🔰 جریانشناسی #حوزههای_علمیه_شیعه_لبنان/ بخش یازدهم
🎙 #مصاحبه| امامین انقلاب در نگاه عالم سنی
🔺 #حجت_الاسلام_شاکر در پاسخ به این سؤال که میزان ارتباط حوزههای اهل تسنن لبنان با حوزه علمیه قم چقدر است؟ گفت: من یک نکتهای را میگویم در مورد حوزههای لبنان، همه حرفهایم یک طرف، این بحثی که میپرسید یک طرف، واقعاً اگر میتوانید این حرف را به جایی برسانید، برسانید، یعنی تکلیف میکنم بر شما.
🔺 حوزههای علمیه اهل تسنن لبنان معمولاً با اهلبیت و تشیع زاویه ندارند، من با آقای #شیخ_بلال_شعبان رفیقم، میآید اینجا زنگ میزند به من میآید خانهمان، ایشان دبیرکل #جنبش_توحید_اسلامی_لبنان است و یک دانشگاهی هم دارد، پدرش دیگر شیخ سعید شعبان از مریدهای امام راحل بوده است.
🔺 حالا این را هم بگویم که ایشان میگفت: «رفتیم دیدار یکی از مراجع شیعه، اسم نمیبرم، ایشان خودش عراق است، نمایندهاش اینجاست، ما رفتیم پیش ایشان، ایشان خیلی ناراحت شد و ما آمدیم بیرون، میگفت نمیدانم این چه بحثی است این چه قضیهای است.»
🔺 می گفت: «من امام رو هم دیدم. پدرم که دیدار امام میآمد من هم که بچه بودم، میآمدم. یک خانواده سُنی پیش امام میرفتیم، البته از روی اعتقاد که نمیرفتیم، (این را دقت کنید، خیلی بحث جالبی است)، ما پیش امام میآمدیم خب تا حدودی آمدنمان سیاسی بود به هرحال تاکتیکی بود، به خاطر دشمن مشترک و از این حرفها.
🔸 بعد که برمیگشتیم لبنان همان موقع با اینکه احتمال داشت منحرف بشوم و بیایم شیعه بشوم، اما پدرم دائم به من میگفت: ببین پسرم مسلمان واقعی، عالم واقعی این شخص است، #حضرت_امام را میگفت، این مشخصه اسلام است، اصلاً شیعه و سنی بحث نمیکرد، میگفت مشخصه اسلام این است، رسولالله اینگونه بود.»
🔺 اینها را وقتی به من میگفت اصلاً مو بر بدنم سیخ میشد که ما چه امامی داشتیم، عادت کردیم به اینها و تا با بیرون ارتباط نداشته باشیم، اینها را اصلاً نمیبینیم.
🔺 بعد میگفت من حضرت آقا را رفتم دیدم، میگفت: «بابا جان حداقل یک دمپایی درست و حسابی بپوش! یک موکت درست و حسابی بگذار که حداقل مهمان میآید اذیت نشود! ایشان خودش به شوخی میگفت، این چه وضعی است!! میگفت ایشان سلطان است، دارد سلطنت میکند و تا این حدّ ساده زیست است!!»
🔺 نکته دیگری بگویم، ایشان مرتب میآید #قم، مرتب سیستان و بلوچستان میرود، ببینید ما صدتا، دویستتا، پانصدتا عالم شیعه بزرگ داشته باشیم، کارآییاش یک جای دیگر است، در سیستان و بلوچستان هیچکدام از ما کارآیی نداریم، من علامه دهر بشوم، شما علامه دهر بشوید، علامه حلی بشوید، خواجه نصیر بشوید، باید برای تبلیغ برویم سیستان، این چه میزان فایده دارد؟
🔺 مثلاً یک سخنرانیاش را برای من فرستاد، رفته #سیستان_و_بلوچستان همان مسجد مکیِ عبدالحمید، همه نشستن پای منبر، ایشان آنجا صحبت بهاصطلاح علنی میکند، هزار نفر آدم، مراسم ختم بخاری، آنجا صحبت میکند، مطلبش این است که «داد و بیداد نکنید، داد و بیداد میکنید به سمت #اسرائیل داد و بیداد کنید، قدر #جمهوری_اسلامی را بدانید»، این خیلی برای من ارزش دارد، این را باید طلا گرفت این شخصیت را.
🔺 میآید اینجا بدون چشمداشت، اگر بروید در لبنان میفهمید چه میگویم، خودش دفتر و دستک دارد، خودش حزب دارد، اصلاً چهکاری به ما دارد؟ نه به پول ما نیاز دارد، این دارد فکر و اعتقاد خودش را ترویج میکند، ایشان به من میگفت که ما در حوزه اهل سنتمان، اسمهای طلبهها را روی بُرد برحسب حروف الفبا چیدم، برایم جالب بود، میگفت بیشترین اسمها عبدالله، عبدالرحمن، بعد میرسید به محمد و مشتقاتش، بعد علی، حسن، حسین، با اینکه سنی هستند!
ادامه دارد ...
🌐 https://www.asbaat.ir/?p=4759
🆔 @asbaat_ir
🔖 #پرونده_ویژه| روحانیون در گذر زمان
6️⃣ #محسن_غرویان/ بخش چهارم
🔰 مصاحبه ای که جنجال به پا کرد
🔺 می شود سال 83 را منشأ و مبدأ تمامی فعالیتهای فکری و عملی کنونی محسن غرویان برشمرد. 11 آبان بود که خانم #پروین_بختیارنژاد خبرنگار #روزنامه_شرق گفت وگویی با محسن غرویان با هدف زیر سؤال بردن قانونِ "ولی دم بودن پدران بر فرزندان" انجام داد.
🔺 خانم بختیارنژاد ( عضو #جبهه_ملی_مذهبی) درباره چرایی انتخاب این موضوع و اینکه به چه دلیل غرویان را برای مصاحبه گزینش کرده اینگونه می گوید: «سال ۸۳ بود و گزارشهای متعددی از کودک آزاریهای وخیم، یکی پس از دیگری بر صفحه حوادث روزنامهها مینشست. تصاویر کودکان کبود شده و داغ بر دست روزی بر تخت بیمارستان نشان داده میشد و روز دیگر در قبرهای سرد گورستان.
🔺 قانون و مجریانش هم ساکت و بیطرف به نظاره نشسته بودند و هر از گاهی که مورد بازخواست افکار عمومی قرار میگرفتند، با دفاع از حق پدری که ولی دم است و حق تنیبه کودک را دارد، سکوتشان را میشکستند.
🔺 قانون چشمانش را بر رنج کودکانی که در خانههای خود و از طرف نزدیکترین خویشان خود شکنجه میشدند، بسته بود و همچنان بسته است.
🔺 بدنهای کبود کودکان و نیز مطلق بودن قدرت پدرها در کتاب قانون و عرف جامعه شده بود خوره ذهنم. به این فکر افتادم که گفتگوهایی را با برخی از قرآنپژوهان برای روزنامه شرق ترتیب دهم و از چرایی قدرت مطلقه پدران سؤال کنم تا بفهمم ولی دم بودن پدر و مالکیت مطلق او بر جان و مال کودک، از کجای قرآن و از کدام آیه آن استنباط شده؟
🔺 با هریک که صحبت میکردم، جملگی بر این عقیده بودند که این قانون بر گرفته از هیچ یک از آیات قرآن نیست و صرفا بر اساس یک حدیث، که صحت و سقم آن نیز نامعلوم است، بنا شده و همین.
🔺 با خود فکر کردم چه میتوان کرد؟ از چه زاویه ای میتوان این ماده قانونی را نقد کرد. تبعات مضرت بارش رافریاد زد و به وجدان عمومی واگذارش کرد، تا شاید حکایت رنج و درد کودکان بی دفاع وجدانهای خواب رفته را تلنگری زند.
🔺 به این فکر افتادم که به #قم بروم و با یک عالم دینی با گرایش راست و #محافظه_کار گفتگو کنم. می خواستم منطق آنها را بشنوم و به آنها بگویم، زخمهای بدن این کودکان مربوط به قوانین امروز است که بر استنباطات گذشتگان شما از منابع دینی شکل گرفته و تبعیت شما از آراء پدرانتان سرنوشت این کودکان را اینگونه رقم زده است.
بسراغ محسن غرویان از همراهان محمدتقی مصباح یزدی رفتم. ساعتها در مورد اتفاقاتی که برای کودکان میافتد حرف زدم و او هم با اظهار تاسف گفت: بله شما درست می گویید باید باب #اجتهاد را گشود و به کمک این کودکان شتافت.»
این مصاحبه با حواشی بسیاری مواجه شد، از نامه نگاری غرویان به مدیر مسؤول روزنامه شرق برای ابهام زدایی گرفته، تا مصاحبه با هفته نامه #پرتو با عنوان «به خود آمدم» و اظهار پشیمانی، تا نوشتن #توبه_نامه و نیز در برهه دیگر عدول از مواضع گذشته و اتهام به #موسسه_امام و داشتن #اتاق_تفتیش، همه و همه موجب شد تا با حفظ امانت و دقت در ارزیابی صحیح از عملکرد غرویان نسبت به آن مصاحبه و پیامدها و موضع گیری هایش،ابتدا بخشهای مهم آن مصاحبه تقدیم گردد، سپس مواضع و حواشی آن به نوبت مطرح شود تا خواننده گرامی بتواند در مقام ارزیابی و قضاوت، همه جوانب آن را مدنظر قرار دهد.
ادامه دارد ...
✍️ پژوهشگر اسباط
🆔 @asbaat_ir
🔰 #جریانشناسی_فکری_سیاسی_عاشورا/ بخش دوم
📝 #یادداشت|رویکرد امام حسین حماسهمحور است نه مذاکره
🔹 این افراد (مخالفان مذاکره) درس عاشورا را #حماسه و #عزت میدانند نه مذاکره؛ درس عاشورا پیمان با خدا و توکل بر اوست نه گفتگو با کدخدا و چشم بستن بر اجازه او؛ درس عاشورا حفظ عزت است با ایمان و اعتماد به خدایی که همه چیز در دست اراده و قدرت اوست نه گره زدن آب خوردن به گفتگو و مذاکره با دشمنان دین خدا.
🔹 به ویژه که امام حسین علیه السلام هیچ گاه گفتگوها و به اصطلاح نظر گروه اول، مذاکراتش را به آب خوردن گره نزد و با لب تشنه با دنیای فانی وداع کرد در حالی که با خدای خود گفتگو می کرد و به رضای او راضی بود.
🔹 از دید این افراد نیز امام حسین علیه السلام در عاشوار با مخالفانش گفتگو کرد ولی نه برای مذاکره بلکه برای اتمام حجت با دشمنان از طریق پند و نصیحت. این گفتگوها از موضع قدرت و با هدف تاثیرگذاری بر دشمن بوده است نه از موضع پذیرش و به رسمیت شناختن دشمن.
🔹 در تبیین این امر باید به جملات نورانی امام حسین علیه السلام رجوع نمود تا مشخص شود رویکرد امام حسین علیه السلام دقیقا حماسهمحور است نه مذاکره با شخصی لعین و فاسق همچون یزید.
🔹 امام حسین(ع) با تأکید فراوان به «شهادت» به عنوان یکی از مهمترین شاخصههای حماسه آفرینی میفرماید :«انی لا اری الموت الا سعاده و لاالحیوه مع الظالمین الابرما» من مردن را برای خودم سعادت، و زندگی با ستمگران را موجب ملامت میبینم.
🔹 همچنین آن حضرت در جایی دیگر فرمود: اولین و بزرگترین #منکر جهان اسلام خود یزید است کسی که به کتاب خدا توجه نکند و عدالت را بپا ندارد و حقوق جامعه را نپردازد و به آموزه های دین وفادار نباشد ستمگر است.
🔹 لذا رویکرد امام در برابر بزرگترین منکر جهان اسلام #حماسه و مبارزهطلبی است نه به زعم آقای #روحانی مذاکره و تعامل سازنده! زیرا مفاسد فراوان #یزید مذاکره و تعامل سازنده را بی معنا می سازد فرمایشات امام تنها انتخاب مرگ و شهادت و اجتناب از پذیرش ذلت را مطرح میسازد.
🔹 در تقبیح ادعای مذاکره محوری در کربلا باید گفت حضرت مذاکره با ستمگر را برای کیان جامعه و دین نه تنها مفید نمیدید بلکه آن را به شدت مضر برشمرد لذا در برابر تهدیدات علیه دین و جامعه مبارزه را برگزید به همین دلیل حضرت درباره یزید در استدلال به این که چرا بیعت نمیکند میفرماید:
🔺 «حیات دینی و معنوی با حاکم ستمگر دیگر جائی ندارد: «علی الاسلام السلام، اذا قد بلیت الأمه براع مثل یزید»؛ اگر مردم گرفتار حاکمی مانند یزید شوند پس باید فاتحه اسلام را خواند لذا کربلا عرصۀ مبارزه و حماسه است و نه مذاکره یا تعامل سازنده، لذا زمانی که کیان اسلام آنچنان در معرض نابودی کامل قرار میگیرد که باید فاتحۀ اسلام را خواند دیپلماسی مذاکره و تعبیر نادرست تعامل سازنده در این وضعیت بیمعناست همانگونه که رفتار و گفتار امام حسین علیه السلام نیز موید این مدعاست.
در واقع عاشورا به ما میفهماند #خط_قرمز مذاکره با دشمن در خطر افتادن کیان و نظام ارزشی جامعه اسلامی است که اگر چنین شود باید میز مذاکره را ترک کرد.
✍️ حجت الاسلام محسن محمدی
ادامه دارد ...
🌐 https://www.asbaat.ir/?p=4773
🆔 @asbaat_ir
🔖 #ائتلاف_های_سیاسی در جمهوری اسلامی ایران/ بخش نخست
🔰 دوران انقلاب #مشروطه
🔺 با نگاهی اجمالی به تاریخ معاصر ایران، تا پیش از انقلاب اسلامی بندرت میتوان نمونههایی از شکلگیری ائتلاف حزبی و یا اجماع و وفاقی پایدار میان کنشگران سیاسی، مشاهده نمود.
🔺 عرصهی اختلافات و تضادها با توجه به ساختار سلطنتی ایران، از آغاز شکلگیری سلسلهی #صفویه تا پایان دورهی قاجار، که هنوز ساختارهای سیاسی مستقل شکل نگرفته بودند، محدود به سطوح کلان سیاست، یعنی عمدتا میان شاه و دیگر درباریان نمود داشت.
🔺 به عبارتی همیشه یک طرف کشمکشها عمدتا شخص حاکم سیاسی یا #شاه بود و طرف دیگر نخبگان سیاسی کم و بیش وابسته قرار داشتند.
🔺 البته به تدریج از مشروطه به بعد، با ایجاد ساختارهای سیاسی جدید و نوین، نوع و سطح اختلافات نیز تغییر یافت و با شکلگیری گروهبندیهای سیاسی مستقل از #حکومت، اعم از احزاب و اصناف، عرصهی تضادها به این گروهبندیها نیز تسری یافت.
🔺 اولین مرحلهی دولت-ملتسازی در ایران را میتوان به تعبیری، پس از بر سر کار آمدن سلسلهی صفویه در سال ۱۵۰۱م/۹۰۷ ق دانست. پس از اینکه شاه اسماعیل، نخستین پادشاه این سلسله، مذهب شیعه را به عنوان دین رسمی ایران اعلام نمود، دگرگونیهای اجتماعی مهمی از جمله ایجاد یک حکومت قدرتمند و متمرکز پدید آمد و بنای اجتماعی - فرهنگی هویت ایرانی - شیعی ریخته شد.
🔺 بدین ترتیب جامعهی سیاسی ایران پس از صدها سال گسیختگی و فروپاشی ملی، توانست در وضعیتی قرار گیرد که امروزه از آن به وحدت ملی یاد میشود.
🔺 اما دولت صفویه، از دیدگاه برخی از محققین، بر اثر بحرانهای در هم تنیده شدهی اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و کشمکش نخبگان بخشهای مختلف در سراسر امپراتوری ایران از هم پاشید و پس از کش و قوسهایی، سلسلهی #قاجاریه جایگزین آن شد.
ادامه دارد ...
🌐 https://www.asbaat.ir/?p=4795
🆔 @asbaat_ir
🔰 نقد و بررسی آسیب های مشترک #خرده_جریان_های_حوزوی/ بخش چهارم و پایانی
📝 #یادداشت| تخصصگرایی نامطلوب
🔸 این برنامهها عموماً تخصصگرا هستند ولی این تخصصگرایی نامطلوب است چرا که نیازمندیهای مختلف وی را مدنظر قرار نمیدهد. توجه تام به نیازمندیهای علمی و بیتوجهی به دیگر نیازهای مهارتی و فردی طلبه برنامههایی نامتوازن پدید آورده است.
🔺 عدم توانایی در تربیت متخصص
🔸 این مجموعهها حتی در تربیت متخصص در رشتههای تعیین شده و مورد نظر خود نیز توفیق چندانی ندارند. معمولاً تفاوت چندانی بین خروجیهای این مجموعهها و کسانی که بهصورت آزاد فعالیت علمی میکنند وجود ندارد بلکه در بسیاری از مواقع افراد غیرموسسهای از قوت علمی بیشتری برخوردارند.
🔸 این عارضه گویای عدم وجود منطق و سیستم برنامهنویسی و برنامهریزی و نیز مدیریت و اجرای دقیق برنامههای تحصیلی است. هنوز مکانیسم کارآمدی برای طراحی و اجرای برنامه سامان نیافته است.
🔺عدم توجه به استعداد و علاقه طلبه
🔸 این برنامهها اساساً برای یک تیپ شخصیتی با استعداد و علاقه ویژه نگاشته شده است ولی ارزیابی خاصی از طلبه به عمل نمیآید تا تشخیص داده شود بین او و این برنامهها تناسبی وجود دارد یا خیر.
🔸 نفس مراجعه او به متولیان این جریان را گواه بر علاقه و استعداد نسبی میگیرند. در چنین مشاورههایی فرد مشاور به علایق و تشخیص خود نظر میکند نه شرایط و استعداد طرف مقابل.
🔸 مثلاً در برابر این پرسش که چه میزان فلسفه بخوانیم، پاسخ یک فقیه، کلامی، مفسر و فیلسوف کاملاً متفاوت و بر اساس رشته تخصصی آنها خواهد بود. معمولاً کسی به نیازهای فرد پرسشگر التفات نمیکند.
✍️ حجت الاسلام حسین ایزدی
🌐 https://www.asbaat.ir/?p=2293
🆔 @asbaat_ir
🔖 بررسی شخصیت #شهید_مدرس/ بخش چهارم
🔰 مهاجرت در جنگ جهانی اول
🔹 آیت الله مدرس در سومین دوره مجلس شورای ملی علاوه بر وظیفه #نظارتی، سمت نمایندگی مردم تهران را نیز برعهده داشت. دوره سوم مجلس شورای ملی مصادف با شروع جنگ جهانی اول بود.
🔹 هنگامی که نیروهای #متفقین با نقض بیطرفی ایران وارد خاک ایران شدند و تهران در معرض اشغال نظامی نیروهای روس و انگلیس قرار گرفت، مدرس به همراه گروهی از ملّیون به کرمانشاه مهاجرت کردند و در آنجا به منظور مقابله با اشغالگران، #دولت_موقت_ملی را به ریاست #رضاقلیخان_نظام_السلطنه_مافی تشکیل دادند.
🔹 آیت الله مدرس وزیر عدلیه و اوقاف این دولت بود. پس از ناکامی دولت موقت ملی، مهاجران ناگزیر به خاک عثمانی رفتند. مدرس در استانبول ضمن ملاقات با سلطان عثمانی و صدر اعظم آن کشور، نسبت به ادعای دولت عثمانی درباره قسمتی از خاک ایران و نیز عدم حسن نیت ترکان نسبت به ایرانیان گلایه و انتقاد کرد.
🔹 مدرس در جلسه یازدهم ششمین دوره مجلس شورای ملی (۲۹ شهریور ۱۳۰۵) و به هنگام بررسی صلاحیت اعضای کابینه و برنامه دولت مستوفی الممالک، بشدت از مهاجران و اقدام آنان در جنگ جهانی اول دفاع کرد و در پاسخ یکی از نمایندگان گفت: « مهاجرت خیانت نبود، بلکه به خیر و صلاح مملکت بود و فوائد سیاسی داشت.»
🔹 پس از خاتمه جنگ جهانی اول، مدرس به تهران بازگشت و همانند گذشته در مدرسه #سپهسالار (مدرسه عالی شهید مطهری کنونی) به تدریس فقه و اصول پرداخت و همزمان تولیت این مدرسه را نیز برعهده داشت.
🔹 دولت صمصام السلطنه بختیاری، که در این زمان بر سر کار بود، به دلیل ناتوانی در ایجاد امنیت عمومی و تامین حداقل معیشت مردم با اعتراض و انتقاد همگانی روبه رو بود؛ آیت الله مدرس و گروهی از مردم به انگیزه ابراز مخالفت با صمصام السلطنه در حرم #حضرت_عبدالعظیم (ع) متحصن شدند. سرانجام زیر فشار مخالفان و نارضایتی عمومی کابینه صمصام السلطنه سقوط کرد و وثوق الدوله به نخست وزیری رسید.
ادامه دارد ...
🌐 https://www.asbaat.ir/?p=4658
🆔 @asbaat_ir