✅ #آرایه_های_ادبی :
آرایههای ادبی از دو بخش #بیان و #بدیع تشکیل شده است.
🔻#بیان :
بیان در اصطلاح ادبی، علومیاست که با استفاده از آن میتوان معنای واحدی را به شیوههای گوناگون بیان کرد. برای این کار میتوان از آرایههای زیر استفاده کرد. :
▪️تشبیه
▪️استعاره
▪️مجاز
▪️کنایه
علم بیان در زبان فارسی تا حد زیادی از آثار یونانیها بهویژه ارسطو تأثیر پذیرفته است و متفکران ایرانی و اسلامی بیشتر در قرآن به کشف چنین صناعاتی پرداختند.
🔻#بدیع :
صنایع بدیع در ادبیات فارسی مانند بیان، یکی از علوم بلاغت است. این آرایه ها، شعر را زیبا میکنند. به اعتبار تحقیقات، نخستین کسی که به این دانش توجه کرد عبدالله المعتز بود. قدامةبنجعفر، ابوهلال عسکری هم از افرادی بودند که به این موضوع پرداختند از هر کدام تألیفاتی بهجا مانده است.
آرایههای صنایع بدیعی به دستهای از آرایهها گفته میشود که شاعر در آن ابتدا به معنای واژگان توجه میکند و با استفاده از آنها در ترکیبات مختلف باعث میشود تا شعر هم زیبایی خود را حفظ کند و هم از لحاظ معنایی پربار شود. آرایههای بدیعی به دو دستهی #لفظی و #معنوی تقسیم میشوند.
🔻#آرایههای_لفظی_بدیع :
در آرایه های ادبی لفظی یا همان صنایع لفظی، واژگانی هستند که شعر را زیبا میکنند. این زیبایی به گونهای است که اگر مثلاً واژهای دیگر با همان معنی بیاوریم، شعر، زیبایی قبل را نخواهد داشت. در واقع، آرایههای ادبی لفظی شعر را خوشآهنگ میکنند. این آرایهها #انواعی دارد که عبارتند از :
▪️واج آرایی
▪️جناس
▪️سجع
▪️موازنه
▪️ترصیع
▪️تصدیر
🔻#آرایههای_معنوی_بدیع :
آرایههای ادبی معنوی، آن دسته از آرایههایی هستند که در آنها شاعر با استفاده از معنای واژگان و ترکیب آنها با یکدیگر، یک #تناسب_معنایی زیبا و ظریف میآفریند که علاوه بر زیبایی هنری، به درک معنی شعر نیز کمک میکند. این آرایهها عبارتند از :
▪️اغراق/ مبالغه/ غلو
▪️مراعات نظیر یا تناسب
▪️ایهام/ ایهام تناسب
▪️تلمیح (اشاره)
▪️تضمین
▪️حسن تعلیل
▪️حسآمیزی
▪️پارادوکس
▪️لف و نشر
✅ راجع به هر یک از این آرایهها، درسنامههای بعدی را پیگیری بفرمایید.
کانال آموزش عروض و قافیه و...
سید محمدرضا شمس (ساقی)
https://eitaa.com/arozghafie
✅ #تشبیه چیست؟
#تشبیه مانند کردن چیزی به چیز دیگر است و یکی از زیباترین آرایههای ادبیات فارسی است که شاعران در اشعار خود از آن بسیار استفاده میکنند. ویژگیهای تشبیه عبارتند از :
1- #غیرقابل_منتظره_بودن
این ویژگی از آن حیث جالب است که دو یا چند چیز را که تقریباً شباهتی آشکار به هم ندارند، به یکدیگر نسبت میدهد تا معنی و مقصود نویسنده یا شاعر از نوشته، برای خواننده قابل درک شود.
2- #اغراق_کردن
در #تشبیه همیشه کمی #اغراق وجود دارد. هرچقدر اغراق بیشتر باشد، زیبایی تشبیه را بیشتر میکند.
3- #ایجاد_ابهام
ابهام هنری: یکی از زیباییهای تشبیه در متن آن است که در ظاهر و با نگاه اول درست و بدیهی به نظر نمیرسد و خواننده را متحیر میکند، اما با کمی تأمل، ربط آن نمایان میشود.
در واقع نمیتوان دو چیز را که در واقعیت از یک جنس هستند به هم نسبت داد و آن را تشبیه دانست.
بیت زیر نمایش واضحی از کاربرد و وجود این آرایه برای زیبایی و خوانایی اشعار است که #درخشندگی_چهره را به #خورشید تشبیه کرده است.
رها شد ز بند زره، موی او
درخشان چو خورشید شد روی او
#ارکان_تشبیه یا #اجزای_تشبیه
همانطور که در معنی این آرایه گفته شد #تشبیه از اجزای مختلفی تشکیل میشود که عبارتند از #مشبه ، #مشبهبه ، #وجه_شبه، #ادات_تشبیه که در ادامه دربارهی هرکدام توضیحاتی را میخوانید.
#مشبه
رکن اول تشبیه، #مشبه است. مشبه چیزی است که آن را به چیز دیگری تشبیه میکنیم؛ به تعبیری دیگر، طرفِ اول #تشبیه، مشبه است. در مثال زیر، #همدردی به چسب #تشبیه شده است و #مشبه است.
همدردی در ارتباط انسان، مانند چسب است و اجازه میدهد عمق احساس دیگران را دریابیم.
#مشبه_به
رکن دوم تشبیه #مشبهبه است. چیزی است که مشبه به آن تشبیه شدهاست. به عبارتی، طرف دوم تشبیه ، #مشبهبه است. در مثال زیر زبان آدمیزاد به خود او (جسم و جانش) #تشبیه شده است. پس عبارت خود او، #مشبهبه است.
زبان آدمیزاد مثل خود او ناقص و ناتوان است.
#نکته: واژه یا صفتی که مشبهبه قرار میگیرد، باید شناخته شدهتر و معروفتر از مشبه باشد که فهم آن برای خواننده، راحت باشد. هرچه این ویژگی بیشتر در تشبیه رعایت شود، گیرایی و زیبایی متن بیشتر میشود.
#وجه_شبه
رکن سوم تشبیه، #وجه_شبه است که رابطهای میان مُشبه و مُشبهبه برقرار میکند؛ به عبارتی دیگر، وجه شبه همان ویژگی یا ویژگیهای اشتراکی میان #مُشبه و #مُشبهبهْ است. پس مشبه با داشتن این ویژگی، شبیه به #مشبهبه میشود. در مثال زیر، تقسیم شدن، وجه اشتراک جهان سیاستمداران و کیک عروسی است و #وجه_شبه قرار گرفته است.
سیاستمداران جهان را مثل کیک عروسی میان خود تقسیم کردهاند.
#ادات_تشبیه یا #ارکان_تشبیه :
رکن چهارم تشبیه، #ارکان یا #ادات_تشبیه است و اجزای تشبیه را به یکدیگر مرتبط میکند. ادات در زبان فارسی، حروفی هستند که معنی شباهت را به خواننده میرسانند. پرکابردترین #ادات_تشبیه در زبان و ادبیات فارسی عبارتند از : مثل، مانند: همچون، همچو، چون و چو. در مثال پایین، واژهی ما به وسیلهی #چون، به شمع #تشبیه شده است.
امروز ما باید به لطف خداوند چون شمعی سوزان بتابیم.
#نکته: باید توجه داشت که واژگان #چون و #چو، هرگاه به معنای #مثل و #مانند در جملات ظاهر شوند، #ارکان_تشبیه به حساب میآیند و در غیر این صورت جزو ادات نیستند.
روش تشخیص #اجزای_تشبیه :
برای تشخیض #ارکان_تشبیه بهترین کار این است که جمله را بر اساس قواعد دستور زبان فارسی مرتب کنید. چون در اشعار فارسی شاعر برای رعایت #وزن و #قافیه، اجزای جمله را جابجا میکند. سپس با پرسیدن سؤالی ساده و پیداکردن جواب آن از داخل جمله به نتیجهی مطلوب میرسیم. یعنی باید تشخیص بدهیم که چه چیزی مثل چه چیز دیگر است و چه چیزی باعث این شباهت شده است؟
حالا جواب سؤال اول، #مشبه و جواب سؤال دوم، #مشبهبه و جواب بخش سوم، #وجه_شبه میشود و #ادات_تشبیه هم که مشخصاً در هنگام مرتب سازی اجزای جمله نمایان شده است.
ستارگان همچون خورشیدی کوچک در آسمان میدرخشند.
اجزای این جمله از لحاظ دستوری مرتباند. پس به سراغ پاسخ سؤال میرویم:
چه چیزی به چه چیزی و از چه جهتی به هم شباهت دارند؟
ستارگان از جهت درخشش به خورشیدی کوچک شباهت دارند.
کانال آموزش عروض و قافیه و...
سید محمدرضا شمس (ساقی)
https://eitaa.com/arozghafie
✅ انواع #تشبیه :
ارکان لازم برای ساختن یک #تشبیه مناسب رکن اول و دوم است. رکن سوم و چهارم میتواند بهطور غیرمستقیم حضور پیدا کند یا اصلاً حاضر نشود. برخی از نویسندگان و شاعران معتقدند که اگر #ادات و #وجه_شبه در تشبیه را حذف کنیم، ارزش تشبیه افزون میشود. یعنی تشبیههایی که رکن سوم یا وجه شبه در آنها حاضر نشده باشند، بسیار گیراتر و رساتر خواهند بود. بنابراین تشبیهها بر اساس اجزای حاضر خود میتوانند اقسامی داشته باشند که در این مقال به پرکاربردترین #تشبیهها میپردازیم:
۱- #تشبیه_مرسل
تشبیه مرسل تشبیهی است که در آن ادات تشبیه وجود دارد.
روی چون ماهش در تاریکی میدرخشید.
در مثال بالا، واژهی #چون، ادات تشبیه است و #روی به #ماه تشبیه شده است که میدرخشد.
۲- #تشبیه_مؤکد
اگر ادات تشبیه از جمله حذف شود به آن تشبیه مؤکد گفته میشود.
برای آنکه تشبیه مؤکد را بهتر درک کنید، شعر زیر را بخوانید:
دلی به ظلمت شب دارم
غمی، به وسعت ویرانی
مشبه مصرع اول واژهی #دل، مشبه به آن، واژهی #شب و وجه شبه آن، #ظلمت است و هیچ ادات تشبیهی را نمیتوانیم بیابیم.
به یاد داشته باشید که ارزش ادبی تشبیه مؤکد از تشبیه مرسل بیشتر است؛ زیرا حذف ادات تشبیه باعث میشود کلام طبیعیتر به نظر برسد و از طرفی ذهن مخاطب با معنا بیشتر درگیر میشود.
3- #تشبیه_بلیغ
در #تشبیه_بلیغ، وجه شبه و ادات تشبیه ذکر نمیشود. پس این تشبیه تنها از مشبه و مشبه به ساخته میشود. #تشبیه_بلیغ در فن بیان، یکی از زیباترین انواع تشبیه است.
درخت دوستی، پنجهی تقدیر، دست روزگار
باید بدانید که در کتابها، نام دیگر تشبیه بلیغ با عنوان #اضافهی_تشبیهی نیز بهکار برده شده است. زیرا این ترکیب از نظر دستوری از مضاف و مضافالیه تشکیل شده است که بر پایهی تشبیه شدن به یکدیگر در کنار هم قرار گرفتهاند.
دریای محبت، خورشید صلح، ابر مهربانی و ...
#نکته: نباید اضافهی استعاری را با اضافهی تشبیهی یکسان دانست. روش تشخیص آن ساده است؛ میتوانیم در ابتدا جای واژگان را با هم عوض کنیم و سپس مابین دو واژه، واژهای مانند #را اضافه کنیم و در انتها، فعل #است را قرار بدهیم. بدینصورت اگر جمله معنی داشت، ترکیب اضافهی تشبیهی است.
مهد زمین؛ یعنی زمین مانند مهد است.
که این جمله معنا دارد پس اضافهی تشبیهی است.
اما اگر جمله معنایی نداشت، اضافهی استعاری است.
دست سرنوشت؛ یعنی سرنوشت مانند دست است.
4- #تشبیه_بلیغ_اسنادی
نوعی از تشبیه بلیغ وجود دارد که به آن تشبیه بلیغ اسنادی گفته میشود. یعنی در آن #مشبهبه به #مشبه اسناد داده میشود.
علم، نور است.
صورتش ماه بود.
5- #تشبیه_مفرد
هرگاه طرفین اول و دوم تشبیه از یک چیز تشکیل شده باشند و واژگان یا صفاتی، وجه شبه آن باشد، #تشبیه_مفرد است.
برق چشمانش همچون ستاره درخشان و روشن بود.
در این جمله، #مشبه ترکیب برق چشمانش، و #مشبه_به واژهی ستاره است. همچون، #ادات_تشبیه و درخشان و روشن #وجه_شبه است. دقت کنید این جمله دو وجه شبه دارد.
6- #تشبیه_مُرکّب
در تشبیه مرکب، هیأتی به هیأت دیگر تشبیه شده است. در اشعار میتوانید مشاهده کنید که مصرع اول در بیت، بهکلی #مشبه قرار گرفته و مصرع دوم #مشبهبه است.
ديدهی اهل طمع به نعمت دنیا
پُر نشود همچنان که چاه به شبنم
کانال آموزش عروض و قافیه و...
سید محمدرضا شمس (ساقی)
https://eitaa.com/arozghafie
هدایت شده از ادبخانه
تاریخ و ادبیات جهان- واکاوی واژگان
در یوتیوب ما را همراهی کنید
👇🔻👇
Adabkhane - ادبخانه
https://youtube.com/@adabkhane?si=5c1Q_4TlmQ8pjuhj
✍دکتر محمدی مبارز
✅ #استعاره چیست؟
#استعاره در لغت به معنی عاریت گرفتن است و استعمال واژهای در غیر معنی حقیقی خودش به منظور تشبیه. در واقع، میتوان چنین گفت که استعاره همان تشبیه است که در آن، یکی از طرفین تشبیه (مشبه و مشبهبه) حذف شده است. به عبارت بهتر، در استعاره واژهای را بهجای واژهای دیگر قرار میدهیم به این شرط که مشابهت داشته باشند. یکی از دلایل استفاده از استعاره، تکراری شدن تشبیهات مختلف و رایج آن بین عامهی مردم است.
از معروفترین انواع آرایهی استعاره میتوان به استعارهی مصرحه و استعارهی مکنیه اشاره کرد.
#استعارهی_مصرحه
واژهی «مصرّحه» مؤنث مصرح به معنی تصریح شده و روشن و آشکار و بیپرده است. در استعارهی مصرحه، «مشبه» حذف میشود و بهجای آن «مشبهٌ به» قرار میگیرد. بیت زیر از حافظ را در نظر بگیرید:
بتی دارم که گرد گل ز سنبل سایبان دارد
بهار عارضش خطی به خون ارغوان دارد
در مصراع اول بیت بالا سه واژهای «بت»، «گل» و «سنبل» استعارهی مصرحه هستند. شاعر، معشوق را به بت تشبیه کرده که پرستیدنی است. چهرهی معشوق را از نظر زیبایی به گل تشبیه کرده و موی معشوق را به سنبل تشبیه کرده که مانند سایبانی روی صورت قرار گرفته است. بنابراین، با توجه به اینکه مشبه حذف شده، #بت استعارهی مصرحه از معشوق، #گل استعارهی مصرحه از چهرهی معشوق، و #سنبل استعارهی مصرحه از زلف یار است.
#استعارهی_مکنیه
واژهی «مکنیه» به معنی کنیه داده شده است؛ دقیقاً برعکس معنی واژهی مصرح. همانطور که حدس زدهاید، در استعارهی مکنیه، برعکس استعارهی مصرحه، «مشبهبه» حذف میشود. اما نکتهای اینجا وجود دارد و آن این است که در استعارهی مکنیه قرینهای برای مشخص کردن مشبه وجود دارد. عطار در تذکرةالاولیا در ذکر بایزید بسطامی چنین مینویسد:
به صحرا شدم عشق باریده بود و زمین تر شده بود. چنانکه پای مرد به گلزار فرو شود، پای من به عشق فرو میشد.
همانطور که میبینیم، #عشق به #باران تشبیه شده و خود مشبهبه که باران باشد، نیامده است. بنابراین، #استعارهی_مکنیه داریم.
#چند_نمونه :
از لعل تو گر یابم انگشتری زنهار
صد ملک سلیمانم در زیر نگین باشد
(حافظ)
در بیت بالا : #لعل، استعارهی آشکار از #لب_سرخ یار است.
ای گل خوشنسیم من بلبل خویش را مسوز
کز سر صدق میکند شب همه شب دعای تو
در بیت بالا : #گل_خوشنسیم استعاره از #معشوق و #بلبل استعاره از #عاشق است.
تا بماند جانت خندان تا ابد
همچو جان پاک احمد بااحد
(مولوی)
در بیت بالا : #خندان که صفت است، استعاره از #شادابی است.
آه از آن نرگس جادو که چه بازی انگیخت
آه از آن مست که بر مردم هشیار چه کرد
در بیت بالا : #نرگس استعارهی آشکار از #چشم است.
کانال آموزش عروض و قافیه و...
سید محمدرضا شمس (ساقی)
https://eitaa.com/arozghafie
✅ #مَجاز چیست؟
«مَجاز» در لغت به معنی «راه گذر و گذشتن» است و در اصطلاح ادبی، استعمال واژهای در غیر معنی حقیقی خود است که از جهتی مناسبت با معنی اصلی داشته باشد.
در واقع، «مَجاز» در برابر «حقیقت» قرار میگیرد. بنابراین میتوانیم بگوییم هرگاه که واژهای را در معنا بهجای واژهی دیگری بیاوریم، «صنعت مَجاز» بهکار بردهایم و نقش ویژهای در خیالانگیز شدن شعر یا متن ادبی ایجاد کردهایم.
البته نمیتوانیم هر واژهای را جایگزین واژهای دیگر کنیم و بگوییم «مَجاز» است زیرا باید رابطهای وجود داشته باشد که این جایگزینی را توجیه کند. به این رابطه در اصطلاح ادبی «علاقهی مَجاز» میگوییم. ادبا «علاقههای مجاز» را در دستههای مختلفی بیان کردهاند که در ادامه، به برخی از آنها اشاره میشود:
🔻مَجاز به علاقهی جزئیه
در این مَجاز «جزئی از یک شیء بهجای کلّ» آن بهکار میرود. مثلاً وقتی میگوییم «سرتان سلامت»، #جزئی از بدن را بهجای #کلّ آن استعمال کردهایم و میگوییم «سر» #مجاز از «بدن» است به «علاقهی جزء به کلّ»
به یاد روی شیرین بیت میگفت
چو آتش تیشه میزد کوه میسفت
«علاقهی جزئیه» در بیت بالا، از نظامی، بیت #مَجاز از شعر، به «علاقهی جزء به کلّ» است:
عینک من کثیف شده است.
در این مثال #عینک در معنای «شیشهی عینک» بهکار رفته است و یا در بیت زیر مقصود از «گوش»، وجود «انسان» است.
پیش دیوار آنچه گویی هوش دار
تا نباشد در پس دیوار گوش
(سعدی)
🔻مَجاز به علاقهی کلیه :
«علاقهی کلیه» برعکس «علاقهی جزئیه» است و #کل یک شیء، بهجای #جزئی از آن بهکار میرود.
آب صافی شده است خون دلم
خون تيره شده است آب سرم
در بیت بالا از مسعود سعد سلمان، منظور از «آب سر»، همان «آب چشم» است و «سر» #مَجاز از «چشم» به «علاقهی کلیه» است.
🔻مَجاز به علاقهی محلیه :
در «مجاز به علاقهی محلیه»، محلّ چیزی را بهجای خود آن بهکار میبریم.
سر آن ندارد امشب که برآید آفتابی
چه خیالها گذر کرد و گذر نکرد خوابی
«سر» در بیت بالا از سعدی، «علاقهی محلیه» است؛ زیرا «سر» محل تفکر و عزم و اراده است.
🔻مَجاز به علاقهی حالیه :
در «مجاز به علاقهی حال»، «حال» را بیان میکنیم و منظورمان «محل» است.
گل در بر و می در کف و معشوق به کام است
سلطان جهانم به چنین روز غلام است
در بیت بالا از حافظ، «می» #مَجاز از «ظرف می» است.
🔻مجاز به علاقهی سببیه :
در «مجاز به علاقهی سببیه»، #سبب چیزی را بهجای «خود آن چیز» بهکار میبریم.
خسروی كار گدایی كی بوَد
این به بازوی چو مایی كی بوَد
در بیت بالا از عطار، «بازو» سبب و علت نیرو و قدرت، و «مجاز» از آن است.
🔻مَجاز به علاقهی لازمیه :
در این «مجاز»، چیزی را بهجای چیزی دیگر بهکار میبریم که همراهی دائمی با آن دارد.
گر نبندی زين سخن تو حلق را
آتشی گيرد بسوزد خلق را
در بیت بالا از مولوی، «حلق» #مجاز با #علاقهی_لازميه از «دهان و زبان» است.
🔻مَجاز به علاقهی آلیه :
در «مجاز به علاقهی آلیه»، ابزار (به ویژه اندامهای بدن) را بهجای کاری که با آن ابزار انجام میشود بهکار میبریم.
برآشفت عابد که خاموش باش
تو مرد زبان نیستی گوش باش
در بیت بالا از سعدی، «زبان» #مَجاز از «سخن گفتن» است.
در مجموع میتوان گفت که «استعاره» خود نوعی #مجاز است و «علاقهی مَجاز» همان #مشابهت است.
کانال آموزش عروض و قافیه و...
سید محمدرضا شمس (ساقی)
https://eitaa.com/arozghafie
✅ #کنایه چیست؟
#کنایه یا #کنایت در مقابل #صراحت قرار دارد و در لغت به معنی «پوشیده سخن گفتن» است و در اصطلاح ادبی گفتن لفظی یا سخنی است که بر غیر معنی اصلی خودش دلالت کند.
مثلاً گاهی گوینده میخواهد منظوری را برساند، اما به دلایلی نمیخواهد آن را بهصورت مستقیم و آشکارا بیان کند. در این مواقع چیزی را بیان میکند که در ظاهر معنای دیگری دارد، اما بهطور غیرمستقیم هدف و منظور گوینده را بیان میکند.
برای نشان دادن #آرایهی_کنایه به زبان ساده، مثالی از حافظ را میخوانیم:
برو از خانهی گردون بهدر و نان مطلب
كاين سیهکاسه به آخر بكشد مهمان را
#سيهكاسه: كنايه از #بخیل مىباشد.
مثالی دیگر از حافظ: 👇
ز مشکلات طریقت، عنان متاب ای دل
که مرد راه نیندیشد از نشیب و فراز
#عنانتاباندن: کنایه از #رویبرگرداندن و #سرپیچی. معنی نزدیک اشاره به #عنان_اسب دارد که معنای دور آن را به راحتی به ذهن متبادر میکند.
عابدانی که روی بر خلقاند پشت بر قبله میکنند نماز
در این شعر «روی بر خلق کردن» و «پشت بر قبله کردن» هر دو #کنایه است از #ریاکاری و از خدا به خلق پرداختن.
#کنایه را نیز مانند #استعاره نوعی #مجاز دانستهاند. گاهی تشخیص #کنایه از #مجاز دشوار است. برای تفاوت قائل شدن بین #مجاز و #کنایه، دقت کنید که در مجاز فقط یکی از دو معنی میتواند درست باشد. اما در کنایه، هر دو معنی میتوانند درست باشند.
یکی دیگر از تفاوتها این است که در #مجاز واژگان را در معنایی دیگر بهکار میبریم، اما در #کنایه واژگان معنی حقیقی خود را دارند و ترکیب آنها با ساختار کلام است که معنی را میرساند.
احتمالاً #کنایهی «دسته گل به آب دادن» را شنیدهاید که به معنی «اشتباهی بزرگ کردن» است. اینجاست که هم #کنایه و هم معنای آن صحیح هستند، اما مقصود گوینده، اشاره به «اشتباه کردن است نه دسته گل».
کانال آموزش عروض و قافیه و...
سید محمدرضا شمس (ساقی)
https://eitaa.com/arozghafie