eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
5.1هزار دنبال‌کننده
284 عکس
179 ویدیو
37 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian آی دی استاد @m_h_tabemanesh آی دی تبادل @purbakhsh
مشاهده در ایتا
دانلود
. ﷻ وقتی اسمتو میارم ، بارون رحمت می باره تا میام که نا امید شم ، مهربونیت نمی ذاره سقف لطف و رحمت تو بالاتر از آسمونه عاشقات با گریه می گن ، خدا خیلی مهربونه هر کسی توُ سختی و غم ، به تو می کنه توکل انگار از خونه ی قلبش ، تا حریم تو زده پُل تو همون خدایی که دل ، از ازل بوده اسیرت تویی اون غنی مطلق ، هر دو عالمن فقیرت تو علی و تو عظیمی ، تو غفوری و رحیمی حضرت رب العظیم و ، حی رحمان و کریمی رحمت بی انتهایی ، خالق ارض و سمایی هستیِ تمام هستی ، همه ی امید مایی بر همه هستی الهی ، قدرتت لایتناهی آخر ای بالا نشین بر ، من بیچاره نگاهی غیر تو کسی ندارم ، که تویی همه امیدم گفتی بازه در توبه ، من دوباره پر کشیدم هر بار از تو می شدم دور ، صرا کردی نرو برگرد باز من اومدم پیشت با ، یه دل سیاه پُر درد گفتی توُ حدیث قدسی ، ای خدای مهربونم وقتی که دور میشه عبدم ، من به انتظار می مونم تا که دوری کردم از تو ، تو منو دوباره خوندی هر چی بی حیایی کردم ، باز گناهمو پوشوندی من گناه می کردم اما ، تو حیا می کردی با من من همش توبه شکستم ، تو وفا می کردی با من حالا دیگه از گناهام ، خسته و درمونده هستم دل به امید تو بستم ، به در خونه ت نشستم به دلم توشه ی عشق از ، عهد اولی گرفتم برای قبول توبه ، ذکر یا علی گرفتم .................................................................... گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein
. مسندنشین عالم بالا خدیجه فخر قریش و همدم طاها خدیجه ام الائمه مادر زهرا خدیجه مادربزرگ زینب کبرا خدیجه اسلام ما مدیون اسلام خدیجه است هرجا علی گفتیم پیغام خدیجه است با جان و با دل جور دلبر را کشیده با شانه اش بار پیمبر را کشیده با چشم گریان، آب کوثر را کشیده با نور ایمان، نور حیدر را کشیده آنگونه که تسبیح با نخ سودمند است دین خدا هم با خدیجه سربلند است او که همان اول به داد غم رسیده وقت گدایی یادش افتادم، رسیده از برکت او خرجی ما هم رسیده با نیت خیرش به ما پرچم رسیده بر دین و دینداری خود پابندمان کرد از مال خود بخشید و ثروتمندمان کرد تحریم کردند از شقاوت مرد او را دیدند نزدیکان بی بی طرد او را هی مسخره کردند آه سرد او را مردم نفهمیدند اصلاً درد او را آن بانوئی که کنیه، ام المومنین داشت مثل امیرالمومنینش درد دین داشت صدیقه شد زهرا پس از مادر که رفته همدرد مولا بوده پشت در که رفته حتماً علی را دیده بی لشکر که رفته چون شوهرش حیدر شده حیدر، که رفته انداختند او را کنار در که میسوخت میسوخت او هم با علی، حیدر که میسوخت او را زدند آنجا که با غم خو بگیرد نگذاشتند آئینهء ما رو بگیرد فرصت نشد که دست بر به پهلو بگیرد یا راه آتش را به سمت مو بگیرد وقتی صدای رنج مادرها زیاد است یعنی مصیبت های دخترها زیاد است ای وای از غم، از پر آتش گرفته از ماجرای دختر آتش گرفته از غصهء موی سر آتش گرفته زینب کجا و معجر آتش گرفته روی کلام او به آقای نجف بود با خولی و شمر و سنان دیگر طرف بود ای وای از آن شب، از شب درد و بلاها گم شد میان سم مرکبها صداها آتش گرفته دامن ناموس طاها می رفت زینب در پی طفلان کجاها او که عزا هم داشت از داغ برادر می زد به قلب شعله ها مانند مادر می سوخت خیمه، آه زینب سوخت از درد چشم کسی این صحنه را طاقت نیاورد بازادهء زهرا ببین دنیا چه ها کرد سر از تنور خانهء خولی درآورد باید به پای غصه هایش مُرد امشب با دست بسته تا کجاها رفت زینب! ۱۴۰۱ ........................................................................ گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein
. شکر خدا با اینکه غرقِ در گناهم ده شب در این میخانه آقا داد راهم آغوش خود وا کرد من را هم بغل کرد اصلا نپرسید از خطا و اشتباهم با اینکه آلوده ترین مهمان اویم حرفی نزد از زشتی و روی سیاهم یک عمر غفلت کردم و یک عمر بخشید یک عمر در وقت گنه کرده نگاهم ای کاش از عصیان جدا گردم ببینم در سایه‌ی رحمت خدا داده پناهم بال و پرم زخمی شده نایی ندارم از اینکه بی بال و پر هستم عذرخواهم دیگر دعاهایم خدایا کارگر نیست زیرا صفایی نیست در این سوز و آهم باید یکی دست مرا گیرد، و گرنه تا در گنه افتاده‌ام در قعر چاهم ذکر حسین این روزها باب نجات است تا با حسین هستم همیشه سر به راهم امشب دلم یاد غم عصر دهم کرد یاد امام بی کفن در قتله‌گاهم عصر دهم آقای ما را سر بریدند جسم عزیزش را به خاک و خون کشیدند ............................................................. گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein
. آورده ام امشب غم پنهانی خود را بر شانه شب قدر پریشانی خود را رفتی و نگفتیم همین قدر که داریم از برکت دست تو مسلمانی خود را در سجده نبخشیده کسی جز تو به این خاک در راه خدا گرمی پیشانی خود را آیا چه بر اسلام گذشته است که برده از خاطر خود خاطره ی بانی خود را ایمان به تو و مادری ات هر که ندارد فریاد زده وسعت نادانی خود را پنهان مکن ای ماه دعا در دل این شب از قبله ی دل صورت بارانی خود را یک عمر به امید عطای تو نشستیم پس جمع مکن سفره ی مهمانی خود را بر چهره ی زهرای خودت خوب نظر کن بسپار به خاطر غم پایانی خود را .............................................................. کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein
. گذشت کن که بسی اشتباه آوردم دلی شکسته به شوق نکاه آوردم عذاب بدتر از این کم محلی ام بکنی مرا ببخش که بار گناه آوردم رجا لطف تو خوف عذاب را کم کرد من از خودت به خود تو پناه آوردم تو عفو کردی و من راه خویش کج کردم رها ز چاله شدم رو به چاه آوردم زیادی گنه من کجا و ببخش تو کنار کوه کرم پَرِ کاه آوردم مرا به موی سفیدم ببخش رب کریم اگر چه سوی تو رویی سیاه آوردم بیا به حق علی بی معطلی بخرم کنون که سجده بر این بارگاه آوردم غلام قنبر اویم به فاطمه سوگند ببین عجب قسمی را گواه آوردم علی علی به لبم رو به علقمه کردم شب نهم شده و رو به ماه آوردم شب نهم شد ودستم دخیل بی دست است دوباره رو به علمدار شاه آوردم پناه عالمیان فکر موی زینب باش بلند شو که به تو من پناه آوردم تو ماندی و خبرت را به جای پیکر تو کشان کشان به سوی خیمه گاه آوردم تو ماندی و لب شمشیر مُستَفیضت کرد چهارصد سَرِ سر نیزه ریز ریزت کرد .............................................................. گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein
. عطش ماه مبارک چه مقامی دارد در دلش این عطش سخت پیامی دارد لبتان تشنه ی آب و دلتان تشنه ی کیست؟ خوش به احوال کسی که دل رامی دارد نوکر خوب که خود را به مشقت زده ای با تو مولای تو یک چند کلامی دارد گوش کن حرف دل صاحب بی یار خودت صاحب و عاشق تو عرض سلامی دارد (مینویسم به محبان خودم بی یارم هوس دست گرفتن ز شما را دارم دردتان درد من و اشک دو چشمم جاری شده اندوه شما غصه ی قلب زارم من دعا کردم و حیف از بر من دور شدید یوسف فاطمه ام ، در وسط بازارم قیمت و رتبه ی من پیش همه بشکستید به خداوند که من یکه ترین سردارم به خدواند نیازی به شما نیست مرا از گرفتاریِ بی حدّ شما غم دارم مهدیم،صاحب این عصر و زمان پر درد بی وفایی شما کرده مرا بیمارم حب دنیا و گناه،علت دوری من است من طریدم به خدا منزل صحرا دارم گر بخواهید مرا روز فرج می آید می نویسم به محبان خودم بی یارم) عبدِ کریم✍ ............................................................... گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein
. ای مصطفی را همسر و یار وفادار ای آنکه احمد را تو بودی یار و غمخوار فخرت همین بس مادر زهرا تو هستی ای نام ام المومنین بر تو سزاوار هم مال و هم جانت رهین دین حق شد هم پای پیغمبر بسی دیدی تو آزار از باده رنج و بلا هم نوش کردی غم دیدی و شکوه نکردی با دل زار از ثروت تو پشت دین گردید محکم بر این پیمبر بارها کردست اقرار در ماتمت قلب پیمبر شعله ور شد عرش خدا هم از غمت گردید عزادار عمری صفا دادی به گلزار پیمبر با رفتنت عشق و صفا رفت از گلزار اما تو رفتی و نبودی تا ببینی زهرای خود را در میان درب و دیوار تو رفتی و اما نبودی تا ببینی بر پهلوی زهرا اصابت کرد مسمار روز دهم از ماه رحمت پر گشودی پرواز کردی تا به سوی بزم دادار اما نبودی روز عاشورا ببینی داغ حسین و اکبر و داغ علمدار گر چه کفن از بهر تو آمد ز جنت اما حسینت بی کفن گردید و بی یار از بسکه زخم تیغ و نیزه بر تنش بود بر جسم پر خونش نماند،یک عضو بی خار آه از همان ساعت که زینب دست بسته آمد به همراه اسیران سوی بازار ای فاطمه سوگند بر قدر و جلالت بی مادری سخت است بین خیل اغیار ✍ ............................................................... گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein
. خداوندا کرم کردی مرا بسیار بخشیدی خطا کردم ولی با لطف خود هربار بخشیدی گنهکاران عالم حال من را خوب می فهمند گدای خسته را با روی خوش ای یار بخشیدی هزاران مرتبه توبه شکستم باز برگشتم تو اما بنده ات را بعد هر تکرار بخشیدی همین که نور بسم الله دیدی روی لبهایم شب اول کنار سفره ی افطار بخشیدی تو گویا بیشتر از من به من مشتاق بودی که به شوق اولین تسبیح استغفار بخشیدی فراموشم نخواهد شد که با رحمت نه تنها من جهانی را به عشق حیدر کرار بخشیدی ✍ ............................................................... گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein
. در باز کن که خسته ترین بنده آمده تنها و سر به زیر و سر افکنده آمده همراه با امید به آینده آمده با این که دیر آمده شرمنده آمده   شرمنده اش نکن که گرفتار میشود خط و نشان نکش که دلش زارمیشود   غرق گناه آمده ام می کنی قبول؟ با اشک و آه آمده ام میکنی قبول؟ مابین ماه آمده ام می کنی قبول؟ رویم سیاه آمده ام میکنی قبول؟   مثل همیشه مطمئنم رد نمی کنی با اینکه من بدم تو به من بد نمیکنی   رویم نمی شود که صدایت کنم خدا در کوله بار بندگی ام نیست جز خطا با این دلی که نیست درونش به جز ریا یک عمر کار و بار دلم بوده ادعا   من از خودم به خاطر معصیت عاصی ام شرمنده ام برای همین آس و پاسی ام   در بی نوایی ام تو نوا میدهی مرا بغض شکسته ؛حال بکا میدهی مرا بی قیمتم اگر چه ؛ بها میدهی مرا با یاد خود به سینه صفا میدهی مرا   میخوانمت ؛ اجابت سبز دعا تویی روشن ترین ضمیر دل بنده ها تویی   غفلت حصار بسته به دور و بر دلم رحمی نما به گریه و چشم تر دلم مرهون رحمتت شده پا تا سر دلم نامت نوشته ام به روی سر در دلم   راضی نشو دلم به کسی جز تو رو کند با یک نفر به غیر خودت گفتگو کند   حالا تو هستی و دل بی عار بنده ات شرمندگی و خجلت غم بار بنده ات آشفته حالی و دل بیمار بنده ات تنها تو هستی با خبر از کار بنده ات   پس لطف کن بیا و مرا بی خبر ببخش در خلوت شبانه و وقت سحر ببخش ✍ ................................................................. گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein
. مادحِیّ و مدح حیدر می کنی خلوتت را کار دیگر می کنی خلوتت؛ خلوت نباشد هیچ گاه محضر حق باشی و گرم گناه! آنچه تو خلوت شماری جَلوَتست حاصل عمرت یقین از رِخوَتست مادح حیدر یقین حَیّه در است نه چنان باشد که حَیّه پرورست حَیّه باشد نفس تو اندر وجود رِخوَتت آید تو را وقت سجود زهر او اندر وجودت ساری است پادزهری را نجوئی خواری است می کند بیمار چشم و گوش تو هم شود ناکار قلب و هوش تو هوش از سر رفت غافل می شوی در. پی اعمال باطل می روی نفس خود را تا توانی هی بزن ای وهب رَه در حقیقت پی بزن والسّلامُ عَلَیٰ مَنِ اِتَّبَعَ الْهُدَیٰ وهّاب آقاجانی اوجاکی ( وهب)✍ ................................................................. گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein
. علیهاالسلام بالاتر از بالایی و بالانشینی هرچند با ما خاکیان روی زمینی شایستۀ وصف زبان کردگاری نه درخور توصیف‌های این چنینی حُسن تو محض با پیمبر بودنت نیست قبل از مسلمان بودنت هم بهترینی انگشتر پیروزی دین خدا را تو با بهای جان و اموالت نگینی طرد تو از سمت قریشی‌های مکه باعث نشد یک لحظه هم از پا نِشینی نام تو از لب‌های پیغمبر نیفتاد در هر کجا همراه ختم المرسلینی «مثل فدک نام تو را هم غصب کردند تو بهترین مصداق اُم المؤمنینی» این روزهای آخر عمر خودت را هر روز با یک غصۀ تازه قرینی رخسارۀ تو رنگ رفتن را گرفته احساس تلخ لحظه‌های واپسینی در چشم‌هایت اشک حرف درد دارد انگار از یک قصّۀ دیگر غمینی دلواپس غم‌های بی‌پایان زهرا بعد از فراق رحمةٌ للعالمینی... ای کاش بودی تا در آغوشش بگیری وقتی که آن‌جا گفت: یا فضّه خذینی .................................................................. گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein
. دلت خلوت عشق پاک پیمبر همه هستی ات را به او هدیه کردی کسی جز خدا و محمد نداند که در راه توحید و ایمان چه کردی ? همین بس به شان و مقام تو بانو که جبریل آورده از حق سلامت رسولی که خلق عظیم است خلقش هماره به نیکی ستوده مرامت همان روز اول دل عاشقت را چه زیبا به دست پیمبر سپردی و با صدق و اخلاص و ایمان و ایتار دل مصطفی را خریدی و بردی و چون دید شایسته ای و سزاوار خدا هم به تو کوترش را عطا کرد دل پاک تو شد صدف ای خدیجه زلالی ترین گوهرش را عطا کرد سلام ای طلوع نجابت ، نگاهت سلام ای تجلای ایمان خدیجه به صدق و صفای تو شد بانوی عشق که داده تلاش محمد نتیجه خدا آبرویی به تو داده بی بی که رشک تمام زنان بهشت است به ام ابیها شدی مادر ، انکه اشارات او ، معنی سرنوشت است به نیکی تو را یاد می کرد با اشک رسول خدا چون که نام تو می برد و شد سال اندوه ، سالی که رفتی دل. خسته اش در فراق تو افسرد ................................................................. گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein