آیات بامداد دوشنبه ، آخرین روز از ماه شریف شعبان ،
و در آستانه ورود به ماه خدا :
#قرآن
.
سوره ذاريات : قالَ فَما خَطْبُكُمْ أَيُّهَا الْمُرْسَلُونَ «31»
سوره ذاريات : قالُوا إِنَّا أُرْسِلْنا إِلى قَوْمٍ مُجْرِمِينَ «32»
سوره ذاريات : لِنُرْسِلَ عَلَيْهِمْ حِجارَةً مِنْ طِينٍ «33»
.
( #ابراهيم) گفت: پس اى فرستادگان، كارى كه به دنبال آن آمده ايد چيست؟
گفتند: ما به سوى قومى ستم پيشه فرستاده شده ايم.
تا (براى هلاكت شان) #سنگ هايى از گل بر آنان فرو ريزيم.
.
سوره ذاريات : مُسَوَّمَةً عِنْدَ رَبِّكَ لِلْمُسْرِفِينَ «34»
سوره ذاريات : فَأَخْرَجْنا مَنْ كانَ فِيها مِنَ الْمُؤْمِنِينَ «35»
سوره ذاريات : فَما وَجَدْنا فِيها غَيْرَ بَيْتٍ مِنَ الْمُسْلِمِينَ «36»
.
(سنگهايى كه) نزد پروردگارت براى (نابودى) مسرفان، نشاندار شده اند.
پس هر كس از مؤمنان كه در آنجا بود بيرون كرديم
و از مسلمانان به جز يك خانه در آنجا نيافتيم.
.
سوره ذاريات : وَ تَرَكْنا فِيها آيَةً لِلَّذِينَ يَخافُونَ الْعَذابَ الْأَلِيمَ «37»
.
و در آن (ديار چيزى باقى نگذاشتيم و تنها) براى كسانى كه از عذاب دردناك مىترسند، #نشانه اى (براى عبرت) قرار داديم.
.
نكته ها:
«خطب»، كار مهمّى است كه شخص به دنبال انجام آن است
و «مُسَوَّمَةً» يعنى نشاندار.
حضرت #لوط از بستگان حضرت ابراهيم و در زمان آن حضرت در منطقه سدوم در #اردن به تبليغ مردم مشغول بود.
قوم او اهل فحشا و لواط بودند
و به هشدارهاى حضرت لوط گوش ندادند.
خداوند منطقه آنان را زير و رو كرد.
داستان اين قوم در سوره هاى اعراف، هود، حجر و عنكبوت نيز آمده است.
.
سلسله مراتب بايد مراعات شود. حضرت ابراهيم پيامبر اولوا العزم زمان خود بود
و لذا در مسئلهى هلاكت قوم لوط، ابتدا فرشتگان به محضر ابراهيم مىآيند و مأموريّت خود را مىگويند و سپس نزد حضرت لوط مىروند.
قهر و عذاب الهى به وسيله سنگباران «حِجارَةً مِنْ طِينٍ»، علاوه بر قوم لوط بر اصحاب فيل نيز فرود آمده است. «تَرْمِيهِمْ بِحِجارَةٍ مِنْ سِجِّيلٍ»
.
براى يارى حضرت لوط، فرشتگان با سنگهاى #نشاندار آمدند
و براى يارى پيامبر اسلام در جنگ بدر، فرشتگانِ نشاندار آمدند. «يُمْدِدْكُمْ رَبُّكُمْ بِخَمْسَةِ آلافٍ مِنَ الْمَلائِكَةِ مُسَوِّمِينَ»
.
مسلمان، تنها نام امت پيامبر اسلام نيست، بلكه به هركس كه #تسليم خداوند و پيرو اديان آسمانى باشد، مسلمان گفته مىشود. «مِنَ الْمُسْلِمِينَ»
.
پيامها:
1- پرسيدن عيب نيست، انبيا هم آنچه را نمىدانستند، مىپرسيدند. فَما خَطْبُكُمْ ...
2- كيفر مجرمان، تنها در آخرت نيست. «أُرْسِلْنا إِلى قَوْمٍ مُجْرِمِينَ»
3- گاهى مأمور كيفر مجرمان در دنيا نيز فرشتگان هستند. «لِنُرْسِلَ عَلَيْهِمْ حِجارَةً مِنْ طِينٍ»
4- در قهر يا مهر الهى، همه چيز حساب و نشان دارد. «مُسَوَّمَةً عِنْدَ رَبِّكَ»
5- ايمان، كليد نجات است. «فَأَخْرَجْنا مَنْ كانَ فِيها مِنَ الْمُؤْمِنِينَ»
6- اگر در منطقه اى فقط يك خانواده مسلمان باشد، بايد به آنان توجّه شود. «غَيْرَ بَيْتٍ مِنَ الْمُسْلِمِينَ»
7- گرچه جامعه فاسد، بستر فساد را فراهم مىكند، امّا انسان را مجبور به فساد نمىكند
ومىتوان در منطقه فاسد، خانواده سالم داشت. «غَيْرَ بَيْتٍ مِنَ الْمُسْلِمِينَ»
8- گاهى فساد به قدرى فراگير مىشود كه پيامبر عزيزى مثل حضرت لوط، تنها يك خانواده طرفدار دارد، «غَيْرَ بَيْتٍ مِنَ الْمُسْلِمِينَ»
آن هم نه تمام خانواده، بلكه خانواده بدون همسر. «فَأَنْجَيْناهُ وَ أَهْلَهُ إِلَّا امْرَأَتَهُ»
9- هم نعمتهاى الهى آيه و نشانه هستند و هم قهر الهى. «وَ تَرَكْنا فِيها آيَةً»
10- كسانى از حوادث تلخ عبرت مىگيرند، كه از عذاب قيامت، #خوف داشته باشند. «آيَةً لِلَّذِينَ يَخافُونَ الْعَذابَ»
11- خوف دائمى از عذاب الهى، يك ارزش است. «يَخافُونَ الْعَذابَ الْأَلِيمَ»
آیات بامداد دوشنبه :
#قرآن
.
سوره قمر : كَذَّبَتْ قَوْمُ لُوطٍ بِالنُّذُرِ «33»
سوره قمر : إِنَّا أَرْسَلْنا عَلَيْهِمْ حاصِباً إِلَّا آلَ لُوطٍ نَجَّيْناهُمْ بِسَحَرٍ «34»
قوم حضرت #لوط نيز هشدار دهندگان را تكذيب كردند.
ما نيز بر آنان بادى همراه با سنگ فرو فرستاديم
و فقط خانواده لوط را در سحرگاه نجاتشان داديم.
.
سوره قمر : نِعْمَةً مِنْ عِنْدِنا كَذلِكَ نَجْزِي مَنْ شَكَرَ «35»
سوره قمر : وَ لَقَدْ أَنْذَرَهُمْ بَطْشَتَنا فَتَمارَوْا بِالنُّذُرِ «36»
(اين نجات) نعمتى از طرف ما بود، ما اين گونه هر كه را #شكر كند، پاداش مىدهيم.
لوط، مردم را از قهر ما #هشدار داده بود،
اما در هشدارها جدل و ستيزه كردند.
.
سوره قمر : وَ لَقَدْ راوَدُوهُ عَنْ ضَيْفِهِ
فَطَمَسْنا أَعْيُنَهُمْ
فَذُوقُوا عَذابِي وَ نُذُرِ «37»
و قوم لوط براى (سوء قصد به) مهمانان او به مراوده و گفتگو پرداختند،
پس ما چشم آنان را نابينا كرديم،
پس بچشيد عذاب من و هشدار مرا.
.
سوره قمر : وَ لَقَدْ صَبَّحَهُمْ بُكْرَةً عَذابٌ مُسْتَقِرٌّ «38»
سوره قمر : فَذُوقُوا عَذابِي وَ نُذُرِ «39»
و صبحگاهان عذابى پايدار به سراغشان آمد.
پس بچشيد عذاب من و هشدارم را.
سوره قمر : وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ «40»
همانا ما قرآن را براى پند گرفتن، آسان ساختيم پس آيا #پندپذيرى هست؟
.
نكته ها:
«نُذُرِ» جمع «نذير» هم به معناى انذار دهنده است و هم به معناى انذار،
«حاصب» به معناى تندبادى است كه سنگريزه ها و شنها را حركت مىدهد.
«بطش» به معناى گرفتن با قهر و قدرت است.
«طمس» يعنى محو كردن و از بين بردن
و «تماروا» به معناى به مجادله گرفتن است.
.
به نظر مىرسد كسانى كه به مهمانان حضرت لوط سوء قصد داشتند، ابتدا كور شدند و سپس با زير و رو شدن منطقه نابود گشتند.
در ماجراى قوم لوط، چهار مرتبه كلمهى «نُذُرِ» و سه بار كلمهى «عَذابٌ» مطرح شده
كه نشانهى اهميّت هشدار نسبت به عملكرد قوم لوط است.
پيامها:
1- گويى خداوند به پيامبر مىفرمايد: نگران نباش كه همواره پيامبران خدا مورد تكذيب نااهلان قرار مىگرفتند. «كَذَّبَتْ قَوْمُ لُوطٍ»
2- گرچه هر يك از قوم عاد و ثمود و لوط و نوح ويژگىهايى داشتند،
ولى همهى آنان در تكذيب پيامبرشان مشترك بودند. كَذَّبَتْ ... كَذَّبَتْ ... كَذَّبَتْ
3- تكذيب يك پيامبر، به منزلهى تكذيب همهى انبيا است. كَذَّبَتْ ... بِالنُّذُرِ
4- دست خداوند براى انواع عذابها باز است. «بِماءٍ مُنْهَمِرٍ- رِيحاً صَرْصَراً صَيْحَةً واحِدَةً- حاصِباً»
5- در موارد متعدّد، خداوند مؤمنان را نجات مىدهد. «نَجَّيْناهُمْ بِسَحَرٍ»
6- به هنگام نزول عذاب، الزاما و همیشه تر و خشك با هم نمىسوزد. «أَرْسَلْنا عَلَيْهِمْ حاصِباً إِلَّا آلَ لُوطٍ نَجَّيْناهُمْ بِسَحَرٍ»
7- نعمت، تنها امور مادى نيست، نجات از عذاب، از بزرگترين نعمتها است.
«نِعْمَةً مِنْ عِنْدِنا»
8- ايمان به پيامبران، شكر الهى و مايه نجات است. «كَذلِكَ نَجْزِي مَنْ شَكَرَ»
9- خداوند اول اتمام حجّت و سپس عذاب مىكند. «وَ لَقَدْ أَنْذَرَهُمْ بَطْشَتَنا»
10- گرچه كار انبيا هم بشارت است و هم هشدار،
ولى هشدار آنان به دليل سرمستى و غفلت مردم بيشتر است. «أَنْذَرَهُمْ»
11 - ايجاد ترديد در حق و حقيقت، به منزله تكذيب آن است. كَذَّبَتْ قَوْمُ لُوطٍ ...
فَتَمارَوْا بِالنُّذُرِ
12- آلودگى و فساد مرز نمىشناسد. (با اينكه قوم لوط در مجالس علنى كار خلاف انجام مىدادند و مانعى براى خود نمىديدند،
ولى باز هم دست از سر مهمانان خانه پيامبر بر نداشتند.) «راوَدُوهُ عَنْ ضَيْفِهِ»
13- همين كه جرم سنگين شد، مهلت جايز نيست. «راوَدُوهُ عَنْ ضَيْفِهِ فَطَمَسْنا»
14- چشمى كه به مهمانان معصوم، آن هم در خانهى پيامبر نظر سوء دارد، كور باد. «فَطَمَسْنا أَعْيُنَهُمْ»
15- قهر و عذاب الهى، قابل خنثى شدن نيست. «عَذابٌ مُسْتَقِرٌّ»
16- يكى از روشهاى تربيتى قرآن، نقل داستانهاى پندآموز است. «وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ»
17- خواندن #قرآن كافى نيست، بايد پند گرفت. «فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ»