✍ #کلام_استاد رائفی پور
🔮 حوزه ی کار برای امام زمان منت نداره❗️
☝🏻 خدا منت رو سرت میذاره برای امام زمان کار بکنی!
نه، ظاهرا توجیح نیستی...
من هی میگم امام زمان نمیدونی من چی میگم...❗
ببین عزیز من فقط 3 تا روایت از 3 تا امام میگم؛
☀ 1. امام صادق(ع):
ای کاش من حجت را درک میکردم تا تمام مدت عمرم خدمتش کنم.
☀ 2. امام رضا(ع) در قنوت:
سید من و مولای من ای که دوری تو خواب را از چشمان من ربوده است.
☀ 3. آقا امام هادی(ع) در حالت جان دادن میفرمایند:
امام حسن عسکری بالای سرشون بوده میدونی چی وصیت میکنه به امام حسن عسکری، بغض کرده بوده اشکش یهو سرازیر میشه امام هادی میگه سلام مرا به بچه ام برسون یعنی نوه ام بگو بابا بزرگت خیلی دوست داشت چهره ی چون ماه تو رو ببینه.
🔺فکر کردی اهل بیت بدهکار کسی میمونن؟ هزار تومان بزاری ، ده هزار تومان میفرسته به زور تو جیبت ، این خاندان بدهکار کسی نمیمونن.
🔹 هر چقدر کار کردید که حتی یک ثانیه ظهور جلو بیفته ، یه ثانیه ، اسمت رو مینویسن قاطی کسایی که در تعجیل ظهور کوشید
🔸 امام زمان یعنی این...
میگه منت سرت میذارم برای امام زمان کار کنی بیچاره... تو دنیا هفت میلیارد جمعیت درگیر شکم و زیر شکم هستن من منت سر تو میذارم که تو جمعه صبح پاشی بیای دعای ندبه بخونی...چند درصد جمعیت کره ی زمین این کاره ان، منت سرت گذاشتم غر هم میزنی⁉️
🍃🌺آقا امیرالمومنین پای امام زمان خودش آقا رسول الله، وایساد یا نه؟ 90 تا زخم هم برداشت...
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌷@asheghanvlaiat🌷🍃
✒️📃
🎓 ڪــ🎒ــــلاس درس مهدویت
✨سلوک مهدوی
4⃣قسمت چهارم
🦋نفر دوم که خدمت امام زمان (عج) مشرف شد و ایشان را دیدند کسی بود که همه ایشان رامی شناسند, این فرد شیخ مفیدبود. اسم او محمد بن محمد بن نعمان است . مفید لقب اوست ، لقب مفید را امام زمان(ع)به این فرد داد و به شیخ مفید معروف شد.
💞بعضی بزرگان می گویند: اگر مقام عصمت برای غیر از پیغمبران و ائمه جایز بود، برای شیخ مفید می شد این مقام عصمت را به کار برد. این قدر مقام شیخ مفید بالاست.
💠شیخ مفید ۳۵سال ،ریاست و زعامت شیعیان و
رهبری فقهی ، سیاسی شیعیان رابه عهده داشت . البته درآن زمان حکومت شیعی نبود و مثل الان که ولایت فقیه داریم آن زمان نبود ,چون حکومت دست شیعه ها نبود, ولی رهبری دینی مردم را شیخ مفید بر عهده داشت.
📃حدود سی نامه از سمت ناحیه ی مقدسه ی امام زمان (ع)برای ایشان نوشته شد،خیلی افتخار بزرگی است که یک انسان حدود سی نامه از محضر امام زمان (عج)دریافت کند.
✅جالب این است که شخص امام زمان (ع) در بعضی از این نامه ها به شیخ مفید این طور می گوید: نامه ای به برادر استوار و ثابت قدم ، و دوست رشید و نیرومند ما شیخ مفید .
🔹یعنی امام زمان (عج)به شیخ مفید برادر می گوید، ثابت قدم, بعد دوست می گوید. خیلی تعابیر بزرگی است که امام زمان (ع)به یک انسان چنین القابی بدهد.
✉️و درنامه ای دیگر می گوید :سلام خداوند بر تو ای ولایتمدار و ای دوست مخلص ما در دین, ای کسی که در یقین به ما دارای امتیاز مخصوصی هستی .
👈این ها القابی است که امام زمان (عج) برای شیخ مفید (ره)دادند.
🍃🌸جالب این است بدانید شیخ مفید از جمله افرادی بود که در زمان غیبت کبری از مکان زندگی امام زمان (عج) مطلع بود.
☝️یکی از نامه هایی که امام زمان(ع) برای شیخ مفید می نویسد : درکتاب بحار علامه مجلسی -ج
۵۳,ص۱۷۷این نامه آمده است، امام زمان (عج) می گوید: ای شیخ دعا و مناجات تو را از جایگاهی که برای ما بر بلندای کوهی ناشناخته بر پا شده است شاهد بودیم. و حاجات تو را شفاعت کردیم و حاجات تو را مستجاب کردیم، حال به تازه گی از منطقه ی سرسبز و پردرخت به خاطر روی آوردن افرادی بی ایمان به آنجا،به منطقه ای کوهستانی آمدیم(یعنی امام زمان (ع)می گوید ما دریک منطقه ی سرسبزی بودیم ، اما یک سری افراد بی ایمان و دشمن ما، آنجا برای زندگی کردن آمدند ما به همین خاطر مجبور شدیم از آنجا نقل مکان کنیم و به این کوهستان ها بیایم ) می گوید از این جا هم به زودی می رویم و در دشتی هموار فرود می آییم که ازآبادانی دور نیست و دست ستمگران به ما نمی رسد ، ازما و تغییر مکان و احوال ما به تو خبر خواهد رسید.
🍃🌸 یعنی اینکه یک انسان به مقامی می رسد که امام زمان (عج)به ایشان می گوید من کجا هستم و در کجا سکنی دارم. ....
🔹🔹ادامه دارد....🔹🔹
🎤استاد عبادی
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌷@asheghanvlaiat🌷🍃
✨﷽✨
✅ #تلنگر
✨امام زمان علیهالسلام را به آخر صف نفرستیم
✍زمانش رسیده است که به امام زمان علیهالسلام روی آوریم. زمانش رسیده است که از او غافل نباشیم. او را امام زمانِ خود بدانیم نه آینده.
او را به آخر صف نفرستیم آنجا که میگوییم: معلوم نیست امام زمان حالا حالاها ظهور کند، معلوم نیست کِی بیاید، هنوز خیلی مانده، دنیا آماده نیست و دهها سخن دردآور و ناامید کننده. مگر ما تعیین کنندهی وقت ظهور آن حضرت هستیم که چنین با ناباوری دربارهی ظهور مقدسش حرف میزنیم و آن را به آیندههای دور میاندازیم.
آن حضرت پس از چند هزار سال که انبیاء علیهمالسلام نوید ظهورش را دادند و پس از 255 سال که اجداد طاهرینش به قصد زمینهسازی برای ظهورش تلاش و فعالیت کردند به سرِ صف رسید و انتظار به سر آمد و خداوند با معجزات بزرگی او را به دنیا آورد تا پس از شهادت امام حسن عسکری علیهالسلام «اگر مردم او را یاری کنند و بخواهند» قیام فرماید و جهان را پر از عدل و داد نموده و حکومت جهانی حق را تا قیامت مستقر نماید. ولی به مجرّدِ رسیدن آن حضرت به سر صف، سستی و جهالت مردم او را به آخر صف فرستاد و لابد همین حرفی که ما هماکنون میزنیم (و میگوییم هنوز وقت ظهور امام زمان علیهالسلام نیست و...) را مردم آن روز زدند و او را به نسلهای آینده حواله دادند. مجدداً آن حضرت حدود یکصد و پنجاه سال پس از آن برای نسلهای بعد پیام دادند که اگر یکپارچه مرا یاری کنید سعادت دیدار ما را از دست نداده و میمنت دیدارمان به تأخیر نمیافتد.(۱)
ولی مردم آن روز نیز حرکتی نکردند و با عمل خود، امام زمان علیهالسلام را به آخر صف و برای زمانهای آینده فرستادند. باید با درد و رنج تمام بگوییم امام عصر ارواحنا فداه برای هر نسلی به سر صف میرسید ولی هر نسلی او را به آیندههای دور مربوط میدانست.(۲)
📚۱- بحارالانوار، ج ۵۳، ص۱۷۷
📚۲-نجان یافتگان امام زمان (ع) ،ص۳
✨🌸الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج🌸✨
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌷@asheghanvlaiat🌷🍃
#دلنوشته
#حیا
#حجاب
وقتی چادر به سر میکنم حس میکنم عطر فرشته ها سراسر وجودم را فرا میگیرد😍🦋
چادر به سرم میکنم اما.....✨
تنها چادر نیست ❌
حیا و عفت هم به خود میپوشانم هنگام چادر سر کردن😊
خیلی ها شاید بگویند از دین تنها حجاب و نماز را فهمیده ای؟😒سرت را پایین میگیری که بدتر جلب توجه کنی؟😏
این جور مواقع لازم نیست چیزی بگویی یا حرف اونهارو رد کنی🙃
میدونی چرا؟🤔
چون اگر سرت رو پایین میگیری میخوای جلب توجه بکنی اما نه برای اینا برای دل حضرت مهدی برای خدا نه برای این آدم های کوته فکر😌🌸
اگر میگویند از دین تنها حجاب و نماز را فهمیده ای نیاز نیست هرچی معلومات داری و هرکاری رو که در راه دین انجام دادی رو کنی برای آنها تا متوجه بشوند
همین که خدا میداند بس است🥰
خدا به موقع اش هرکاری که در این راه انجام دادی رو بهت به بهترین شکل پس میدهد و اونجاست که تفاوت زندگی تو با دیگری مشخص میشود ☺️
مگر فردی هم از خدا مهم تر هست؟
پس لبخند بزن و سکوت کن🤫😊
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌷@asheghanvlaiat🌷🍃
30.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#قصه_شب
قصه به روایت تصویر از زندگی حضرت زهرا
با صدای دختر گلمون مهیا تقی زاده
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌷@asheghanvlaiat🌷🍃
چهارشنبه ها مهمان چهار نور الهی
حضرت موسی ورضا وجواد وهادی
حالا که دوریم از کاظمین و مشهد وسامرا
از راه دور عرض ادب میکنیم ما
#السلام_علیک_یاموسی_بن_جعفر❣
#السلام_علیک_یاعلی_بن_موسی❣
#السلام_علیک_یامحمد_بن_علی❣
#_السلام_علیک_یاعلی_بن_محمد❣
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌷@asheghanvlaiat🌷🍃
#احکام
💠 کسی که نمیداند #تسبیحات_اربعه را در رکعت سوم و چهارم نماز سه مرتبه گفته یا بیشتر و یا کمتر، یا شک کند اصلا خوانده یا نه چه حکمی دارد؟
👈آیت الله خامنه ای : #يک_مرتبه نيز #کفايت مىکند و چيزى بر او واجب نيست، و تا به رکوع نرفته مىتواند بنا را بر اقل گذاشته و تسبيحات را تکرار نمايد تا يقين کند که آن را سه مرتبه گفته است.
👈 آیت الله مکارم : تسبیحات اربعه را در هر حال می توان #یک_بار خواند ولی #احتیاط_مستحب #سه_بار است.
🔻اگر در ركوع يا بعد از آن شك كند كه تسبيحات را خوانده يا نه، اعتنا به شك نكند،
امّا اگر هنوز به اندازه ركوع خم نشده احتياط واجب آن است كه برگردد و بخواند.
🔺 دو بار گفتن تسبیحات اربعه باطل کننده نماز نیست.
👈 آیت الله سیستانی : تسبیحات اربعه #یک_بار_واجب است و بقیه هر قدر باشد #مستحب است و #شک اثری ندارد و لازم نیست کاری کند.
📚 منبع :
سیستانی https://b2n.ir/818572
مکارم https://b2n.ir/185328
رهبری https://b2n.ir/125974
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌷@asheghanvlaiat🌷🍃
⚠️ #تلنگرانه
🔺تو اینستا ۳۰۰ دوست !
🔺تو تلگرام ۲۰۰ دوست !!
🔺توی واتساپ ۱۰۰ دوست !!!
🔺 توی ...
⚰اما داخل قبر تنهای تنها ....!!!!!
📛 پس مراقب باشیم فریبِ دنیا را نخوریم
ای
اهلِ نت📱
بی
اهل بیت ❤️
نشید.
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌷@asheghanvlaiat🌷🍃
#روزنگار ۱ بهمن سال ۱۳۵۷
🔸 «امام خمینی در تهران نماز میخواند»
این جمله با حروفی درشت در اکثر روزنامهها درج شده بود.
🔸 سید جلالالدین حسینی پس از غیر قانونی خواندن شورای سلطنت از ریاست این شورای استعفا داد.
🔸 کاروانهای مشتاق مردم از شهرهای دور و نزدیک به سوی تهران حرکت کردند و در خانه ها و مساجد و حسینیه ها منزل کردند.
🔸کارمندان بیشتر سفارتخانههای ایران سفیران وابسته را به سفارتخانهها راه نمیدادند و امام خمینی دکتر جلیل ضرابی را مأمور حفظ مدارک سفارتخانهها کردند.
🔸گروه های مختلفی از نظامیان همبستگی خود را با مردم اعلام کردند.
🔸نظامیان پایگاه هوایی بندرعباس ضمن ابراز همبستگی با مردم را اعلام کردند و در حمایت از همافران پایگاه شاهرخی همدان و پایگاه وحدتی دزفول که دست به اعتصاب غذا زده بودند راهپیمایی کردند و اعلام نمودند زیر بار کودتا به نفع دولت نمیروند.
🔸دو مجلس شورای ملی و سنا در حال فروپاشی بودند و اما خمینی (ره) در پیامی با صراحت فرمودند: «به نمایندگان محمد رضا پهلوی که مجلسین را غصبأ اشغال کردهاند اخطار کنید که خانه ملت را خالی کنند تا نمایندگان مردم پس از ۵۹ سال که ملت از حق خود محروم بود خانه خود بازگردند و انشاالله همه خواهید دید که انتخابات آزاد مجلس و سالم یعنی چه، من به آنان اخطار میکنم که در صورت ورود مجدد به مجلس مسئول هرگونه پیشامدی خود آنان هستند.»
پس از این اخطار ۲۰ تن از نمایندگان استعفا کردند و جلسهی فوقالعاده ای برای جلوگیری از استعفای سایر نمایندگان برگزار شد.
🔸 چندین کشته و مجروح در حملات چماق به دستان تحت عنوان «جبهه شاهی» و «کمبته دفاع از شاه» و این گروهها با تلفن های متعدد اقامتگاه رهبر انقلاب را تهدید میکردند و نیروهای محافظتی از منزل امام در فرانسه دوبرابر شد.
🔸 راهپیمایی در اکثر شهرهای بزرگ و کوچک ادامه دارد....
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌷@asheghanvlaiat🌷🍃
#ترفند_زیبایی
✨ هر شب قبل خواب با یک برس ریمل به مژه و ابرو روغن کرچک بزنید و صبح بشویید ,این روغن غنی از مواد معدنی و پروتئین هاییست که فولیکول مو را تقویت میکند.
#طب_اسلامی
#پوست_مو
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌷@asheghanvlaiat🌷🍃
🔻ریشه شیرین بیان را برای تقویت و درمان ریزش موها استفاده کنید:
🔹️قبل از هرچیز بگویم که هندی ها از ریشه شیرین بیان برای درمان طاسی مو در قدیم استفاده می کردند که همین خود دلیلی برای ثابت کردن تاثیر این گیاه در درمان قطعی ریزش مو است.
🔹️ریشه شرین بیان خواص mollifying دارد که برای تسکین پوست سر ، درمان خشکی و شوره ی موی سر و ریزش شدید موها مفید است.
#طب_اسلامی
#پوست_مو
#طب_الائمه
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌷@asheghanvlaiat🌷🍃
#قصه_شب
ملکه گل ها
روزی روزگاری، دختری مهربان در كنار باغ زیبا و پرگل زندگی می كرد، كه به ملكه گل ها شهرت داشت. چند سالی بود كه وی هر صبح به گل ها سر میزد ، آنها را نوازش می كرد و بعد به آبياري آنها مشغول ميشد.
مدتی بعد، به بیماري سختی مبتلا شد و نتوانست به باغ برود. دلش براي گل ها تنگ شده بود و هرروز از غم دوری گل ها گریه می كرد. گل ها هم خيلي دلشان براي ملكه گل ها تنگ شده بود، ديگر كسی نبود آنها را نوازش كند یا برای شان اواز بخواند.
روزی از همان روزها، كبوتر سفیدی كنار پنجره اتاق ملكه گل ها نشست. هنگامی که چشمش به ملكه افتاد فهمید، دختر مهربانی كه كبوتر ها در مورد او صحبت میکردند. همین ملكه است، بنابراين سریع به باغ رفت و به گل ها خبرداد كه ملكه سخت مریض شده است.
گل ها كه از گوش دادن این خبر بسیار ناراحت شده بودند، به دنبال چاره ای می گشتند. یكی از آنها گفت:« كاش می توانستیم به دیدن او برویم ولی می دانم كه این امكان ندارد!»
كبوتر گفت:« این كه كاری ندارد، من می توانم هرروز یكی از شما را با نوكم بچینم و نزد وی ببرم.»
گل ها با گوش دادن این پیشنهاد كبوتر شادمان شدند و از همان روز به بعد، كبوتر، هرروز یكی از آنها را به نوك می گرفت و براي ملكه می برد و او با دیدن و استشمام گل ها، حالش بهتر ميشد .
یك شب، كه ملكه در خواب بود، یک دفعه با شنیدن صدای گریه ای از خواب بیدار شد.
دستش را به دیوار گرفت و آهسته و اهسته به طرف باغ رفت، هنگامی که وارد باغ شد فهمید كه صدای گریه مربوط به كیست، این صدای گریه غنچه های كوچولوی باغ بود.
آن ها نتوانسته بودند نزد ملكه بروند، زیرا درصورتی که از ساقه جدا می شدند نمی توانستند بشكفند، در ضمن با رفتن گل ها، آن ها حس تنهایی می كردند. ملكه مدتی آنها را نوازش كرد و گریه آنها را آرام كرد و بعد به آنها قول داد كه هر چه سریعتر گل ها را به باغ برگرداند.
صبح فردا، گل ها را بدست گرفت و خيلي اهسته و آهسته قدم برداشت و به طرف باغ رفت، هنگامی که كه وارد باغ شد، نسیم خنک صبحگاهی صورتش را نوازش داد و حال بهتر پیدا كرد، بعد آغاز كرد به كاشتن گل ها در خاك.
با این كار حالش كم كم بهتر ميشد ، تا اینكه پس از چند روز توانست راه برود و حتی براي گل ها اواز بخواند.
گل ها و غنچه ها از اینكه باز هم كنار هم از دیدار ملكه و مهربانی های وی، لذت می بردند شادمان بودند و همه به هم قول دادند كه سال های سال در كنار هم، مانند گذشته مهربان و دوست باقی بمانند و در هیچ حالی، همدیگر را فراموش نكنند و تنها نگذارند.
❤️🧡💛💚💙💜
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌷@asheghanvlaiat🌷🍃
#شهیدانه🌿
افتخار نسل ما اینِ کہ
توی عصرے زندگے مےکنیم
کہ قراره اسرائیل ، توے اون دوره
بہ دستِ ما نـابود بشہ
#شهید_حسین_ولایتی_فر
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌷@asheghanvlaiat🌷🍃
#تلنگرانہ🍃
❌اگر دیدی فرزند کسی منحرف شده است، پیش داوری مکن، خانوادهاش را مسخره و متهم به بد تربيت کردن فرزندانشان مکن!!
✅ چرا که نوح علیهالسلام با مشکل فرزند و همسرش مواجه بود درحالیکه مشهور به #صفی_الله بود...
❌ کسی را که از قومش اخراج کردهاند مسخره مکن و نگو بیارزش و بیجایگاه است!!
✅ چرا که ابراهیم علیهالسلام را راندند درحالیکه مشهور به #خلیل_الله بود....
❌ زندان رفته و زندانی را مسخره مکن!!
✅چرا که يوسف علیهالسلام سالها زندان بود در حالیکه مشهور به #صدیق_الله بود...
❌ ثروتمند ورشکسته و بی پول را مسخره مکن!!
✅ چرا که ايوب علیهالسلام بعد از غنا، مفلس و بی چیز گرديد در حالیکه مشهور به #نبی_الله بود...
❌ شغل و حرفه دیگران را تمسخر مکن!!
✅ چرا که لقمان علیهالسلام نجار، خیاط و چوپان بود درحالیکه خداوند در قرآن مجید به #حکيم بودن او اذعان دارد...
❌ کسی را که همه به او ناسزا میگویند و از او به بدی یاد میکنند مسخره مکن و مگو که وضعيت شبهه برانگیزی دارد!!
✅ چرا که به حضرت محمد صلیاللهعلیهوآله ساحر، مجنون و دیوانه میگفتند در حالیکه #حبیب خدا بود...
🌺 پس دیگران را پیش داوری و مسخره نکنیم بلکه حسن ظن به دیگران داشته باشیم...♥️
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌷@asheghanvlaiat🌷🍃
🌹🌿🌹🌿
🌿🌹🌿
🌹🌿
🌿
پنجشنبه است و
جای خالی عزیزان را دوباره احساس میکنیم
پنجشنبه است و
بوی حلوای خیرات ...
#زیارت_اهل_قبور
─═इई 🍃🍃🌸 ﷽🌸🍃🍃 ईइ═─
🌸🍃السَّلامُ عَلي اَهْلِ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ🌸 مِنْ اَهْلِ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ 🌸يا اَهْلَ لا اِلهَ اللهُ بِحَقَّ لااِلهَ اِلَّا اللهُ 🌸كَيْفَ وَجَدْتُمْ قَوْلَ لا اِلهَ الَّا اللهُ 🌸مِنْ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ يا لااِلهَ اِلَّا الله 🌸 بِحَقَّ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ 🌸اِغْفِرْلِمَنْ قالَ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ 🌸 وَاحْشُرْنا في زُمْرَهِ منَ قالَ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ مُحَمَّدا رَسُولُ اللهِ عَليٌّ وَلِيُّ الله🍃🌸
هر كس اين زيارتنامه را بخواند، خداوند
ثواب پنجاه سال عبادت به او ميدهد و
گناهان پنجاه سال را از او و پدر و مادرش بيامرزد.
بخوانیم به ياد درگذشتگان
🌸🍃اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ 🍃🌸
🌹روحشون شاد ویاد شون گرامی 🌹
با ذکر #فاتحه و #صلوات
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌷@asheghanvlaiat🌷🍃
-سخنرانی25-3-1399-حسینیه مجازی.mp3
15.06M
🔈صوت : #نهج_البلاغه_آیین_نامه_انتظار (۳۲)
🌹 شرح حکمت های #نهج_البلاغه شریف. (جلسه سی و دوم )
✅ محور بحث : شرح حکمت ۳۱
قسمت دوم ادامه مبحث صبر
حکمت ۱۲۱ در عاقبت اعمال نیک و بد ، کسی که شوق به بهشت پیدا کرده ، عقلانیت او شکوفا شده و صاحب شعور شده است / صبر در همه حالات تلخ است لیکن ثمرات شیرین دارد .
🔻چگونه صبور شویم :
1⃣ خود را شبیه افراد صبور کنیم .
2⃣ تفکر در تبعات هر عمل قبل از اقدام .
🔷 حجت الاسلام #مهدوی_ارفع
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌷@asheghanvlaiat🌷🍃
#روزنگار ۲ بهمن ۱۳۵۷
🔸 با قوت گرفتن شایعه کودتا، مردم برای مقابله با آن آماده میشدند و در بهشت زهرا، دانشگاه تهران و بیشتر مساجد اکثر شهرها نحوه کار با سلاح ها و ساختن بمب های دست ساز کوچک برای مقابله با کودتاچیان را سربازان فراری و سایر افراد به مردم آموزش میدادند.
🔸 آیت الله طالقانی در مصاحبه با خبرنگاران خارجی گفتند:« ... تا به حال جلوی مردم را گرفتهایم و به آنها گفتهایم با ،سلاح مظلومیت، صدای خود را به دنیا برسانند. مردم کشته دادند ولی یک گلوله به سمت ارتش شلیک نکردند....»
🔸 با وجود احتمال کودتا اما بدنهی ارتش که سربازان و درجه داران و افسران جزء بودند، با وجود مقررات شدید و مرگبار از پادگانها فرار میکردند و اکثر جوانان سرهای خود را تراشیدند تا سربازان شناسایی نشوند.
🔸اعتصاب در اکثر اماکن و کارخانه و مکانهای دولتی ادامه داشت و خواستار اخراج کارکنان آمریکایی بودند.
🔸 راهپیمایی در اکثر شهرها همچنان ادامه داشت و مردم خواستار بازگشت امام به کشور بودند.....
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 🌹🌿🌹🌿
🌿🌹🌿
🌹🌿
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌷@asheghanvlaiat🌷🍃
#قصه_شب
جشن تولد جوجه ها
وقتی امتحانات مینا تمام شد، از پدر و مادرش خواست تا او را چند روزی به روستا پیش پدربزرگ و مادربزرگ بفرستند. پدر و مادر هم قبول کردند و یک روز همه با هم به روستای باصفای پدرو مادربزرگ رفتند.
مادربزرگ با خوشحالی برای آن ها غذا درست کرد. او مرغ و خروس های زیادی داشت و هرروز تخم مرغ ها را جمع می کرد. مقداری از آنها را می فروخت و مقداری را هم برای خودشان نگه می داشت. غذایی که مادربزرگ درست کرد یک نوع کوکو با تخم مرغ بود. مینا و پدر و مادرش این غذا را خیلی دوست داشتند. فردای آن روز پدر و مادر به شهر برگشتند اما مینا پیش پدرو مادربزرگ ماند.
مادربزرگ هفت تا تخم زیر پای مرغی گذاشت و به مینا گفت:« دخترم این مرغ کرچ است. او 21 روز روی این تخم ها می خوابد تا تخم ها تبدیل به جوجه شوند. اگر 21 روز پیش من بمانی می توانی تولد جوجه ها را ببینی.» مینا با خوش حالی گفت:« حتماً می مانم. من روستا و مزرعه ها و گاو و گوسفندها و مرغ و خروس ها را دوست دارم.
از شیر و پنیری که شما درست می کنید و کوکوهایی که با تخم مرغ های خودتان می پزید هم خیلی خوشم می آید. خودتان را هم خیلی خیلی دوست دارم. می خواهم تمام فصل تابستان پیش شما بمانم.» مادربزرگ خندید و مینا را بوسید و گفت:« من هم نوه ی گلم را خیلی دوست دارم. خوشحال می شوم که پیش ما بمانی.»
مینا هرروز با پدر بزرگ به مزرعه می رفت و در کارها به او کمک می کرد. وقتی در خانه بود با مادربزرگ به مرغ و خروس ها سر می زد و برای آن ها دانه می پاشید و به مرغی که روی تخم ها خوابیده بود آب و دانه می داد. گاهی وقت ها برای مرغ که تنها و دور از مرغ های دیگر توی لانه خوابیده بود شعر می خواند تا حوصله اش سرنرود.21 روز گذشت. پدربزرگ و مادربزرگ و مینا به سراغ مرغ رفتند تخم های زیر پای مرغ یکی یکی می شکستند و از آن ها جوجه های کوچولوی قشنگی جیک جیک کنان بیرون می آمد.
مرغ قدقدکنان جوجه ها را زیر بال و پرش می گرفت و مواظب آنها بود. جوجه ها آن قدر قشنگ و بامزه بودند که مینا بیش تر وقتش را در کنار آنها می گذراند و تماشایشان می کرد.
مینا با خودش فکرمی کرد که این جوجه ها چه طور توی تخمی که هیچ سوراخی نداشت زنده مانده اند؟ آن ها توی تخم چطور نفس می کشیدند؟ او خیلی فکر کرد ولی نتوانست جواب سؤالش را پیدا کند.
شب که همه دورهم نشسته بودند، مینا از پدربزرگ پرسید:« پدرجان،من می خواهم بدانم جوجه ها وقتی توی تخم بودند چه طوری نفس می کشیدند؟»
پدربزرگ نگاهی به مادربزرگ که مشغول ریختن چای بود کرد و گفت:« من جواب سؤالت را نمی دانم ، شاید مادربزرگ بتواند به سؤالت پاسخ بدهد.»
مادربزرگ سینی چای را جلوی پدربزرگ گذاشت و گفت: « توی تخم مرغ اول زرده و بعد سفیده تشکیل می شود. در اطراف زرده و سفیده ، یک پوسته ی نازک وجود دارد و روی این پوسته، پوسته سفت و سفید تخم مرغ درست می شود.
روی این پوسته سفت، سوراخ های ریزی وجود دارد که هوا از آن وارد تخم مرغ می شود و جوجه می تواند نفس بکشد.»
مینا جواب سؤالش را گرفت. فردای آن روز او با دقت بیشتری به جوجه ها که کمی بزرگ تر شده بودند و جیک جیک کنان در کنار مادرشان دانه برمی چیدند نگاه می کرد و از تماشای آن ها لذت می برد
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌷@asheghanvlaiat🌷🍃