eitaa logo
مسجدالرسول(ص) میدان راهنمایی
143 دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
321 ویدیو
2 فایل
این کانال بمنظور اطلاع رسانی کلیه فعالیتهای فرهنگی ، تربیتی ،آموزشی ،اردویی و .. مسجدالرسول(ص) تشکیل گردیده است. یاعلی
مشاهده در ایتا
دانلود
آیات بامداد پنجشنبه ، تاسوعای حسینی علیه و علی اصحابه السلام : . سوره شورى : وَ مِنْ آياتِهِ الْجَوارِ فِي الْبَحْرِ كَالْأَعْلامِ «32» . و از نشانه‏ هاى (قدرت) او (حركت) ‏ ها است در دريا كه همچون علائمى برجسته ‏اند. سوره شورى : إِنْ يَشَأْ يُسْكِنِ الرِّيحَ فَيَظْلَلْنَ رَواكِدَ عَلى‏ ظَهْرِهِ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ «33» . اگر بخواهد باد را متوقف مى‏ كند پس كشتى‏ها بر پشت آب راكد مى مانند. همانا در اين امر براى هر صبر پيشه سپاسگزار، نشانه ‏هايى (از قدرت خدا) وجود دارد. . نكته ‏ها: «الْجَوارِ» جمع « » به معناى كشتى در حال جريان و حركت است و مراد از «كَالْأَعْلامِ» يا كشتى ‏هاى بزرگ و غول پيكر است و يا كوه‏هاى يخى در حال جريان. از نقش در طبيعت نبايد غافل بود. تنفس موجودات زنده، حركت كشتى‏ها، انتقال ابرها، بارور شدن گياهان و تعديل سرما و گرما همه در گرو جريان باد است و امروزه باد از منابع انرژى به شمار مى‏رود. در قرآن كريم چهار مرتبه كلمه‏ «صَبَّارٍ» بكار رفته كه به دنبال تمام آنها كلمه‏ «شَكُورٍ» آمده است و اين نشانه آن است كه صبر و در كنار هم نقش ويژه ‏اى دارند. در حديثى از رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله آمده است كه دوشاخه دارد يك شاخه صبر و شاخه ديگر شكر است. پيام‏ها: 1- تناسب ميان آب دريا و كشتى از نظر وزن و حجم، از نشانه ‏هاى قدرت الهى است. «وَ مِنْ آياتِهِ الْجَوارِ فِي الْبَحْرِ» (فرو نرفتن كشتى‏هاى غول‏ پيكر در اعماق درياها، به خاطر تفاوت‏هايى است كه خدا ميان اجسام و اجرام نهاده است.) 2- زمانى قدر نعمت شناخته مى‏شود كه از دست برود. «إِنْ يَشَأْ يُسْكِنِ الرِّيحَ» 3- آنچه را ما يك نشانه و آيه مى‏بينيم در نزد محقّقان پر حوصله چندين نشانه است. «لَآياتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ» 4- طبيعت و مظاهر آن چون آب و باد، براى كسانى آيه و نشانه است كه بر سختى‏ ها و رفاه دنيا صابر و شاكر باشند. «لَآياتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ»
آیات بامداد دوشنبه : . سوره قمر : كَذَّبَتْ قَوْمُ لُوطٍ بِالنُّذُرِ «33» سوره قمر : إِنَّا أَرْسَلْنا عَلَيْهِمْ حاصِباً إِلَّا آلَ لُوطٍ نَجَّيْناهُمْ بِسَحَرٍ «34» قوم حضرت نيز هشدار دهندگان را تكذيب كردند. ما نيز بر آنان بادى همراه با سنگ فرو فرستاديم و فقط خانواده لوط را در سحرگاه نجاتشان داديم. . سوره قمر : نِعْمَةً مِنْ عِنْدِنا كَذلِكَ نَجْزِي مَنْ شَكَرَ «35» سوره قمر : وَ لَقَدْ أَنْذَرَهُمْ بَطْشَتَنا فَتَمارَوْا بِالنُّذُرِ «36» (اين نجات) نعمتى از طرف ما بود، ما اين گونه هر كه را كند، پاداش مى‏دهيم. لوط، مردم را از قهر ما داده بود، اما در هشدارها جدل و ستيزه كردند. . سوره قمر : وَ لَقَدْ راوَدُوهُ عَنْ ضَيْفِهِ فَطَمَسْنا أَعْيُنَهُمْ فَذُوقُوا عَذابِي وَ نُذُرِ «37» و قوم لوط براى (سوء قصد به) مهمانان او به مراوده و گفتگو پرداختند، پس ما چشم آنان را نابينا كرديم، پس بچشيد عذاب من و هشدار مرا. . سوره قمر : وَ لَقَدْ صَبَّحَهُمْ بُكْرَةً عَذابٌ مُسْتَقِرٌّ «38» سوره قمر : فَذُوقُوا عَذابِي وَ نُذُرِ «39» و صبحگاهان عذابى پايدار به سراغشان آمد. پس بچشيد عذاب من و هشدارم را. سوره قمر : وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ «40» همانا ما قرآن را براى پند گرفتن، آسان ساختيم پس آيا هست؟ . نكته ‏ها: «نُذُرِ» جمع «نذير» هم به معناى انذار دهنده است و هم به معناى انذار، «حاصب» به معناى تندبادى است كه سنگريزه ‏ها و شن‏ها را حركت مى‏دهد. «بطش» به معناى گرفتن با قهر و قدرت است. «طمس» يعنى محو كردن و از بين بردن و «تماروا» به معناى به مجادله گرفتن است. . به نظر مى‏رسد كسانى كه به مهمانان حضرت لوط سوء قصد داشتند، ابتدا كور شدند و سپس با زير و رو شدن منطقه نابود گشتند. در ماجراى قوم لوط، چهار مرتبه كلمه‏ى‏ «نُذُرِ» و سه بار كلمه‏ى‏ «عَذابٌ» مطرح شده كه نشانه‏ى اهميّت هشدار نسبت به عملكرد قوم لوط است. پيام‏ها: 1- گويى خداوند به پيامبر مى‏فرمايد: نگران نباش كه همواره پيامبران خدا مورد تكذيب نااهلان قرار مى‏گرفتند. «كَذَّبَتْ قَوْمُ لُوطٍ» 2- گرچه هر يك از قوم عاد و ثمود و لوط و نوح ويژگى‏هايى داشتند، ولى همه‏ى آنان در تكذيب پيامبرشان مشترك بودند. كَذَّبَتْ‏ ... كَذَّبَتْ‏ ... كَذَّبَتْ‏ 3- تكذيب يك پيامبر، به منزله‏ى تكذيب همه‏ى انبيا است. كَذَّبَتْ‏ ... بِالنُّذُرِ 4- دست خداوند براى انواع عذاب‏ها باز است. «بِماءٍ مُنْهَمِرٍ- رِيحاً صَرْصَراً صَيْحَةً واحِدَةً- حاصِباً» 5- در موارد متعدّد، خداوند مؤمنان را نجات مى‏دهد. «نَجَّيْناهُمْ بِسَحَرٍ» 6- به هنگام نزول عذاب، الزاما و همیشه تر و خشك با هم نمى‏سوزد. «أَرْسَلْنا عَلَيْهِمْ حاصِباً إِلَّا آلَ لُوطٍ نَجَّيْناهُمْ بِسَحَرٍ» 7- نعمت، تنها امور مادى نيست، نجات از عذاب، از بزرگترين نعمت‏ها است. «نِعْمَةً مِنْ عِنْدِنا» 8- ايمان به پيامبران، شكر الهى و مايه نجات است. «كَذلِكَ نَجْزِي مَنْ شَكَرَ» 9- خداوند اول اتمام حجّت و سپس عذاب مى‏كند. «وَ لَقَدْ أَنْذَرَهُمْ بَطْشَتَنا» 10- گرچه كار انبيا هم بشارت است و هم هشدار، ولى هشدار آنان به دليل سرمستى و غفلت مردم بيشتر است. «أَنْذَرَهُمْ» 11 - ايجاد ترديد در حق و حقيقت، به منزله تكذيب آن است. كَذَّبَتْ قَوْمُ لُوطٍ ... فَتَمارَوْا بِالنُّذُرِ 12- آلودگى و فساد مرز نمى‏شناسد. (با اين‏كه قوم لوط در مجالس علنى كار خلاف انجام مى‏دادند و مانعى براى خود نمى‏ديدند، ولى باز هم دست از سر مهمانان خانه پيامبر بر نداشتند.) «راوَدُوهُ عَنْ ضَيْفِهِ» 13- همين كه جرم سنگين شد، مهلت جايز نيست. «راوَدُوهُ عَنْ ضَيْفِهِ فَطَمَسْنا» 14- چشمى كه به مهمانان معصوم، آن هم در خانه‏ى پيامبر نظر سوء دارد، كور باد. «فَطَمَسْنا أَعْيُنَهُمْ» 15- قهر و عذاب الهى، قابل خنثى شدن نيست. «عَذابٌ مُسْتَقِرٌّ» 16- يكى از روش‏هاى تربيتى قرآن، نقل داستان‏هاى پندآموز است. «وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ» 17- خواندن كافى نيست، بايد پند گرفت. «فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ»