eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
5.2هزار دنبال‌کننده
288 عکس
179 ویدیو
37 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian آی دی استاد @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
. کسی نمانده که از دست ظلم محزون نیست ز داغ غزه دلے نیست که زِ غم خون نیست قسم به مسجدالقصیٰ که از تمام جهات حرامزاده تر از صهیونیستِ ملعون نیست هر چند این آموزه ای از مکتب دین است بر عده ای تلخ است و بر یک عده شیرین است پاسخ به هل من ناصر خون خدا، امروز یاریِ مظلومانِ غزه در فلسطین است
. عجل_الله_تعالی_فرجه_الشریف از عشق تو ای مولا، آواره‌ی هر کوییم تا آن‌که نشانی از، ماه رخ تو جوییم شد شُهره‌ی هر بَرزَن، احسان تو یا مهدی ای جان همه عالم، قربان تو یا مهدی طوفان‌زده در بینِ، امواج بلا هستیم در اوج پریشانی، بر لطف تو دل بستیم شد دست توسل بر، دامان تو یا مهدی ای جان همه عالم، قربان تو یا مهدی کی می‌شود از کعبه، پیک سحری آید ای یوسف گمگشته، از تو خبری آید آتش زده بر جان‌ها، هجران تو یا مهدی ای جان همه عالم، قربان تو یا مهدی نذر فرجت مولا، بس لاله به خون غلطید فریاد بیا مهدی، از چشمه‌ی دل جوشید شد دیده‌ی هر عاشق، گریان تو یا مهدی ای جان همه عالم، قربان تو یا مهدی از دیده‌ی هر مادر، خوناب جگر می‌ریخت خاک لحد گُل را، با گریه به سر می‌ریخت آن لاله‌ی پرپر شد، مهمان تو یا مهدی ای جان همه عالم، قربان تو یا مهدی از سینه‌ی مظلومان، این زمزمه می‌آید کی مرهم زخم قلب فاطمه می‌آید؟ دل‌ها همه مشتاق و، خواهان تو یا مهدی ای جان همه عالم، قربان تو یا مهدی ای کاش که ما جزوِ، یاران شما باشیم مانند حبیب و جون، بین شهدا باشیم باشیم همیشه بر، پیمان تو یا مهدی ای جان همه عالم، قربان تو یا مهدی ✍ ...┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ کانال اشعار حسینی ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. غزه ای آتشفشان خشم جنگ افزارها مرز بین نور و ظلمت ، جلوه ی ایثارها می ستایم اقتدارت را هزاران افرین بر تو و رزمندگانت زیر اتشبارها گاه با خون گاه با سیلی گهی با آه دل سرخ مانده در دلت نیلی ترین رخسارها قتلگاهت بحر خون و خیمگاهت زیر و رو تشنگانت طالب ..من تحتها الانهارها خون ناحق دامن قاتل به آتش می کشد وای اگر فرصت بیابد اشتر و مختارها می رسد بر گوش هل من ناصر ینصرنی ات تا عیان گردد عیار عشق در بازارها استقامت کن مبادا پرچم افتد بر زمین می شود کرب و بلا تکرار در تکرارها صبح روشن می رسد بعد از شب تاریک و سرد می شود غرق غرور و جهل خود کفتارها بار دیگر آیه انا فنحنا را بخوان سروها می روید از خون دل سردارها بداهه ✍ .
. ای غُدّه‌ی بدخیم شدیداً متلاشی دنیا چه قشنگ است زمانی که نباشی* اصل است فلسطین و فقط حاشیه‌ای تو‌... ما را نبُود حوصله‌ی شرحِ حواشی ای غاصب یک مملکت! ای وصله‌ی ناجور! ای قدرت پوشالی و ای دشمن ناشی ما دست به ماشه! همه آماده‌ی شلیک... «هشدار! که آرامش ما را نخراشی!»** ## گر مرهم دردی نشدی آی مسلمان! خوب است به این زخم نمک نیز نپاشی... ✍ .
. با عمر کم اش دغدغه ی خاک وطن داشت در راه وطن پیرهن زخم به تن داشت با عشق خمینی به دل حادثه می زد با پرچم ایران تن او میل کفن داشت هر ثانیه غلتیده به خون سرو رشیدی هر بار غمی تازه به جان، بوم کهن داشت روزی که وطن تشنه ی شق القمری بود او در سرش اندیشه ی «فهمیده» شدن داشت او رفت به میدان و عمل کرد به تکلیف روزی که دل ما همه قید شک و ظن داشت... ✍ .
. تب تبیین مظلوم مقتدر یعنی عبّاس بر لب دریا مظلوم مقتدر یعنی پرچم غروب عاشورا مظلوم مقتدر یعنی خورشید در غل و زنجیر مظلوم مقتدر یعنی تا شامْ زینب کبری مظلوم مقتدر یعنی شمشیرِ مالک اشتر، آماده‌ی مصاف امّا، بر روی نیزه قرآن‌ها! مظلوم مقتدر یعنی فریاد کودکی محزون معراج ملّتی در خون، طوفان مسجد الأقصی مظلوم مقتدر یعنی عمّار در صف صفّین عمّار در تب تبیین، عمّار در دل غوغا ای بغضِ در گلو مانده، مظلوم مقتدر یعنی لبخند و اشک فرمانده، هنگام رمز یازهرا
. تاویل آیه های زلال شریفه شد تنها زنی که صاحب ارج و صحیفه شد اندوه و درد «فاطمه(س)» اندوه مصطفی(ص) است... لعنت به آنکه باعث اشک «عفیفه» شد جایی که عهد عترت و قرآن شکسته شد سیلی زدن به «عصمت کبری» وظیفه شد نفرین به هرکه برد ز خاطر غدیر را حق را به بند برده و ناحق خلیفه شد گاهی تقیه کردن ما عین کافری است وقتی بنای غصب خلافت سقیفه شد .
. سلام ای سرزمین استقامت زمین جان گرفته با شهادت سلام ای سربلند دست بسته پرستوی نجیب پر شکسته سلام ای زخم کهنه، ای فلسطین سلام ای قبله ی حق نخستین تو با طوفانِ الاقصی چه کردی؟ نشان دادی که شیر این نبردی اگرچه سینه ات زخم از فشنگ است ولیکن شیر زخمی هم قشنگ است شبیه روضه های کربلایی غم انگیزی، غیوری، با صفایی تو را لب تشنه در آتش نشاندند غریبانه به خاک و خون کشاندند همه پروانه ها را سر بریدند گلوی شیرخواران را دریدند سلام ما به طفلان شهیدت به چشمان پر از شور و امیدت بخوان آیات فتح و مومنون را بخوان انا الیه راجعون را مبادا لحظه ای دلسرد باشی اسیر دشمن نامرد باشی بپا خیز ای برادر، وقت جنگ است که عرصه بر وجود دیو، تنگ است ببین لش مرده ی دشت طبس را بگیر از مشرکین، راه نفس را رها کن سازش و راه عبث را بزن بشکن در و سقف قفس را بپا خیزید هنگام تقاص است جواب غاصبان مشت حماس است اگر چه سینه ای پر آه داری خدا را شکر، حزب الله داری خروش ات ذوالفقار در قیام است که دوران بزن دررو تمام است ✍ .
. سردار دلها شهید حاج قاسم سلیمانی : فرمانده ی این میدان حضرت زهرا سلام الله علیهاست. ----------- غزّه ی مظلوم دهر بپا خاست ، نشستن چرا شاخه ی این نخل شکستن چرا غزّه در آتش بدنش سوخته باغ و نهال و چمنش سوخته قصّه ای از آتش و خون گفته اند مادر و فرزند به خون خفته اند لشکر ابلیس شده یکّه تاز نسل کُشی می کند ابلیس باز حسّ مرا داغ برانگیخته خون مسلمان به زمین ریخته کودک تنها شده ی بی پناه کُشته شد امّا به کدامین گناه این دلِ مغموم چها دیده است غزّه ی مظلوم چها دیده است کفر مجسّم شده صهیون ببین سرخ شده شاخه ی زیتون ببین آه ببین نقشه ی خصمِ پلید فاجعه در فاجعه آمد پدید گرگِ پلید است که انسان کُشَد کفرِ یهود است مسلمان کُشَد آلِ یهود است کزو صبح و شام امّتِ اسلام شود قتلِ عام منبرِ خون است بخوان ای خطیب نَصْرُمِنَ الله وَ فَتْحٌ قَریب فتح و ظفر جزوِ سپاه شماست نَصْرُمِنَ الله سِلاح شماست گیسوی طفلان همه در خون رهاست غزّه ی ویرانه ببین کربلاست آه چقدر آب و عطش دیده ایم باز درین دایره چرخیده ایم پلک میانداز و ببین در خزان خفته به خون اند همه مادران داغ به دلها سر و سامان دهد طفل در آغوش پدر جان دهد پنجه ی صهیون که چکد خون ازو زخم شده سینه ی گردون ازو ناله ازین خاک به گردون رسید روی زمین مانده هزاران شهید ای همه دل داده به فتحِ قیام صبر و شکیبایی تان مستدام شعله کشد آهِ جگر سوزتان جلوه کند نهضت پیروزتان حرمله ها تیر به کف آمدند باز پیِ ذبحِ شرف آمدند غزّه بُوَد عرصه ی خون و شرف بانگ بر آورده شرف ، لاتَخَف ای غم دل خوانده بگو یا حسین تشنه جگر مانده ، بگو یا حسین نام حسین است به دل جان دهد حضرت زهراست که فرمان دهد خون جگران را ز رهِ یاوری حضرت زهراست کند مادری آن که به قلب همه مَرهَم گذاشت آه که خود بازوی مجروح داشت وای ، خزان از غم او باغ ماست پهلوی بشکسته ی او داغ ماست دستِ ستم بابِ جسارت گشود چهره ی نورانی او شد کبود این که به دل خونِ جگر آتش است خانه ی وحی است که در آتش است شعله کِشد باغ ز بادِ خزان مادر و طفل اند در آتش نهان بعد نبی فتنه چنان شد پدید بانوی بیت علوی شد شهید فاطمه افتاد ز پا ، آه آه خانه ی وحی است که شد قتلگاه ** «یاسر»✍ .
. حماسه مقاومت جهانی اسلام ---------- در فضایی از غیرت غزّه گشت توفانی گرچه رنگ خون دارد این فضای بُحرانی تا رژیم صهیون را از نَفَس بیندازیم رهبری کند ما را " سَیّد خراسانی " اِدعای اسلام و ، در سکوت و در عُزلَت وای ازین ریاکاری وای ازین مسلمانی در خروش لبنان و ، در خروش حزبُ الله شیرهای این میدان شیعه های لبنانی بنگرید با غیرت جبهه ی عراقی را حمله بُرده بر دشمن با نگاه " قاآنی " حاضران این سنگر تا رهایی قُدسیم می دهد به ما فرمان قاسم سلیمانی آخرین پیام آمد : در تله تل‌آویو است می رود کلانشهری رو کند به ویرانی گو رژیم غاصب را میزبان خون باشید می رسند موشک ها از یَمن به مهمانی غاصب فلسطین را مَحو می کند اسلام می رود فنا گردد این رژیم شیطانی «یاسر» از غم گلها دیده روبروی خود دیده های دریایی ، سینه های توفانی ** «یاسر» ١١ آبان ١۴٠٢ .
. با چه رویی بنویسم که بیا آقا جان شرم دارم خجلم من ز شما آقا جان با چه رویی بنویسم ز غم دوری تو که گناهان من آزرده تو را آقا جان مهربانانه به یاد همه ی ما هستی آه از غفلت روز و شب ما آقا جان صحن چشمان ترم منتظر مقدم توست قدمی رنجه نما ، بهر خدا آقا جان  صبح آدینه قلم کوی تو را می پوید می شود همسفر باد صبا آقا جان قلم و دست غلامانه ی من می لرزد با چه رویی بنویسم که بیا آقا جان ✍ .
. عج از ابتدای هفته فقط آه می ‌کِشیم ما هر سه‌شنبه ناله ی جانکاه می کِشیم هِی جمعه روی جمعه تلنبار می شود... دردِ فراق را همه ی ماه می کِشیم گاهی عتابِ تو به صلاحِ دوامِ ماست ما انتظار سیلیِ گَهگاه می کِشیم ما از تبِ وصال..،توان کَسب می کنیم یک کوه را به قدر پرِ کاه می کِشیم باید به زور..،گریه از این "چشم"ها گرفت با دست خویش آب از این "چاه" می کشیم شرط عروج بنده به بُغضِ پگاهِ اوست خود را به سمت اشکِ سحرگاه می کِشیم هرکس دلیل قدِّ خمم را سوال کرد گفتیم بارِ نوکری شاه می کِشیم این اعتقادِ ماست..،که دلخواه فاطمه است در روضه هرچه ناله ی دلخواه می کِشیم آقا!قسمِ به عُمرِ کم مادرِ شما... ناز تو را در این دمِ کوتاه می کِشیم ▪️ ▪️ در کوچه گوشواره ی مادر شکسته شد... ما هرچه می کِشیم از آن راه می کشیم ✍ .