eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
6هزار دنبال‌کننده
275 عکس
204 ویدیو
44 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian آی دی استاد @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
من کيم جان جهان ممدوحه جان آفرينم مادر توحيد و بانوي سماوات و زمينم شمع جمع پنج تن همسنگر حبل المتينم وجه ربّ العالمين جان ولايت رکن دينم کوثر و تطهير و قدر و هل اتي و يا و سينم من کيم زهراي اطهر دخت ختم المرسلينم — کشتي توحيد را سکان منم لنگر منم من خواجه لولاک را دختر منم مادر منم من چارده معصوم را گردون منم محور منم من مومنون من قدر من طاها منم کوثر منم من گوهر عين الحياتم اختر برج يقينم من کيم زهراي اطهر دخت ختم المرسلينم — نخل سر سبز ولايت اعتدال از من گرفته صبر و ايثار و فداکاري کمال از من گرفته مريم عذرا بدان پاکي مدال از من گرفته خانه شير خدا مجد و جلال از من گرفته خشت خشت آن شده محو دعاي دلنشينم من کيم زهراي اطهر دخت ختم المرسلينم — من کيم ام الولا ام النبي ام الکتابم من کيم صومم صلوتم عصمتم نورم حجابم من کيم بيت اميرالمومنين را آفتابم اولين شخصيت عالم کند مادر خطابم برترين مولاي خلقت خوانده يار و همنشينم من کيم زهراي اطهر دخت ختم المرسلينم — مادري دارم که ذات حق فرستاده سلامش شوهري دارم که پيغمبر بود محو جمالش دختري دارم که نور وحي خيزد از کلامش فضه اي دارم که گيرد مام عيسي احترامش شيعه اي دارم که خود يارش به روز واپسينم من کيم زهراي اطهر دخت ختم المرسلينم — دامني دارم که ثارالله را مي پروراند مصحفي دارم که مانند کتاب الله ماند حجره اي دارم که حتي کعبه آن را کعبه خواند منطقي دارم که فرياد علي را مي رساند اين من و اين مسجد و اين خطبه هاي آتشينم من کيم زهراي اطهر دخت ختم المرسلينم — هر دو بخشيديم با اخلاص و صدق و پاکي دل من گلو بند و علي انگشتر خود را به سائل انّما و هل اتي در شأن ما گرديد نازل من ، اميرالمومنين هر دو اوالامريم ، کامل آري آري اوست زهرا من امير المومنينم من کيم زهراي اطهر دخت ختم المرسلينم — من به روي خلق در از نور داور باز کردم من به خنده عقده از قلب پيمبر باز کردم من طناب خصم را از دست حيدر باز کردم من به امر رهبرم بر قاتلم در باز کردم من تن تنها طرفدار امام المتقينم من کيم زهراي اطهر دخت ختم المرسلينم ❤️ (س) ❤️
. بجز تو رخت محبت به تن نداشت کسی توجهی به مقامات زن نداشت کسی نمی‌رسید نسیم بهشتی تو اگر اویس‌وار هوای قرن نداشت کسی اگر تو همسر مولا علی نمی‌بودی در این جهان پسری چون حسن نداشت کسی به سینه سنگ تو را می‌زنند عاشق‌ها وگرنه مستمع سینه‌زن نداشت کسی قسم به آیه‌ی فصل‌الخطاب خطبه‌ی تو که در حضور تو طبع سخن نداشت کسی اگر که ذره‌ای از برکت تو را می‌دید علاقه‌ای به پسر داشتن نداشت کسی اگر که قابل تقدیم خاک پای تو بود بدیهی‌ست که سر در بدن نداشت کسی به یاد قبر تو ای کاش هیچ قبر نبود به یاد کرببلا هم کفن نداشت کسی اگر تقاص ستم‌های رفته بر تو نبود به زیرلب دم یابن‌الحسن نداشت کسی مجتبی خرسندی✍ ......___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. به مناسبت تقدیم به مادران آسمانی... چیزی نمانده خاطرم از ،نانِ مادرم چیزی به‌ غیر تاول دستان مادرم تنها اتاق خلوت رؤیای کودکی... شاهانه بود ،چادرِ ارزان مادرم قایم که می‌شدیم کسی کارمان نداشت در چادر گرفته به‌دندان مادرم وقتی که از زمین و زمان خسته می‌شدیم سر می‌گذاشتیم به دامان مادرم اقساط ماهیانه بابای کارگر کم بود در مقابل ایمان مادرم غیر از دعا به حال من و خواهران من چیزی نبود در تب و هذیان مادرم یادش به‌خیر... شانه به موهام می‌کشید قربان گیسوان پریشان مادرم یک سفره پر از برکت پهن کرده‌ام با پول تانخورده قرآن مادرم هرگز قسم به جان عزیزش نخورده‌ام دلتنگ مادرم شده‌ام... جان مادرم کو شانه‌ای که سر بگذارم به‌روی آن حالا که آمده‌ست سر شانه مادرم از روزگار درس فراوان گرفته‌ام اما هنوز طفل دبستان مادرم وقتی که از زمین و زمان خسته می‌شدیم سر می‌گذاشتیم به دامان مادرم شاعر: .........._________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. به نام نامی زهرا به نام مادرها سلام ما به امام تمام مادرها که فاطمه است همیشه امام مادرها به لطف فاطمه هستم غلام مادرها غلام خانه ی زهرا حسابمان کردند برای نوکری اش انتخابمان کردند هزار شکر، نوشتند نوکرش باشیم هزار شکر که گفتند قنبرش باشیم گدای خانه ی او تا به آخرش باشیم اجازه داد به ما، حلقه ی درش باشیم به روی شانه ی خود دست رحمتی داریم غلام فاطمه ایم و چه عزتی داریم بهشت زیر قدم های مادرانه ی اوست بهشت گوشه ی دنجی ز آشیانه ی اوست بهشت زمزمه های شب و شبانه ی اوست بهشت گرمی نان و تنور خانه ی اوست قسم به گردش دستاس و گرمی نانش نشسته ایم سر سفره های احسانش تنور عالمیان گرم شد به برکت او شدند خلق، خلائق همه به علت او قسم به شوکت زهرا، قسم به عزت او به عرش و فرش می ارزد فقط دو رکعت او سلام ما به قیام و قعود و یا رب او سلام ما به قنوت و به سجده ی شب او ز نور خنده ی زهرا زمین منور شد ز عطر نان تنورش زمان معطر شد به لطف بردن نامش شراب، کوثر شد به یمن مقدم او حالمان که بهتر شد، خدا به برکت زهرا پناهمان بخشید به حب فاطمه، مولا گناهمان بخشید به حب فاطمه اینجا که راهمان دادند ثواب کوه به یک ذره کاهمان دادند به زیر چادر زهرا، پناهمان دادند برات اشک به غم های شاهمان دادند شدیم گریه کنِ روضه ی حسین و حسن یکی بدون حرم شد، یکی بدون کفن ... وحید محمدی✍ ..________________________ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. تقدیم به اگر چه بر لب تو سایه‌های لبخند است دل شکسته‌ات از درد و رنج آکنده‌ست اگر چه زمزمه‌ی روز مادر است، امّا هنوز در دل تو زخم داغ فرزند است نفس کشیدنت آتشفشانی از آه است غبار خاک قدم‌های تو دماوند است بهار هم بشود رنگی از زمستانی برای حال تو اردیبهشت، اسفند است تو هاجری که گذشتی از عشق اسماعیل جهاد کردی و اجر تو با خداوند است شبیه امّ‌بنین بی‌صدا شکسته شدی زمانه محضر صبر شما سرافکنده‌ست امانتی که خدا داده بود، بخشیدی امانتی که برای تو بی‌همانند است به خطّ سرخ شهادت نوشته اُمّ شهید کنار نام و نشانت حضور پسوند است هنوز چادر تو عطر مادری دارد به نام حضرت زهرا که قید سوگند است دعای نیمه شبت مستجاب خواهد شد برای هر دل عاشق که آرزومند است جواب عشق به عقل معاش دنیا چیست؟! بهای عشق در این روزگار ما چند است؟؟ شاعر: ..________________________ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. 🔹مادرم🔹 آرامشی به وسعت صحراست مادرم‌ اصلاً گمان کنم خودِ دریاست مادرم‌ مثل ستاره در شب یلدا که بی‌دریغ‌ تا صبح می‌درخشد و زیباست مادرم‌ یک سینه درد دارد و آهی نمی‌کشد از بس که مثل کوه شکیباست مادرم‌ هر روز مهربان‌تر و هر روز تازه‌تر مثل نگاهِ ساکت باباست مادرم‌ چشمش به غنچه‌های جوانش که می‌خورد لبریزِ خنده‌های شکوفاست مادرم‌ شب‌های بی‌کسی چه کسی می‌نوازدم‌؟ هرجاست اشک‌های من‌، آنجاست مادرم‌ هر شب پس از نماز، دعا می‌کند مرا در فکر روزهای مباداست مادرم‌ پهلوش می‌نشینم و لبخند می‌زند تنهایی‌اش در آینه پیداست مادرم‌ سیراب می‌شوم به صدایش که می‌رسم‌ مانند آب‌های گواراست مادرم‌ بازی کودکانه زمینم اگر زند باکیم نیست‌، گرم تماشاست مادرم‌ از ماجرای هاجر و سارا سؤال کن‌ در قصه‌های مریم و حواست مادرم‌... رازی‌ست نانوشته الف لام میم عشق‌ حرفی که تا همیشه معمّاست مادرم‌ «آهسته باز از بغل پلّه‌ها گذشت‌» اما کسی ندید چه تنهاست مادرم 📝 ✍ ................................................... کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. مریم؟ شقایق؟ یاس؟ نیلوفر؟ زیباتر از این‌هاست، زیباتر خوش‌بوترین: در دامنش ریحان جاری‌ترین: یک چشمه از کوثر گاهی بخوانش سیب، سیبی سرخ گاهی گلاب تازۀ قمصر از چشم‌هایش شعر می‌بارد روی خطوط خالی دفتر در هفت سال تشنگی، باران در هفت دور تشنگی، هاجر در خنده‌هایش شور رستاخیز در گریه‌هایش یادی از محشر عشق است اسم اعظمش امّا در خانه، نام کوچکش، مادر .
. هر خانه ملک دارد و جان ،قربانش ذکر است نظر به چهره ی تابانش هر روز به احتــرام نام مـادر باید بزنیـم بوسـه بر دستـانش ✍ .
. خوشبخت، آن زنی‌ست... وقتی خدا بنای جهان را گذاشته در روح تو سخاوت دریا گذاشته... آن‌قدر سربلند و شریفی که از ازل در طالع تو، لیلۀ اسرا گذاشته... بیهوده نیست این‌که دری از بهشت را تنها برای خاطر تو وا گذاشته روز نخست، از تو چه پنهان که آفتاب ردّ تو را در آینه‌ها جا گذاشته خوشبخت، آن زنی‌ست که در طول زندگی پا جای پای حضرت زهرا گذاشته... ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 .
. بنده‌نواز به لطف خنده ی او آسمان منوّر شد جهان به‌عطر نفس‌های او معطّر شد به‌اشک شوق دوتا دیده‌ی نبی‌تر شد به‌نام‌فاطمه این‌روز؛ «روز مادر» شد فلک به‌دور سر او طواف‌ها کرده است به‌زیر سایه‌ی او اعتکاف‌ها کرده است رسیده رزق دو‌عالم به‌لطف دستانش ملائکه همه هستند تحت فرمانش به‌دشمنان و محبان رسیده احسانش نشسته‌ایم سر سفره‌ی حسن‌جانش ملائکه همه از خادمان فاطمه‌اند که تا ابد همه مدیون نان فاطمه‌اند به‌سمت خانه‌ی او بابهانه آمده‌ایم به هربهانه پی یک‌نشانه آمده‌ایم نشانه‌ اوست، به این آشیانه آمده‌ایم کبوتریم و پی آب و دانه آمده‌ایم فقط نه ما، که به‌اقرار کل اهل یقین گدای خانه‌ی زهراست جبرییل امین به تیرگی شب شهر ماه آمده است برای گم‌شدگان نور راه آمده است برای عالم و آدم پناه آمده است برای قلب علی تکیه‌گاه آمده است دلیل خلق زمین‌وزمان شده‌معلوم دخیل چادر اویند سیزده‌معصوم هر آن دلی که به زهرا محبتی دارد چه‌رفعتی، چه‌جلالی، چه‌شوکتی دارد غلام خانه‌ی او نیز عزتی دارد اگرچه خاک زمین سخت غربتی دارد غریب‌نیست ولی هرکسی‌که بازهراست گره‌گشای دوعالم نوای؛ «یازهراست» برآورنده‌ی هرچه نیاز فاطمه است جواب کامل هر رمز و راز فاطمه است به روز حشر فقط چاره ساز فاطمه است شدیم بنده و بنده‌نواز فاطمه است خدا به‌خاطر او آفرید دنیا را فقط برای علی آفرید زهرا را به هوش باش و به او اقتدا کن ای شاعر به ذکر او گره از کار وا کن ای شاعر زمان غم فقط او را صدا کن ای شاعر به مدح او همه را آشنا کن ای شاعر بخوان در آخر این شعر مدح مولا را رباعیات غرور‌آفرین «نیما» را ((صدبار شکست و بست و در هم پیوست تا نام علی مرا در آیینه ببست من بگسلم از تو با جفای تو ولیک از مهر علی دلم نخواهد بگسست)) ... ((آن کس که نه با علی دل خویش بباخت چیزی نشناخت، گر چه بس چیز شناخت گر ساخت دلم به هر بدی، لیک دلم با آن که به لب بد علی داشت، نساخت)) .
. امشب ای دل شاد بودن نعمت است چون شب اعجاز حق در خلقت است شام چون گل در سحر بشکفتن است گاه گُل بشنید ن وگُل گفتن است کعبه غرق وجد وعشق وشور شد آسمان مکه غرق نور شد درحریم نور مهمانی بود از فروغ حق چراغانی بود از جنان امشب به امر کردگار تا حریم وحی حق با افتخار چار بانوی بهشتی آمدند دربهشت آرزو زانو زدند هریکی با عزّت و با احترام بر داشتی عرض سلام آن یکی گفتا خدیجه غم مخور دیگری گفتا غم عالم مخور بانوئی گفتا که ما یار توایم آن دگر گفتا که غمخوار توایم چار بانو درحرم محرم شدند باخدیجه مونس وهمدم شدند ناگهان آن گلشن مینو سرشت عطر آگین شد ز بانوی بهشت مریم اورا غرق درنظّاره شد مات آن گُل آسیه با ساره شد جملگی کردند باهم زمزمه مقدمت بادا مبارک فاطمه درهمان لحظه که این گُل باز شد فصل دیدار رُخش آغاز شد حوریان سوی گُل مینو سرشت آمدند ازباغ سرسبز بهشت هریکی ابریق وتشتی داشتند روی لب لبخند شادی کاشتند بانوئی بگرفت او رادر برش آب کوثر ریخت بر روی سرش بانوئی دیگر به خود بالیده است چون براین گل حله ای پیچیده است ناگهان از خالق و ربّ مجید بار دیگر گشت اعجازی پدید کودک نوزاد لب را باز کرد درهمان آغاز ره آواز کرد نیست معبودی مرا غیراز خدا اوست تنها کردگار ماسوا جز ره توحید ما را راه نیست سرور ما جز رسول الله نیست آن که باشد بعد پیغمبر ولی نیست کس جز همسرم مولا علی من شهادت می دهم یزدان من منزلت داده به فرزندان من بعد از آن رو کرد برآن بانوان با کلامی ناب چون آب روان بُرد نام هریکی با احترام کرد برآن بانوان هریک سلام ناگهان جبریل آمد برزمین گفت برختم رسولان مبین تهنیت برتو گُل مینو سرشت مقدم گلبانوی باغ بهشت ای که دامانت پُر از گوهر شده وحی برتو سوره ی کوثر شده دامنت راغرق گوهر کرده ایم ما تورا دارای کوثر کرده ایم خلقت این گل بهار رحمت است عطر یاس تو شمیم جّنت است ماگل نیکو سرشتت داده ایم یا رسول الله بهشتت داده ایم گرخدواند مبین خاک آفرید روز اوّل گرکه افلاک آفرید گر رسول و گرعلی خلقت نمود باعث این خلق، زهرای تو بود ای خدایی جلوه و روشن ضمیر او بود سرچشمه ی خیر کثیر آسمان عصمت او انور است کهکشان او ستاره پرور است شمش تو نور همه امیدهاست دختر تو مادر خورشیدهاست نور قرآن و همه آیات اوست در دو عالم مادر سادات اوست گرکه اشک شوق ما، درآمده است ای «وفایی» آمده است