.
یا #حضرت_عبدالعظیم حسنی (ع)
درآستان باصفایش پرنعیمم
همچون کبوترکنج ایوانش مقیمم
درملک ری ازسفره اش گشتم نمک گیر
عبد عبید حضرت عبدالعظیمم
#ابوذر_رییس_میرزایی (بهار)✍
................
.
(حضرت عبدالعظیم حسنی)
#سیدالکریم
ای آنکه ری ، ز نام تو گردیده ناموَر
زیبنده است مدح و ثنایت ز هر نظر
هستی کریم و حضرت عبدالعظیم، تو
چون جدّ خود ، بیانگر خُلق عظیم، تو
ای در مَقام و عِلم چو اختر به آسمان
ای پر فروغ ـ شمع شبستان شیعیان!
وقتی زیارت حرمت همچو کربلاست
یعنی که بارگاه تو گنجینهی شفاست
با مَعرفت کسی که ببوسد تراب تو
دردش یقین دوا بشود در رکاب تو
خاکِ ری از وجود تو گردیده کیمیا
مِس را غبار درگه تو ، میکند طلا
خاکی که بود ، آرزوی اِبن سعدِ دون
رذلی که از خباثت خود گشت سرنگون
هرگز نخورد گندمی از خاکِ پاکِ ری
هرچند بود تشنهلب و سینهچاکِ ری
اما تو شاه ری شدی و ری شد استوار
چون مرقد تو گشت درین خاک، پایدار
درکِ چهار امام چو کردی به لطفِ حق
اَعمال و عِلم تو به یقین گشت منطبََق
زیرا امام گفت به اصحاب ، در غیاب:
دارند هر سؤال از ایشان، دهی جواب
یعنی که احترام تو شایسته و سزاست
این گفتهٔ امام دهم، سبط مصطفاست
با احترام ، سر بنهم بر تراب تو...
چون واجباست بوسه بخاک جناب تو
یا سیدالکریم ، که بحر کرامتی!
یا سیدالعظیم ، که نور هدایتی!
بر (ساقی) شکستهدل از لطف کن نظر
ای آن که ری ، ز نام تو گردیده ناموَر...
سید محمدرضا شمس (ساقی)✍
.
.
#مدح_حضرت_زینب(س)
تضمین از استاد علی اکبر لطیفیان
امشب شب ولادت خاتون محشراست
یعنی که نور دیده ی زهرای اطهر است
از وصف هرچه مادح و شاعر فراتر است
مانند مادر و پدرش ذره پرور است
نامش به غیر خالق اکبر نمی دهد
شاگرد مکتبش همه شب زنده دارها
دادند دست او همه ی اختیارها
معنای واقعیِّ حیا و وقارها
درخطبه ها شبیه همان ذوالفقارها
تکیه به غیر شانه ی حیدر نمی دهد*
زینب همین بس است به مدحش که زَینِ اَب
زینت گرفته از ادبش عفت و ادب
هم فاطمی خصائل و هم حیدری نسب
بی شک به دشمنان علی می کند غضب
یعنی به راحتی به کسی سر نمی دهد*
هرقطره ای که وصل به دریا نمی شود
هر دختری تجلی بابا نمی شود
جایش میان دامن زهرا نمی شود
هر زینبی که زینب کبری نمی شود
بیخود خدا به فاطمه دختر نمی دهد*
درس وفا ز مکتب زهرا گرفته است
نطق و بیان زحضرت بابا گرفته است
در حنجرش صدای علی جا گرفته است
از خطبه اش حقیقت حق پا گرفته است
میدان به هیچ کافر ابتر نمی دهد*
اصلا بیان نگشته تمام فضیلتش
خواهر چنین ندیده به خود بار محنتش
می بوسم آن لبی که چنین گفته مدحتش
زینب همان کسی است که در راه عفتش*
عباس می دهد نخ معجر نمی دهد*
#ابوذر_رییس_میرزایی✍
*ابیات استاد لطیفیان
.
.
#مدح_امیرالمؤمنین
مدح حضرت #امیرالمؤمنین (ع)
جان ناقابل من باد به قربان علی
همه عالم به فدای لب خندان علی
مالک و قنبر و سلمان و ابوذر بودند
همه دیوانه ی سیمای درخشان علی
ابر و باد و مه و خورشید،تمام افلاک
همگی جان به کف وگوش به فرمان علی
روزگاریست سرسفره ی مولا هستم
پدرم داده مرا لقمه ای ازنان علی
هرکجاهم گره کور به کارم افتاد
درهمان لحظه زدم دست به دامان علی
مطمئنم که جنان ،نیست دل انگیز تر از
حرم و گنبد و گلدسته و ایوان علی
"ای نسیم سحرآرامگه یار کجاست"
حرم حضرت عباس و حسین جان علی
#ابوذر_رییس_میرزایی(بهار)✍
.
.
#شهادت_امام_کاظم
مدح و مرثیه
حضرت امام موسی ابن جعفر(ع)
چهارپاره
عقل ما نیست قابل درکت
قعر زندان اگرچه جایت بود
گردش روزگار در دستت
آسمان ها به زیر پایت بود
عاشق طور تو شده موسی
غرق دریای صبر تو ایوب
ای تو تفسیر كَاظِمِينَ الْغَيْظَ
نزد پروردگار خود محبوب
انقلابی به پا شد از حرفت
شد دگرباره از خودش بیخود
از نگاه کریم تو بوده
بُشر حافی اگر هدایت شد
متوسل شده به رقاصه
دشمنی که همیشه مغلوب است
توبه ی آن کنیز بدکاره
رأفت این امام محجوب است
دشمنان نیز جذب الطافت
ای که بر هر کویر بارانی
معترف بر کرامتت هستند
مثل جلّال و مثل سَمْعانی
اولیا شوقشان فقط این است
پا برهنه به محضرت آیند
حضرت نور اگر اجازه دهی
محضر ذره پرورت آیند
تو به جدّت شباهتی داری
روضه هایش عجب جگر سوز است
ساق پای تو، سینه ی جدّت
هردو با ظلم و کینه مرضوض است
ساق پایت شکسته شد اما
نامرتب نشد دگر بدنت
غل و زنجیر اگر عذابت داد
دیگر اسبی نتاخت روی تنت
من بمیرم برای زخم تنت
ای به دست یهودیان مضروب
این یهودی همان یزیدی بود
که به لب های جد تو زد چوب
#ابوذر_رییس_میرزایی✍
.
.
#حضرت_عبدالعظیم (ع)
در آستان باصفایش پر نعیمم
همچون کبوتر کنج ایوانش مقیمم
در ملک ری از سفره اش گشتم نمک گیر
عبدِ عبیدِ حضرت عبدالعظیمم
#ابوذر_رییس_میرزایی (بهار)✍
.