید از آن برای ارضای خودخواهیهایش بهرهها میبرد. اما شاعر انقلابی از هر موقعیتی برای تحقق آرمانهای انقلاب استفاده میکند، با مسئولیتهای اداری خیلی میانهی خوبی ندارد ولی مسئولانه و متعهدانه برای انقلاب کار میکند.
۴. شاعر انقلاب در مدح انقلاب و منتسبانش محدود شده است، اما شاعر انقلابی افقهای پیش روی انقلاب را میبیند و آنها را برای مردم ترسیم میکند.
۵. شاعر انقلاب چون احتمالا سر سفرهی انقلاب جای خوبی نشسته است خیلی محتاط و محافظهکار عمل میکند، مبادا جایگاهش به خطر بیفتد، از کنار تبعیضها و ستمها با تغافل عبور میکند. اما شاعر انقلابی در خط مقدم مبارزه است، از گلوله خوردن نمیترسد، خودش و قلمش وقف انقلاباند، از بیان تبعیضها و ستمها ابایی ندارد، چون آن را موجب تقویت انقلاب میداند حتی اگر تضعیف خودش را به همراه داشته باشد.
۶. شاعر انقلاب از وضع موجود راضی است، چون جایگاه دارد، رفاه دارد، به خیلی از اهدافش رسیده است یا در شُرف رسیدن است، شاید اصلا آرمانهای انقلاب برایش اهمیتی نداشته باشد. اما شاعر انقلابی تا رسیدن پرچم انقلاب به دست صاحب اصلیاش راضی نمیشود و برای بهبود شرایط همواره در تلاش و نبرد است.
۷. شاعر انقلاب ممکن است روزی ضدانقلاب شود، اما شاعر انقلابی ممکن است روزی شهید...
http://eitaa.com/shamssaghi
هدایت شده از شمس (ساقی)
(وجدان)
تخت خوابت گر مطلّا باشد و فرشش حریر
بالش وجدان اگر راحت نباشد خواب نيست
"بیدل دهلوی"
http://eitaa.com/shamssaghi
┄┅═✧═┅┄
🌹 #استعداد_شاعری
📚 #قسمت_سوم
📚 #اصل_آموزش_تلاش
✅ #استعداد به معنی #توان است
دو نوع استعداد داریم
🔸 ۱_ #استعداد_ذاتی
🔸۲_ #استعداد_اکتسابی
شاعری در اصل؛ یک قوهی ذاتی یا #توان_ذاتی است
👌اکثر ما ذاتاً شعر رو دوست داریم و حتی دوست داریم شعر بگیم
✍ اما #توان_ذاتی_شعرسرایی را ممکنه همه نداشته باشیم. حتما شما هم زیاد دیدید کسانی رو که شعر_دوست هستن ولی علاقه یا توان شاعرشدن رو ندارن
🌹 شاعربودن؛ در اصل؛ یک نعمت و استعداد ذاتی خدادادی است.
📚 دو نوع استعداد وجود دارد که ذاتی و اکتسابی است. پس شاعرها هم دو گروهند که ویژگی های مهم شون رو میگم
✅ ۱_ #جوششی
✅ ۲_ #کوششی
✅ ۱_ #شاعر_جوششی
🖍 جوششیها همون سرچشمههای کوه هستن که باید به واسطهی #آموزش؛ مسیر پیشروی شون رو باز کنند. جوششیها حتما خودشونو محتاج آموزش بدونند وگرنه رشد نمیکنن
🖍 خدا به اینها؛ ذاتاً؛ قوه و توان شاعری داده. یعنی قبل ازاینکه خیلی از اصول علمی شعر رو یاد بگیرن؛ جوششهای شاعرانهای متوسط و خوبی داشتند.
🖍 مثلا بالای 50% #هوش_موسیقیایی سالم شعری و #فنبیان_قوی داشتن
🖍 #هوش_موسیقیایی_بالایی دارن
🖍صدایی خوب و علاقه به خوانندگی دارن
🖍 #یادگیریشون سریع تر و راحت تره
🖍عموماً به دلیل ذوق و هوش و گیرایی بالا؛ #خودآموزند و سریع به #استقلال میرسند
🖍جوششیها؛ زود دلزده نمیشن و بعد از یک دوره #توقف_برای_علمافزاییشون، مجدد با انگیرهی خیلی بیشتر به شاعری برمیگردن
🖍 شاعر جوششی #خلاقیت رو ترجیح میده و علاقهی کمتری به تقلید داره و فقط در حد #تفنّن و نه عادت؛ تقلید، استقبال و تضمین خلاقانهای میکنه
🖍همدردی و اخلاقمحوری بالا دارن
🖍عموماً #بداهه_سرای_مستقل هستن
🖍 چون #فن_بیان_قوی دارند پس #زبان_و_قواعدزبانی_بداهه شون #بالای_90%_سالم است
🖍 چون از دل شعر میگن؛ تا با یک موضوع؛ #علقهی_درونی پیدا نکنن، در موردش شعر _حتی بداهه_ نمیگن. برا همین #گاهی شعر سفارشی نمیپذیرن
🖍 از #سرقت متنفرن اگر ازشون سرقت بشه؛ خیلی ناراحت میشن
🖍چون با تمام احساس خالصانهشون شعر میگن برا همین هم خیلی #حس_مالکیت قوی و غیرت روی شعرشون دارن
✅ ۲_ #شاعر_کوششی
📍کوششیها به #شرط #تلاش_زیاد و #اخلاقمحوری میتونن شاعرهای خوبی بشن
📍یادگیریشون سخت تره و کوشش و تمرین و آموزش؛ خیلی ازشون زمان میگیره
📍تنها چیزی که میتونه اونا رو از تلاش خسته نکنه، #علاقه و #انگیزهشون و #تشویق_شدنه
📍متاسفانه گاهی خیلی #وابسته به تشویق هستن
📍#هوش_موسیقیایی_ضعیف دارن و بیشتر محتاج آموزش وزن اند
📍بدون آموزش ؛ #فن_بیان_خیلی_ضعیفی دارند
📍#وابسته_به_ویرایش_و_پیشنهاد_اساتیدند
📍شاعر کوششی؛ یه چیزی توی حکم #چاه_آب کندن توی بیابونه. یعنی انقدر باید با زحمت بیل و کلنگ بزنه تا بالاخره یک جایی، یک جوششی رخ بده و به یک استعداد غیرذاتی و ثانویه و دیریاب برسه. ولی میزان جوشش بستگی به میزان تلاشش؛ گاهی پرجریان و گاهی کم جریانه
📍ممکنه خیلی جاها دچار تقلیدهای محض بشه
📍گاهی با تقلید حرفهای شعرهای خیلی خوبی هم میگه. که هنر خوبیه
📍البته باید مراقب باشن ناخواسته سارق ادبی نشن
📍 #مزیتش اینه که چون زیاد شعر میخونن و از هر شعری وام میگیرند و بداههسرای ذاتی نیستن؛ میتونن شاعرهای سفارشی خوبی بشن
📍کوششیها؛ در معرض #سه_آسیب زیرند👇
♨️ ۱_ با نقدهای علنی و بدون تشویق؛ عموماً خیلی زود و طولانی؛ انگیزهشونو از دست میدن و این رو شکست بزرگی میدونن. پس باید قبل از اینکه شاعرشدن رو انتخاب کنن؛ کاملاً واقع بینانه سنگاشونو با خودشون وا بِکنند و قبول کنن که از نقد ولو_تندوتیز؛ بهره ببرند
♨️ ۲_ممکنه اگر خدایی نکرده اخلاقمحور نباشند برای تسکین درد ضعفشون مرتکب عمل زشت #سرقتادبی بشن
♨️ ۳_و دنبال پیشرفت از راه #رابطه_محوریِ_بدون_ضابطه و لیاقت؛ برن
📒 مثال برای
#فرق_بین_جوشش_و_کوشش
🎯 دو تا شاگرد نمره ۲۰ کلاس
🖌 یکی؛ هوش خیلی قوی داره و درس رو شاید فقط یک تا دو بار در حد صامتخوانی خونده و با خلاقیت راحت درس رو فهمیده و حتی سالها توی ذهنش بمونه
🖌 یکی؛ باید درس رو چندبار با نکته برداری و خط خطی بخونه تا بفهمه و ۲۰ بگیره
❇️ اما هر دو گروه؛ نباید از #اصل_آموزش و #تلاش و #دو_صورت زیر غافل بشن🔰
❌ گاهی ممکنه شاعر جوششی متأسفانه به همون حد جوشش، بسنده کنه و مغرور بشه و کوششی برای آموزش و تمرین و پرورشِ جوشش خودش نکنه و پیشرفت نکنه
✅ گاهی ممکنه #شاعرکوششی بخاطر کوشش زیادش بتونه به یک #جوشش_عالی برسه و نسبت به یک شاعر جوششی که کم تلاشه؛ شعرهای خیلی بهتری بگه
💐 #اخلاقمداری_مهمترین_اصل_شاعریه
✍ #مهیناسدیآسترکی_ناردُهْدَر
✅ #ادامه_دارد ...
✅ #کپیباذکرمنبع
➜﴾ @shaer_sho ﴿ ❥᭄
هدایت شده از شمس (ساقی)
«شعرگفتن قریحه میخواهد»
(رسم شاعری)
ای دریغــا کـه عــدهای به خطــا
خـویش را اهــل شعـــر پنـدارند
گــرچـه دارنــد مختصــر طبعـی
بــذر اشعــار سـسـت ، میکـارند
در مَحــافــل به دور شـاعـــرهــا
بــا سمــاجت همیشه درگیـــرنـد
چون گـــدایــان کوچـه و بـــازار
مصـرعی را بــه وام میگیـــرنـد
هسـت شخصی بــدون استـعداد
کــه بــه کـــرّات ، دیـــدهام او را
در مَحــافــل بـــرای یک مصــرع
نــزد اهــل سخــن بــوَد کــوشــا
مصـرعی گفتــه و ز هــر شـاعــر
مصـــرع دیگـــری، بگیـــــرد وام
تــا سرانجــام ، یک غــزل گــردد
زیـر شعر از خودش گــذارد نــام
خواند شعری شبی به یک محفل
که دو مصراعِ شعــر ، از من بود
یک دو مصراع دیگــر از آن شعر
از رفیـــق شفیــق آن تـــن بـــود
شـاعــری گفـت : بیـت پنجــم را
مـن ســرودم بـــرای ایـــن آقــــا
ششمین بیت را که او میخواند
شـاعـــرش بود ، از قضــا آنجـــا
بیـت آخــر که یک تخلص داشت
نیـم از او بــود و نیـم ، از دگـری
بـود بـــازار مشــترک ، آن شعـــر
کـه در آن بـــود ، از همــه اثـــری
الغرض رسـم شاعـری این نیست
شـاعــران خبــرگــان این کــارنـد
گـر شود رسـم ، اهل فـن گـوینـد:
شـاعـــران هـــم کــلاهبـــردارنـد
کـاش قـدری بهجــای این رفتــار
بــود اهـــل تـــلاش و پــویــایـی
تا پس از کسب نکتـههای ظریف
بسُــرایــد غــــزل ، بــه تنهـــایـی
گر که ضعـفی بـوَد در اشعــارش
بشـود نقـــد، نـــزد اهــل سخــن
نقـــد رنـــدانــه هسـت سـازنــده
بــا عبـــارات محکــم و مـتـقـــن
نـاقـــدان سخــن ، بــه اســـتادی
چونکه در عـِـلم شعــر، ممتــازند
به مَحـک نیز مثـــل صَــیرفیــان
سَــره از نــاسَــره ، جــدا سازنـد
ورنـه اینگــونه افتخــاری نیست
شعـــرگــویی بــه همـت دگـــران
شعــرگفتـن قـریحــه میخـواهد
ضمـن آگــاهـی از اصــولِ بیـــان
(ساقیا) بگــذر از قمـــاش دغــل
کـه ره راسـت را ، نپـیـمــــودنــد
گرچه در عین جهــل و بیخـردی
نــام اســتاد بر خـود افـــزودنــد
گـرچـه پُر طمــطراق در همـه جا
چــون سرابنــد نقشـی از بــودن
طبــلهـای حبــابیاند این قــوم
مَملــو از پــوچـی و تهــی بــودن
سید محمدرضا شمس (ساقی)
http://eitaa.com/shamssaghi
فراق اربعین.شاعر و ذاکر و آهنگساز.علیرضاصباحی .mp3
6.05M
«فراق کربلا»
شاعر و ذاکر و آهنگساز
جناب علیرضا صباحی
از اعضای کانال آموزش
@arozghafie
هدایت شده از شمس (ساقی)
«اطلُبوا العِلمَ مِنَ المَهدِ إلَى اللَّحْدِ»
#حدیث_نص
بشنو بهگوش جان ز رسول این حدیثِ نص
تا که عبث، حرام نگردد تو را نفَس :
کن کسب عِلم و معرفت از مَهد تا لحَد
روشن شود برای تو تا این حدیثٍ نص
دست از طلب مدار که دنیای بی هدف
چیزی شبیهِ مُردنِ هر روزه است و بس
دنیا بدون درک مفاهیم بیشتر ـ
بر آنکه اهل عِلم بوَد میشود قفس
خواهی اگر که پَر بکشی سوی آسمان
مثل عقاب باش به طینت؛ نه چون مگس
آبی که راکد است، چو مرداب میشود
آبی که جاری است شود رود، چون اَرَس
قاطر ز تنبلی بکشد کوه را به دوش
اما به زیر پایْ نهد کوه را ، فَرَس
آن شاخهای که بار ندارد به روزگار
با دستِ باغبان جهان میشود هَرَس
تنها نه که بُریده شود از تنِ درخت
گردد زغال، شاخهی بی بار و بَر سپس
با همّت و تلاش به رفعت توان رسید
فرصت شمار و قدر بدان ماندهی نفَس
کم کم نوای «ارجعی» از دور میرسد
ای کاروان! بهجان بشِنو بانگِ این جرس
(ساقی)! ز گل، گلاب ِ معطّر توان گرفت
کاین رتبه را نداده خدایت به خار و خس
سید محمدرضا شمس (ساقی)
1392
@shamssaghi
هدایت شده از شمس (ساقی)
(زبانحال هر ایرانی غیرتمند)
#اسراییل_نابود_است.
گر که طوفانی شده دریا ، چه باکی از بلا
تا که هستم سرنشین کشتی آل عبا (ع)
چونکه هستم شیعه و دلبستهی عشق علی
غم ندارم گر دَهَم جان، در مَصاف اشقیا
دشمنی که عاری است از مِهر و لطف و عاطفه
آنکه کرده در تمام عمر ننگیناش، جفا
آنکه باشد بیخبر، از حق و از انسانیت
بلکه از غفلت شده بر خودپرستی مبتلا
کز شقاوت میکُشد از طفل، تا برنا و پیر...
چونکه داند خویش را شایسته بیچون و چرا
بسته دل بر این جهانِ دون و از فرط غرور
بیخبر باشد که باشد زندگانی بی بقا
عاقبت مرگ است و عمر ما نباشد پایدار
مرگ در پیش است فرقی نیست بر شاه و گدا
او نمیداند که هرچه حق بخواهد آن شود
هست غافل از دو روزِ عمر بی قدر و بها
وقتِ رو در رو شدن با این پلید ددسرشت
میکنم بر حق توکل، با دلی غرق خدا
تا شود نابود با لطفِ خدای لایزال
بیگمان آن ظالمِ نابخردِ پُرمدّعا
چون خدا فرموده در آیات قرآن مُبین:
«مٰا رَمَیتَ اِذْ رَمَیتَ لٰکِنّ اللهَ رَمیٰ» ۱
(ساقیا) روزی رسد که پاک میگردد زمین
از وجود ظالمان، با دستِ ختم الاولیا (عج)
سید محمدرضا شمس (ساقی)
1403/08/05
eitaa.com/shamssaghi
۱ـ «هنگامی که به سوی دشمنان تیر پرتاب کردی، تو پرتاب نکردی، بلکه خدا پرتاب کرد [تا آنان را هلاک کند.]»
«سورهی 17 انفال»