.
#میلاد_حضرت_زینب
قدومت نور باران کرده بانو وسعت شب را
به تحسین تو وا کردند اهل آسمان لب را
شدی آئینه ای از جلوه های حیدر و کوثر
خدا رو کرد در شان مقامت نام زینب را
حسین آرام جانت بود و لبخندت در آغوشش
ادا کرده است در روز ولادت حق مطلب را
به دنیا آمدی بانو که بر دوش تو بگذارند
به حکم صبر و نطق باشکوهت حفظ مکتب را
کنار لولو و مرجان،تو را کم داشت این دنیا
خدا در خانه ی شمس و قمر آورد کوکب را
#محمدجواد_منوچهری ✍
#یا_زینب_کبری_سلام_الله_علیها
.
26.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رهبر انقلاب، هماکنون در دیدار دانشآموزان و دانشجویان
من اینجوری برداشت کردم اسرائیل میزنیمتون ،بَدم میزنیم تا دیگه از این غلط ها نکنید.نه فقط به خاطر انتقام بلکه به دستور دین و شریعت
─═┅═༅𖣔🌼𖣔༅═┅┅─
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
#مدح_امیرالمؤمنین
در مدح مولا باید از قرآن بگویم
یعنی علی را چشمه ی ایمان بگویم
باید شبیه فاطمه آن اسوه ی عشق
هر موقع آمد نام حیدر ،جان بگویم
#مرتضی_عابدینی✍
.
.
#مناجات_با_امام_حسین
#امام_حسین
#شب_جمعه
به صحنش آمدم پیچیده گویا عطر سیب اینجا
همان عطری که میسازد ز هر لالی خطیب اینجا
چه تصویری از این بهتر؟چه شوری هست شیرینتر؟!
"هلا بیکم" به زائرهاش میگوید حبیب اینجا
چه اکسیری میان بارگاه خویش دارد که
زده بر دامنش دست توسل هر طبیب اینجا
مسلمان و یهودی و مسیحی فرق دارد؟ نه...
نمیماند کسی از بارِ عامش بی نصیب اینجا
خریده کربلا را تا که زائرخانهاش باشد
غریب است و نمیخواهد کسی باشد غریب اینجا
::
میان قتلگاه انگار دستی میرود بالا
به لب دارد گمانم مادری "امن یجیب" اینجا
به خود که آمدم دیدم که تا امروز میآید
صدای بغض "هل من ناصر" مردی غریب اینجا
نوشته میشود با تیغ مردی از تبار او
سرودِ انتقام حضرت شیب الخضیب اینجا
#عباس_جواهری_رفیع ✍
.
.
#امام_زمان
#مناجات
#فاطمیه
عصر هر جمعهی دلگیر، تو را میخواند
دم به دم کوچهی تقدیر تو را میخواند
مادری چشم به راه است بیایی از راه
کنج خانه پدری پیر تو را میخواند
ندبهها اشک شد و از تو نیامد خبری
قطرهی اشکِ سرازیر تو را میخواند
عالمی منتظر جلوهی مولایی توست
هر نفس قبضهی شمشیر تو را میخواند
ننگ بر ما چو ببندیم به غیر از تو امید
صبح و شب عرصهی تدبیر تو را میخواند
یازده قرن گذشت از غم تنهایی تو
دل واماندهی ما دیر تو را میخواند
مادری پشتِ در خانه صدایت میکرد
مادری خسته، زمینگیر، تو را میخواند
دارد از حنجرهای خشک صدا میآید
دختری در غل و زنجیر تو را میخواند
از همان ساعت سه، ساعت سر، ساعت حزن
عصر هر جمعهی دلگیر تو را میخواند
#وحید_محمدی ✍
.
.
#میلاد_حضرت_زینب
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
آسمان ها شد چراغان و ملائک در سرور
چشمِ جهل از نور این ماه خدایی گشته کور
پنجمماهِ جمادی، نور حق پیدا شده
مجلسِ جشنی برای عرشیان برپا شده
دختری آورده دنیا ،حضرت خیرالنساء
میوه ی قلب علی ،محبوبه ی آل عبا
بهر پیغمبر پیامی جبرئیل آوَرده است
نام او را حضرت خالق گزینش کرده است
زینب است و زینتِ حیدر شدن در شأن او
زینب است آئینه ی مادر شدن در شأن او
احترام دختر زهرا به دنیا واجب است
بعدِ نامش یک سلام الله علیها واجب است
خانه ی اهل کسا را او نگارِ بی قرین
در مقامش مینویسم اینچنین:صبر آفرین
لفظ همدم بعد او دارد شکوهِ دیگری
آمده بهرِ بَشر کشتیِ نوحِ دیگری
در لغت خواهر به معنای حقیقش زینب است
هر که وصل یار میخواهد،طریقش زینب است
روز میلادش اگر روز پرستاری شده
چون که عشق از دامن بانو فقط جاری شده
بر نمی آید ز من مدحش ،خدا مداح اوست
راه حق، راهِ نبی و مرتضی در راهِ اوست
هرکه گوید کیست که رمز بقای مکتب است؟
فاش میگویم به او اُم المصائب زینب است
شاعر: #مرتضی_عابدینی ✍
.
.
#امام_حسین
السلام علیک یا اباعبدالله
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دیوانهی زنجیری گیسوی حُسینم
آوارهی هر روز و شب موی حُسینم
بیهوده به دنبال طبیبی نفرستید
من زخمی تیغ خم ابروی حُسینم
مستی من از باده و پیمانه گذشته
عُمریست که مست رخ دلجوی حُسینم
با من سخن از عطر گل و باغ مگوئید
من در به در رایحه بوی حُسینم
حُجاج اگر جانب کعبه به شتابند
من معتکف دائمی کوی حُسینم
مشّایه طریقی است که دیوانه پسند است
دیوانهی آوارهام و سوی حُسینم
در سینه زنی در وسط هرولههایم
واللهِ که من زنده به یک هُوی حُسینم
در کالبدم تا نفسی هست همیشه
آواره هر روز و شب موی حُسینم
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#نصیر_حسنی ✍
.
.
#میلاد_حضرت_زینب سلام الله علیها
باز اعجازآفرین درخلقتش اعجازکرد
برهمه خلق جهان ازخلقت خود نازکرد
بانسیم مهرخود،درگلشن پُرنور وحی
غنچه ای بارنگ وبوی یاس عصمت بازکرد
زینت دامان زهرا کردتااین غنچه را
باغ هستی را ازاو،آئینه دار رازکرد
چشم زینب رابه چشمان حسین خودگشود
هردو رابا یک تبسّم مظهر اعجاز کرد
در بهشت سبز عصمت ،پیش چشم باغبان
زندگانی را کنار لاله ها آغازکرد
نورمی بارد ، زبس ازآفتاب نام او
نام اورا جبرئیل ازآسمان آوازکرد
ازهمان روزنخستین این همای صبروحلم
تا افق های بلند بندگی پروازکرد
مکتب تقواوعصمت، این بلورنوررا
درحضورنورمُطلق، بنده ای ممتازکرد
دردل دریائیش غم قطره قطره جمع شد
چشم اورا چون صدف پیوسته گوهرسازکرد
درسرشت غرق نورش دردوغم گرریشه کرد
دردخودرا باخدای خویشتن ابرازکرد
بعد عاشورا همین بانودرآفاق جهان
نغمۀ سرخ حسینی راطنین اندازکرد
شکرلله بانسیم رحمت خود،کردگار
درمدیح او«وفایی»راسخن پردازکرد
#سیدهاشم_وفایی✍
.
.
#امام_حسین
#السلام_علیک_یا_ابا_عبدالله
تشنه...
آتش هجرت بسوزاند همه جانم حسین
مثل عشاق جدا افتاده گریانم حسین
یا که می گریم برایت یا تباکی میکنم
از حرم جا مانده ام ، خیلی پریشانم حسین
بی قرار دیدنِ آن مضجع نورانی ام
تشنه ی یک نافله در زیر ایوانم حسین
لا تؤاخذْنی ، که از دوری تو دق میکنم
با حرم نه ، جور دیگر تو بسوزانم حسین
از قدیمی ها شنیدم ، قبه ات دارالشفاست
من مریض عشقم و محتاج درمانم حسین
در مفاتیح الجنانش، شیخ ما ذکری نگفت...
چاره ی دلتنگی خود را نمی دانم حسین
هر شب جمعه زیارت ، حسرت این نوکر است
ساکن کرب و بلایی و من ایرانم حسین
بهر تسکین دلم از داغِ دوریِ شما
روضه ی ویرانه را با آه میخوانم حسین
#مرتضی_عابدینی ✍
.
.
#بحر_طویل
#میلاد_حضرت_زینب
بحرِ طویل ولادت حضرت زینب سلام اللّه علیها
سحر آمده وُ گاهِ تراویدنِ باران به چمنهاست
گهِ خندهیِ غنچه به برِ دشت و دَمنهاست
وَ شبنم متبلور به رویِ برگهیِ سبزینهیِ باغ وُ ....
به رویِ صورتِ گلهاست
آفتابی به زمین تاخته و ُ
ظلمت و اندوه برانداخته و ُ
بعدِ بارش هفت رنگی به سماوات مهیّاست
آسمان گلشنِ عشقِ علوی گشت
چه زیباست ؟! چه زیباست ؟!
بیایید درِ خانهیِ حیدر
که کنون اسوهای از حُجب وُ عفافِ نبوی
شهرهیِ آفاق به ایثار و پرستاریِ دلدار
بلیٖ زینبِ کبری به رویِ دامنِ زهراست
چه زیباست ؟! چه زیباست ؟!
شگفتا که شکوفا شده گلواژهیِ صبر و ُ
همهیِ معنی وُ اندازهیِ یک لیلهیِ قدر و ُ
صورتِ ماهِ شبِ چاردهِ بدر و ُ
پس از فاطمه چون مریم و ساره
همچنان مادرِ غمپرورِ موسی
مینشیند به اِرم بر رویِ تختِ افضل و صدر و ُ
میفروشد به تمامِ بانوانِ جنّتی فخر
که من یارِ حسینِ ابنِ علی فخرِ جهانم
عاشق و مستِ حسینم مقتدایِ عاشقانم
قلبِ من میتپد از عشقِ وی و ُ
میرود از تن به در از غصّهیِ او تابم و جانم
عشقش آمیخته با گوشتم و پوستم و روح و روانم
آتشِ ماتم و داغش میزند بر استخوانم
ضربانِ دلِ من نامِ حسین و مدحِ او وِردِ زبانم
من پلی بینِ دو دریایِ کمالم مَظهرِ یَلتَقیانم
بحرِ صبر است حسن بحرِ کرامات حسین و ُ
در میانِ این دو دریا من نشانم
عصرِ عاشور به آن قافلهیِ بیسر وُ سامان ساربانم
مادرِ ماتم وُ اندوه وُ غم وُ دردِ زمینم
در صبوری آسمانم
من گرفتارِ حسینم دل و دلدارِ حسینم
بی حسینم نتوانم بی حسینم نتوانم
زینبم دخترِ صبر وُ زینبم مادرِ ایثار
زینبم خواهرِ عشق وُ عمّهیِ سرورِ بیمار
زینبم بانویِ ویرانهنشینِ مَهجبین وُ
اُختِ عبّاسِ علمدار
منم انگشتنشانِ شهرِ کوفه
منم آنکه دست بسته میکند شام گرفتار
من سخنور چو علیام صابرم من حسنیام
باحیایم فاطمیام مونسِ خونِ خدایم
سِپرِ دوّم علیام
عمّهیِ داغ به جان دیدهیِ یابنالعسکریام
زینبم من زینبم من
#بحرطویل #میلاد
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#حسین_ایمانی ✍
.
.
#میلاد_حضرت_زینب
شب اگر مثل امشب است خوش است
اگر از می لبالب است خوش است
هر کسی که به زیر چرخ کبود
آستان بوس زینب است خوش است
شب گرفتار خانه ی علی است
حق پدیدار خانه ی علی است
غصه ای نیست دیگر از امشب
او پرستار خانه ی علی است
آمد و خود قرار فاطمه شد
لحظه ی انتظار فاطمه شد
مثل زهراست صبر و حوصله اش
زینب آئینه دار فاطمه شد
میکده هست مست باده هنوز
دست ما عشق کار داده هنوز
شاهکار است و مادر دنیا
دختری اینچنین نزاده هنوز
او پرستوی در هوای علیست
او طلای پر از بهای علیست
اخم در چهره اش ابهت داشت
صوت خندیدنش صدای علیست
او جواب دعای بی کسی است
ناطق او صدای بی کسی است
با نگاهش به مجتبی فهماند
یاور روزهای بی کسی است
خنده مادرش دلیلی داشت
اول و آخرش دلیلی داشت
طالعش سخت و صبر فقط
اشک پیغمبرش دلیلی داشت
از حسن راز را مگو آموخت
باده شد باده شد سبو آموخت
پدرش مرتضی ست پس بی شک
خطبه خوانی خود به او آموخت
به سر سفره ها نمک انداخت
فاطمه پای او فدک انداخت
از همان ابتداش قنداقه ش
لرزه بر جان نُه فلک انداخت
مرد تر از همه ست گرچه زن است
تکیه گاه حسین با حسن است
نطق حیدر ، صلابت زهرا
زینب اصلا تمام پنجتن است
#امیرفرخنده
#ولادت_حضرت_زینب
.
.
#میلاد_حضرت_زینب
قمری باز رسید و به دلم نور افتاد
ناخودآگاه مسیرم به رهِ طور افتاد
بیخبر بودم از آن حال و دلم شور افتاد
قافیه بر ورقم جفت شد و جور افتاد
گفت بنْویس که آن روح عبادات آمد
صلواتی بفرست عمه ی سادات آمد
دست بردم به قلم قافیه ام نام گرفت
نام زینب به لبم خورد و لبم جام گرفت
و از این حالت خوش سینه ام آرام گرفت
مهر او از دل من غصه ی ایام گرفت
ازقدومش به دلم شوق مناجات آمد
صلواتی بفرست عمه ی سادات آمد
عرض تبریک که یا فاطمه دختر زادی
دختری با جَنَم و هیبت حیدر زادی
کوثری بر نبی و کوثر دیگر زادی
بهرِ دین نبوی خودْ تو پیمبر زادی
دختر شیر خدا قبله ی حاجات آمد
صلواتی بفرست عمه ی سادات آمد
گفت در حالت بیداری و در خواب حسین
جان نثار توام ای حضرت ارباب حسین
شده از داغ تو جسمم به تب و تاب حسین
کوفه و شام شدم بهر تو نوّاب حسین
تبرِ بت شکن کوفه وشامات آمد
صلواتی بفرست عمه ی سادات آمد
#داریوش_جعفری✍
#ولادت_حضرت_زینب
.