#نکته :
✅ حرف #تا (چیست) و #دال (کارد) و #کا (پارک) و...
: قاعدهی حرف (ت ، د ، ک)
گاهی بعد از مصوت بلند اگر دو ساکن باشد؛ دومین ساکن #ساقط از #تقطیع است.
مانند :
کیست، چیست، نیست، زیست، بیست ، کاشت ، برداشت ، گوشت ، دوست ، پوست و...
آن کیست کز روی کرم با ما وفاداری کند
بر جای بدکاری چو من یک دم نکوکاری کند
"حافظ"
معشوقه دلم به آتش انباشت چو شمع
بر رویم زرد گل بسی کاشت چو شمع
"مسعود سعد سلمان"
همه گوشت بازو به دندان بکند
همی ریخت بر تخت خاک نژند
"فردوسی"
چو شد گرسُنه ، تیز پر آن عقاب
سوی گوشت کردند هر یک شتاب
"فردوسی"
از آزاد و از نیک دل بردگان
شهنشاه را سر به سر دوست وار
"فردوسی"
من ز ازل پاک تو پست و پلید
دوست نگردند فقیر و غنی
"پروین اعتصامی"
فقرم چو گشت دوست شنیدم ز دوستان
آن طعنه ها که چشم ز دشمن نداشتم
"پروین اعتصامی"
چند نمونه در مورد #دال که #ساقط از #تقطیع است.
کارد ، یارد ، بگذارْد و...
بپوشی همان پوستین سیاه
یکی کارد بستان و بنورد راه
"فردوسی"
چون کارد زدیش آنگه پیش تو بیفتد
مانند دو کاسه که بوَد پر ترحلوا
"ناصرخسرو"
با من چو گلِ شکفته باشی گه گه
گاهی باشی چو کارد با گوشت تبه
"فرخی سیستانی"
فرخش باد عید آنکه به عید
کارد بنهاد بر گلوی پسر
"فرخی سیستانی"
گیری اگرم دست در امروز بگیر
چون کارد به استخوان رسیدهست مرا
"صابر همدانی"
سر ِ نیزه بگذارد ، بر ران او
که از درد آزرده شد جان او
"عیوقی"
چند نمونه در مورد #کـ که از تقطیع ساقط است
پارک بنا کرده از تو رفته خراسان
هرچه که بوده در آن دهات خریده
"میرزاده عشقی"
تو از ادارهی مالیّه ، مالیات مخواه
که صرف ساختن پارک های عالی شد
"میرزاده عشقی"
آموزش عروض و قافیه
سید محمدرضا شمس (ساقی)
https://eitaa.com/arozghafie